پرش به محتوا

محکم و متشابه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
===محكم و متشابه در لغت===
===محكم و متشابه در لغت===
*محكم اسم مفعول از باب إفعال و از ریشه "حَكَمَ" است. ابن فارس در معجم مقاییس اللغه می‌نویسد: "حكم یک اصل دارد و آن منع است. حاكم را نیز از آن جهت حاكم گویند كه از ظلم منع می‌كند. به آهنی هم كه در لگام اسب است، "حَكَمَة" گفته می‌شود؛ چون حیوان را از سرپیچی باز می‌دارد. حِِكمت را نیز از آن جهت حكمت نامیده‌اند كه مانع جهل است" <ref>معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس، بیروت، دار الاسلامیه، ۱۴۱۰ ﻫ، ج ۲، ص ۹۱.</ref> و نیز انسان را از بدی‌ها باز می‌دارد. كلام را نیز وقتى محكم گویند كه خودش، بدون نیاز به غیر، گویا باشد <ref>ر. ک: لسان العرب, ابن منظور, قم, نشر ادب الحوزه, ۱۴۰۵ ﻫ, ج ۱۲, ص ۱۴۱.</ref>
*محكم اسم مفعول از باب إفعال و از ریشه "حَكَمَ" است. ابن فارس در معجم مقاییس اللغه می‌نویسد: "حكم یک اصل دارد و آن منع است. حاكم را نیز از آن جهت حاكم گویند كه از ظلم منع می‌كند. به آهنی هم كه در لگام اسب است، "حَكَمَة" گفته می‌شود؛ چون حیوان را از سرپیچی باز می‌دارد. حِِكمت را نیز از آن جهت حكمت نامیده‌اند كه مانع جهل است" <ref>معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس، بیروت، دار الاسلامیه، ۱۴۱۰ ﻫ، ج ۲، ص ۹۱.</ref> و نیز انسان را از بدی‌ها باز می‌دارد. كلام را نیز وقتى محكم گویند كه خودش، بدون نیاز به غیر، گویا باشد <ref>ر. ک: لسان العرب, ابن منظور, قم, نشر ادب الحوزه, ۱۴۰۵ ﻫ, ج ۱۲, ص ۱۴۱.</ref>
*متشابه از ریشه شبه، به معنای مثل و مانند است<ref>ر. ک: لسان العرب, ابن منظور, قم, نشر ادب الحوزه, ۱۴۰۵ ﻫ, ج ۱۳, ص ۵۰۳.</ref> وقتی دو چیز به هم شبیه باشند، می‌گویند: "تشابه ‌الشیئان". به اموری متشابه می‌گویند كه متماثل و نظیر یكدیگرند. همچنین به امور مشكل هم متشابه گفته می‌شود<ref>ر. ک: لسان العرب, ابن منظور, قم, نشر ادب الحوزه, ۱۴۰۵ ﻫ, ج ۱۳, ص ۵۰۳.</ref> البته این معنا خود به معنای اول باز می‌گردد؛ زیرا به جهت تماثل و مشابهتی كه بین دو چیز وجود دارد در آنها التباس و اشتباه به وجود می‌آید و تمیز حق از باطل مشكل می‌شود. از این رو فیروزآبادی در قاموس می‌گوید: {{عربی|اندازه=150%|" تَشَابَهَا: اَشْبَهَ كُلٌّ مِنْهُمَا الْآخَرَ حَتَّی الْتَبَسا‏‏‏‏‏"}<ref>القاموس المحیط, مجد ‌الدین فیروزآبادی, بیروت, دار الكتب العلمیه, ۱۴۱۵ ﻫ, ج ۴, ص ۲۸۵.</ref>
*متشابه از ریشه شبه، به معنای مثل و مانند است<ref>ر. ک: لسان العرب, ابن منظور, قم, نشر ادب الحوزه, ۱۴۰۵ ﻫ, ج ۱۳, ص ۵۰۳.</ref> وقتی دو چیز به هم شبیه باشند، می‌گویند: "تشابه ‌الشیئان". به اموری متشابه می‌گویند كه متماثل و نظیر یكدیگرند. همچنین به امور مشكل هم متشابه گفته می‌شود<ref>ر. ک: لسان العرب, ابن منظور, قم, نشر ادب الحوزه, ۱۴۰۵ ﻫ, ج ۱۳, ص ۵۰۳.</ref> البته این معنا خود به معنای اول باز می‌گردد؛ زیرا به جهت تماثل و مشابهتی كه بین دو چیز وجود دارد در آنها التباس و اشتباه به وجود می‌آید و تمیز حق از باطل مشكل می‌شود. از این رو فیروزآبادی در قاموس می‌گوید: {{عربی|اندازه=150%|" تَشَابَهَا: اَشْبَهَ كُلٌّ مِنْهُمَا الْآخَرَ حَتَّی الْتَبَسا‏‏‏‏‏"}}<ref>القاموس المحیط, مجد ‌الدین فیروزآبادی, بیروت, دار الكتب العلمیه, ۱۴۱۵ ﻫ, ج ۴, ص ۲۸۵.</ref>


==محكم و متشابه در اصطلاح علوم قرآنی<ref>منظور از محكم و متشابه در اینجا آن اصطلاحی است كه در آیۀ هفتم آل عمران به كار رفته است. یاد كرد این نكته نیز خالی از لطف نیست كه اصطلاح متشابه در علوم قرآنی، همیشه در مقابل محكم به كار نمی‌رود، بلكه گاه مراد از آن متشابه لفظی در قرآن است كه عبارت از تكرار واژه یا مطلبی در آیات همگون است؛ برخی از پژوهشگران کتاب‌های مستقلی در این زمینه نگاشته‌اند؛ نظیر البرهان فی متشابه القرآن از كرمانی؛ رک: الاتقان فی علوم القرآن, سیوطی, بیروت, دار الكتب العلمیه, ۲۰۰۰ م, ص ۲۲۴.</ref>==
==محكم و متشابه در اصطلاح علوم قرآنی<ref>منظور از محكم و متشابه در اینجا آن اصطلاحی است كه در آیۀ هفتم آل عمران به كار رفته است. یاد كرد این نكته نیز خالی از لطف نیست كه اصطلاح متشابه در علوم قرآنی، همیشه در مقابل محكم به كار نمی‌رود، بلكه گاه مراد از آن متشابه لفظی در قرآن است كه عبارت از تكرار واژه یا مطلبی در آیات همگون است؛ برخی از پژوهشگران کتاب‌های مستقلی در این زمینه نگاشته‌اند؛ نظیر البرهان فی متشابه القرآن از كرمانی؛ رک: الاتقان فی علوم القرآن, سیوطی, بیروت, دار الكتب العلمیه, ۲۰۰۰ م, ص ۲۲۴.</ref>==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش