طیب: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[طیب در حدیث]] - [[طیب در تاریخ اسلامی]] - [[طیب در فقه سیاسی]] - [[طیب در جامعهشناسی اسلامی]]| پرسش مرتبط = طیب (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[طیب در حدیث]] - [[طیب در تاریخ اسلامی]] - [[طیب در فقه سیاسی]] - [[طیب در جامعهشناسی اسلامی]]| پرسش مرتبط = طیب (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
اساسی ترین معنای واژه “طیب” هر نوع کیفیتی است که برای حواس [[آدمی]] لذتآور باشد<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۲۷.</ref>. [[علامه طباطبایی]] مینویسد: مراد از طیب چیزی است که طبع آدمی آن را [[پاکیزه]] بداند و از آن خوشش آید و ملاک [[حلیت]] [[شرعی]] نیز همین است، چون حلیت شرعی تابع حلیت [[فطری]] است<ref>سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۵۲۴.</ref>. وی در جای دیگر مینویسد: طیب به معنای چیزی است که با طبع سالم [[بشر]] ملایم باشد مانند [[مسکن]]، [[همسر]]، انواع خوراکیها و دیگر اموری که [[آدمی]] در [[زندگی]] خود از آنها [[استمداد]] میجوید<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۸۰-۸۱.</ref>. در مقابل “خبیث” به معنای هر چیزی است که با طبع سالم بشر ناسازگار باشد؛ چیزی که [[عقل]] و [[حس]] [[انسان]] آن را نپذیرفته و ناخوشایند عقل و حس باشد. از دید راغب، [[خبث]]، مخبث و [[خبیث]]، به چیزی گفته میشود که به سبب [[زشتی]] و ناپسندی و [[مکروه]] بودنش اعم از [[کراهت]] [[حسی]] و ظاهری یا کراهت [[معنوی]] و [[عقلی]] به دور داشته شود. واژه “خبث” همچنین به [[اعتقاد]] [[باطل]] و سخن دروغی که [[قبح]] و زشتی آن به عمل نیز سرایت کند، اطلاق شده است<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۲۷.</ref>. گفتنی است طیب و خبیث مصداقهای متعددی دارند. آرا و [[افکار]]، [[افعال]] و [[اعمال]]، [[رزق]] و طعام، کلمه، [[حیات]] و... به این صفت موصوف شدهاند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۱۸۳.</ref>. طرح دو مفهوم طیب و خبیث در حوزه ارزشهای [[اجتماعی]]، بیشتر ناظر به این جهت است که یکی از ملاکهای طیب و خبیث بودن [[اقلام]] مورد [[مصرف]]، رعایت و عدم رعایت جنبه هنجاری و [[قواعد]] پذیرفته شده اجتماعی همچون [[حقوق]] دیگران است. ضمن اینکه این واژه و همین طور واژه مقابل آن (خبیث) در مورد امور [[اخلاقی]] و معنوی هم به کار رفته<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}} «و اگر میهراسید که در مورد یتیمان دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که میپسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیکتر است» سوره نساء، آیه ۳؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را میگیرند؛ (و به آنان) میگویند: درود بر شما! برای کارهایی که میکردید به بهشت درآیید!» سوره نحل، آیه ۳۲؛ {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ}} «و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دستهدسته به سوی بهشت گسیل میکنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳؛ {{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ}} «آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی» سوره آل عمران، آیه ۳۸؛ {{متن قرآن|لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «تا خداوند ناپاک را از پاک جدا گرداند و ناپاک (ها) را بر یکدیگر نهد پس آن همه را بر هم انبارد آنگاه در دوزخ نهد؛ (آری) آنانند که زیانکارند» سوره انفال، آیه ۳۷؛ {{متن قرآن|الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}} «پلید زنان برای پلید مردان و پلید مردان برای پلید زنانند و پاک زنان، برای پاک مردان و پاک مردان برای پاک زنانند، آنان از آنچه (شایعه سازان) میگویند برکنارند، آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره نور، آیه ۲۶ و....</ref> و تحلیل فوق در این امور هم جاری است. | اساسی ترین معنای واژه “طیب” هر نوع کیفیتی است که برای حواس [[آدمی]] لذتآور باشد<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۲۷.</ref>. [[علامه طباطبایی]] مینویسد: مراد از طیب چیزی است که طبع آدمی آن را [[پاکیزه]] بداند و از آن خوشش آید و ملاک [[حلیت]] [[شرعی]] نیز همین است، چون حلیت شرعی تابع حلیت [[فطری]] است<ref>سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۵۲۴.</ref>. وی در جای دیگر مینویسد: طیب به معنای چیزی است که با طبع سالم [[بشر]] ملایم باشد مانند [[مسکن]]، [[همسر]]، انواع خوراکیها و دیگر اموری که [[آدمی]] در [[زندگی]] خود از آنها [[استمداد]] میجوید<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۸۰-۸۱.</ref>. در مقابل “خبیث” به معنای هر چیزی است که با طبع سالم بشر ناسازگار باشد؛ چیزی که [[عقل]] و [[حس]] [[انسان]] آن را نپذیرفته و ناخوشایند عقل و حس باشد. از دید راغب، [[خبث]]، مخبث و [[خبیث]]، به چیزی گفته میشود که به سبب [[زشتی]] و ناپسندی و [[مکروه]] بودنش اعم از [[کراهت]] [[حسی]] و ظاهری یا کراهت [[معنوی]] و [[عقلی]] به دور داشته شود. واژه “خبث” همچنین به [[اعتقاد]] [[باطل]] و سخن دروغی که [[قبح]] و زشتی آن به عمل نیز سرایت کند، اطلاق شده است<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۲۷.</ref>. گفتنی است طیب و خبیث مصداقهای متعددی دارند. آرا و [[افکار]]، [[افعال]] و [[اعمال]]، [[رزق]] و طعام، کلمه، [[حیات]] و... به این صفت موصوف شدهاند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۱۸۳.</ref>. طرح دو مفهوم طیب و خبیث در حوزه ارزشهای [[اجتماعی]]، بیشتر ناظر به این جهت است که یکی از ملاکهای طیب و خبیث بودن [[اقلام]] مورد [[مصرف]]، رعایت و عدم رعایت جنبه هنجاری و [[قواعد]] پذیرفته شده اجتماعی همچون [[حقوق]] دیگران است. ضمن اینکه این واژه و همین طور واژه مقابل آن (خبیث) در مورد امور [[اخلاقی]] و معنوی هم به کار رفته<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا}} «و اگر میهراسید که در مورد یتیمان دادگری نکنید (با آنان ازدواج نکنید و) از زنانی که میپسندید، دو دو، و سه سه، و چهار چهار همسر گیرید و اگر بیم دارید که داد نورزید یک زن را و یا کنیز خود را (به همسری گزینید)؛ این کار به آنکه ستم نورزید نزدیکتر است» سوره نساء، آیه ۳؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}} «همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را میگیرند؛ (و به آنان) میگویند: درود بر شما! برای کارهایی که میکردید به بهشت درآیید!» سوره نحل، آیه ۳۲؛ {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ}} «و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دستهدسته به سوی بهشت گسیل میکنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳؛ {{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ}} «آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی» سوره آل عمران، آیه ۳۸؛ {{متن قرآن|لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «تا خداوند ناپاک را از پاک جدا گرداند و ناپاک (ها) را بر یکدیگر نهد پس آن همه را بر هم انبارد آنگاه در دوزخ نهد؛ (آری) آنانند که زیانکارند» سوره انفال، آیه ۳۷؛ {{متن قرآن|الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ}} «پلید زنان برای پلید مردان و پلید مردان برای پلید زنانند و پاک زنان، برای پاک مردان و پاک مردان برای پاک زنانند، آنان از آنچه (شایعه سازان) میگویند برکنارند، آنان آمرزش و روزی ارجمندی دارند» سوره نور، آیه ۲۶ و....</ref> و تحلیل فوق در این امور هم جاری است. | ||
==آیات قرآنی مرتبط== | == آیات قرآنی مرتبط == | ||
#توصیه به [[مصرف]] روزیهای [[پاکیزه]]: {{متن قرآن|كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ...}}<ref>«از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم، بخورید» سوره بقره، آیه ۵۷.</ref>. | # توصیه به [[مصرف]] روزیهای [[پاکیزه]]: {{متن قرآن|كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ...}}<ref>«از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم، بخورید» سوره بقره، آیه ۵۷.</ref>. | ||
#توصیه به [[مصرف]] روزیهای [[حلال]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا}}<ref>«ای مردم از آنچه در زمین حلال و پاک است بخورید» سوره بقره، آیه ۱۶۸.</ref>. | # توصیه به [[مصرف]] روزیهای [[حلال]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا}}<ref>«ای مردم از آنچه در زمین حلال و پاک است بخورید» سوره بقره، آیه ۱۶۸.</ref>. | ||
#در برخی [[آیات]]، مصرف ماکولات از جمله میوهها پس از [[ادای حقوق]] [[شرعی]] آنها<ref>{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}} «و اوست که باغهایی با داربست و بیداربست و خرمابن و کشتزار با خوردنیهایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوهاش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref>؛ و نیز مصرف هدایای دیگران به عنوان [[مال]] طیب<ref>{{متن قرآن|وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا}} «و کابین زنان را با خشنودی به آنان بپردازید و اگر با خوشدلی چیزی از آن را به شما بخشیدند نوش و گوارا بخورید» سوره نساء، آیه ۴.</ref> تجویز شده است.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۵۳.</ref> | # در برخی [[آیات]]، مصرف ماکولات از جمله میوهها پس از [[ادای حقوق]] [[شرعی]] آنها<ref>{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}} «و اوست که باغهایی با داربست و بیداربست و خرمابن و کشتزار با خوردنیهایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوهاش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمیدارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref>؛ و نیز مصرف هدایای دیگران به عنوان [[مال]] طیب<ref>{{متن قرآن|وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا}} «و کابین زنان را با خشنودی به آنان بپردازید و اگر با خوشدلی چیزی از آن را به شما بخشیدند نوش و گوارا بخورید» سوره نساء، آیه ۴.</ref> تجویز شده است.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۵۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |