زندگی پیامبر خاتم در مدینه: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = پیامبر خاتم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = پیامبر خاتم (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = پیامبر خاتم| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = پیامبر خاتم (پرسش)}} | ||
==[[اسلام در مدینه]]== | == [[اسلام در مدینه]] == | ||
یثرب که بعدها "[[مدینة النبی]]" نام گرفت، در شمال [[مکه]] و ۴۵۰ کیلومتری آن قرار دارد. ساکنان این [[شهر]]، جمعیتی از [[یهودیان]] و دو [[قبیله]] به نامهای [[اوس و خزرج]] بودند که این دو قبیله با آمدن [[رسول خدا]]{{صل}} به آن شهر، "[[انصار]]" نام گرفتند. [[مردم]] یثرب بیشتر کشاورز و به پرورش [[نخل]] مشغول بودند. [[تجارت]] در آن دیار رواجی نداشت<ref>اهل مکه برخلاف ایشان، اهل تجارت بودند و اصحاب زرع و ضرع نبودند، یاقوت حموی، ج۴، ص۳۳۶.</ref>، درباره اسباب و عوامل [[انتخاب]] این شهر به عنوان محل هجرت رسول خدا{{صل}}، وجوهی گفته شده است. از جمله اینکه [[دعوت]] رسول خدا{{صل}} با شهر مکه [[پیوستگی]] تمام داشت. از اینرو، لازم بود مکانی برای هجرت انتخاب شود که نزدیک به مکه باشد تا [[حضرت]] و [[مسلمانان]] بتوانند اوضاع آن شهر را مورد نظر قرار دهند و هنگام [[لزوم]] بر آن فشار [[سیاسی]] یا [[اقتصادی]] وارد آورند. [[مدینه]] چنین موقعیتی داشت؛ زیرا در مسیر بازرگانی [[قریش]] قرار گرفته بود. ضمن آنکه این شهر، از نظر زراعی بسیار [[غنی]] بود و میتوانست در برابر فشارهای اقتصادی [[دشمنان]] دوام آورد. مهمتر از همه مه این بود که [[مردم مدینه]]، خود از رسول خدا{{صل}} برای هجرت به این شهر دعوت کردند و [[متعهد]] شدند از وی [[دفاع]] کنند. | یثرب که بعدها "[[مدینة النبی]]" نام گرفت، در شمال [[مکه]] و ۴۵۰ کیلومتری آن قرار دارد. ساکنان این [[شهر]]، جمعیتی از [[یهودیان]] و دو [[قبیله]] به نامهای [[اوس و خزرج]] بودند که این دو قبیله با آمدن [[رسول خدا]] {{صل}} به آن شهر، "[[انصار]]" نام گرفتند. [[مردم]] یثرب بیشتر کشاورز و به پرورش [[نخل]] مشغول بودند. [[تجارت]] در آن دیار رواجی نداشت<ref>اهل مکه برخلاف ایشان، اهل تجارت بودند و اصحاب زرع و ضرع نبودند، یاقوت حموی، ج۴، ص۳۳۶.</ref>، درباره اسباب و عوامل [[انتخاب]] این شهر به عنوان محل هجرت رسول خدا {{صل}}، وجوهی گفته شده است. از جمله اینکه [[دعوت]] رسول خدا {{صل}} با شهر مکه [[پیوستگی]] تمام داشت. از اینرو، لازم بود مکانی برای هجرت انتخاب شود که نزدیک به مکه باشد تا [[حضرت]] و [[مسلمانان]] بتوانند اوضاع آن شهر را مورد نظر قرار دهند و هنگام [[لزوم]] بر آن فشار [[سیاسی]] یا [[اقتصادی]] وارد آورند. [[مدینه]] چنین موقعیتی داشت؛ زیرا در مسیر بازرگانی [[قریش]] قرار گرفته بود. ضمن آنکه این شهر، از نظر زراعی بسیار [[غنی]] بود و میتوانست در برابر فشارهای اقتصادی [[دشمنان]] دوام آورد. مهمتر از همه مه این بود که [[مردم مدینه]]، خود از رسول خدا {{صل}} برای هجرت به این شهر دعوت کردند و [[متعهد]] شدند از وی [[دفاع]] کنند. | ||
با توجه به نکات یاد شده، حضرت مدینه را که جایگاه مناسبی برای هجرت ارزیابی میکرد. هجرت به محل استقرار دیگر [[قبایل عرب]] فایدهای نداشت؛ زیرا آنان [[قدرت]] دفاع از رسول خدا{{صل}} و مقابله با قریش را در خود نمیدیدند؛ چنان که تجربه هجرت به شهر [[طائف]] نیز با [[موفقیت]] همراه نبود. مناطق دوردستی چون [[ایران]]، [[روم]] و [[حبشه]]، جایگاه مناسبی برای هجرت نبود؛ زیرا افزون بر دوری این مناطق از مکه، دولتهایی در آن مستقر بود که مانع [[آزادی]] [[رسول خدا]]{{صل}} در فعالیتهای خویش میگشت. افزون بر این، [[پیوستن]] [[مسلمانان]] به دولتهایی که [[عرب]] نبودند، همه [[قبایل عرب]] را به دلیل [[نژادی]] و [[عصبیت]] [[عربی]]، در کنار مکیان قرار میداد<ref>جعفر مرتضی، الصحیح، ج۴، ص۱۶۰.</ref>. | با توجه به نکات یاد شده، حضرت مدینه را که جایگاه مناسبی برای هجرت ارزیابی میکرد. هجرت به محل استقرار دیگر [[قبایل عرب]] فایدهای نداشت؛ زیرا آنان [[قدرت]] دفاع از رسول خدا {{صل}} و مقابله با قریش را در خود نمیدیدند؛ چنان که تجربه هجرت به شهر [[طائف]] نیز با [[موفقیت]] همراه نبود. مناطق دوردستی چون [[ایران]]، [[روم]] و [[حبشه]]، جایگاه مناسبی برای هجرت نبود؛ زیرا افزون بر دوری این مناطق از مکه، دولتهایی در آن مستقر بود که مانع [[آزادی]] [[رسول خدا]] {{صل}} در فعالیتهای خویش میگشت. افزون بر این، [[پیوستن]] [[مسلمانان]] به دولتهایی که [[عرب]] نبودند، همه [[قبایل عرب]] را به دلیل [[نژادی]] و [[عصبیت]] [[عربی]]، در کنار مکیان قرار میداد<ref>جعفر مرتضی، الصحیح، ج۴، ص۱۶۰.</ref>. | ||
درباره [[علل]] [[گرایش]] یثربیان به [[اسلام]] و گسترش سریع این [[آیین]] در آن دیار، [[دلایل]] گوناگونی گفته شده است، از جمله اینکه یثربیان به دلیل برخورداری از [[زندگی]] متوسط و اشتغال به [[کشاورزی]]، تضادی میان [[منافع]] خود و اسلام نمیدیدند؛ برخلاف مکیان که در عرصه [[تجارت]]، [[ثروت اندوزی]]، [[رباخواری]] و اشرافیت، اسلام را با منافع خویش در تضاد جدی میدیدند. دیگر اینکه وضعیت [[بحرانی]] یثرب در این [[زمان]] و جنگهای درگرفته و دامنهدار میان [[اوس و خزرج]] که آخرین آنها [[جنگ]] "بُعاث" بود، زمینه را برای استقبال از رسول خدا{{صل}} آماده کرد و آن حضرت مورد استقبال رؤسای [[قبایل]] قرار گرفت. یثربیان با اطلاع از بشارتهای [[اهل کتاب]] بر [[ظهور]] [[پیامبری]] در آن دیار، و با [[آگاهی]] یافتن از [[شخصیت]] و [[دعوت پیامبر]]، چنین [[استنباط]] میکردند که تازه واردی بیطرف همچون رسول خدا{{صل}} آن هم با قدرتی مبتنی بر [[دین]]، برای اجرای نقش حکمی بیطرف، از هر یک از اهالی [[مدینه]] [[برتر]] خواهد بود و در موقعیت بهتری قرار خواهد داشت<ref>وات، ص۷۹.</ref>. | درباره [[علل]] [[گرایش]] یثربیان به [[اسلام]] و گسترش سریع این [[آیین]] در آن دیار، [[دلایل]] گوناگونی گفته شده است، از جمله اینکه یثربیان به دلیل برخورداری از [[زندگی]] متوسط و اشتغال به [[کشاورزی]]، تضادی میان [[منافع]] خود و اسلام نمیدیدند؛ برخلاف مکیان که در عرصه [[تجارت]]، [[ثروت اندوزی]]، [[رباخواری]] و اشرافیت، اسلام را با منافع خویش در تضاد جدی میدیدند. دیگر اینکه وضعیت [[بحرانی]] یثرب در این [[زمان]] و جنگهای درگرفته و دامنهدار میان [[اوس و خزرج]] که آخرین آنها [[جنگ]] "بُعاث" بود، زمینه را برای استقبال از رسول خدا {{صل}} آماده کرد و آن حضرت مورد استقبال رؤسای [[قبایل]] قرار گرفت. یثربیان با اطلاع از بشارتهای [[اهل کتاب]] بر [[ظهور]] [[پیامبری]] در آن دیار، و با [[آگاهی]] یافتن از [[شخصیت]] و [[دعوت پیامبر]]، چنین [[استنباط]] میکردند که تازه واردی بیطرف همچون رسول خدا {{صل}} آن هم با قدرتی مبتنی بر [[دین]]، برای اجرای نقش حکمی بیطرف، از هر یک از اهالی [[مدینه]] [[برتر]] خواهد بود و در موقعیت بهتری قرار خواهد داشت<ref>وات، ص۷۹.</ref>. | ||
بنابراین، یثربیان، در ابتدا اسلام را برای بهبود اوضاع داخلی خود و ایجاد [[امنیت]] و استقرار در آن پذیرا شدند و [[مصعب بن عمیر]] از سوی رسول خدا{{صل}} برای [[تبلیغ دین]] جدید و بررسی اوضاع به آن [[شهر]] آمد، در مدت کوتاهی، اسلام در آن شهر فراگیر شد و در میان اوس و خزرج کمتر خانهای یافت میشد که اسلام در آن وارد نشده باشد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۷-۵۸.</ref> | بنابراین، یثربیان، در ابتدا اسلام را برای بهبود اوضاع داخلی خود و ایجاد [[امنیت]] و استقرار در آن پذیرا شدند و [[مصعب بن عمیر]] از سوی رسول خدا {{صل}} برای [[تبلیغ دین]] جدید و بررسی اوضاع به آن [[شهر]] آمد، در مدت کوتاهی، اسلام در آن شهر فراگیر شد و در میان اوس و خزرج کمتر خانهای یافت میشد که اسلام در آن وارد نشده باشد<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۷-۵۸.</ref> | ||
==ورود [[پیامبر خاتم]] به [[مدینه]]== | == ورود [[پیامبر خاتم]] به [[مدینه]] == | ||
رسول خدا{{صل}} پس از [[هجرت]] از [[مکه]]، ابتدا به [[قبا]] وارد شد که از مناطق اطراف مدینه بود و در مدخل ورودی یثرب قرار داشت. بیش از یک هفته در آنجا به [[انتظار]] [[امام علی]]{{ع}} ماند تا وی از [[مکه]] بدو ملحق شود و در این هنگام بود که [[مسجد قبا]] را بنا کرد<ref>کلینی، ج۸، ص۳۳۹.</ref>. پس از رسیدن [[امام علی]]{{ع}}، [[رسول خدا]]{{صل}} وارد [[مدینه]] شد. هنگام ورود رسول خدا{{صل}} به یثرب، [[قبایل]] گوناگونی از ایشان [[دعوت]] میکردند که در میان آنان فرود آید، اما رسول خدا{{صل}} میفرمود: "[[راه]] شتر را باز گذارید که او [[مأمور]] است"<ref>{{متن حدیث| خَلُّوا سَبِيلَهَا فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ }}</ref> آن [[حضرت]] در [[اندیشه]] یافتن محل مناسبی برای استقرار خود بود که مرکزیت و بر مناطق و محلههای دیگر یثرب اشراف داشته باشد. از اینرو، در پاسخ به [[اصرار]] [[بنی عمرو بن عوف]] میفرمود: "من مأمورم در محلی بمانم که محلههای دیگر را دربرگیرد"<ref>{{متن حدیث|مِرْتُ بِقَرْيَةٍ تَأْكُلُ اَلْقُرَى}}</ref>. محلی که سرانجام رسول خدا{{صل}} در آنجا فرود آمد. به لحاظ موقعیت جغرافیایی در میانه [[شهر]] یثرب قرار داشت و میتوانست مشغول به مناطق دیگر شهر باشد. بنابراین، این مکان آگاهانه از سوی رسول خدا{{صل}} [[انتخاب]] شد<ref>ر.ک: جعفریان، حکمت انتخاب، ج۱، ص۳۰۱.</ref> [[هجرت]] رسول خدا{{صل}} از مکه به مدینه، مبدأ [[تاریخ هجری]] قرار گرفت<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۸.</ref> | رسول خدا {{صل}} پس از [[هجرت]] از [[مکه]]، ابتدا به [[قبا]] وارد شد که از مناطق اطراف مدینه بود و در مدخل ورودی یثرب قرار داشت. بیش از یک هفته در آنجا به [[انتظار]] [[امام علی]] {{ع}} ماند تا وی از [[مکه]] بدو ملحق شود و در این هنگام بود که [[مسجد قبا]] را بنا کرد<ref>کلینی، ج۸، ص۳۳۹.</ref>. پس از رسیدن [[امام علی]] {{ع}}، [[رسول خدا]] {{صل}} وارد [[مدینه]] شد. هنگام ورود رسول خدا {{صل}} به یثرب، [[قبایل]] گوناگونی از ایشان [[دعوت]] میکردند که در میان آنان فرود آید، اما رسول خدا {{صل}} میفرمود: "[[راه]] شتر را باز گذارید که او [[مأمور]] است"<ref>{{متن حدیث| خَلُّوا سَبِيلَهَا فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ }}</ref> آن [[حضرت]] در [[اندیشه]] یافتن محل مناسبی برای استقرار خود بود که مرکزیت و بر مناطق و محلههای دیگر یثرب اشراف داشته باشد. از اینرو، در پاسخ به [[اصرار]] [[بنی عمرو بن عوف]] میفرمود: "من مأمورم در محلی بمانم که محلههای دیگر را دربرگیرد"<ref>{{متن حدیث|مِرْتُ بِقَرْيَةٍ تَأْكُلُ اَلْقُرَى}}</ref>. محلی که سرانجام رسول خدا {{صل}} در آنجا فرود آمد. به لحاظ موقعیت جغرافیایی در میانه [[شهر]] یثرب قرار داشت و میتوانست مشغول به مناطق دیگر شهر باشد. بنابراین، این مکان آگاهانه از سوی رسول خدا {{صل}} [[انتخاب]] شد<ref>ر. ک: جعفریان، حکمت انتخاب، ج۱، ص۳۰۱.</ref> [[هجرت]] رسول خدا {{صل}} از مکه به مدینه، مبدأ [[تاریخ هجری]] قرار گرفت<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۸.</ref> | ||
==اقدامات اولیه== | == اقدامات اولیه == | ||
رسول خدا{{صل}} در مدینه افزون به بر [[ترویج]] [[معارف دینی]]، اساس کار خویش را بر [[قانونگذاری]]، بنیانگذاری [[اجتماع]] [[مسلمانان]] و ترتیب تنظیم امور آنان قرار داد؛ بر خلاف دوران مکه که اساس فعالیت و دعوت رسول خدا{{صل}} در موضوع [[مبدأ و معاد]] و [[مبارزه]] با [[افکار]] شرکآلود بود. | رسول خدا {{صل}} در مدینه افزون به بر [[ترویج]] [[معارف دینی]]، اساس کار خویش را بر [[قانونگذاری]]، بنیانگذاری [[اجتماع]] [[مسلمانان]] و ترتیب تنظیم امور آنان قرار داد؛ بر خلاف دوران مکه که اساس فعالیت و دعوت رسول خدا {{صل}} در موضوع [[مبدأ و معاد]] و [[مبارزه]] با [[افکار]] شرکآلود بود. | ||
رسول خدا{{صل}} پس از ورود به مدینه، مشکلاتی پیش روی خود داشت. از جمله این [[مشکلات]]، بافت قبیلهای ساکنان یثرب بود که پیش از این در قالب رقابتها و نزاعهای دو [[قبیله]] [[اوس و خزرج]] بارها خود را نمایانده بود؛ چنان که حضور گروههایی چون [[یهودیان]]، تنظیم [[روابط]] میان گروههای گوناگون را دشوار مینمود و تنظیم برنامهای از سوی رسول خدا{{صل}} در این زمینه، ضروری به نظر میرسید. مشکل دیگر [[رسول خدا]]{{صل}}، نداشتن [[نیروی نظامی]] و سازمان رزمی بود که اینک با توجه به [[دشمنان]] گستردهای که برای آن [[حضرت]] با [[هجرت]] پدید آمده بود، ضروری [[احساس]] میشد. اقدامات بعدی [[رسول خدا]]{{صل}} برای مقابله با این [[مشکلات]] بود. | رسول خدا {{صل}} پس از ورود به مدینه، مشکلاتی پیش روی خود داشت. از جمله این [[مشکلات]]، بافت قبیلهای ساکنان یثرب بود که پیش از این در قالب رقابتها و نزاعهای دو [[قبیله]] [[اوس و خزرج]] بارها خود را نمایانده بود؛ چنان که حضور گروههایی چون [[یهودیان]]، تنظیم [[روابط]] میان گروههای گوناگون را دشوار مینمود و تنظیم برنامهای از سوی رسول خدا {{صل}} در این زمینه، ضروری به نظر میرسید. مشکل دیگر [[رسول خدا]] {{صل}}، نداشتن [[نیروی نظامی]] و سازمان رزمی بود که اینک با توجه به [[دشمنان]] گستردهای که برای آن [[حضرت]] با [[هجرت]] پدید آمده بود، ضروری [[احساس]] میشد. اقدامات بعدی [[رسول خدا]] {{صل}} برای مقابله با این [[مشکلات]] بود. | ||
نخستین کاری که [[پیامبر]] در مدیه انجام داد، تأسیس مرکزی به نام [[مسجد]] برای فعالیتهای خود بود. | نخستین کاری که [[پیامبر]] در مدیه انجام داد، تأسیس مرکزی به نام [[مسجد]] برای فعالیتهای خود بود. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
از جمله اقدامات دیگر حضرت در ابتدای ورود به [[مدینه]]، برقراری پیوند [[برادری]] میان [[مهاجران]] و [[انصار]] بود. این کار افزون بر زدودن کینههای مربوط به تقسیمبندیهای طائفهای، مهاجران را در تقویت [[مالی]] و [[روحی]] که به دلیل دوری از [[خانه]] و کاشانه [[نیازمند]] آن بودند، کمک میکرد. مهاجران از این پس میان خانههای انصار پراکنده شدند و بر اساس این [[پیمان]]، [[برادر]] پیمانی از یکدیگر [[ارث]] میبردند و روابطشان عمیقتر میشد <ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۸۴؛ مقریزی، ج۱، ص۶۹.</ref>. | از جمله اقدامات دیگر حضرت در ابتدای ورود به [[مدینه]]، برقراری پیوند [[برادری]] میان [[مهاجران]] و [[انصار]] بود. این کار افزون بر زدودن کینههای مربوط به تقسیمبندیهای طائفهای، مهاجران را در تقویت [[مالی]] و [[روحی]] که به دلیل دوری از [[خانه]] و کاشانه [[نیازمند]] آن بودند، کمک میکرد. مهاجران از این پس میان خانههای انصار پراکنده شدند و بر اساس این [[پیمان]]، [[برادر]] پیمانی از یکدیگر [[ارث]] میبردند و روابطشان عمیقتر میشد <ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۸۴؛ مقریزی، ج۱، ص۶۹.</ref>. | ||
گام دیگر رسول خدا{{صل}} در مدینه، تنظیم پیماننامه عمومی بود. مدینه پیش از حضور [[مسلمانان]]، افزون بر اینکه [[حکومت]] و [[دولت]] نداشت و رؤسای [[قبایل]] در آنجا [[حکمرانی]] میکردند، اختلافهای قبیلهای در آن [[سرزمین]] موج میزد. رسول خدا{{صل}} برای زدودن این کاستیها، پیمانی جامع و قانونی فراگیر که شامل تمام گروههای [[عرب]] ساکن مدینه میشد تنظیم کرد و ساکنان آن ملزم به رعایت آن شدند. متن پیماننامه را سیرهنویسان کهنی همچون [[ابن اسحاق]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۴۷.</ref> آوردهاند که از جمله مواد آن، [[دفاع]] همه معاهدان از یثرب بود. بر اساس این پیمان، همه کسانی که در پیمان حضور داشتند، لازم بود [[حقوق اجتماعی]] یکدیگر را رعایت کنند. | گام دیگر رسول خدا {{صل}} در مدینه، تنظیم پیماننامه عمومی بود. مدینه پیش از حضور [[مسلمانان]]، افزون بر اینکه [[حکومت]] و [[دولت]] نداشت و رؤسای [[قبایل]] در آنجا [[حکمرانی]] میکردند، اختلافهای قبیلهای در آن [[سرزمین]] موج میزد. رسول خدا {{صل}} برای زدودن این کاستیها، پیمانی جامع و قانونی فراگیر که شامل تمام گروههای [[عرب]] ساکن مدینه میشد تنظیم کرد و ساکنان آن ملزم به رعایت آن شدند. متن پیماننامه را سیرهنویسان کهنی همچون [[ابن اسحاق]]<ref>ابن هشام، ج۲، ص۱۴۷.</ref> آوردهاند که از جمله مواد آن، [[دفاع]] همه معاهدان از یثرب بود. بر اساس این پیمان، همه کسانی که در پیمان حضور داشتند، لازم بود [[حقوق اجتماعی]] یکدیگر را رعایت کنند. | ||
رسول خدا{{صل}} افزون بر این پیمان، با [[یهودیان]] [[بنی قینقاع]]، [[بنی نضیر]] و [[بنی قریظه]] که از گروههای پرنفوذ مدینه بودند نیز پیمان بست. در این پیمان، یهودیان [[متعهد]] شدند، بر ضد رسول خدا{{صل}} اقدامی نکنند و کسی را بر ضد آن حضرت و اصحابش [[یاری]] ندهند و در صورت [[عهد شکنی]]، پیامبر در ریختن [[خون]] آنان و [[اسیر]] کردن [[زنان]] و [[فرزندان]] و ضبط [[اموال]] ایشان [[آزاد]] باشد<ref>طبرسی، إعلام الوری، ج۱، ص۱۵۷؛ و نیز ر.ک: صادقی، ص۷۱.</ref>. | رسول خدا {{صل}} افزون بر این پیمان، با [[یهودیان]] [[بنی قینقاع]]، [[بنی نضیر]] و [[بنی قریظه]] که از گروههای پرنفوذ مدینه بودند نیز پیمان بست. در این پیمان، یهودیان [[متعهد]] شدند، بر ضد رسول خدا {{صل}} اقدامی نکنند و کسی را بر ضد آن حضرت و اصحابش [[یاری]] ندهند و در صورت [[عهد شکنی]]، پیامبر در ریختن [[خون]] آنان و [[اسیر]] کردن [[زنان]] و [[فرزندان]] و ضبط [[اموال]] ایشان [[آزاد]] باشد<ref>طبرسی، إعلام الوری، ج۱، ص۱۵۷؛ و نیز ر. ک: صادقی، ص۷۱.</ref>. | ||
حضور [[مهاجران]] در [[مدینه]]، موجب پدید آمدن موقعیت و ترکیب [[اجتماعی]] ویژهای در این [[شهر]] شده بود و [[روز]] به روز بر [[جمعیت]] آن افزوده میشد؛ زیرا بنابر [[فرمان]] [[رسول خدا]]{{صل}}، هر [[مسلمانی]] باید به مدینه [[هجرت]] میکرد و در آن سکونت میگزید. به این ترتیب، مدینه در کنار مهاجران [[مسلمان]] [[قریش]] که همراه [[پیامبر]] آمده بودند، مهاجران دیگری را از [[قبایل]] گوناگون در خود جای داد. هر کسی از [[عرب]] که هجرت میکرد، او را به مردی از [[انصار]] میسپردند تا [[دستورات]] [[دین]] را به وی [[آموزش]] دهد و [[خواندن قرآن]] را به او بیاموزد<ref>ابن شبه، ج۲، ص۴۸۷.</ref>. | حضور [[مهاجران]] در [[مدینه]]، موجب پدید آمدن موقعیت و ترکیب [[اجتماعی]] ویژهای در این [[شهر]] شده بود و [[روز]] به روز بر [[جمعیت]] آن افزوده میشد؛ زیرا بنابر [[فرمان]] [[رسول خدا]] {{صل}}، هر [[مسلمانی]] باید به مدینه [[هجرت]] میکرد و در آن سکونت میگزید. به این ترتیب، مدینه در کنار مهاجران [[مسلمان]] [[قریش]] که همراه [[پیامبر]] آمده بودند، مهاجران دیگری را از [[قبایل]] گوناگون در خود جای داد. هر کسی از [[عرب]] که هجرت میکرد، او را به مردی از [[انصار]] میسپردند تا [[دستورات]] [[دین]] را به وی [[آموزش]] دهد و [[خواندن قرآن]] را به او بیاموزد<ref>ابن شبه، ج۲، ص۴۸۷.</ref>. | ||
حضور مهاجران در مدینه برای رونق [[اقتصادی]] این شهر نیز مؤثر بود؛ زیرا تعدادی از مهاجران، دارای آگاهیهای لازم در زمینه [[تجارت]] و بازرگانی بودند. این افراد آگاهیهای خویش را در این زمینه در مدینه به کار گرفتند و شروع به کار بازرگانی کردند<ref>بیهقی، ج۶، ص۲۰۱؛ احمد العلی، ص۳۱۲.</ref>.<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۸-۵۹.</ref> | حضور مهاجران در مدینه برای رونق [[اقتصادی]] این شهر نیز مؤثر بود؛ زیرا تعدادی از مهاجران، دارای آگاهیهای لازم در زمینه [[تجارت]] و بازرگانی بودند. این افراد آگاهیهای خویش را در این زمینه در مدینه به کار گرفتند و شروع به کار بازرگانی کردند<ref>بیهقی، ج۶، ص۲۰۱؛ احمد العلی، ص۳۱۲.</ref>.<ref>[[منصور داداش نژاد|داداش نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی (کتاب)|مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۵۸-۵۹.</ref> |