سیره اخلاقی امام حسین: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
'''[[امام حسین]] {{ع}}''' در خانوادهای متولد شد که محل فرود [[فرشتگان]] و جایگاه [[نزول قرآن]] بود، در جمع شخصیتهای ارجمندی که با [[آیات]] الهی شکوه و عظمت یافته بودند و ساختار شخصیتی ایشان را [[پیامبر]] با [[فضایل اخلاقی]] بنا نهاد. برخی از ویژگیهای اخلاقی آن حضرت عبارتاند از: [[تواضع امام حسین|فروتنی]]؛ [[بردباری امام حسین|بردباری و گذشت]]؛ [[بخشش امام حسین|بخشش و سخاوت]]؛ [[شجاعت امام حسین|شجاعت]]؛ [[ذلتناپذیری امام حسین|ذلتناپذیری]]؛ رسیدگی به بینوایان؛ انفاق در آشکار و نهان؛ [[جوانمردی]] و ... . | '''[[امام حسین]] {{ع}}''' در خانوادهای متولد شد که محل فرود [[فرشتگان]] و جایگاه [[نزول قرآن]] بود، در جمع شخصیتهای ارجمندی که با [[آیات]] الهی شکوه و عظمت یافته بودند و ساختار شخصیتی ایشان را [[پیامبر]] با [[فضایل اخلاقی]] بنا نهاد. برخی از ویژگیهای اخلاقی آن حضرت عبارتاند از: [[تواضع امام حسین|فروتنی]]؛ [[بردباری امام حسین|بردباری و گذشت]]؛ [[بخشش امام حسین|بخشش و سخاوت]]؛ [[شجاعت امام حسین|شجاعت]]؛ [[ذلتناپذیری امام حسین|ذلتناپذیری]]؛ رسیدگی به بینوایان؛ انفاق در آشکار و نهان؛ [[جوانمردی]] و ... . | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[امام]] [[حسین بن علی]]{{ع}} در خانوادهای که محل فرود [[فرشتگان]] و جایگاه [[نزول قرآن]] و در [[سرزمین]] [[پاکی]] که همواره [[روز]] و شب با [[خدا]] ارتباطی ناگسستنی داشت، دیده به [[جهان]] گشود. با انفاس پاکش [[آیات قرآنی]] را که در تمام ساعات شب و روز [[تلاوت]] میشد، زمزمه میکرد. در جمع شخصیتهای والا و [[ارجمندی]] که با [[آیات]] و [[نشانههای الهی]] شکوه و [[عظمت]] یافته بودند، بالنده شد و از سرچشمه زلال [[رسالت]]، طعم گوارای [[ارتباط]] با [[آفریدگار]] خویش را چشید. ساختار شخصیتش را [[پیامبر]] [[رحمت]] با [[فضایل اخلاقی]] وافر و [[روح]] بلند خود، بنا نهاد. | [[امام]] [[حسین بن علی]] {{ع}} در خانوادهای که محل فرود [[فرشتگان]] و جایگاه [[نزول قرآن]] و در [[سرزمین]] [[پاکی]] که همواره [[روز]] و شب با [[خدا]] ارتباطی ناگسستنی داشت، دیده به [[جهان]] گشود. با انفاس پاکش [[آیات قرآنی]] را که در تمام ساعات شب و روز [[تلاوت]] میشد، زمزمه میکرد. در جمع شخصیتهای والا و [[ارجمندی]] که با [[آیات]] و [[نشانههای الهی]] شکوه و [[عظمت]] یافته بودند، بالنده شد و از سرچشمه زلال [[رسالت]]، طعم گوارای [[ارتباط]] با [[آفریدگار]] خویش را چشید. ساختار شخصیتش را [[پیامبر]] [[رحمت]] با [[فضایل اخلاقی]] وافر و [[روح]] بلند خود، بنا نهاد. | ||
بنابراین، [[حسین]]{{ع}} نمایی از [[رسول خدا]] میان [[امّت]] او به شمار آمده و در جمع آنان بر مبنای [[دستورات]] [[قرآن]] حرکت میکرد و با اندیشهای برخاسته از رسالت، سخن میگفت و در جهت تبیین فضایل اخلاقی از جد بزرگوارش [[رسول اکرم]]{{صل}} [[الگو]] میگرفت و امور [[مردم]] را [[رهبری]] و [[هدایت]] و از [[ارشاد]] و [[پند]] و [[موعظه]] و [[یاری]] آنان، [[غفلت]] نمیورزید و از خویشتن نمونهای زنده و گویا آنگونه که رسالت و پیامبر [[انتظار]] داشتند ارائه داد. او [[نور]] روشنیبخشی بود که [[گمراهان]] در پرتو آن هدایت مییافتند و سرچشمهای زلال برای شیفتگانش و پشتوانه [[استوار]] [[مؤمنان]] و [[حجّت]] و [[برهان]] مورد [[اعتماد]] شایستگان تلقی میشد و در کشاکش [[اختلافات]] [[مسلمانان]]، سخنش [[فصل الخطاب]] بود و به [[نزاع]] پایان میداد. [[شمشیر]] عدالتی بود که برای خدا به [[خشم]] میآمد و برای [[رضای خدا]] میخروشید و آنگاه که حضرتش دست به [[قیام]] زد، مشعل فروزان [[رسالت الهی]] را که جدّ بزرگوارش [[نبیّ]] اکرم{{صل}} با خود داشت، در دست و از [[دین]] و رسالت بزرگ [[پیامبر خدا]]، [[دفاع]] مینمود<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۴۵-۴۷.</ref>. | بنابراین، [[حسین]] {{ع}} نمایی از [[رسول خدا]] میان [[امّت]] او به شمار آمده و در جمع آنان بر مبنای [[دستورات]] [[قرآن]] حرکت میکرد و با اندیشهای برخاسته از رسالت، سخن میگفت و در جهت تبیین فضایل اخلاقی از جد بزرگوارش [[رسول اکرم]] {{صل}} [[الگو]] میگرفت و امور [[مردم]] را [[رهبری]] و [[هدایت]] و از [[ارشاد]] و [[پند]] و [[موعظه]] و [[یاری]] آنان، [[غفلت]] نمیورزید و از خویشتن نمونهای زنده و گویا آنگونه که رسالت و پیامبر [[انتظار]] داشتند ارائه داد. او [[نور]] روشنیبخشی بود که [[گمراهان]] در پرتو آن هدایت مییافتند و سرچشمهای زلال برای شیفتگانش و پشتوانه [[استوار]] [[مؤمنان]] و [[حجّت]] و [[برهان]] مورد [[اعتماد]] شایستگان تلقی میشد و در کشاکش [[اختلافات]] [[مسلمانان]]، سخنش [[فصل الخطاب]] بود و به [[نزاع]] پایان میداد. [[شمشیر]] عدالتی بود که برای خدا به [[خشم]] میآمد و برای [[رضای خدا]] میخروشید و آنگاه که حضرتش دست به [[قیام]] زد، مشعل فروزان [[رسالت الهی]] را که جدّ بزرگوارش [[نبیّ]] اکرم {{صل}} با خود داشت، در دست و از [[دین]] و رسالت بزرگ [[پیامبر خدا]]، [[دفاع]] مینمود<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۴۵-۴۷.</ref>. | ||
==[[خصوصیات اخلاقی]] و سیره رفتاری [[امام حسین]]{{ع}}== | == [[خصوصیات اخلاقی]] و سیره رفتاری [[امام حسین]] {{ع}} == | ||
با نگرشی ژرف در [[شخصیت]] بیمانند [[امام حسین]]{{ع}} ویژگیهایی را بدین شرح درمییابیم: | با نگرشی ژرف در [[شخصیت]] بیمانند [[امام حسین]] {{ع}} ویژگیهایی را بدین شرح درمییابیم: | ||
===[[تواضع امام حسین|فروتنی]]=== | === [[تواضع امام حسین|فروتنی]] === | ||
[[فروتنی]] و [[تواضع]] و دوری از [[خودپسندی]] جزء [[سرشت]] امام حسین{{ع}} بود. آن بزرگوار خود میان [[مردم]] میزیست و از [[زندگی]] در کنار [[مستمندان]] [[عار]] نداشت و خود را از [[ضعفا]] و [[بیچارگان]] [[برتر]] نمیشمرد و بر کسی [[تکبّر]] نمیفروخت. نقل شده روزی [[حضرت ابا عبدالله الحسین]]{{ع}} به مستمندان موجود در صفّه (جایگاه ویژه [[مهاجران]] اولیه در [[مسجد پیامبر]]) درحالیکه مشغول [[غذا خوردن]] بودند گذارش افتاد، عرضه داشتند: بفرمایید [[نهار]]. حضرت فرمود: [[خداوند]] [[متکبران]] را [[دوست]] ندارد، نزد آنان نشست و همراه با آنها [[غذا]] تناول کرد و سپس به آنان فرمود: اکنون که من دعوت شما را پذیرا شدم، شما نیز دعوت مرا بپذیرید. آنان نیز پذیرفته و آن جمع را به [[منزل]] خویش برد و به همسرش فرمود: هر اندازه [[پول]] پسانداز کردهای بیاور تا بین این افراد تقسیم کنم<ref>اعیان الشیعه، ج۱، ص۵۸۰؛ تاریخ ابن عساکر، در حالات امام حسین{{ع}}، حدیث ۱۹۶؛ تفسیر برهان، ج۲، ص۳۶۳.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۴۵-۴۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref> | [[فروتنی]] و [[تواضع]] و دوری از [[خودپسندی]] جزء [[سرشت]] امام حسین {{ع}} بود. آن بزرگوار خود میان [[مردم]] میزیست و از [[زندگی]] در کنار [[مستمندان]] [[عار]] نداشت و خود را از [[ضعفا]] و [[بیچارگان]] [[برتر]] نمیشمرد و بر کسی [[تکبّر]] نمیفروخت. نقل شده روزی [[حضرت ابا عبدالله الحسین]] {{ع}} به مستمندان موجود در صفّه (جایگاه ویژه [[مهاجران]] اولیه در [[مسجد پیامبر]]) درحالیکه مشغول [[غذا خوردن]] بودند گذارش افتاد، عرضه داشتند: بفرمایید [[نهار]]. حضرت فرمود: [[خداوند]] [[متکبران]] را [[دوست]] ندارد، نزد آنان نشست و همراه با آنها [[غذا]] تناول کرد و سپس به آنان فرمود: اکنون که من دعوت شما را پذیرا شدم، شما نیز دعوت مرا بپذیرید. آنان نیز پذیرفته و آن جمع را به [[منزل]] خویش برد و به همسرش فرمود: هر اندازه [[پول]] پسانداز کردهای بیاور تا بین این افراد تقسیم کنم<ref>اعیان الشیعه، ج۱، ص۵۸۰؛ تاریخ ابن عساکر، در حالات امام حسین {{ع}}، حدیث ۱۹۶؛ تفسیر برهان، ج۲، ص۳۶۳.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۴۵-۴۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref> | ||
===[[بردباری امام حسین|بردباری و گذشت]]=== | === [[بردباری امام حسین|بردباری و گذشت]]=== | ||
[[امام حسین]]{{ع}} همچون [[رسول اکرم]]{{صل}} دارای روحی بلند مرتبه و قلبی پرمهر بود و پذیرای همه [[مردم]] و به [[ارشاد]] و [[هدایت]] مردم سخت علاقمند. هیچگاه کسی را که به وی [[ناسزا]] روا میداشت به ناسزا پاسخ نمیداد بلکه با او [[مهربانی]] میکرد و به [[راه راست]] رهنمون میشد و از [[گمراهی]] [[نجات]] و رهاییاش میبخشید. | [[امام حسین]] {{ع}} همچون [[رسول اکرم]] {{صل}} دارای روحی بلند مرتبه و قلبی پرمهر بود و پذیرای همه [[مردم]] و به [[ارشاد]] و [[هدایت]] مردم سخت علاقمند. هیچگاه کسی را که به وی [[ناسزا]] روا میداشت به ناسزا پاسخ نمیداد بلکه با او [[مهربانی]] میکرد و به [[راه راست]] رهنمون میشد و از [[گمراهی]] [[نجات]] و رهاییاش میبخشید. | ||
از [[ابا عبدالله الحسین]]{{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: اگر فردی در این گوش به من ناسزا بگوید ـ و اشاره به گوش راست خود کرد ـ و در گوش چپم از من [[پوزش]] بخواهد، عذرش را خواهم پذیرفت؛ زیرا [[امیر المؤمنین علی]] بن أبی طالب{{ع}} برایم نقل کرد که از جدّم رسول خدا{{صل}} شنیده است که میفرمود: آنکس که پوزش فردی را چه به [[حق]] سخن بگوید چه به غیر حق، پذیرا نشود، بر [[حوض کوثر]] وارد نخواهد شد<ref>احقاق الحق، ج۱۱، ص۴۳۱.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۴۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref> | از [[ابا عبدالله الحسین]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: اگر فردی در این گوش به من ناسزا بگوید ـ و اشاره به گوش راست خود کرد ـ و در گوش چپم از من [[پوزش]] بخواهد، عذرش را خواهم پذیرفت؛ زیرا [[امیر المؤمنین علی]] بن أبی طالب {{ع}} برایم نقل کرد که از جدّم رسول خدا {{صل}} شنیده است که میفرمود: آنکس که پوزش فردی را چه به [[حق]] سخن بگوید چه به غیر حق، پذیرا نشود، بر [[حوض کوثر]] وارد نخواهد شد<ref>احقاق الحق، ج۱۱، ص۴۳۱.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۴۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref> | ||
===[[بخشش امام حسین|بخشش و سخاوت]]=== | === [[بخشش امام حسین|بخشش و سخاوت]]=== | ||
سیره امام حسین {{ع}} چنان بود که به [[یاری]] [[نیازمندان]] میشتافت و به [[زنان]] بیسرپرست و [[یتیمان]] رسیدگی میکرد. رحم و [[شفقت]] او پایانی نداشت. ایشان در [[تاریکی]] شب، انبانی پر از [[غذا]] همراه با [[پول]] به خانههای زنان بیسرپرست و یتیمان میبرد. | سیره امام حسین {{ع}} چنان بود که به [[یاری]] [[نیازمندان]] میشتافت و به [[زنان]] بیسرپرست و [[یتیمان]] رسیدگی میکرد. رحم و [[شفقت]] او پایانی نداشت. ایشان در [[تاریکی]] شب، انبانی پر از [[غذا]] همراه با [[پول]] به خانههای زنان بیسرپرست و یتیمان میبرد. | ||
[[انس]] [[روایت]] کرده و میگوید: نزد امام حسین{{ع}} شرفیاب بودم، کنیزکی که دسته گلی در دست داشت بر آن حضرت وارد شد و آن را به امام [[هدیه]] کرد حضرت بدو فرمود: تو در راه خدا آزادی. انس از دیدن این جریان مبهوت شد و به حضرت عرضه داشت: [اماما!] کنیزکی را تنها در قبال دسته گلی که به شما [[هدیه]] نمود [[آزاد]] کردی؟ حضرت در پاسخ وی فرمود: {{متن حدیث|كَذَا أَدَّبَنَا اللَّهُ، قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا}}<ref>«و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید» سوره نساء، آیه ۸۶.</ref> وَ كَانَ أَحْسَنَ مِنْهَا عِتْقُهَا}}<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۳۱؛ فصول المهمة، ص۱۶۷.</ref>؛ [[خدای متعال]] ما را چنین [[تربیت]] کرده آنجا که فرموده: هرگاه به شما تحیّتی گفته شود، بهتر از آن را به صاحبش برگردانید و یا به همانگونه پاسخ گوئید دهید اینک هدیه بهتر از دسته گل، [[آزادی]] این کنیزک است<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۴۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref>. | [[انس]] [[روایت]] کرده و میگوید: نزد امام حسین {{ع}} شرفیاب بودم، کنیزکی که دسته گلی در دست داشت بر آن حضرت وارد شد و آن را به امام [[هدیه]] کرد حضرت بدو فرمود: تو در راه خدا آزادی. انس از دیدن این جریان مبهوت شد و به حضرت عرضه داشت: [اماما!] کنیزکی را تنها در قبال دسته گلی که به شما [[هدیه]] نمود [[آزاد]] کردی؟ حضرت در پاسخ وی فرمود: {{متن حدیث|كَذَا أَدَّبَنَا اللَّهُ، قَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا}}<ref>«و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید» سوره نساء، آیه ۸۶.</ref> وَ كَانَ أَحْسَنَ مِنْهَا عِتْقُهَا}}<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۳۱؛ فصول المهمة، ص۱۶۷.</ref>؛ [[خدای متعال]] ما را چنین [[تربیت]] کرده آنجا که فرموده: هرگاه به شما تحیّتی گفته شود، بهتر از آن را به صاحبش برگردانید و یا به همانگونه پاسخ گوئید دهید اینک هدیه بهتر از دسته گل، [[آزادی]] این کنیزک است<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۴۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref>. | ||
===[[شجاعت امام حسین|شجاعت]]=== | === [[شجاعت امام حسین|شجاعت]]=== | ||
[[شجاعت امام حسین]]{{ع}} فضیلتی به [[ارث]] رسیده از [[پدران]] خویش است. آن [[حضرت]] از [[کودکی]] [[شجاع]] بود و [[شهامت]] آن حضرت منحصر به [[روز عاشورا]] نبود. [[شجاعت]] و شهامت [[اباعبدالله]]{{ع}} در [[دوران کودکی]] و [[نوجوانی]] در برخورد با [[ابابکر]] و [[عمر]] در [[دفاع از حریم ولایت]] و [[امامت]] بینظیر است. در برخورد با [[معاویه]] سرسخت و شجاع بود و در افشای [[چهره منافقانه یزید]] شهامت به [[خرج]] داد و شجاعت خویش را در جنگهای [[جمل]] و [[صفین]] و [[نهروان]] و در انتها در روز عاشورا به نمایش گذاشت. | [[شجاعت امام حسین]] {{ع}} فضیلتی به [[ارث]] رسیده از [[پدران]] خویش است. آن [[حضرت]] از [[کودکی]] [[شجاع]] بود و [[شهامت]] آن حضرت منحصر به [[روز عاشورا]] نبود. [[شجاعت]] و شهامت [[اباعبدالله]] {{ع}} در [[دوران کودکی]] و [[نوجوانی]] در برخورد با [[ابابکر]] و [[عمر]] در [[دفاع از حریم ولایت]] و [[امامت]] بینظیر است. در برخورد با [[معاویه]] سرسخت و شجاع بود و در افشای [[چهره منافقانه یزید]] شهامت به [[خرج]] داد و شجاعت خویش را در جنگهای [[جمل]] و [[صفین]] و [[نهروان]] و در انتها در روز عاشورا به نمایش گذاشت. | ||
"عبدالله بن عمار بن یغوث" گفت: «[[قسم به خدا]] ندیدم هیچ [[مرد]] [[جوان]] کشته و حادثه زدهای مانند حسین{{ع}} که فرزندان و اصحاب و [[جوانان]] [[اهل]] بیتش را کشته باشند و مانند او شجاعت و جرئت و [[قدرت]] بر جنگ داشته باشد، همان طور که شمشیر میزد و پیش میرفت، از صولت و [[هیبت]] شمشیر شرر بارش مردان شجاع زیر دست و پا میریختند و فرار میکردند او اعتنا به احدی نداشت و گرم [[معشوق]] و مبارزه با دشمن بود. در این موقع [[عمر بن سعد]] فریاد کرد: ای [[مردم]] این پسر کسی است که پشت گردنکشان [[عرب]] را به [[خاک]] نشانده و فرزند [[قتال]] العرب است که [[چهل]] سال شمشیر زد! گفتند: چه کنیم؟ گفت: از اطراف حمله کنید. چهار هزار نفر از مردان اطراف خیام او را گرفتند و [[روابط]] او را قطع کردند و راه را بر او بستند»<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۹.</ref>.<ref>[[محمد علی کلهر|کلهر، محمد علی]]، [[شجاعت و شهامت امام حسین (مقاله)|مقاله «شجاعت و شهامت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۶۲ ـ ۷۹.</ref> | "عبدالله بن عمار بن یغوث" گفت: «[[قسم به خدا]] ندیدم هیچ [[مرد]] [[جوان]] کشته و حادثه زدهای مانند حسین {{ع}} که فرزندان و اصحاب و [[جوانان]] [[اهل]] بیتش را کشته باشند و مانند او شجاعت و جرئت و [[قدرت]] بر جنگ داشته باشد، همان طور که شمشیر میزد و پیش میرفت، از صولت و [[هیبت]] شمشیر شرر بارش مردان شجاع زیر دست و پا میریختند و فرار میکردند او اعتنا به احدی نداشت و گرم [[معشوق]] و مبارزه با دشمن بود. در این موقع [[عمر بن سعد]] فریاد کرد: ای [[مردم]] این پسر کسی است که پشت گردنکشان [[عرب]] را به [[خاک]] نشانده و فرزند [[قتال]] العرب است که [[چهل]] سال شمشیر زد! گفتند: چه کنیم؟ گفت: از اطراف حمله کنید. چهار هزار نفر از مردان اطراف خیام او را گرفتند و [[روابط]] او را قطع کردند و راه را بر او بستند»<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۹.</ref>.<ref>[[محمد علی کلهر|کلهر، محمد علی]]، [[شجاعت و شهامت امام حسین (مقاله)|مقاله «شجاعت و شهامت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۶۲ ـ ۷۹.</ref> | ||
===[[ذلتناپذیری امام حسین|ذلتناپذیری]]=== | === [[ذلتناپذیری امام حسین|ذلتناپذیری]]=== | ||
تابناکترین و [[کاملترین]] چهره [[مسلمانی]] پرخروش و انقلابی، در ذلّتناپذیری [[امام حسین]]{{ع}} و [[ناشکیبایی]] و عدم [[سکوت]] او در برابر [[ظلم و ستم]] و [[بیداد]]، متجلّی گشت. ایشان [[سنّت]] ذلّتناپذیری و [[از خودگذشتگی]] در راه [[آرمان]] و [[عقیده]] را برای نسلهای بعد به یادگار نهاد. [[امام]]{{ع}} اینگونه [[ذلتناپذیری]] را آنگاه که با برادرش [[محمد حنفیّه]] به [[صراحت]] [[سخن]] میگوید، با این عبارت تجسم میبخشد: {{متن حدیث|يَا أَخِي! وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِي الدُّنْيَا مَلْجَأٌ وَ لَا مَأْوًى لَمَا بَايَعْتُ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ}}<ref>«برادر! به خدا سوگند! حتی اگر در دنیا جا و پناهی نیابم، هرگز با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد» فتوح ابن اعثم، ج۵، ص۲۳؛ مقتل خوارزمی، ج۱، ص۱۸۸؛ بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۵۴؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref>. | تابناکترین و [[کاملترین]] چهره [[مسلمانی]] پرخروش و انقلابی، در ذلّتناپذیری [[امام حسین]] {{ع}} و [[ناشکیبایی]] و عدم [[سکوت]] او در برابر [[ظلم و ستم]] و [[بیداد]]، متجلّی گشت. ایشان [[سنّت]] ذلّتناپذیری و [[از خودگذشتگی]] در راه [[آرمان]] و [[عقیده]] را برای نسلهای بعد به یادگار نهاد. [[امام]] {{ع}} اینگونه [[ذلتناپذیری]] را آنگاه که با برادرش [[محمد حنفیّه]] به [[صراحت]] [[سخن]] میگوید، با این عبارت تجسم میبخشد: {{متن حدیث|يَا أَخِي! وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَكُنْ فِي الدُّنْيَا مَلْجَأٌ وَ لَا مَأْوًى لَمَا بَايَعْتُ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ}}<ref>«برادر! به خدا سوگند! حتی اگر در دنیا جا و پناهی نیابم، هرگز با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد» فتوح ابن اعثم، ج۵، ص۲۳؛ مقتل خوارزمی، ج۱، ص۱۸۸؛ بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۵ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۵]] ص۵۴؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref>. | ||
===تشویق معلمان=== | === تشویق معلمان === | ||
مردی به نام [[عبدالرحمان]] به یکی از فرزندانش [[سوره حمد]] را آموخت که آن حضرت به [[پاداش]] کار فرهنگیاش هزار [[دینار]] و هزار [[جامه]] و انبوهی [[زر و زیور]] و وسایل [[زندگی]] به او بخشید و در برابر شگفتزدگی [[معلم]] از این همه [[بزرگواری]] و [[حقشناسی]] و رعایت [[حقوق]] [[معنوی]] معلم فرمود: «اینها در برابر [[عظمت]] و [[ارزش]] کار تو ناچیز است»<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | مردی به نام [[عبدالرحمان]] به یکی از فرزندانش [[سوره حمد]] را آموخت که آن حضرت به [[پاداش]] کار فرهنگیاش هزار [[دینار]] و هزار [[جامه]] و انبوهی [[زر و زیور]] و وسایل [[زندگی]] به او بخشید و در برابر شگفتزدگی [[معلم]] از این همه [[بزرگواری]] و [[حقشناسی]] و رعایت [[حقوق]] [[معنوی]] معلم فرمود: «اینها در برابر [[عظمت]] و [[ارزش]] کار تو ناچیز است»<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | ||
===رسیدگی به بینوایان=== | === رسیدگی به بینوایان === | ||
در رسیدگی به بینوایان و [[حفظ]] حیثیت و [[کرامت]] آنان، به هنگام [[دستگیری]] و حل مشکلاتشان ویژگیهایی [[تحسین]] برانگیز داشت. او به هنگام [[بخشایش]] و [[تأمین نیاز]] [[نیازمندان]] خود [[احساس]] [[شرمندگی]] میکرد و میکوشید تا به آنها [[روحیه]] دهد و [[شخصیت]] صدمه دیده آنان را ترمیم کند و به صورتی خواستههایشان را برآورد که دچار خسارت [[روانی]] و [[شکست]] معنوی و [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] نشوند<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref>. | در رسیدگی به بینوایان و [[حفظ]] حیثیت و [[کرامت]] آنان، به هنگام [[دستگیری]] و حل مشکلاتشان ویژگیهایی [[تحسین]] برانگیز داشت. او به هنگام [[بخشایش]] و [[تأمین نیاز]] [[نیازمندان]] خود [[احساس]] [[شرمندگی]] میکرد و میکوشید تا به آنها [[روحیه]] دهد و [[شخصیت]] صدمه دیده آنان را ترمیم کند و به صورتی خواستههایشان را برآورد که دچار خسارت [[روانی]] و [[شکست]] معنوی و [[اخلاقی]] و [[اجتماعی]] نشوند<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref>. | ||
===زدودن غم و اندوه از دلها=== | === زدودن غم و اندوه از دلها === | ||
از ویژگیهای دیگر آن حضرت [[عواطف]] سرشار [[انسانی]] و دگر [[دوستی]] و نوع پروری است، بهویژه در مورد کسانی که در فراز و نشیب زندگی به [[غم]] و [[اندوه]] یا مشکلی دچار میشدند، یا در بنبستی قرار میگرفتند. آن حضرت برای [[ملاقات]] و [[عیادت]] [[اسامة بن زید]] به منزلش آمد، اما او را آشفته و پریشانخاطر دید، دلپریشانی وی را جویا شد. [[اسامه]] آهی کشید و گفت: «حقوق دیگران را به گردن دارم و بدهکارم و دوست دارم تا زندهام [[اموال]] کسانی را که به عهده دارم بدهم و با داشتن [[دین]] از [[دنیا]] نروم». آن حضرت بلافاصله [[دستور]] داد بدهکاری او را پرداختند. آنگاه او آسودهخاطر، دیده از [[جهان]] فرو بست<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | از ویژگیهای دیگر آن حضرت [[عواطف]] سرشار [[انسانی]] و دگر [[دوستی]] و نوع پروری است، بهویژه در مورد کسانی که در فراز و نشیب زندگی به [[غم]] و [[اندوه]] یا مشکلی دچار میشدند، یا در بنبستی قرار میگرفتند. آن حضرت برای [[ملاقات]] و [[عیادت]] [[اسامة بن زید]] به منزلش آمد، اما او را آشفته و پریشانخاطر دید، دلپریشانی وی را جویا شد. [[اسامه]] آهی کشید و گفت: «حقوق دیگران را به گردن دارم و بدهکارم و دوست دارم تا زندهام [[اموال]] کسانی را که به عهده دارم بدهم و با داشتن [[دین]] از [[دنیا]] نروم». آن حضرت بلافاصله [[دستور]] داد بدهکاری او را پرداختند. آنگاه او آسودهخاطر، دیده از [[جهان]] فرو بست<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | ||
===انفاق در آشکار و نهان=== | === انفاق در آشکار و نهان === | ||
از ویژگیهای اخلاقیاش [[انفاق]] خالصانه در آشکار و پنهان به آشنا و [[بیگانه]] بود. شبانگاهان مواد خوراکی و لوازم ضروری زندگی [[محرومان]] و بینوایان و [[یتیمان]] را خود به دوش میکشید و به در [[خانه]] آنان میبرد. به همین جهت [[روز عاشورا]] در برخی از نقاط بدنش، آثار حمل بارهای سنگین [[مشاهده]] کردند. وقتی از [[حضرت سجاد]]{{ع}} دلیل آن را جویا شدند، فرمود: اینها آثار به دوش کشیدن [[صدقات]] و هدایای پنهانی است که پدر بزرگوارم شبها به دوش میکشید و برای [[یتیمان]] و [[محرومان]] [[جامعه]] میبرد<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | از ویژگیهای اخلاقیاش [[انفاق]] خالصانه در آشکار و پنهان به آشنا و [[بیگانه]] بود. شبانگاهان مواد خوراکی و لوازم ضروری زندگی [[محرومان]] و بینوایان و [[یتیمان]] را خود به دوش میکشید و به در [[خانه]] آنان میبرد. به همین جهت [[روز عاشورا]] در برخی از نقاط بدنش، آثار حمل بارهای سنگین [[مشاهده]] کردند. وقتی از [[حضرت سجاد]] {{ع}} دلیل آن را جویا شدند، فرمود: اینها آثار به دوش کشیدن [[صدقات]] و هدایای پنهانی است که پدر بزرگوارم شبها به دوش میکشید و برای [[یتیمان]] و [[محرومان]] [[جامعه]] میبرد<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | ||
===پروا از خدا=== | === پروا از خدا === | ||
یکی دیگر از صفات برجستهاش، شدت [[خوف از خدا]] و [[درک]] [[عظمت]] او بود؛ به گونهای که هنگام [[وضو]] ساختن برای [[عبادت]] و [[نماز]] و [[تقرب به سوی پروردگار]]، رنگ چهرهاش دگرگون میگشت و اعضا و اندامهایش به لرزه میافتاد. برخی از سر [[شگفتی]]، از شدت [[خوف]] و پروای او میپرسیدند که میفرمود: در [[روز قیامت]] تنها کسانی [[امنیت]] خواهند داشت که در [[دنیا]] از پروردگار خویش [[پروا]] داشته باشند<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | یکی دیگر از صفات برجستهاش، شدت [[خوف از خدا]] و [[درک]] [[عظمت]] او بود؛ به گونهای که هنگام [[وضو]] ساختن برای [[عبادت]] و [[نماز]] و [[تقرب به سوی پروردگار]]، رنگ چهرهاش دگرگون میگشت و اعضا و اندامهایش به لرزه میافتاد. برخی از سر [[شگفتی]]، از شدت [[خوف]] و پروای او میپرسیدند که میفرمود: در [[روز قیامت]] تنها کسانی [[امنیت]] خواهند داشت که در [[دنیا]] از پروردگار خویش [[پروا]] داشته باشند<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | ||
===[[جوانمردی]]=== | === [[جوانمردی]] === | ||
او سمبل جوانمردی و [[آزادگی]] است و جلوههای بارزی از این صفت [[ارزشمند]] در [[عاشورا]] از او پدیدار شد که شگفتانگیز است، از آن جمله: [[سیراب]] ساختن [[دشمن]] در آن شرایط سخت بیابان، [[رضایت]] ندادن به [[یاری]] رسانی گروه [[جن]] و اجازه ندادن به کشتن ناگهانی عنصر [[پلیدی]] چون [[شمر]]، که پیش از برخورد دو [[سپاه]] در تیررس یکی از یارانش قرار گرفته بود. [[امام]]{{ع}} فرمودند: «[[تیراندازی]] نکن که من آغاز به [[قتال]] نمیکنم»<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | او سمبل جوانمردی و [[آزادگی]] است و جلوههای بارزی از این صفت [[ارزشمند]] در [[عاشورا]] از او پدیدار شد که شگفتانگیز است، از آن جمله: [[سیراب]] ساختن [[دشمن]] در آن شرایط سخت بیابان، [[رضایت]] ندادن به [[یاری]] رسانی گروه [[جن]] و اجازه ندادن به کشتن ناگهانی عنصر [[پلیدی]] چون [[شمر]]، که پیش از برخورد دو [[سپاه]] در تیررس یکی از یارانش قرار گرفته بود. [[امام]] {{ع}} فرمودند: «[[تیراندازی]] نکن که من آغاز به [[قتال]] نمیکنم»<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص۸۹.</ref>. | ||
===[[غیرتمندی امام حسین|غیرتمندی و عزت نفس امام]]=== | === [[غیرتمندی امام حسین|غیرتمندی و عزت نفس امام]] === | ||
[[غیرتمندی]] یکی از صفات برجسته [[انسانی]]، است که نمونه بارز آن [[غیرتمندی امام حسین]]{{ع}} در [[روز عاشورا]] نسبت به [[شماتت]] [[دشمن]] و [[هجوم]] دشمن به خیمههاست. در [[روز]] [[عاشورا]] هنگامی که [[امام حسین]] {{ع}} بر اثر شدت زخمها توان نشستن بر فراز مرکب و ادامه [[دفاع]] را از دست داد، به طرف راست چهره مقدسش بر روی [[خاک]] افتاد. با [[زحمت]] بسیار به پا خاست و این بار بر روی پای خویش به [[دفاع از حق]] برخاست. غیرتمندی و غیرتورزی او در مقابل خاندانش نیز درسآموز و شنیدنی است. او با شنیدن خبر [[هجوم]] به خیمهها با همان حالت [[عطش]] برای [[دفاع]] از خیمهها شتافت<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۹۴؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref>. | [[غیرتمندی]] یکی از صفات برجسته [[انسانی]]، است که نمونه بارز آن [[غیرتمندی امام حسین]] {{ع}} در [[روز عاشورا]] نسبت به [[شماتت]] [[دشمن]] و [[هجوم]] دشمن به خیمههاست. در [[روز]] [[عاشورا]] هنگامی که [[امام حسین]] {{ع}} بر اثر شدت زخمها توان نشستن بر فراز مرکب و ادامه [[دفاع]] را از دست داد، به طرف راست چهره مقدسش بر روی [[خاک]] افتاد. با [[زحمت]] بسیار به پا خاست و این بار بر روی پای خویش به [[دفاع از حق]] برخاست. غیرتمندی و غیرتورزی او در مقابل خاندانش نیز درسآموز و شنیدنی است. او با شنیدن خبر [[هجوم]] به خیمهها با همان حالت [[عطش]] برای [[دفاع]] از خیمهها شتافت<ref>[[هادی نگارش|نگارش، هادی]]، [[زندگی و شخصیت امام حسین (مقاله)|مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۹۴؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۵۴.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |