استقلال فکری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
استقلال فکری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۵۷
، ۲۴ اوت ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
همان طور که پیش از این گفتیم شرط اول استقلال در همه جوانب از نظر [[امام خمینی]] استقلال فکری است. استقلال فکری به معنای انفصال پیوند از [[غرب]] است. [[حضرت]] [[امام]] استقلال فکری را یک مفهوم همهجانبه پنداشته که سطوح مختلفی را مانند؛ [[شیوه زندگی]] مستقل، [[افکار]] مستقل، رادیوی مستقل، تلویزیون مستقل، سینمای مستقل میتواند در برگرفته و بیان داشتهاند که پافشاری بر این استقلال فکری و ابعاد متفاوت آن میبایست بدون واهمه از اطلاق کهنهپرستی توسط [[روشنفکران غربزده]] صورت گیرد<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۱۵۸ و ۱۵۹.</ref>. | همان طور که پیش از این گفتیم شرط اول استقلال در همه جوانب از نظر [[امام خمینی]] استقلال فکری است. استقلال فکری به معنای انفصال پیوند از [[غرب]] است. [[حضرت]] [[امام]] استقلال فکری را یک مفهوم همهجانبه پنداشته که سطوح مختلفی را مانند؛ [[شیوه زندگی]] مستقل، [[افکار]] مستقل، رادیوی مستقل، تلویزیون مستقل، سینمای مستقل میتواند در برگرفته و بیان داشتهاند که پافشاری بر این استقلال فکری و ابعاد متفاوت آن میبایست بدون واهمه از اطلاق کهنهپرستی توسط [[روشنفکران غربزده]] صورت گیرد<ref>امام خمینی، صحیفه نور، ج۹، ص۱۵۸ و ۱۵۹.</ref>. | ||
یکی از اهداف مهم در سیاستگذاری فرهنگی [[انقلاب اسلامی]] تأکید بر ظرفیتهای بومی [[فرهنگ اسلامی]] - [[ایرانی]] و همچنین فاصله گرفتن از آفات و آسیبهای مخرب [[فرهنگ]] غربی است. [[انقلاب اسلامی ایران]] به عنوان انقلابی که به [[اذعان]] اغلب [[پژوهشگران]] عرصه [[انقلاب]]، ابعاد فرهنگی آن بسیار پررنگ بود یکی از شعارهای اساسی خود را [[استقلال فرهنگی]] قرار داد و اقدامات مهمی قبل و بعد از انقلاب در راستای مقابله با فرهنگ مهاجم غربی و [[بالندگی]] روزافزون فرهنگ ایرانی و [[اسلامی]] صورت داد؛ به نحوی که امام خمینی در ۲۳ / ۳ / ۵۹ فرمانی را مبنی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی صادر نمودند. به نظر ایشان در طول مدت [[سلطه]] [[رژیم]] [[فاسد]] پهلوی، متولیان عرصههای فرهنگی که خودشان بویی از فرهنگ نبرده بودند این نقطه ثقل و مرکز اساسی یعنی فرهنگ [[کشور]] را در [[خدمت]] [[استعمارگران]] قرار داده بودند. البته انقلاب فرهنگی یک فرآیند غیر مقطعی و متداوم است و تا نیل به استقلال ادامه خواهد داشت و مبتنی بر ایدهها و [[اهداف]] امام خمینی این انقلاب به معنای [[واقعی]] کلمه باید در عرصه فرهنگ رخ دهد. | یکی از اهداف مهم در سیاستگذاری فرهنگی [[انقلاب اسلامی]] تأکید بر ظرفیتهای بومی [[فرهنگ اسلامی]] - [[ایرانی]] و همچنین فاصله گرفتن از آفات و آسیبهای مخرب [[فرهنگ]] غربی است. [[انقلاب اسلامی ایران]] به عنوان انقلابی که به [[اذعان]] اغلب [[پژوهشگران]] عرصه [[انقلاب]]، ابعاد فرهنگی آن بسیار پررنگ بود یکی از شعارهای اساسی خود را [[استقلال فرهنگی]] قرار داد و اقدامات مهمی قبل و بعد از انقلاب در راستای مقابله با فرهنگ مهاجم غربی و [[بالندگی]] روزافزون فرهنگ ایرانی و [[اسلامی]] صورت داد؛ به نحوی که امام خمینی در ۲۳ / ۳ / ۵۹ فرمانی را مبنی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی صادر نمودند. به نظر ایشان در طول مدت [[سلطه]] [[رژیم]] [[فاسد]] پهلوی، متولیان عرصههای فرهنگی که خودشان بویی از فرهنگ نبرده بودند این نقطه ثقل و مرکز اساسی یعنی فرهنگ [[کشور]] را در [[خدمت]] [[استعمارگران]] قرار داده بودند. البته انقلاب فرهنگی یک فرآیند غیر مقطعی و متداوم است و تا نیل به استقلال ادامه خواهد داشت و مبتنی بر ایدهها و [[اهداف]] امام خمینی این انقلاب به معنای [[واقعی]] کلمه باید در عرصه فرهنگ رخ دهد. | ||
انقلاب [[ایران]] یک فرایند چند وجهی ایدآل ساز است که [[به نام خدا]] [[سلطنت]] را از سریر [[قدرت]] به حضیض [[ذلت]] کشاند و نقطه عزیمت صورتبندی یک [[هویت]] [[سیاسی]] [[دین]] مدار در دنیای هویتهای [[سکولار]] بود. [[امام خمینی]] در عصر اقبال به مدرنیته، انقلابی را [[رهبری]] نمود که به تعبیر میشل فوکو در برابر مدرنیته بود. فوکو در [[اراده]] تمامی [[آحاد]] یک [[ملت]] به کثرت و بزرگی [[ملت ایران]]، برای تحقق یک [[حکومت اسلامی]] این [[آرزو]] و خواست را مییابد که [[ایرانیان]] در صدد جمع بین «[[رژیم]] جدیدی از [[حقیقت]]» و «نوع نوینی از [[حکومت]]» هستند. آنان به دنبال «معنویتگرایی [[سیاسی]]» میباشند، آنان در صدد گشودن راهی برای [[معنویت]] در [[سیاست]] هستند<ref>خرمشاد، محمدباقر، فوکو و انقلاب اسلامی ایران، معنویتگرایی در سیاست، فصلنامۀ متین، سال اول، شماره ۱، زمستان ۷۷.</ref>. | انقلاب [[ایران]] یک فرایند چند وجهی ایدآل ساز است که [[به نام خدا]] [[سلطنت]] را از سریر [[قدرت]] به حضیض [[ذلت]] کشاند و نقطه عزیمت صورتبندی یک [[هویت]] [[سیاسی]] [[دین]] مدار در دنیای هویتهای [[سکولار]] بود. [[امام خمینی]] در عصر اقبال به مدرنیته، انقلابی را [[رهبری]] نمود که به تعبیر میشل فوکو در برابر مدرنیته بود. فوکو در [[اراده]] تمامی [[آحاد]] یک [[ملت]] به کثرت و بزرگی [[ملت ایران]]، برای تحقق یک [[حکومت اسلامی]] این [[آرزو]] و خواست را مییابد که [[ایرانیان]] در صدد جمع بین «[[رژیم]] جدیدی از [[حقیقت]]» و «نوع نوینی از [[حکومت]]» هستند. آنان به دنبال «معنویتگرایی [[سیاسی]]» میباشند، آنان در صدد گشودن راهی برای [[معنویت]] در [[سیاست]] هستند<ref>خرمشاد، محمدباقر، فوکو و انقلاب اسلامی ایران، معنویتگرایی در سیاست، فصلنامۀ متین، سال اول، شماره ۱، زمستان ۷۷.</ref>. | ||
[[انقلاب اسلامی ایران]] به عنوان یک پدیده معنا ساز که میباید حرفهای جدیدی برای [[بشر]] معاصر طرح کند، هیچ وقت نمیتواند از کانون معنایی خود یعنی [[قرآن و عترت]] دور شود. بازشناسی [[هویت]] [[انقلاب اسلامی]] به عنوان نرم افزار [[کشورداری]] و [[پایبندی]] به عناصر موجده انقلاب اسلامی موضوعی است که تنها با [[فهم]] و مداقه در مبانی [[قرآنی]] [[حکومت دینی]] به دست میآید. در همین زمینه امام خمینی [[معتقد]] است [[تربیت الهی]] [[انسان]] اصل و اساس [[دعوت انبیاء]] و [[ادیان]] بزرگ [[جهان]] است. همانگونه که [[مسیح]] برای [[تربیت]]، [[عروج]] و [[رشد]] انسان [[مبعوث]] شد، [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} نیز وظیفۀ تربیت و [[هدایت]] [[انسانها]] را بر عهده داشت. بنابراین اساس [[فرهنگ دینی]] بر هدایت و تربیت انسان به سوی [[خداوند متعال]] شکل گرفته است. از نگاه [[امام]] اصلیترین و اولیترین نقش و وظیفۀ [[فرهنگ]]، تربیت انسان [[صالح]] است. ایشان در [[انتقاد]] از [[غرب]] و حکومت پیشین [[ایران]] در نادیده گرفتن این [[ضرورت]] [[فرهنگی]] بر این [[باور]] است که آنها فرهنگ ما را آنطور درست کردهاند که اجازه ندهند انسان در آن تربیت پیدا کند. [[رژیم پهلوی]] با [[حمایت]] غربیها اجازه ندادند که [[جوانان]] ما رشد پیدا کنند. اینها در [[فرهنگ اسلامی]] ایران رخنه کردند و فرهنگ [[کشور]] ما را به روزی انداختند که مانع از [[رشد]] [[انسان]] و [[انسانیت]] شوند<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۱۹۵.</ref>. | [[انقلاب اسلامی ایران]] به عنوان یک پدیده معنا ساز که میباید حرفهای جدیدی برای [[بشر]] معاصر طرح کند، هیچ وقت نمیتواند از کانون معنایی خود یعنی [[قرآن و عترت]] دور شود. بازشناسی [[هویت]] [[انقلاب اسلامی]] به عنوان نرم افزار [[کشورداری]] و [[پایبندی]] به عناصر موجده انقلاب اسلامی موضوعی است که تنها با [[فهم]] و مداقه در مبانی [[قرآنی]] [[حکومت دینی]] به دست میآید. در همین زمینه امام خمینی [[معتقد]] است [[تربیت الهی]] [[انسان]] اصل و اساس [[دعوت انبیاء]] و [[ادیان]] بزرگ [[جهان]] است. همانگونه که [[مسیح]] برای [[تربیت]]، [[عروج]] و [[رشد]] انسان [[مبعوث]] شد، [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} نیز وظیفۀ تربیت و [[هدایت]] [[انسانها]] را بر عهده داشت. بنابراین اساس [[فرهنگ دینی]] بر هدایت و تربیت انسان به سوی [[خداوند متعال]] شکل گرفته است. از نگاه [[امام]] اصلیترین و اولیترین نقش و وظیفۀ [[فرهنگ]]، تربیت انسان [[صالح]] است. ایشان در [[انتقاد]] از [[غرب]] و حکومت پیشین [[ایران]] در نادیده گرفتن این [[ضرورت]] [[فرهنگی]] بر این [[باور]] است که آنها فرهنگ ما را آنطور درست کردهاند که اجازه ندهند انسان در آن تربیت پیدا کند. [[رژیم پهلوی]] با [[حمایت]] غربیها اجازه ندادند که [[جوانان]] ما رشد پیدا کنند. اینها در [[فرهنگ اسلامی]] ایران رخنه کردند و فرهنگ [[کشور]] ما را به روزی انداختند که مانع از [[رشد]] [[انسان]] و [[انسانیت]] شوند<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۱۹۵.</ref>. | ||
ایشان اصل رشد و [[هدایت]] انسان به سوی [[خداوند متعال]] را نیز به عنوان اولین وظیفۀ [[دولت]] موقت [[ایران]] در سال ۱۳۵۸ معرفی کردند و [[معتقد]] بودند [[فرهنگ]] باید متحول شود، فرهنگ [[استعماری]] فرهنگ استقلالی شود<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۲۰۰.</ref>. | ایشان اصل رشد و [[هدایت]] انسان به سوی [[خداوند متعال]] را نیز به عنوان اولین وظیفۀ [[دولت]] موقت [[ایران]] در سال ۱۳۵۸ معرفی کردند و [[معتقد]] بودند [[فرهنگ]] باید متحول شود، فرهنگ [[استعماری]] فرهنگ استقلالی شود<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۲۰۰.</ref>. |