دنیا در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
واژه [[دنیا]] صفت تفصیلی مؤنث بر وزن فُعلی است. برخی لغتشناسان آن را از ریشه "د ن و" به معنای نزدیکتر بودن نسبت به [[جهان آخرت]] و مرحله نخست [[زندگی]] میدانند و برخی دیگر آن را از ریشه "د ن ء" به معنای [[پستتر]] نسبت به جهان آخرت دانستهاند، یعنی نوعی ارزشگذاری رتبی به آن دادهاند. | واژه [[دنیا]] صفت تفصیلی مؤنث بر وزن فُعلی است. برخی لغتشناسان آن را از ریشه "د ن و" به معنای نزدیکتر بودن نسبت به [[جهان آخرت]] و مرحله نخست [[زندگی]] میدانند و برخی دیگر آن را از ریشه "د ن ء" به معنای [[پستتر]] نسبت به جهان آخرت دانستهاند، یعنی نوعی ارزشگذاری رتبی به آن دادهاند. | ||
در [[فرهنگ اسلامی]] دنیا بیشتر به معنای دوره زندگی هر [[انسان]] تا پیش از [[مرگ]] به کار رفته که محدود میباشد و به ندرت به معنای [[جهان مادی]] و [[کیهان]] آمده است. دنیا مزرعه [[آخرت]] (الدنیا مزرعة الآخرة) و محل [[سعی]] و کوشش است و آنچه در آخرت نصیب انسان میشود جز دستاورد تلاش دنیا نیست؛ {{متن قرآن|وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى}}<ref>«و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود» سوره نجم، آیه ۳۹.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۱۹.</ref> | در [[فرهنگ اسلامی]] دنیا بیشتر به معنای دوره زندگی هر [[انسان]] تا پیش از [[مرگ]] به کار رفته که محدود میباشد و به ندرت به معنای [[جهان مادی]] و [[کیهان]] آمده است. دنیا مزرعه [[آخرت]] (الدنیا مزرعة الآخرة) و محل [[سعی]] و کوشش است و آنچه در آخرت نصیب انسان میشود جز دستاورد تلاش دنیا نیست؛ {{متن قرآن|وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى}}<ref>«و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود» سوره نجم، آیه ۳۹.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۱۹.</ref> | ||
==زودگذر بودن دنیا== | == زودگذر بودن دنیا == | ||
بیشترین بخش متون [[روایی]] راجع به دنیا به زودگذری و فنای آن اختصاص دارد. [[امام سجاد]]{{ع}} دنیا را زودگذر<ref>نیایش نهم.</ref> و [[نیرنگباز]] و [[فریبنده]]<ref>نیایش بیستوهفتم.</ref> معرفی میکند که به دادههای آن نباید دلخوش بود و منع آن نباید باعث [[اندوه]] باشد<ref>نیایش بیستویکم.</ref>. از این رو عرض میکند: ای [[خداوند]]... مرا [[توفیق]] ده که هر چه به من مقدر نمودهای، خواه مرا سودمند افتد یا زیانمند به آسانی بپذیرم و به هر چه مرا دادهای یا از من گرفتهای [[خرسند]] گردان<ref>نیایش چهاردهم.</ref>. از آنجا که این دنیای زودگذر نقشدهنده سرانجام انسان است [[امام]]{{ع}} [[مردم]] را چنین متوجه گذران دنیا میکند: هر یک از [[آدمیان]] را عمری معین مقرر کرد و مدتی محدود که با گامهای روزها و سالهایش میپیماید تا آنگاه که بر سر آرَدَش، آن سان که چون آخرین گامها را بردارد و پیمانه عمرش لبریز شود، او را فرا گیرد: یا به [[ثواب]] فراوانش بنوازد، یا به ورطه عقابی خوفناکش اندازد<ref>نیایش یکم.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۱۹.</ref> | بیشترین بخش متون [[روایی]] راجع به دنیا به زودگذری و فنای آن اختصاص دارد. [[امام سجاد]] {{ع}} دنیا را زودگذر<ref>نیایش نهم.</ref> و [[نیرنگباز]] و [[فریبنده]]<ref>نیایش بیستوهفتم.</ref> معرفی میکند که به دادههای آن نباید دلخوش بود و منع آن نباید باعث [[اندوه]] باشد<ref>نیایش بیستویکم.</ref>. از این رو عرض میکند: ای [[خداوند]]... مرا [[توفیق]] ده که هر چه به من مقدر نمودهای، خواه مرا سودمند افتد یا زیانمند به آسانی بپذیرم و به هر چه مرا دادهای یا از من گرفتهای [[خرسند]] گردان<ref>نیایش چهاردهم.</ref>. از آنجا که این دنیای زودگذر نقشدهنده سرانجام انسان است [[امام]] {{ع}} [[مردم]] را چنین متوجه گذران دنیا میکند: هر یک از [[آدمیان]] را عمری معین مقرر کرد و مدتی محدود که با گامهای روزها و سالهایش میپیماید تا آنگاه که بر سر آرَدَش، آن سان که چون آخرین گامها را بردارد و پیمانه عمرش لبریز شود، او را فرا گیرد: یا به [[ثواب]] فراوانش بنوازد، یا به ورطه عقابی خوفناکش اندازد<ref>نیایش یکم.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۱۹.</ref> | ||
==دنیا [[زمان]] عمل و [[تجارت]]== | == دنیا [[زمان]] عمل و [[تجارت]] == | ||
انسان [[سرنوشت]] [[ابدی]] و [[سعادت]] یا [[شقاوت]] خود را در طول همین مدت محدود [[زندگی دنیا]]، با دست خود رقم میزند و [[تعیین]] میکند. این [[دنیا]] میدان عمل کردن برای گرفتن [[جزا]] در [[آخرت]] است<ref>نیایش دوازدهم.</ref>. [[امام]]{{ع}} عرض میکند: «بار خدایا... رازهای دلهای ما را و جنبشهای اندامهای ما را چنان گردان که موجب [[ثواب]] تو باشد تا حسنهای که سزاوار [[پاداش نیک]] توست از دست نشود و وسیلهای که موجب [[کیفر]] بد توست بر جای نماند»<ref>نیایش نهم.</ref>. | انسان [[سرنوشت]] [[ابدی]] و [[سعادت]] یا [[شقاوت]] خود را در طول همین مدت محدود [[زندگی دنیا]]، با دست خود رقم میزند و [[تعیین]] میکند. این [[دنیا]] میدان عمل کردن برای گرفتن [[جزا]] در [[آخرت]] است<ref>نیایش دوازدهم.</ref>. [[امام]] {{ع}} عرض میکند: «بار خدایا... رازهای دلهای ما را و جنبشهای اندامهای ما را چنان گردان که موجب [[ثواب]] تو باشد تا حسنهای که سزاوار [[پاداش نیک]] توست از دست نشود و وسیلهای که موجب [[کیفر]] بد توست بر جای نماند»<ref>نیایش نهم.</ref>. | ||
امام{{ع}} دنیا را تجارتخانهای برای کسب سود [[اخروی]]<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref> میداند که باید به عنوان وسیلهای برای رسیدن به [[رستگاری]] جاودان اخروی از آن بهره برد. و ازخداوند میخواهد: «خدایا! آنچه را از خواسته [[دنیوی]] من ساختهای و در این [[جهان]] به من [[عطا]] کردهای وسیلهای ساز برای رسیدن من به آستان عزّ خود و [[پیوستن]] من به [[مقام قرب]] خود و دست یافتن من به [[بهشت]] جاوید خود»<ref>نیایش سیام.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۱۹.</ref> | امام {{ع}} دنیا را تجارتخانهای برای کسب سود [[اخروی]]<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref> میداند که باید به عنوان وسیلهای برای رسیدن به [[رستگاری]] جاودان اخروی از آن بهره برد. و ازخداوند میخواهد: «خدایا! آنچه را از خواسته [[دنیوی]] من ساختهای و در این [[جهان]] به من [[عطا]] کردهای وسیلهای ساز برای رسیدن من به آستان عزّ خود و [[پیوستن]] من به [[مقام قرب]] خود و دست یافتن من به [[بهشت]] جاوید خود»<ref>نیایش سیام.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۱۹.</ref> | ||
==دنیا محل [[امتحان]]== | == دنیا محل [[امتحان]] == | ||
دنیا و حوادث آن و آنچه از [[خوبیها]] و [[بدیها]] به [[انسان]] داده شده همه به منظور امتحان [[بندگان]] است که برای [[موفقیت]] در آن امتحانها از [[یاری]] [[خداوند]] [[بینیاز]] نیستیم. امام{{ع}} چنین دست نیاز به درگاه [[خدا]] دراز میکند: «دستم را بگیر تا چون افتادگان نیفتم و چون گمگشتگان نهراسم و چون فریبخوردگان نلغزم»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref> «خداوندا چون میان دونقصان، یکی در [[دین]] و یکی در دنیا، قرار گرفتیم نقصان را در آن قرار ده که زودگذر [دنیا] است و [[توبه]] را در آن قرار ده که بقایش بیشتر است؛ و چون آهنگ دو کار کردیم که یکی تو را [[خشنود]] میسازد و دیگری تو را به [[خشم]] میآورد، ما را بدان سوی که سبب [[خشنودی]] توست روانه ساز و [[عزم]] ما را در آنچه سبب خشم توست [[سست]] نمای»<ref>نیایش نهم.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۰.</ref> | دنیا و حوادث آن و آنچه از [[خوبیها]] و [[بدیها]] به [[انسان]] داده شده همه به منظور امتحان [[بندگان]] است که برای [[موفقیت]] در آن امتحانها از [[یاری]] [[خداوند]] [[بینیاز]] نیستیم. امام {{ع}} چنین دست نیاز به درگاه [[خدا]] دراز میکند: «دستم را بگیر تا چون افتادگان نیفتم و چون گمگشتگان نهراسم و چون فریبخوردگان نلغزم»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref> «خداوندا چون میان دونقصان، یکی در [[دین]] و یکی در دنیا، قرار گرفتیم نقصان را در آن قرار ده که زودگذر [دنیا] است و [[توبه]] را در آن قرار ده که بقایش بیشتر است؛ و چون آهنگ دو کار کردیم که یکی تو را [[خشنود]] میسازد و دیگری تو را به [[خشم]] میآورد، ما را بدان سوی که سبب [[خشنودی]] توست روانه ساز و [[عزم]] ما را در آنچه سبب خشم توست [[سست]] نمای»<ref>نیایش نهم.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۰.</ref> | ||
==دنیای [[ممدوح]] و دنیای مذموم== | == دنیای [[ممدوح]] و دنیای مذموم == | ||
دو دلالت ناسازگار مفهوم دنیا (ممدوح و مذموم) بر اساس دیدگاه آخرتشناسانه و [[انکار]] یا [[اعتقاد]] به [[حسابرسی]] ترسیم میشود. دنیای ممدوح [[دنیایی]] است که موجب [[طاعت]] و [[قرب]] و [[بندگی]] [[انسان]] و تحصیل [[فوز]] و [[رستگاری]] اُخروی میشود. دنیای مذموم [[دنیایی]] است که انسان را از [[طاعت خدا]] و [[دوستی]] او و تحصیل [[آخرت]] و رستگاری باز میدارد. چنین فهمی از [[دنیا]] موجب [[غفلت]] انسان از فناپذیری دنیا و [[حسابرسی]] آخرت میشود و هستی او را [[فاسد]] میکند. چنین دنیایی در [[احادیث]] [[زندان]] [[مؤمن]] است و [[دوست داشتن]] آن ریشه هر [[خطا]] و [[گناه]] و موجب کوردلی است. | دو دلالت ناسازگار مفهوم دنیا (ممدوح و مذموم) بر اساس دیدگاه آخرتشناسانه و [[انکار]] یا [[اعتقاد]] به [[حسابرسی]] ترسیم میشود. دنیای ممدوح [[دنیایی]] است که موجب [[طاعت]] و [[قرب]] و [[بندگی]] [[انسان]] و تحصیل [[فوز]] و [[رستگاری]] اُخروی میشود. دنیای مذموم [[دنیایی]] است که انسان را از [[طاعت خدا]] و [[دوستی]] او و تحصیل [[آخرت]] و رستگاری باز میدارد. چنین فهمی از [[دنیا]] موجب [[غفلت]] انسان از فناپذیری دنیا و [[حسابرسی]] آخرت میشود و هستی او را [[فاسد]] میکند. چنین دنیایی در [[احادیث]] [[زندان]] [[مؤمن]] است و [[دوست داشتن]] آن ریشه هر [[خطا]] و [[گناه]] و موجب کوردلی است. | ||
[[امام]]{{ع}} از [[خداوند]] میخواهد [[محبت]] این دنیا را از دلش بیرون کند: «خداوندا بر کن از [[دل]] من محبت این [[جهان]] سِفله را که [[راه]] مرا از دست یافتن به خیراتی که در نزد توست میبندد و چون خواهم به سوی تو آیم سدّ راه من میشود و مرا از [[تقرب]] به درگاه تو [[غافل]] میگرداند»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | [[امام]] {{ع}} از [[خداوند]] میخواهد [[محبت]] این دنیا را از دلش بیرون کند: «خداوندا بر کن از [[دل]] من محبت این [[جهان]] سِفله را که [[راه]] مرا از دست یافتن به خیراتی که در نزد توست میبندد و چون خواهم به سوی تو آیم سدّ راه من میشود و مرا از [[تقرب]] به درگاه تو [[غافل]] میگرداند»<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. | ||
نقطه مقابل [[حبّ دنیا]] [[زهد]] است. زهد یعنی بیرغبتی به متاع ناچیز دنیا و شیفته جلوههای [[فریبنده]] آن نشدن. از این رو [[امام سجاد]]{{ع}} از [[خدا]] میخواهد که نیازش را از دنیا ببُرد<ref>نیایش پنجاهوچهارم.</ref> و [[روحیه]] زهد را در دنیا بر وی غالب گرداند<ref>نیایش بیستودوم.</ref>. نه اینکه به طور کلی از دنیا رها گردد، بلکه کسب [[مال]] [[حلال]] به [[هدف]] [[آسایش]] فرزند و عیال و [[پویایی]] و [[بالندگی]] [[جامعه انسانی]] از [[عبادات]] بزرگ است که منافاتی با زهد ندارد.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۰.</ref> | نقطه مقابل [[حبّ دنیا]] [[زهد]] است. زهد یعنی بیرغبتی به متاع ناچیز دنیا و شیفته جلوههای [[فریبنده]] آن نشدن. از این رو [[امام سجاد]] {{ع}} از [[خدا]] میخواهد که نیازش را از دنیا ببُرد<ref>نیایش پنجاهوچهارم.</ref> و [[روحیه]] زهد را در دنیا بر وی غالب گرداند<ref>نیایش بیستودوم.</ref>. نه اینکه به طور کلی از دنیا رها گردد، بلکه کسب [[مال]] [[حلال]] به [[هدف]] [[آسایش]] فرزند و عیال و [[پویایی]] و [[بالندگی]] [[جامعه انسانی]] از [[عبادات]] بزرگ است که منافاتی با زهد ندارد.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۰.</ref> | ||
==خیر دنیا و آخرت== | == خیر دنیا و آخرت == | ||
خواستن توأم دنیا و آخرت بهتر از اکتفا کردن به یکی از آنهاست. بلندهمتترین [[مردم]] فرد مؤمنی است که به امر دنیا و آخرتش توجه و اهتمام دارد؛ لذا امام{{ع}} در جای جای دعاهای خود خیر دنیا و آخرت را مسئلت میکند<ref>نیایش بیستم.</ref> و از خداوند میخواهد که از خیر دنیا و آخرت [[محروم]] نگردد<ref>نیایش بیستم.</ref>. هم از نعمتهای این جهان عاجل و گذرا برخوردار شوند و هم در آن جهان به [[سعادت]] آجل برسند<ref>نیایش ششم.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۰.</ref> | خواستن توأم دنیا و آخرت بهتر از اکتفا کردن به یکی از آنهاست. بلندهمتترین [[مردم]] فرد مؤمنی است که به امر دنیا و آخرتش توجه و اهتمام دارد؛ لذا امام {{ع}} در جای جای دعاهای خود خیر دنیا و آخرت را مسئلت میکند<ref>نیایش بیستم.</ref> و از خداوند میخواهد که از خیر دنیا و آخرت [[محروم]] نگردد<ref>نیایش بیستم.</ref>. هم از نعمتهای این جهان عاجل و گذرا برخوردار شوند و هم در آن جهان به [[سعادت]] آجل برسند<ref>نیایش ششم.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۰.</ref> | ||
==توشه [[تقوا]] در دنیا== | == توشه [[تقوا]] در دنیا == | ||
[[قرآن کریم]] [[بهترین]] زاد و توشه برای آخرت را که در دنیا باید کسب کنیم، [[تقوای الهی]]<ref>{{متن قرآن|...فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ}} «...و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۷.</ref> معرفی میکند. هماهنگ و همسو با [[کلام خدا]]، [[امام سجاد]]{{ع}} نیز از [[خدا]] چنین درخواست میکند: {{متن حدیث|وَ اجْعَلْ تَقْوَاكَ مِنَ الدُّنْيَا زَادِي}}؛ «ای [[خداوند]] چنان کن که در این [[جهان]] [[پرهیزگاری]] رهتوشه من باشد»<ref>نیایش بیستویکم.</ref>.<ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، دارالاحیا التراث العربی، ۱۴۳؛ تفسیر و شرح صحیفه سجادیه، حسین انصاریان، قم، دارالعرفان؛ دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۵؛ دایرةالمعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی، بهاءالدین خرمشاهی، کامران فانی، نشر شهید محبی، ۱۳۷۸؛ ریاضالسالکین السید علی خان، مکتب النشر الاسلامی، الطبعة الاولی؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامی، تهران، ۱۳۷۶؛ قرآن کریم؛... مجمعالبحرین، فخرالدین طریحی، کتاب فروشی مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۱.</ref> | [[قرآن کریم]] [[بهترین]] زاد و توشه برای آخرت را که در دنیا باید کسب کنیم، [[تقوای الهی]]<ref>{{متن قرآن|...فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ}} «...و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۷.</ref> معرفی میکند. هماهنگ و همسو با [[کلام خدا]]، [[امام سجاد]] {{ع}} نیز از [[خدا]] چنین درخواست میکند: {{متن حدیث|وَ اجْعَلْ تَقْوَاكَ مِنَ الدُّنْيَا زَادِي}}؛ «ای [[خداوند]] چنان کن که در این [[جهان]] [[پرهیزگاری]] رهتوشه من باشد»<ref>نیایش بیستویکم.</ref>.<ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، بیروت، دارالاحیا التراث العربی، ۱۴۳؛ تفسیر و شرح صحیفه سجادیه، حسین انصاریان، قم، دارالعرفان؛ دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۵؛ دایرةالمعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید جوادی، بهاءالدین خرمشاهی، کامران فانی، نشر شهید محبی، ۱۳۷۸؛ ریاضالسالکین السید علی خان، مکتب النشر الاسلامی، الطبعة الاولی؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران؛ قاموس قرآن، سیدعلیاکبر قرشی، دارالکتب الاسلامی، تهران، ۱۳۷۶؛ قرآن کریم؛... مجمعالبحرین، فخرالدین طریحی، کتاب فروشی مرتضوی، تهران، ۱۳۷۵.</ref>.<ref>[[امالبنین خالقیان|خالقیان، امالبنین]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «دنیا»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۲۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |