پرش به محتوا

اسامة بن عمیر هذلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسامة بن عمیر هذلی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اسامة بن عمیر هذلی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
منسوب به قبیلة [[هذیل بن مدرکه]] از معد است<ref>ابن حزم، ص۱۱.</ref> و [[پدر]] [[ابوالملیح هذلی]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۱؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۲۷. ر.ک: ابوالملیح هذلی.</ref>. وی در [[بصره]] سکونت گزید<ref>خلیفة بن خیاط، ص۷۸؛ ابن حبان، ص۲۸.</ref> از این رو، او را [[بصری]] دانسته‌اند<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۸۳؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۲۷؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۲.</ref>. از او روایتی درباره حضورش در [[جنگ حنین]] و [[باران]] آمدن هنگام [[جنگ]] و [[رخصت]] [[رسول خدا]]{{صل}} به [[سپاه]] برای [[اقامه نماز]] در همان جای خودشان نقل شده است<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۲۷؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۰۴.</ref>، اما [[واقدی]] در [[مغازی]] نامی از وی به میان نیاورده است. ضمن آنکه در برخی از طُرق این [[روایت]]، به حنین اشاره نشده و مطلق [[سفر]] آمده است<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۲۸.</ref>.
منسوب به قبیلة [[هذیل بن مدرکه]] از معد است<ref>ابن حزم، ص۱۱.</ref> و [[پدر]] [[ابوالملیح هذلی]]<ref>ابن سعد، ج۷، ص۳۱؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۲۷. ر. ک: ابوالملیح هذلی.</ref>. وی در [[بصره]] سکونت گزید<ref>خلیفة بن خیاط، ص۷۸؛ ابن حبان، ص۲۸.</ref> از این رو، او را [[بصری]] دانسته‌اند<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۸۳؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۲۷؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۲.</ref>. از او روایتی درباره حضورش در [[جنگ حنین]] و [[باران]] آمدن هنگام [[جنگ]] و [[رخصت]] [[رسول خدا]] {{صل}} به [[سپاه]] برای [[اقامه نماز]] در همان جای خودشان نقل شده است<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۲۷؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۷۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۲۰۴.</ref>، اما [[واقدی]] در [[مغازی]] نامی از وی به میان نیاورده است. ضمن آنکه در برخی از طُرق این [[روایت]]، به حنین اشاره نشده و مطلق [[سفر]] آمده است<ref>ابونعیم، ج۱، ص۲۲۸.</ref>.


وی درباره [[نزاع]] دو [[همسر]] [[حمل بن نابغه هذلی]]<ref>یا حمل بن مالک، ر.ک: طبرانی، ج۱، ص۱۹۳.</ref> و کشته شدن یکی از آنان و جنینش به دست دیگری و [[شکایت]] ولی دم او نزد رسول خدا{{صل}} و [[حکم]] [[حضرت]] در این مورد روایتی نقل کرده است<ref>بیهقی، ج۸، ص۱۰۸؛ زیلعی، ج۶، ص۴۱۸؛ هیثمی، ج۶، ص۲۹۹؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۲۱۸.</ref>.
وی درباره [[نزاع]] دو [[همسر]] [[حمل بن نابغه هذلی]]<ref>یا حمل بن مالک، ر. ک: طبرانی، ج۱، ص۱۹۳.</ref> و کشته شدن یکی از آنان و جنینش به دست دیگری و [[شکایت]] ولی دم او نزد رسول خدا {{صل}} و [[حکم]] [[حضرت]] در این مورد روایتی نقل کرده است<ref>بیهقی، ج۸، ص۱۰۸؛ زیلعی، ج۶، ص۴۱۸؛ هیثمی، ج۶، ص۲۹۹؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۲۱۸.</ref>.


وی از رسول خدا{{صل}} روایت کرده است که فرمود: [[نماز]] بدون [[طهارت]]، و [[صدقه]] بدون [[اخلاص]] پذیرفته نمی‌شود<ref>ابن ماجه، ج۱، ص۱۰۰؛ طبرانی، ج۱، ص۱۹۶.</ref>. [[حدیث]] رسول خدا{{صل}} که عدم [[سپاسگزاری]] از [[مردم]] را [[ناسپاسی]] از [[خداوند]] دانسته‌اند <ref>{{متن حدیث| مَنْ لَمْ يَشْكُرِ الْمَخْلُوقِ لَمْ يَشْكُرِ الْخَالِقِ }}؛ ابن ابی الدنیا، ص۷۳.</ref> از [[روایات]] اوست. وی گفته است با رسول خدا{{صل}} [[نماز صبح]] را خواندم. سپس آن حضرت دو رکعت نماز و بعد دعای خاصی خواند<ref>حاکم، ج۳، ص۶۲۲.</ref>. نیز وی گوید پشت سر رسول خدا{{صل}} روی شتر نشسته بودم که شتر لغزید و من گفتم: «هلاک شود [[شیطان]]» و آن حضرت فرمود: چنین نگو که شیطان [[[مغرور]] شده و خود را چون [[خانه]] بزرگ شمارد، بلکه بگو «[[بسم الله]]» که او خود را چون مگس کوچک شمارد<ref>ابن ابی عاصم، ج۲، ص۳۰۶؛ نسائی، ج۶، ص۱۴۲.</ref>. البته این خبر از افراد دیگری نیز نقل شده است<ref>ر.ک: عبدالرزاق صنعانی، ج۱۱، ص۴۲۴؛ احمد بن حنبل، ج۵، ص۵۹.</ref>. گفته‌اند تنها کسی که از او [[روایت]] نقل کرده، پسرش ابوالملیح است<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۸۳؛ مزی، ج۱، ص۵۲۲؛ صفدی، ج۸، ص۳۷۵.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسامة بن عمیر هذلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۴۰-۴۱.</ref>
وی از رسول خدا {{صل}} روایت کرده است که فرمود: [[نماز]] بدون [[طهارت]]، و [[صدقه]] بدون [[اخلاص]] پذیرفته نمی‌شود<ref>ابن ماجه، ج۱، ص۱۰۰؛ طبرانی، ج۱، ص۱۹۶.</ref>. [[حدیث]] رسول خدا {{صل}} که عدم [[سپاسگزاری]] از [[مردم]] را [[ناسپاسی]] از [[خداوند]] دانسته‌اند <ref>{{متن حدیث| مَنْ لَمْ يَشْكُرِ الْمَخْلُوقِ لَمْ يَشْكُرِ الْخَالِقِ }}؛ ابن ابی الدنیا، ص۷۳.</ref> از [[روایات]] اوست. وی گفته است با رسول خدا {{صل}} [[نماز صبح]] را خواندم. سپس آن حضرت دو رکعت نماز و بعد دعای خاصی خواند<ref>حاکم، ج۳، ص۶۲۲.</ref>. نیز وی گوید پشت سر رسول خدا {{صل}} روی شتر نشسته بودم که شتر لغزید و من گفتم: «هلاک شود [[شیطان]]» و آن حضرت فرمود: چنین نگو که شیطان [[[مغرور]] شده و خود را چون [[خانه]] بزرگ شمارد، بلکه بگو «[[بسم الله]]» که او خود را چون مگس کوچک شمارد<ref>ابن ابی عاصم، ج۲، ص۳۰۶؛ نسائی، ج۶، ص۱۴۲.</ref>. البته این خبر از افراد دیگری نیز نقل شده است<ref>ر. ک: عبدالرزاق صنعانی، ج۱۱، ص۴۲۴؛ احمد بن حنبل، ج۵، ص۵۹.</ref>. گفته‌اند تنها کسی که از او [[روایت]] نقل کرده، پسرش ابوالملیح است<ref>ابن ابی حاتم، ج۲، ص۲۸۳؛ مزی، ج۱، ص۵۲۲؛ صفدی، ج۸، ص۳۷۵.</ref><ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اسامة بن عمیر هذلی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۴۰-۴۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش