پرش به محتوا

بدیل بن ورقاء خزاعی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[')
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
برخی [[سیره‌نویسان]] نام جد او را [[عبدالعزی بن ربیعه]]<ref>الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰؛ جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵.</ref> و برخی دیگر، [[عمرو بن ربیعه]]<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۵۹؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.</ref> ذکر کرده‌اند. وی از چهره‌های مؤثر در [[تاریخ]] [[صدر اسلام]] و از زیرکان [[عرب]] دانسته شده است.<ref>جمهرة انساب‌العرب، ج ۱، ص ۲۳۹.</ref> درباره [[زندگی]] وی، پیش از [[اسلام]] آوردنش اطلاع چندانی در دست نیست. طبق پاره‌ای گزارش‌ها او ساکن [[مکه]] بوده <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.</ref> و نخستین کسی است که در مکه [[روشنایی]] قرار داد و در آن [[شهر]]، [[خانه]] مربعی شکل ([[شبیه]] [[خانه خدا]]) ساخت و برای آن پنجره و دریچه‌هایی قرار داد، در حالی که پیش از وی به [[احترام]] [[کعبه]] کسی چنین کاری نمی‌کرد و برای اینکه [[خانه کعبه]] از دیگر بناها ممتاز باشد از ساختن خانه‌هایی شبیه آن خودداری می‌شد.<ref>صبح الاعشی، ج ۱، ص ۴۸۵؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۳، ص ۵۶۳.</ref> گویا او قبل از اسلام آوردنش و پیش از [[هجرت]] [[پیامبراکرم]]{{صل}} به [[مدینه]]، به همراه تنی چند از [[مشرکان]]، به [[اعمال]] [[مسلمانان]] خرده می‌گرفتند، ازاین‌رو برخی [[مفسران]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref><ref>غررالتبیان، ص ۳۵۴.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است ؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> از او نام برده و او را در [[شأن نزول]] این [[آیات]] دخیل دانسته‌اند<ref> بحرالمحیط، ج ۴، ص ۶۳۱.</ref>.
برخی [[سیره‌نویسان]] نام جد او را [[عبدالعزی بن ربیعه]]<ref>الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰؛ جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵.</ref> و برخی دیگر، [[عمرو بن ربیعه]]<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۵۹؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.</ref> ذکر کرده‌اند. وی از چهره‌های مؤثر در [[تاریخ]] [[صدر اسلام]] و از زیرکان [[عرب]] دانسته شده است.<ref>جمهرة انساب‌العرب، ج ۱، ص ۲۳۹.</ref> درباره [[زندگی]] وی، پیش از [[اسلام]] آوردنش اطلاع چندانی در دست نیست. طبق پاره‌ای گزارش‌ها او ساکن [[مکه]] بوده <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.</ref> و نخستین کسی است که در مکه [[روشنایی]] قرار داد و در آن [[شهر]]، [[خانه]] مربعی شکل ([[شبیه]] [[خانه خدا]]) ساخت و برای آن پنجره و دریچه‌هایی قرار داد، در حالی که پیش از وی به [[احترام]] [[کعبه]] کسی چنین کاری نمی‌کرد و برای اینکه [[خانه کعبه]] از دیگر بناها ممتاز باشد از ساختن خانه‌هایی شبیه آن خودداری می‌شد.<ref>صبح الاعشی، ج ۱، ص ۴۸۵؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۳، ص ۵۶۳.</ref> گویا او قبل از اسلام آوردنش و پیش از [[هجرت]] [[پیامبراکرم]] {{صل}} به [[مدینه]]، به همراه تنی چند از [[مشرکان]]، به [[اعمال]] [[مسلمانان]] خرده می‌گرفتند، ازاین‌رو برخی [[مفسران]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref><ref>غررالتبیان، ص ۳۵۴.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> از او نام برده و او را در [[شأن نزول]] این [[آیات]] دخیل دانسته‌اند<ref> بحرالمحیط، ج ۴، ص ۶۳۱.</ref>.


بیشتر سیره‌نویسان و مفسران از نقش بدیل در [[پیمان]] [[حدیبیه]] در [[سال ششم هجرت]] [[سخن]] گفته و نوشته‌اند که او با شماری از بزرگان [[قبیله]] خود و به [[نمایندگی]] از [[قریش]] به حضور [[پیامبر]] رسیدند و آن [[حضرت]] را از [[آمادگی]] [[قریش]] برای [[جنگ]] با او با خبر ساختند و نیز پس از جویا شدن از علت [[سفر]] [[رسول خدا]] گزارش آن را به اطلاع مشرکان مکه رساندند و با آنکه قریش او را به [[نمایندگی]] نزد [[پیامبر]] فرستاده بودند به سخنانش [[اعتماد]] نکرده، او را به [[سازش]] با پیامبر متهم کردند.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۳۱۱؛ روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۵۴.</ref>
بیشتر سیره‌نویسان و مفسران از نقش بدیل در [[پیمان]] [[حدیبیه]] در [[سال ششم هجرت]] [[سخن]] گفته و نوشته‌اند که او با شماری از بزرگان [[قبیله]] خود و به [[نمایندگی]] از [[قریش]] به حضور [[پیامبر]] رسیدند و آن [[حضرت]] را از [[آمادگی]] [[قریش]] برای [[جنگ]] با او با خبر ساختند و نیز پس از جویا شدن از علت [[سفر]] [[رسول خدا]] گزارش آن را به اطلاع مشرکان مکه رساندند و با آنکه قریش او را به [[نمایندگی]] نزد [[پیامبر]] فرستاده بودند به سخنانش [[اعتماد]] نکرده، او را به [[سازش]] با پیامبر متهم کردند.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۳۱۱؛ روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۵۴.</ref>


گویند: [[رسول خدا]] پس از [[صلح حدیبیه]]، ـ حدود سه ماه پیش از [[فتح مکه]] ـ نامه‌ای به خط [[علی]]{{ع}} برای بدیل فرستاد.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.</ref> در این [[نامه]] جمله "کریم‌ترین [[اهل]] تهامه نزد من شمایید" نشان دهنده [[مقام]] بدیل و [[خزاعه]] نزد پیامبر{{صل}} است.<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ المغازی، ج ۲، ص ۷۵۰.</ref> نوشته‌اند که بدیل این نامه را به فرزندش مسلم سپرد و گفت: مادام که این نامه با شماست خیر و [[برکت]] با شما خواهد بود.<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۱۰.</ref> [[قبیله]] بدیل (خزاعه) پس از صلح حدیبیه، همپیمان پیامبر{{صل}} بودند و مطابق گزارشهایی همه افراد این قبیله، اعم از [[مشرک]] و [[مسلمان]]، رازدار و [[امین]] سرّ پیامبر و هواخواه آن [[حضرت]] بودند و آنچه در [[مکه]] می‌گذشت از پیامبر مخفی نمی‌کردند.<ref> السیره‌النبویه، ج۳، ص۳۱۲؛ المغازی، ج۲، ص۵۹۳.</ref> گفته شده: وی پس از [[همدستی]] [[قریش]] با [[بنی‌بکر]] بر ضدّ خزاعه و [[نقض]] [[صلحنامه]] [[حدیبیه]] از سوی [[قریش]]، نزد پیامبر{{صل}} به [[مدینه]] آمد و آن حضرت را از [[اقدام]] آنها با خبر ساخت. حضرت در پاسخ وی [[پیش‌بینی]] فرمود: [[ابوسفیان]] به زودی برای [[تجدید پیمان]] [[حدیبیه]] به مدینه خواهد آمد؛ ولی بدون نتیجه باز خواهد گشت.<ref>السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۴۲ ـ ۴۳.</ref>
گویند: [[رسول خدا]] پس از [[صلح حدیبیه]]، ـ حدود سه ماه پیش از [[فتح مکه]] ـ نامه‌ای به خط [[علی]] {{ع}} برای بدیل فرستاد.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.</ref> در این [[نامه]] جمله "کریم‌ترین [[اهل]] تهامه نزد من شمایید" نشان دهنده [[مقام]] بدیل و [[خزاعه]] نزد پیامبر {{صل}} است.<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ المغازی، ج ۲، ص ۷۵۰.</ref> نوشته‌اند که بدیل این نامه را به فرزندش مسلم سپرد و گفت: مادام که این نامه با شماست خیر و [[برکت]] با شما خواهد بود.<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۱۰.</ref> [[قبیله]] بدیل (خزاعه) پس از صلح حدیبیه، همپیمان پیامبر {{صل}} بودند و مطابق گزارشهایی همه افراد این قبیله، اعم از [[مشرک]] و [[مسلمان]]، رازدار و [[امین]] سرّ پیامبر و هواخواه آن [[حضرت]] بودند و آنچه در [[مکه]] می‌گذشت از پیامبر مخفی نمی‌کردند.<ref> السیره‌النبویه، ج۳، ص۳۱۲؛ المغازی، ج۲، ص۵۹۳.</ref> گفته شده: وی پس از [[همدستی]] [[قریش]] با [[بنی‌بکر]] بر ضدّ خزاعه و [[نقض]] [[صلحنامه]] [[حدیبیه]] از سوی [[قریش]]، نزد پیامبر {{صل}} به [[مدینه]] آمد و آن حضرت را از [[اقدام]] آنها با خبر ساخت. حضرت در پاسخ وی [[پیش‌بینی]] فرمود: [[ابوسفیان]] به زودی برای [[تجدید پیمان]] [[حدیبیه]] به مدینه خواهد آمد؛ ولی بدون نتیجه باز خواهد گشت.<ref>السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۴۲ ـ ۴۳.</ref>


راجع به [[زمان]] [[اسلام آوردن]] بدیل، [[سیره‌نویسان]] بر یک [[رأی]] نیستند؛ قول مشهور آن را به هنگام فتح مکه در مَرُّالظَهْران نوشته‌اند و از او به عنوان یکی از بزرگ [[مسلمانان]] فتح مکه نام برده‌اند.<ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۳۵؛ اسدالغابه، ج۱، ص ۳۶۰.</ref> گزارش‌هایی دیگر حاکی از آن است که [[اسلام]] او پیش از فتح مکه بوده است و مؤید آن نیز، [[تمایل]] و علاقه بدیل به [[پیامبر]] و همپیمانی [[قبیله خزاعه]] با [[مسلمانان]] <ref> السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۰.</ref> و از همه مهم‌تر این گزارش دانسته شده که پس از [[صلح حدیبیه]]، از قبیله خزاعه کسی نمانده بود که [[مسلمان]] نشود و پیامبر را [[تصدیق]] نکند.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.</ref> هنگام [[فتح مکه]] و پس از آنکه [[عباس]] [[عموی پیامبر]]، بدیل را (ازاین‌رو که جد سوم رسول خدا{{صل}} [[عبدمناف]] از قبیله خزاعه بود) به عنوان دایی [[رسول خدا]] معرفی کرد <ref>قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref> [[حضرت]] از سنّ بدیل پرسید. او گفت: ۹۷ سال دارد و پیامبر او را [[دعا]] کرد.<ref>الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵.</ref> طبق پاره‌ای از گزارشها، در فتح مکه[[خانه]] بدیل و مولایش [[رافع]] از مکان‌های امنی بود که [[قریش]] به [[دستور پیامبر]] می‌توانستند به آنجا [[پناهنده]] شوند.<ref> الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref> بدیل پس از [[اسلام آوردن]]، در غزوه‌های [[حنین]]، [[طائف]] و [[تبوک]] شرکت داشت. در [[غزوه]] حُنَیْن، پیامبر او را پاسدار [[غنایم]] و [[اسیران]] کرد.<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۱.</ref> در [[غزوه تبوک]] نیز [[مأموریت]] یافت تا [[بنی‌کعب]] را برای [[جنگ]] با [[رومیان]] [[بسیج]] کند؛<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۱.</ref> همچنین گزارش شده که وی در [[حجة الوداع]] سوار بر شتر [[اعلان]] می‌کرده که پیامبر به او مأموریت داده تا [[مردم]] را از [[روزه]] گرفتن در ایام تَشْریق (سه [[روز]] بعد از [[عید قربان]]) باز دارد.<ref> الاصابة، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref> درباره [[مرگ]] بدیل، نظرها همسان نیست؛ بیشتر [[سیره]] نویسان، [[وفات]] او را پیش از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}} ذکر کرده <ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.</ref> و [[عمر]] او را حدود ۱۰۰ سال تخمین زده‌اند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۳، ص ۵۶۴.</ref> گویند: [[فرزندان]] بدیل از [[یاران]] نزدیک [[امیرمؤمنان]]، [[علی]]{{ع}} بودند و دو یا سه تن از آنان در [[جنگ صفین]] در رکاب آن [[حضرت]] به [[شهادت]] رسیدند.<ref>رجال‌الطوسی، ص ۷۰؛ معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۳۴۰.</ref> [[عبدالله]] یکی از پسران وی با کوششی چشمگیر می‌جنگید و حتی هنگام شهادت، پیشنهادی داد که فردای آن [[روز]] به [[پیروزی]] [[سپاه امام]] انجامید.<ref>معجم رجال الحدیث، ج ۹، ص ۳۱۳؛ ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref> [[عبدالرحمن]] نیز از نخستین [[شهیدان]] [[صفین]] بود؛<ref> قاموس الرجال، ج ۶، ص ۹۵.</ref> همچنین [[رافع بن بدیل]] که پیش از پدرش [[اسلام]] آورد و در فاجعه بئر مَعُونَه (در [[سال چهارم هجرت]]) به شهادت رسید.<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰؛ جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.</ref> گفته شده: پسر دیگر بدیل، به نام [[عمرو]] نیز در [[قیام]] بر ضدّ [[عثمان]]، نقش داشته است.<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.</ref> شاید، به سبب نقش فرزندان بدیل در جنگ صفین و نیز انتساب افرادی همچون [[ابوالفتوح رازی]] <ref> روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۵۴.</ref> و [[دعبل خزاعی]] به [[خاندان]] بدیل باشد که برخی [[دانشمندان]]، خاندان بدیل را به [[تشیع]] نسبت داده‌اند.<ref>اعیان‌الشیعه، ج ۳، ص۵۵۰.</ref> بدیل از [[راویان حدیث پیامبر]]{{صل}} بود و کسانی چون پسرش [[سلمه]] و حبیبه دختر شُرَیْق از او [[روایت]] کرده‌اند <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۱۵۰؛ ج ۴، ص ۲۲۱.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
راجع به [[زمان]] [[اسلام آوردن]] بدیل، [[سیره‌نویسان]] بر یک [[رأی]] نیستند؛ قول مشهور آن را به هنگام فتح مکه در مَرُّالظَهْران نوشته‌اند و از او به عنوان یکی از بزرگ [[مسلمانان]] فتح مکه نام برده‌اند.<ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۳۵؛ اسدالغابه، ج۱، ص ۳۶۰.</ref> گزارش‌هایی دیگر حاکی از آن است که [[اسلام]] او پیش از فتح مکه بوده است و مؤید آن نیز، [[تمایل]] و علاقه بدیل به [[پیامبر]] و همپیمانی [[قبیله خزاعه]] با [[مسلمانان]] <ref> السیره‌النبویه، ج ۴، ص ۳۹۰.</ref> و از همه مهم‌تر این گزارش دانسته شده که پس از [[صلح حدیبیه]]، از قبیله خزاعه کسی نمانده بود که [[مسلمان]] نشود و پیامبر را [[تصدیق]] نکند.<ref>المغازی، ج ۲، ص ۷۴۹.</ref> هنگام [[فتح مکه]] و پس از آنکه [[عباس]] [[عموی پیامبر]]، بدیل را (ازاین‌رو که جد سوم رسول خدا {{صل}} [[عبدمناف]] از قبیله خزاعه بود) به عنوان دایی [[رسول خدا]] معرفی کرد <ref>قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵ ـ ۲۵۶.</ref> [[حضرت]] از سنّ بدیل پرسید. او گفت: ۹۷ سال دارد و پیامبر او را [[دعا]] کرد.<ref>الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹؛ قاموس الرجال، ج ۲، ص ۲۵۵.</ref> طبق پاره‌ای از گزارشها، در فتح مکه[[خانه]] بدیل و مولایش [[رافع]] از مکان‌های امنی بود که [[قریش]] به [[دستور پیامبر]] می‌توانستند به آنجا [[پناهنده]] شوند.<ref> الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۳۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref> بدیل پس از [[اسلام آوردن]]، در غزوه‌های [[حنین]]، [[طائف]] و [[تبوک]] شرکت داشت. در [[غزوه]] حُنَیْن، پیامبر او را پاسدار [[غنایم]] و [[اسیران]] کرد.<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰ - ۲۲۱؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۱.</ref> در [[غزوه تبوک]] نیز [[مأموریت]] یافت تا [[بنی‌کعب]] را برای [[جنگ]] با [[رومیان]] [[بسیج]] کند؛<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۱.</ref> همچنین گزارش شده که وی در [[حجة الوداع]] سوار بر شتر [[اعلان]] می‌کرده که پیامبر به او مأموریت داده تا [[مردم]] را از [[روزه]] گرفتن در ایام تَشْریق (سه [[روز]] بعد از [[عید قربان]]) باز دارد.<ref> الاصابة، ج ۱، ص ۴۰۹.</ref> درباره [[مرگ]] بدیل، نظرها همسان نیست؛ بیشتر [[سیره]] نویسان، [[وفات]] او را پیش از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} ذکر کرده <ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۸.</ref> و [[عمر]] او را حدود ۱۰۰ سال تخمین زده‌اند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج ۳، ص ۵۶۴.</ref> گویند: [[فرزندان]] بدیل از [[یاران]] نزدیک [[امیرمؤمنان]]، [[علی]] {{ع}} بودند و دو یا سه تن از آنان در [[جنگ صفین]] در رکاب آن [[حضرت]] به [[شهادت]] رسیدند.<ref>رجال‌الطوسی، ص ۷۰؛ معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۳۴۰.</ref> [[عبدالله]] یکی از پسران وی با کوششی چشمگیر می‌جنگید و حتی هنگام شهادت، پیشنهادی داد که فردای آن [[روز]] به [[پیروزی]] [[سپاه امام]] انجامید.<ref>معجم رجال الحدیث، ج ۹، ص ۳۱۳؛ ج ۱۰، ص ۱۱۹.</ref> [[عبدالرحمن]] نیز از نخستین [[شهیدان]] [[صفین]] بود؛<ref> قاموس الرجال، ج ۶، ص ۹۵.</ref> همچنین [[رافع بن بدیل]] که پیش از پدرش [[اسلام]] آورد و در فاجعه بئر مَعُونَه (در [[سال چهارم هجرت]]) به شهادت رسید.<ref> الطبقات، ج ۴، ص ۲۲۰؛ جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.</ref> گفته شده: پسر دیگر بدیل، به نام [[عمرو]] نیز در [[قیام]] بر ضدّ [[عثمان]]، نقش داشته است.<ref>جمهرة انساب العرب، ص ۲۳۹.</ref> شاید، به سبب نقش فرزندان بدیل در جنگ صفین و نیز انتساب افرادی همچون [[ابوالفتوح رازی]] <ref> روض الجنان، ج ۱۷، ص ۳۵۴.</ref> و [[دعبل خزاعی]] به [[خاندان]] بدیل باشد که برخی [[دانشمندان]]، خاندان بدیل را به [[تشیع]] نسبت داده‌اند.<ref>اعیان‌الشیعه، ج ۳، ص۵۵۰.</ref> بدیل از [[راویان حدیث پیامبر]] {{صل}} بود و کسانی چون پسرش [[سلمه]] و حبیبه دختر شُرَیْق از او [[روایت]] کرده‌اند <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۱۵۰؛ ج ۴، ص ۲۲۱.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


==[[بدیل بن ورقا]] در [[شأن نزول]]==
== [[بدیل بن ورقا]] در [[شأن نزول]] ==
#{{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref> [[ابن‌ جماعه]]<ref> غررالتبیان، ص ۳۵۴.</ref> و [[ابوحیان اندلسی]] <ref>البحر المحیط، ج ۷، ص ۵۳۴.</ref> در [[سبب نزول]] این [[آیه]] چنین نوشته‌اند که افرادی چون [[بدیل بن ورقاء]] و [[بشر بن سفیان]] (قبل از [[پذیرش اسلام]]) و... با [[مسلمانان]] به [[جدال]] پرداختند و گفتند که چرا شما آنچه را خودتان می‌کُشید، می‌خورید و آنچه را که [[خدا]] می‌کُشد (مردار) نمی‌خورید؟ [[خداوند]] در پاسخ آنها این [[آیه]] را نازل فرمود.
#{{متن قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«برای هر امّتی آیینی نهاده‌ایم که آنان بر همان (آیین) رفتار می‌کنند پس نباید در این کار با تو بستیزند و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بی‌گمان تو بر رهنمودی راست قرار داری» سوره حج، آیه ۶۷.</ref> [[ابن‌ جماعه]]<ref> غررالتبیان، ص ۳۵۴.</ref> و [[ابوحیان اندلسی]] <ref>البحر المحیط، ج ۷، ص ۵۳۴.</ref> در [[سبب نزول]] این [[آیه]] چنین نوشته‌اند که افرادی چون [[بدیل بن ورقاء]] و [[بشر بن سفیان]] (قبل از [[پذیرش اسلام]]) و... با [[مسلمانان]] به [[جدال]] پرداختند و گفتند که چرا شما آنچه را خودتان می‌کُشید، می‌خورید و آنچه را که [[خدا]] می‌کُشد (مردار) نمی‌خورید؟ [[خداوند]] در پاسخ آنها این [[آیه]] را نازل فرمود.
#{{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است ؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> [[ابوحیان اندلسی]] در ذیل این آیه نوشته است که منظور از {{متن قرآن|وَإِنَّ كَثِيرًا}} [[بدیل بن ورقاء]] (قبل از [[مسلمان]] شدن)، [[عمرو بن لحی]] و برخی [[مشرکان]] بودند که از روی هوا و هوس، [[حرام]] و [[حلال]] را ـ بدون آنکه از [[شریعت]] و [[دینی]] سرچشمه گرفته باشد ـ [[تغییر]] می‌دادند<ref>البحر المحیط، ج ۴، ص ۶۳۱.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
#{{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ}}<ref>«شما را چه می‌شود که از آنچه (در ذبح) نام خداوند بر آن برده شده است نمی‌خورید در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام کرده- جز آنچه از (خوردن) آن، ناگزیر شده باشید- برایتان روشن ساخته است؛ و بی‌گمان بسیاری با هوا و هوس‌هایشان به نادانی (مردم را) گمراه می‌کنند و به راستی پروردگار تو خود به (حال) تجاوزکاران داناتر است» سوره انعام، آیه ۱۱۹.</ref> [[ابوحیان اندلسی]] در ذیل این آیه نوشته است که منظور از {{متن قرآن|وَإِنَّ كَثِيرًا}} [[بدیل بن ورقاء]] (قبل از [[مسلمان]] شدن)، [[عمرو بن لحی]] و برخی [[مشرکان]] بودند که از روی هوا و هوس، [[حرام]] و [[حلال]] را ـ بدون آنکه از [[شریعت]] و [[دینی]] سرچشمه گرفته باشد ـ [[تغییر]] می‌دادند<ref>البحر المحیط، ج ۴، ص ۶۳۱.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بدیل بن ورقا - سامانی (مقاله)|مقاله «بدیل بن ورقا»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش