دانش اخلاق اسلامی در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==اقسام، مشربها و رویکردها در [[اخلاق اسلامی]]== | == اقسام، مشربها و رویکردها در [[اخلاق اسلامی]] == | ||
* [[علم اخلاق اسلامی]] در بستر [[تاریخی]] خود چهار مرحله کلی را پشت سر نهاده و به چهار شیوه تدوین شده است که عبارتاند از: | * [[علم اخلاق اسلامی]] در بستر [[تاریخی]] خود چهار مرحله کلی را پشت سر نهاده و به چهار شیوه تدوین شده است که عبارتاند از: | ||
===روش [[نقلی]] ([[روایی]])=== | === روش [[نقلی]] ([[روایی]]) === | ||
* [[تفکر]] [[اخلاقی]] [[مسلمانان]] پیش از [[نهضت]] ترجمه و آشنایی با [[فلسفه]] یونان، بیشتر از [[قرآن]] و [[حدیث]] متأثر بود؛ ولی مایههایی از فرهنگهای دیگر از قبیل [[تعالیم]] [[تورات]] و [[انجیل]]، [[آداب]] و [[حکم]] [[عربی]] و یونانی و به ویژه [[آداب]] و [[حکم]] [[فارسی]] و [[هندی]] نیز با آن در آمیخته بود. | * [[تفکر]] [[اخلاقی]] [[مسلمانان]] پیش از [[نهضت]] ترجمه و آشنایی با [[فلسفه]] یونان، بیشتر از [[قرآن]] و [[حدیث]] متأثر بود؛ ولی مایههایی از فرهنگهای دیگر از قبیل [[تعالیم]] [[تورات]] و [[انجیل]]، [[آداب]] و [[حکم]] [[عربی]] و یونانی و به ویژه [[آداب]] و [[حکم]] [[فارسی]] و [[هندی]] نیز با آن در آمیخته بود. | ||
* [[فرهنگ]] [[هند]] و [[ایرانی]] از این خصوصیت برخوردار بود که بیشتر در قالب [[کلمات قصار]] بیان میشد و برخلاف [[فلسفه]] پیچیده یونان، دریافت آن برای [[ذهن]] ساده [[اعراب]] آسانتر بود؛ به همین [[دلیل]] [[مسلمانان]] به [[تعالیم]] [[اخلاقی]] [[هند]] و [[ایران]] [[گرایش]] بیشتری نشان میدادند؛ البته تأثیر [[ارتباط]] و اختلاط [[اعراب]] [[مسلمان]] با [[ایرانیان]] را نیز نمیتوان ندیده گرفت. این [[ارتباط]]، بسیاری از [[آداب]] [[هند]] و [[ایرانی]] را به [[جوامع اسلامی]] منتقل میکرد. کتابهای [[ابن مقفع]] چون [[ادب]] کپیر، [[ادب]] صغیر و کلیله و دمنه در این انتقال، نقشی به سزا بر عهده داشت<ref>ر.ک: محمد یوسف موسی، فلسفة الاخلاق فی الاسلام، ص۴۳-۴۴.</ref>. | * [[فرهنگ]] [[هند]] و [[ایرانی]] از این خصوصیت برخوردار بود که بیشتر در قالب [[کلمات قصار]] بیان میشد و برخلاف [[فلسفه]] پیچیده یونان، دریافت آن برای [[ذهن]] ساده [[اعراب]] آسانتر بود؛ به همین [[دلیل]] [[مسلمانان]] به [[تعالیم]] [[اخلاقی]] [[هند]] و [[ایران]] [[گرایش]] بیشتری نشان میدادند؛ البته تأثیر [[ارتباط]] و اختلاط [[اعراب]] [[مسلمان]] با [[ایرانیان]] را نیز نمیتوان ندیده گرفت. این [[ارتباط]]، بسیاری از [[آداب]] [[هند]] و [[ایرانی]] را به [[جوامع اسلامی]] منتقل میکرد. کتابهای [[ابن مقفع]] چون [[ادب]] کپیر، [[ادب]] صغیر و کلیله و دمنه در این انتقال، نقشی به سزا بر عهده داشت<ref>ر. ک: محمد یوسف موسی، فلسفة الاخلاق فی الاسلام، ص۴۳-۴۴.</ref>. | ||
*توجه ویژه [[قرآن کریم]]، [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} و [[ائمه اهل بیت]] به [[اخلاق]] که دستمایه اولیه [[اخلاق اسلامی]] را فراهم آورده بود، [[دانشمندان]] [[مسلمان]] را به تدوین کتابهای [[اخلاقی]] [[تشویق]] میکرد و از این رهگذر بود که مجموعههای نفیس [[اخلاق]] [[نقلی]] پدید آمد. عنوان [[اخلاق]] [[نقلی]] بر کتابهایی اطلاق میشود که جمع آوری [[آیات]] و [[روایات]] [[اخلاقی]] و حداکثر دستهبندی آنها را بر عهده دارند. کتابهایی مانند: [[محاسن برقی]]، کتاب [[زهد]] [[حسین بن سعید اهوازی]] از [[اصحاب امام رضا]]{{ع}} و [[امام جواد]]{{ع}}، [[اصول کافی]] تألیف [[کلینی]]، المواعظ و مصادقة الاخوان تألیف [[شیخ صدوق]]، مشکات الانوار و [[مکارم الاخلاق]] تألیف [[فضل بن حسن طبرسی]]، غررالحکم [[عبدالواحد آمدی]] و [[تنبیه]] الخواطر و نزهة النواظر (مجموعه ورام) تألیف [[ورام بن ابی فراس]]، از دانشیان [[امامیه]] و [[شعب]] الایمان [[بیهقی]]، الادب المفرد، [[محمد بن اسماعیل بخاری]]، کتاب [[زهد]] [[عبدالله بن مبارک]] و رسائل ابن ابی الدنیا از [[اهل سنت]]، برجستهترین نمونههای کهن این مجموعه سترک به شمار میروند<ref>جمعی از نویسندگان، کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۵۴.</ref> و حتی کتاب السعادة والاسعاد تألیف [[ابوالحسن عامری نیشابوری]] که صبغة [[عقلی]] داشته و معمولا در عداد کتب [[اخلاق]] [[عقلی]] به شمار میرود، در [[حقیقت]] پیرو شیوه [[نقلی]] است، با این تفاوت که به جای [[آیات]] و [[روایات]]، از حکمای یونان [[نقل]] میکند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص ۵۸-۵۹.