|
|
خط ۱۲۲: |
خط ۱۲۲: |
| ==دیدگاههای مختلف پیرامون حکمت وجود متشابهات در قرآن== | | ==دیدگاههای مختلف پیرامون حکمت وجود متشابهات در قرآن== |
| #وجود متشابهات در قرآن، باعث میشود که مسلمانان در به دست آوردن حق و جست و جوی آن رنج بیشتری برده و در نتیجه اجر بیشتری به دست آورند. | | #وجود متشابهات در قرآن، باعث میشود که مسلمانان در به دست آوردن حق و جست و جوی آن رنج بیشتری برده و در نتیجه اجر بیشتری به دست آورند. |
| #اگر همه قرآن صریح و روشن بود، تنها بر مذهب حق قابل انطباق بود و این صراحت موجب میشد تا صاحبان سایر مذاهب، به دلیل تعصبی که نسبت به مذهب خود دارند، از قرآن متنفر شده و به آن توجه نکنند. اما وقتی قرآن مشتمل بر محکم و متشابه باشد، باعث میشود که همه ارباب مذاهب، به طمع اینکه آن آیات را دلیلی بر تأیید مذهب خود بگیرند، در قرآن نظر افکنند و در آن غور و بررسی کنند. اما در این میان با تفسیر متشابهات به وسیله محکمات به بطلان مذهب خود پی برده و به مذهب حق روی آورند. | | #اگر همه قرآن صریح و روشن بود، تنها بر مذهب حق قابل انطباق بود و این صراحت موجب میشد تا صاحبان سایر مذاهب، به دلیل تعصبی که نسبت به مذهب خود دارند، از قرآن متنفر شده و به آن توجه نکنند. اما وقتی قرآن مشتمل بر محکم و متشابه باشد، باعث میشود که همه ارباب مذاهب، به طمع اینکه آن آیات را دلیلی بر تأیید مذهب خود بگیرند، در قرآن نظر افکنند و در آن غور و بررسی کنند. اما در این میان با [[تفسیر متشابهات]] به وسیله محکمات به بطلان مذهب خود پی برده و به مذهب حق روی آورند. |
| #وقتی قرآن مشتمل بر آیات محکم و متشابه باشد، همگان به بهرهگیری از نیروی عقل خود برای فهم آن مجبور میشوند و بدین وسیله به تدریج از ظلمت تقلید در میآیند و به نور تفکر و استدلال میرسند. اما اگر همه قرآن محکم بود، کسی به استفاده از قوه عقل نیازی نداشت و در نتیجه افراد در جهل و تقلید باقی میماندند. | | #وقتی قرآن مشتمل بر آیات محکم و متشابه باشد، همگان به بهرهگیری از نیروی عقل خود برای فهم آن مجبور میشوند و بدین وسیله به تدریج از ظلمت تقلید در میآیند و به نور تفکر و استدلال میرسند. اما اگر همه قرآن محکم بود، کسی به استفاده از قوه عقل نیازی نداشت و در نتیجه افراد در جهل و تقلید باقی میماندند. |
| #قرآن با داشتن آیات متشابه، باعث شده است که مسلمانان از راههای مختلفی به تأویل قرآن دست یابند و به همین منظور در فنون مختلف علمی از قبیل علم لغت، صرف، نحو و اصول فقه متخصص شوند<ref>التفسیر الکبیر، فخر رازی، لبنان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۴۲ ﻫ، چاپ چهارم، ج ۳، ص ۱۴۲.</ref>. | | #قرآن با داشتن آیات متشابه، باعث شده است که مسلمانان از راههای مختلفی به تأویل قرآن دست یابند و به همین منظور در فنون مختلف علمی از قبیل علم لغت، صرف، نحو و اصول فقه متخصص شوند<ref>التفسیر الکبیر، فخر رازی، لبنان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۴۲ ﻫ، چاپ چهارم، ج ۳، ص ۱۴۲.</ref>. |
خط ۱۵۵: |
خط ۱۵۵: |
| ==[[تفسیر متشابهات]]== | | ==[[تفسیر متشابهات]]== |
|
| |
|
| ==بررسی دیدگاههای مختلف در باره تفسیر آیات متشابه==
| |
| ===دیدگاه اول: محکمات، مفسِّر متشابهات===
| |
| *مطابق این دیدگاه راهی برای دستیابی به مراد خداوند از طریق آیات متشابه وجود دارد و آن این است که باید متشابهات را به محکمات ارجاع داد. در زیر دلایل این نظریه را بیان میکنیم:
| |
| #'''[[ام الکتاب]] بودن محکمات:''' خداوند در [[قرآن کریم]] آیات محکم را [[ام الکتاب]] خوانده است. کلمه "أُم" در لغت به معنای مرجعی است که چیز یا چیزهایی بدان رجوع میکنند. آیات محکم را نیز از این جهت [[ام الکتاب]] خوانده است که مرجع آیات متشابه است؛ به این معنا که با ارجاع آیات متشابه به آیات محکم، معنا و مراد آنها روشن میشود و در واقع تشابهشان بر طرف میگردد<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۲۰.</ref>.
| |
| #'''تفسیر آیات قرآن با آیات دیگر:'''احادیث مختلفی گویای آن است که آیات قرآن همدیگر را تفسیر میکنند <ref>بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، ج ۲۹، ص ۳۲۲؛ همان، ج ۵۴، ص ۲۱۸.</ref>.
| |
| *بنا بر این، باید آیاتی از قرآن، بتواند آیات متشابه را نیز تفسیر کند. طبیعی است که این آیات چیزی جز آیات محکم نمیتواند باشد<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۴۳.</ref>؛ برای نمونه، آیه شریف {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ}}﴾}}<ref> که) به (پاداش و نعمت) پروردگارش مینگرد؛ سوره قیامت، آیه:۲۳.</ref> آیهای متشابه است، ولی وقتی به آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ }}﴾}}<ref>سوره شوری، آیه:۱۱.</ref> و آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ }}﴾}}<ref> سوره الانعام، آیه:۱۰۳.</ref> ارجاع داده شود، معلوم میشود که مراد از "نظر کردن به خدا" از سنخ دیدن محسوسات با چشم سر نیست. چون خدای تعالی در سوره نجم برای قلب هم نوعی دیدن اثبات کرده و فرموده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى }}﴾}}<ref> دل، آنچه میدید، دروغ نگفت،پس آیا شما با او در آنچه میبیند، بگو- مگو میکنید؟ و به یقین او را در فرودی دیگر، (نیز) دیده بود.کنار درخت سدری که در واپسین جای است که نزد آن بوستانسراست هنگامی که آن درخت سدر را فرو پوشاند، آنچه فرو پوشاند.چشم (وی سوی دیگر) نگشت و کژ ندید.بیگمان برخی از نشانههای بزرگ پروردگارش را دیده است؛ سوره نجم، آیه: ۱۱- ۱۸.</ref> از این آیه معلوم میشود که قلب هم دیدنی مخصوص به خود دارد، نه اینکه منظور از آن فکر باشد، چون فکر مربوط به تصدیق و ترکیبات ذهنی است در حالی که رؤیت به تک تک اشیای خارجی تعلق میگیرد. بنا بر این، منظور از رؤیت در آیه شریف، نحوهای از توجه خاص قلبی است؛ توجهی غیر حسی، غیر مادی، غیر عقلی و غیر ذهنی. این یک نمونه از تفسیر متشابه به وسیله محکمات است. سایر متشابهات نیز به همین شیوه، تفسیر کردنی است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بیتا، ج ۳، ص ۴۳.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۷۹ - ۱۸۲.</ref>.
| |
| ===دیدگاه دوم: استفاده از محكمات در رفع تشابه آيات، نه تفسیر آنها===
| |
| *بر اساس دیدگاه، آیات متشابه را باید به محکمات ارجاع داد، اما با محکمات تفسیر نمیشوند. نویسنده تفسیر مناهج البیان بر این باور است که آیات محکم بر آیات متشابه حاکم است و با ارجاع متشابهات به محکمات تنها میتوان به این نتیجه رسید که به طور قطع مدلول ظاهری آیات متشابه مراد نیست، ولی نمیتوان معنای مراد از آنها را تعیین کرد. به عبارت دیگر، آیات محکم تنها ظهور ابتدایی آیه متشابه را دفع میکنند، اما هیچگونه بیانی پیرامون معنا و مراد آن به دست نمیدهند<ref>ر.ک: نگاهی به علوم قرآنی، محمد باقر ملکی میانجی، ترجمۀ علینقی خدایاری، قم، نشر خرم، ۱۳۷۷ ﻫ.ش، ص ۸۲ - ۸۴.</ref>
| |
| *برای نمونه، مطابق این دیدگاه در مثال پیشین، بنا به دلایل و قراین عقلی و دلالت محکمات کتاب، مانند آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ}}﴾}}<ref> چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد و او نازکبین آگاه است؛ سوره انعام، آیه:۱۰۳.</ref> رؤیت پروردگار با چشم امکانپذیر نیست، اما نمیتوان گفت که مراد از نظر به پروردگار چیست. این نویسنده در نقد دیدگاه [[علامه طباطبایی]] در مورد مثال فوق مینویسد: هیچ تناسبی بین رؤیت آیات و نظر به خداوند وجود ندارد. اساساً تفسیر نظر به رؤیت در آیات فوق توجیه مقبولی ندارد. زیرا اوّلاً نظر غیر از رؤیت است، ثانیاً در آیه مورد بحث نظر به رب آمده، در حالی که در آیه مورد استشهاد سخن از رؤیت آیات است<ref>ر.ک: نگاهی به علوم قرآنی، محمد باقر ملکی میانجی، ترجمۀ علینقی خدایاری، قم، نشر خرم، ۱۳۷۷ ﻫ.ش، ص ۸۳.</ref>
| |
| *به نظر ایشان توضیح و تفسیر متشابهات را باید در ادله دیگری که به طور مستقیم و غیر مستقیم در مورد تبیین آنها وارد شده است، جست و جو کرد<ref>ر.ک: نگاهی به علوم قرآنی، محمد باقر ملکی میانجی، ترجمۀ علینقی خدایاری، قم، نشر خرم، ۱۳۷۷ ﻫ.ش، ص ۸۴.</ref>. پرسشی که در اینجا مطرح میشود، این است که چه مانعی دارد که این ادله دیگر، که به نظر شما میتواند مفسر متشابهات باشد، از خود قرآن باشد. اگر این امر امکانپذیر باشد، بدیهی است که نباید خود این آیات نیز در آن جهتی که میخواهد تفسیر کند، متشابه باشد. پس این آیات محکم است که میتواند متشابهات را تفسیر کند. نهایت حرفی که این دیدگاه میتواند مطرح کند، این است که نباید انتظار داشت تفسیر همه موارد تشابه در آیات، در خود قرآن آمده باشد، ولی نمیتوان صلاحیت تفسیر متشابهات را از خود قرآن نفی و به ادله دیگر واگذار کرد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۷۹ - ۱۸۲.</ref>.
| |
| ===دیدگاه سوم: نفی تفسیر متشابهات به طور مطلق===
| |
| *مطابق این دیدگاه، عقول بشری در دنیا از درک معنای مقصود شارع عاجز است. به عبارت دیگر، مراد خداوند به طور دقیق معلوم نیست<ref>ر.ک: أصول التفسیر و قواعده، خالد بن صالح العک، بیروت، دار النفائس، ۱۴۰۶ ﻫ، ص ۳۵۶.</ref> عموم دانشمندان اهل سنت چنین نظری دارند.
| |
| *البته از سخنان برخی از دانشمندان [[اهل سنت]] هم استفاده میشود که برخی از متشابهات با توجه به محکمات تفسیر میشود. اما کسی در اینکه نباید به متشابهات عمل کرد بلکه باید آنها را بر محکمات مربوط به خودشان ارجاع داد، تردید نکرده است. زرکشی میگوید: آیات متشابهی را که به ذات باری تعالیٰ مربوط است باید به آیه محکمِ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ}}﴾}}<ref> سوره شوری، آیه:۱۱.</ref> و آیات متشابهی را که به افعال الهی مربوط است به آیه محکم {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ}}﴾}}<ref> بگو: برهان رسا از آن خداوند است، اگر میخواست شما همگان را رهنمایی میکرد؛ سوره انعام، آیه:۱۴۹.</ref> و آیاتی را که موهم تشبیه است، باید به آیات محکمِ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ}}﴾}}<ref> سوره شوری، آیه:۱۱.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ}}﴾}}<ref> سوره نحل، آیه:۶۰.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ }}﴾}}<ref> بگو او خداوند یگانه است؛ سوره اخلاص، آیه:۱.</ref> برگرداند<ref>ر.ک: البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۹۴ م، ج ۲، ص ۸۲.</ref>.
| |
| *[[فخر رازی]] نیز در بیان ارجاع برخی از آیات متشابه به آیات محکم میگوید: آیه{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا }}﴾}}<ref> و چون بر آن شویم که (مردم) شهری را نابود گردانیم به کامروایان آن فرمان میدهیم و در آن نافرمانی میورزند پس (آن شهر) سزاوار عذاب میگردد، آنگاه یکسره نابودش میگردانیم؛ سوره اسراء، آیه:۱۶.</ref> ظاهرش آن است که مُترفین از سوی خداوند به ارتکاب فسق و فجور دستور داده شدهاند، اما تشابهش با رجوع به آیه محکم {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافتهایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بیگمان خداوند به کار زشت فرمان نمیدهد؛ آیا درباره خداوند چیزی میگویید که نمیدانید؟؛ سوره اعراف، آیه:۲۸.</ref> رفع میشود. همچنین ظاهر آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| نَسُواْ اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ}}﴾}}<ref> سوره توبه، آیه:۶۷.</ref> این است که خداوند نیز دچار فراموشی میشود، اما این تشابه با آیات محکم {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا }}﴾}}<ref> سوره مریم، آیه:۶۴.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|لّا يَضِلُّ رَبِّي وَلا يَنسَى}}﴾}}<ref> سوره طه، آیه:۵۲.</ref> رفع میگردد<ref>التفسیر الکبیر، فخر رازی، لبنان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۴۲ ﻫ، چاپ چهارم، ج ۴، ص ۱۸۳.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۷۹ - ۱۸۲.</ref>.
| |
|
| |
|
| ==[[تأویل قرآن]]== | | ==[[تأویل قرآن]]== |