لا حکم الا الله: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*این جمله [[شعار]] [[خوارج]] [[جنگ نهروان|نهروان]] بود، یعنی [[حکومت]] جز از آن [[خدا]] نیست. آنان برای اینکه از [[حکومت علوی]] و [[ولایت]] [[حق]] او بیرون روند چنان شعاری میدادند که ظاهرش [[حق]] بود و منطبق با [[آیات]] [[قرآن]]، چون در [[قرآن]] مکرّر آمده است: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}}<ref>سورۀ یوسف، آیه ۴۰ و ۶۷، انعام آیه ۵۷. به بحث ژرف علامه طباطبایی دربارۀ «معنای انحصار حکم در خدا» مراجعه شود (المیزان، ج ۷ ص ۱۱۶، ذیل آیه ۵۷ انعام)</ref> و درست است، یعنی [[حکومت]] و [[داوری]] از آن [[خداوند]] است. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} وقتی شنید چنین میگویند، فرمود: {{عربی|کلمة حقّ یراد بها باطل}} سخنی [[حق]] است که ارادۀ [[باطل]] با آن میشود. و افزود: آری درست است، [[حکم]] جز از آن [[خدا]] نیست، لکن اینان میگویند که هیچ [[فرمانروایی]] نیست مگر برای [[خدا]]، در حالی که [[مردم]] ناچارند [[فرمانروا]] داشته باشند، [[نیکوکار]] یا [[تبهکار]]، چراکه در سایۀ وجود یک [[حکومت]] و [[نظام]] است که هم [[مؤمن]] عمل میکند، هم [[کافر]] بهره میبرد و [[کارها]] سروسامان میگیرد و راهها ایمن میشود<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۴۰(صبحی صالح)</ref> اگر امر دایر باشد میان [[حکومت]] [[فاسد]] یا [[هرجومرج]] و [[آشوب]]، مسلّما زیان [[آشوب]] بیشتر است. [[خوارج]] به خاطر [[کجفهمی]] و جهالتشان بر [[حاکم]] [[عادل]] و [[امام]] [[هدایت]] [[خروج]] کردند و بهانهشان این بود که [[حکومت]] از آن خداست، نه [[مردم]]! در حالی که آن [[امام]] را هم [[خدا]] به [[امامت]] و [[حکومت]] [[تعیین]] کرده بود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۱۷.</ref>. | * این جمله [[شعار]] [[خوارج]] [[جنگ نهروان|نهروان]] بود، یعنی [[حکومت]] جز از آن [[خدا]] نیست. آنان برای اینکه از [[حکومت علوی]] و [[ولایت]] [[حق]] او بیرون روند چنان شعاری میدادند که ظاهرش [[حق]] بود و منطبق با [[آیات]] [[قرآن]]، چون در [[قرآن]] مکرّر آمده است: {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}}<ref>سورۀ یوسف، آیه ۴۰ و ۶۷، انعام آیه ۵۷. به بحث ژرف علامه طباطبایی دربارۀ «معنای انحصار حکم در خدا» مراجعه شود (المیزان، ج ۷ ص ۱۱۶، ذیل آیه ۵۷ انعام)</ref> و درست است، یعنی [[حکومت]] و [[داوری]] از آن [[خداوند]] است. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} وقتی شنید چنین میگویند، فرمود: {{عربی|کلمة حقّ یراد بها باطل}} سخنی [[حق]] است که ارادۀ [[باطل]] با آن میشود. و افزود: آری درست است، [[حکم]] جز از آن [[خدا]] نیست، لکن اینان میگویند که هیچ [[فرمانروایی]] نیست مگر برای [[خدا]]، در حالی که [[مردم]] ناچارند [[فرمانروا]] داشته باشند، [[نیکوکار]] یا [[تبهکار]]، چراکه در سایۀ وجود یک [[حکومت]] و [[نظام]] است که هم [[مؤمن]] عمل میکند، هم [[کافر]] بهره میبرد و [[کارها]] سروسامان میگیرد و راهها ایمن میشود<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۴۰(صبحی صالح)</ref> اگر امر دایر باشد میان [[حکومت]] [[فاسد]] یا [[هرجومرج]] و [[آشوب]]، مسلّما زیان [[آشوب]] بیشتر است. [[خوارج]] به خاطر [[کجفهمی]] و جهالتشان بر [[حاکم]] [[عادل]] و [[امام]] [[هدایت]] [[خروج]] کردند و بهانهشان این بود که [[حکومت]] از آن خداست، نه [[مردم]]! در حالی که آن [[امام]] را هم [[خدا]] به [[امامت]] و [[حکومت]] [[تعیین]] کرده بود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۱۷.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |