مالکیت: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مالکیت در قرآن]] - [[مالکیت در حدیث]] - [[مالکیت در نهج البلاغه]] - [[مالکیت در کلام اسلامی]] - [[مالکیت در گفتگوهای بینالمذاهب]] - [[مالکیت در معارف و سیره نبوی]] - [[مالکیت در فقه سیاسی]] - [[مالکیت در حقوق اسلامی]] - [[مالکیت در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مالکیت در قرآن]] - [[مالکیت در حدیث]] - [[مالکیت در نهج البلاغه]] - [[مالکیت در کلام اسلامی]] - [[مالکیت در گفتگوهای بینالمذاهب]] - [[مالکیت در معارف و سیره نبوی]] - [[مالکیت در فقه سیاسی]] - [[مالکیت در حقوق اسلامی]] - [[مالکیت در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==تعریف مالکیت== | == تعریف مالکیت == | ||
*"[[مالکیّت]]" از مادّه "م - ل - ک" به معنای تسلّط و استیلای بر چیزی و یا امری مادّی و یا غیرمادّی است؛ به گونهای که [[اختیار]] و [[تولّی]] امور مملوک در [[اختیار]] مالکش باشد<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (ط. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ ه.ش.)، ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>. "مِلک" (به کسر میم) به معنای تملّک بر چیزی است و "[[مُلک]]" (به ضم میم) به معنای تسلّط و [[فرمانروایی]] بر [[مردم]] است. | *"[[مالکیّت]]" از مادّه "م - ل - ک" به معنای تسلّط و استیلای بر چیزی و یا امری مادّی و یا غیرمادّی است؛ به گونهای که [[اختیار]] و [[تولّی]] امور مملوک در [[اختیار]] مالکش باشد<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم (ط. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ ه. ش.)، ج۱۱، ص۱۶۲.</ref>. "مِلک" (به کسر میم) به معنای تملّک بر چیزی است و "[[مُلک]]" (به ضم میم) به معنای تسلّط و [[فرمانروایی]] بر [[مردم]] است. | ||
*در مالکیّتهای اعتباری، ممکن است کسی صاحب شیئی باشد، ولی [[حقّ]] تصرّف مطلق بر آن را نداشته باشد؛ چنانکه اگر صغیر یا [[مجنون]] و یا محجور مالک چیزی باشد، [[حق]] تصرّف در آن را ندارد. از همین رو، مِلک به منزله جنس برای [[مُلک]] است. | * در مالکیّتهای اعتباری، ممکن است کسی صاحب شیئی باشد، ولی [[حقّ]] تصرّف مطلق بر آن را نداشته باشد؛ چنانکه اگر صغیر یا [[مجنون]] و یا محجور مالک چیزی باشد، [[حق]] تصرّف در آن را ندارد. از همین رو، مِلک به منزله جنس برای [[مُلک]] است. | ||
*در نتیجه، مِلک اعمّ از [[مُلک]] است و هر مُلکی مِلک [[مولی]] هست ولی هر مِلکی معلوم نیست [[مُلک]] باشد و [[فرمانروایی]] بر آن [[صدق]] کند<ref>مفردات ألفاظ القرآن (ط. دارالقلم - الدار الشامیه، ۱۴۱۲ ه.ق.)، ص۷۷۵: ۵. {{عربی|فَالْمُلْكُ ضبط الشيء المتصرّف فيه بالحكم، و الْمِلْكُ كالجنس للمُلْكِ، فكلّ مُلْك مِلْك، و ليس كلّ مِلْك مُلْكا. قال:}} {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ}} (سوره آل عمران، آیه ۲۶).</ref>. | * در نتیجه، مِلک اعمّ از [[مُلک]] است و هر مُلکی مِلک [[مولی]] هست ولی هر مِلکی معلوم نیست [[مُلک]] باشد و [[فرمانروایی]] بر آن [[صدق]] کند<ref>مفردات ألفاظ القرآن (ط. دارالقلم - الدار الشامیه، ۱۴۱۲ ه. ق.)، ص۷۷۵: ۵. {{عربی|فَالْمُلْكُ ضبط الشيء المتصرّف فيه بالحكم، و الْمِلْكُ كالجنس للمُلْكِ، فكلّ مُلْك مِلْك، و ليس كلّ مِلْك مُلْكا. قال:}} {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ}} (سوره آل عمران، آیه ۲۶).</ref>. | ||
*نکته ظریف در این میان آن است که [[خداوند]] در بیشتر [[آیات قرآن]]، [[مُلک]] را به خود نسبت میدهد؛ زیرا [[خداوند]] [[مالکی]] است که [[اختیار]] همه گونه تصرّف و [[فرمانروایی]] را دارد. لذا [[خداوند]] [[مالکی]] است که مِلک و [[مُلک]] عالم از آنِ او است؛ زیرا او [[خالق]] هستی است و همه مخلوقات از آنِ او میباشد و هرگونه که بخواهد میتواند در آنها [[تصرف]] نماید؛ زیرا ذات و [[کمالات ذاتی]] مخلوق متعلّق به [[خالق]] او است و از این جهت، [[جهان|عالم]]، [[مِلک الهی]] است و او [[قاهر]] و [[قادر]] و غالب بر همه امور است: {{متن قرآن|اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است» سوره زمر، آیه ۶۲.</ref>. | * نکته ظریف در این میان آن است که [[خداوند]] در بیشتر [[آیات قرآن]]، [[مُلک]] را به خود نسبت میدهد؛ زیرا [[خداوند]] [[مالکی]] است که [[اختیار]] همه گونه تصرّف و [[فرمانروایی]] را دارد. لذا [[خداوند]] [[مالکی]] است که مِلک و [[مُلک]] عالم از آنِ او است؛ زیرا او [[خالق]] هستی است و همه مخلوقات از آنِ او میباشد و هرگونه که بخواهد میتواند در آنها [[تصرف]] نماید؛ زیرا ذات و [[کمالات ذاتی]] مخلوق متعلّق به [[خالق]] او است و از این جهت، [[جهان|عالم]]، [[مِلک الهی]] است و او [[قاهر]] و [[قادر]] و غالب بر همه امور است: {{متن قرآن|اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«خداوند آفریننده همه چیز است و او بر هر چیزی نگاهبان است» سوره زمر، آیه ۶۲.</ref>. | ||
*در نتیجه، همه [[جهان|عالم]]، [[مُلک]] او است و [[امر الهی]] بر ظاهر و [[باطن]] عالم نافذ است: {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.</ref> | * در نتیجه، همه [[جهان|عالم]]، [[مُلک]] او است و [[امر الهی]] بر ظاهر و [[باطن]] عالم نافذ است: {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.</ref> | ||
*در معنای [[مالکیّت]]، [[قدرت]] و [[استحکام]] در امری نیز گفته شده است؛ مثلاً، به دیواری که پایه محکمی ندارد گفته میشود: {{عربی|الحائط ليس له مِلاك}}<ref>أساس البلاغه (ط. دار صادر، ۱۹۷۹ م.)، ج۱، ص۶۰۴.</ref>. از این جهت نیز [[خداوند]] مالک مطلق است؛ زیرا قادرِ [[قاهر]] و عزیزی است که [[مالکیّت]] قدرتمند و مستحکم او هرگز زوال نمیپذیرد و عزیزی است که هرگز مغلوب نیست و همه امور در ید [[قدرت]] او است.{{متن قرآن|لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ... وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداوند است... و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۸۴.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۵۴-۴۵۵.</ref>. | * در معنای [[مالکیّت]]، [[قدرت]] و [[استحکام]] در امری نیز گفته شده است؛ مثلاً، به دیواری که پایه محکمی ندارد گفته میشود: {{عربی|الحائط ليس له مِلاك}}<ref>أساس البلاغه (ط. دار صادر، ۱۹۷۹ م.)، ج۱، ص۶۰۴.</ref>. از این جهت نیز [[خداوند]] مالک مطلق است؛ زیرا قادرِ [[قاهر]] و عزیزی است که [[مالکیّت]] قدرتمند و مستحکم او هرگز زوال نمیپذیرد و عزیزی است که هرگز مغلوب نیست و همه امور در ید [[قدرت]] او است.{{متن قرآن|لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ... وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداوند است... و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۸۴.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۵۴-۴۵۵.</ref>. | ||
==رابطه تشکیکی مالک و مملوک== | == رابطه تشکیکی مالک و مملوک == | ||
*با توجّه به آنکه [[مالکیّت]] از جمله "صفات ذات اضافه" است، بنابر شدّت و [[ضعف]] رابطه متضایفین، این معنا در آنها شدّت و [[ضعف]] پیدا میکند. توضیح آنکه، گاه مالک عین مملوک است؛ مانند [[مالکیّت]] [[انسان]] نسبت به ذات خودش. گاهی نیز مالک، خالقِ مملوک خود است؛ مانند [[مالکیّت]] نفس [[انسان]] نسبت به قوا و آثار قوای خویش؛ مثلاً هرکس مالک صفات و [[کمالات ذاتی]] خود از قبیل [[علم]]، [[قدرت]]، [[سمع]] و [[بصر]] خویش است و نیز مالک آثار قوای خویش است؛ مانند صورتهای [[قوه خیال]] در مسموعات و یا مبصرات و سایر [[قوای انسان]]. چنین رابطهای، [[تکوینی]] و ناگسستنی و یا واگذارنشدنی است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن (ط. دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق)، ج۱، ص۲۲.</ref>. | * با توجّه به آنکه [[مالکیّت]] از جمله "صفات ذات اضافه" است، بنابر شدّت و [[ضعف]] رابطه متضایفین، این معنا در آنها شدّت و [[ضعف]] پیدا میکند. توضیح آنکه، گاه مالک عین مملوک است؛ مانند [[مالکیّت]] [[انسان]] نسبت به ذات خودش. گاهی نیز مالک، خالقِ مملوک خود است؛ مانند [[مالکیّت]] نفس [[انسان]] نسبت به قوا و آثار قوای خویش؛ مثلاً هرکس مالک صفات و [[کمالات ذاتی]] خود از قبیل [[علم]]، [[قدرت]]، [[سمع]] و [[بصر]] خویش است و نیز مالک آثار قوای خویش است؛ مانند صورتهای [[قوه خیال]] در مسموعات و یا مبصرات و سایر [[قوای انسان]]. چنین رابطهای، [[تکوینی]] و ناگسستنی و یا واگذارنشدنی است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن (ط. دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق)، ج۱، ص۲۲.</ref>. | ||
*مرتبه ضعیفتر [[مالکیّت]] نیز در [[تکوین]] وجود دارد؛ مثل رابطه نفس [[انسان]] با [[بدن]] و یا اعضاء و اجزاء [[بدن]] مادّی خود. در این جهت، هرچند انفکاک آنها از یکدیگر مقدور است، ولی [[ارتباط]] تنگاتنگی میان آنها برقرار است؛ به گونهای که مملوک به طور کامل در [[اختیار]] مالک خود است و از خود [[اختیار]] مستقلّی بدون [[اذن]] مالک ندارد. | * مرتبه ضعیفتر [[مالکیّت]] نیز در [[تکوین]] وجود دارد؛ مثل رابطه نفس [[انسان]] با [[بدن]] و یا اعضاء و اجزاء [[بدن]] مادّی خود. در این جهت، هرچند انفکاک آنها از یکدیگر مقدور است، ولی [[ارتباط]] تنگاتنگی میان آنها برقرار است؛ به گونهای که مملوک به طور کامل در [[اختیار]] مالک خود است و از خود [[اختیار]] مستقلّی بدون [[اذن]] مالک ندارد. | ||
*ضعیفتر از این مرتبه، رابطه مالکیّتهای اعتباری در [[جامعه]] است؛ که بنا بر قراردادهای [[اجتماعی]]، افراد مالک اصل و یا [[منافع]] امری مادّی و یا [[حقوقی]] - غیر مادّی - میشوند؛ ولی هیچ رابطه [[حقیقی]] میان مالک و مملوک، جز اعتبار قانونی و [[حقوقی]]، وجود ندارد. مثالهای [[اجتماعی]] از این نوع در [[جامعه]] فراوان است و عقود و ایقاعات [[شرعی]]، مانند [[عقد]] بیع، اجاره، رهن، [[ودیعه]]، مضاربه و مساقات، نمونههایی از چنین [[روابط]] اعتباری در [[مالکیت]] است<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۵۵-۴۵۶.</ref>. | * ضعیفتر از این مرتبه، رابطه مالکیّتهای اعتباری در [[جامعه]] است؛ که بنا بر قراردادهای [[اجتماعی]]، افراد مالک اصل و یا [[منافع]] امری مادّی و یا [[حقوقی]] - غیر مادّی - میشوند؛ ولی هیچ رابطه [[حقیقی]] میان مالک و مملوک، جز اعتبار قانونی و [[حقوقی]]، وجود ندارد. مثالهای [[اجتماعی]] از این نوع در [[جامعه]] فراوان است و عقود و ایقاعات [[شرعی]]، مانند [[عقد]] بیع، اجاره، رهن، [[ودیعه]]، مضاربه و مساقات، نمونههایی از چنین [[روابط]] اعتباری در [[مالکیت]] است<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۵۵-۴۵۶.</ref>. | ||
==رابطه [[مالکیّت]] [[حقیقی]] و اعتباری== | == رابطه [[مالکیّت]] [[حقیقی]] و اعتباری == | ||
*در تعریف [[مالکیّت]] اشاره شد که معنای جامع در همه انحاء مالکیّتها، [[قدرت]] تصرّف و تسلّط مالک بر مملوک است. چون رابطه مالک و مملوک، بنا بر مرتبه ارتباطی که با یکدیگر دارند، ذومراتب، است، پس [[قدرت]] بر [[تصرف]] نیز ذو مراتب است. اگر رابطه مالک و مملوک، امری وجودی و [[حقیقی]] باشد، مالک واقعاً [[ولایت]] تصرّف بر مملوک خود را دارد؛ مانند [[مالکیّت]] نفس [[انسانی]] بر قوا و آثار قوای خود؛ مثلاً چون [[قوه]] واهمه و یا متخیّله در درون خود متخیّلاتی را [[خلق]] میکند، اوّلاً، مالک آنها است و ثانیاً، [[ولایت]] کامل بر آنها دارد و به محض آنکه توجّه خود را از آنها برداشت، همگی نابود میشوند. سایر مالکیّتهای متعارف فردی و جمعی، یا براساس اعتبارات و قراردادهای [[اجتماعی]] است، مانند مالکیّتهایی که در [[جوامع انسانی]] دائرمدار [[قوانین اجتماعی]] است، و یا [[ولایتی]] توهّمی است که مملوک براساس خیالی [[باطل]]، خود را در تسلّط دیگری قرار میدهد؛ چنانکه [[خداوند]]، [[ولایت شیطان]] را از این قبیل برمیشمارد: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا}}<ref>«و هر که به جای خداوند، شیطان را به یاوری برگزیند زیانی آشکار کرده است» سوره نساء، آیه ۱۱۹.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۵۶.</ref>. | * در تعریف [[مالکیّت]] اشاره شد که معنای جامع در همه انحاء مالکیّتها، [[قدرت]] تصرّف و تسلّط مالک بر مملوک است. چون رابطه مالک و مملوک، بنا بر مرتبه ارتباطی که با یکدیگر دارند، ذومراتب، است، پس [[قدرت]] بر [[تصرف]] نیز ذو مراتب است. اگر رابطه مالک و مملوک، امری وجودی و [[حقیقی]] باشد، مالک واقعاً [[ولایت]] تصرّف بر مملوک خود را دارد؛ مانند [[مالکیّت]] نفس [[انسانی]] بر قوا و آثار قوای خود؛ مثلاً چون [[قوه]] واهمه و یا متخیّله در درون خود متخیّلاتی را [[خلق]] میکند، اوّلاً، مالک آنها است و ثانیاً، [[ولایت]] کامل بر آنها دارد و به محض آنکه توجّه خود را از آنها برداشت، همگی نابود میشوند. سایر مالکیّتهای متعارف فردی و جمعی، یا براساس اعتبارات و قراردادهای [[اجتماعی]] است، مانند مالکیّتهایی که در [[جوامع انسانی]] دائرمدار [[قوانین اجتماعی]] است، و یا [[ولایتی]] توهّمی است که مملوک براساس خیالی [[باطل]]، خود را در تسلّط دیگری قرار میدهد؛ چنانکه [[خداوند]]، [[ولایت شیطان]] را از این قبیل برمیشمارد: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا}}<ref>«و هر که به جای خداوند، شیطان را به یاوری برگزیند زیانی آشکار کرده است» سوره نساء، آیه ۱۱۹.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۵۶.</ref>. | ||
==[[مالکیت خدا]]== | == [[مالکیت خدا]] == | ||
==[[مالکیت پیامبر]]== | == [[مالکیت پیامبر]] == | ||
==[[مالکیت امام]]== | == [[مالکیت امام]] == | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |