جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==چیستی و انواع جامعیت قرآن== | ==چیستی و انواع جامعیت قرآن== | ||
از نظر برخی از مفسرین، <ref>ر.ک. طباطبایی، | از نظر برخی از مفسرین، <ref>ر.ک. [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان.</ref> جامع بودن قرآن معنایی قریب به «کامل بودن» آن دارد، یعنی گونه ایی از کمال برای قرآن متصور میشود. اما طبعاً تا متعلق و یا جهت و حیثیت جامع بودن قرآن روشن نشود، نوع و نحوۀ جامعیت قرآن درست و دقیق تصویر و فهم نخواهد شد. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۵۶.</ref> | ||
از نگاه این مفسرین، کمال قرآن منحصر در وجه خاصی نیست، بلکه دستکم دو حیثیت میتواند داشته باشد: ممکن است کمال قرآن، از جهت «نحوۀ بیان» آن باشد و نیز احتمال دارد کامل بودن قرآن از حیث «گسترۀ موضوعات و مسائل» آن باشد. لذا جامعیت قرآن، به دو گونۀ اساسی قابل تصویر است و هر یک از انواع یاد شده نیز دارای اقسامی است. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۳۴.</ref> | از نگاه این مفسرین، کمال قرآن منحصر در وجه خاصی نیست، بلکه دستکم دو حیثیت میتواند داشته باشد: ممکن است کمال قرآن، از جهت «نحوۀ بیان» آن باشد و نیز احتمال دارد کامل بودن قرآن از حیث «گسترۀ موضوعات و مسائل» آن باشد. لذا جامعیت قرآن، به دو گونۀ اساسی قابل تصویر است و هر یک از انواع یاد شده نیز دارای اقسامی است. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۳۴.</ref> | ||
اتکای جامعیت نوع اول بر کمال قرآن از جهت همه جانبه بودن بیانش است و به گسترۀ مسائل و موضوعات آن کاری ندارد و در جامعیت نوع دوم، سخن از گسترۀ مطالب و موضوعاتی است که آیات قرآن آنها را پوشش میدهد. آیا قرآن شامل تمام علوم، فنون و معارف و بیانگر همۀ نیازهای آدمی است یا اینکه مطالبش محدود به گسترۀ خاصی از موضوعات و نیازهاست؟ البته غالباً و به طور متعارف وقتی از جامعیت قرآن سخن به میان میآید، همین معنا و نوعِ آن به ذهن متبادر میشود. البته باید دانست از تلفیق نوع اول و دوم جامعیت قرآن نوع سومی فرض میشود که بر اساس آن، کمال قرآن هم از جهت نحوۀ بیان و هم از جهت گسترۀ موضوعات یکجا جمع میگردد. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۳۵ ـ ۱۳۸.</ref> | اتکای جامعیت نوع اول بر کمال قرآن از جهت همه جانبه بودن بیانش است و به گسترۀ مسائل و موضوعات آن کاری ندارد و در جامعیت نوع دوم، سخن از گسترۀ مطالب و موضوعاتی است که آیات قرآن آنها را پوشش میدهد. آیا قرآن شامل تمام علوم، فنون و معارف و بیانگر همۀ نیازهای آدمی است یا اینکه مطالبش محدود به گسترۀ خاصی از موضوعات و نیازهاست؟ البته غالباً و به طور متعارف وقتی از جامعیت قرآن سخن به میان میآید، همین معنا و نوعِ آن به ذهن متبادر میشود. البته باید دانست از تلفیق نوع اول و دوم جامعیت قرآن نوع سومی فرض میشود که بر اساس آن، کمال قرآن هم از جهت نحوۀ بیان و هم از جهت گسترۀ موضوعات یکجا جمع میگردد. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۳۵ ـ ۱۳۸.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==دلایل و شواهد جامعیت قرآن== | ==دلایل و شواهد جامعیت قرآن== | ||
==جامعیت نوع اول (کمال قرآن از حیث نحوۀ بیان)== | ==جامعیت نوع اول (کمال قرآن از حیث نحوۀ بیان)== | ||
قرآن مجید کتابی است کامل؛ بدین معنی که هم هدف کامل انسانیت را در خود دارد، و هم آن هدف را به کاملترین وجه بیان کرده است. هدف انسانیت جهانبینی کامل و به کار بستن اصول اخلاقی و قوانین عملی مناسب و ملازم با آن جهانبینی است و قرآن مجید تشریح کامل این مقصود را بر عهده دارد. هر چیزی که بشر در پیمودن راه سعادت و خوشبختی از اعتقاد و عمل به آن نیازمند میباشد، در قرآن کریم به طور کامل بیان شده است. <ref>ر.ک. | قرآن مجید کتابی است کامل؛ بدین معنی که هم هدف کامل انسانیت را در خود دارد، و هم آن هدف را به کاملترین وجه بیان کرده است. هدف انسانیت جهانبینی کامل و به کار بستن اصول اخلاقی و قوانین عملی مناسب و ملازم با آن جهانبینی است و قرآن مجید تشریح کامل این مقصود را بر عهده دارد. هر چیزی که بشر در پیمودن راه سعادت و خوشبختی از اعتقاد و عمل به آن نیازمند میباشد، در قرآن کریم به طور کامل بیان شده است. <ref>ر.ک. [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، قرآن در اسلام، ص ۲۲ و ۲۳.</ref> | ||
ویژگیهایی چون «بیان کردن هدف به کاملترین وجه» و «تشریح کامل مقاصد» و «به طور کامل بیان کردن نیازهای بشر در مسیر سعادت» میتواند مستقلاً معیاری برای جامع بودن قرآن در نحوۀ بیان آن به حساب آید و به روشنی بر جامعیت قسم اول دلالت دارد.<ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۴۰.</ref> | ویژگیهایی چون «بیان کردن هدف به کاملترین وجه» و «تشریح کامل مقاصد» و «به طور کامل بیان کردن نیازهای بشر در مسیر سعادت» میتواند مستقلاً معیاری برای جامع بودن قرآن در نحوۀ بیان آن به حساب آید و به روشنی بر جامعیت قسم اول دلالت دارد.<ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۴۰.</ref> | ||
==جامعیت نوع دوم(کاملبودن گستره مسائل قرآن در تمام جهات)== | ==جامعیت نوع دوم(کاملبودن گستره مسائل قرآن در تمام جهات)== | ||
===عمومیت تحدی و جامعیت قرآن=== | ===عمومیت تحدی و جامعیت قرآن=== | ||
عمومیت تحدی و اعجاز قرآن، مبیِّن آن است که هماوردطلبی عام قرآن برای همانندآوری، مستلزم اعجاز همه جانبه و بالتبع جامعیت این کتاب در تمام جهات است. وقتی قرآن به همۀ موضوعات و مسائلی که برای انسان امکان ورود فکری و عملی در آنها میسر است، تحدی میکند، لازمهاش جامع بودن و اشتمال آن بر همۀ آن مسائل در حد اعجاز است. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.</ref> | عمومیت تحدی و اعجاز قرآن، مبیِّن آن است که هماوردطلبی عام قرآن برای همانندآوری، مستلزم اعجاز همه جانبه و بالتبع جامعیت این کتاب در تمام جهات است. وقتی قرآن به همۀ موضوعات و مسائلی که برای انسان امکان ورود فکری و عملی در آنها میسر است، تحدی میکند، لازمهاش جامع بودن و اشتمال آن بر همۀ آن مسائل در حد اعجاز است. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.</ref> | ||
برخی از اندیشمندان گفته اند: «عمومیت تحدی نسبت به جن و انس در صورتی معنا دارد که دایرهاش تمام اوصاف و ویژگیها و زمینههایی را که امکان تفاضل و سبقتجویی در آنها وجود دارد را دربرگیرد. بر این اساس، قرآن برای فرد بلیغ و سخنور در بلاغتش، و برای حکیم در حکمتش، و برای عالم در علمش، و برای عالم علوم اجتماعی در تخصص خاص خودش، و برای قانونگذاران و حقوقدانان در قانونگذاریشان، و برای اهل سیاست در سیاستشان، و برای حاکمان و والیان در حکومتشان، و برای تمام جهانیان در آنچه به صورت همگانی بدان دست نمیتوانند یافت، مانند غیب، اختلاف در حکم و علم و بیان، معجزه است و کسی مانند آنرا نمیتواند بیاورد. پس قرآن مدعی عمومیت اعجاز خود از تمام جهات است.» <ref>ر.ک: | برخی از اندیشمندان گفته اند: «عمومیت تحدی نسبت به جن و انس در صورتی معنا دارد که دایرهاش تمام اوصاف و ویژگیها و زمینههایی را که امکان تفاضل و سبقتجویی در آنها وجود دارد را دربرگیرد. بر این اساس، قرآن برای فرد بلیغ و سخنور در بلاغتش، و برای حکیم در حکمتش، و برای عالم در علمش، و برای عالم علوم اجتماعی در تخصص خاص خودش، و برای قانونگذاران و حقوقدانان در قانونگذاریشان، و برای اهل سیاست در سیاستشان، و برای حاکمان و والیان در حکومتشان، و برای تمام جهانیان در آنچه به صورت همگانی بدان دست نمیتوانند یافت، مانند غیب، اختلاف در حکم و علم و بیان، معجزه است و کسی مانند آنرا نمیتواند بیاورد. پس قرآن مدعی عمومیت اعجاز خود از تمام جهات است.» <ref>ر.ک: [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۵۹ و۶۰.</ref> | ||
این سخن بدان معناست که قرآن در تمام زمینههای جدی معرفتی که بشر با آن درگیر است، مطالبی دارد که فوق همانندآوری است. پس تحدی عام آن اثبات کنندۀ اعجازش در تمام جهات یاد شده است. بنابراین لازمۀ عمومیت این هماوردطلبی قرآن، اشتمال آن بر همۀ زمینههای معرفتی و مهارتی بشر، و به عبارت دیگر جامعیت آن در تمام جهات است. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.</ref> | این سخن بدان معناست که قرآن در تمام زمینههای جدی معرفتی که بشر با آن درگیر است، مطالبی دارد که فوق همانندآوری است. پس تحدی عام آن اثبات کنندۀ اعجازش در تمام جهات یاد شده است. بنابراین لازمۀ عمومیت این هماوردطلبی قرآن، اشتمال آن بر همۀ زمینههای معرفتی و مهارتی بشر، و به عبارت دیگر جامعیت آن در تمام جهات است. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.</ref> | ||
===جامعیت و تحدی به علم و معرفت=== | ===جامعیت و تحدی به علم و معرفت=== | ||
علاوه بر تحدی عام، تحدی قرآن به علم و معرفت مورد توجه قرار گرفته است و قرآن از طریق آیاتی چون {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ}}﴾}}،<ref>سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.</ref> {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ}}﴾}}<ref>سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.</ref> و امثال آن، به خصوصِ علم و معرفت تحدی کرده است. با سیر و بررسی در متن تعالیم اسلام، میتوان به این امر واقف شد که اسلام از طریق بیان کلیات در قرآن و ارجاع جزئیات به پیامبر اکرم، متعرض ریز و درشت معارف الهی فلسفی، اخلاق فاضله، قوانین فرعی دینی اعم از عبادی، معاملی، سیاسی، اجتماعی و هر آنچه که با فعل و عمل انسان تماس و ارتباط مییابد، شده است؛ البته بر مدار فطرت و اصل توحید. از سوی دیگر، بقاء انطباق این امور بر صلاح انسان را با گذشت زمان با آیاتی چون آیۀ ۹ سورۀ حجر و آیۀ ۴۲ سورۀ سجده بیان و تضمین کرده است. <ref>ر.ک: | علاوه بر تحدی عام، تحدی قرآن به علم و معرفت مورد توجه قرار گرفته است و قرآن از طریق آیاتی چون {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ}}﴾}}،<ref>سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.</ref> {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ}}﴾}}<ref>سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.</ref> و امثال آن، به خصوصِ علم و معرفت تحدی کرده است. با سیر و بررسی در متن تعالیم اسلام، میتوان به این امر واقف شد که اسلام از طریق بیان کلیات در قرآن و ارجاع جزئیات به پیامبر اکرم، متعرض ریز و درشت معارف الهی فلسفی، اخلاق فاضله، قوانین فرعی دینی اعم از عبادی، معاملی، سیاسی، اجتماعی و هر آنچه که با فعل و عمل انسان تماس و ارتباط مییابد، شده است؛ البته بر مدار فطرت و اصل توحید. از سوی دیگر، بقاء انطباق این امور بر صلاح انسان را با گذشت زمان با آیاتی چون آیۀ ۹ سورۀ حجر و آیۀ ۴۲ سورۀ سجده بیان و تضمین کرده است. <ref>ر.ک: [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۶۲ و ۶۳.</ref> | ||
از این بیان استفاده میشود، قرآن باید مشتمل بر علوم گوناگونی باشد که فوق همانندآوری است و اگر چنین است، پس جامع آن علوم مختلف است؛ زیرا، مراد از علم و معرفت، نوع خاصی از معرفت، همانند معرفت تجربی نیست، بلکه معرفت به صورت مطلق است که شاخههای مختلف دانش را دربرمیگیرد. از سوی دیگر، با فرض اشتمال قرآن بر کلیات تعالیم اسلام و هر آنچه به نحوی با فعل و عمل آدمی ارتباط دارد، و مصونیت آن از همانندآوری و تغییر و تحول و تکامل، باید این کتاب حداقل جامع اصول و کلیات تمام علومی باشد که با عمل انسان ربط پیدا میکنند. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۶.</ref> | از این بیان استفاده میشود، قرآن باید مشتمل بر علوم گوناگونی باشد که فوق همانندآوری است و اگر چنین است، پس جامع آن علوم مختلف است؛ زیرا، مراد از علم و معرفت، نوع خاصی از معرفت، همانند معرفت تجربی نیست، بلکه معرفت به صورت مطلق است که شاخههای مختلف دانش را دربرمیگیرد. از سوی دیگر، با فرض اشتمال قرآن بر کلیات تعالیم اسلام و هر آنچه به نحوی با فعل و عمل آدمی ارتباط دارد، و مصونیت آن از همانندآوری و تغییر و تحول و تکامل، باید این کتاب حداقل جامع اصول و کلیات تمام علومی باشد که با عمل انسان ربط پیدا میکنند. <ref>آریان، حمید، جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان، مجله قرآنشناخت، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۶.</ref> | ||