جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخهها
←قرآن، تبيان همه امور هدايتي
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==جامعیت قرآن از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول== | ==جامعیت قرآن از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول== | ||
*البته باید توجه داشت قرآن کریم از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول که هدایت مردم است نیز دارای جامعیت است چه اینکه در این مورد می توان به نکات زیر اشاره کرد: | *البته باید توجه داشت قرآن کریم از لحاظ هدف و فلسفۀ نزول که هدایت مردم است نیز دارای جامعیت است چه اینکه در این مورد می توان به نکات زیر اشاره کرد: | ||
==قرآن، تبيان همه امور هدايتي== | ===قرآن، تبيان همه امور هدايتي=== | ||
اصليترين آيه مورد استناد در اين زمينه، آيۀ 89 سوره نحل است: «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلي هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدي وَ رَحْمَةً وَ بُشْري لِلْمُسْلِمِينَ» | اصليترين آيه مورد استناد در اين زمينه، آيۀ 89 سوره نحل است: «وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَلي هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدي وَ رَحْمَةً وَ بُشْري لِلْمُسْلِمِينَ» | ||
مفسران «واو» در «و نزلنا عليك الکتاب» را استينافيه گرفته و فراز بعد از آن، يعني «نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدي وَ رَحْمَةً وَ بُشْري لِلْمُسْلِمِينَ» را صفت «الکتاب» شمردهاند. بر اساس اين تفسير، جملۀ «و نزلنا عليک الکتاب...» مطلب مستقلي است که با صدر آيه و شاهد بودن رسول اکرم بر امتها ارتباطي ندارد، و دال بر قلمرو بيان قرآن در محدوده نيازهاي هدايتي عموم مردم است، و جامعيت آن را نيز در همين محدوده ميرساند. اما در نقد این تفسیر گفته شده است: «با توجه به ظاهر و سياق آيه، «واو» در «و نزلنا عليك الکتاب» استينافيه نيست، بلكه حاليه است و جمله «نزلنا عليك الكتاب» حال از كاف خطاب در جمله قبلي يعني و «جئنا بك شهيداً علي هؤلاء» است و معني آيه چنين است: تو را گواه بر آنان آورديم، در حالي که قبلاً بر تو در دنيا قرآن را نازل کرديم؛ كتابي كه هر آنچه را که مربوط به امر هدايت است بيان ميكند، و بدان حق و باطل دانسته ميشود.» | مفسران «واو» در «و نزلنا عليك الکتاب» را استينافيه گرفته و فراز بعد از آن، يعني «نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدي وَ رَحْمَةً وَ بُشْري لِلْمُسْلِمِينَ» را صفت «الکتاب» شمردهاند. بر اساس اين تفسير، جملۀ «و نزلنا عليک الکتاب...» مطلب مستقلي است که با صدر آيه و شاهد بودن رسول اکرم بر امتها ارتباطي ندارد، و دال بر قلمرو بيان قرآن در محدوده نيازهاي هدايتي عموم مردم است، و جامعيت آن را نيز در همين محدوده ميرساند. <ref>ر.ک: المیزان، ج 12، ص 324 و 325.</ref> اما در نقد این تفسیر گفته شده است: «با توجه به ظاهر و سياق آيه، «واو» در «و نزلنا عليك الکتاب» استينافيه نيست، بلكه حاليه است و جمله «نزلنا عليك الكتاب» حال از كاف خطاب در جمله قبلي يعني و «جئنا بك شهيداً علي هؤلاء» است و معني آيه چنين است: تو را گواه بر آنان آورديم، در حالي که قبلاً بر تو در دنيا قرآن را نازل کرديم؛ كتابي كه هر آنچه را که مربوط به امر هدايت است بيان ميكند، و بدان حق و باطل دانسته ميشود.» <ref>ر.ک: المیزان، ج 12، ص 325.</ref> | ||
با توجه به مطلب فوق، منظور از "تبيان كل شيء" بودن قرآن اين است كه اين کتاب هر آنچه را كه مربوط به امر هدايت مردم و حق و باطل است، بيان ميكند، و صدر آيه مقدمه براي ذيل آن است. در صدر آيه سخن از برانگيخته شدن شاهدان و گواهاني بر اعمال امتها و مردم در روز قيامت است که رسول خدا نيز جزو آن گواهان است و در ذيل، پشتوانه گواهي پيامبر بر همه امتها و دليل شاهد بودن او بر آنان معرفي شده است؛ آن پشتوانه كتابي است که تبيان کل شيء است و حق و باطل را بيان و از يکديگر جدا کرده است. | با توجه به مطلب فوق، منظور از "تبيان كل شيء" بودن قرآن اين است كه اين کتاب هر آنچه را كه مربوط به امر هدايت مردم و حق و باطل است، بيان ميكند، و صدر آيه مقدمه براي ذيل آن است. در صدر آيه سخن از برانگيخته شدن شاهدان و گواهاني بر اعمال امتها و مردم در روز قيامت است که رسول خدا نيز جزو آن گواهان است و در ذيل، پشتوانه گواهي پيامبر بر همه امتها و دليل شاهد بودن او بر آنان معرفي شده است؛ آن پشتوانه كتابي است که تبيان کل شيء است و حق و باطل را بيان و از يکديگر جدا کرده است.<ref>ر.ک: المیزان، ج 12، ص 325.</ref> | ||
در هر صورت، آيه بيانگر جامعيت قرآن در پرتو هدف و فلسفه نزول آن است و نميگويد قرآن تبيان هر امري است، بلکه تأكيد ميكند تمام مسائلي كه براي هدايت بشر لازم است در قرآن بيان شده و حق و باطل در آن كاملاً آشكار و متمايز گرديده است؛ به نحوي كه با استناد به آن و معيار قرار دادنش ميتوان اعمال و رفتار و افكار همگان را در روز حساب با آن سنجيد و بر له يا عليه آنان شهادت داد. | در هر صورت، آيه بيانگر جامعيت قرآن در پرتو هدف و فلسفه نزول آن است و نميگويد قرآن تبيان هر امري است، بلکه تأكيد ميكند تمام مسائلي كه براي هدايت بشر لازم است در قرآن بيان شده و حق و باطل در آن كاملاً آشكار و متمايز گرديده است؛ به نحوي كه با استناد به آن و معيار قرار دادنش ميتوان اعمال و رفتار و افكار همگان را در روز حساب با آن سنجيد و بر له يا عليه آنان شهادت داد. <ref>آريان، حمید، جامعيت قرآن در بيان مفسر الميزان، مجله قرآنشناخت، س1، ش1، 1387، ص149.</ref> | ||
==عدم فروگذاري امور مرتبط با سعادت مردم در کتاب خدا== | ==عدم فروگذاري امور مرتبط با سعادت مردم در کتاب خدا== | ||
آيه ديگري که بر جامعيت قرآن در چارچوب هدف و فلسفۀ نزول آن دلالت دارد، آيۀ 38 سورۀ انعام است: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلي رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ.» | آيه ديگري که بر جامعيت قرآن در چارچوب هدف و فلسفۀ نزول آن دلالت دارد، آيۀ 38 سورۀ انعام است: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلي رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ.» |