</ref>. | * توجه ویژه [[قرآن کریم]]، [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} و [[ائمه اهل بیت]] به [[اخلاق]] که دستمایه اولیه [[اخلاق اسلامی]] را فراهم آورده بود، [[دانشمندان]] [[مسلمان]] را به تدوین کتابهای [[اخلاقی]] [[تشویق]] میکرد و از این رهگذر بود که مجموعههای نفیس [[اخلاق]] [[نقلی]] پدید آمد. عنوان [[اخلاق]] [[نقلی]] بر کتابهایی اطلاق میشود که جمع آوری [[آیات]] و [[روایات]] [[اخلاقی]] و حداکثر دستهبندی آنها را بر عهده دارند. کتابهایی مانند: [[محاسن برقی]]، کتاب [[زهد]] [[حسین بن سعید اهوازی]] از [[اصحاب امام رضا]] {{ع}} و [[امام جواد]] {{ع}}، [[اصول کافی]] تألیف [[کلینی]]، المواعظ و مصادقة الاخوان تألیف [[شیخ صدوق]]، مشکات الانوار و [[مکارم الاخلاق]] تألیف [[فضل بن حسن طبرسی]]، غررالحکم [[عبدالواحد آمدی]] و [[تنبیه]] الخواطر و نزهة النواظر (مجموعه ورام) تألیف [[ورام بن ابی فراس]]، از دانشیان [[امامیه]] و [[شعب]] الایمان [[بیهقی]]، الادب المفرد، [[محمد بن اسماعیل بخاری]]، کتاب [[زهد]] [[عبدالله بن مبارک]] و رسائل ابن ابی الدنیا از [[اهل سنت]]، برجستهترین نمونههای کهن این مجموعه سترک به شمار میروند<ref>جمعی از نویسندگان، کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۵۴.</ref> و حتی کتاب السعادة والاسعاد تألیف [[ابوالحسن عامری نیشابوری]] که صبغة [[عقلی]] داشته و معمولا در عداد کتب [[اخلاق]] [[عقلی]] به شمار میرود، در [[حقیقت]] پیرو شیوه [[نقلی]] است، با این تفاوت که به جای [[آیات]] و [[روایات]]، از حکمای یونان [[نقل]] میکند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص ۵۸-۵۹.</ref>. | ||
====مزایای روش [[نقلی]]==== | ==== مزایای روش [[نقلی]] ==== | ||
#'''[[ارتباط با وحی]]:''' مهمترین مزیت روش [[نقلی]] به خصوص در [[اخلاق اسلامی]]، اتصال به منبع [[وحی]] است. کسانی که از این دریچه به [[اخلاق]] نگاه کردهاند در آثار خود به اقوال [[حکما]] به ویژه [[میراث]] [[یونانیان]] اعتنا نکرده و تنها به [[نقل]] از [[پیشوایان دین]] چون [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امامان اهل بیت]] پرداختهاند. آرای [[اخلاقی]] به دست آمده از [[احادیث]] [[پیشوایان]] در صورتی که با [[روایات معتبر]] [[نقل]] شده باشند، موجب سکون نفس و [[آرامش]] [[دل]] میشوند و با [[اطمینان]] کامل میتوان بر آنها [[اعتماد]] کرد. | # '''[[ارتباط با وحی]]:''' مهمترین مزیت روش [[نقلی]] به خصوص در [[اخلاق اسلامی]]، اتصال به منبع [[وحی]] است. کسانی که از این دریچه به [[اخلاق]] نگاه کردهاند در آثار خود به اقوال [[حکما]] به ویژه [[میراث]] [[یونانیان]] اعتنا نکرده و تنها به [[نقل]] از [[پیشوایان دین]] چون [[رسول خدا]] {{صل}} و [[امامان اهل بیت]] پرداختهاند. آرای [[اخلاقی]] به دست آمده از [[احادیث]] [[پیشوایان]] در صورتی که با [[روایات معتبر]] [[نقل]] شده باشند، موجب سکون نفس و [[آرامش]] [[دل]] میشوند و با [[اطمینان]] کامل میتوان بر آنها [[اعتماد]] کرد. | ||
#'''[[سادگی]] گفتار:''' [[احادیث]] رسیده از [[پیشوایان دینی]] به [[دلیل]] صدور از منبع [[حکمت]]، بدون آنکه از حیث محتوا، حتی اندکی از اوج کمال فرود آمده باشد، از نظر ساختار و [[ادبیات]] در طبقات مختلفی قرار دارد و حداقل، اکثر آنها در خور [[فهم]] عموم [[مردم]] طراحی شده است؛ از این روی [[درک]] آنها به طی مراحل و تهیه مقدمات زیادی محتاج نیست<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص ۵۹-۶۰.</ref>. | # '''[[سادگی]] گفتار:''' [[احادیث]] رسیده از [[پیشوایان دینی]] به [[دلیل]] صدور از منبع [[حکمت]]، بدون آنکه از حیث محتوا، حتی اندکی از اوج کمال فرود آمده باشد، از نظر ساختار و [[ادبیات]] در طبقات مختلفی قرار دارد و حداقل، اکثر آنها در خور [[فهم]] عموم [[مردم]] طراحی شده است؛ از این روی [[درک]] آنها به طی مراحل و تهیه مقدمات زیادی محتاج نیست<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص ۵۹-۶۰.</ref>. | ||
====کاستیهای شیوه [[نقلی]]==== | ==== کاستیهای شیوه [[نقلی]] ==== | ||
*شیوه [[نقلی]] با صرف نظر از اینکه به [[دلیل]] ریشه عریق خود، دلنشین و تأثیرگذار است، کاستیهایی به همراه دارد. | * شیوه [[نقلی]] با صرف نظر از اینکه به [[دلیل]] ریشه عریق خود، دلنشین و تأثیرگذار است، کاستیهایی به همراه دارد. | ||
#'''ناهمگونی در تدوین:''' ملاحظه کتبی که بر مبنای این مشرب تدوین شده است، نشان میدهد که برای تدوین [[اخلاق]] به این شیوه، ترتیبی همه پسند وجود نداشته و مؤثرترین عامل در تبویب و تدوین کتابهای [[اخلاق]] [[نقلی]]، ذوق شخصی مؤلفین بوده است. | # '''ناهمگونی در تدوین:''' ملاحظه کتبی که بر مبنای این مشرب تدوین شده است، نشان میدهد که برای تدوین [[اخلاق]] به این شیوه، ترتیبی همه پسند وجود نداشته و مؤثرترین عامل در تبویب و تدوین کتابهای [[اخلاق]] [[نقلی]]، ذوق شخصی مؤلفین بوده است. | ||
#'''[[گزینش]] مباحث و سرفصلها:''' نویسندگان، به اقتضای ذوق و سلیقه شخصی، اهمیت موضوع و نیازهای [[اخلاقی]] [[جامعه]]، برخی از مباحث [[اخلاق]] را [[گزینش]] کرده و درباره آنها به [[نقل]] [[آیات]] و [[روایات]] میپرداختند و هم از این رو میتوان گفت کمتر کتابی در این زمینه یافت میشود که تمامی ابواب [[اخلاقی]] را در خود جای داده باشد. | # '''[[گزینش]] مباحث و سرفصلها:''' نویسندگان، به اقتضای ذوق و سلیقه شخصی، اهمیت موضوع و نیازهای [[اخلاقی]] [[جامعه]]، برخی از مباحث [[اخلاق]] را [[گزینش]] کرده و درباره آنها به [[نقل]] [[آیات]] و [[روایات]] میپرداختند و هم از این رو میتوان گفت کمتر کتابی در این زمینه یافت میشود که تمامی ابواب [[اخلاقی]] را در خود جای داده باشد. | ||
#'''حذف [[اسناد روایات]]:''' از آنجاکه [[اخلاق]] را در زمره [[فضیلتها]] و [[مستحبات]] میدانستند، در [[ادله]] مسائل [[اخلاقی]]، [[تسامح]] روا داشته و خود را به [[نقل]] مستند [[روایات]] و دقت در اسناد آنها ملزم نمیدیدند، از این رو غالب کتب این رشته حاوی [[روایات]] مرسل است که اگر به [[استفاضه]] یا عاملی مشابه مؤید نباشند، تکیه بر آنها مشکل است. | # '''حذف [[اسناد روایات]]:''' از آنجاکه [[اخلاق]] را در زمره [[فضیلتها]] و [[مستحبات]] میدانستند، در [[ادله]] مسائل [[اخلاقی]]، [[تسامح]] روا داشته و خود را به [[نقل]] مستند [[روایات]] و دقت در اسناد آنها ملزم نمیدیدند، از این رو غالب کتب این رشته حاوی [[روایات]] مرسل است که اگر به [[استفاضه]] یا عاملی مشابه مؤید نباشند، تکیه بر آنها مشکل است. | ||
#'''وجود [[روایات متعارض]] و [[شبهه]] آفرین:''' روایاتی که در این زمینه [[نقل]] میشود، گاهی به ملاحظه پیچیدگی معنی و گاهی به لحاظ [[آلودگی]] به وضع و [[جعل]] به جمع و تحلیل [[نیازمند]] است که غالب کتب موجود به آن نپرداختهاند؛ از این رو نه تنها میتوان [[روایات متعارض]] را در این مجموعهها نشان داد، بلکه مطالعه آنها گاه موجب شبهههایی میشود که بدون تحلیل دقیق [[روایات]] مرتفع نمیشود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]].</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص ۶۰-۶۱.</ref>. | # '''وجود [[روایات متعارض]] و [[شبهه]] آفرین:''' روایاتی که در این زمینه [[نقل]] میشود، گاهی به ملاحظه پیچیدگی معنی و گاهی به لحاظ [[آلودگی]] به وضع و [[جعل]] به جمع و تحلیل [[نیازمند]] است که غالب کتب موجود به آن نپرداختهاند؛ از این رو نه تنها میتوان [[روایات متعارض]] را در این مجموعهها نشان داد، بلکه مطالعه آنها گاه موجب شبهههایی میشود که بدون تحلیل دقیق [[روایات]] مرتفع نمیشود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]].</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص ۶۰-۶۱.</ref>. | ||
===روش [[عقلی]] ([[فلسفی]])=== | === روش [[عقلی]] ([[فلسفی]]) === | ||
* [[اخلاق]] [[فلسفی]] یکی از سه شاخه [[حکمت عملی]] است. این رویکرد، هم زمان با [[نهضت]] ترجمه شکل گرفته است. با ترجمه متون یونانی مباحث [[عقلی]] و [[فلسفی]] از جمله نگاه [[عقلی]] به مقوله [[اخلاق]] به [[جهان اسلام]] آمد. در این زمینه باید حساب [[شیعه]] را از [[اهل سنت]] جداکرد؛ چون [[شیعیان]]، کاربرد [[عقل]] را در [[مکتب]] [[پیشوایان]] خود آموخته و از زمان [[رسول خدا]]{{صل}} به آن [[تمسک]] کرده بودند، ولی در بین [[اهل سنت]]، معتزلیان نخستین کسانی بودند که [[عقل]] را به عنوان یکی از منابع مهم [[معرفت]] پذیرفتند و از آن در [[استنباط]] همه [[معارف دینی]] از جمله [[اخلاق]] بهره گرفتند، [[مکتب]] [[اخلاقی]] [[معتزله]] با سه اصل [[کلامی]] ایشان رنگ [[عقلی]] به خود گرفت؛ نخست آنکه ایشان بر خلاف [[اشاعره]] برای [[وجوب]] أحکام از جمله [[احکام اخلاقی]] را [[عقلی]] میدانند<ref>احمد امین مصری، ظهور الاسلام، ج۴، ص۶۱۴-۶۱۵؛ محمد عبده، رسالة التوحید، ص۲۱؛ اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، ص۷؛ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ص۴۲؛ شهرستانی نوشته است: {{عربی|المعارف کلها معقولة بالعقل، واجبة بنظر العقل و شکر المنعم واجب قبل ورود السمع و الحسن و القبح ذاتیتان للحسن و القبیح}}.</ref>؛ و دیگر آنکه معتقدند [[عقل]]، [[حسن و قبح افعال]] - حتی به معنای تعلق [[مدح]] و [[ذم]] - را [[درک]] میکند و در این باب پیرو [[شرع]] نیست<ref>علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۰۲-۲۰۴.</ref>؛ به عبارت دیگر برای [[افعال]] به [[حسن و قبح ذاتی]] قائل شدند؛ و سوم آنکه همان طور که [[توحید]] مهمترین صفت ذات خداست، [[عدل]] را مهمترین صفت فعل [[حضرت حق]] شمردند و همین صفت را مبدأ و منشأ [[احکام عقلی]] قرار دادند<ref>قاضی عبدالجبار معتزلی، طبقات المعتزله، ص۱۳۹.</ref>. | * [[اخلاق]] [[فلسفی]] یکی از سه شاخه [[حکمت عملی]] است. این رویکرد، هم زمان با [[نهضت]] ترجمه شکل گرفته است. با ترجمه متون یونانی مباحث [[عقلی]] و [[فلسفی]] از جمله نگاه [[عقلی]] به مقوله [[اخلاق]] به [[جهان اسلام]] آمد. در این زمینه باید حساب [[شیعه]] را از [[اهل سنت]] جداکرد؛ چون [[شیعیان]]، کاربرد [[عقل]] را در [[مکتب]] [[پیشوایان]] خود آموخته و از زمان [[رسول خدا]] {{صل}} به آن [[تمسک]] کرده بودند، ولی در بین [[اهل سنت]]، معتزلیان نخستین کسانی بودند که [[عقل]] را به عنوان یکی از منابع مهم [[معرفت]] پذیرفتند و از آن در [[استنباط]] همه [[معارف دینی]] از جمله [[اخلاق]] بهره گرفتند، [[مکتب]] [[اخلاقی]] [[معتزله]] با سه اصل [[کلامی]] ایشان رنگ [[عقلی]] به خود گرفت؛ نخست آنکه ایشان بر خلاف [[اشاعره]] برای [[وجوب]] أحکام از جمله [[احکام اخلاقی]] را [[عقلی]] میدانند<ref>احمد امین مصری، ظهور الاسلام، ج۴، ص۶۱۴-۶۱۵؛ محمد عبده، رسالة التوحید، ص۲۱؛ اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، ص۷؛ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ص۴۲؛ شهرستانی نوشته است: {{عربی|المعارف کلها معقولة بالعقل، واجبة بنظر العقل و شکر المنعم واجب قبل ورود السمع و الحسن و القبح ذاتیتان للحسن و القبیح}}.</ref>؛ و دیگر آنکه معتقدند [[عقل]]، [[حسن و قبح افعال]] - حتی به معنای تعلق [[مدح]] و [[ذم]] - را [[درک]] میکند و در این باب پیرو [[شرع]] نیست<ref>علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۰۲-۲۰۴.</ref>؛ به عبارت دیگر برای [[افعال]] به [[حسن و قبح ذاتی]] قائل شدند؛ و سوم آنکه همان طور که [[توحید]] مهمترین صفت ذات خداست، [[عدل]] را مهمترین صفت فعل [[حضرت حق]] شمردند و همین صفت را مبدأ و منشأ [[احکام عقلی]] قرار دادند<ref>قاضی عبدالجبار معتزلی، طبقات المعتزله، ص۱۳۹.</ref>. | ||
* [[اخوان الصفا]]- جماعتی که در [[قرن چهارم]] میزیستهاند و دارای مشرب [[فلسفی]] بودهاند. نیز در شمار کسانی هستند که [[نظام اخلاقی]] خود را بر [[عقل]] پایه گذاری کردهاند و از مایههایی از ذوق هم بهره بردهاند. رساله نهم از رسائل اخوان الصفا به [[اخلاق]] پرداخته است. این اثر در حوزه مبادی [[انسان]] شناختی [[علم اخلاق]] و تأکید بر [[جایگاه]] [[شریعت]] در دستگاه [[اخلاقی]]، اثری قابل اعتنا ارزیابی میشود، ولی در سرفصلهای متداول [[علم اخلاق]] چندان مایه ور نیست<ref>کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۱۰۸-۹۹.</ref>. | * [[اخوان الصفا]]- جماعتی که در [[قرن چهارم]] میزیستهاند و دارای مشرب [[فلسفی]] بودهاند. نیز در شمار کسانی هستند که [[نظام اخلاقی]] خود را بر [[عقل]] پایه گذاری کردهاند و از مایههایی از ذوق هم بهره بردهاند. رساله نهم از رسائل اخوان الصفا به [[اخلاق]] پرداخته است. این اثر در حوزه مبادی [[انسان]] شناختی [[علم اخلاق]] و تأکید بر [[جایگاه]] [[شریعت]] در دستگاه [[اخلاقی]]، اثری قابل اعتنا ارزیابی میشود، ولی در سرفصلهای متداول [[علم اخلاق]] چندان مایه ور نیست<ref>کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۱۰۸-۹۹.</ref>. | ||
*از آثاری که بر مشرب [[عقلی]] نگاشته شده است، به ذکر دو کتاب بسنده میکنیم: | * از آثاری که بر مشرب [[عقلی]] نگاشته شده است، به ذکر دو کتاب بسنده میکنیم: | ||
*'''۱. [[تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق (کتاب)|تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق]]، [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه]]؛''' | * '''۱. [[تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق (کتاب)|تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق]]، [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه]]؛''' | ||
* [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه|مسکویه]] در این کتاب به شیوه [[فلسفی]] بحث کرده است؛ چون به گفته خویش آن را برای [[فلسفه]] دانها نوشته است نه برای [[عوام]]. با این حال گاهی گوشه نظری به [[دین]] و [[شرع]] هم داشته است. این کتاب فقط به مباحث [[اخلاق فردی]] پرداخته و از دو بخش دیگر [[حکمت عملی]] یعنی [[سیاست]] مدن و [[تدبیر]] منزل بحثی نکرده است. باید توجه داشت که [[تهذیب]] الاخلاق به رغم شهرتی که از طرح [[بدیع]] و [[حسن]] تألیف آن نشئت گرفته است، اولین کتاب این مشرب نیست. پیش از مسکویه، [[کندی]] با کتاب الحلیة لدفع الاحزان، شاگردش، [[ابوزید]] بلخی با کتاب [[مصالح]] الابدان والانفس و [[محمد بن زکریای رازی]] با کتاب طب [[روحانی]] و... راه را هموار کرده بودند؛ با این حال، [[تهذیب]] الاخلاق از همان آغاز مورد توجه متفکران [[مسلمان]] قرار گرفت و حتی شهرتی جهانی یافت. | * [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه|مسکویه]] در این کتاب به شیوه [[فلسفی]] بحث کرده است؛ چون به گفته خویش آن را برای [[فلسفه]] دانها نوشته است نه برای [[عوام]]. با این حال گاهی گوشه نظری به [[دین]] و [[شرع]] هم داشته است. این کتاب فقط به مباحث [[اخلاق فردی]] پرداخته و از دو بخش دیگر [[حکمت عملی]] یعنی [[سیاست]] مدن و [[تدبیر]] منزل بحثی نکرده است. باید توجه داشت که [[تهذیب]] الاخلاق به رغم شهرتی که از طرح [[بدیع]] و [[حسن]] تألیف آن نشئت گرفته است، اولین کتاب این مشرب نیست. پیش از مسکویه، [[کندی]] با کتاب الحلیة لدفع الاحزان، شاگردش، [[ابوزید]] بلخی با کتاب [[مصالح]] الابدان والانفس و [[محمد بن زکریای رازی]] با کتاب طب [[روحانی]] و... راه را هموار کرده بودند؛ با این حال، [[تهذیب]] الاخلاق از همان آغاز مورد توجه متفکران [[مسلمان]] قرار گرفت و حتی شهرتی جهانی یافت. | ||
*این کتاب که گاه از آن به طهارة الأعراق نیز یاد میشود، سالیان متمادی در [[حوزههای علمیه]] [[شیعه]] رواج و رونق داشته و مدار [[تدریس]] و تدرس بوده است. مسکویه با آنکه در [[فلسفه]] [[اخلاق]] پیرو ارسطو و متأثر از [[افلاطون]] است، در [[اخلاق نظامی]] مستقل میشناسد. | * این کتاب که گاه از آن به طهارة الأعراق نیز یاد میشود، سالیان متمادی در [[حوزههای علمیه]] [[شیعه]] رواج و رونق داشته و مدار [[تدریس]] و تدرس بوده است. مسکویه با آنکه در [[فلسفه]] [[اخلاق]] پیرو ارسطو و متأثر از [[افلاطون]] است، در [[اخلاق نظامی]] مستقل میشناسد. | ||
*'''۲. [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]''' | * '''۲. [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]''' | ||
* [[کتاب]] [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]] بر مبنای [[تهذیب]] الاخلاق شکل گرفته و در [[حقیقت]] [[نگارش]] جدیدی از آن به حساب میآید، تنها تفاوتش با [[تهذیب]] الاخلاق در این است که او، به [[زبان فارسی]] [[نگارش]] یافته و ثانیة، علاوه بر [[اخلاق فردی]] در بخش دیگر [[حکمت عملی]] را نیز مورد بحث و بررسی قرار داده است. [[خواجه نصیر]] خود در مقدمه کتاب ضمن [[ستایش]] مسکویه و کتاب او، بر این نکته تأکید میکند که در بخش نخست کتاب، از [[تهذیب]] الاخلاق بهره برده است<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، به تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، ج۲، ص۳۵-۳۷.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۱-۶۲.</ref>. | * [[کتاب]] [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]] بر مبنای [[تهذیب]] الاخلاق شکل گرفته و در [[حقیقت]] [[نگارش]] جدیدی از آن به حساب میآید، تنها تفاوتش با [[تهذیب]] الاخلاق در این است که او، به [[زبان فارسی]] [[نگارش]] یافته و ثانیة، علاوه بر [[اخلاق فردی]] در بخش دیگر [[حکمت عملی]] را نیز مورد بحث و بررسی قرار داده است. [[خواجه نصیر]] خود در مقدمه کتاب ضمن [[ستایش]] مسکویه و کتاب او، بر این نکته تأکید میکند که در بخش نخست کتاب، از [[تهذیب]] الاخلاق بهره برده است<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، به تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، ج۲، ص۳۵-۳۷.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۱-۶۲.</ref>. | ||
====مبانی شیوه [[عقلی]]==== | ==== مبانی شیوه [[عقلی]] ==== | ||
*مشرب [[اخلاق]] [[فلسفی]] بر چهار مبنا [[استوار]] است: | * مشرب [[اخلاق]] [[فلسفی]] بر چهار مبنا [[استوار]] است: | ||
# [[انسان]] علاوه بر صورت ظاهری دارای صورتی [[باطنی]] است که ممکن است همانند صورت ظاهری [[زشت]] یا [[زیبا]] و [[بیمار]] یا سالم باشد؛ | # [[انسان]] علاوه بر صورت ظاهری دارای صورتی [[باطنی]] است که ممکن است همانند صورت ظاهری [[زشت]] یا [[زیبا]] و [[بیمار]] یا سالم باشد؛ | ||
#صورت [[باطنی]] [[انسان]] از قوای [[باطنی]] او ([[غضب]]، [[شهوت]] و [[عقل]]) تشکیل میشود؛ | # صورت [[باطنی]] [[انسان]] از قوای [[باطنی]] او ([[غضب]]، [[شهوت]] و [[عقل]]) تشکیل میشود؛ | ||
#هر [[قوه]] [[باطنی]] که عضوی از صورت [[باطنی]] [[انسان]] است دارای سه حالت [[اعتدال]] [[افراط]] و [[تفریط]] است؛ | # هر [[قوه]] [[باطنی]] که عضوی از صورت [[باطنی]] [[انسان]] است دارای سه حالت [[اعتدال]] [[افراط]] و [[تفریط]] است؛ | ||
#حالت [[اعتدال]] قوای نفس که [[بهترین]] حالت [[انسان]] است از اشراف [[قوه]] [[عقل]] بر قوای دیگر حاصل میشود. | # حالت [[اعتدال]] قوای نفس که [[بهترین]] حالت [[انسان]] است از اشراف [[قوه]] [[عقل]] بر قوای دیگر حاصل میشود. | ||
*در شیوه [[فلسفی]]، [[اخلاق]] به منزله طب [[روحانی]]، [[افراط]] و [[تفریط]] قوا، عامل بیماریهای [[نفسانی]] و رذیلتها به عنوان بیماریهای [[روح]] تلقی میشوند. [[اعتدال]] قوا [[سلامت روح]] [[آدمی]] است که با وجود ملکات فاضله شناخته میشود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۲-۶۳.</ref>. | * در شیوه [[فلسفی]]، [[اخلاق]] به منزله طب [[روحانی]]، [[افراط]] و [[تفریط]] قوا، عامل بیماریهای [[نفسانی]] و رذیلتها به عنوان بیماریهای [[روح]] تلقی میشوند. [[اعتدال]] قوا [[سلامت روح]] [[آدمی]] است که با وجود ملکات فاضله شناخته میشود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۲-۶۳.</ref>. | ||
====کاستیهای مشرب [[عقلی]]==== | ==== کاستیهای مشرب [[عقلی]] ==== | ||
* [[اخلاق]] [[فلسفی]] در مقایسه با [[اخلاق]] [[نقلی]] ساختارمندتر است و با [[رذیلتهای نفسانی]] مواجههای سازمان یافته تصویر کرده؛ چنان که پیش از برخورد با ملکات [[رذیله]] به [[معرفت نفس]] و قوای نفس میپردازد، [[فضیلتها]] و رذیلتها را طبقهبندی میکند و راه کسب هر [[فضیلت]] و درمان هر [[رذیله]] را با معیار [[علمی]] نشان میدهد. با این همه، [[کاستیها]] و کمبودهایی دارد که ما برخی از آنها را نام میبریم: | * [[اخلاق]] [[فلسفی]] در مقایسه با [[اخلاق]] [[نقلی]] ساختارمندتر است و با [[رذیلتهای نفسانی]] مواجههای سازمان یافته تصویر کرده؛ چنان که پیش از برخورد با ملکات [[رذیله]] به [[معرفت نفس]] و قوای نفس میپردازد، [[فضیلتها]] و رذیلتها را طبقهبندی میکند و راه کسب هر [[فضیلت]] و درمان هر [[رذیله]] را با معیار [[علمی]] نشان میدهد. با این همه، [[کاستیها]] و کمبودهایی دارد که ما برخی از آنها را نام میبریم: | ||
# [[اخلاق]] [[فلسفی]] برای عموم [[مردم]] کارآمد نیست و تنها برای [[دانش]] آموختگان مکتبهای [[فلسفی]] مفهوم و مفید است، به همین [[دلیل]] هرگز از محافل [[علمی]] خارج نشده و در سطح [[جامعه اسلامی]] و مخاطبان عام انتشار پیدا نکرده است. | # [[اخلاق]] [[فلسفی]] برای عموم [[مردم]] کارآمد نیست و تنها برای [[دانش]] آموختگان مکتبهای [[فلسفی]] مفهوم و مفید است، به همین [[دلیل]] هرگز از محافل [[علمی]] خارج نشده و در سطح [[جامعه اسلامی]] و مخاطبان عام انتشار پیدا نکرده است. | ||
# [[اخلاق]] [[فلسفی]]، چون از آثار یونانی متأثر است، با آموزههای [[شرعی]] و [[حکم]] و حیانی عجین نیست و از رابطه [[انسان]] و [[خدا]] سخنی ندارد و به همین [[دلیل]] فاقد دستورالعملهای تأثیرگذار است، در [[دلها]] [[نفوذ]] نمیکند و گیرایی لازم را ندارد. | # [[اخلاق]] [[فلسفی]]، چون از آثار یونانی متأثر است، با آموزههای [[شرعی]] و [[حکم]] و حیانی عجین نیست و از رابطه [[انسان]] و [[خدا]] سخنی ندارد و به همین [[دلیل]] فاقد دستورالعملهای تأثیرگذار است، در [[دلها]] [[نفوذ]] نمیکند و گیرایی لازم را ندارد. | ||
#در این [[مکتب]] [[اخلاقی]]، [[تخلق]] به [[اخلاق]] و کسب ملکات جز در حد توصیه و پیشنهاد هیچ [[نظم]] و ترتیب خاصی ندارد. کسب هیچ فضیلتی بر دیگری مقدم نیست و برای [[مبارزه]] با رذیلهای، دفع رذیلة دیگر شرط نشده و برای پیرایش و آرایش نفس به سجای خوب و بد، آغاز و انتهایی وجود ندارد. در این مشرب، [[روح انسان]] مسافری نیست که به طور طبیعی و در یک ترتیب منطقی در هر منزل چیزی مییابد، بلکه همانند خانهای فرض شده که باید با تعدادی [[زیور]] و [[زینت]] مزین شود و تفاوتی ندارد که کدام یک را زودتر و کدام یک را دیرتر بر در و دیوار آن بیفزاییم؛ به همین [[دلیل]] میتوان گفت مشرب [[فلسفی]] [[اخلاق]]، ساکن است و [[پویایی]] ندارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۳-۶۴.</ref>. | # در این [[مکتب]] [[اخلاقی]]، [[تخلق]] به [[اخلاق]] و کسب ملکات جز در حد توصیه و پیشنهاد هیچ [[نظم]] و ترتیب خاصی ندارد. کسب هیچ فضیلتی بر دیگری مقدم نیست و برای [[مبارزه]] با رذیلهای، دفع رذیلة دیگر شرط نشده و برای پیرایش و آرایش نفس به سجای خوب و بد، آغاز و انتهایی وجود ندارد. در این مشرب، [[روح انسان]] مسافری نیست که به طور طبیعی و در یک ترتیب منطقی در هر منزل چیزی مییابد، بلکه همانند خانهای فرض شده که باید با تعدادی [[زیور]] و [[زینت]] مزین شود و تفاوتی ندارد که کدام یک را زودتر و کدام یک را دیرتر بر در و دیوار آن بیفزاییم؛ به همین [[دلیل]] میتوان گفت مشرب [[فلسفی]] [[اخلاق]]، ساکن است و [[پویایی]] ندارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۳-۶۴.</ref>. | ||
===روش [[عرفانی]]=== | === روش [[عرفانی]] === | ||
*سومین رویکرد به [[اخلاق]] در [[تاریخ]] تدوین [[علم اخلاق اسلامی]]، [[شیوه]] [[عرفانی]] و سبک صوفیانه است. | * سومین رویکرد به [[اخلاق]] در [[تاریخ]] تدوین [[علم اخلاق اسلامی]]، [[شیوه]] [[عرفانی]] و سبک صوفیانه است. | ||
*بیشتر کتب [[اخلاقی]] به جامانده از عرفا به این شیوه تدوین شده است. اوصاف الاشراف، تألیف [[خواجه نصیرالدین طوسی]]؛ [[قوت القلوب]]، تألیف [[ابوطالب مکی]]، رسالة [[سیر و سلوک]] منسوب به [[سید بحرالعلوم]]؛ رساله قشیریه تألیف [[ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری]] و اللمع تألیف [[ابونصر سراج طوسی]] از این قبیل است. | * بیشتر کتب [[اخلاقی]] به جامانده از عرفا به این شیوه تدوین شده است. اوصاف الاشراف، تألیف [[خواجه نصیرالدین طوسی]]؛ [[قوت القلوب]]، تألیف [[ابوطالب مکی]]، رسالة [[سیر و سلوک]] منسوب به [[سید بحرالعلوم]]؛ رساله قشیریه تألیف [[ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری]] و اللمع تألیف [[ابونصر سراج طوسی]] از این قبیل است. | ||
*در روش [[عرفانی]]، [[آدمی]] موجودی متحرک تلقی میشود که مبدأ و منتهایی دارد و در بین این دو نقطه باید منازلی را طی کند که بدون گذر از یکی به دیگری نمیرسد؛ بنابراین، برخلاف روش [[فلسفی]]، [[فضیلتها]] را مترتب بر یکدیگر و به دست آوردن آنها را تنها از راه یک برنامه حساب شده میسر نمیداند. | * در روش [[عرفانی]]، [[آدمی]] موجودی متحرک تلقی میشود که مبدأ و منتهایی دارد و در بین این دو نقطه باید منازلی را طی کند که بدون گذر از یکی به دیگری نمیرسد؛ بنابراین، برخلاف روش [[فلسفی]]، [[فضیلتها]] را مترتب بر یکدیگر و به دست آوردن آنها را تنها از راه یک برنامه حساب شده میسر نمیداند. | ||
====نقاط قوت روش [[عرفانی]]==== | ==== نقاط قوت روش [[عرفانی]] ==== | ||
*نقطه قوت این روش نسبت به روشهای دیگر دو چیز است: | * نقطه قوت این روش نسبت به روشهای دیگر دو چیز است: | ||
#'''حضور پررنگ [[خدا]]:''' [[انسان]] در این روش برای [[نزدیکی به خدا]]، به دنبال [[فضیلتها]] میرود و چون رذیلتها را موجب دوری از [[پروردگار]] میداند، از آنها میگریزد؛ بنابراین، در هر حرکت تحصیلی یا تهذیبی فاصله [[انسان]] با [[خدا]] سنجیده میشود و هم از این رو در تمام مراحل این برنامه، [[خدا]] حضور دارد. | # '''حضور پررنگ [[خدا]]:''' [[انسان]] در این روش برای [[نزدیکی به خدا]]، به دنبال [[فضیلتها]] میرود و چون رذیلتها را موجب دوری از [[پروردگار]] میداند، از آنها میگریزد؛ بنابراین، در هر حرکت تحصیلی یا تهذیبی فاصله [[انسان]] با [[خدا]] سنجیده میشود و هم از این رو در تمام مراحل این برنامه، [[خدا]] حضور دارد. | ||
#'''[[پویایی]] و تحرک:''' گفتیم که این روش برای [[انسان]]، حرکت قائل است، او را در راه میداند و در راه او منازلی تصویر میکند؛ پس [[انسان]] همیشه در حال حرکت است و هر فضیلتی را طی یک سلسله فعالیتهای کنشی به دست میآورد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۴-۶۵.</ref>. | # '''[[پویایی]] و تحرک:''' گفتیم که این روش برای [[انسان]]، حرکت قائل است، او را در راه میداند و در راه او منازلی تصویر میکند؛ پس [[انسان]] همیشه در حال حرکت است و هر فضیلتی را طی یک سلسله فعالیتهای کنشی به دست میآورد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۴-۶۵.</ref>. | ||
===روش مزجی=== | === روش مزجی === | ||
*چهارمین رویکرد به مقوله [[اخلاق]]، رویکرد مزجی یا تلفیقی است. در این رویکرد از آموزههای هر وسیلهای که در تنبه، [[آگاهی]] و حرکت [[انسان]] مؤثر باشد، بهرهبرداری میشود. بهرهوری [[دینی]]، به کارگرفتن [[استدلال عقلی]] و [[فلسفی]] و پیشنهاد، [[اخلاق]] [[سلوک]]، هم عارفانه شکل، [[فلسفی]] عناصری دارد است و هم که شکل با هم [[دینی]] روش. در مزجی [[علم اخلاق]] را پدید آوردهاند. در این روش نقطه [[اعتدال]] و این [[مکتب]]، [[انسان]] به طبع خود دارای [[فضیلت]] است، ولی برای رسیدن به حد وسط که [[شکوفایی]] [[فضیلت]] است، باید به [[توفیق]] الاهی چشم داشته در باشد | * چهارمین رویکرد به مقوله [[اخلاق]]، رویکرد مزجی یا تلفیقی است. در این رویکرد از آموزههای هر وسیلهای که در تنبه، [[آگاهی]] و حرکت [[انسان]] مؤثر باشد، بهرهبرداری میشود. بهرهوری [[دینی]]، به کارگرفتن [[استدلال عقلی]] و [[فلسفی]] و پیشنهاد، [[اخلاق]] [[سلوک]]، هم عارفانه شکل، [[فلسفی]] عناصری دارد است و هم که شکل با هم [[دینی]] روش. در مزجی [[علم اخلاق]] را پدید آوردهاند. در این روش نقطه [[اعتدال]] و این [[مکتب]]، [[انسان]] به طبع خود دارای [[فضیلت]] است، ولی برای رسیدن به حد وسط که [[شکوفایی]] [[فضیلت]] است، باید به [[توفیق]] الاهی چشم داشته در باشد کتاب؛ هایی بنابراین که بر به [[اطاعت]] این شیوه [[اوامر]] نگاشته الاهی شده و اجتناب از [[معاصی]]، تأکید فراوان میشود. به همین [[دلیل]] است، با دو بخش جدید مواجه میشویم. | ||
#بخش عبادتها برای تنظیم رابطه [[انسان]] با [[خدا]] در [[رفتار]]؛ | # بخش عبادتها برای تنظیم رابطه [[انسان]] با [[خدا]] در [[رفتار]]؛ | ||
#بخش عادات، برای تنظیم رابطه [[رفتاری]] با غیر [[خدا]]؛ | # بخش عادات، برای تنظیم رابطه [[رفتاری]] با غیر [[خدا]]؛ | ||
*از کتابهایی که به این شیوه نگاشته شده، میتوان، [[احیاء]] [[علوم]] الدین و کیمیای [[سعادت]] تألیف [[امام]] [[ابوحامد غزالی]]، را نام برد که اولین آن دو [[شهرت]] جهانی دارد و دومین، خلاصهای است از آن، که به [[نثر]] دلکش برای [[فارسی]] [[تدارک]] دیده شده است. | * از کتابهایی که به این شیوه نگاشته شده، میتوان، [[احیاء]] [[علوم]] الدین و کیمیای [[سعادت]] تألیف [[امام]] [[ابوحامد غزالی]]، را نام برد که اولین آن دو [[شهرت]] جهانی دارد و دومین، خلاصهای است از آن، که به [[نثر]] دلکش برای [[فارسی]] [[تدارک]] دیده شده است. | ||
*پس از آن دو کتاب دیگر [[محجة البیضاء]] فی [[تهذیب]] الاحیاء و الحقایق تألیف [[محمد بن مرتضی]] مشهور به [[فیض کاشانی]] که اولی را برای پاکسازی [[احیاء]] العلوم غزالی از آنچه خود بر آن [[عیب]] میگرفت، نگاشته است. | * پس از آن دو کتاب دیگر [[محجة البیضاء]] فی [[تهذیب]] الاحیاء و الحقایق تألیف [[محمد بن مرتضی]] مشهور به [[فیض کاشانی]] که اولی را برای پاکسازی [[احیاء]] العلوم غزالی از آنچه خود بر آن [[عیب]] میگرفت، نگاشته است. | ||
*اوج کمال این روش را میتوان در [[کتاب]] [[ارزشمند]] جامع السعادات تألیف یافت. | * اوج کمال این روش را میتوان در [[کتاب]] [[ارزشمند]] جامع السعادات تألیف یافت. | ||
*در این اثر، [[محقق نراقی]] با اسلوبی [[بدیع]]، میان [[عقل]] و [[نقل]] و نظر و عمل، [[الفت]] برقرار کرده و کوشیده است تا با رعایت جانب [[اعتدال]]، از [[فلسفه]]، [[عرفان]] و [[شریعت]] در [[تبیین]] [[اخلاق]] [[اسلامی]] بهره گیرد. در این راستا، او گوی [[سبقت]] را از دیگران ربوده و مرد حله جدیدی در [[علم اخلاق]] [[اسلامی]] و هریک پدید از آورده است. [[محقق نراقی]] در آغاز درباره [[نفس انسان]] و قوا و [[غرایز]] او سخن میگوید و هر یک از [[فضیلتهای اخلاقی]] را به یکی از قوای نفس نسبت میدهد و هریک از [[رذیلتهای اخلاقی]] را به غریزهای مربوط میکند؛ آنگاه به شناساندن هریک از [[فضیلتها]] و [[رذیلتهای اخلاقی]] میپردازد و با استفاده از [[آیات]] و [[روایات]] و [[تعالیم]] [[اخلاقی]] [[اسلام]]، آنها را [[تبیین]] و راههای کسب هر [[فضیلت]] و درمان هر [[رذیلت]] را به شیوهای حکیمانه و به سبکی صناعی بیان میکند و در مطاوی مباحث به مناسبت [[موعظه]] و [[نصیحت]] میکند<ref>ر.ک: کتاب نقد، ش۳۰، ص۱۵۵-۱۷۰.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۵-۶۶.</ref>. | * در این اثر، [[محقق نراقی]] با اسلوبی [[بدیع]]، میان [[عقل]] و [[نقل]] و نظر و عمل، [[الفت]] برقرار کرده و کوشیده است تا با رعایت جانب [[اعتدال]]، از [[فلسفه]]، [[عرفان]] و [[شریعت]] در [[تبیین]] [[اخلاق]] [[اسلامی]] بهره گیرد. در این راستا، او گوی [[سبقت]] را از دیگران ربوده و مرد حله جدیدی در [[علم اخلاق]] [[اسلامی]] و هریک پدید از آورده است. [[محقق نراقی]] در آغاز درباره [[نفس انسان]] و قوا و [[غرایز]] او سخن میگوید و هر یک از [[فضیلتهای اخلاقی]] را به یکی از قوای نفس نسبت میدهد و هریک از [[رذیلتهای اخلاقی]] را به غریزهای مربوط میکند؛ آنگاه به شناساندن هریک از [[فضیلتها]] و [[رذیلتهای اخلاقی]] میپردازد و با استفاده از [[آیات]] و [[روایات]] و [[تعالیم]] [[اخلاقی]] [[اسلام]]، آنها را [[تبیین]] و راههای کسب هر [[فضیلت]] و درمان هر [[رذیلت]] را به شیوهای حکیمانه و به سبکی صناعی بیان میکند و در مطاوی مباحث به مناسبت [[موعظه]] و [[نصیحت]] میکند<ref>ر. ک: کتاب نقد، ش۳۰، ص۱۵۵-۱۷۰.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۵-۶۶.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |