جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخهها
←عمومیت تحدی و جامعیت قرآن
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==گستره مسائل قرآن در تمام جهات== | ==گستره مسائل قرآن در تمام جهات== | ||
===عمومیت تحدی و جامعیت قرآن=== | ===عمومیت تحدی و جامعیت قرآن=== | ||
عمومیت تحدی و اعجاز قرآن، مبیِّن آن است که هماوردطلبی عام قرآن برای همانندآوری، مستلزم اعجاز همه جانبه و بالتبع جامعیت این کتاب در تمام جهات است. وقتی قرآن به همۀ موضوعات و مسائلی که برای انسان امکان ورود فکری و عملی در آنها میسر است، تحدی میکند، لازمهاش جامع بودن و اشتمال آن بر همۀ آن مسائل در حد اعجاز است. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآنشناخت (نشریه)|مجله قرآنشناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.</ref> | *عمومیت تحدی و اعجاز قرآن، مبیِّن آن است که هماوردطلبی عام قرآن برای همانندآوری، مستلزم اعجاز همه جانبه و بالتبع جامعیت این کتاب در تمام جهات است. وقتی قرآن به همۀ موضوعات و مسائلی که برای انسان امکان ورود فکری و عملی در آنها میسر است، تحدی میکند، لازمهاش جامع بودن و اشتمال آن بر همۀ آن مسائل در حد اعجاز است. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآنشناخت (نشریه)|مجله قرآنشناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.</ref> | ||
برخی از اندیشمندان گفته اند: «عمومیت تحدی نسبت به جن و انس در صورتی معنا دارد که دایرهاش تمام اوصاف و ویژگیها و زمینههایی را که امکان تفاضل و سبقتجویی در آنها وجود دارد را دربرگیرد. بر این اساس، قرآن برای فرد بلیغ و سخنور در بلاغتش، برای حکیم در حکمتش، برای عالم در علمش، برای عالم علوم اجتماعی در تخصص خاص خودش، برای قانونگذاران و حقوقدانان در قانونگذاریشان، برای اهل سیاست در سیاستشان، برای حاکمان و والیان در حکومتشان و برای تمام جهانیان در آنچه به صورت همگانی بدان دست نمیتوانند یافت، مانند غیب، اختلاف در حکم و علم و بیان، معجزه است و کسی مانند آنرا نمیتواند بیاورد. پس قرآن مدعی عمومیت اعجاز خود از تمام جهات است.» <ref>ر.ک: [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۵۹ و۶۰.</ref> | *برخی از اندیشمندان گفته اند: «عمومیت تحدی نسبت به جن و انس در صورتی معنا دارد که دایرهاش تمام اوصاف و ویژگیها و زمینههایی را که امکان تفاضل و سبقتجویی در آنها وجود دارد را دربرگیرد. بر این اساس، قرآن برای فرد بلیغ و سخنور در بلاغتش، برای حکیم در حکمتش، برای عالم در علمش، برای عالم علوم اجتماعی در تخصص خاص خودش، برای قانونگذاران و حقوقدانان در قانونگذاریشان، برای اهل سیاست در سیاستشان، برای حاکمان و والیان در حکومتشان و برای تمام جهانیان در آنچه به صورت همگانی بدان دست نمیتوانند یافت، مانند غیب، اختلاف در حکم و علم و بیان، معجزه است و کسی مانند آنرا نمیتواند بیاورد. پس قرآن مدعی عمومیت اعجاز خود از تمام جهات است.» <ref>ر.ک: [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۵۹ و۶۰.</ref> | ||
این سخن بدان معناست که قرآن در تمام زمینههای جدی معرفتی که بشر با آن درگیر است، مطالبی دارد که فوق همانندآوری است. پس تحدی عام قرآن اثبات کنندۀ اعجازش در تمام جهات یاد شده است. لذا لازمۀ عمومیت هماوردطلبی قرآن، اشتمال آن بر همۀ زمینههای معرفتی و مهارتی بشر و به عبارت دیگر جامعیت آن در تمام جهات است. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآنشناخت (نشریه)|مجله قرآنشناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.</ref> | *این سخن بدان معناست که قرآن در تمام زمینههای جدی معرفتی که بشر با آن درگیر است، مطالبی دارد که فوق همانندآوری است. پس تحدی عام قرآن اثبات کنندۀ اعجازش در تمام جهات یاد شده است. لذا لازمۀ عمومیت هماوردطلبی قرآن، اشتمال آن بر همۀ زمینههای معرفتی و مهارتی بشر و به عبارت دیگر جامعیت آن در تمام جهات است. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآنشناخت (نشریه)|مجله قرآنشناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص ۱۴۵.</ref> | ||
===جامعیت و تحدی به علم و معرفت=== | ===جامعیت و تحدی به علم و معرفت=== | ||
علاوه بر تحدی عام، تحدی قرآن به علم و معرفت مورد توجه قرار گرفته است و قرآن از طریق آیاتی چون {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}،<ref>سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.</ref> {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref>سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.</ref> و امثال آن، به خصوصِ علم و معرفت تحدی کرده است. با سیر و بررسی در متن تعالیم اسلام، میتوان به این امر واقف شد که اسلام از طریق بیان کلیات در قرآن و ارجاع جزئیات به پیامبر اکرم، متعرض ریز و درشت معارف الهی فلسفی، اخلاق فاضله، قوانین فرعی دینی اعم از عبادی، معاملی، سیاسی، اجتماعی و هر آنچه که با فعل و عمل انسان تماس و ارتباط مییابد، شده است؛ البته بر مدار فطرت و اصل توحید. از سوی دیگر، بقاء انطباق این امور بر صلاح انسان را با گذشت زمان با آیاتی چون آیۀ ۹ سورۀ حجر و آیۀ ۴۲ سورۀ سجده بیان و تضمین کرده است. <ref>ر.ک: [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۶۲ و ۶۳.</ref> | علاوه بر تحدی عام، تحدی قرآن به علم و معرفت مورد توجه قرار گرفته است و قرآن از طریق آیاتی چون {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}،<ref>سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.</ref> {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref>سورۀ انعام، آیۀ ۵۹.</ref> و امثال آن، به خصوصِ علم و معرفت تحدی کرده است. با سیر و بررسی در متن تعالیم اسلام، میتوان به این امر واقف شد که اسلام از طریق بیان کلیات در قرآن و ارجاع جزئیات به پیامبر اکرم، متعرض ریز و درشت معارف الهی فلسفی، اخلاق فاضله، قوانین فرعی دینی اعم از عبادی، معاملی، سیاسی، اجتماعی و هر آنچه که با فعل و عمل انسان تماس و ارتباط مییابد، شده است؛ البته بر مدار فطرت و اصل توحید. از سوی دیگر، بقاء انطباق این امور بر صلاح انسان را با گذشت زمان با آیاتی چون آیۀ ۹ سورۀ حجر و آیۀ ۴۲ سورۀ سجده بیان و تضمین کرده است. <ref>ر.ک: [[علامه طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱، ص ۶۲ و ۶۳.</ref> |