پرش به محتوا

امیة بن عبدالله بن خالد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[امیة بن عبدالله بن خالد در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[امیة بن عبدالله بن خالد در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
شرح حال نویسان در [[نسب]] و [[صحابی]] بودن وی [[اختلاف]] دارند. برخی او را فرزند [[خالد بن اسید بن ابی العیص اموی]] دانسته‌اند<ref>ذهبی، تجرید، ج۱، ص۲۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۸۱.</ref>، ولی بیشتر شرح حال نویسان، وی را فرزند [[عبدالله بن خالد بن اسید]] و نام مادرش را «ام حجیر»، دختر [[شیبة بن عثمان]] گفته‌اند<ref>ابن حبان، ج۱، ص۴۱.</ref>. سبب این اختلاف آن است که برخی شرح حال نویسان بر این باورند که خالد بن أسید تنها یک پسر به نام عبدالله داشته است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۸۱ و ۳۸۲؛ طبرانی، ج۱، ص۲۹۳.</ref>، اما در [[روایت]] [[ابواسحاق سبیعی]]، تنها کسی که از امبه روایت کرده، پسر [[خالد بن عبدالله]] معرفی شده که [[قلب]] شده [[عبدالله بن خالد]] است<ref>ابن عساکر، ج۹، ص۲۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۸۲؛ همو، تهذیب، ج۱، ص۵.</ref> و [[زبیر بن بکار]] به [[اشتباه]] [[امیه]] را مانند عبدالله، در شمار [[فرزندان]] [[خالد بن اسید]] قرار داده که این موجب مقلوب شدن نسب امیه شده است <ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۸ و ۲۷۹.</ref>.
شرح حال نویسان در [[نسب]] و [[صحابی]] بودن وی [[اختلاف]] دارند. برخی او را فرزند [[خالد بن اسید بن ابی العیص اموی]] دانسته‌اند<ref>ذهبی، تجرید، ج۱، ص۲۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۸۱.</ref>، ولی بیشتر شرح حال نویسان، وی را فرزند [[عبدالله بن خالد بن اسید]] و نام مادرش را «ام حجیر»، دختر [[شیبة بن عثمان]] گفته‌اند<ref>ابن حبان، ج۱، ص۴۱.</ref>. سبب این اختلاف آن است که برخی شرح حال نویسان بر این باورند که خالد بن أسید تنها یک پسر به نام عبدالله داشته است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۸۱ و ۳۸۲؛ طبرانی، ج۱، ص۲۹۳.</ref>، اما در [[روایت]] [[ابواسحاق سبیعی]]، تنها کسی که از امبه روایت کرده، پسر [[خالد بن عبدالله]] معرفی شده که [[قلب]] شده [[عبدالله بن خالد]] است<ref>ابن عساکر، ج۹، ص۲۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۸۲؛ همو، تهذیب، ج۱، ص۵.</ref> و [[زبیر بن بکار]] به [[اشتباه]] [[امیه]] را مانند عبدالله، در شمار [[فرزندان]] [[خالد بن اسید]] قرار داده که این موجب مقلوب شدن نسب امیه شده است <ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۸ و ۲۷۹.</ref>.


خالی بودن [[کتاب‌های حدیثی]] شش گانه [[اهل سنت]] از روایت امیة بن خالد<ref>مناوی، ج۵، ص۲۸۰.</ref>، و نقل کردن روایت أمیة بن عبدالله از [[عبدالله بن عمر]]<ref>ذهبی، الکاشف، ج۱، ص۲۵۵.</ref> [[شاهد]] این قلب و تصحیف است. در عین حال [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۶، ص۷۵.</ref>، نیز مانند [[زبیر]]، امیه و عبدالله را از فرزندان خالد بن اسید برشمرده و برای عبدالله بن خالد [[دوازده]] فرزند، از جمله امیه نام برده است. با این حال، اگر تک فرزند بودن خالد بن اسید درست نباشد، [[امیة بن خالد بن اسید]]، عموی أمیة بن عبدالله است، اما حضور فعال أمیة بن عبدالله و نقش وی در مسائل [[سیاسی]]، موجب [[فراموشی]] نام أمیة بن خالد و تردید در وجود خارجی وی شده که این تردید در [[سرنوشت]] صحابی بودن وی نیز بی‌تأثیر نبوده است. از این رو، برخی أمیة بن عبدالله را به دلیل روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} [[صحابی]] شمرده‌اند. براساس آن [[روایت]]، [[حضرت]] در [[نبردها]] با دعای فقرای [[مهاجر]]<ref>المبارکفوری، ج۵، ص۳۹۱.</ref> درخواست [[پیروزی]] می‌کرد، ولی برخی دیگر، نه تنها [[امیه]]، که پدرش عبدالله و مادرش، ام حجیر را نیز [[تابعی]] و تنها خالد بن اسید، جد امیه را صحابی دانسته‌اند. اینان بر این باورند که سَبیعی، روایت بالا را مرسل نقل کرده که موجب [[پندار]] صحابی بودن امیه شده است <ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۸ و ۲۷۹؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۸۱ و ۳۸۲.</ref> و برای [[اثبات]] تابعی بودن امیه، به [[اخبار]] [[تاریخی]] استناد کرده‌اند.
خالی بودن [[کتاب‌های حدیثی]] شش گانه [[اهل سنت]] از روایت امیة بن خالد<ref>مناوی، ج۵، ص۲۸۰.</ref>، و نقل کردن روایت أمیة بن عبدالله از [[عبدالله بن عمر]]<ref>ذهبی، الکاشف، ج۱، ص۲۵۵.</ref> [[شاهد]] این قلب و تصحیف است. در عین حال [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۶، ص۷۵.</ref>، نیز مانند [[زبیر]]، امیه و عبدالله را از فرزندان خالد بن اسید برشمرده و برای عبدالله بن خالد [[دوازده]] فرزند، از جمله امیه نام برده است. با این حال، اگر تک فرزند بودن خالد بن اسید درست نباشد، [[امیة بن خالد بن اسید]]، عموی أمیة بن عبدالله است، اما حضور فعال أمیة بن عبدالله و نقش وی در مسائل [[سیاسی]]، موجب [[فراموشی]] نام أمیة بن خالد و تردید در وجود خارجی وی شده که این تردید در [[سرنوشت]] صحابی بودن وی نیز بی‌تأثیر نبوده است. از این رو، برخی أمیة بن عبدالله را به دلیل روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} [[صحابی]] شمرده‌اند. براساس آن [[روایت]]، [[حضرت]] در [[نبردها]] با دعای فقرای [[مهاجر]]<ref>المبارکفوری، ج۵، ص۳۹۱.</ref> درخواست [[پیروزی]] می‌کرد، ولی برخی دیگر، نه تنها [[امیه]]، که پدرش عبدالله و مادرش، ام حجیر را نیز [[تابعی]] و تنها خالد بن اسید، جد امیه را صحابی دانسته‌اند. اینان بر این باورند که سَبیعی، روایت بالا را مرسل نقل کرده که موجب [[پندار]] صحابی بودن امیه شده است <ref>ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۸ و ۲۷۹؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۸۱ و ۳۸۲.</ref> و برای [[اثبات]] تابعی بودن امیه، به [[اخبار]] [[تاریخی]] استناد کرده‌اند.


براساس اخبار، عبدالله [[کارگزار]] زیاد در [[فارس]] بود و خود امیه پس از برکناری بُکَیر بن وِشاح از سوی [[عبدالملک]]، [[حاکم خراسان]] شد. عبدالملک با برکناری [[عبدالله بن علی اموی]] از [[فرمانروایی]] [[سجستان]] و ضمیمه کردن آن به [[خراسان]]، قلمرو [[حکومتی]] امیه را توسعه داد. عبدالملک در [[سال ۷۹ ق]]، امیه را برکنار و خراسان را ضمیمه قلمرو [[حجاج]] کرد <ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۲۶ و ۲۲۸؛ بلاذری، ج۶، ص۷۴، ۷۶، ۷۸ و ۹۲؛ طبری، ج۶، ص۳۱۱-۳۱۷.</ref>.
براساس اخبار، عبدالله [[کارگزار]] زیاد در [[فارس]] بود و خود امیه پس از برکناری بُکَیر بن وِشاح از سوی [[عبدالملک]]، [[حاکم خراسان]] شد. عبدالملک با برکناری [[عبدالله بن علی اموی]] از [[فرمانروایی]] [[سجستان]] و ضمیمه کردن آن به [[خراسان]]، قلمرو [[حکومتی]] امیه را توسعه داد. عبدالملک در [[سال ۷۹ ق]]، امیه را برکنار و خراسان را ضمیمه قلمرو [[حجاج]] کرد <ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۲۶ و ۲۲۸؛ بلاذری، ج۶، ص۷۴، ۷۶، ۷۸ و ۹۲؛ طبری، ج۶، ص۳۱۱-۳۱۷.</ref>.


گفته‌اند امیه در [[نماز]] جماعتی در خراسان، [[سوره]] [[خلع]] {{متن حدیث|اِنَّا نَسْتَعِيْنُكَ وَ نَسْتَغْفِرُكَ}} را خواند. در این باره که ادعا شده است که دو سوره خلع و حفد، در [[مصحف]] [[ابی بن کعب]] وجود داشته است<ref>ر.ک: ابن شاذان، ص۲۹۱-۲۹۴؛ ابن قدامه، ج۱، ص۷۸۶؛ سیوطی، ج۶، ص۴۲۰-۴۲۲؛ طباطبایی، ج۱۲، ص۱۱۵؛ معرفت، ص۱۷۲؛ کورانی، ص۷۸-۹۸.</ref>. أمیه درباره [[قیام]] ابن‌اشعث نیز سروده‌ای دارد<ref>ر.ک: خلیفة بن خیاط، ص۲۱۵، ۲۱۸ و ۲۲۹.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۸۱ و ۳۸۲.</ref>، [[حدیث]] أمیه از [[عبدالله بن عمر]] و یکی بودن حدیث منسوب به أمیة بن خالد و أمیة بن عبدالله را، تأییدی بر یکی بودن این دو نفر و تابعی بودن امیه دانسته است.
گفته‌اند امیه در [[نماز]] جماعتی در خراسان، [[سوره]] [[خلع]] {{متن حدیث|اِنَّا نَسْتَعِيْنُكَ وَ نَسْتَغْفِرُكَ}} را خواند. در این باره که ادعا شده است که دو سوره خلع و حفد، در [[مصحف]] [[ابی بن کعب]] وجود داشته است<ref>ر. ک: ابن شاذان، ص۲۹۱-۲۹۴؛ ابن قدامه، ج۱، ص۷۸۶؛ سیوطی، ج۶، ص۴۲۰-۴۲۲؛ طباطبایی، ج۱۲، ص۱۱۵؛ معرفت، ص۱۷۲؛ کورانی، ص۷۸-۹۸.</ref>. أمیه درباره [[قیام]] ابن‌اشعث نیز سروده‌ای دارد<ref>ر. ک: خلیفة بن خیاط، ص۲۱۵، ۲۱۸ و ۲۲۹.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۸۱ و ۳۸۲.</ref>، [[حدیث]] أمیه از [[عبدالله بن عمر]] و یکی بودن حدیث منسوب به أمیة بن خالد و أمیة بن عبدالله را، تأییدی بر یکی بودن این دو نفر و تابعی بودن امیه دانسته است.


أمیة بن عبدالله به روایت [[مدائنی]] در [[سال ۸۷ ق]] و به روایت [[سبیعی]] در [[سال ۸۶ ق]]<ref>ر.ک: ابن حبان، ج۴، ص۴۱.</ref> در [[خلافت]] عبدالملک درگذشت<ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۲۶؛ ذهبی، سیر، ج۴، ص۲۷۲.</ref>. برخی [[مرگ]] او و خالد، پسر [[یزید بن معاویه]] و [[روح بن زنباع]] را در سالی که به عام الملوک مشهور شد، در منطقه صِنَّبرة [[اردن]] نقل کرده‌اند <ref>بلاذری، ج۵، ص۲۴۲.</ref>. عبدالملک او را [[دوست]] می‌داشت و مانند فرزند خود می‌شمرد <ref>طبری، ج۶، ص۲۰۰.</ref>؛ از این رو بر وی [[نماز]] گزارد، [[روزگار]] خود را پس از مرگ وی اندک خواند و در رثای او سروده‌ای دارد که در آن [[زمین]] و [[آسمان]] را تیره و تار [[وصف]] کرده است<ref>بلاذری، ج۵، ص۷۶ و ۲۴۳.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «امیة بن عبدالله بن خالد»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۲۹-۱۳۰.</ref>
أمیة بن عبدالله به روایت [[مدائنی]] در [[سال ۸۷ ق]] و به روایت [[سبیعی]] در [[سال ۸۶ ق]]<ref>ر. ک: ابن حبان، ج۴، ص۴۱.</ref> در [[خلافت]] عبدالملک درگذشت<ref>خلیفة بن خیاط، ص۲۲۶؛ ذهبی، سیر، ج۴، ص۲۷۲.</ref>. برخی [[مرگ]] او و خالد، پسر [[یزید بن معاویه]] و [[روح بن زنباع]] را در سالی که به عام الملوک مشهور شد، در منطقه صِنَّبرة [[اردن]] نقل کرده‌اند <ref>بلاذری، ج۵، ص۲۴۲.</ref>. عبدالملک او را [[دوست]] می‌داشت و مانند فرزند خود می‌شمرد <ref>طبری، ج۶، ص۲۰۰.</ref>؛ از این رو بر وی [[نماز]] گزارد، [[روزگار]] خود را پس از مرگ وی اندک خواند و در رثای او سروده‌ای دارد که در آن [[زمین]] و [[آسمان]] را تیره و تار [[وصف]] کرده است<ref>بلاذری، ج۵، ص۷۶ و ۲۴۳.</ref><ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «امیة بن عبدالله بن خالد»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۲۹-۱۳۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش