زکات در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''زکات''' است. "'''زکات'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''زکات''' است. "'''زکات'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زکات در قرآن]] - [[زکات در حدیث]] - [[زکات در نهج البلاغه]] - | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زکات در قرآن]] - [[زکات در حدیث]] - [[زکات در نهج البلاغه]] - [[زکات در فقه سیاسی]] - [[زکات در معارف دعا و زیارات]] - [[زکات در معارف و سیره نبوی]] - [[زکات در معارف و سیره علوی]] - [[زکات در معارف و سیره سجادی]] - [[زکات در فقه اسلامی]] - [[زکات در جامعهشناسی اسلامی]]</div> | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[زکات]] -[[رشد]]، [[پاکی]] و برگزیدۀ چیزی -<ref>مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۷؛ المنجد، ص۳۰۳؛ لغتنامه دهخدا، ج۹، ص۱۲۸۸۷؛ {{متن قرآن|قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ وَلَا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْرًا}} «(موسی) گفت: مرا برای آنچه از یاد بردم بازخواست مکن و کار مرا بر من سخت مگیر!» سوره کهف، آیه ۷۳؛ {{متن قرآن|وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا}} «امّا آن نوجوان، پدر و مادرش مؤمن بودند؛ ترسیدیم که آنان را به سرکشی و کفر وادارد» سوره کهف، آیه ۸۰؛ {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا}} «و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود» سوره مریم، آیه ۱۴؛ {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}} «و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است» سوره مریم، آیه ۳۲؛ صبح الاعشی، ج۱۰، ص۲۸؛ المغنی، ج۲، ص۵۷۲.</ref>، نوعی [[مالیات]] که به منظور تقویت ارکان [[حکومت اسلامی]] و رفع نیازمندیهای [[مسلمانان]] تهیدست، از صاحبان [[مال]] و [[ثروت]] اخذ میگردد<ref>کتاب الزکات، ص۹؛ جواهر الکلام، ج۱۵، ص۱۳؛ وسایل الشیعه، ج۶، باب ۱ من ابواب ما تجب فیه الزکاة، حدیث ۲، ۳، ۶ و ۷.</ref>. از میان [[احکام]] و [[دستورات اسلام]]، زکات وضع خاصّی دارد؛ به گونهای که پرداخت آن نشانۀ به رسمیت شناختن [[حکومت اسلامی]] و ترک آن، نوعی [[طغیان]] و [[قیام]] علیه [[حکومت اسلامی]] و موجب [[کفر]] است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}} «همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۷؛ اصول کافی، ج۲، کتاب الایمان والکفر، ص۳۳؛ وسایل الشیعه، ج۶، باب ۴ من ابواب ما تجب فیه الزکاة، حدیث ۱ و ۳؛ المغنی، ج۲، ص۵۷۳؛ المحلی، ج۵، ص۲۰۱.</ref>. | * [[زکات]] -[[رشد]]، [[پاکی]] و برگزیدۀ چیزی -<ref>مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۷؛ المنجد، ص۳۰۳؛ لغتنامه دهخدا، ج۹، ص۱۲۸۸۷؛ {{متن قرآن|قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ وَلَا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْرًا}} «(موسی) گفت: مرا برای آنچه از یاد بردم بازخواست مکن و کار مرا بر من سخت مگیر!» سوره کهف، آیه ۷۳؛ {{متن قرآن|وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا}} «امّا آن نوجوان، پدر و مادرش مؤمن بودند؛ ترسیدیم که آنان را به سرکشی و کفر وادارد» سوره کهف، آیه ۸۰؛ {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا}} «و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود» سوره مریم، آیه ۱۴؛ {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}} «و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است» سوره مریم، آیه ۳۲؛ صبح الاعشی، ج۱۰، ص۲۸؛ المغنی، ج۲، ص۵۷۲.</ref>، نوعی [[مالیات]] که به منظور تقویت ارکان [[حکومت اسلامی]] و رفع نیازمندیهای [[مسلمانان]] تهیدست، از صاحبان [[مال]] و [[ثروت]] اخذ میگردد<ref>کتاب الزکات، ص۹؛ جواهر الکلام، ج۱۵، ص۱۳؛ وسایل الشیعه، ج۶، باب ۱ من ابواب ما تجب فیه الزکاة، حدیث ۲، ۳، ۶ و ۷.</ref>. از میان [[احکام]] و [[دستورات اسلام]]، زکات وضع خاصّی دارد؛ به گونهای که پرداخت آن نشانۀ به رسمیت شناختن [[حکومت اسلامی]] و ترک آن، نوعی [[طغیان]] و [[قیام]] علیه [[حکومت اسلامی]] و موجب [[کفر]] است<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}} «همان کسانی که زکات نمیپردازند و اینانند که منکر جهان واپسیناند» سوره فصلت، آیه ۷؛ اصول کافی، ج۲، کتاب الایمان والکفر، ص۳۳؛ وسایل الشیعه، ج۶، باب ۴ من ابواب ما تجب فیه الزکاة، حدیث ۱ و ۳؛ المغنی، ج۲، ص۵۷۳؛ المحلی، ج۵، ص۲۰۱.</ref>. | ||
[[زکات]]، از عوامل مهم تحقق [[عدالت اجتماعی]]، [[مبارزه با فقر]] و [[محرومیت]]، کم نمودن فاصله طبقاتی و تقویت بنیۀ [[مالی]] و [[حکومت اسلامی]] است و [[پیامبر]]{{صل}} در اهمیت آن فرمود: {{متن حدیث|الزَّكَاةُ قَنْطَرَةُ الْإِسْلَامِ مَنْ عَبَّرَهَا نَجَا}}؛ زکات پل [[مسلمانی]] است هر که برو بگذرد [[نجات]] یابد<ref>بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۵ و ۲۳؛ فروع کافی، ج۳، ص۴۹۶.</ref>. زکات در [[فقه]] بر نُه چیز تعلق میگیرد و هر کدام دارای نصاب مخصوصی است<ref>شرح لمعه، ج۲، ص۱۵؛ المغنی، ج۲، ص۵۷۵ به بعد؛ المحلی، ج۵، ص۲۱۱.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۸.</ref>. | [[زکات]]، از عوامل مهم تحقق [[عدالت اجتماعی]]، [[مبارزه با فقر]] و [[محرومیت]]، کم نمودن فاصله طبقاتی و تقویت بنیۀ [[مالی]] و [[حکومت اسلامی]] است و [[پیامبر]] {{صل}} در اهمیت آن فرمود: {{متن حدیث|الزَّكَاةُ قَنْطَرَةُ الْإِسْلَامِ مَنْ عَبَّرَهَا نَجَا}}؛ زکات پل [[مسلمانی]] است هر که برو بگذرد [[نجات]] یابد<ref>بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۵ و ۲۳؛ فروع کافی، ج۳، ص۴۹۶.</ref>. زکات در [[فقه]] بر نُه چیز تعلق میگیرد و هر کدام دارای نصاب مخصوصی است<ref>شرح لمعه، ج۲، ص۱۵؛ المغنی، ج۲، ص۵۷۵ به بعد؛ المحلی، ج۵، ص۲۱۱.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱۸.</ref>. | ||
* [[رشد]] و فزونی (نماء و الزیادة)<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۷.</ref> یا کنار زدن آنچه [[حق]] نیست، از اصل چیزی که سالم است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۳۷.</ref>. [[زکات]] [[مال]] یعنی [[تطهیر]] [[مال]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۳۹۴.</ref>، رُشد و [[فزونی مال]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۷.</ref>، خارج کردن [[حقوق مردم]] از [[مال]]. | * [[رشد]] و فزونی (نماء و الزیادة)<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۷.</ref> یا کنار زدن آنچه [[حق]] نیست، از اصل چیزی که سالم است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۳۳۷.</ref>. [[زکات]] [[مال]] یعنی [[تطهیر]] [[مال]]<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۵، ص۳۹۴.</ref>، رُشد و [[فزونی مال]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۷.</ref>، خارج کردن [[حقوق مردم]] از [[مال]]. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[زکات]] در اصطلاح [[فقهی]] و [[شرعی]]، مقدار معیّنی از [[اموال]] مخصوصی است که در زمان مشخصی پرداخت میشود <ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۲، ص۱۶۱.</ref>. | [[زکات]] در اصطلاح [[فقهی]] و [[شرعی]]، مقدار معیّنی از [[اموال]] مخصوصی است که در زمان مشخصی پرداخت میشود <ref>احمد بن یوسف سمین حلبی، عمدة الحفاظ، ج۲، ص۱۶۱.</ref>. | ||
اصطلاح [[زکات]] قبل از [[اسلام]] به معنای [[صدقه]] بوده است و بعد از [[تشریع]]، [[زکات]] از [[اموال]] به عنوان [[حقیقت]] [[شرعی]] به اصطلاح خاص تبدیل شد. مؤید این نکته [[کلام]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} است: {{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref>؛ در حالی که در [[شریعت]] [[حضرت عیسی]] [[زکات]] [[مالی]] به معنای مصطلح در [[اسلام]] وجود نداشته است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۱۰.</ref>. | اصطلاح [[زکات]] قبل از [[اسلام]] به معنای [[صدقه]] بوده است و بعد از [[تشریع]]، [[زکات]] از [[اموال]] به عنوان [[حقیقت]] [[شرعی]] به اصطلاح خاص تبدیل شد. مؤید این نکته [[کلام]] [[حضرت عیسی]] {{ع}} است: {{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زندهام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref>؛ در حالی که در [[شریعت]] [[حضرت عیسی]] [[زکات]] [[مالی]] به معنای مصطلح در [[اسلام]] وجود نداشته است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۱۰.</ref>. | ||
[[اسلام]] برای [[جامعه]] و تأمین منابع اداره آن اهمیت ویژهای قایل است؛ لذا در [[شریعت اسلام]] سهمی از [[منافع]] [[اموال]] و بهره آن برای [[جامعه]] در نظر گرفته شده است؛ مانند [[زکات]]، [[خمس]] از [[غنایم]] و فیء. این [[مالیاتها]] در [[قوانین]] و [[شرایع]] سابق نیز وجود داشته است، ولی [[تشریع]] [[زکات]] در [[اسلام]] امتیازاتی برجسته دارد: | [[اسلام]] برای [[جامعه]] و تأمین منابع اداره آن اهمیت ویژهای قایل است؛ لذا در [[شریعت اسلام]] سهمی از [[منافع]] [[اموال]] و بهره آن برای [[جامعه]] در نظر گرفته شده است؛ مانند [[زکات]]، [[خمس]] از [[غنایم]] و فیء. این [[مالیاتها]] در [[قوانین]] و [[شرایع]] سابق نیز وجود داشته است، ولی [[تشریع]] [[زکات]] در [[اسلام]] امتیازاتی برجسته دارد: | ||
# [[مالیات]] به [[ملک]] موجود و محقق و بالفعل مانند محصول زراعی یا بهره [[تجارت]] و... تعلق میگیرد. اصل [[سرمایه]] برای مالک است و سهم [[جامعه]] از سود و بهره آن است؛ | # [[مالیات]] به [[ملک]] موجود و محقق و بالفعل مانند محصول زراعی یا بهره [[تجارت]] و... تعلق میگیرد. اصل [[سرمایه]] برای مالک است و سهم [[جامعه]] از سود و بهره آن است؛ | ||
# [[موارد مصرف]] [[مالیات]] غالباً اختصاص به [[جامعه]] دارد. در [[زکات]] تنها یک هشتم در [[راه خدا]] صرف میشود و بقیه سهم [[فقرا]]، [[مساکین]]، [[یتیمان]] و در راه ماندگان و... است که آسیبخوردگان [[جامعه]] هستند. این [[مالیات]] برای رفع [[اختلاف طبقاتی]] از اصول برنامههای [[اسلام]] است تا [[تعادل]] و [[توازن]] در [[جامعه]] ایجاد گردد؛ | # [[موارد مصرف]] [[مالیات]] غالباً اختصاص به [[جامعه]] دارد. در [[زکات]] تنها یک هشتم در [[راه خدا]] صرف میشود و بقیه سهم [[فقرا]]، [[مساکین]]، [[یتیمان]] و در راه ماندگان و... است که آسیبخوردگان [[جامعه]] هستند. این [[مالیات]] برای رفع [[اختلاف طبقاتی]] از اصول برنامههای [[اسلام]] است تا [[تعادل]] و [[توازن]] در [[جامعه]] ایجاد گردد؛ | ||
#مسلمانانی که [[زکات]] بر عهده دارند، میتوانند، بدون مراجعه به [[ولیّ]] [[امر]] یا عامل او، آن را در [[اختیار]] مستحقین [[زکات]] قرار دهند که خود نوعی [[احترام]] استقلالی به افراد [[جامعه]] و تقویت [[روحیه]] [[همدردی]] و [[همدلی]] [[اجتماعی]] است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۳۸۸؛ حامد ناجی، «زکات»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۱۱۴۶-۱۱۴۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۲۲-۳۲۴.</ref> | # مسلمانانی که [[زکات]] بر عهده دارند، میتوانند، بدون مراجعه به [[ولیّ]] [[امر]] یا عامل او، آن را در [[اختیار]] مستحقین [[زکات]] قرار دهند که خود نوعی [[احترام]] استقلالی به افراد [[جامعه]] و تقویت [[روحیه]] [[همدردی]] و [[همدلی]] [[اجتماعی]] است<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۳۸۸؛ حامد ناجی، «زکات»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۱۱۴۶-۱۱۴۸.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۲۲-۳۲۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |