حنظلة بن عمرو شیبانی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
جز (←پانویس) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
{{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى حَنْظَلَةَ بْنِ أَسْعَدَ اَلشِّبَامِيِّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۷۳.</ref>؛ | {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى حَنْظَلَةَ بْنِ أَسْعَدَ اَلشِّبَامِيِّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحارالأنوار، ج۴۵، ص۷۳.</ref>؛ | ||
[[حنظله بن اسعد بن شبام بن عبدالله همدانی شبامی]]<ref>شبامی: منسوب به شبام به قولی نام شهری است در یمن. (الانساب، ج۳، ص۳۹۵) و به قولی نام طایفهای در کوفه و یا کوهی در یمن است. (معجم البلدان، ج۳، ص۳۱۸).</ref>، از [[یاران]] با وفای [[امام حسین]]{{ع}} و از [[شهدای کربلا]] از [[قبیله همدان]] است<ref>ابصارالعین، ص۱۱۸؛ رجال طوسی، ص۷۳ و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۳.</ref>. | [[حنظله بن اسعد بن شبام بن عبدالله همدانی شبامی]]<ref>شبامی: منسوب به شبام به قولی نام شهری است در یمن. (الانساب، ج۳، ص۳۹۵) و به قولی نام طایفهای در کوفه و یا کوهی در یمن است. (معجم البلدان، ج۳، ص۳۱۸).</ref>، از [[یاران]] با وفای [[امام حسین]] {{ع}} و از [[شهدای کربلا]] از [[قبیله همدان]] است<ref>ابصارالعین، ص۱۱۸؛ رجال طوسی، ص۷۳ و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۳.</ref>. | ||
حنظله از چهرههای سرشناس و [[شجاع]] [[شیعه در کوفه]] و مردی سخنور و [[فصیح]] و [[معلم قرآن]] بود<ref>ابصارالعین، ص۱۱۸؛ رجال طوسی، ص۷۳ و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۳ و تنقیح المقال، ج۲، ص۳۸۲.</ref>. | حنظله از چهرههای سرشناس و [[شجاع]] [[شیعه در کوفه]] و مردی سخنور و [[فصیح]] و [[معلم قرآن]] بود<ref>ابصارالعین، ص۱۱۸؛ رجال طوسی، ص۷۳ و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۳ و تنقیح المقال، ج۲، ص۳۸۲.</ref>. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
او پسری داشت به نام [[علی]] که در کتابهای [[تاریخی]] از او نقل قول شده است<ref> ابصارالعین، ص۱۱۸؛ طبری در تاریخ خود ج۵، ص۴۲۶ یکی از وقایع عاشورا را از علی بن حنظله از کثیر بن عبدالله شعبی نقل کرده است.</ref>. | او پسری داشت به نام [[علی]] که در کتابهای [[تاریخی]] از او نقل قول شده است<ref> ابصارالعین، ص۱۱۸؛ طبری در تاریخ خود ج۵، ص۴۲۶ یکی از وقایع عاشورا را از علی بن حنظله از کثیر بن عبدالله شعبی نقل کرده است.</ref>. | ||
حنظله در [[واقعه کربلا]]، پیک [[امام حسین]]{{ع}} بود و در روزهای قبل از [[جنگ]] از طرف آن [[حضرت]] برای [[عمر بن سعد]] [[پیام]] میبرد<ref>ابصارالعین، ص۱۱۸ و تنقیح المقال، ج۲، ص۳۸۲.</ref>. | حنظله در [[واقعه کربلا]]، پیک [[امام حسین]] {{ع}} بود و در روزهای قبل از [[جنگ]] از طرف آن [[حضرت]] برای [[عمر بن سعد]] [[پیام]] میبرد<ref>ابصارالعین، ص۱۱۸ و تنقیح المقال، ج۲، ص۳۸۲.</ref>. | ||
حنظله در [[روز عاشورا]] نزد امام حسین{{ع}} آمد و [[اذن میدان]] گرفت و سپس در حالی که صورت و سینه خود را سپر شمشیرها و تیرها و نیزههای [[دشمن]] قرار داده بود. خطاب به [[سپاه کوفه]] [[آیات]] ذیل را [[تلاوت]] کرد: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ * مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ * وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ * يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}<ref>«و آنکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! من بر شما از (حال و روزی) مانند روز (نابودی) دستهها (ی کفر) بیم دارم * مانند شیوه (ای که با) قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند (به کار رفت) و خداوند با بندگان سر ستم ندارد * و ای قوم من! من بر شما از روز فراخوانی یکدیگر بیم دارم * روزی که پشتکنان روی میگردانید؛ در برابر خداوند، شما را پناهی نیست و هر که را خداوند گمراه گذارد رهنمونی ندارد» سوره غافر، آیه ۳۰-۳۳.</ref>. | حنظله در [[روز عاشورا]] نزد امام حسین {{ع}} آمد و [[اذن میدان]] گرفت و سپس در حالی که صورت و سینه خود را سپر شمشیرها و تیرها و نیزههای [[دشمن]] قرار داده بود. خطاب به [[سپاه کوفه]] [[آیات]] ذیل را [[تلاوت]] کرد: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ * مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ * وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ * يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}<ref>«و آنکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! من بر شما از (حال و روزی) مانند روز (نابودی) دستهها (ی کفر) بیم دارم * مانند شیوه (ای که با) قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند (به کار رفت) و خداوند با بندگان سر ستم ندارد * و ای قوم من! من بر شما از روز فراخوانی یکدیگر بیم دارم * روزی که پشتکنان روی میگردانید؛ در برابر خداوند، شما را پناهی نیست و هر که را خداوند گمراه گذارد رهنمونی ندارد» سوره غافر، آیه ۳۰-۳۳.</ref>. | ||
آنگاه گفت: {{متن حدیث|يَا قَوْمِ لاَ تَقْتُلُوا (أتقتلون) حُسَيْناً فَيُسْحِتَكُمُ اَللَّهُ بِعَذَابٍ}} {{متن قرآن|وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى}}<ref>«موسی به آنان گفت: وای بر شما! بر خداوند دروغی نبندید که شما را با عذابی نابود کند و هر کس دروغ بافد نومید خواهد شد» سوره طه، آیه ۶۱.</ref> | آنگاه گفت: {{متن حدیث|يَا قَوْمِ لاَ تَقْتُلُوا (أتقتلون) حُسَيْناً فَيُسْحِتَكُمُ اَللَّهُ بِعَذَابٍ}} {{متن قرآن|وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى}}<ref>«موسی به آنان گفت: وای بر شما! بر خداوند دروغی نبندید که شما را با عذابی نابود کند و هر کس دروغ بافد نومید خواهد شد» سوره طه، آیه ۶۱.</ref> | ||
[[امام]]{{ع}} به او فرمود: «ای پسر [[اسعد]]! [[خدا]] تو را [[رحمت]] کند، هنگامی که تو این مردم را [[دعوت]] به [[حق]] کردی و آنان نپذیرفتند و [[تصمیم]] به کشتن تو و یارانت گرفتند و دست خود را به [[خون]] [[برادران]] [[صالح]] تو [[آلوده]] کردند، مستحق [[عذاب]] شدند»<ref>{{متن حدیث|يَا اِبْنَ أَسْعَدَ! رَحِمَكَ اَللَّهُ! إِنَّهُمْ قَدِ اِسْتَوْجَبُوا اَلْعَذَابَ حَيْثُ رَدُّوا عَلَيْكَ مَا دَعَوْتَهُمْ إِلَيْهِ مِنَ اَلْحَقِّ و....}}</ref> | [[امام]] {{ع}} به او فرمود: «ای پسر [[اسعد]]! [[خدا]] تو را [[رحمت]] کند، هنگامی که تو این مردم را [[دعوت]] به [[حق]] کردی و آنان نپذیرفتند و [[تصمیم]] به کشتن تو و یارانت گرفتند و دست خود را به [[خون]] [[برادران]] [[صالح]] تو [[آلوده]] کردند، مستحق [[عذاب]] شدند»<ref>{{متن حدیث|يَا اِبْنَ أَسْعَدَ! رَحِمَكَ اَللَّهُ! إِنَّهُمْ قَدِ اِسْتَوْجَبُوا اَلْعَذَابَ حَيْثُ رَدُّوا عَلَيْكَ مَا دَعَوْتَهُمْ إِلَيْهِ مِنَ اَلْحَقِّ و....}}</ref> | ||
بعد [[حنظله]] به امام{{ع}} عرض کرد: راست گفتی، فدایت شوم. شما از من داناتر و به [[بیان حق]] شایستهتری. آیا اجازه میدهی که به سوی [[آخرت]] شتافته و به برادرانم ملحق شوم؟ | بعد [[حنظله]] به امام {{ع}} عرض کرد: راست گفتی، فدایت شوم. شما از من داناتر و به [[بیان حق]] شایستهتری. آیا اجازه میدهی که به سوی [[آخرت]] شتافته و به برادرانم ملحق شوم؟ | ||
[[حضرت]] اجازه داد و فرمود: «برو به سوی چیزی که بهتر از [[دنیا]] و آنچه در آن است و به عالمی که [[ملک]] و [[سلطنت]] در آن کهنه نمیشود»<ref>{{متن حدیث|رُحْ إلَى خَيْرٍ مِنَ الدُّنْيا وَما فيها وَإلى مُلْكٍ لايَبْلى}}</ref> | [[حضرت]] اجازه داد و فرمود: «برو به سوی چیزی که بهتر از [[دنیا]] و آنچه در آن است و به عالمی که [[ملک]] و [[سلطنت]] در آن کهنه نمیشود»<ref>{{متن حدیث|رُحْ إلَى خَيْرٍ مِنَ الدُّنْيا وَما فيها وَإلى مُلْكٍ لايَبْلى}}</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
حنظله گفت: «[[سلام]] بر تو ای [[ابا عبدالله]] [[رحمت خدا]] بر تو و [[اهل بیت]] تو باد و خداوند بین ما و شما در [[بهشت]] آشنایی آورد!»<ref>{{عربی|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ، وَ عَلى أَهْلِ بَيْتِكَ و عرف بیننا و بینک فی جنته}}</ref> | حنظله گفت: «[[سلام]] بر تو ای [[ابا عبدالله]] [[رحمت خدا]] بر تو و [[اهل بیت]] تو باد و خداوند بین ما و شما در [[بهشت]] آشنایی آورد!»<ref>{{عربی|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ، وَ عَلى أَهْلِ بَيْتِكَ و عرف بیننا و بینک فی جنته}}</ref> | ||
امام{{ع}} دعای او را با کلمه آمین! آمین! [[تأیید]] کرد. | امام {{ع}} دعای او را با کلمه آمین! آمین! [[تأیید]] کرد. | ||
آنگاه [[حنظله]] به [[سپاه]] [[کوفیان]] [[حمله]] کرد، بیست تن از [[دشمن]] را به [[هلاکت]] رساند و سرانجام به او حمله کردند و او را به [[شهادت]] رساندند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۳؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۶۸ و تنقیح المقال، ج۲، ص۳۸۲.</ref>. طبق نقل برخی از [[مورخان]]، حنظله پس از [[اسلم]]، [[غلام]] ترکی، عازم میدان شد و به شهادت رسید. | آنگاه [[حنظله]] به [[سپاه]] [[کوفیان]] [[حمله]] کرد، بیست تن از [[دشمن]] را به [[هلاکت]] رساند و سرانجام به او حمله کردند و او را به [[شهادت]] رساندند<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۳؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۶۸ و تنقیح المقال، ج۲، ص۳۸۲.</ref>. طبق نقل برخی از [[مورخان]]، حنظله پس از [[اسلم]]، [[غلام]] ترکی، عازم میدان شد و به شهادت رسید. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در [[شخصیت]] او این [[افتخار]] است که در [[زیارت ناحیه مقدسه]] بر او [[سلام]] داده شده است<ref>بحار الأنوار، ج۴۵، ص۷۳ و نفس المهموم، ص۲۷۱.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۱۹-۴۲۱.</ref> | در [[شخصیت]] او این [[افتخار]] است که در [[زیارت ناحیه مقدسه]] بر او [[سلام]] داده شده است<ref>بحار الأنوار، ج۴۵، ص۷۳ و نفس المهموم، ص۲۷۱.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۱۹-۴۲۱.</ref> | ||
==درسی آموزنده از این صحنه== | == درسی آموزنده از این صحنه == | ||
با این که [[مردم کوفه]] ادعای [[اسلام]] داشتند و با [[قرآن]] و محتوای آن کاملا آشنا بودند، اما هیاهو و غوغای خودکامگان، موجب شد که [[توده]] [[مردم]] [[حقایق]] را آنچنان که بایسته است، نفهمند و با [[تحریف]] و [[تزویر]] نمیگذاشتند، [[حق]] بر آنان آشکار و [[فرهنگ]] [[حیات]] بخش قرآن روشن گردد؛ لذا حنظله با تکیه بر دو [[آیه]] از [[سوره]] [[مبارکه]] [[غافر]] {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الأَحْزَابِ * مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ * وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ * يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}<ref> «و آنکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! من بر شما از (حال و روزی) مانند روز (نابودی) دستهها (ی کفر) بیم دارم * مانند شیوه (ای که با) قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند (به کار رفت) و خداوند با بندگان سر ستم ندارد * و ای قوم من! من بر شما از روز فراخوانی یکدیگر بیم دارم * روزی که پشتکنان روی میگردانید؛ در برابر خداوند، شما را پناهی نیست و هر که را خداوند گمراه گذارد رهنمونی ندارد» سوره غافر، آیه ۳۰-۳۳.</ref> و یک [[آیه]] از [[سوره طه]]{{متن قرآن|قَالَ لَهُمْ مُوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى}} <ref>«موسی به آنان گفت: وای بر شما! بر خداوند دروغی نبندید که شما را با عذابی نابود کند و هر کس دروغ بافد نومید خواهد شد» سوره طه، آیه ۶۱.</ref> دیدگاه خود را بیان کرد و با استناد به این [[آیات]] [[امیدوار]] بود تا شاید آن گروه به ظاهر [[مسلمان]] به خود بیایند و دلهای [[غافل]] آنها بیدار شود و دست از ظلمی که هرگز بخشوده نخواهد شد بردارند؛ اما همانگونه که [[امام حسین]]{{ع}} به او فرمود: این گروه [[اصلاح]] پذیر نیستند و [[گناه]] و [[آلودگی]] آنان، از حد [[تجاوز]] کرده اکنون جای استفاده از این آیات نیست؛ چراکه اینها با شروع به [[خونریزی]]، دیگر خود را مستحق [[عذاب الهی]] کردهاند. این [[انذار]] پیش از این درگیری نتیجه بخش و کارآمد بود؛ ولی الآن برای بازگشت دیر شده است. | با این که [[مردم کوفه]] ادعای [[اسلام]] داشتند و با [[قرآن]] و محتوای آن کاملا آشنا بودند، اما هیاهو و غوغای خودکامگان، موجب شد که [[توده]] [[مردم]] [[حقایق]] را آنچنان که بایسته است، نفهمند و با [[تحریف]] و [[تزویر]] نمیگذاشتند، [[حق]] بر آنان آشکار و [[فرهنگ]] [[حیات]] بخش قرآن روشن گردد؛ لذا حنظله با تکیه بر دو [[آیه]] از [[سوره]] [[مبارکه]] [[غافر]] {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الأَحْزَابِ * مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ * وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ * يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ}}<ref> «و آنکه ایمان آورده بود گفت: ای قوم من! من بر شما از (حال و روزی) مانند روز (نابودی) دستهها (ی کفر) بیم دارم * مانند شیوه (ای که با) قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند (به کار رفت) و خداوند با بندگان سر ستم ندارد * و ای قوم من! من بر شما از روز فراخوانی یکدیگر بیم دارم * روزی که پشتکنان روی میگردانید؛ در برابر خداوند، شما را پناهی نیست و هر که را خداوند گمراه گذارد رهنمونی ندارد» سوره غافر، آیه ۳۰-۳۳.</ref> و یک [[آیه]] از [[سوره طه]]{{متن قرآن|قَالَ لَهُمْ مُوسَى وَيْلَكُمْ لَا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَقَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَى}} <ref>«موسی به آنان گفت: وای بر شما! بر خداوند دروغی نبندید که شما را با عذابی نابود کند و هر کس دروغ بافد نومید خواهد شد» سوره طه، آیه ۶۱.</ref> دیدگاه خود را بیان کرد و با استناد به این [[آیات]] [[امیدوار]] بود تا شاید آن گروه به ظاهر [[مسلمان]] به خود بیایند و دلهای [[غافل]] آنها بیدار شود و دست از ظلمی که هرگز بخشوده نخواهد شد بردارند؛ اما همانگونه که [[امام حسین]] {{ع}} به او فرمود: این گروه [[اصلاح]] پذیر نیستند و [[گناه]] و [[آلودگی]] آنان، از حد [[تجاوز]] کرده اکنون جای استفاده از این آیات نیست؛ چراکه اینها با شروع به [[خونریزی]]، دیگر خود را مستحق [[عذاب الهی]] کردهاند. این [[انذار]] پیش از این درگیری نتیجه بخش و کارآمد بود؛ ولی الآن برای بازگشت دیر شده است. | ||
آری، [[نصیحت]] و [[موعظه]] و [[پند]] برای [[بیداری]] [[جاهلان]] است؛ ولی کسانی که به حد [[عناد]] و [[لجاجت]] رسیدهاند و دست به [[جنایت]] میزنند و ریختن [[خون]] بیگناهان را برای خویش [[فخر]] میپندارند، از دایره نصیحت و پند خارج شدهاند. چنین کسانی در [[منطق قرآن کریم]] [[فتنهگر]] نامیده شده آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۲.</ref> | آری، [[نصیحت]] و [[موعظه]] و [[پند]] برای [[بیداری]] [[جاهلان]] است؛ ولی کسانی که به حد [[عناد]] و [[لجاجت]] رسیدهاند و دست به [[جنایت]] میزنند و ریختن [[خون]] بیگناهان را برای خویش [[فخر]] میپندارند، از دایره نصیحت و پند خارج شدهاند. چنین کسانی در [[منطق قرآن کریم]] [[فتنهگر]] نامیده شده آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۲۲.</ref> |