پرش به محتوا

عبدالملک بن مروان در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==[[سیاست خارجی]] [[عبدالملک]]==
== [[سیاست خارجی]] [[عبدالملک]] ==
===[[جبهه]] شرقی===
=== [[جبهه]] شرقی ===
نا آرامی پی درپی - که نیمه شرقی [[حکومت اسلامی]] را دربرگرفت - به [[مسلمانان]] اجازه گسترش [[فتوحات]] را نداد. سیاست خارجی توسعه طلبانه در این جبهه، آخرین [[کوشش]] عبدالملک برای حل [[مشکلات]] داخلی بود. در این دوران، رکود بر فتوحات [[حاکم]] بود، اما نیروی [[ذخیره]] [[حکومت]] به مسلمانان اجازه داد به برخی فتوحات دست بزند که در این مرحله وسعت نداشت.
نا آرامی پی درپی - که نیمه شرقی [[حکومت اسلامی]] را دربرگرفت - به [[مسلمانان]] اجازه گسترش [[فتوحات]] را نداد. سیاست خارجی توسعه طلبانه در این جبهه، آخرین [[کوشش]] عبدالملک برای حل [[مشکلات]] داخلی بود. در این دوران، رکود بر فتوحات [[حاکم]] بود، اما نیروی [[ذخیره]] [[حکومت]] به مسلمانان اجازه داد به برخی فتوحات دست بزند که در این مرحله وسعت نداشت.


فتوحات ماوراءالنهر، بعد از اینکه [[حَجّاج]] در سال ۷۸ / ۶۹۷ [[استاندار]] [[خراسان]] و نیز [[عراق]] شد، رونق یافت. وی [[مهلب بن ابی‌صفره]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۲۷۵.</ref> را [[کارگزار خراسان]] کرد. مُهَلَّب همراه پسرانش در [[سرزمین ماوراءالنهر]]، به‌ویژه شهرهای کَشّ، ختل و ریخش جنگید. بعد از او پسرانش [[سیاست]] [[جهاد]] را ادامه دادند، با این همه، فتوحات مسلمانان در این منطقه جدی نبود تا اینکه حَجّاج در سال ۸۶ / ۷۰۵ قُتَیبَة بن مسلم [[باهلی]] را [[کارگزار]] خود کرد<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۳ - ۸۴، ۹۴ و ۹۶ - ۹۷.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۳۴.</ref>.
فتوحات ماوراءالنهر، بعد از اینکه [[حَجّاج]] در سال ۷۸ / ۶۹۷ [[استاندار]] [[خراسان]] و نیز [[عراق]] شد، رونق یافت. وی [[مهلب بن ابی‌صفره]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۲۷۵.</ref> را [[کارگزار خراسان]] کرد. مُهَلَّب همراه پسرانش در [[سرزمین ماوراءالنهر]]، به‌ویژه شهرهای کَشّ، ختل و ریخش جنگید. بعد از او پسرانش [[سیاست]] [[جهاد]] را ادامه دادند، با این همه، فتوحات مسلمانان در این منطقه جدی نبود تا اینکه حَجّاج در سال ۸۶ / ۷۰۵ قُتَیبَة بن مسلم [[باهلی]] را [[کارگزار]] خود کرد<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۳ - ۸۴، ۹۴ و ۹۶ - ۹۷.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۳۴.</ref>.


===جبهه [[روم]]===
=== جبهه [[روم]] ===
در دوران نا آرامی‌های داخلی، مسلمانان در مقابل روم - که به حکومت اسلامی می‌تاخت - قدرت‌شان را از دست دادند. امپراتور روم، ژوستینین دوم، [[فرصت]] را [[غنیمت]] شمرد و معاهده‌ای را که پیشتر، رومی‌ها با مسلمانان بسته بودند، نقض کرد<ref>اشاره به پیمان صلحی که میان عبدالملک بن مروان و امپراتور قسطنطین چهارم در آغاز خلافت عبدالملک در سال ۸۶/ ۶۸۵ بسته شد. رستم، اسد، الروم فی سیاستهم و حضارتهم و دینهم و ثقافتهم و صلاتهم بالعرب، ج۱، ص۲۶۴.</ref> و سپاهیانش را برای [[جنگ]] با مسلمانان اعزام کرد که در سال ۷۰ / ۶۸۹ [[سرزمین شام]] را درنوردیدند.
در دوران نا آرامی‌های داخلی، مسلمانان در مقابل روم - که به حکومت اسلامی می‌تاخت - قدرت‌شان را از دست دادند. امپراتور روم، ژوستینین دوم، [[فرصت]] را [[غنیمت]] شمرد و معاهده‌ای را که پیشتر، رومی‌ها با مسلمانان بسته بودند، نقض کرد<ref>اشاره به پیمان صلحی که میان عبدالملک بن مروان و امپراتور قسطنطین چهارم در آغاز خلافت عبدالملک در سال ۸۶/ ۶۸۵ بسته شد. رستم، اسد، الروم فی سیاستهم و حضارتهم و دینهم و ثقافتهم و صلاتهم بالعرب، ج۱، ص۲۶۴.</ref> و سپاهیانش را برای [[جنگ]] با مسلمانان اعزام کرد که در سال ۷۰ / ۶۸۹ [[سرزمین شام]] را درنوردیدند.


در این هنگام در سمت شرقی [[امپراتوری]] روم، حادثه‌ای رخ داد که در [[تحول]] [[روابط مسلمانان]] و رومی‌ها اهمیت بسیاری داشت. در صحبت از حمله‌های زمستانی و تابستانی مسلمانان علیه حکومت روم منابع از وجود گروه‌های [[شورشی]] [[مسیحی]]<ref>مترجم: همان مَرَدَه هستند.</ref>سخن رانده‌اند که سپاهی را فراهم کردند و حکومت‌های رومی از آنان به مثابه دیوار و مانعی در این منطقه استفاده نمودند<ref>درباره شورشیان ر.ک: بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۱۷ - ۲۲۳، به ایشان جراجمه هم می‌گفتند؛ به دلیل اینکه منسوب به شهرستان جرجومه بودند.</ref>.
در این هنگام در سمت شرقی [[امپراتوری]] روم، حادثه‌ای رخ داد که در [[تحول]] [[روابط مسلمانان]] و رومی‌ها اهمیت بسیاری داشت. در صحبت از حمله‌های زمستانی و تابستانی مسلمانان علیه حکومت روم منابع از وجود گروه‌های [[شورشی]] [[مسیحی]]<ref>مترجم: همان مَرَدَه هستند.</ref>سخن رانده‌اند که سپاهی را فراهم کردند و حکومت‌های رومی از آنان به مثابه دیوار و مانعی در این منطقه استفاده نمودند<ref>درباره شورشیان ر. ک: بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۱۷ - ۲۲۳، به ایشان جراجمه هم می‌گفتند؛ به دلیل اینکه منسوب به شهرستان جرجومه بودند.</ref>.


[[شورشیان]] به علت موقعیت جغرافیایی و اوضاع سیاسی‌شان، از [[حکومت]] [[روم]] در مقابل تهاجمات [[مسلمانان]] [[حمایت]] می‌کردند و از دژهای کوهستانی محکمی که در برابر [[دشمنان خارجی]] ایجاد کرده بودند، [[دفاع]] می‌نمودند و بسیاری از آنان در سمت جنوب تا کوه‌های لبنان پیش می‌رفتند. آنان با مسلمانان [[بدرفتاری]] می‌کردند؛ زیرا به جنگ‌های [[مستمری]] در مناطق [[همسایه]]، به‌ویژه ساحلی، به تحریک رومی‌ها دست می‌زدند.
[[شورشیان]] به علت موقعیت جغرافیایی و اوضاع سیاسی‌شان، از [[حکومت]] [[روم]] در مقابل تهاجمات [[مسلمانان]] [[حمایت]] می‌کردند و از دژهای کوهستانی محکمی که در برابر [[دشمنان خارجی]] ایجاد کرده بودند، [[دفاع]] می‌نمودند و بسیاری از آنان در سمت جنوب تا کوه‌های لبنان پیش می‌رفتند. آنان با مسلمانان [[بدرفتاری]] می‌کردند؛ زیرا به جنگ‌های [[مستمری]] در مناطق [[همسایه]]، به‌ویژه ساحلی، به تحریک رومی‌ها دست می‌زدند.


[[عبدالملک]] برای جلوگیری از [[جنگ]] در این منطقه، ناچار به دادن [[حق]] [[سکوت]] به ایشان شد. از سوی دیگر وی برای دست‌یابی به فرصتی برای پرداختن به [[مشکلات]] نوپیدا در [[جهان اسلام]] با امپراتور روم، ژوستینین دوم، در سال ۷۰ / ۶۸۹ معاهده‌ای بست که [[خلیفه]] [[متعهد]] به رعایت مسایل زیر شد:
[[عبدالملک]] برای جلوگیری از [[جنگ]] در این منطقه، ناچار به دادن [[حق]] [[سکوت]] به ایشان شد. از سوی دیگر وی برای دست‌یابی به فرصتی برای پرداختن به [[مشکلات]] نوپیدا در [[جهان اسلام]] با امپراتور روم، ژوستینین دوم، در سال ۷۰ / ۶۸۹ معاهده‌ای بست که [[خلیفه]] [[متعهد]] به رعایت مسایل زیر شد:
#سالانه در مقابل [[حمله]] رومی‌ها به [[سرزمین‌های اسلامی]]، [[مالی]] را به امپراتور روم بپردازد که مبلغ آن سیصد و شصت و پنج هزار قطعه طلا، به اضافه سیصد و شصت و پنج بَرْده و همین تعداد اسب می‌شد.
# سالانه در مقابل [[حمله]] رومی‌ها به [[سرزمین‌های اسلامی]]، [[مالی]] را به امپراتور روم بپردازد که مبلغ آن سیصد و شصت و پنج هزار قطعه طلا، به اضافه سیصد و شصت و پنج بَرْده و همین تعداد اسب می‌شد.
#دو حکومت [[اسلام]] و روم، [[خراج]] سرزمین‌های ارمنستان، قُبْرُس و ایبریا را تقسیم کنند.
# دو حکومت [[اسلام]] و روم، [[خراج]] سرزمین‌های ارمنستان، قُبْرُس و ایبریا را تقسیم کنند.
# [[امپراتوری]] روم شورشیان را از منطقه شمالی [[شام]]، به آن طرف کوه‌های طوروس در داخل [[آسیای صغیر]] عقب براند.
# [[امپراتوری]] روم شورشیان را از منطقه شمالی [[شام]]، به آن طرف کوه‌های طوروس در داخل [[آسیای صغیر]] عقب براند.
#اعتبار این [[معاهده]] مدت ده سال است<ref>Michel le Syrienne chronique: II PP ۴۶۹-۴۷۰.. </ref>.
# اعتبار این [[معاهده]] مدت ده سال است<ref>Michel le Syrienne chronique: II PP ۴۶۹-۴۷۰.. </ref>.


نتیجه عقب‌نشینی شورشیان از کوه‌های لبنان و شمال شام نابودی دیوار [[شومی]] بود که از آسیای صغیر در مقابل تهاجمات مسلمانان حمایت می‌کرد. همچنین فرصتی برای مسلمانان بود که از نو، به این منطقه [[هجوم]] برده و مراکز تازه [[فتح]] شده را مستحکم کنند و نبردهای زمستانی و تابستانی خود را دوباره شروع کنند. در نتیجه قیساریّه در سال ۷۱ / ۶۹۰ فتح شد<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۸.</ref>.
نتیجه عقب‌نشینی شورشیان از کوه‌های لبنان و شمال شام نابودی دیوار [[شومی]] بود که از آسیای صغیر در مقابل تهاجمات مسلمانان حمایت می‌کرد. همچنین فرصتی برای مسلمانان بود که از نو، به این منطقه [[هجوم]] برده و مراکز تازه [[فتح]] شده را مستحکم کنند و نبردهای زمستانی و تابستانی خود را دوباره شروع کنند. در نتیجه قیساریّه در سال ۷۱ / ۶۹۰ فتح شد<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۸.</ref>.


[[عبدالملک]] در پسِ [[فراغت]] از [[مشکلات]] داخلی، در سال ۷۳ / ۶۹۲ از آرزوهایش در مقابل [[امپراتوری]] [[روم]] پرده برداشت؛ زیرا وی دینارهای طلایی [[اسلامی]] ضرب کرد و به عنوان [[جزیه]]، به جای [[پول]] رایج روم برای امپراتور ارسال نمود. این [[اقدام]] از یک سو به [[رویارویی]] با امپراتور تعبیر شد و از سوی دیگر به معنای از سرگیری [[فعالیت نظامی]] [[خلیفه]] در [[جبهه]] روم بود<ref>رستم، الروم فی سیاستهم و حضارتهم و دینهم و...، ج۱، ص۲۶۶ - ۲۶۷.</ref>.
[[عبدالملک]] در پسِ [[فراغت]] از [[مشکلات]] داخلی، در سال ۷۳ / ۶۹۲ از آرزوهایش در مقابل [[امپراتوری]] [[روم]] پرده برداشت؛ زیرا وی دینارهای طلایی [[اسلامی]] ضرب کرد و به عنوان [[جزیه]]، به جای [[پول]] رایج روم برای امپراتور ارسال نمود. این [[اقدام]] از یک سو به [[رویارویی]] با امپراتور تعبیر شد و از سوی دیگر به معنای از سرگیری [[فعالیت نظامی]] [[خلیفه]] در [[جبهه]] روم بود<ref>رستم، الروم فی سیاستهم و حضارتهم و دینهم و... ، ج۱، ص۲۶۶ - ۲۶۷.</ref>.


[[مسلمانان]] در سال ۷۳ / ۶۹۲ به [[آسیای صغیر]] [[حمله]] کردند و در ارمنستان به [[پیروزی]] دست یافتند<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴ ص۲۸ - ۲۹.</ref>. در همان حال، پاسخ رومی‌ها اشغال [[شهر]] مرعش در سال ۷۶ / ۶۹۵ بود<ref>Theophanes: chronographia, p.۸۰۲.. </ref> و این دلیلی بر [[میزان]] ضعفی بود که امپراتوری روم به آن دچار بود. امپراتور، ژوستینین دوم، به دلیل [[ضعف]] [[حکمرانی]] در سال ۷۶ / ۶۹۵ برکنار شد و [[جانشین]] او امپراتور لیونتیوس نیز به دلیل استمرار نبردهای اسلامی در مناطق آسیای صغیر و مرزی، اوضاع و احوال بهتری نداشت. از این‌رو [[ولید]] بن عبدالملک در سال ۷۷ / ۶۹۶ به مَلَطیَه<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۳؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۲۷۵، ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۵.</ref> و عبیدالله بن عبدالملک به قالیقلا در کنار سرچشمه رودخانه [[فُرات]] [[یورش]] برد<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۷۵.</ref>.
[[مسلمانان]] در سال ۷۳ / ۶۹۲ به [[آسیای صغیر]] [[حمله]] کردند و در ارمنستان به [[پیروزی]] دست یافتند<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴ ص۲۸ - ۲۹.</ref>. در همان حال، پاسخ رومی‌ها اشغال [[شهر]] مرعش در سال ۷۶ / ۶۹۵ بود<ref>Theophanes: chronographia, p.۸۰۲.. </ref> و این دلیلی بر [[میزان]] ضعفی بود که امپراتوری روم به آن دچار بود. امپراتور، ژوستینین دوم، به دلیل [[ضعف]] [[حکمرانی]] در سال ۷۶ / ۶۹۵ برکنار شد و [[جانشین]] او امپراتور لیونتیوس نیز به دلیل استمرار نبردهای اسلامی در مناطق آسیای صغیر و مرزی، اوضاع و احوال بهتری نداشت. از این‌رو [[ولید]] بن عبدالملک در سال ۷۷ / ۶۹۶ به مَلَطیَه<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۳؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ج۱، ص۲۷۵، ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۵.</ref> و عبیدالله بن عبدالملک به قالیقلا در کنار سرچشمه رودخانه [[فُرات]] [[یورش]] برد<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۷۵.</ref>.
خط ۳۶: خط ۳۶:
و بدین‌گونه، [[برتری]] آشکار [[حکومت اسلامی]] بر رومی‌ها به علت [[توانایی]] عبدالملک به سرعت به دست آمد.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۳۴.</ref>.
و بدین‌گونه، [[برتری]] آشکار [[حکومت اسلامی]] بر رومی‌ها به علت [[توانایی]] عبدالملک به سرعت به دست آمد.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۳۴.</ref>.


===[[جبهه]] شمال افریقا===
=== [[جبهه]] شمال افریقا ===
جبهه افریقا محور جدی [[سیاست]] [[فتوحات]] در دوران عبدالملک بود. مسلمانان برای [[پاک‌سازی]] پایگاه‌های [[روم]] در ساحل شمالی و [[مطیع]] نمودن بربر در مقابل [[قدرت]] [[حکومت]]، جنگ‌های متعددی کردند.
جبهه افریقا محور جدی [[سیاست]] [[فتوحات]] در دوران عبدالملک بود. مسلمانان برای [[پاک‌سازی]] پایگاه‌های [[روم]] در ساحل شمالی و [[مطیع]] نمودن بربر در مقابل [[قدرت]] [[حکومت]]، جنگ‌های متعددی کردند.


خط ۵۷: خط ۵۷:
در آن هنگام رومی‌ها به کمک ناوگان دریایی تلاش کردند قَرْطاجَنّه را [[تصرف]] کنند که سرانجام در سال ۸۲ / ۷۰۱ آن را تصرف کردند؛ اما حَسّان آنان را بیرون کرد و برای اینکه آرزوی‌شان را در بازگشت [[مجدد]] ناکام کند، آن [[شهر]] را کاملاً ویران کرد و در [[شرق]] آن شهری [[اسلامی]] به نام تونس بنا نمود<ref>البکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم، ج۱، ص۳۷.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۳۷.</ref>.
در آن هنگام رومی‌ها به کمک ناوگان دریایی تلاش کردند قَرْطاجَنّه را [[تصرف]] کنند که سرانجام در سال ۸۲ / ۷۰۱ آن را تصرف کردند؛ اما حَسّان آنان را بیرون کرد و برای اینکه آرزوی‌شان را در بازگشت [[مجدد]] ناکام کند، آن [[شهر]] را کاملاً ویران کرد و در [[شرق]] آن شهری [[اسلامی]] به نام تونس بنا نمود<ref>البکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم، ج۱، ص۳۷.</ref>.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۳۷.</ref>.


==[[سیاست اداری]] [[عبدالملک]]==
== [[سیاست اداری]] [[عبدالملک]] ==
===متحول کردن دستگاه [[اداری]]===
=== متحول کردن دستگاه [[اداری]] ===
عبدالملک توجه ویژه‌ای به [[اداره امور]] [[حکومت]] داشت. این توجه در تحولی نمایان‌گر شد که حدود آن از افق [[جامعه]] قبایلی به چهارچوب مؤسسات اداری [[تجاوز]] نمی‌کرد. [[حقیقت]] این است که عبدالملک [[پرچم‌دار]] [[اصلاح]] اداری در حکومت اسلامی نبود و از سیاست‌های [[عمر بن خطّاب]] و [[معاویة بن ابی سفیان]] در آغاز دوران [[خلافت اموی]] [[پیروی]] کرد؛ اما [[شهرت]] اداری عبدالملک در این است که وی [[اصلاحات]] را در دو جهت انجام داد: نخست - متحول کردن دستگاه اداری و فعال نمودن آن و دوم - [[عربی]] نمودن اداره و [[پول]]، کاری که تحت عنوان حرکت عربی کردن شناخته شده است<ref>بیضون، ملامح التیارات السیاسیة فی القرن الاول الهجری، ص۲۷۳.</ref>.
عبدالملک توجه ویژه‌ای به [[اداره امور]] [[حکومت]] داشت. این توجه در تحولی نمایان‌گر شد که حدود آن از افق [[جامعه]] قبایلی به چهارچوب مؤسسات اداری [[تجاوز]] نمی‌کرد. [[حقیقت]] این است که عبدالملک [[پرچم‌دار]] [[اصلاح]] اداری در حکومت اسلامی نبود و از سیاست‌های [[عمر بن خطّاب]] و [[معاویة بن ابی سفیان]] در آغاز دوران [[خلافت اموی]] [[پیروی]] کرد؛ اما [[شهرت]] اداری عبدالملک در این است که وی [[اصلاحات]] را در دو جهت انجام داد: نخست - متحول کردن دستگاه اداری و فعال نمودن آن و دوم - [[عربی]] نمودن اداره و [[پول]]، کاری که تحت عنوان حرکت عربی کردن شناخته شده است<ref>بیضون، ملامح التیارات السیاسیة فی القرن الاول الهجری، ص۲۷۳.</ref>.


خط ۶۵: خط ۶۵:
در دوران او شکل اداری به پنج [[دیوان]] بزرگ تقسیم شد که عهده‌دار کارهای [[حکومتی]] بودند. این دیوان‌ها عبارت‌اند از: دیوان [[خراج]]، دیوان [[جند]]، دیوان رسائل، دیوان خاتم و دیوان [[برید]].<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۴۱.</ref>.
در دوران او شکل اداری به پنج [[دیوان]] بزرگ تقسیم شد که عهده‌دار کارهای [[حکومتی]] بودند. این دیوان‌ها عبارت‌اند از: دیوان [[خراج]]، دیوان [[جند]]، دیوان رسائل، دیوان خاتم و دیوان [[برید]].<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۴۱.</ref>.


===[[جنبش]] تعریب ([[عربی]] کردن)===
=== [[جنبش]] تعریب ([[عربی]] کردن) ===
====عربی کردن اداره یا دیوان====
==== عربی کردن اداره یا دیوان ====
[[حقیقت]] این است که کار مهمی که [[عبدالملک]] در این زمینه برای [[اصلاح]] اداری انجام داد و به عربی شدن [[نظام اداری]] و ضرب سکه‌های عربی منجر شد، به عنوان یکی از کارهای [[واجب]] و ضروری برای تأسیس شالوده حکومتی که پایه‌های محکمی داشته باشد<ref>حلّاق، دراسات فی تاریخ الحضارة الاسلامیه، ص۴۱.</ref>، به حساب می‌آید. توضیح آنکه حکومت از همان آغاز به [[تربیت]] کارمندان اداری برای پر کردن خلأ اداری توجّهی نکرد. در عوض، تلاشش را در جهت ساختن دستگاه نظامی نیرومند متمرکز کرد تا بتواند به [[فتوحات]] بپردازد. از این‌رو برای تأمین کارهای اداری ناچار شد از کارمندان [[غیر عرب]] و احیاناً غیر [[مسلمانی]] که سرزمین‌شان [[فتح]] می‌شد، کمک بگیرد. آنان افرادی بودند که در منطقه [[نفوذ]] رومی‌ها یا ایرانی‌ها سابقه کار اداری داشتند. دیوان جند در این میان استثنا بود. این دیوان کار و سرشتی عربی داشت. زبانی که پیوسته برای کارنامه‌نگاری، [[نوشتن]] [[معاملات]] و سجلی کردن در دیوان خراج به کار می‌رفت، زبان کارمندانی بود که به آن [[اشتغال]] داشتند و عربی نمی‌دانستند.
[[حقیقت]] این است که کار مهمی که [[عبدالملک]] در این زمینه برای [[اصلاح]] اداری انجام داد و به عربی شدن [[نظام اداری]] و ضرب سکه‌های عربی منجر شد، به عنوان یکی از کارهای [[واجب]] و ضروری برای تأسیس شالوده حکومتی که پایه‌های محکمی داشته باشد<ref>حلّاق، دراسات فی تاریخ الحضارة الاسلامیه، ص۴۱.</ref>، به حساب می‌آید. توضیح آنکه حکومت از همان آغاز به [[تربیت]] کارمندان اداری برای پر کردن خلأ اداری توجّهی نکرد. در عوض، تلاشش را در جهت ساختن دستگاه نظامی نیرومند متمرکز کرد تا بتواند به [[فتوحات]] بپردازد. از این‌رو برای تأمین کارهای اداری ناچار شد از کارمندان [[غیر عرب]] و احیاناً غیر [[مسلمانی]] که سرزمین‌شان [[فتح]] می‌شد، کمک بگیرد. آنان افرادی بودند که در منطقه [[نفوذ]] رومی‌ها یا ایرانی‌ها سابقه کار اداری داشتند. دیوان جند در این میان استثنا بود. این دیوان کار و سرشتی عربی داشت. زبانی که پیوسته برای کارنامه‌نگاری، [[نوشتن]] [[معاملات]] و سجلی کردن در دیوان خراج به کار می‌رفت، زبان کارمندانی بود که به آن [[اشتغال]] داشتند و عربی نمی‌دانستند.


در نتیجه [[اختلاف]] زبان‌های دیوان خراج در هر منطقه، تفاوت آشکاری در خصوص [[احکام]] [[جزیه]]، خراج، [[مالیات]] [[زمین]] و [[تجارت]] در [[عراق]]، [[ایران]]، [[سرزمین شام]] و [[مصر]] رخ داد<ref>سالم، تاریخ البحریة الاسلامیة فی المغرب والأندلس، ص۵۲۴.</ref> که اثر منفی بر [[نظام اقتصادی]] حکومت و اداره [[مالی]] آن داشت. بنابر این عبدالملک به [[کارگزاران]] مناطق عراق و مصر دستور داد دیوان‌ها را عربی کنند و خود، شخصاً [[سرپرستی]] اجرای این کار را در [[سرزمین شام]] عهده‌دار شد<ref>حلّاق، دراسات فی تاریخ الحضارة الاسلامیة، ص۴۳.</ref>.
در نتیجه [[اختلاف]] زبان‌های دیوان خراج در هر منطقه، تفاوت آشکاری در خصوص [[احکام]] [[جزیه]]، خراج، [[مالیات]] [[زمین]] و [[تجارت]] در [[عراق]]، [[ایران]]، [[سرزمین شام]] و [[مصر]] رخ داد<ref>سالم، تاریخ البحریة الاسلامیة فی المغرب والأندلس، ص۵۲۴.</ref> که اثر منفی بر [[نظام اقتصادی]] حکومت و اداره [[مالی]] آن داشت. بنابر این عبدالملک به [[کارگزاران]] مناطق عراق و مصر دستور داد دیوان‌ها را عربی کنند و خود، شخصاً [[سرپرستی]] اجرای این کار را در [[سرزمین شام]] عهده‌دار شد<ref>حلّاق، دراسات فی تاریخ الحضارة الاسلامیة، ص۴۳.</ref>.
این [[اقدام]] چند سال طول کشید تا سرانجام [[زبان عربی]]، زبان رسمی [[اداری]] شد. طبیعی است با [[تغییر]] زبان [[نگارش]]، کارمندان هم تغییر یافتند. به تدریج، طبقه‌ای از کارمندان و دبیران [[عرب]] [[تربیت]] شدند و به جای کارمندان غیرعرب کار را به عهده گرفتند. [[حقیقت]] این است که مسئله تعریب، نتایج مهمی در زمینه‌های زیر داشت:
این [[اقدام]] چند سال طول کشید تا سرانجام [[زبان عربی]]، زبان رسمی [[اداری]] شد. طبیعی است با [[تغییر]] زبان [[نگارش]]، کارمندان هم تغییر یافتند. به تدریج، طبقه‌ای از کارمندان و دبیران [[عرب]] [[تربیت]] شدند و به جای کارمندان غیرعرب کار را به عهده گرفتند. [[حقیقت]] این است که مسئله تعریب، نتایج مهمی در زمینه‌های زیر داشت:
#تسریع در گسترش زبان عربی در سرزمین‌های [[فتح]] شده؛
# تسریع در گسترش زبان عربی در سرزمین‌های [[فتح]] شده؛
#روی آوردن ساکنان این [[سرزمین‌ها]] به پذیرش [[دین اسلام]]، به‌ویژه که زبان عربی [[زبان قرآن]] است و در پی آن، [[حفاظت]] از [[منافع]] ویژه ایشان؛
# روی آوردن ساکنان این [[سرزمین‌ها]] به پذیرش [[دین اسلام]]، به‌ویژه که زبان عربی [[زبان قرآن]] است و در پی آن، [[حفاظت]] از [[منافع]] ویژه ایشان؛
# [[حکومت]] رنگ [[عربی]] کاملی گرفت.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۴۱.</ref>.
# [[حکومت]] رنگ [[عربی]] کاملی گرفت.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۴۱.</ref>.


====عربی کردن مسکوکات====
==== عربی کردن مسکوکات ====
[[تصمیم]] به عربی کردن [[پول]]، به موازات تعریب ادارات صورت گرفت. شایان ذکر است بعد از اینکه پول‌های متعددی در کنار سکه‌های [[ایرانی]] و رومی متداول شد، [[عبدالملک]] برای یک‌سان نمودن [[نظام]] پولی در همه جای حکومتش تلاش کرد و این در زمانی بود که [[حکومت اموی]] به اوج درخشندگی [[سیاسی]] و [[تمدنی]] رسیده بود، از این‌رو برای اجرای [[سیاست]] عربی در همه ابعاد [[زندگی]] اقدام کرد<ref>سالم، تاریخ البحریة الاسلامیة فی المغرب والأندلس، ص۶۸۴.</ref>؛ اما [[اختلاف]] میان او و امپراتور [[روم]]، ژوستینین دوم، یا آنچه به مسئله کاغذهای [[مصری]] معروف است<ref>کاغذها رومی بود و بیشتر افرادی که در مصر بودند مسیحی و بر دین پادشاه روم بودند، و به شکل رومی حاشیه‌دوزی می‌کردند، و حاشیه‌دوزی آنها، پدر، پسر و روح القدس بود. در صدر اسلام کار آنها چنین بود. عبدالملک که مرد زیرکی بود بر این کار آگاه شد. روزی به کار یکی از این قرطاس‌ها نگریست، به او دستور داد که آن را عربی کند، وی چنین کرد. عبدالملک پس از اطلاع، آن را نپسندید. به کارگزارانش در مصر یعنی برادرش عبدالعزیز دستور داداین نوع حاشیه دوزی را بر لباس، کاغذ و... از میان بردارد و صنعت‌گران این حرفه را وادارد سوره توحید را حاشیه‌دوزی کنند. پیرامون این حادثه ر.ک: بیهقی، ابراهیم بن محمد، المحاسن و المساوی، ص۴۶۷.</ref>، عامل کمکی برای این مسئله به حساب نمی‌آید. وی در سال ۷۴ / ۶۹۳ سکّه طلا ضرب کرد. همچنین از سال ۸۴ / ۷۰۳ درهم و دینار [[اسلامی]] ضرب کرد و این نخستین [[پول]] اسلامی مستقل بود که ضرب شد<ref>ر.ک: المقریزی، شذور العقود فی ذکر النقود القدیمه، ص۶؛ فهمی عبدالرحمان، النقود العربیه، ص۲۸.</ref>.
[[تصمیم]] به عربی کردن [[پول]]، به موازات تعریب ادارات صورت گرفت. شایان ذکر است بعد از اینکه پول‌های متعددی در کنار سکه‌های [[ایرانی]] و رومی متداول شد، [[عبدالملک]] برای یک‌سان نمودن [[نظام]] پولی در همه جای حکومتش تلاش کرد و این در زمانی بود که [[حکومت اموی]] به اوج درخشندگی [[سیاسی]] و [[تمدنی]] رسیده بود، از این‌رو برای اجرای [[سیاست]] عربی در همه ابعاد [[زندگی]] اقدام کرد<ref>سالم، تاریخ البحریة الاسلامیة فی المغرب والأندلس، ص۶۸۴.</ref>؛ اما [[اختلاف]] میان او و امپراتور [[روم]]، ژوستینین دوم، یا آنچه به مسئله کاغذهای [[مصری]] معروف است<ref>کاغذها رومی بود و بیشتر افرادی که در مصر بودند مسیحی و بر دین پادشاه روم بودند، و به شکل رومی حاشیه‌دوزی می‌کردند، و حاشیه‌دوزی آنها، پدر، پسر و روح القدس بود. در صدر اسلام کار آنها چنین بود. عبدالملک که مرد زیرکی بود بر این کار آگاه شد. روزی به کار یکی از این قرطاس‌ها نگریست، به او دستور داد که آن را عربی کند، وی چنین کرد. عبدالملک پس از اطلاع، آن را نپسندید. به کارگزارانش در مصر یعنی برادرش عبدالعزیز دستور داداین نوع حاشیه دوزی را بر لباس، کاغذ و... از میان بردارد و صنعت‌گران این حرفه را وادارد سوره توحید را حاشیه‌دوزی کنند. پیرامون این حادثه ر. ک: بیهقی، ابراهیم بن محمد، المحاسن و المساوی، ص۴۶۷.</ref>، عامل کمکی برای این مسئله به حساب نمی‌آید. وی در سال ۷۴ / ۶۹۳ سکّه طلا ضرب کرد. همچنین از سال ۸۴ / ۷۰۳ درهم و دینار [[اسلامی]] ضرب کرد و این نخستین [[پول]] اسلامی مستقل بود که ضرب شد<ref>ر. ک: المقریزی، شذور العقود فی ذکر النقود القدیمه، ص۶؛ فهمی عبدالرحمان، النقود العربیه، ص۲۸.</ref>.
[[عبدالملک]] با ایجاد ضّراب‌خانه‌ای چاپ کننده‌ها را در آن جمع نمود. [[اموال]] برای [[خلیفه]] ضرب می‌شد و [[خاک]] [[معدن]] و دیگر موادی که برای عملیات ضرب به کار می‌رفت، برای خلیفه جمع‌آوری می‌شد.
[[عبدالملک]] با ایجاد ضّراب‌خانه‌ای چاپ کننده‌ها را در آن جمع نمود. [[اموال]] برای [[خلیفه]] ضرب می‌شد و [[خاک]] [[معدن]] و دیگر موادی که برای عملیات ضرب به کار می‌رفت، برای خلیفه جمع‌آوری می‌شد.


عبدالملک دستور داد [[سوره توحید]] و کلمه [[رسول خدا]]{{صل}} را در دو طرف درهم‌ها و دینارها نقش کنند و در کناره سکّه، [[سال]] و محل ضرب حک شود<ref>بیهقی، المحاسن والمساوی، ص۴۶۹.</ref>. وی به وزن این درهم‌ها و دینارها توجه داشت که خدشه‌ای در آن وارد نشود، آن‌گاه دستور به کار گرفتن پول‌های جدید را داد و هر متخلّفی را [[تهدید]] به «زدن دردناک و [[حبس]] طولانی» و سپس [[قتل]] نمود<ref>بیهقی، المحاسن والمساوی، ص۴۶۷ - ۴۷۰.</ref>.
عبدالملک دستور داد [[سوره توحید]] و کلمه [[رسول خدا]] {{صل}} را در دو طرف درهم‌ها و دینارها نقش کنند و در کناره سکّه، [[سال]] و محل ضرب حک شود<ref>بیهقی، المحاسن والمساوی، ص۴۶۹.</ref>. وی به وزن این درهم‌ها و دینارها توجه داشت که خدشه‌ای در آن وارد نشود، آن‌گاه دستور به کار گرفتن پول‌های جدید را داد و هر متخلّفی را [[تهدید]] به «زدن دردناک و [[حبس]] طولانی» و سپس [[قتل]] نمود<ref>بیهقی، المحاسن والمساوی، ص۴۶۷ - ۴۷۰.</ref>.


بدین‌گونه تا دوران عبدالملک، سکّه اسلامی خالصی شناخته نشده است. پول یک‌سان و [[عربی]] نتایج زیر را دربرداشت: از میان برداشتن تفاوت در [[میزان]] [[زکات]]، مهریه و دیه که عبدالملک در هنگام ضرب عمر بن خطّاب سکه‌هایی را به شکل سکه‌های کسری ضرب کرد ولی در برخی از این سکه‌ها {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> و دربعضی دیگر {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> و یا {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> افزود. [[معاویه]] هم بر سکه‌های دانق (یک ششم درهم) و دینار،مردی را که [[شمشیر]] به کمر آویخته بود، نقش کرد. [[عبدالله بن زبیر]] هم درهم‌هایی ضرب کرد. وی نخستین کسی بودکه درهم را به شکل دایره درست کرد و در دو طرف آن {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}} و {{عربی|امر الله بالوفاء و العدل}} نقش نمود.
بدین‌گونه تا دوران عبدالملک، سکّه اسلامی خالصی شناخته نشده است. پول یک‌سان و [[عربی]] نتایج زیر را دربرداشت: از میان برداشتن تفاوت در [[میزان]] [[زکات]]، مهریه و دیه که عبدالملک در هنگام ضرب عمر بن خطّاب سکه‌هایی را به شکل سکه‌های کسری ضرب کرد ولی در برخی از این سکه‌ها {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> و دربعضی دیگر {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}}<ref>«محمد، پیامبر خداوند است» سوره فتح، آیه ۲۹.</ref> و یا {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> افزود. [[معاویه]] هم بر سکه‌های دانق (یک ششم درهم) و دینار، مردی را که [[شمشیر]] به کمر آویخته بود، نقش کرد. [[عبدالله بن زبیر]] هم درهم‌هایی ضرب کرد. وی نخستین کسی بودکه درهم را به شکل دایره درست کرد و در دو طرف آن {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}} و {{عربی|امر الله بالوفاء و العدل}} نقش نمود.


سکه به آن توجه داشت و همان نسبت قدیمی را که [[رسول خدا]]{{صل}} گفته بود، به کار بست. به دستور او درهم‌هایی به وزن ده مثقال و دینارهایی به وزن هفت مثقال ضرب شد<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۶۵۴؛ بیهقی، المحاسن والمساوی، ص۴۶۹.</ref>.
سکه به آن توجه داشت و همان نسبت قدیمی را که [[رسول خدا]] {{صل}} گفته بود، به کار بست. به دستور او درهم‌هایی به وزن ده مثقال و دینارهایی به وزن هفت مثقال ضرب شد<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۶۵۴؛ بیهقی، المحاسن والمساوی، ص۴۶۹.</ref>.
# [[رهایی]] از پول‌های [[مسیحی]] که عبارت [[تثلیث]] داشت.
# [[رهایی]] از پول‌های [[مسیحی]] که عبارت [[تثلیث]] داشت.
#حرکت یک‌سان کردن [[پول]] و تعریب آن، [[حکومت اموی]] را به پیش برد و اوضاع [[سیاسی]] موافق، [[عبدالملک]] را در رسیدن به این [[هدف]] [[یاری]] کرد<ref>حلّاق، دراسات فی تاریخ حضارة الاسلامیه، ص۱۰۹.</ref>.
# حرکت یک‌سان کردن [[پول]] و تعریب آن، [[حکومت اموی]] را به پیش برد و اوضاع [[سیاسی]] موافق، [[عبدالملک]] را در رسیدن به این [[هدف]] [[یاری]] کرد<ref>حلّاق، دراسات فی تاریخ حضارة الاسلامیه، ص۱۰۹.</ref>.
#تحقق [[قدرت]] مرکزی، به‌ویژه بعد از اینکه بسیاری از [[استانداران]] و کسانی که به [[خلافت]] [[چشم]] دوخته بودند ونیز کارگزارانی که بر [[حکومت]] شوریدند، [[اقدام]] به ضرب سکه کردند.
# تحقق [[قدرت]] مرکزی، به‌ویژه بعد از اینکه بسیاری از [[استانداران]] و کسانی که به [[خلافت]] [[چشم]] دوخته بودند ونیز کارگزارانی که بر [[حکومت]] شوریدند، [[اقدام]] به ضرب سکه کردند.
# [[آزادی]] [[سیادت]] [[عرب]] از قید [[نفوذ]] [[بیگانگان]]، که زمینه‌ساز [[آزادی اقتصادی]] بود.
# [[آزادی]] [[سیادت]] [[عرب]] از قید [[نفوذ]] [[بیگانگان]]، که زمینه‌ساز [[آزادی اقتصادی]] بود.
بدین‌گونه عبدالملک با تلاش جدی و [[کوشش]] مستمر توانست حکومت جدیدی با علایم و عناصر ویژه که مؤسسه‌هایش متحول شده باشند، ایجاد کند و این پاسخی به [[واقعیت]] سیاسی، [[اقتصادی]] و شرایط ضروری [[زمان]] بود.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۴۲.</ref>.
بدین‌گونه عبدالملک با تلاش جدی و [[کوشش]] مستمر توانست حکومت جدیدی با علایم و عناصر ویژه که مؤسسه‌هایش متحول شده باشند، ایجاد کند و این پاسخی به [[واقعیت]] سیاسی، [[اقتصادی]] و شرایط ضروری [[زمان]] بود.<ref>[[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|دولت امویان]] ص ۱۴۲.</ref>.


==[[ولایت‌عهدی]] [[ولید]] و [[مرگ]] عبدالملک==
== [[ولایت‌عهدی]] [[ولید]] و [[مرگ]] عبدالملک ==
[[مروان بن حَکَم]]، عبدالملک و بعد از او [[عبدالعزیز]] را [[ولی‌عهد]] خویش کرد. در سال ۸۵ / ۷۰۴ عبدالملک [[تصمیم]] گرفت عبدالعزیز را برکنار کند و پسر خود ولید را به جای او بنشاند. دست تقدیر مشکل این کار را با مرگ عبدالعزیز آسان کرد. وی ولید و بعد از او سلیمان را ولی‌عهد نمود و به همه [[مردم]] [[سرزمین‌های اسلامی]] برای [[بیعت]] با آنان دو [[نامه]] نوشت<ref>طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۶، ص۴۱۳ و ۴۱۶ - ۴۱۷.</ref>.
[[مروان بن حَکَم]]، عبدالملک و بعد از او [[عبدالعزیز]] را [[ولی‌عهد]] خویش کرد. در سال ۸۵ / ۷۰۴ عبدالملک [[تصمیم]] گرفت عبدالعزیز را برکنار کند و پسر خود ولید را به جای او بنشاند. دست تقدیر مشکل این کار را با مرگ عبدالعزیز آسان کرد. وی ولید و بعد از او سلیمان را ولی‌عهد نمود و به همه [[مردم]] [[سرزمین‌های اسلامی]] برای [[بیعت]] با آنان دو [[نامه]] نوشت<ref>طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۶، ص۴۱۳ و ۴۱۶ - ۴۱۷.</ref>.


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش