نفخ صور در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*"نفخ" به معنای دمیدن است و "صور" به معنای شیپور. نفخ صور، [[ندای آسمانی]] عظیمی است که هنگامه [[قیامت]] همه [[آسمانها]] و [[زمین]] را پر میکند و موجودات عالم را میمیراند. بدین سان، [[جهان]] پایان میگیرد و آن گاه [[رستاخیز]] به پا میشود و موجودات، دوباره زنده میشوند<ref>پیام قرآن، ۶/ ۶۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 447.</ref>. | *"نفخ" به معنای دمیدن است و "صور" به معنای شیپور. نفخ صور، [[ندای آسمانی]] عظیمی است که هنگامه [[قیامت]] همه [[آسمانها]] و [[زمین]] را پر میکند و موجودات عالم را میمیراند. بدین سان، [[جهان]] پایان میگیرد و آن گاه [[رستاخیز]] به پا میشود و موجودات، دوباره زنده میشوند<ref>پیام قرآن، ۶/ ۶۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 447.</ref>. | ||
*در [[قرآن]]، [[آیات]] بسیاری از نفخ صور سخن گفتهاند. بنابر [[آیات]] و [[روایات]]، دو بار در صور دمیده میشود: یکی در [[پایان جهان]]، که همه خلایق میمیرند و این، نفخه [[مرگ]] است و دوم، در آستانه [[رستاخیز]] که همه مردگان زنده میشوند و این، نفخه حیات است<ref>المیزان، ۱۴/ ۲۹۳.</ref>. [[قرآن کریم]] در یادکردِ این دو حادثه، چند تعبیر دارد که از آن جمله است: نفخ صور، [[صیحه]]، صاخه، قارعه و زجره<ref>{{متن قرآن|وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ}}؛ سوره یس، آیه ۵۱؛ {{متن قرآن|فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ }}؛ سوره مدثر، آیه ۸ و ۹؛ {{متن قرآن|الْقَارِعَةُ مَا الْقَارِعَةُ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ}}؛ سوره قارعه، آیه ۴- ۱.</ref>. در برخی [[روایات]] آمده است که سه بار در صور دمیده میشود؛ یعنی پیش از دو نفخه [[مرگ]] و حیات، نفخهای دیگر است به نام "نفخه فزع". این نفخه، هنگامه [[زلزله]] [[عظیم]] [[زمین]] روی میدهد. در روایاتی دیگر، خبر از نفخه چهارم نیز آمده است که "نفخه جمع" است؛ لیکن این دو نفخه نیز در [[حقیقت]] به همان دو نفخه اصلی بازمیگردند<ref>بحارالانوار، ۶/ ۳۱۸؛ حق الیقین، ۲/ ۹۵؛ پیام قرآن، ۶/ ۷۱- ۷۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 448.</ref>. | * در [[قرآن]]، [[آیات]] بسیاری از نفخ صور سخن گفتهاند. بنابر [[آیات]] و [[روایات]]، دو بار در صور دمیده میشود: یکی در [[پایان جهان]]، که همه خلایق میمیرند و این، نفخه [[مرگ]] است و دوم، در آستانه [[رستاخیز]] که همه مردگان زنده میشوند و این، نفخه حیات است<ref>المیزان، ۱۴/ ۲۹۳.</ref>. [[قرآن کریم]] در یادکردِ این دو حادثه، چند تعبیر دارد که از آن جمله است: نفخ صور، [[صیحه]]، صاخه، قارعه و زجره<ref>{{متن قرآن|وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ}}؛ سوره یس، آیه ۵۱؛ {{متن قرآن|فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ }}؛ سوره مدثر، آیه ۸ و ۹؛ {{متن قرآن|الْقَارِعَةُ مَا الْقَارِعَةُ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ}}؛ سوره قارعه، آیه ۴- ۱.</ref>. در برخی [[روایات]] آمده است که سه بار در صور دمیده میشود؛ یعنی پیش از دو نفخه [[مرگ]] و حیات، نفخهای دیگر است به نام "نفخه فزع". این نفخه، هنگامه [[زلزله]] [[عظیم]] [[زمین]] روی میدهد. در روایاتی دیگر، خبر از نفخه چهارم نیز آمده است که "نفخه جمع" است؛ لیکن این دو نفخه نیز در [[حقیقت]] به همان دو نفخه اصلی بازمیگردند<ref>بحارالانوار، ۶/ ۳۱۸؛ حق الیقین، ۲/ ۹۵؛ پیام قرآن، ۶/ ۷۱- ۷۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 448.</ref>. | ||
*کارِ دمیدن در صور، برعهده [[اسرافیل]]- از [[فرشتگان]] والامرتبه و [[مقرب]] [[الهی]]- است و چون نفخه را به پایان میبَرَد، خود نیز میمیرد و نفخه حیات را [[خدای متعال]] انجام میدهد<ref>بحارالانوار، ۶/ ۳۲۴؛ حق الیقین، ۲/ ۹۴؛ تفسیر قمی، ۲/ ۲۵۲.</ref>. از برخی [[آیات قرآن]] برمیآید که میان نفخه [[مرگ]] و نفخه حیات فاصلهای وجود دارد<ref>{{متن قرآن| وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الأَرْضِ إِلاَّ مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ}}؛ سوره زمر، آیه ۶۸.</ref>؛ ولی درباره مقدار این فاصله، از [[قرآن]] چیزی به [[فهم]] نمیآید. در برخی [[روایات]] آمده است که این فاصله، [[چهل]] سال است؛ لیکن معلوم نیست که آیا طول هر سال، همچون طول سالهای [[دنیوی]] است یا [[اخروی]]. در این [[چهل]] سال، هیچ موجود زندهای جز [[خدای متعال]] باقی نمیماند و دگرگونیهای ژرفی در عالم روی میدهد و جهانی نو برای [[زندگی]] دوباره [[انسانها]] پدید میآید. [[قرآن کریم]]، گروهی از موجودات- مانند برخی [[فرشتگان مقرب]]- را از [[مرگ]] در نفخه نخست استثناء کرده است البته نه به این معنا که آنها نمیمیرند، بلکه به این معنا که در مرگشان تأخیر میافتد و به زمانی پس از نفخه موکول میشود<ref>پیام قرآن، ۶/ ۷۲ و ۷۳؛ المیزان، ۱۴/ ۲۹۳؛ حق الیقین، ۲/ ۹۷.</ref>. [[متکلمین]] [[شیعه]] معتقدند که پس از نفخه اول، [[ارواح]] و اجسام به کلی از میان نمیروند، بلکه اجزای جسمانی از هم میگسلند و با نفخه دوم، دوباره پیوند میخورند و زنده میشوند<ref>بحارالانوار، ۶/ ۳۳۶؛ حق الیقین، ۲/ ۹۷؛ کشف المراد، ۴۰۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 448.</ref>. | * کارِ دمیدن در صور، برعهده [[اسرافیل]]- از [[فرشتگان]] والامرتبه و [[مقرب]] [[الهی]]- است و چون نفخه را به پایان میبَرَد، خود نیز میمیرد و نفخه حیات را [[خدای متعال]] انجام میدهد<ref>بحارالانوار، ۶/ ۳۲۴؛ حق الیقین، ۲/ ۹۴؛ تفسیر قمی، ۲/ ۲۵۲.</ref>. از برخی [[آیات قرآن]] برمیآید که میان نفخه [[مرگ]] و نفخه حیات فاصلهای وجود دارد<ref>{{متن قرآن| وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الأَرْضِ إِلاَّ مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ}}؛ سوره زمر، آیه ۶۸.</ref>؛ ولی درباره مقدار این فاصله، از [[قرآن]] چیزی به [[فهم]] نمیآید. در برخی [[روایات]] آمده است که این فاصله، [[چهل]] سال است؛ لیکن معلوم نیست که آیا طول هر سال، همچون طول سالهای [[دنیوی]] است یا [[اخروی]]. در این [[چهل]] سال، هیچ موجود زندهای جز [[خدای متعال]] باقی نمیماند و دگرگونیهای ژرفی در عالم روی میدهد و جهانی نو برای [[زندگی]] دوباره [[انسانها]] پدید میآید. [[قرآن کریم]]، گروهی از موجودات- مانند برخی [[فرشتگان مقرب]]- را از [[مرگ]] در نفخه نخست استثناء کرده است البته نه به این معنا که آنها نمیمیرند، بلکه به این معنا که در مرگشان تأخیر میافتد و به زمانی پس از نفخه موکول میشود<ref>پیام قرآن، ۶/ ۷۲ و ۷۳؛ المیزان، ۱۴/ ۲۹۳؛ حق الیقین، ۲/ ۹۷.</ref>. [[متکلمین]] [[شیعه]] معتقدند که پس از نفخه اول، [[ارواح]] و اجسام به کلی از میان نمیروند، بلکه اجزای جسمانی از هم میگسلند و با نفخه دوم، دوباره پیوند میخورند و زنده میشوند<ref>بحارالانوار، ۶/ ۳۳۶؛ حق الیقین، ۲/ ۹۷؛ کشف المراد، ۴۰۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 448.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |