پرش به محتوا

معری بن أقبل همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[معری بن أقبل همدانی در تاریخ اسلامی]] - [[معری بن أقبل همدانی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[معری بن أقبل همدانی در تاریخ اسلامی]] - [[معری بن أقبل همدانی در تراجم و رجال]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
معرّی، [[اهل شام]] و مردی شاعر و [[زاهد]] بود، او از [[دوستان]] و علاقه‌مندانِ [[عمروعاص]] بود و در [[سپاه معاویه]] در [[صفین]] حضور داشت، اما بستن [[فرات]] از جانب [[معاویه]] را امری [[ناپسند]] دانست، لذا از [[شامیان]] فاصله گرفت و به [[سپاه]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} ملحق شد.
معرّی، [[اهل شام]] و مردی شاعر و [[زاهد]] بود، او از [[دوستان]] و علاقه‌مندانِ [[عمروعاص]] بود و در [[سپاه معاویه]] در [[صفین]] حضور داشت، اما بستن [[فرات]] از جانب [[معاویه]] را امری [[ناپسند]] دانست، لذا از [[شامیان]] فاصله گرفت و به [[سپاه]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} ملحق شد.


[[نصر بن مزاحم]] [[نقل]] می‌کند: موقعی که [[معاویه]] [[دستور]] داد [[فرات]] را به روی [[سپاهیان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بستند و این را برای خود اولین [[پیروزی]] اعلام کرد، معرّی که از [[دوستان]] [[عمروعاص]] و در [[سپاه شام]] بود، ناراحت شد و گفت: شما آب را به روی [[لشکر]] [[عراق]] بستید و اگر آنها بر شما [[پیروز]] شوند، به [[خدا]] قسم، شما را از آب منع نخواهند کرد، به علاوه آیا مگر در میان آنها [[عبد]] و [[کنیز]]، [[ضعیف]] و خردسال و بی‌گناه نیست که شما آنها را از [[نوشیدن آب]] منع می‌کنید و این اولین [[ستم]] شماست نه اولین [[پیروزی]].
[[نصر بن مزاحم]] [[نقل]] می‌کند: موقعی که [[معاویه]] [[دستور]] داد [[فرات]] را به روی [[سپاهیان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بستند و این را برای خود اولین [[پیروزی]] اعلام کرد، معرّی که از [[دوستان]] [[عمروعاص]] و در [[سپاه شام]] بود، ناراحت شد و گفت: شما آب را به روی [[لشکر]] [[عراق]] بستید و اگر آنها بر شما [[پیروز]] شوند، به [[خدا]] قسم، شما را از آب منع نخواهند کرد، به علاوه آیا مگر در میان آنها [[عبد]] و [[کنیز]]، [[ضعیف]] و خردسال و بی‌گناه نیست که شما آنها را از [[نوشیدن آب]] منع می‌کنید و این اولین [[ستم]] شماست نه اولین [[پیروزی]].


[[معاویه]] از شنیدن سخنان معرّی ناراحت شد و به [[عمروعاص]] گفت: جلو دوستت معرّی را بگیر، و او نزد معرّی آمد و به او [[تندی]] کرد. معرّی بلافاصله در این باره قصیده‌ای سرود، بعد در [[تاریکی]] [[شب]] از [[سپاه شام]] خارج شد و به [[حضرت علی]]{{ع}} ملحق شد<ref>همان، ص۱۶۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۲۶-۱۳۲۷.</ref>
[[معاویه]] از شنیدن سخنان معرّی ناراحت شد و به [[عمروعاص]] گفت: جلو دوستت معرّی را بگیر، و او نزد معرّی آمد و به او [[تندی]] کرد. معرّی بلافاصله در این باره قصیده‌ای سرود، بعد در [[تاریکی]] [[شب]] از [[سپاه شام]] خارج شد و به [[حضرت علی]] {{ع}} ملحق شد<ref>همان، ص۱۶۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۲۶-۱۳۲۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش