اخباریگری در معارف مهدویت: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
'''[[اخباریه]]''' فرقهای از علمای [[شیعه امامیه]] هستند که عمدتاً [[اخبار]] [[اهل بیت]]{{عم}} را مأخذ [[عقاید]] و [[احکام دین]] میدانند و به دیگر مدارک، در صورتی استناد میکنند که به [[احادیث]] [[تأیید]] شده باشد. در مقابل این [[فرقه]]، [[اصولیون]] و [[پیروان]] [[مکتب اجتهاد]] میباشند که [[احکام]] را از کتب و [[سنت]] و [[اجماع]] و [[عقل]] استنباط میکنند و بر این باورند که اخبار، به [[تنهایی]] نمیتواند جامع احکام و جوابگوی همه نیازهای [[جامعه]] در عصر و [[زمان]] باشد. | '''[[اخباریه]]''' فرقهای از علمای [[شیعه امامیه]] هستند که عمدتاً [[اخبار]] [[اهل بیت]] {{عم}} را مأخذ [[عقاید]] و [[احکام دین]] میدانند و به دیگر مدارک، در صورتی استناد میکنند که به [[احادیث]] [[تأیید]] شده باشد. در مقابل این [[فرقه]]، [[اصولیون]] و [[پیروان]] [[مکتب اجتهاد]] میباشند که [[احکام]] را از کتب و [[سنت]] و [[اجماع]] و [[عقل]] استنباط میکنند و بر این باورند که اخبار، به [[تنهایی]] نمیتواند جامع احکام و جوابگوی همه نیازهای [[جامعه]] در عصر و [[زمان]] باشد. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
* پیش از [[امام دوازدهم]]{{ع}} (۲۶۰ ه.ق) [[وظایف شرعی]] [[شیعه]] از سوی [[حضرات ائمه]]{{عم}}، به صورت شفاهی یا کتبی، مستقیما یا توسط [[یاران]] و [[شاگردان]] [[ابلاغ]] میگردید و مشکلی در این زمینه وجود نداشت. گذشت [[زمان]] و پدید آمدن مسائل جدیده که در [[عهد ائمه]]{{عم}}، محل [[ابتلاء]] نبوده، و از سویی [[جعل احادیث]] کاذبه توسط غرضورزان، گروهی از [[فقهای شیعه]] را بر این داشت که از [[کتاب و سنت]]، به ضمیمه [[عقل]] و [[اجماع]]، [[قواعد]] کلیهای تنظیم کنند و این مشکل را حل و این کمبود را تأمین کنند. از اینرو، اینها را [[مجتهد]] یا [[اهل جتهاد]] خواندند و چون امتیاز آن به اصول -یعنی قواعد کلیه فقهیه- بود به اصولی نیز موسوم گشتند. مؤسس [[مکتب اخباریه]]، میرزا [[محمد امین بن محمد شریف استرآبادی]] بود. | * پیش از [[امام دوازدهم]] {{ع}} (۲۶۰ ه.ق) [[وظایف شرعی]] [[شیعه]] از سوی [[حضرات ائمه]] {{عم}}، به صورت شفاهی یا کتبی، مستقیما یا توسط [[یاران]] و [[شاگردان]] [[ابلاغ]] میگردید و مشکلی در این زمینه وجود نداشت. گذشت [[زمان]] و پدید آمدن مسائل جدیده که در [[عهد ائمه]] {{عم}}، محل [[ابتلاء]] نبوده، و از سویی [[جعل احادیث]] کاذبه توسط غرضورزان، گروهی از [[فقهای شیعه]] را بر این داشت که از [[کتاب و سنت]]، به ضمیمه [[عقل]] و [[اجماع]]، [[قواعد]] کلیهای تنظیم کنند و این مشکل را حل و این کمبود را تأمین کنند. از اینرو، اینها را [[مجتهد]] یا [[اهل جتهاد]] خواندند و چون امتیاز آن به اصول -یعنی قواعد کلیه فقهیه- بود به اصولی نیز موسوم گشتند. مؤسس [[مکتب اخباریه]]، میرزا [[محمد امین بن محمد شریف استرآبادی]] بود. | ||
* کمال فضل و فتوای استرآبادی سبب شد که تألیفات او در بین فقهای شیعه مرغوب افتد و مشرب اخباریه مورد توجه آنان قرار گیرد. در [[قرن یازدهم]] و دوازدهم [[هجری]]، این [[طریقت]] در بلاد شیعه، مخصوصاً [[عراق عرب]] و سواحل [[خلیجفارس]] و [[ایران]] توسعه یافت و فاصله بین [[تشیع]] و [[تسنن]] عمیقتر گشت. علمای اخباری مشرب، مجموعههای بزرگی از [[اخبار]] [[اهل بیت]]{{عم}} را ثبت و تدوین نمودند که اهم آنها کتاب «[[الوافی]]» تصنیف ملا [[محسن فیض کاشانی]] و کتاب «[[وسائل الشیعه]] الی [[احکام]] الشریعه» از [[شیخ حر عاملی]] بود که مؤلف این دو کتاب، اخباری بودند و کتاب مبسوط «[[بحارالانوار]]» تألیف [[علامه مجلسی]] که مشرب [[معتدل]] اخباری داشت. مکتب اخباری، بعد از میرزا [[محمّد]] تقریبا منقرض شد و [[کربلا]] و [[کاظمین]] که مرکز آن [[جماعت]] بود، به دست علمای اصولی افتاد. در عهد قاجاریه با [[پیشرفت]] و رواج [[علوم]] مثبته [[عقلی]]، دوران قبول بیچونوچرای منقولات سپری شده بود و [[مراجع]] شیعه در عراق و ایران، ناگزیر بودند برای حفظ محور [[جامعه]] خود، [[احادیث]] را با [[دلائل عقلی]] تطبیق یا [[تأویل]] و توجیه کنند وگرنه طرح نمایند تا بتوانند [[اعتقاد]] [[مردم]] را از [[انحراف]] مصون دارند و با استفاده از [[اجتهاد]] و [[حکم عقل]]، و صدور [[احکام ثانویه]]، [[تشیع]] را پویا و قابل انطباق با هرعصر و [[زمان]] سازند. شاید مهمترین علت [[خصومت]] [[مجتهدان]] با [[اخباریان]]-که منجر به [[انقراض]] ایشان شد- آن بود که وساطت [[مجتهد]] را بین [[امام غائب]]{{ع}} و [[شیعیان]]، و [[وجوب تقلید]] [[عوام]] را از مجتهد و [[نیابت]] [[مرجع تقلید]] را از امام غائب{{ع}} [[انکار]] میکردند. این یک [[واقعیت]] است که شیعیان همواره [[احساس]] میکنند به وجود [[رهبری]] [[روحانی]] نیاز دارند که با حضور عینی خود، خلاء [[غیبت امام]]{{ع}} را جبران کند و با استناد به [[عقل]] و استفاده از مدارک [[شرع]]، بتواند [[سیستم]] قانونی و [[شرعی]] [[شیعه]] را قابل انعطاف و بانیازهای [[روز]] متناسب سازد. [[مکتب اخباری]]، این نیاز [[اجتماعی]] را برنمیآورد، از اینرو محکوم به انقراض گشت<ref>معارف و معاریف، ج ۱، ص۶۱۷</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸.</ref>. | * کمال فضل و فتوای استرآبادی سبب شد که تألیفات او در بین فقهای شیعه مرغوب افتد و مشرب اخباریه مورد توجه آنان قرار گیرد. در [[قرن یازدهم]] و دوازدهم [[هجری]]، این [[طریقت]] در بلاد شیعه، مخصوصاً [[عراق عرب]] و سواحل [[خلیجفارس]] و [[ایران]] توسعه یافت و فاصله بین [[تشیع]] و [[تسنن]] عمیقتر گشت. علمای اخباری مشرب، مجموعههای بزرگی از [[اخبار]] [[اهل بیت]] {{عم}} را ثبت و تدوین نمودند که اهم آنها کتاب «[[الوافی]]» تصنیف ملا [[محسن فیض کاشانی]] و کتاب «[[وسائل الشیعه]] الی [[احکام]] الشریعه» از [[شیخ حر عاملی]] بود که مؤلف این دو کتاب، اخباری بودند و کتاب مبسوط «[[بحارالانوار]]» تألیف [[علامه مجلسی]] که مشرب [[معتدل]] اخباری داشت. مکتب اخباری، بعد از میرزا [[محمّد]] تقریبا منقرض شد و [[کربلا]] و [[کاظمین]] که مرکز آن [[جماعت]] بود، به دست علمای اصولی افتاد. در عهد قاجاریه با [[پیشرفت]] و رواج [[علوم]] مثبته [[عقلی]]، دوران قبول بیچونوچرای منقولات سپری شده بود و [[مراجع]] شیعه در عراق و ایران، ناگزیر بودند برای حفظ محور [[جامعه]] خود، [[احادیث]] را با [[دلائل عقلی]] تطبیق یا [[تأویل]] و توجیه کنند وگرنه طرح نمایند تا بتوانند [[اعتقاد]] [[مردم]] را از [[انحراف]] مصون دارند و با استفاده از [[اجتهاد]] و [[حکم عقل]]، و صدور [[احکام ثانویه]]، [[تشیع]] را پویا و قابل انطباق با هرعصر و [[زمان]] سازند. شاید مهمترین علت [[خصومت]] [[مجتهدان]] با [[اخباریان]]-که منجر به [[انقراض]] ایشان شد- آن بود که وساطت [[مجتهد]] را بین [[امام غائب]] {{ع}} و [[شیعیان]]، و [[وجوب تقلید]] [[عوام]] را از مجتهد و [[نیابت]] [[مرجع تقلید]] را از امام غائب {{ع}} [[انکار]] میکردند. این یک [[واقعیت]] است که شیعیان همواره [[احساس]] میکنند به وجود [[رهبری]] [[روحانی]] نیاز دارند که با حضور عینی خود، خلاء [[غیبت امام]] {{ع}} را جبران کند و با استناد به [[عقل]] و استفاده از مدارک [[شرع]]، بتواند [[سیستم]] قانونی و [[شرعی]] [[شیعه]] را قابل انعطاف و بانیازهای [[روز]] متناسب سازد. [[مکتب اخباری]]، این نیاز [[اجتماعی]] را برنمیآورد، از اینرو محکوم به انقراض گشت<ref>معارف و معاریف، ج ۱، ص۶۱۷</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۸.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |