ابوعمرو بن حفص مخزومی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
نام وی را به [[اختلاف]] عبدالحمید<ref>أبونعیم، ج۵، ص۲۹۵۹؛ ابن عبد البر، ج۴، ص۲۸۲.</ref> حفص بن المغیره <ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۴.</ref> و [[احمد]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref> آوردهاند. [[کنیه]] وی را نیز [[ابوحفص بن المغیره]]، [[ابوعمرو بن حفص بن عمرو]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۱۳؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۱.</ref>، [[ابو حفص بن عمرو بن مغیره]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۳۹.</ref>، [[ابواحمد]]<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۴.</ref>، [[ابوعمرو بن حفص بن مغیره]]<ref>بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵.</ref> و ابوعمرو<ref>بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۴.</ref> گفتهاند. این تعدد در نام و کنیه، حاکی از آن است که قطعاً در برخی از موارد، افتادگی با افزایش نام یا کلماتی چون "ابن" یا "ابو" وجود دارد. به هر حال وی به ابوعمرو مشهور است<ref>ذهبی، ج۱، ص۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۵.</ref> و برخی نام او را همان کنیهاش، ابوعمرو دانستهاند <ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۷۷.</ref>. وی پسر عموی [[خالد بن ولید]]، [[ابوجهل]] و [[خیثمه]] دختر [[هاشم بن مغیره]]، [[مادر]] [[عمر بن الخطاب]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵؛ فاسی، ج۳، ص۲۱.</ref>، و [[همسر]] [[فاطمه دختر قیس]]، [[خواهر]] [[ضحاک بن قیس فهری]] بود<ref>ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۶.</ref>. | نام وی را به [[اختلاف]] عبدالحمید<ref>أبونعیم، ج۵، ص۲۹۵۹؛ ابن عبد البر، ج۴، ص۲۸۲.</ref> حفص بن المغیره <ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۴.</ref> و [[احمد]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref> آوردهاند. [[کنیه]] وی را نیز [[ابوحفص بن المغیره]]، [[ابوعمرو بن حفص بن عمرو]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۱۳؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۱.</ref>، [[ابو حفص بن عمرو بن مغیره]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۳۳۹.</ref>، [[ابواحمد]]<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۴.</ref>، [[ابوعمرو بن حفص بن مغیره]]<ref>بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵.</ref> و ابوعمرو<ref>بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۲، ص۴۴.</ref> گفتهاند. این تعدد در نام و کنیه، حاکی از آن است که قطعاً در برخی از موارد، افتادگی با افزایش نام یا کلماتی چون "ابن" یا "ابو" وجود دارد. به هر حال وی به ابوعمرو مشهور است<ref>ذهبی، ج۱، ص۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۵.</ref> و برخی نام او را همان کنیهاش، ابوعمرو دانستهاند <ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۷۷.</ref>. وی پسر عموی [[خالد بن ولید]]، [[ابوجهل]] و [[خیثمه]] دختر [[هاشم بن مغیره]]، [[مادر]] [[عمر بن الخطاب]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵؛ فاسی، ج۳، ص۲۱.</ref>، و [[همسر]] [[فاطمه دختر قیس]]، [[خواهر]] [[ضحاک بن قیس فهری]] بود<ref>ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۱۸۶.</ref>. | ||
گفتهاند [[رسول خدا]]{{صل}} وی را با [[امام علی]]{{ع}} به [[یمن]] فرستاد. او همسرش را همان جا [[طلاق]] داد و خبر طلاقش را به اطلاع همسرش رساند و همانجا درگذشت<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۲۸۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲.</ref>. به نظر عدهای، وی همسرش را طلاق داد و سپس به یمن رفت. از اینرو، چون درباره [[حقوق]] [[شرعی]] و نفقه او اختلاف شد، موضوع را از رسول خدا{{صل}} پرسیدند و آن [[حضرت]] به دلایلی، وی را مشمول [[نفقه]] و [[حق]] سکونت ندانست <ref>احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۷، ص۱۴۴.</ref>. این [[روایت]]، مورد استناد برخی [[فقها]] قرار گرفته است<ref>ر. ک: ابن حزم، محلی، ج۱۰، ص۲۴۹؛ نوری، ج۱۰، ص۹۵.</ref>. برخی گفتهاند وی از یمن بازگشت، در [[فتح]] [[شام]] حاضر شد و در [[مدینه]] سکونت گزید<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref>. بر پایه روایتی، هنگامی که [[عمر]]، [[خالد بن ولید]] را [[عزل]] کرد، ابوعمرو بن حفص به عمر معترض شد و با [[درشتی]] با او سخن گفت<ref>بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵ و ج۶، ص۲۲۲.</ref>. اگر چنین باشد، باید ابوعمرو تا [[زمان]] [[خلافت عمر]] زیسته باشد که اگرچه برخی نیز درگذشت او را در زمان عمر آوردهاند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref>، اما [[ابن حجر]]<ref>تقریب، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، درگذشت او را در اواخر دوره [[رسول خدا]]{{صل}} در [[یمن]] صحیح دانسته است. ابن حجر<ref>تقریب، ج۲، ص۴۵۴.</ref>[[سخن]] کسانی که [[زندگی]] او را تا زمان خلافت عمر میدانند نمیپذیرد و [[روایت]] یاد شده و [[اعتراض]] به عمر را، درباره کسی دیگر میداند. از او نسلی در [[مکه]] باقی ماند. پسرش، [[عبدالله]]، پس از آنکه نزد [[یزید بن معاویه]] رفت و از هدایای او برخوردار شد، به مدینه بازگشت و با تشریح [[اوضاع نابسامان]] و [[فساد]] [[دستگاه خلافت]] [[یزید]]، نخستین کسی بود که یزید را [[خلع]] کرد و در [[واقعه حره]] کشته شد<ref>ابن عساکر، ج۲۷، ص۱۷.</ref>. | گفتهاند [[رسول خدا]] {{صل}} وی را با [[امام علی]] {{ع}} به [[یمن]] فرستاد. او همسرش را همان جا [[طلاق]] داد و خبر طلاقش را به اطلاع همسرش رساند و همانجا درگذشت<ref>ابن عبد البر، ج۴، ص۲۸۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲.</ref>. به نظر عدهای، وی همسرش را طلاق داد و سپس به یمن رفت. از اینرو، چون درباره [[حقوق]] [[شرعی]] و نفقه او اختلاف شد، موضوع را از رسول خدا {{صل}} پرسیدند و آن [[حضرت]] به دلایلی، وی را مشمول [[نفقه]] و [[حق]] سکونت ندانست <ref>احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۷، ص۱۴۴.</ref>. این [[روایت]]، مورد استناد برخی [[فقها]] قرار گرفته است<ref>ر. ک: ابن حزم، محلی، ج۱۰، ص۲۴۹؛ نوری، ج۱۰، ص۹۵.</ref>. برخی گفتهاند وی از یمن بازگشت، در [[فتح]] [[شام]] حاضر شد و در [[مدینه]] سکونت گزید<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref>. بر پایه روایتی، هنگامی که [[عمر]]، [[خالد بن ولید]] را [[عزل]] کرد، ابوعمرو بن حفص به عمر معترض شد و با [[درشتی]] با او سخن گفت<ref>بخاری، ص۵۴؛ دولابی، ج۱، ص۸۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۷۵ و ج۶، ص۲۲۲.</ref>. اگر چنین باشد، باید ابوعمرو تا [[زمان]] [[خلافت عمر]] زیسته باشد که اگرچه برخی نیز درگذشت او را در زمان عمر آوردهاند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۲۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۳۹.</ref>، اما [[ابن حجر]]<ref>تقریب، ج۲، ص۴۵۴.</ref>، درگذشت او را در اواخر دوره [[رسول خدا]] {{صل}} در [[یمن]] صحیح دانسته است. ابن حجر<ref>تقریب، ج۲، ص۴۵۴.</ref>[[سخن]] کسانی که [[زندگی]] او را تا زمان خلافت عمر میدانند نمیپذیرد و [[روایت]] یاد شده و [[اعتراض]] به عمر را، درباره کسی دیگر میداند. از او نسلی در [[مکه]] باقی ماند. پسرش، [[عبدالله]]، پس از آنکه نزد [[یزید بن معاویه]] رفت و از هدایای او برخوردار شد، به مدینه بازگشت و با تشریح [[اوضاع نابسامان]] و [[فساد]] [[دستگاه خلافت]] [[یزید]]، نخستین کسی بود که یزید را [[خلع]] کرد و در [[واقعه حره]] کشته شد<ref>ابن عساکر، ج۲۷، ص۱۷.</ref>. | ||
برخی گفتهاند وی از رسول خدا{{صل}} روایت نقل کرده<ref>ابن ابی حاتم، ج۹، ص۴۰۹.</ref> و او را در شمار کسانی آوردهاند که یک روایت از آن [[حضرت]] نقل کرده است<ref>ابن حزم، اسماء الصحابه الرواه، ص۴۹۷.</ref>. گفتهاند [[شعبی]] از وی روایت شنیده است<ref>ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۴.</ref>. | برخی گفتهاند وی از رسول خدا {{صل}} روایت نقل کرده<ref>ابن ابی حاتم، ج۹، ص۴۰۹.</ref> و او را در شمار کسانی آوردهاند که یک روایت از آن [[حضرت]] نقل کرده است<ref>ابن حزم، اسماء الصحابه الرواه، ص۴۹۷.</ref>. گفتهاند [[شعبی]] از وی روایت شنیده است<ref>ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۴.</ref>. | ||
روایتی که از او نقل کردهاند و [[شهرت]] دارد، [[سه طلاقه کردن]] همسرش و [[حکم]] رسول خدا{{صل}} درباره [[نفقه]] و عده اوست<ref>ر. ک: عبد الرزاق صنعانی، ج۷، ص۲۲؛ احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ نسائی، ج۶، ص۲۱۰؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۷۳ و ۳۸۳.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعمرو بن حفص مخزومی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۵۳.</ref> | روایتی که از او نقل کردهاند و [[شهرت]] دارد، [[سه طلاقه کردن]] همسرش و [[حکم]] رسول خدا {{صل}} درباره [[نفقه]] و عده اوست<ref>ر. ک: عبد الرزاق صنعانی، ج۷، ص۲۲؛ احمد بن حنبل، ج۶، ص۴۱۱؛ نسائی، ج۶، ص۲۱۰؛ طبرانی، معجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۷۳ و ۳۸۳.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعمرو بن حفص مخزومی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۵۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |