رستگاری: تفاوت میان نسخهها
←تقوا
(←تقوا) |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
*[[قرآن کریم]] فراهم آوردن وسیلهای برای نزدیک شدن به درگاه خدا را از اسباب رستگاری میداند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.</ref> وسیله در آیه به معنای نزدیکی به خدا<ref>التبیان، ج ۳، ص ۵۰۹؛ تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص ۵۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۱۵۹.</ref> یا هر چیزی است که انسان با آن به خدا نزدیک میشود که همان انجام دادن طاعات و ترک گناهان است<ref>الكشاف، ج ۱، ص ۶۲۸؛ روح المعانی، ج ۳، ص ۲۹۴؛ زبدة التفاسیر، ج ۲، ص ۲۵۴.</ref> شفاعت پیامبران، امامان و بندگان شایسته خدا و توسل به آنان نیز وسیلهاند<ref>نمونه، ج ۴، ص ۳6۵.</ref> | *[[قرآن کریم]] فراهم آوردن وسیلهای برای نزدیک شدن به درگاه خدا را از اسباب رستگاری میداند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.</ref> وسیله در آیه به معنای نزدیکی به خدا<ref>التبیان، ج ۳، ص ۵۰۹؛ تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص ۵۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۱۵۹.</ref> یا هر چیزی است که انسان با آن به خدا نزدیک میشود که همان انجام دادن طاعات و ترک گناهان است<ref>الكشاف، ج ۱، ص ۶۲۸؛ روح المعانی، ج ۳، ص ۲۹۴؛ زبدة التفاسیر، ج ۲، ص ۲۵۴.</ref> شفاعت پیامبران، امامان و بندگان شایسته خدا و توسل به آنان نیز وسیلهاند<ref>نمونه، ج ۴، ص ۳6۵.</ref> | ||
===[[تقوا]]=== | ===[[تقوا]]=== | ||
*[[تقوا]] که ملکهای نفسانی است<ref>محاضرات في الالهيات، ص ۲۸۱؛ جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۳۴.</ref> و سبب خویشتنداری انسان از ارتکاب گناهان میشود<ref>تفسیر سلمی، ج ۱، ص ۴۳۲؛ المیزان، ج ۶، ص ۱۲۸-۱۲۹؛ نمونه، ج ۲۲، ص ۲۰۴.</ref>، از مهمترین اسباب رستگاری است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُل لاَّ يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> بگو ناپاک و پاک برابر نیستند حتی اگر بسیاری ناپاک، تو را به شگفتی آورد پس ای خردمندان! از خداوند پروا کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۱۰۰.</ref><ref>التفسير الكبير، ج ۱۱، ص ۳۵۰؛ ج ۱۲، ص ۴۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ، ص ۱۸۳.</ref>. در آیاتی، پس از نهی از گناهانی مانند رباخواری:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۳۰.</ref> و پیروی از رسم ناپسند اعراب جاهلی که در حال احرام، از درِ خانه وارد آن نمیشدند، بلکه با بالا رفتن از آن یا سوراخ کردن دیوار آن، به خانه در میآمد<ref>جامع البیان، ج ۲، ص ۱۰۹-۱۱۰؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱، ص ۳۲۳.</ref>، تقوا عامل رستگاری دانسته شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> از تو درباره ماههای نو میپرسند، بگو: آنها زمان نمای مردم و حجّاند؛ و نیکی آن نیست که از پشت خانهها به درون آنها درآیید بلکه (حقیقت) نیکی (از آن) کسی است که پرهیزگاری ورزد و به خانهها از در درآیید، و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۹.</ref> به مؤمنان نیز فرمان داده شده که از ارتکاب گناهانی، چون شرابخواری، قماربازی، بتپرستی و قرعه با تیر "رسمی جاهلی برای بردن سهام بیشتر" بپرهیزند؛ شاید به رستگاری برسند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۹۰.</ref> همانگونه که [[تقوا]] سبب رستگاری است، انجامدادن گناهان مانع رستگاری است؛ از جمله در آیات متعددی ظلم مانع رستگاری به شمار آمده و [[قرآن]] رستگار نبودن ستمگران را حتمی دانسته است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> بگو ای قوم من! هر چه میتوانید کرد انجام دهید من نیز خواهم کرد، به زودی خواهید دانست که سرانجام (نیکوی) جهان واپسین از آن کیست؛ به راستی ستمگران رستگار نمیگردند؛ سوره انعام، آیه: ۱۳۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> و آن زن که یوسف در خانهاش بود از او، کام خواست و درها را بست و گفت: پیش آی که از آن توام! (یوسف) گفت: پناه بر خداوند! او پرورنده من است، جایگاه مرا نیکو داشته است، بیگمان ستمکاران رستگار نمیگردند؛ سوره یوسف، آیه: ۲۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَن جَاءَ بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَمَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> و موسی گفت: پروردگار من بهتر میداند چه کسی از نزد او رهنمود آورده است و سرانجام (نیک) این سرای از آن کیست؛ بیگمان ستمکاران رستگار نخواهند شد؛ سوره قصص، آیه:۳۷.</ref> ظالمان کسانی هستند که از حدود الهی تجاوز کرده و از خدا و [[پیامبر]] او اطاعت نکنند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الطَّلاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد و شما را روا نیست که از آنچه به آنان دادهاید چیزی بازگیرید- مگر آنکه هر دو بیم کنند که احکام خداوند را بجا نیاورند- و اگر بیم داشتید که آن دو حدود خداوند را بجا نیاورند، در آنچه زن برای آزادی خود میدهد (و شوهر میستاند) گناهی بر آن دو نیست؛ اینها احکام خداوند است از آنها تجاوز نکنید و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند؛ سوره بقره، آیه: ۲۲۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ}}﴾}}<ref> اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در میآورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود؛ سوره نساء، آیه: ۱۳ - ۱۴.</ref> بر این اساس، ظلم شامل ستم به نفس{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا }}﴾}}<ref> ای پیامبر! چون زنان را طلاق میدهید، هنگام (آغاز) عدهشان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانههاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بیگمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمیدانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد؛ سوره طلاق، آیه: ۱.</ref>، ظلم به دیگران{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلا تَنَابَزُوا بِالأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند؛ سوره حجرات، آیه:۱۱.</ref> و ستم به خدا میشود. ظلم به خدا بیشتر در قالب افترا به خدا{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَمَنِ افْتَرَىَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> پس کسانی که بعد از آن بر خداوند دروغ بندند ستمکارند؛ سوره آل عمران، آیه: ۹۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> بگو: بیگمان آنان که بر خداوند دروغ میبندند رستگار نمیگردند؛ سوره یونس، آیه: ۶۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قوَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> و بر هر چه زبانتان به دروغ وصف میکند، نگویید: «این حلال است و آن حرام» تا بر خداوند دروغ بندید زیرا آنان که بر خداوند دروغ میبندند رستگار نمیگردند؛ سوره نحل، آیه: ۱۱۶.</ref> | *[[تقوا]] که ملکهای نفسانی است<ref>محاضرات في الالهيات، ص ۲۸۱؛ جامع السعادات، ج ۲، ص ۱۳۴.</ref> و سبب خویشتنداری انسان از ارتکاب گناهان میشود<ref>تفسیر سلمی، ج ۱، ص ۴۳۲؛ المیزان، ج ۶، ص ۱۲۸-۱۲۹؛ نمونه، ج ۲۲، ص ۲۰۴.</ref>، از مهمترین اسباب رستگاری است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُل لاَّ يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> بگو ناپاک و پاک برابر نیستند حتی اگر بسیاری ناپاک، تو را به شگفتی آورد پس ای خردمندان! از خداوند پروا کنید، باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه:۱۰۰.</ref><ref>التفسير الكبير، ج ۱۱، ص ۳۵۰؛ ج ۱۲، ص ۴۴۲؛ تفسیر ابن کثیر، ج ، ص ۱۸۳.</ref>. در آیاتی، پس از نهی از گناهانی مانند رباخواری:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۳۰.</ref> و پیروی از رسم ناپسند اعراب جاهلی که در حال احرام، از درِ خانه وارد آن نمیشدند، بلکه با بالا رفتن از آن یا سوراخ کردن دیوار آن، به خانه در میآمد<ref>جامع البیان، ج ۲، ص ۱۰۹-۱۱۰؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۱، ص ۳۲۳.</ref>، تقوا عامل رستگاری دانسته شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> از تو درباره ماههای نو میپرسند، بگو: آنها زمان نمای مردم و حجّاند؛ و نیکی آن نیست که از پشت خانهها به درون آنها درآیید بلکه (حقیقت) نیکی (از آن) کسی است که پرهیزگاری ورزد و به خانهها از در درآیید، و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۹.</ref> به مؤمنان نیز فرمان داده شده که از ارتکاب گناهانی، چون شرابخواری، قماربازی، بتپرستی و قرعه با تیر "رسمی جاهلی برای بردن سهام بیشتر" بپرهیزند؛ شاید به رستگاری برسند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و ازلام، پلیدی (و) کار شیطان است پس، از آنها دوری گزینید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۹۰.</ref> همانگونه که [[تقوا]] سبب رستگاری است، انجامدادن گناهان مانع رستگاری است؛ از جمله در آیات متعددی ظلم مانع رستگاری به شمار آمده و [[قرآن]] رستگار نبودن ستمگران را حتمی دانسته است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> بگو ای قوم من! هر چه میتوانید کرد انجام دهید من نیز خواهم کرد، به زودی خواهید دانست که سرانجام (نیکوی) جهان واپسین از آن کیست؛ به راستی ستمگران رستگار نمیگردند؛ سوره انعام، آیه: ۱۳۵.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> و آن زن که یوسف در خانهاش بود از او، کام خواست و درها را بست و گفت: پیش آی که از آن توام! (یوسف) گفت: پناه بر خداوند! او پرورنده من است، جایگاه مرا نیکو داشته است، بیگمان ستمکاران رستگار نمیگردند؛ سوره یوسف، آیه: ۲۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى رَبِّي أَعْلَمُ بِمَن جَاءَ بِالْهُدَى مِنْ عِندِهِ وَمَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> و موسی گفت: پروردگار من بهتر میداند چه کسی از نزد او رهنمود آورده است و سرانجام (نیک) این سرای از آن کیست؛ بیگمان ستمکاران رستگار نخواهند شد؛ سوره قصص، آیه:۳۷.</ref> ظالمان کسانی هستند که از حدود الهی تجاوز کرده و از خدا و [[پیامبر]] او اطاعت نکنند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|الطَّلاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> طلاق (رجعی) دوبار است پس از آن یا باید به شایستگی (با زن) زندگی یا (او را) به نیکی رها کرد و شما را روا نیست که از آنچه به آنان دادهاید چیزی بازگیرید- مگر آنکه هر دو بیم کنند که احکام خداوند را بجا نیاورند- و اگر بیم داشتید که آن دو حدود خداوند را بجا نیاورند، در آنچه زن برای آزادی خود میدهد (و شوهر میستاند) گناهی بر آن دو نیست؛ اینها احکام خداوند است از آنها تجاوز نکنید و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند؛ سوره بقره، آیه: ۲۲۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ}}﴾}}<ref> اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در میآورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود؛ سوره نساء، آیه: ۱۳ - ۱۴.</ref> بر این اساس، ظلم شامل ستم به نفس{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا }}﴾}}<ref> ای پیامبر! چون زنان را طلاق میدهید، هنگام (آغاز) عدهشان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانههاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بیگمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمیدانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد؛ سوره طلاق، آیه: ۱.</ref>، ظلم به دیگران{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلا تَنَابَزُوا بِالأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ }}﴾}}<ref> ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند؛ سوره حجرات، آیه:۱۱.</ref> و ستم به خدا میشود. ظلم به خدا بیشتر در قالب افترا به خدا{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَمَنِ افْتَرَىَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> پس کسانی که بعد از آن بر خداوند دروغ بندند ستمکارند؛ سوره آل عمران، آیه: ۹۴.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> بگو: بیگمان آنان که بر خداوند دروغ میبندند رستگار نمیگردند؛ سوره یونس، آیه: ۶۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قوَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> و بر هر چه زبانتان به دروغ وصف میکند، نگویید: «این حلال است و آن حرام» تا بر خداوند دروغ بندید زیرا آنان که بر خداوند دروغ میبندند رستگار نمیگردند؛ سوره نحل، آیه: ۱۱۶.</ref> و تکذیب آیات الهی انجام میپذیرد که بدترین گونه ستم دانسته شده است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}﴾}}<ref> و ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغی بندد یا آیات او را دروغ شمارد، کیست؟ بیگمان ستمگران رستگار نخواهند شد؛ سوره انعام، آیه: ۲۱.</ref> بر پایه آیه ۱۷ سوره يونس نیز افترا به خدا و تکذیب آیاتش جرم و مانع رستگاری است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ}}﴾}}. | ||
*سحر نیز مانع رستگاری است:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ مُوسَى أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ أَسِحْرٌ هَذَا وَلاَ يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ}}﴾}}<ref> موسی گفت: آیا درباره حقّ هنگامی که نزد شما آمده است (چنین) میگویید؟! آیا این جادوست؟ در حالی که جادوگران رستگار نمیگردند؛ سوره یونس، آیه: ۷۷.</ref>؛ نیز{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى}}﴾}}<ref> و آنچه در کف داری بیفکن تا آنچه برساختهاند فرو خورد که هر چه برساختهاند نیرنگ جادوگری است و جادوگر هر جا آید کامیاب نمیگردد؛ سوره طه، آیه: ۶۹.</ref> و برخی از مفسران به رستگار نشدن ساحران در دنیا و آخرت تصریح کردهاند<ref>تفسير مقاتل، ج ۲، ص ۲۴۵؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۱۲۷؛ تيسير الكريم الرحمن، ج ۱، ص ۴۲۳.</ref> | |||
===تزکیه نفس و انفاق=== | |||
*هرکس نفس خود را تزکیه کند، قطعاً رستگار میشود: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}. (شمس/۹۱، ۹) تزکیه نفس، یعنی شخص با اطاعت از خدا و اعمال پسندیده<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۵؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> خودش را از کفر، شرک، نافرمانی و اخلاق رذیله پاکیزه کند<ref>تفسير سور آبادی، ج ۴، ص ۲۸۲۳؛ زاد المسير، ج ۴، ص ۴۵۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> و با تقوا و علم به معارف الهی، نفس خود را رشد دهد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۵۹-۷۶۰؛ زبدة التفاسير، ج ۷، ص ۴۴۱.</ref> برخی، فاعل تزکیه را خدا دانسته و در تفسیر آیه گفتهاند: کسی رستگار میشود که خدا نفس او را پاکیزه کند<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص ۱۳۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۱۳؛ التفسير الكبير، ج ۳۱، ص ۱۷۷-۱۷۸.</ref>؛ ولی این سخن خلاف ظاهر آیه و ضعیف دانسته شده است<ref>روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵.</ref> | |||
و تکذیب آیات الهی انجام میپذیرد که بدترین گونه ستم دانسته شده است: {{عربی|اندازه= | |||
سحر نیز مانع رستگاری است: {{عربی|اندازه= | |||
«تزکّی» نیز سبب رستگاری دانسته شده: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى}}﴾}} (اعلى/۸۷، ۱۴) که آن را به معنای پاکی از شرک، کفر، گناهان و اخلاق ناپسند<ref>الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷؛ روح البیان، ج ۱۰، ص ۴۰۹؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۴، ص ۱۶۲.</ref> و برخی به معنای پرداخت حقوق مالی واجب، مستحب یا هر دو دانستهاند<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۳۳۲؛ المهذب، ج ۱، ص ۱۵۸-۱۵۷؛ المعتبر، ج ، ص ۵۹۳.</ref> برخی به استناد شأن نزول آیه، نیز احادیثی در این زمینه، مراد از تزکّی را زکات فطره دانستهاند<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۴۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۵۲-۲۵۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲6۴.</ref> به تأثیر انفاق مالی در رسیدن به رستگاری، در آیاتی دیگر نیز اشاره شده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}. (روم/۳۰، ۳۸؛ نیز لقمان/۳۱، ۴-۵؛ توبه/ ۹، ۲۰، ۸۸) | «تزکّی» نیز سبب رستگاری دانسته شده: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى}}﴾}} (اعلى/۸۷، ۱۴) که آن را به معنای پاکی از شرک، کفر، گناهان و اخلاق ناپسند<ref>الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷؛ روح البیان، ج ۱۰، ص ۴۰۹؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۴، ص ۱۶۲.</ref> و برخی به معنای پرداخت حقوق مالی واجب، مستحب یا هر دو دانستهاند<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۳۳۲؛ المهذب، ج ۱، ص ۱۵۸-۱۵۷؛ المعتبر، ج ، ص ۵۹۳.</ref> برخی به استناد شأن نزول آیه، نیز احادیثی در این زمینه، مراد از تزکّی را زکات فطره دانستهاند<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۴۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۵۲-۲۵۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲6۴.</ref> به تأثیر انفاق مالی در رسیدن به رستگاری، در آیاتی دیگر نیز اشاره شده است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}. (روم/۳۰، ۳۸؛ نیز لقمان/۳۱، ۴-۵؛ توبه/ ۹، ۲۰، ۸۸) | ||
به گفته برخی، فعل ماضی «أَفلَحَ» و حرف تحقيق «قَد» در «قَد أَفلَحَ» (مؤمنون/۲۳، ۱؛ اعلى/۸۷، ۱۴؛ شمس/۹۱، ۹) بر رستگاری قطعی مؤمنانی دلالت دارد که به تزکیه نفس پرداخته و خود را به هواهای نفسانی نیالایند<ref>التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۷؛ ج ۳۰، ص ۲۵۴-۲۵۵.</ref> | به گفته برخی، فعل ماضی «أَفلَحَ» و حرف تحقيق «قَد» در «قَد أَفلَحَ» (مؤمنون/۲۳، ۱؛ اعلى/۸۷، ۱۴؛ شمس/۹۱، ۹) بر رستگاری قطعی مؤمنانی دلالت دارد که به تزکیه نفس پرداخته و خود را به هواهای نفسانی نیالایند<ref>التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۷؛ ج ۳۰، ص ۲۵۴-۲۵۵.</ref> |