احرام: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
داخلشدن در [[اعمال]] [[حج]] یا [[عمره]] با [[پوشیدن]] دو [[جامه]] [[احرام]]، [[نیت]] کردن و گفتن تلبیه. از [[امام رضا]]{{ع}} درباره حکمتهای احرام، مکان، [[واجبات]] و [[محرمات]]، [[مستحبات]] و مکروهات احرام [[روایات]] متعددی نقل شده است. احرام از ریشه “حرم” به معنای منع و بازداشتن<ref>لسان العرب، ج۳، ص۱۳۸؛ معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۴۵.</ref> است و در لغت به معنای [[حرام]] و ممنوعکردن<ref>صحاح اللغة، ج۵، ص۱۸۹۷؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۰.</ref>، داخلشدن در مکان یا زمانی که هتک آن روا نیست، مانند داخلشدن در [[ماه حرام]] یا منطقه [[حرم]]<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۱؛ تاج العروس، ج۱۶، ص۱۳۴.</ref>، و ورود به [[عهد]] و پیمانی خاص آمده است<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۳؛ معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۴۵.</ref>. در اصطلاح [[فقه]] برای آن تعریفهای متعددی شده است. برخی آن را به داخل شدن در اعمال حج یا عمره با پوشیدن دو جامه احرام تعریف کرده و عدهای آن را [[عزم]] بر ترک محرماتی دانستهاند که منافات با حج و عمره دارد<ref>معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ص۳۳.</ref>. برخی گفتهاند احرام عبارت است از عمل مرکب از نیت تلبیه<ref>فرهنگ فقه، ج۱، ص۲۷۵.</ref>، یا [[آمادگی]] [[نفسانی]] بر ترک محرمات تا پایان [[مناسک]] حج و عمره<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۲۳۹؛ غایة المرام فی شرح شرائع الإسلام، ج۱، ص۳۸۹.</ref>. عدهای نیز احرام را امری اعتباری دانستهاند که پس از نیت حج یا عمره و گفتن تلبیه به طور قهری حاصل میشود، همانگونه که [[طهارت]] پس از [[وضو]] یا [[غسل]] حاصل میگردد<ref>کتاب الحج، خویی، ج۲، ص۴۸۳.</ref>؛ به این عمل نیز بدان [[جهت]] احرام گفته شده که حجگزار با [[محرم]] شدن، برخی امور منافی با حج و عمره را بر خود حرام میگرداند<ref>معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ص۳.</ref>. | داخلشدن در [[اعمال]] [[حج]] یا [[عمره]] با [[پوشیدن]] دو [[جامه]] [[احرام]]، [[نیت]] کردن و گفتن تلبیه. از [[امام رضا]] {{ع}} درباره حکمتهای احرام، مکان، [[واجبات]] و [[محرمات]]، [[مستحبات]] و مکروهات احرام [[روایات]] متعددی نقل شده است. احرام از ریشه “حرم” به معنای منع و بازداشتن<ref>لسان العرب، ج۳، ص۱۳۸؛ معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۴۵.</ref> است و در لغت به معنای [[حرام]] و ممنوعکردن<ref>صحاح اللغة، ج۵، ص۱۸۹۷؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۰.</ref>، داخلشدن در مکان یا زمانی که هتک آن روا نیست، مانند داخلشدن در [[ماه حرام]] یا منطقه [[حرم]]<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۱؛ تاج العروس، ج۱۶، ص۱۳۴.</ref>، و ورود به [[عهد]] و پیمانی خاص آمده است<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۳؛ معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۴۵.</ref>. در اصطلاح [[فقه]] برای آن تعریفهای متعددی شده است. برخی آن را به داخل شدن در اعمال حج یا عمره با پوشیدن دو جامه احرام تعریف کرده و عدهای آن را [[عزم]] بر ترک محرماتی دانستهاند که منافات با حج و عمره دارد<ref>معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ص۳۳.</ref>. برخی گفتهاند احرام عبارت است از عمل مرکب از نیت تلبیه<ref>فرهنگ فقه، ج۱، ص۲۷۵.</ref>، یا [[آمادگی]] [[نفسانی]] بر ترک محرمات تا پایان [[مناسک]] حج و عمره<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۲۳۹؛ غایة المرام فی شرح شرائع الإسلام، ج۱، ص۳۸۹.</ref>. عدهای نیز احرام را امری اعتباری دانستهاند که پس از نیت حج یا عمره و گفتن تلبیه به طور قهری حاصل میشود، همانگونه که [[طهارت]] پس از [[وضو]] یا [[غسل]] حاصل میگردد<ref>کتاب الحج، خویی، ج۲، ص۴۸۳.</ref>؛ به این عمل نیز بدان [[جهت]] احرام گفته شده که حجگزار با [[محرم]] شدن، برخی امور منافی با حج و عمره را بر خود حرام میگرداند<ref>معجم ألفاظ الفقه الجعفری، ص۳.</ref>. | ||
احرام یکی از اعمال و واجبات حج و عمره و یکی از ارکان آن به شمار میرود که بدون انجام دادن آن این دو عمل [[باطل]] خواهد بود<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۱۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۱.</ref>. این موضوع در آیاتی از [[قرآن]] از جمله [[آیه]] ۱۹۶ [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع میپردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانوادهاش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> و آیه ۹۵ [[سوره مائده]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ}} «ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید و هر کسی به عمد آن را بکشد، کیفرش چهارپایی است همگون آنچه کشته است، چنانکه دو (گواه) دادگر از خودتان بر (همگونی) آن (با شکار) حکم کنند، قربانییی که به (قربانگاه) کعبه برسد؛ یا کفّارهای است برابر با اطعام مستمندان یا همچند آن (شصت روز) روزه تا کیفر کار خود را بچشد؛ خداوند از گذشته در گذشت ولی هر که (به شکار کردن) برگردد خداوند از وی انتقام خواهد گرفت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره مائده، آیه ۹۵.</ref> و [[روایات]] معتبری از [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{عم}}<ref>الکافی، ج۴، ص۳۱۸، ۳۸۱.</ref> مطرح گردیده است. | احرام یکی از اعمال و واجبات حج و عمره و یکی از ارکان آن به شمار میرود که بدون انجام دادن آن این دو عمل [[باطل]] خواهد بود<ref>المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۱۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۱.</ref>. این موضوع در آیاتی از [[قرآن]] از جمله [[آیه]] ۱۹۶ [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع میپردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانوادهاش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> و آیه ۹۵ [[سوره مائده]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ وَمَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَلِكَ صِيَامًا لِيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ}} «ای مؤمنان! شکار را در حالی که در احرام هستید نکشید و هر کسی به عمد آن را بکشد، کیفرش چهارپایی است همگون آنچه کشته است، چنانکه دو (گواه) دادگر از خودتان بر (همگونی) آن (با شکار) حکم کنند، قربانییی که به (قربانگاه) کعبه برسد؛ یا کفّارهای است برابر با اطعام مستمندان یا همچند آن (شصت روز) روزه تا کیفر کار خود را بچشد؛ خداوند از گذشته در گذشت ولی هر که (به شکار کردن) برگردد خداوند از وی انتقام خواهد گرفت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره مائده، آیه ۹۵.</ref> و [[روایات]] معتبری از [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{عم}}<ref>الکافی، ج۴، ص۳۱۸، ۳۸۱.</ref> مطرح گردیده است. | ||
[[فقیهان]] نیز با بهرهگیری از [[آیات]] و [[روایت]] مذکور از جمله [[احادیث]] و متون منسوب به [[امام رضا]]{{ع}} این موضوع را در [[منابع فقهی]] مطرح کرده و به بررسی آن پرداختهاند. در منابع متقدم [[فقهی]] همچون کتاب [[فقه]] [[الرضا]]{{ع}}<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۴- ۲۱۶.</ref> و [[المقنع]]<ref>المقنع، ص۲۱۷.</ref> این بحث به صورت مختصر و در لابه لای مباحث و [[احکام]] [[حج]] آمده است. سپس فقیهان باب و عنوانی خاص را به این موضوع اختصاص داده و با تفصیل بیشتر آن را بررسی کردهاند. از جمله این منابع میتوان از کتاب المقنعة [[شیخ مفید]] و کتاب الاقتصاد [[شیخ طوسی]] یاد کرد که در منبع نخست این موضوع تحت عنوان باب “صفة الاحرام”<ref>المقنع، ص۳۹۶.</ref> و در منبع دوم تحت عنوان “الاحرام و کیفیته و شروطه”<ref>الاقتصاد، ص۳۰۰.</ref> بحث و بررسی شده است. به مرور [[زمان]] و با توجه به نیاز مخاطبان و پدید آمدن مسائل و موضوعات جدید، این بحث در منابع فقهی با تفصیل بیشتری مطرح شد، به گونهای که طرح مباحث مربوط به [[احرام]] گاه صدها صفحه از یک تألیف فقهی را به خود اختصاص داد. از جمله این منابع میتوان از کتاب تذکرةالفقهاء [[علامه حلّی]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۱۸۵، ۴۶۶.</ref> و الحدائقالناضرة [[محقق بحرانی]]<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۴، ص۴۳۳، ۴۷۹؛ ج۱۵، ص۲، ۵۶۷.</ref> یاد کرد که مباحث متعددی از جمله مواقیت، کیفیت، تروک، مکروهات، [[مستحبات]] و کفارات احرام و مباحثی دیگر را طرح و بررسی کردهاند. | [[فقیهان]] نیز با بهرهگیری از [[آیات]] و [[روایت]] مذکور از جمله [[احادیث]] و متون منسوب به [[امام رضا]] {{ع}} این موضوع را در [[منابع فقهی]] مطرح کرده و به بررسی آن پرداختهاند. در منابع متقدم [[فقهی]] همچون کتاب [[فقه]] [[الرضا]] {{ع}}<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۴- ۲۱۶.</ref> و [[المقنع]]<ref>المقنع، ص۲۱۷.</ref> این بحث به صورت مختصر و در لابه لای مباحث و [[احکام]] [[حج]] آمده است. سپس فقیهان باب و عنوانی خاص را به این موضوع اختصاص داده و با تفصیل بیشتر آن را بررسی کردهاند. از جمله این منابع میتوان از کتاب المقنعة [[شیخ مفید]] و کتاب الاقتصاد [[شیخ طوسی]] یاد کرد که در منبع نخست این موضوع تحت عنوان باب “صفة الاحرام”<ref>المقنع، ص۳۹۶.</ref> و در منبع دوم تحت عنوان “الاحرام و کیفیته و شروطه”<ref>الاقتصاد، ص۳۰۰.</ref> بحث و بررسی شده است. به مرور [[زمان]] و با توجه به نیاز مخاطبان و پدید آمدن مسائل و موضوعات جدید، این بحث در منابع فقهی با تفصیل بیشتری مطرح شد، به گونهای که طرح مباحث مربوط به [[احرام]] گاه صدها صفحه از یک تألیف فقهی را به خود اختصاص داد. از جمله این منابع میتوان از کتاب تذکرةالفقهاء [[علامه حلّی]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۱۸۵، ۴۶۶.</ref> و الحدائقالناضرة [[محقق بحرانی]]<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۴، ص۴۳۳، ۴۷۹؛ ج۱۵، ص۲، ۵۶۷.</ref> یاد کرد که مباحث متعددی از جمله مواقیت، کیفیت، تروک، مکروهات، [[مستحبات]] و کفارات احرام و مباحثی دیگر را طرح و بررسی کردهاند. | ||
پیشینیه احرام به پیشینیه [[حج]] و [[عمره]] و [[زمان]] آغاز این دو [[عبادت]] باز میگردد. در [[روایات]] متعدد از [[امام رضا]]{{ع}} آمده است که اولین حجگزار از [[اهل آسمان]]، [[جبرئیل]] بوده است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. [[ملائکه]] [[الهی]] در حدود دو هزار<ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۴.</ref> یا سه هزار<ref>وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۳۲.</ref>[[سال]] قبل از [[حضرت آدم]]{{ع}} حج [[خانه خدا]] را به جای آوردهاند و هنگام قصد حج از زیر [[عرش الهی]] [[احرام]] بستهاند و لبیکگویان به سوی [[خانه کعبه]] در [[زمین]] روان شدهاند<ref>الکافی، ج۴، ص۲۰۲.</ref>. اولین حجگزار از [[آدمیان]] حضرت آدم{{ع}} بوده است<ref>من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۵.</ref>. حضرت آدم{{ع}} هفتاد حج با پای پیاده انجام داد<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref> و آن [[حضرت]] حج خود را با احرام آغاز میکرد که جبرئیل چگونگی آن را به وی [[تعلیم]] میداد<ref>وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۲۳۶.</ref>. پس از حضرت آدم{{ع}} دیگر [[پیامبران الهی]] از جمله [[حضرت نوح]]{{ع}}<ref>الکافی، ج۴، ص۲۱۲.</ref>، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} حج و عمره را همراه با احرام انجام دادهاند<ref>الکافی، ج۴، ص۲۰۲.</ref>. [[حضرت خضر]]{{ع}} از دیگر پیامبران الهی است که از [[آب حیات]] نوشیده و همهساله [[اعمال]] حج را با همه [[مناسک]] آن از جمله احرام به جا میآورد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۲۰.</ref>. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در سال دهم قمری به همراه [[مسلمانان]] از [[ذوالحلیفه]] احرام بست و لبیکگویان به طرف [[مکه]] حرکت کرد<ref>الکافی، ج۴، ص۲۴۸.</ref>. [[مشرکان قریش]] در [[حدیبیه]] مانع از حرکت [[پیامبر]] دوش شدند. از اینرو آن حضرت با قربانیکردن شتران و خوردن از گوشت آنها از احرام خارج شد و به [[مدینه]] بازگشت<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۱۲.</ref>. [[امامان معصوم]]{{عم}} از جمله امام رضا{{ع}} نیز به طور مکرر حج را با همه مناسک آن از جمله احرام بهجا میآوردند. از جمله در [[حدیثی]] یکی از [[راویان]] از [[مشاهده]] امام رضا{{ع}} در حال احرام سخن به میان آورده است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۹.</ref>. | پیشینیه احرام به پیشینیه [[حج]] و [[عمره]] و [[زمان]] آغاز این دو [[عبادت]] باز میگردد. در [[روایات]] متعدد از [[امام رضا]] {{ع}} آمده است که اولین حجگزار از [[اهل آسمان]]، [[جبرئیل]] بوده است<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۱.</ref>. [[ملائکه]] [[الهی]] در حدود دو هزار<ref>الکافی، ج۴، ص۱۹۴.</ref> یا سه هزار<ref>وسائل الشیعة، ج۱۳، ص۳۳۲.</ref>[[سال]] قبل از [[حضرت آدم]] {{ع}} حج [[خانه خدا]] را به جای آوردهاند و هنگام قصد حج از زیر [[عرش الهی]] [[احرام]] بستهاند و لبیکگویان به سوی [[خانه کعبه]] در [[زمین]] روان شدهاند<ref>الکافی، ج۴، ص۲۰۲.</ref>. اولین حجگزار از [[آدمیان]] حضرت آدم {{ع}} بوده است<ref>من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۵.</ref>. حضرت آدم {{ع}} هفتاد حج با پای پیاده انجام داد<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۰.</ref> و آن [[حضرت]] حج خود را با احرام آغاز میکرد که جبرئیل چگونگی آن را به وی [[تعلیم]] میداد<ref>وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۲۳۶.</ref>. پس از حضرت آدم {{ع}} دیگر [[پیامبران الهی]] از جمله [[حضرت نوح]] {{ع}}<ref>الکافی، ج۴، ص۲۱۲.</ref>، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و [[حضرت اسماعیل]] {{ع}} حج و عمره را همراه با احرام انجام دادهاند<ref>الکافی، ج۴، ص۲۰۲.</ref>. [[حضرت خضر]] {{ع}} از دیگر پیامبران الهی است که از [[آب حیات]] نوشیده و همهساله [[اعمال]] حج را با همه [[مناسک]] آن از جمله احرام به جا میآورد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۲۰.</ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در سال دهم قمری به همراه [[مسلمانان]] از [[ذوالحلیفه]] احرام بست و لبیکگویان به طرف [[مکه]] حرکت کرد<ref>الکافی، ج۴، ص۲۴۸.</ref>. [[مشرکان قریش]] در [[حدیبیه]] مانع از حرکت [[پیامبر]] دوش شدند. از اینرو آن حضرت با قربانیکردن شتران و خوردن از گوشت آنها از احرام خارج شد و به [[مدینه]] بازگشت<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۱۲.</ref>. [[امامان معصوم]] {{عم}} از جمله امام رضا {{ع}} نیز به طور مکرر حج را با همه مناسک آن از جمله احرام بهجا میآوردند. از جمله در [[حدیثی]] یکی از [[راویان]] از [[مشاهده]] امام رضا {{ع}} در حال احرام سخن به میان آورده است<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۱۹.</ref>. | ||
احرام در حج و عمره و هر یک از اعمال و اجزای آن [[فلسفه]] و [[حکمت]] خاصی دارد که [[خداوند]] به [[جهت]] تحقق آن این عمل را [[تشریع]] نموده است. [[امام رضا]]{{ع}} در [[حدیثی]] حکمتهای متعددی را برای [[احرام]] بیان کرده که از جمله [[خاشع]] و خاضعگردیدن حجگزاران قبل از ورود به [[حرم]]، مشغولنشدن آنان به زینتها و لذتهای [[دنیوی]] و دیگر امور مربوط به [[دنیا]]، [[صبر]] و [[بردباری]] در کار و هدفی که قصد رسیدن به آن را دارند، [[تعظیم]] [[خداوند تبارک و تعالی]] و [[خوار]] نمودن خود هنگام رو کردن به سوی او<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۷۴.</ref>. در حدیثی دیگر از آن [[حضرت]] که درباره [[فلسفه]] [[حج]] بیان گردیده نیز به این مضمون اشاره شده است<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۰۵.</ref>. افزون بر آن، هر یک از [[اعمال]] و اجزای احرام نیز فلسفه خاصی دارد. از جمله بر اساس روایتی از امام رضا{{ع}}، علت تلبیه حجگزاران در احرام پاسخ به ندای [[الهی]] است که از حرامشدن [[آتش جهنم]] بر حجگزاران به جهت [[محرم]] گردیدن آنان خبر داده است<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۱۶.</ref>. حکمت لباسهای ندوخته احرام آن است که [[حاجیان]] به [[یاد مرگ]] و [[قیامت]] و روزی باشند که همانند این لباسها از قبرها برانگیخته میگردند. [[محرمات]] احرام از جمله [[لذایذ]] جنسی، بوی خوش و... بدان سبب [[حرام]] گردیده است تا حاجیان از توجه به خود و دنیا رها شوند و به سوی [[حق]] و [[معنویات]] روی آورند<ref>فرهنگنامه اسرار و معارف حج، ص۱۴۱- ۱۴۵.</ref>. | احرام در حج و عمره و هر یک از اعمال و اجزای آن [[فلسفه]] و [[حکمت]] خاصی دارد که [[خداوند]] به [[جهت]] تحقق آن این عمل را [[تشریع]] نموده است. [[امام رضا]] {{ع}} در [[حدیثی]] حکمتهای متعددی را برای [[احرام]] بیان کرده که از جمله [[خاشع]] و خاضعگردیدن حجگزاران قبل از ورود به [[حرم]]، مشغولنشدن آنان به زینتها و لذتهای [[دنیوی]] و دیگر امور مربوط به [[دنیا]]، [[صبر]] و [[بردباری]] در کار و هدفی که قصد رسیدن به آن را دارند، [[تعظیم]] [[خداوند تبارک و تعالی]] و [[خوار]] نمودن خود هنگام رو کردن به سوی او<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۷۴.</ref>. در حدیثی دیگر از آن [[حضرت]] که درباره [[فلسفه]] [[حج]] بیان گردیده نیز به این مضمون اشاره شده است<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۰۵.</ref>. افزون بر آن، هر یک از [[اعمال]] و اجزای احرام نیز فلسفه خاصی دارد. از جمله بر اساس روایتی از امام رضا {{ع}}، علت تلبیه حجگزاران در احرام پاسخ به ندای [[الهی]] است که از حرامشدن [[آتش جهنم]] بر حجگزاران به جهت [[محرم]] گردیدن آنان خبر داده است<ref>علل الشرایع، ج۲، ص۴۱۶.</ref>. حکمت لباسهای ندوخته احرام آن است که [[حاجیان]] به [[یاد مرگ]] و [[قیامت]] و روزی باشند که همانند این لباسها از قبرها برانگیخته میگردند. [[محرمات]] احرام از جمله [[لذایذ]] جنسی، بوی خوش و... بدان سبب [[حرام]] گردیده است تا حاجیان از توجه به خود و دنیا رها شوند و به سوی [[حق]] و [[معنویات]] روی آورند<ref>فرهنگنامه اسرار و معارف حج، ص۱۴۱- ۱۴۵.</ref>. | ||
احرام در حج و [[عمره]] باید از مکانهای خاصی انجام گیرد که به آنها “میقات” گفته میشود<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۷۷؛ الحدائق الناضرة، ج۱۴، ص۴۳۳.</ref>. امام رضا{{ع}} در حدیثی محرم شدن قبل از [[میقات]] را جایز ندانسته است<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۰، ص۳۳۵.</ref>. در [[نقلی]] دیگر از آن حضرت نیز از عدم جواز احرام قبل یا بعد از میقات، جز به جهت مریضی یا [[تقیه]]، سخن به میان آمده است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۶.</ref>. میقاتهایی که حجگزاران باید از آنها محرم شوند متعدد است<ref>المقنع، ص۳۹۴؛ شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۷۷.</ref>. | احرام در حج و [[عمره]] باید از مکانهای خاصی انجام گیرد که به آنها “میقات” گفته میشود<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۷۷؛ الحدائق الناضرة، ج۱۴، ص۴۳۳.</ref>. امام رضا {{ع}} در حدیثی محرم شدن قبل از [[میقات]] را جایز ندانسته است<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۰، ص۳۳۵.</ref>. در [[نقلی]] دیگر از آن حضرت نیز از عدم جواز احرام قبل یا بعد از میقات، جز به جهت مریضی یا [[تقیه]]، سخن به میان آمده است<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۶.</ref>. میقاتهایی که حجگزاران باید از آنها محرم شوند متعدد است<ref>المقنع، ص۳۹۴؛ شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۷۷.</ref>. | ||
مواردی [[احرام]] [[واجب]] است. مورد نخست زمانی است که افراد [[مکلف]] قصد انجام [[حج]] یا [[عمره]] دارند<ref>تحریر الأحکام، ج۱، ص۵۷۶؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج۶ ص۱۷۵.</ref>. در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]]{{ع}} آمده است: کمترین چیزی که حج به آن واجب میشود احرام با شرایط آن و تلبیه است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۴.</ref>. در نقلی دیگر منسوب به آن [[حضرت]] نیز از [[وجوب]] [[پوشیدن لباس]] احرام و ورود به [[مسجد الحرام]] و [[محرم]] گردیدن از آن مکان برای کسی که قصد حج [[تمتع]] دارد سخن به میان آمده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴۷.</ref>. وجوب احرام برای انجام دادن حج یا عمره در [[احادیث]] متعددی از دیگر [[معصومان]]{{عم}} نیز آمده است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۳۱۳.</ref>. | مواردی [[احرام]] [[واجب]] است. مورد نخست زمانی است که افراد [[مکلف]] قصد انجام [[حج]] یا [[عمره]] دارند<ref>تحریر الأحکام، ج۱، ص۵۷۶؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج۶ ص۱۷۵.</ref>. در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]] {{ع}} آمده است: کمترین چیزی که حج به آن واجب میشود احرام با شرایط آن و تلبیه است<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۴.</ref>. در نقلی دیگر منسوب به آن [[حضرت]] نیز از [[وجوب]] [[پوشیدن لباس]] احرام و ورود به [[مسجد الحرام]] و [[محرم]] گردیدن از آن مکان برای کسی که قصد حج [[تمتع]] دارد سخن به میان آمده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴۷.</ref>. وجوب احرام برای انجام دادن حج یا عمره در [[احادیث]] متعددی از دیگر [[معصومان]] {{عم}} نیز آمده است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۳۱۳.</ref>. | ||
مورد دیگر وجوب احرام، ورود به [[مکه]] و [[حرم]] [[الهی]] است. به این بیان که مکلفانی که قصد وارد شدن به مکه دارند باید محرم گردند و با احرام وارد این [[شهر]] شوند<ref>المقنع، ص۲۶۳؛ شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا{{ع}} آمده است: اگر قصد ورود به مکه از طریق [[مدینه]] داری باید به [[ذوالحلیفه]] بروی و از آنجا محرم شوی و سپس روانه مکه گردی<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۶.</ref>. این مضمون در روایاتی از [[امام صادق]]{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{عم}} نیز آمده است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۴۰۲.</ref>. بر این اساس، اگر کسی بدون احرام وارد مکه شود باید باز گردد و پس از محرم شدن وارد این شهر شود. در نقلی دیگر منسوب به امام رضا{{ع}} آمده است: شخصی از [[موسی بن جعفر]]{{ع}} درباره زنی سؤال کرد که حیض شده بود و درباره [[وظیفه]] خود از دیگران سؤال کرده بود، ولی آنان جواب مسأله او را نداده بودند و از اینرو وی بدون احرام وارد مکه شده بود. آن حضرت در پاسخ سؤال [[سائل]] فرمود: وی باید در صورت امکان به میقاتی که از آن عبور کرده باز گردد و از آنجا محرم شود و اگر امکان رفتن به [[میقات]] برای او مهیا نیست به نزدیکترین میقاتها برود، و در صورت عدم امکان از [[حرم]] خارج شود و پس از [[محرم]] شدن وارد [[مکه]] گردد<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۰، ص۵۲۲.</ref>. | مورد دیگر وجوب احرام، ورود به [[مکه]] و [[حرم]] [[الهی]] است. به این بیان که مکلفانی که قصد وارد شدن به مکه دارند باید محرم گردند و با احرام وارد این [[شهر]] شوند<ref>المقنع، ص۲۶۳؛ شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا {{ع}} آمده است: اگر قصد ورود به مکه از طریق [[مدینه]] داری باید به [[ذوالحلیفه]] بروی و از آنجا محرم شوی و سپس روانه مکه گردی<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۶.</ref>. این مضمون در روایاتی از [[امام صادق]] {{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]] {{عم}} نیز آمده است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۴۰۲.</ref>. بر این اساس، اگر کسی بدون احرام وارد مکه شود باید باز گردد و پس از محرم شدن وارد این شهر شود. در نقلی دیگر منسوب به امام رضا {{ع}} آمده است: شخصی از [[موسی بن جعفر]] {{ع}} درباره زنی سؤال کرد که حیض شده بود و درباره [[وظیفه]] خود از دیگران سؤال کرده بود، ولی آنان جواب مسأله او را نداده بودند و از اینرو وی بدون احرام وارد مکه شده بود. آن حضرت در پاسخ سؤال [[سائل]] فرمود: وی باید در صورت امکان به میقاتی که از آن عبور کرده باز گردد و از آنجا محرم شود و اگر امکان رفتن به [[میقات]] برای او مهیا نیست به نزدیکترین میقاتها برود، و در صورت عدم امکان از [[حرم]] خارج شود و پس از [[محرم]] شدن وارد [[مکه]] گردد<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۰، ص۵۲۲.</ref>. | ||
البته بر اساس روایاتی دیگر چند گروه از جمله کسانی که به طور مکرر وارد مکه میشوند، مانند تاجران و فروشندگان [[ارزاق]] عمومی<ref>کتاب الخلاف، ج۲، ص۳۳۷؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۴۸.</ref>، [[بیماران]]<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۳۸۰؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۱۲۳.</ref>، کسانی که برای [[جنگی]] [[مباح]] قصد ورود به این [[شهر]] دارند، کسانی که به [[جهت]] [[ترس]] از [[ظالم]] یا [[جنگ]] به این شهر [[پناه]] میآورند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۰۶؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۴۹.</ref> و کسانی که قبل از گذشت یک ماه از [[احرام]] سابق قصد ورود به مکه دارند، از این [[حکم]] استثنا شدهاند و میتوانند بدون احرام وارد مکه شوند<ref>قواعد الأحکام، ج۱، ص۴۲۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۴۸.</ref>. | البته بر اساس روایاتی دیگر چند گروه از جمله کسانی که به طور مکرر وارد مکه میشوند، مانند تاجران و فروشندگان [[ارزاق]] عمومی<ref>کتاب الخلاف، ج۲، ص۳۳۷؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۴۸.</ref>، [[بیماران]]<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۳۸۰؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۱۲۳.</ref>، کسانی که برای [[جنگی]] [[مباح]] قصد ورود به این [[شهر]] دارند، کسانی که به [[جهت]] [[ترس]] از [[ظالم]] یا [[جنگ]] به این شهر [[پناه]] میآورند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۰۶؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۴۹.</ref> و کسانی که قبل از گذشت یک ماه از [[احرام]] سابق قصد ورود به مکه دارند، از این [[حکم]] استثنا شدهاند و میتوانند بدون احرام وارد مکه شوند<ref>قواعد الأحکام، ج۱، ص۴۲۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۴۸.</ref>. | ||
اولین عمل [[واجب]] در احرام [[نیّت]] است<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ مستند الشیعة، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref>. در [[حدیثی]] آمده است: شخصی که قصد [[حج]] [[تمتع]] داشت از [[امام رضا]]{{ع}} سؤال کرد که چگونه این عمل را انجام دهد. آن [[حضرت]] پاسخ داد: نخست نیّت کند و برای حج محرم گردد<ref>تهذیب الأحکام، ج۵، ص۸۰.</ref>. این مضمون در روایتی دیگر از آن حضرت نیز آمده است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۳۴۲.</ref>. به فتوای [[فقیهان]] در نیّت احرام لازم است که نوع حج، یعنی تمتع یا [[قرآن]] و یا إفراد بودن آن، مشخص شود<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ کشف الرموز، ج۱، ص۳۴۷.</ref>. این امر در [[احادیث]] متعددی از امام رضا{{ع}} آمده است. از جمله در روایتی آن حضرت در پاسخ سؤال [[راوی]] که از چگونگی حج تمتع سؤال کرده بود فرمود: برای حج لبیک بگو و [[نیت]] تمتع کن<ref>تهذیب الأحکام، ج۵، ص۸۶.</ref>. در این [[روایت]] از تعیین نوع حج که تمتع است سخن به میان آمده است. در [[نقلی]] دیگر، آن حضرت از تعیین هر یک از انواع سهگانه حج، یعنی تمتع، قِران و إفراد و اینکه آیا [[حج]] برای خود شخص است یا از جانب دیگری است، در [[نیت]] [[احرام]] سخن به میان آمده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۹.</ref>. همچنین به نظر [[فقها]] لازم نیست نیت احرام بر زبان جاری شود، بلکه اگر تنها در [[ذهن]] تحقق پیدا کند کفایت میکند<ref>العروة الوثقی، ج۹، ص۱۶۹؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۳.</ref>. این امر در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]]{{ع}} آمده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۹.</ref>. | اولین عمل [[واجب]] در احرام [[نیّت]] است<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ مستند الشیعة، ج۱۱، ص۲۴۲.</ref>. در [[حدیثی]] آمده است: شخصی که قصد [[حج]] [[تمتع]] داشت از [[امام رضا]] {{ع}} سؤال کرد که چگونه این عمل را انجام دهد. آن [[حضرت]] پاسخ داد: نخست نیّت کند و برای حج محرم گردد<ref>تهذیب الأحکام، ج۵، ص۸۰.</ref>. این مضمون در روایتی دیگر از آن حضرت نیز آمده است<ref>وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۳۴۲.</ref>. به فتوای [[فقیهان]] در نیّت احرام لازم است که نوع حج، یعنی تمتع یا [[قرآن]] و یا إفراد بودن آن، مشخص شود<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ کشف الرموز، ج۱، ص۳۴۷.</ref>. این امر در [[احادیث]] متعددی از امام رضا {{ع}} آمده است. از جمله در روایتی آن حضرت در پاسخ سؤال [[راوی]] که از چگونگی حج تمتع سؤال کرده بود فرمود: برای حج لبیک بگو و [[نیت]] تمتع کن<ref>تهذیب الأحکام، ج۵، ص۸۶.</ref>. در این [[روایت]] از تعیین نوع حج که تمتع است سخن به میان آمده است. در [[نقلی]] دیگر، آن حضرت از تعیین هر یک از انواع سهگانه حج، یعنی تمتع، قِران و إفراد و اینکه آیا [[حج]] برای خود شخص است یا از جانب دیگری است، در [[نیت]] [[احرام]] سخن به میان آمده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۹.</ref>. همچنین به نظر [[فقها]] لازم نیست نیت احرام بر زبان جاری شود، بلکه اگر تنها در [[ذهن]] تحقق پیدا کند کفایت میکند<ref>العروة الوثقی، ج۹، ص۱۶۹؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۳.</ref>. این امر در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]] {{ع}} آمده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۹.</ref>. | ||
دومین عمل [[واجب]] احرام، [[پوشیدن]] دو قطعه [[لباس]] ندوخته برای مردان است<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۱.</ref> که احرامگزار باید یکی را به عنوان لنگ و دیگری را به عنوان ردا بپوشد<ref>قواعد الأحکام، ج۱، ص۴۱۹.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا{{ع}} آمده است: پس از کوتاه کردن [[سبیل]]، قبل از احرام دو لباس مخصوص احرام را بپوش<ref>بحار الأنوار، ج۶، ص۳۳۷.</ref>. البته پوشیدن دو لباس ندوخته مذکور اختصاص به مردان دارد و [[زنان]] میتوانند لباس دوخته بپوشند<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۷۵؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۴۵.</ref>. امام رضا{{ع}} در روایتی در پاسخ [[پرسش]] از نوع لباس زنان فرمود: زنان میتوانند هر نوع لباسی به جز لباس آغشته به زعفران را بپوشند<ref>الکافی، ج۴، ص۳۴۴؛ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۷۴.</ref>. این [[روایت]] شامل لباس دوخته برای زنان از جمله پیراهن میشود<ref>مستند الشیعة، ج۴، ص۱۱؛ کتاب الحج، خویی، ج۴، ص۱۴۲.</ref>. البته لباس احرام [[احکام]] و شرایط خاصی دارد که احرامگزار باید آنها را رعایت نماید. از جمله لباس احرام باید [[پاک]] باشد. در روایتی از امام رضا{{ع}} آمده است: دو پارچه لباس احرامت را بپوش در حالیکه تمیز و پاک باشد<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۲۳.</ref>. بر این اساس، در صورت نجسشدن لباس احرام، حجگزار باید لباس خود را بشوید. در نقلی از آن [[حضرت]] آمده است: اگر جنابتی به لباس احرام اصابت کند، [[محرم]] باید آن را بشوید<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۲۳.</ref>. | دومین عمل [[واجب]] احرام، [[پوشیدن]] دو قطعه [[لباس]] ندوخته برای مردان است<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۱.</ref> که احرامگزار باید یکی را به عنوان لنگ و دیگری را به عنوان ردا بپوشد<ref>قواعد الأحکام، ج۱، ص۴۱۹.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا {{ع}} آمده است: پس از کوتاه کردن [[سبیل]]، قبل از احرام دو لباس مخصوص احرام را بپوش<ref>بحار الأنوار، ج۶، ص۳۳۷.</ref>. البته پوشیدن دو لباس ندوخته مذکور اختصاص به مردان دارد و [[زنان]] میتوانند لباس دوخته بپوشند<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۷۵؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۴۵.</ref>. امام رضا {{ع}} در روایتی در پاسخ [[پرسش]] از نوع لباس زنان فرمود: زنان میتوانند هر نوع لباسی به جز لباس آغشته به زعفران را بپوشند<ref>الکافی، ج۴، ص۳۴۴؛ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۷۴.</ref>. این [[روایت]] شامل لباس دوخته برای زنان از جمله پیراهن میشود<ref>مستند الشیعة، ج۴، ص۱۱؛ کتاب الحج، خویی، ج۴، ص۱۴۲.</ref>. البته لباس احرام [[احکام]] و شرایط خاصی دارد که احرامگزار باید آنها را رعایت نماید. از جمله لباس احرام باید [[پاک]] باشد. در روایتی از امام رضا {{ع}} آمده است: دو پارچه لباس احرامت را بپوش در حالیکه تمیز و پاک باشد<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۲۳.</ref>. بر این اساس، در صورت نجسشدن لباس احرام، حجگزار باید لباس خود را بشوید. در نقلی از آن [[حضرت]] آمده است: اگر جنابتی به لباس احرام اصابت کند، [[محرم]] باید آن را بشوید<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۲۳.</ref>. | ||
عمل واجب دیگر احرام، گفتن تلبیه است. در نقلی منسوب به امام رضا{{ع}} آمده است: محرم باید تلبیههای چهارگانه: {{متن حدیث| لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ}} را بر زبان جاری کند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۷.</ref>. | عمل واجب دیگر احرام، گفتن تلبیه است. در نقلی منسوب به امام رضا {{ع}} آمده است: محرم باید تلبیههای چهارگانه: {{متن حدیث| لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَ الْمُلْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ}} را بر زبان جاری کند<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۷.</ref>. | ||
پس از انعقاد [[احرام]] از سوی [[مکلف]] در [[حج]] و [[عمره]]، [[اعمال]] متعددی بر وی [[حرام]] میگردد که بیشتر این [[محرمات]] در [[احادیث]] و متون منسوب به [[امام رضا]]{{ع}} آمده است. آن [[حضرت]] فرمود: در احرام از [[سوگند دروغ]] و راست اجتناب نما<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۷.</ref>. مراد از سوگند دروغ و راست در این نقل [[جدال]] است چنانکه آن حضرت در ادامه این نقل به آن تصریح کرده است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۷.</ref>. [[عمل حرام]] دیگر در هنگام احرام “رفث” است که امام رضا{{ع}} ضمن [[نهی]] از این عمل<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴.</ref>، آن را به آمیزش [[تفسیر]] کرده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۱۶.</ref>. امام رضا{{ع}} میفرماید: از [[فسوق]] در حال احرام اجتناب کن<ref>بحار الأنوار، ج۶، ص۳۴.</ref>. فسوق به [[فحش]] و یا [[ارتکاب گناه]] تفسیر شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۱۶.</ref>. و نیز فرمود: در حال احرام صید را به [[قتل]] نرسان<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۸۵.</ref>. و از [[پوشیدن]] پیراهن، شلوار، [[عمامه]] و کلاه اجتناب کن<ref>الکافی، ج۴، ص۳۴۴.</ref>. [[حرمت]] پوشیدن لباسهای دوخته اختصاص به مردان دارد و بر اساس احادیث دیگری از آن حضرت<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۱۲۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۰.</ref> و دیگر [[معصومان]]{{عم}} این عمل بر [[زنان]] [[مباح]] است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۱۳.</ref>. در [[نقلی]] امام رضا{{ع}} فرمود: بوی خوش را پس از احرام استشمام مکن<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴۰.</ref>. سر و ریش خود را روغنمالی نکن<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۵۰۲.</ref>. ذکر سر و ریش در این [[سخن امام]] به عنوان مصداق و بخشی از [[بدن]] است و به معنای انحصار حرمت در این دو عضو نیست، زیرا بر اساس احادیث متعدد دیگر روغنمالیدن به همه بدن حرام است و فرمودند: احرامگزاری که ناخنهای او [[رشد]] کرده چیزی از آن را کوتاه نکند<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۹.</ref>؛ و از موهای خود چیزی نگیرد<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۵۹.</ref>. نباید خود [[ازدواج]] کند و یا دیگری را [[همسر]] دهد<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۰۷.</ref>. و در آینه به قصد [[زینت]] نگاه نکند<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۵۹.</ref>. قید قصد زینت حاکی از این است که بدون این قصد نگاهکردن در آینه از [[محرمات]] نیست، ولی برخی از [[فقیهان]] با استناد به [[روایات]] دیگر [[معصومان]]{{عم}}، مطلق نگاهکردن در آینه را از محرمات [[احرام]] دانستهاند<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۸؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۴۵۵.</ref>. آن [[حضرت]] در [[نقلی]] فرمود: در حال احرام سرت را نپوشان<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۱۰۰.</ref>. در نقلی منسوب به آن حضرت، حجامتکردن در صورت [[ضرورت]] جایز شمرده شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۱.</ref>. مفهوم این سخن آن است که در غیر ضرورت نباید این عمل را انجام داد، زیرا سبب بیرونآوردن [[خون]] از [[بدن]] میشود. در نقلی دیگر از [[امام رضا]]{{ع}} آمده است که [[محرم]]<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴۱.</ref> نباید به زیر سایه برود. [[حرمت]] این عمل اختصاص به طی مسافت میان [[راه]] دارد، اما رفتن زیر سایه هنگام فرود در منازل یا [[شهر]] [[مکه]] [[مباح]] است<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۰۱؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۴۷۰.</ref>. و نیز کندن درختی که اصل یا شاخهاش در [[حرم]] باشد [[ممنوع]] دانسته شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۴۶.</ref>. بر اساس نقلی منسوب به امام رضا{{ع}} [[زنان]] نباید دستکش بپوشند<ref>تهذیب الأحکام، ج۵، ص۷۴.</ref>. نباید برای تزئین از زیورآلات استفاده کنند<ref>الکافی، ج۴، ص۳۴۴.</ref>. از قید زینت در این [[روایت]] و [[احادیث]] دیگر استفاده شده است که اگر [[زن]] از زیورآلاتی که استفاده میکرده بدون قصد زینت استفاده نماید [[حرام]] نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۱.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا{{ع}} این عمل برای زنان در صورت ضرورت جایز شمرده شده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۵، ص۷۴.</ref>. که مفهوم آن این است که این عمل در غیر موارد ضرورت بر زنان حرام است. البته این [[حکم]] اختصاص به زنان ندارد، بلکه به نظر بسیاری از فقیهان بر مردان نیز [[حرام]] است. افزون بر موارد ذکر شده، [[فقیهان]] با استناد به [[روایت]] دیگر [[معصومان]]{{عم}} [[اعمال]] دیگری همچون استمنا، کشتن حشرات [[بدن]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۶۴.</ref>، حمل [[سلاح]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳؛ کتاب الحج، خویی، ج۴، ص۲۶۱.</ref>، کشیدن دندان<ref>الروضة البهیة، ج۲، ص۳۶۱؛ کتاب الحج، خویی، ج۴، ص۴۲.</ref>، پوشاندن همه روی پا بر مردان<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۴۷۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۹۷.</ref>، به دستکردن [[انگشتر]] زینتی بر مردان<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۰؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۸.</ref> را نیز جزو [[محرمات]] [[احرام]] شمردهاند. درباره چگونگی حرام بودن این امور و شرایط هر یک از آنها و نیز پیامدهایی که ارتکاب آنها برای احرامگزار در پی دارد، [[احادیث]] و متون متعددی از [[امام رضا]]{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{عم}} نقل شده است. | پس از انعقاد [[احرام]] از سوی [[مکلف]] در [[حج]] و [[عمره]]، [[اعمال]] متعددی بر وی [[حرام]] میگردد که بیشتر این [[محرمات]] در [[احادیث]] و متون منسوب به [[امام رضا]] {{ع}} آمده است. آن [[حضرت]] فرمود: در احرام از [[سوگند دروغ]] و راست اجتناب نما<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۷.</ref>. مراد از سوگند دروغ و راست در این نقل [[جدال]] است چنانکه آن حضرت در ادامه این نقل به آن تصریح کرده است<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۷.</ref>. [[عمل حرام]] دیگر در هنگام احرام “رفث” است که امام رضا {{ع}} ضمن [[نهی]] از این عمل<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴.</ref>، آن را به آمیزش [[تفسیر]] کرده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۱۶.</ref>. امام رضا {{ع}} میفرماید: از [[فسوق]] در حال احرام اجتناب کن<ref>بحار الأنوار، ج۶، ص۳۴.</ref>. فسوق به [[فحش]] و یا [[ارتکاب گناه]] تفسیر شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۱۶.</ref>. و نیز فرمود: در حال احرام صید را به [[قتل]] نرسان<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۸۵.</ref>. و از [[پوشیدن]] پیراهن، شلوار، [[عمامه]] و کلاه اجتناب کن<ref>الکافی، ج۴، ص۳۴۴.</ref>. [[حرمت]] پوشیدن لباسهای دوخته اختصاص به مردان دارد و بر اساس احادیث دیگری از آن حضرت<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۱۲۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۰.</ref> و دیگر [[معصومان]] {{عم}} این عمل بر [[زنان]] [[مباح]] است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۱۳.</ref>. در [[نقلی]] امام رضا {{ع}} فرمود: بوی خوش را پس از احرام استشمام مکن<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴۰.</ref>. سر و ریش خود را روغنمالی نکن<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۵۰۲.</ref>. ذکر سر و ریش در این [[سخن امام]] به عنوان مصداق و بخشی از [[بدن]] است و به معنای انحصار حرمت در این دو عضو نیست، زیرا بر اساس احادیث متعدد دیگر روغنمالیدن به همه بدن حرام است و فرمودند: احرامگزاری که ناخنهای او [[رشد]] کرده چیزی از آن را کوتاه نکند<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۹.</ref>؛ و از موهای خود چیزی نگیرد<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۵۹.</ref>. نباید خود [[ازدواج]] کند و یا دیگری را [[همسر]] دهد<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۰۷.</ref>. و در آینه به قصد [[زینت]] نگاه نکند<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۵۹.</ref>. قید قصد زینت حاکی از این است که بدون این قصد نگاهکردن در آینه از [[محرمات]] نیست، ولی برخی از [[فقیهان]] با استناد به [[روایات]] دیگر [[معصومان]] {{عم}}، مطلق نگاهکردن در آینه را از محرمات [[احرام]] دانستهاند<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۸؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۴۵۵.</ref>. آن [[حضرت]] در [[نقلی]] فرمود: در حال احرام سرت را نپوشان<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۱۰۰.</ref>. در نقلی منسوب به آن حضرت، حجامتکردن در صورت [[ضرورت]] جایز شمرده شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۱.</ref>. مفهوم این سخن آن است که در غیر ضرورت نباید این عمل را انجام داد، زیرا سبب بیرونآوردن [[خون]] از [[بدن]] میشود. در نقلی دیگر از [[امام رضا]] {{ع}} آمده است که [[محرم]]<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴۱.</ref> نباید به زیر سایه برود. [[حرمت]] این عمل اختصاص به طی مسافت میان [[راه]] دارد، اما رفتن زیر سایه هنگام فرود در منازل یا [[شهر]] [[مکه]] [[مباح]] است<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۰۱؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۴۷۰.</ref>. و نیز کندن درختی که اصل یا شاخهاش در [[حرم]] باشد [[ممنوع]] دانسته شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۴۶.</ref>. بر اساس نقلی منسوب به امام رضا {{ع}} [[زنان]] نباید دستکش بپوشند<ref>تهذیب الأحکام، ج۵، ص۷۴.</ref>. نباید برای تزئین از زیورآلات استفاده کنند<ref>الکافی، ج۴، ص۳۴۴.</ref>. از قید زینت در این [[روایت]] و [[احادیث]] دیگر استفاده شده است که اگر [[زن]] از زیورآلاتی که استفاده میکرده بدون قصد زینت استفاده نماید [[حرام]] نیست<ref>جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۱.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا {{ع}} این عمل برای زنان در صورت ضرورت جایز شمرده شده است<ref>تهذیب الأحکام، ج۵، ص۷۴.</ref>. که مفهوم آن این است که این عمل در غیر موارد ضرورت بر زنان حرام است. البته این [[حکم]] اختصاص به زنان ندارد، بلکه به نظر بسیاری از فقیهان بر مردان نیز [[حرام]] است. افزون بر موارد ذکر شده، [[فقیهان]] با استناد به [[روایت]] دیگر [[معصومان]] {{عم}} [[اعمال]] دیگری همچون استمنا، کشتن حشرات [[بدن]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۶۴.</ref>، حمل [[سلاح]]<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳؛ کتاب الحج، خویی، ج۴، ص۲۶۱.</ref>، کشیدن دندان<ref>الروضة البهیة، ج۲، ص۳۶۱؛ کتاب الحج، خویی، ج۴، ص۴۲.</ref>، پوشاندن همه روی پا بر مردان<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۴۷۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۹۷.</ref>، به دستکردن [[انگشتر]] زینتی بر مردان<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۰؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۸.</ref> را نیز جزو [[محرمات]] [[احرام]] شمردهاند. درباره چگونگی حرام بودن این امور و شرایط هر یک از آنها و نیز پیامدهایی که ارتکاب آنها برای احرامگزار در پی دارد، [[احادیث]] و متون متعددی از [[امام رضا]] {{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]] {{عم}} نقل شده است. | ||
اعمال متعددی در احرام [[حج]] و [[عمره]] بر احرامگزار [[مستحب]] است که برخی از این اعمال اختصاص به قبل یا بعد از حرام دارد و برخی نیز اختصاص به حال احرام دارد. بسیاری از این [[مستحبات]] در احادیث و متون منسوب به امام رضا{{ع}} آمده است. از جمله مستحبات احرام به نظر مشهور [[فقهای امامیه]]، نگهداشتن موهای سر و ریش یکماه قبل از ماه [[ذیحجه]] است<ref>تحریر الأحکام، ج۱، ص۵۵۶؛ مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۷.</ref>. معدودی از فقیهان این عمل را [[واجب]] شمردهاند<ref>أحکام النساء، ص۳۵؛ مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۷.</ref>. در اینباره دو نقل از امام رضا{{ع}} روایت شده که قول دوم را [[تأیید]] میکند. در [[نقلی]] آن [[حضرت]] حجگزاران را به نگهداشتن موها [[فرمان]] داد<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۵؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۰.</ref>. در نقلی دیگر منسوب به آن حضرت آمده است: اگر حجگزار از روی [[جهل]] سر خود را در [[مکه]] قبل از اعمال حلق نماید چیزی بر او نیست و اگر به عمد در سیروز نخست ماههای حج نیز سر خود را حلق نماید باز هم ایرادی ندارد، اما اگر پس از گذشت سیروز سر خود را حلق نماید باید حیوانی را [[قربانی]] کند<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۵؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۱.</ref>. این مضمون در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نیز آمده است<ref>الکافی، ج۴، ص۴۴۱؛ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۱۵۸.</ref>. امر به نگهداشتن موها قبل از [[احرام]] در [[روایت]] نخست و قربانیکردن حیوان در صورت حلق سر قبل از احرام در روایت دوم، حاکی از [[وجوب]] نگهداشتن موهاست، اما [[پیروان]] نظریه مشهور با توجه به [[روایات]] متعدد دیگر که دلالت بر [[استحباب]] این عمل دارد، این روایات را حمل بر موردی کردهاند که حجگزار پس از احرام موهای خود را حلق نماید<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۳۲۴؛ مستمسک العروة، ج۱۱، ص۳۳۰.</ref>. برخی نیز این روایات را به [[جهت]] [[ضعف سند]] و دلالت غیر قابل استناد دانستهاند<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۲۴۷.</ref>. از دیگر [[مستحبات]] احرام، [[نظافت]] [[بدن]] و گرفتن ناخن و موهای زائد بدن قبل از احرام است<ref>منتهی المطلب، ج۱۰، ص۱۹۸؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۹.</ref>. در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]]{{ع}}، حجگزار به گرفتن [[سبیل]] و ناخنها و موهای زیر بغل و عانه و موهای سر [[مأمور]] شده و آغاز کردن به هر یک از این [[اعمال]] بدون ایراد دانسته شده و این عمل سبب [[راحتی]] بدن پس از احرام شمرده شده است. در ادامه آن [[حضرت]] انجام این اعمال را در [[مدینه]] جایز دانسته است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۱.</ref>. این مضمون در روایتی از امام صادق{{ع}} نیز آمده است<ref>الکافی، ج۴، ص۳۲۶.</ref>. عمل [[مستحب]] دیگر در حال احرام به نظر مشهور [[فقیهان]]، غسلکردن قبل از احرام است<ref>الحدائق الناضرة، ج۴، ص۱۸۳؛ مختلف الشیعة، ج۱، ص۳۱۵.</ref>، ولی برخی از [[فقها]] این عمل را [[واجب]] شمردهاند<ref>الحدائق الناضرة، ج۴، ص۱۸۴؛ مختلف الشیعة، ج۱، ص۳۱۵.</ref>. از امام رضا{{ع}} نیز در اینباره دو دسته روایت وارد شده که یک دسته حاکی از استحباب و دسته دیگر حاکی از وجوب آن است. در نقل دسته نخست، غسلهای وارد شده در [[شرع]]، چهارده [[غسل]] دانسته شده که برخی از آنها واجب و برخی مستحب است و غسل احرام جزو غسلهای مستحب شمرده شده است<ref>بحار الأنوار، ج۷۸، ص۱۳.</ref>. در [[نقلی]] دیگر از این دسته نیز به [[غسل]] یا [[وضو]] گرفتن قبل از [[احرام]] [[فرمان]] داده شده، اما غسل بهتر دانسته شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۱.</ref>. بهتر دانستن غسل حاکی از [[استحباب]] آن است. از جمله [[دلایل]] قول به [[وجوب]]، نقلی منسوب به آن [[حضرت]] است که در آن غسل احرام به [[صراحت]] از جمله غسلهای [[واجب]] شمرده شده است<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۸۲؛ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۴۹۷.</ref>. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نیز غسل احرام واجب شمرده شده است<ref>من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۷۹.</ref>. در نقلی دیگر از [[امام رضا]]{{ع}} نیز به غسل یا وضوی قبل از احرام بدون [[افضل]] شمردن غسل فرمان داده شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۱۹.</ref>، اما [[پیروان]] نظریه مشهور این [[روایات]] را حمل بر استحباب مؤکد غسل احرام کردهاند<ref>مسائل الناصریات، ص۱۴۷؛ تهذیب الأحکام، ج۱، ص۱۰۴.</ref>. | اعمال متعددی در احرام [[حج]] و [[عمره]] بر احرامگزار [[مستحب]] است که برخی از این اعمال اختصاص به قبل یا بعد از حرام دارد و برخی نیز اختصاص به حال احرام دارد. بسیاری از این [[مستحبات]] در احادیث و متون منسوب به امام رضا {{ع}} آمده است. از جمله مستحبات احرام به نظر مشهور [[فقهای امامیه]]، نگهداشتن موهای سر و ریش یکماه قبل از ماه [[ذیحجه]] است<ref>تحریر الأحکام، ج۱، ص۵۵۶؛ مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۷.</ref>. معدودی از فقیهان این عمل را [[واجب]] شمردهاند<ref>أحکام النساء، ص۳۵؛ مختلف الشیعة، ج۴، ص۴۷.</ref>. در اینباره دو نقل از امام رضا {{ع}} روایت شده که قول دوم را [[تأیید]] میکند. در [[نقلی]] آن [[حضرت]] حجگزاران را به نگهداشتن موها [[فرمان]] داد<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۵؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۰.</ref>. در نقلی دیگر منسوب به آن حضرت آمده است: اگر حجگزار از روی [[جهل]] سر خود را در [[مکه]] قبل از اعمال حلق نماید چیزی بر او نیست و اگر به عمد در سیروز نخست ماههای حج نیز سر خود را حلق نماید باز هم ایرادی ندارد، اما اگر پس از گذشت سیروز سر خود را حلق نماید باید حیوانی را [[قربانی]] کند<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۵؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۱.</ref>. این مضمون در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} نیز آمده است<ref>الکافی، ج۴، ص۴۴۱؛ تهذیب الأحکام، ج۵، ص۱۵۸.</ref>. امر به نگهداشتن موها قبل از [[احرام]] در [[روایت]] نخست و قربانیکردن حیوان در صورت حلق سر قبل از احرام در روایت دوم، حاکی از [[وجوب]] نگهداشتن موهاست، اما [[پیروان]] نظریه مشهور با توجه به [[روایات]] متعدد دیگر که دلالت بر [[استحباب]] این عمل دارد، این روایات را حمل بر موردی کردهاند که حجگزار پس از احرام موهای خود را حلق نماید<ref>تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۳۲۴؛ مستمسک العروة، ج۱۱، ص۳۳۰.</ref>. برخی نیز این روایات را به [[جهت]] [[ضعف سند]] و دلالت غیر قابل استناد دانستهاند<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۲۴۷.</ref>. از دیگر [[مستحبات]] احرام، [[نظافت]] [[بدن]] و گرفتن ناخن و موهای زائد بدن قبل از احرام است<ref>منتهی المطلب، ج۱۰، ص۱۹۸؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۹.</ref>. در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]] {{ع}}، حجگزار به گرفتن [[سبیل]] و ناخنها و موهای زیر بغل و عانه و موهای سر [[مأمور]] شده و آغاز کردن به هر یک از این [[اعمال]] بدون ایراد دانسته شده و این عمل سبب [[راحتی]] بدن پس از احرام شمرده شده است. در ادامه آن [[حضرت]] انجام این اعمال را در [[مدینه]] جایز دانسته است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۱.</ref>. این مضمون در روایتی از امام صادق {{ع}} نیز آمده است<ref>الکافی، ج۴، ص۳۲۶.</ref>. عمل [[مستحب]] دیگر در حال احرام به نظر مشهور [[فقیهان]]، غسلکردن قبل از احرام است<ref>الحدائق الناضرة، ج۴، ص۱۸۳؛ مختلف الشیعة، ج۱، ص۳۱۵.</ref>، ولی برخی از [[فقها]] این عمل را [[واجب]] شمردهاند<ref>الحدائق الناضرة، ج۴، ص۱۸۴؛ مختلف الشیعة، ج۱، ص۳۱۵.</ref>. از امام رضا {{ع}} نیز در اینباره دو دسته روایت وارد شده که یک دسته حاکی از استحباب و دسته دیگر حاکی از وجوب آن است. در نقل دسته نخست، غسلهای وارد شده در [[شرع]]، چهارده [[غسل]] دانسته شده که برخی از آنها واجب و برخی مستحب است و غسل احرام جزو غسلهای مستحب شمرده شده است<ref>بحار الأنوار، ج۷۸، ص۱۳.</ref>. در [[نقلی]] دیگر از این دسته نیز به [[غسل]] یا [[وضو]] گرفتن قبل از [[احرام]] [[فرمان]] داده شده، اما غسل بهتر دانسته شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۱.</ref>. بهتر دانستن غسل حاکی از [[استحباب]] آن است. از جمله [[دلایل]] قول به [[وجوب]]، نقلی منسوب به آن [[حضرت]] است که در آن غسل احرام به [[صراحت]] از جمله غسلهای [[واجب]] شمرده شده است<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۸۲؛ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۴۹۷.</ref>. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} نیز غسل احرام واجب شمرده شده است<ref>من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۷۹.</ref>. در نقلی دیگر از [[امام رضا]] {{ع}} نیز به غسل یا وضوی قبل از احرام بدون [[افضل]] شمردن غسل فرمان داده شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۱۹.</ref>، اما [[پیروان]] نظریه مشهور این [[روایات]] را حمل بر استحباب مؤکد غسل احرام کردهاند<ref>مسائل الناصریات، ص۱۴۷؛ تهذیب الأحکام، ج۱، ص۱۰۴.</ref>. | ||
از [[مستحبات]] دیگر احرام، انجام دادن آن پس از [[اقامه نماز]] واجب و در صورت عدم امکان، پس از خواندن شش رکعت [[نماز]] مستحبی است<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۰.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا{{ع}} آمده است: پس از [[پوشیدن لباس]] احرام شش رکعت نماز بخوان؛ در هر یک از [[نمازها]] سورههای {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ}}<ref>«بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.</ref> و {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ}}<ref>«بگو: ای کافران!» سوره کافرون، آیه ۱.</ref> را بخوان و اگر وقت [[نماز واجب]] باشد، این شش رکعت را قبل از نماز واجب بخوان و سپس نماز واجب را اقامه کن، و [[روایت]] شده است که [[بهترین]] احرام آن است که پس از نماز واجب انجام شود<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۶.</ref>. و در نقلی دیگر از آن حضرت آمده است: [[لباس]] احرامت را بپوش و سعی کن این کار نزدیک زوال [[خورشید]] باشد تا [[نماز ظهر]] را بخوانی و سپس [[محرم]] گردی، و اگر میتوانی پس از نماز واجب محرم شو، و اگر این امر ممکن نباشد ایرادی ندارد که پس از خواندن دو رکعت یا شش رکعت [[نماز]] مستحبی در [[مسجد شجره]] [[محرم]] گردی<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۷.</ref>. این مضمون در روایاتی از دیگر [[معصومان]]{{عم}} نیز آمده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۲۸.</ref>. در مورد [[احرام]] [[حج]] [[تمتع]] نیز از آن [[حضرت]] [[روایت]] شده است: پس از [[پوشیدن لباس]] احرام با پای پیاده وارد [[مسجد الحرام]] شو و در نزد [[مقام ابراهیم]] [[نماز ظهر]] و عصر را اقامه کن و احرامت را پس از [[خواندن نماز]] عصر و اگر خواستی پس از نماز ظهر منعقد نما<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۲۴۶.</ref>. | از [[مستحبات]] دیگر احرام، انجام دادن آن پس از [[اقامه نماز]] واجب و در صورت عدم امکان، پس از خواندن شش رکعت [[نماز]] مستحبی است<ref>شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۰.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا {{ع}} آمده است: پس از [[پوشیدن لباس]] احرام شش رکعت نماز بخوان؛ در هر یک از [[نمازها]] سورههای {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ}}<ref>«بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.</ref> و {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ}}<ref>«بگو: ای کافران!» سوره کافرون، آیه ۱.</ref> را بخوان و اگر وقت [[نماز واجب]] باشد، این شش رکعت را قبل از نماز واجب بخوان و سپس نماز واجب را اقامه کن، و [[روایت]] شده است که [[بهترین]] احرام آن است که پس از نماز واجب انجام شود<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۶.</ref>. و در نقلی دیگر از آن حضرت آمده است: [[لباس]] احرامت را بپوش و سعی کن این کار نزدیک زوال [[خورشید]] باشد تا [[نماز ظهر]] را بخوانی و سپس [[محرم]] گردی، و اگر میتوانی پس از نماز واجب محرم شو، و اگر این امر ممکن نباشد ایرادی ندارد که پس از خواندن دو رکعت یا شش رکعت [[نماز]] مستحبی در [[مسجد شجره]] [[محرم]] گردی<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۷.</ref>. این مضمون در روایاتی از دیگر [[معصومان]] {{عم}} نیز آمده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۲۸.</ref>. در مورد [[احرام]] [[حج]] [[تمتع]] نیز از آن [[حضرت]] [[روایت]] شده است: پس از [[پوشیدن لباس]] احرام با پای پیاده وارد [[مسجد الحرام]] شو و در نزد [[مقام ابراهیم]] [[نماز ظهر]] و عصر را اقامه کن و احرامت را پس از [[خواندن نماز]] عصر و اگر خواستی پس از نماز ظهر منعقد نما<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۲۴۶.</ref>. | ||
از دیگر [[مستحبات]] احرام، [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[صلوات بر پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[دعا کردن]] و خواندن دعاهایی خاص در هنگام احرام است<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۲۹.</ref>. در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]]{{ع}} آمده است: پس از خواندن نماز احرام، حمد و ثنای الهی را به جای آور و بر [[محمد و آل محمد]] [[صلوات]] بفرست و سپس بگو: خدایا، من قصد انجام حج و [[عمره]] را دارم؛ پس آن دو را بر من آسان کن و از من بپذیر<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۷.</ref>. در نقلی دیگر از آن حضرت نیز گفتن همین [[دعاها]] در هنگام انجام حج تمتع یا حج إفراد توصیه شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۷.</ref>. در نقلی دیگر از آن حضرت نیز احرامگزار به خواندن دعای خاص که با جملات {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجَابَ لَكَ وَ آمَنَ بِوَعْدِكَ...}} آغاز میگردد سفارش شده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۸.</ref>. خواندن این [[دعا]] در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نیز آمده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. | از دیگر [[مستحبات]] احرام، [[حمد]] و [[ثنای الهی]] و [[صلوات بر پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[دعا کردن]] و خواندن دعاهایی خاص در هنگام احرام است<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۲۹.</ref>. در [[نقلی]] منسوب به [[امام رضا]] {{ع}} آمده است: پس از خواندن نماز احرام، حمد و ثنای الهی را به جای آور و بر [[محمد و آل محمد]] [[صلوات]] بفرست و سپس بگو: خدایا، من قصد انجام حج و [[عمره]] را دارم؛ پس آن دو را بر من آسان کن و از من بپذیر<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۷.</ref>. در نقلی دیگر از آن حضرت نیز گفتن همین [[دعاها]] در هنگام انجام حج تمتع یا حج إفراد توصیه شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۷.</ref>. در نقلی دیگر از آن حضرت نیز احرامگزار به خواندن دعای خاص که با جملات {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجَابَ لَكَ وَ آمَنَ بِوَعْدِكَ...}} آغاز میگردد سفارش شده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۸.</ref>. خواندن این [[دعا]] در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} نیز آمده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. | ||
اشتراط تحلل در هنگام احرام از دیگر [[اعمال]] [[مستحب]] این عمل است. به این بیان که گفتهاند مستحب است حجگزار در هنگام احرام عمرہ یا حج با [[خداوند]] شرط نماید که اگر مانعی برای وی پس از احرام پدید آمد که نتواند اعمال حج یا عمره را تمام کند، از احرام خارج گردد<ref>تحریر الأحکام، ج۱، ص۵۷۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۱۰۰.</ref>. در [[نقلی]] از [[امام رضا]]{{ع}} در اینباره آمده است: نیکوست که حجگزار در هنگام [[احرام]] بگوید: خدایا من قصد [[عمره]] [[تمتع]] و [[حج]] بر اساس کتاب تو و [[سنت]] پیامبرت را دارم. پس اگر مانعی پیش آمد که مرا از ادامه [[اعمال]] بازداشت، در همان مکان که مرا منع کردی، به قدرتی که به سبب آن مرا [[توانایی]] دادی مرا از احرام خارج نما. خدایا، اگر نتوانستم حج را به جا آورم، آن را عمره قرار ده<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۱۶.</ref>. این اشتراط تحلل در نقلی دیگر از آن [[حضرت]] نیز آمده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۸.</ref>. در [[روایات]] متعددی از دیگر [[معصومان]]{{عم}} نیز به این مضمون اشاره شده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. [[فقیهان]] برای این اشتراط تحلل، فواید متعددی را در هنگام بروز مشکل، از جمله [[سقوط]] [[قربانی]]، سقوط حج در سال [[آینده]] و با بهرهمند شدن حجگزار از [[پاداش الهی]]، برشمردهاند<ref>مستمسک العروة، ج۱۱، ص۳۷۷؛ کتاب الحج، خویی، ج۲، ص۵۰۸.</ref>. | اشتراط تحلل در هنگام احرام از دیگر [[اعمال]] [[مستحب]] این عمل است. به این بیان که گفتهاند مستحب است حجگزار در هنگام احرام عمرہ یا حج با [[خداوند]] شرط نماید که اگر مانعی برای وی پس از احرام پدید آمد که نتواند اعمال حج یا عمره را تمام کند، از احرام خارج گردد<ref>تحریر الأحکام، ج۱، ص۵۷۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۱۰۰.</ref>. در [[نقلی]] از [[امام رضا]] {{ع}} در اینباره آمده است: نیکوست که حجگزار در هنگام [[احرام]] بگوید: خدایا من قصد [[عمره]] [[تمتع]] و [[حج]] بر اساس کتاب تو و [[سنت]] پیامبرت را دارم. پس اگر مانعی پیش آمد که مرا از ادامه [[اعمال]] بازداشت، در همان مکان که مرا منع کردی، به قدرتی که به سبب آن مرا [[توانایی]] دادی مرا از احرام خارج نما. خدایا، اگر نتوانستم حج را به جا آورم، آن را عمره قرار ده<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۱۶.</ref>. این اشتراط تحلل در نقلی دیگر از آن [[حضرت]] نیز آمده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۸.</ref>. در [[روایات]] متعددی از دیگر [[معصومان]] {{عم}} نیز به این مضمون اشاره شده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۱۸.</ref>. [[فقیهان]] برای این اشتراط تحلل، فواید متعددی را در هنگام بروز مشکل، از جمله [[سقوط]] [[قربانی]]، سقوط حج در سال [[آینده]] و با بهرهمند شدن حجگزار از [[پاداش الهی]]، برشمردهاند<ref>مستمسک العروة، ج۱۱، ص۳۷۷؛ کتاب الحج، خویی، ج۲، ص۵۰۸.</ref>. | ||
همچنین [[مستحب]] است که احرامگزار [[نیت]] احرام را افزون بر [[قلب]]، بر زبان نیز جاری نماید<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۱۰۹؛ مستمسک العروة، ج۱۱، ص۳۷۰.</ref>. در نقلی از امام رضا{{ع}} در اینباره آمده است: هرگاه نیت انجام حج إفراد یا [[قرآن]] با تمتع یا حج از جانب خود یا دیگری را داری و آن را بر زبان جاری نکردی مجزی خواهد بود، ولی آنچه ما [[اختیار]] میکنیم آن است که نیت را بر زبان جاری نمایی<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۸.</ref>. در نقلی دیگر از آن حضرت نیز از بر زبانآوردن هر یک از نیتهای حج قران، تمتع، إفراد و حج از جانب دیگری سخن به میان آمده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۸.</ref>. | همچنین [[مستحب]] است که احرامگزار [[نیت]] احرام را افزون بر [[قلب]]، بر زبان نیز جاری نماید<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۱۰۹؛ مستمسک العروة، ج۱۱، ص۳۷۰.</ref>. در نقلی از امام رضا {{ع}} در اینباره آمده است: هرگاه نیت انجام حج إفراد یا [[قرآن]] با تمتع یا حج از جانب خود یا دیگری را داری و آن را بر زبان جاری نکردی مجزی خواهد بود، ولی آنچه ما [[اختیار]] میکنیم آن است که نیت را بر زبان جاری نمایی<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۸.</ref>. در نقلی دیگر از آن حضرت نیز از بر زبانآوردن هر یک از نیتهای حج قران، تمتع، إفراد و حج از جانب دیگری سخن به میان آمده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۳۸.</ref>. | ||
از دیگر [[مستحبات]] احرام، بلند گفتن تلبیه<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۰؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۹۵.</ref> و نیز تکرار آن است<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۳؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۹۵.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا{{ع}} آمده است: هرگاه تلبیه گفتی، صدایت را به تلبیه بلند کن و تلبیه را هنگام صعود بر بلندی یا [[نزول]] در سراشیبی یا سوار یا پیاده شدن از مرکب یا بیدار شدن از [[خواب]] و در هنگام سحرها تکرار کن<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۷۸.</ref>. در [[نقلی]] دیگر از آن [[حضرت]] نیز به زیاد گفتن تلیبه و بلند کردن صدا هنگام گفتن آن توصیه شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۷۷.</ref>. [[استحباب]] بلند گفتن تلبیه اختصاص به مردان دارد<ref>أحکام النساء، ص۳۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۶۴.</ref>. در اینباره از [[امام رضا]]{{ع}} نقل شده است که [[زنان]] صدایشان را هنگام گفتن تلبیه آهسته نمایند، به گونهای که تنها زنان صدای آنان را بشنوند و اگر هر [[زن]] تنها خود صدایش را بشنود کفایت میکند<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۷۷.</ref>. | از دیگر [[مستحبات]] احرام، بلند گفتن تلبیه<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۰؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۹۵.</ref> و نیز تکرار آن است<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۳؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۹۵.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا {{ع}} آمده است: هرگاه تلبیه گفتی، صدایت را به تلبیه بلند کن و تلبیه را هنگام صعود بر بلندی یا [[نزول]] در سراشیبی یا سوار یا پیاده شدن از مرکب یا بیدار شدن از [[خواب]] و در هنگام سحرها تکرار کن<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۷۸.</ref>. در [[نقلی]] دیگر از آن [[حضرت]] نیز به زیاد گفتن تلیبه و بلند کردن صدا هنگام گفتن آن توصیه شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۷۷.</ref>. [[استحباب]] بلند گفتن تلبیه اختصاص به مردان دارد<ref>أحکام النساء، ص۳۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۶۴.</ref>. در اینباره از [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده است که [[زنان]] صدایشان را هنگام گفتن تلبیه آهسته نمایند، به گونهای که تنها زنان صدای آنان را بشنوند و اگر هر [[زن]] تنها خود صدایش را بشنود کفایت میکند<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۷۷.</ref>. | ||
خرید خرما و [[صدقه دادن]] آن به [[فقیران]] از دیگر [[اعمال]] [[مستحب]] [[احرام]] است که پس از پایان احرام و خارج شدن فرد از [[مکه]] به انجام دادن آن توصیه شده است<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۷، ص۳۴۲؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۷.</ref>. در نقلی از امام رضا{{ع}} در اینباره آمده است: هر گاه از [[مناسک]] [[حج]] فارغ شدی و قصد خروج از مکه را داشتی، یک [[درهم]] خرما [[صدقه]] بده تا [[کفاره]] [[محرمات]] و خللهایی باشد که در حال احرام از روی [[جهل]] مرتکب آن شدهای<ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۲۲۹.</ref>. در نقلی دیگر به [[صراحت]] از استحباب این عمل از سوی آن حضرت به [[جهت]] ارتکاب برخی محرمات در [[حرم]] [[الهی]] یاد شده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۵۲.</ref> [[فقیهان]] [[امامیه]] با استناد به [[روایات]] دیگر معصومان{{عم}}، [[پوشیدن لباس]] سفید و پنبهای را نیز از دیگر [[مستحبات]] احرام شمردهاند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۹؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۸۲.</ref>. | خرید خرما و [[صدقه دادن]] آن به [[فقیران]] از دیگر [[اعمال]] [[مستحب]] [[احرام]] است که پس از پایان احرام و خارج شدن فرد از [[مکه]] به انجام دادن آن توصیه شده است<ref>الحدائق الناضرة، ج۱۷، ص۳۴۲؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۷.</ref>. در نقلی از امام رضا {{ع}} در اینباره آمده است: هر گاه از [[مناسک]] [[حج]] فارغ شدی و قصد خروج از مکه را داشتی، یک [[درهم]] خرما [[صدقه]] بده تا [[کفاره]] [[محرمات]] و خللهایی باشد که در حال احرام از روی [[جهل]] مرتکب آن شدهای<ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۲۲۹.</ref>. در نقلی دیگر به [[صراحت]] از استحباب این عمل از سوی آن حضرت به [[جهت]] ارتکاب برخی محرمات در [[حرم]] [[الهی]] یاد شده است<ref>بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۵۲.</ref> [[فقیهان]] [[امامیه]] با استناد به [[روایات]] دیگر معصومان{{عم}}، [[پوشیدن لباس]] سفید و پنبهای را نیز از دیگر [[مستحبات]] احرام شمردهاند<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۹؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۸۲.</ref>. | ||
اعمال متعدی در حال احرام [[مکروه]] شمرده شده است که برخی از این اعمال در [[احادیث]] و سخنان منسوب به امام رضا{{ع}} آمده است. از جمله مکروهات احرام پوشاندن صورت برای مردان احرامگزار در غیر حالت خواب است<ref>مجمع الفائدة والبرهان، ج۶، ص۳۵۱؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۱.</ref>. در [[نقلی]] از [[امام رضا]]{{ع}} آمده است: [[مکروه]] است که احرامگزار [[لباس]] را تا بالای بینی بکشاند، اما کشیدن آن تا رسیدن به بینی و [[پایینتر]] از آن ایرادی ندارد<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۱.</ref>. این [[حکم]] در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نیز آمده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۵۴.</ref>. در روایتی دیگر از امام رضا{{ع}} نیز به طور مطلق از جواز پوشاندن صورت سخن به میان آمده است<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۱۰۰.</ref>. این حکم ممکن است به جواز به معنای اعم اشاره داشته باشد که با [[کراهت]] منافاتی ندارد یا مربوط به حالت [[خواب]] باشد. | اعمال متعدی در حال احرام [[مکروه]] شمرده شده است که برخی از این اعمال در [[احادیث]] و سخنان منسوب به امام رضا {{ع}} آمده است. از جمله مکروهات احرام پوشاندن صورت برای مردان احرامگزار در غیر حالت خواب است<ref>مجمع الفائدة والبرهان، ج۶، ص۳۵۱؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۱.</ref>. در [[نقلی]] از [[امام رضا]] {{ع}} آمده است: [[مکروه]] است که احرامگزار [[لباس]] را تا بالای بینی بکشاند، اما کشیدن آن تا رسیدن به بینی و [[پایینتر]] از آن ایرادی ندارد<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۱.</ref>. این [[حکم]] در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} نیز آمده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۵۴.</ref>. در روایتی دیگر از امام رضا {{ع}} نیز به طور مطلق از جواز پوشاندن صورت سخن به میان آمده است<ref>جامع أحادیث الشیعة، ج۱۱، ص۱۰۰.</ref>. این حکم ممکن است به جواز به معنای اعم اشاره داشته باشد که با [[کراهت]] منافاتی ندارد یا مربوط به حالت [[خواب]] باشد. | ||
از دیگر مکروهات [[احرام]] به نظر مشهور [[فقیهان]] حمامرفتن و کیسهکشیدن است<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۳۷۹؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۳۲.</ref>. برخی از [[فقها]] نیز حمامرفتن را [[مباح]] دانسته و تنها کیسهکشیدن را مکروه شمردهاند<ref>کتاب الخلاف، ج۲، ص۳۱۴.</ref>. و در نقلی منسوب به امام رضا{{ع}} رفتن به حمام مباح شمرده شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۸.</ref>. این نقل، مؤید نظر دوم است، هر چند با نظر اول نیز منافاتی ندارد، زیرا ممکن است مراد جواز به معنای اعم باشد. عمل مکروه دیگر در حال احرام، محرمگردیدن در لباس [[آلوده]] و چرکین است<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۵؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۵۵۷.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا{{ع}} از شستن لباس احرام در صورت چرکین شدن یاد شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۲۰.</ref> که از [[ناپسند]] بودن [[آلودگی]] لباس احرام و [[افضلیت]] تمیز بودن آن حکایت دارد. افزون بر این، فقیهان به استناد به [[روایات]] دیگر معصومان{{عم}}، [[اعمال]] دیگری از جمله احرام در لباس علامتدار و [[راه]] راه<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۳۷۷؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۵۵۸.</ref>، لباس رنگی<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۵؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۱۱.</ref>، خوابیدن [[محرم]] بر فرش رنگی، استعمال [[حنا]] [[جهت]] [[زینت]]، پاسخ ندای دیگران را با تلبیهدادن و استعمال گیاهان خوشبو<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۵؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۳۵۳.</ref> را نیز جزو مکروهات احرام شمردهاند.<ref>منابع: أحکام النساء، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: مهدی نجف، بیروت، دار المفید، دوم، ۱۴۱۴ق: الاقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تهران، مکتبة جامع چهلستون، ۱۴۰۰ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمد باقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تاج العروس من جواهر القاموس، سید محمد مرتضی بن محمد حسینی زبیدی (۱۲۰۵ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۴ق؛ تحریر الأحکام الشرعیة علی المذهب الإمامیة، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: ابراهیم بهادری، قم، مؤسسة الإمام الصادق علی، اول، ۱۴۲۰ق، تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علیا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۴ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۴ش؛ جامع أحادیث الشیعة، زیر نظر: سیدحسین بن علی طباطبایی بروجردی (۱۳۸۰ق)، قم، مؤسسة اهل البیت عاما، بی تا، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محمد حسن بن باقر نجفی معروف به صاحب جواهر (۱۲۶۶ق)، تحقیق: جمعی از محققان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ ش؛ الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، یوسف بن احمد بحرانی (۱۱۸۶ق)، تحقیق: محمد تقی ایروانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۵ق، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، زین الدین بن علی عاملی معروف به شهید ثانی (۹۶۵ق)، شرح: سید محمود کلانتر، قم، مکتبة الداوری، اول، ۱۴۱۰ق؛ شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، جعفر بن حسن معروف به محقق حلی (۶۷۶ق)، تحقیق: سید صادق حسینی شیرازی، تهران، استقلال، دوم، ۱۴۰۹ق؛ الصحاح - تاج اللغة وصحاح العربیة، اسماعیل بن حماد جوهری (۳۹۳ق)، تحقیق: احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دار العلم للملایین، چهارم، ۱۴۰۷ق، العروة الوثقی، سید محمد کاظم بن عبدالعظیم طباطبایی یزدی (۱۳۳۷ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۲۳ق؛ علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق، عیون أخبار الرضا{{ع}} علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق؛ غایة المرام فی شرح شرائع الإسلام، مفلح بن حسن صمیری بحرانی (قرن ۴ق)، تحقیق: جعفر کوثرانی، دار الهادی، اول، ۱۴۲۰ق؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علان، زیر نظر: سید محمود بن علی هاشمی شاهرودی (معاصر)، قم، مؤسسة دائرة معارف الفقه الإسلامی، اول، ۱۴۲۶ق؛ فرهنگ نامه أسرار و معارف حج، معاونت امور روحانیون، قم، دار الحدیث، سوم، ۱۳۸۷ش؛ الفقه، منسوب به امام رضا{{ع}} (۲۰۳ق)، تحقیق: مؤسسة آل البیت ط لإحیاء التراث، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا{{ع}}ع، اول، ۱۴۰۶ق؛ قواعد الأحکام فی معرفة الحلال و الحرام، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۳ق؛ الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ ش؛ کتاب الحج، سید ابو القاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، تقریر: سیدرضا{{ع}} خلخالی، قم، مدرسة دار العلم، دوم، ۱۳۶۴ش؛ کتاب الخلاف، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: علی خراسانی - سید جواد شهرستانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۹ق؛ کشف الرموز فی شرح المختصر النافع، حسن بن ابی طالب یوسفی معروف به فاضل آبی (۶۹۰ق)، تحقیق: علی پناه اشتهاردی - حسین یزدی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۰ق؛ لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور (۷۱۱ق)، قم، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ق، المبسوط فی فقه الإمامیة، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: محمد باقر بهبودی - سید محمد تقی کشفی، تهران، المکتبة المرتضویة، سوم، ۱۳۸۷ق؛ مجمع الفائدة و البرهان، احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی (۹۹۳ق)، تصحیح و تعلیق: مجتبی عراقی - علی پناه اشتهاردی - حسین یزدی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، بی تا، مختلف الشیعة، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۱۴ق؛ مدارک الأحکام فی شرح شرائع الإسلام، سیدمحمد بن علی موسوی عاملی (۱۰۰۹ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت{{ع}} لإحیاء التراث، بیروت، اول، ۱۴۱۰ق؛ مسائل الناصریات، علی بن حسین موسوی معروف به سید مرتضی (۴۳۶ق)، تحقیق: مرکز البحوث و الدراسات العلمیة، تهران، رابطة الثقافة و العلاقات الإسلامیة، ۱۴۱۷ق؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین بن محمد تقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، بیروت، دوم، ۱۴۰۸ق؛ مستمسک العروة الوثقی، سیدمحسن بن مهدی طباطبایی حکیم (۱۳۹۰ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق؛ مستند الشیعة فی أحکام الشریعة، احمد بن محمد مهدی نراقی (۱۲۴۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علی لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۷ق؛ معجم ألفاظ الفقه الجعفری، احمد فتح الله (۱۴۱۵ق)، دمام، مطابع المدوخل، اول، ۱۴۱۵ق؛ معجم مقاییس اللغة، أحمد بن فارس قزوینی معروف به ابن فارس (۳۹۵ق)، تحقیق و تصحیح: عبد السلام محمد هارون، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، اول، ۱۴۰۴ق؛ المقنع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة الإمام الهادی علی، قم، اول، ۱۴۱۵ق؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: بخش فقه مجمع پژوهشهای اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۲۴ قی؛ وسائل الشیعة تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة) محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت{{عم}} لإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[احرام - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «احرام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۶۲۲-۶۳۲.</ref> | از دیگر مکروهات [[احرام]] به نظر مشهور [[فقیهان]] حمامرفتن و کیسهکشیدن است<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۳۷۹؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۳۲.</ref>. برخی از [[فقها]] نیز حمامرفتن را [[مباح]] دانسته و تنها کیسهکشیدن را مکروه شمردهاند<ref>کتاب الخلاف، ج۲، ص۳۱۴.</ref>. و در نقلی منسوب به امام رضا {{ع}} رفتن به حمام مباح شمرده شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۳۸.</ref>. این نقل، مؤید نظر دوم است، هر چند با نظر اول نیز منافاتی ندارد، زیرا ممکن است مراد جواز به معنای اعم باشد. عمل مکروه دیگر در حال احرام، محرمگردیدن در لباس [[آلوده]] و چرکین است<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۵؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۵۵۷.</ref>. در نقلی منسوب به امام رضا {{ع}} از شستن لباس احرام در صورت چرکین شدن یاد شده است<ref>مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۲۰.</ref> که از [[ناپسند]] بودن [[آلودگی]] لباس احرام و [[افضلیت]] تمیز بودن آن حکایت دارد. افزون بر این، فقیهان به استناد به [[روایات]] دیگر معصومان{{عم}}، [[اعمال]] دیگری از جمله احرام در لباس علامتدار و [[راه]] راه<ref>مدارک الأحکام، ج۷، ص۳۷۷؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۵۵۸.</ref>، لباس رنگی<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۵؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۱۱.</ref>، خوابیدن [[محرم]] بر فرش رنگی، استعمال [[حنا]] [[جهت]] [[زینت]]، پاسخ ندای دیگران را با تلبیهدادن و استعمال گیاهان خوشبو<ref>تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۵؛ الحدائق الناضرة، ج۱۵، ص۳۵۳.</ref> را نیز جزو مکروهات احرام شمردهاند.<ref>منابع: أحکام النساء، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: مهدی نجف، بیروت، دار المفید، دوم، ۱۴۱۴ق: الاقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تهران، مکتبة جامع چهلستون، ۱۴۰۰ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علی، محمد باقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ تاج العروس من جواهر القاموس، سید محمد مرتضی بن محمد حسینی زبیدی (۱۲۰۵ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۴ق؛ تحریر الأحکام الشرعیة علی المذهب الإمامیة، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: ابراهیم بهادری، قم، مؤسسة الإمام الصادق علی، اول، ۱۴۲۰ق، تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علیا لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۴ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۴ش؛ جامع أحادیث الشیعة، زیر نظر: سیدحسین بن علی طباطبایی بروجردی (۱۳۸۰ق)، قم، مؤسسة اهل البیت عاما، بی تا، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محمد حسن بن باقر نجفی معروف به صاحب جواهر (۱۲۶۶ق)، تحقیق: جمعی از محققان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ ش؛ الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، یوسف بن احمد بحرانی (۱۱۸۶ق)، تحقیق: محمد تقی ایروانی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۰۵ق، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، زین الدین بن علی عاملی معروف به شهید ثانی (۹۶۵ق)، شرح: سید محمود کلانتر، قم، مکتبة الداوری، اول، ۱۴۱۰ق؛ شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، جعفر بن حسن معروف به محقق حلی (۶۷۶ق)، تحقیق: سید صادق حسینی شیرازی، تهران، استقلال، دوم، ۱۴۰۹ق؛ الصحاح - تاج اللغة وصحاح العربیة، اسماعیل بن حماد جوهری (۳۹۳ق)، تحقیق: احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دار العلم للملایین، چهارم، ۱۴۰۷ق، العروة الوثقی، سید محمد کاظم بن عبدالعظیم طباطبایی یزدی (۱۳۳۷ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۲۳ق؛ علل الشرایع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید محمد صادق بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریة، دوم، ۱۳۸۵ق، عیون أخبار الرضا {{ع}} علی، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق؛ غایة المرام فی شرح شرائع الإسلام، مفلح بن حسن صمیری بحرانی (قرن ۴ق)، تحقیق: جعفر کوثرانی، دار الهادی، اول، ۱۴۲۰ق؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علان، زیر نظر: سید محمود بن علی هاشمی شاهرودی (معاصر)، قم، مؤسسة دائرة معارف الفقه الإسلامی، اول، ۱۴۲۶ق؛ فرهنگ نامه أسرار و معارف حج، معاونت امور روحانیون، قم، دار الحدیث، سوم، ۱۳۸۷ش؛ الفقه، منسوب به امام رضا {{ع}} (۲۰۳ق)، تحقیق: مؤسسة آل البیت ط لإحیاء التراث، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا {{ع}}ع، اول، ۱۴۰۶ق؛ قواعد الأحکام فی معرفة الحلال و الحرام، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۳ق؛ الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۷ ش؛ کتاب الحج، سید ابو القاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، تقریر: سیدرضا {{ع}} خلخالی، قم، مدرسة دار العلم، دوم، ۱۳۶۴ش؛ کتاب الخلاف، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: علی خراسانی - سید جواد شهرستانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۰۹ق؛ کشف الرموز فی شرح المختصر النافع، حسن بن ابی طالب یوسفی معروف به فاضل آبی (۶۹۰ق)، تحقیق: علی پناه اشتهاردی - حسین یزدی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، اول، ۱۴۱۰ق؛ لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور (۷۱۱ق)، قم، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ق، المبسوط فی فقه الإمامیة، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: محمد باقر بهبودی - سید محمد تقی کشفی، تهران، المکتبة المرتضویة، سوم، ۱۳۸۷ق؛ مجمع الفائدة و البرهان، احمد بن محمد معروف به مقدس اردبیلی (۹۹۳ق)، تصحیح و تعلیق: مجتبی عراقی - علی پناه اشتهاردی - حسین یزدی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، بی تا، مختلف الشیعة، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامی، قم، اول، ۱۴۱۴ق؛ مدارک الأحکام فی شرح شرائع الإسلام، سیدمحمد بن علی موسوی عاملی (۱۰۰۹ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت {{ع}} لإحیاء التراث، بیروت، اول، ۱۴۱۰ق؛ مسائل الناصریات، علی بن حسین موسوی معروف به سید مرتضی (۴۳۶ق)، تحقیق: مرکز البحوث و الدراسات العلمیة، تهران، رابطة الثقافة و العلاقات الإسلامیة، ۱۴۱۷ق؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین بن محمد تقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، بیروت، دوم، ۱۴۰۸ق؛ مستمسک العروة الوثقی، سیدمحسن بن مهدی طباطبایی حکیم (۱۳۹۰ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق؛ مستند الشیعة فی أحکام الشریعة، احمد بن محمد مهدی نراقی (۱۲۴۵ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علی لإحیاء التراث، قم، اول، ۱۴۱۷ق؛ معجم ألفاظ الفقه الجعفری، احمد فتح الله (۱۴۱۵ق)، دمام، مطابع المدوخل، اول، ۱۴۱۵ق؛ معجم مقاییس اللغة، أحمد بن فارس قزوینی معروف به ابن فارس (۳۹۵ق)، تحقیق و تصحیح: عبد السلام محمد هارون، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، اول، ۱۴۰۴ق؛ المقنع، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة الإمام الهادی علی، قم، اول، ۱۴۱۵ق؛ من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، تحقیق: بخش فقه مجمع پژوهشهای اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۲۴ قی؛ وسائل الشیعة تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة) محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت {{عم}} لإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[احرام - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «احرام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۶۲۲-۶۳۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |