خاتم: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[خاتم در قرآن]] - [[خاتم در حدیث]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[خاتم در قرآن]] - [[خاتم در حدیث]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
«خاتم»، بر وزن حاتم، به گفته ارباب لغت، چیزی است که به وسیله آن پایان داده میشود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۶۴.</ref>. طریحی درباره این واژه گفته است: | «خاتم»، بر وزن حاتم، به گفته ارباب لغت، چیزی است که به وسیله آن پایان داده میشود<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۱۶۴.</ref>. طریحی درباره این واژه گفته است: | ||
{{عربی|الخاتم بفتح التاء، و کسرها أشهر کما نص علیه البعض: واحد الخواتیم، و هو حلقة ذات فص من غیرها، فإن لم یکن لها نص فهی فتحة - بالفاء و التاء و الخاء المعجمة - کقصبة. و محمد خاتم النبیین یجوز فیه فتح التاء و کسرها}}<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۵۴.</ref>. | {{عربی|الخاتم بفتح التاء، و کسرها أشهر کما نص علیه البعض: واحد الخواتیم، و هو حلقة ذات فص من غیرها، فإن لم یکن لها نص فهی فتحة - بالفاء و التاء و الخاء المعجمة - کقصبة. و محمد خاتم النبیین یجوز فیه فتح التاء و کسرها}}<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۵۴.</ref>. | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
در کتاب التحقیق، بعد از بررسی جامع منابع لغوی و اقوال بزرگان لغت [[عرب]] آمده است: «تحقیق این است که این ماده، ریشه واحدی دارد و آن در مقابل آغاز است؛ یعنی کامل شدن چیزی و به آخر و انتها رسیدن»<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۳، ص۲۰، ماده ختم.</ref>. اگر میبینیم یکی از معانی خاتم، [[انگشتر]] است، آن نیز به این دلیل است که نقش مهرها را در قدیم معمولاً روی انگشترهایشان حک میکردند و به وسیله انگشتر، [[نامهها]] را مهر میکردند. | در کتاب التحقیق، بعد از بررسی جامع منابع لغوی و اقوال بزرگان لغت [[عرب]] آمده است: «تحقیق این است که این ماده، ریشه واحدی دارد و آن در مقابل آغاز است؛ یعنی کامل شدن چیزی و به آخر و انتها رسیدن»<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القران الکریم، ج۳، ص۲۰، ماده ختم.</ref>. اگر میبینیم یکی از معانی خاتم، [[انگشتر]] است، آن نیز به این دلیل است که نقش مهرها را در قدیم معمولاً روی انگشترهایشان حک میکردند و به وسیله انگشتر، [[نامهها]] را مهر میکردند. | ||
[[خاتمیت]]، در اصطلاح، خاتمه یافتن ارسال [[نبی]] از طرف [[خداوند]] است. اینکه [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را [[خاتم النبیین]] میگویند، به همین معناست؛ چون بعد از پیامبر اسلام{{صل}} دیگر [[پیامبری]] به [[رسالت]] [[مبعوث]] نخواهد شد؛ به عبارت دیگر، در مفهوم [[خاتمیت]] دو معنا نهفته است: یک معنای سلبی: یعنی این [[پیامبر]] [[آخرین پیامبر]] است و بعد از آن پیامبری نخواهد آمد؛ دیگر معنای ایجابی، یعنی این [[دین]]، دین [[جاودانی]] است<ref>صدر، موجبر فی اصول الدین، ص۲۶۷.</ref>. | [[خاتمیت]]، در اصطلاح، خاتمه یافتن ارسال [[نبی]] از طرف [[خداوند]] است. اینکه [[پیامبر اسلام]] {{صل}} را [[خاتم النبیین]] میگویند، به همین معناست؛ چون بعد از پیامبر اسلام {{صل}} دیگر [[پیامبری]] به [[رسالت]] [[مبعوث]] نخواهد شد؛ به عبارت دیگر، در مفهوم [[خاتمیت]] دو معنا نهفته است: یک معنای سلبی: یعنی این [[پیامبر]] [[آخرین پیامبر]] است و بعد از آن پیامبری نخواهد آمد؛ دیگر معنای ایجابی، یعنی این [[دین]]، دین [[جاودانی]] است<ref>صدر، موجبر فی اصول الدین، ص۲۶۷.</ref>. | ||
در [[قرآن مجید]]، در موارد متعددی، ماده خاتمیت به معنای پایان دادن و مهر نهادن آمده | در [[قرآن مجید]]، در موارد متعددی، ماده خاتمیت به معنای پایان دادن و مهر نهادن آمده است؛ مانند: | ||
#{{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ}}<ref>«امروز بر دهانهایشان مهر مینهیم و از آنچه انجام میدادند دستهایشان با ما سخن میگویند» سوره یس، آیه ۶۵.</ref>. | #{{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ}}<ref>«امروز بر دهانهایشان مهر مینهیم و از آنچه انجام میدادند دستهایشان با ما سخن میگویند» سوره یس، آیه ۶۵.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref>. | #{{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref>. | ||
یکی از [[حوادث سال ششم هجری]] این بود که به پیامبر{{صل}} عرض کردند: [[پادشاهان]] نامههای بدون مهر را نمیخوانند<ref>قمی، سفینة البحار، ج۱، ص۳۸۶.</ref>. ایشان دستور داد انگشتری برایش ساختند که روی آن {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> حک شده بود. از آن پس [[حضرت]] نامههای خود را با آن مهر میکرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۸.</ref>. | یکی از [[حوادث سال ششم هجری]] این بود که به پیامبر {{صل}} عرض کردند: [[پادشاهان]] نامههای بدون مهر را نمیخوانند<ref>قمی، سفینة البحار، ج۱، ص۳۸۶.</ref>. ایشان دستور داد انگشتری برایش ساختند که روی آن {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> حک شده بود. از آن پس [[حضرت]] نامههای خود را با آن مهر میکرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۵۸.</ref>. | ||
با این بیان، به خوبی روشن میشود که خاتم، گرچه امروزه به [[انگشتر]] تزئینی نیز اطلاق میشود، ریشه اصلی آن از ختم، به معنای پایان، گرفته شده است و به انگشترهایی میگفتند که با آن [[نامهها]] را مهر میکردند.<ref>[[حسن علی محمودی|محمودی، حسن علی]]، [[شیعه و خاتمیت (مقاله)| مقاله «شیعه و خاتمیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۴۵.</ref> | با این بیان، به خوبی روشن میشود که خاتم، گرچه امروزه به [[انگشتر]] تزئینی نیز اطلاق میشود، ریشه اصلی آن از ختم، به معنای پایان، گرفته شده است و به انگشترهایی میگفتند که با آن [[نامهها]] را مهر میکردند.<ref>[[حسن علی محمودی|محمودی، حسن علی]]، [[شیعه و خاتمیت (مقاله)| مقاله «شیعه و خاتمیت»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۴۵.</ref> |