پرش به محتوا

تحیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
 
خط ۶: خط ۶:
از این [[خانواده]] تنها صفت [[مشبهه]] "حَیران" یک بار در [[قرآن]] به کار رفته {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود می‌رساند و نه زیان می‌زند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطان‌ها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کرده‌اند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا می‌خوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافته‌ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> و به معنای کسی است که در [[گرفتاری]] خود سرگشته شده، [[راه]] حلی برای برون رفت از آن نمی‌یابد،<ref>غریب القرآن، ص‌۲۳۷.</ref> افزون بر آن برخی مفردات‌ دیگر [[قرآنی]] مانند نظر {{متن قرآن|وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُقِيمٍ}}<ref>«و می‌بینی که آنان را بر آن (دوزخ) عرضه می‌دارند در حالی که از خواری خاکسارند، از زیر چشم می‌نگرند، و مؤمنان می‌گویند: زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و کسان خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که ستمگران در عذابی دیرپایند» سوره شوری، آیه ۴۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«و اگر آنان را به رهنمود فرا خوانید نمی‌شنوند و می‌بینی که به تو می‌نگرند در حالی که نمی‌بینند!» سوره اعراف، آیه ۱۹۸.</ref>،<ref>مفردات، ص‌۸۱۳، "نظر".</ref> ضلال به معنای گمراهی {{متن قرآن|انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا}}<ref>«بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند و گمراه شدند و نمی‌توانند راهی بیابند» سوره اسراء، آیه ۴۸.</ref>،<ref>مشارق الانوار، ج‌۱، ص‌۳۳۱.</ref> بهت {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref>،<ref>لسان العرب، ج‌۲، ص‌۱۳؛ تاج العروس، ج‌۳، ص‌۱۹، "بهت".</ref> [[تیه]] به معنای سرگردانی {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.</ref>،<ref>الفروق اللغویه، ص‌۴۴۵.</ref> عَمَه به معنای تردید در امری {{متن قرآن|اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«خداوند است که آنها را به ریشخند می‌گیرد و آنان را در سرکشی‌شان در حالی که سرگشته‌اند فرو می‌گذارد» سوره بقره، آیه ۱۵.</ref><ref>تفسیر نسفی، ج‌۱، ص‌۲۲؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱، ص‌۲۰۹؛ المیزان، ج‌۱۵، ص‌۴۹.</ref> و ابلاس به معنای تحیر و فقدان [[حجت]] و دستاویز {{متن قرآن|وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ}}<ref>«و روزی که رستخیز برپا گردد گناهکاران نومید می‌گردند» سوره روم، آیه ۱۲.</ref><ref> التبیان، ج‌۷، ص‌۳۸۵، ج‌۸، ص‌۲۳۵؛ ج‌۹، ص‌۲۱۶.</ref> در مواردی به معنای تحیر یا معنایی نزدیک و ملازم آن به کار رفته‌اند.
از این [[خانواده]] تنها صفت [[مشبهه]] "حَیران" یک بار در [[قرآن]] به کار رفته {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود می‌رساند و نه زیان می‌زند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطان‌ها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کرده‌اند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا می‌خوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافته‌ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> و به معنای کسی است که در [[گرفتاری]] خود سرگشته شده، [[راه]] حلی برای برون رفت از آن نمی‌یابد،<ref>غریب القرآن، ص‌۲۳۷.</ref> افزون بر آن برخی مفردات‌ دیگر [[قرآنی]] مانند نظر {{متن قرآن|وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُقِيمٍ}}<ref>«و می‌بینی که آنان را بر آن (دوزخ) عرضه می‌دارند در حالی که از خواری خاکسارند، از زیر چشم می‌نگرند، و مؤمنان می‌گویند: زیانکاران آنانند که در روز رستخیز به خود و کسان خویش زیان رسانده‌اند، آگاه باشید که ستمگران در عذابی دیرپایند» سوره شوری، آیه ۴۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«و اگر آنان را به رهنمود فرا خوانید نمی‌شنوند و می‌بینی که به تو می‌نگرند در حالی که نمی‌بینند!» سوره اعراف، آیه ۱۹۸.</ref>،<ref>مفردات، ص‌۸۱۳، "نظر".</ref> ضلال به معنای گمراهی {{متن قرآن|انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا}}<ref>«بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند و گمراه شدند و نمی‌توانند راهی بیابند» سوره اسراء، آیه ۴۸.</ref>،<ref>مشارق الانوار، ج‌۱، ص‌۳۳۱.</ref> بهت {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref>،<ref>لسان العرب، ج‌۲، ص‌۱۳؛ تاج العروس، ج‌۳، ص‌۱۹، "بهت".</ref> [[تیه]] به معنای سرگردانی {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.</ref>،<ref>الفروق اللغویه، ص‌۴۴۵.</ref> عَمَه به معنای تردید در امری {{متن قرآن|اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«خداوند است که آنها را به ریشخند می‌گیرد و آنان را در سرکشی‌شان در حالی که سرگشته‌اند فرو می‌گذارد» سوره بقره، آیه ۱۵.</ref><ref>تفسیر نسفی، ج‌۱، ص‌۲۲؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱، ص‌۲۰۹؛ المیزان، ج‌۱۵، ص‌۴۹.</ref> و ابلاس به معنای تحیر و فقدان [[حجت]] و دستاویز {{متن قرآن|وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ}}<ref>«و روزی که رستخیز برپا گردد گناهکاران نومید می‌گردند» سوره روم، آیه ۱۲.</ref><ref> التبیان، ج‌۷، ص‌۳۸۵، ج‌۸، ص‌۲۳۵؛ ج‌۹، ص‌۲۱۶.</ref> در مواردی به معنای تحیر یا معنایی نزدیک و ملازم آن به کار رفته‌اند.


مفهوم تحیر در [[زبان عربی]] بیشتر دارای بار منفی و در خصوص افراد سرگشته و [[گمراه]] و در برابر مفهوم [[هدایت]] و راه‌یافتگی به کار می‌رود. کاربردهای این کلمه در اشعار [[عرب]] قبل و معاصر [[اسلام]] نیز همین را [[تأیید]] می‌کند.<ref>فصل‌المقال، ج‌۱، ص‌۵۰۹؛ المفضلیات، ج‌۱، ص‌۲۹۶؛ جمهرة اشعار العرب، ج‌۱، ص‌۲۱۴.</ref> [[تحیر]] در [[وصف]] حالات [[فراق]] و دوری از [[معشوق]] نیز در [[زبان عربی]] به کار رفته است.<ref>محاضرات الادباء، ج۲، ص۷۴؛ البلیغ فی‌المعانی، ص‌۲۷۷.</ref>
مفهوم تحیر در [[زبان عربی]] بیشتر دارای بار منفی و در خصوص افراد سرگشته و [[گمراه]] و در برابر مفهوم [[هدایت]] و راه‌یافتگی به کار می‌رود. کاربردهای این کلمه در اشعار [[عرب]] قبل و معاصر [[اسلام]] نیز همین را [[تأیید]] می‌کند.<ref>فصل‌المقال، ج‌۱، ص‌۵۰۹؛ المفضلیات، ج‌۱، ص‌۲۹۶؛ جمهرة اشعار العرب، ج‌۱، ص‌۲۱۴.</ref> [[تحیر]] در وصف حالات [[فراق]] و دوری از [[معشوق]] نیز در [[زبان عربی]] به کار رفته است.<ref>محاضرات الادباء، ج۲، ص۷۴؛ البلیغ فی‌المعانی، ص‌۲۷۷.</ref>


در [[قرآن]] نیز تحیر به معنای منفی آن بیشتر مورد توجه بوده و پیامد [[ضلالت]] در برابر [[هدایت]] تلقی شده، خود نیز نقطه مقابل هدایت قرار گرفته است.<ref>معانی القرآن، ج‌۱، ص‌۱۰۰؛ التبیان، ج‌۱، ص‌۱۱۸؛ خدا و انسان در قرآن، ص‌۱۷۹ ـ ۱۸۲.</ref> در [[آیه]] اصلی بحث [[خداوند]] از [[پیامبر]] می‌خواهد تا به [[کافران]] بگوید که آیا جز [[خدا]]، دیگری را بخوانیم که نه سودی از او به ما می‌رسد و نه زیانی و با این کار خود، پس از هدایت گرفتار واپسگرایی می‌شویم: {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود می‌رساند و نه زیان می‌زند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطان‌ها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کرده‌اند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا می‌خوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافته‌ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> و به‌سان کسی گردیم که شیطان‌ها او را فریفته و در [[زمین]] سرگشته و حیران شده و در همان حال یارانش او را به هدایت فرا می‌خوانند: {{متن قرآن|كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى}}.<ref>ر. ک: التبیان، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ مجمع البیان، ج‌۴، ص‌۸۵.</ref> این آیه شرح حال [[مؤمنان]] و کافران است که هر یک راهی جدا داشته <ref>ر. ک: تفسیر ابن کثیر، ج‌۲، ص‌۱۵۰.</ref> و کافران به [[اندرز]] مؤمنان توجهی نمی‌کنند،<ref>تفیسر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۲۱۲.</ref> به ویژه آنان که خود ابتدا با [[اهل]] [[ایمان]] بودند و سپس از [[دوستان]] دوره ایمان جدا شده، به اندرزهایشان پشت می‌کنند.<ref>جامع البیان، ج‌۷، ص‌۳۰۶.</ref> آنان که در [[گمراهی]] سرگشته و حیران‌اند، [[بصیرت]] و عزیمت را از کف داده و [[راه]] بهتر و مطمئن را ترک کرده، در بین [[شیاطین]] به درّه هلاک و [[سقوط]] [[معنوی]] سرازیر می‌شوند.<ref>المیزان، ج‌۷، ص‌۱۴۴.</ref> تعبیر {{متن قرآن|اسْتَهْوَتْهُ}} در مواردی به کار می‌رود که چیزی از بلندی رها شود و سقوط کند؛<ref>التبیان، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ مجمع البیان، ج‌۴، ص‌۸۴.</ref> گویا شیاطین به‌سان پرندگانی شکاری‌اند که [[انسان]] را از [[زمین]] در ربوده، به [[آسمان]] می‌برند و ناگاه رهایش می‌کنند. شبیه این تعبیر در آیه {{متن قرآن|حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ}}<ref>«پاک آیینان برای خداوند باشید، نه شرک‌ورزان به او و هر کس به خداوند شرک ورزد چنان است که از آسمان فرو افتد و پرندگان او را بربایند یا باد او را به جایی دور اندازد» سوره حج، آیه ۳۱.</ref> درباره [[مشرکان]] چنین آمده که انسان [[مشرک]] به‌سان کسی است که هنگام [[سقوط]] از آسمان، پرنده‌ای شکاری او را می‌رباید یا تند بادی او را در مکانی دور می‌افکند.<ref>ر. ک: التفسیر الکبیر، ج‌۲۳، ص‌۳۲.</ref> حالت سرگشتگی [[کافران]] و مشرکان که در قالب مفهوم "سقوط از آسمان" در این [[آیات]] به آن توجه شده، در [[آیه]] نخست به [[شیطان]] نسبت داده شده و در آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref> نیز چنین آمده که رباخواران مانند جن‌زدگان به هنگام برخاستن، [[تعادل]] خود را از دست داده، گاه بر زمین می‌افتند و گاه برمی‌خیزند.
در [[قرآن]] نیز تحیر به معنای منفی آن بیشتر مورد توجه بوده و پیامد [[ضلالت]] در برابر [[هدایت]] تلقی شده، خود نیز نقطه مقابل هدایت قرار گرفته است.<ref>معانی القرآن، ج‌۱، ص‌۱۰۰؛ التبیان، ج‌۱، ص‌۱۱۸؛ خدا و انسان در قرآن، ص‌۱۷۹ ـ ۱۸۲.</ref> در [[آیه]] اصلی بحث [[خداوند]] از [[پیامبر]] می‌خواهد تا به [[کافران]] بگوید که آیا جز [[خدا]]، دیگری را بخوانیم که نه سودی از او به ما می‌رسد و نه زیانی و با این کار خود، پس از هدایت گرفتار واپسگرایی می‌شویم: {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود می‌رساند و نه زیان می‌زند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطان‌ها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کرده‌اند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا می‌خوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافته‌ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> و به‌سان کسی گردیم که شیطان‌ها او را فریفته و در [[زمین]] سرگشته و حیران شده و در همان حال یارانش او را به هدایت فرا می‌خوانند: {{متن قرآن|كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى}}.<ref>ر. ک: التبیان، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ مجمع البیان، ج‌۴، ص‌۸۵.</ref> این آیه شرح حال [[مؤمنان]] و کافران است که هر یک راهی جدا داشته <ref>ر. ک: تفسیر ابن کثیر، ج‌۲، ص‌۱۵۰.</ref> و کافران به [[اندرز]] مؤمنان توجهی نمی‌کنند،<ref>تفیسر عبدالرزاق، ج‌۲، ص‌۲۱۲.</ref> به ویژه آنان که خود ابتدا با [[اهل]] [[ایمان]] بودند و سپس از [[دوستان]] دوره ایمان جدا شده، به اندرزهایشان پشت می‌کنند.<ref>جامع البیان، ج‌۷، ص‌۳۰۶.</ref> آنان که در [[گمراهی]] سرگشته و حیران‌اند، [[بصیرت]] و عزیمت را از کف داده و [[راه]] بهتر و مطمئن را ترک کرده، در بین [[شیاطین]] به درّه هلاک و [[سقوط]] [[معنوی]] سرازیر می‌شوند.<ref>المیزان، ج‌۷، ص‌۱۴۴.</ref> تعبیر {{متن قرآن|اسْتَهْوَتْهُ}} در مواردی به کار می‌رود که چیزی از بلندی رها شود و سقوط کند؛<ref>التبیان، ج‌۴، ص‌۱۶۹؛ مجمع البیان، ج‌۴، ص‌۸۴.</ref> گویا شیاطین به‌سان پرندگانی شکاری‌اند که [[انسان]] را از [[زمین]] در ربوده، به [[آسمان]] می‌برند و ناگاه رهایش می‌کنند. شبیه این تعبیر در آیه {{متن قرآن|حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ}}<ref>«پاک آیینان برای خداوند باشید، نه شرک‌ورزان به او و هر کس به خداوند شرک ورزد چنان است که از آسمان فرو افتد و پرندگان او را بربایند یا باد او را به جایی دور اندازد» سوره حج، آیه ۳۱.</ref> درباره [[مشرکان]] چنین آمده که انسان [[مشرک]] به‌سان کسی است که هنگام [[سقوط]] از آسمان، پرنده‌ای شکاری او را می‌رباید یا تند بادی او را در مکانی دور می‌افکند.<ref>ر. ک: التفسیر الکبیر، ج‌۲۳، ص‌۳۲.</ref> حالت سرگشتگی [[کافران]] و مشرکان که در قالب مفهوم "سقوط از آسمان" در این [[آیات]] به آن توجه شده، در [[آیه]] نخست به [[شیطان]] نسبت داده شده و در آیه {{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد (به انجام کارها) بر نمی‌خیزند؛ این (آشفته سری) از آن روست که آنان می‌گویند خرید و فروش هم مانند رباست در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام کرده است پس کسانی که اندرزی از پروردگارشان به آنان برسد و (از رباخواری) باز ایستند، آنچه گذشته، از آن آنهاست و کارشان با خداوند است و کسانی که (بدین کار) باز گردند دمساز آتشند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref> نیز چنین آمده که رباخواران مانند جن‌زدگان به هنگام برخاستن، [[تعادل]] خود را از دست داده، گاه بر زمین می‌افتند و گاه برمی‌خیزند.
خط ۱۴: خط ۱۴:
بنابر آنچه گذشت، [[تحیر]] در شبکه معنایی خود با مفاهیم بنیادی دیگری در حوزه [[هدایت]] و [[گمراهی]] پیوند می‌یابد؛ [[حیرت]] در واقع بیانگر حالت گمراهی (ضلال) در [[انسان]] [[بی‌ایمان]] است؛ ضلال به معنای گم کردن [[راه]] و خارج شدن از راه درست است که گاه با همین توضیح در [[آیات]] آمده: {{متن قرآن|أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«آیا بر آنید که از پیامبرتان درخواست کنید چنان که پیش‌تر از موسی در خواست شد؟» سوره بقره، آیه ۱۰۸.</ref> و همان مفهوم [[سرگردانی]] و سردرگمی را تداعی می‌کند،<ref> المیزان، ج‌۱، ص‌۲۹.</ref> از همین‌رو در [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود می‌رساند و نه زیان می‌زند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطان‌ها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کرده‌اند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا می‌خوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافته‌ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> در نقطه مقابل حیرت از هدایت (متضاد ضلال) یاد شده است.
بنابر آنچه گذشت، [[تحیر]] در شبکه معنایی خود با مفاهیم بنیادی دیگری در حوزه [[هدایت]] و [[گمراهی]] پیوند می‌یابد؛ [[حیرت]] در واقع بیانگر حالت گمراهی (ضلال) در [[انسان]] [[بی‌ایمان]] است؛ ضلال به معنای گم کردن [[راه]] و خارج شدن از راه درست است که گاه با همین توضیح در [[آیات]] آمده: {{متن قرآن|أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«آیا بر آنید که از پیامبرتان درخواست کنید چنان که پیش‌تر از موسی در خواست شد؟» سوره بقره، آیه ۱۰۸.</ref> و همان مفهوم [[سرگردانی]] و سردرگمی را تداعی می‌کند،<ref> المیزان، ج‌۱، ص‌۲۹.</ref> از همین‌رو در [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود می‌رساند و نه زیان می‌زند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطان‌ها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کرده‌اند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا می‌خوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافته‌ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> در نقطه مقابل حیرت از هدایت (متضاد ضلال) یاد شده است.


مفهوم [[ظلمت]] در [[قرآن]] نیز به ظرف [[حیرانی]] و سرگشتگی [[کافران]] اشاره دارد که بر اثر آن راه درست را از کف می‌دهند.<ref> ر. ک: جامع البیان، ج‌۱، ص‌۲۰۹.</ref> مفهوم [[کوری]] نیز که در برخی [[آیات قرآن]] {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند؛» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref> در [[وصف]] [[گمراهان]] آمده به حیرت آنان و نیافتن راه درست اشاره دارد.<ref>تفسیر ابن عطیه، ج‌۳، ص‌۳۰۹؛ التسهیل، ج‌۲، ص‌۱۷۶؛ تفسیر ثعالبی، ج‌۳، ص‌۴۸۷.</ref> در نگاهی دیگر به مفهوم تحیر در قرآن، به گونه مثبت آن بر می‌خوریم. در آیات گوناگونی به [[اندیشه]] و [[تأمل]] در [[آیات]] آفاقی و انفسی توصیه شده که بر اثر آن شگفتی و حیرتی بر [[انسان]] چیره می‌شود: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانه‌هایی برای خردمندان است (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.</ref> این [[تحیر]] بر خلاف گونه پیشین، ناشی از [[تفکر]] و تأمل صحیح و نتیجه [[ایمان]]، [[توحید]] و تقواست <ref>التفسیر الکبیر، ج‌۹، ص‌۱۳۴ ـ ۱۳۵.</ref>.
مفهوم [[ظلمت]] در [[قرآن]] نیز به ظرف [[حیرانی]] و سرگشتگی [[کافران]] اشاره دارد که بر اثر آن راه درست را از کف می‌دهند.<ref> ر. ک: جامع البیان، ج‌۱، ص‌۲۰۹.</ref> مفهوم [[کوری]] نیز که در برخی [[آیات قرآن]] {{متن قرآن|أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند می‌پذیرند؛» سوره رعد، آیه ۱۹.</ref> در وصف [[گمراهان]] آمده به حیرت آنان و نیافتن راه درست اشاره دارد.<ref>تفسیر ابن عطیه، ج‌۳، ص‌۳۰۹؛ التسهیل، ج‌۲، ص‌۱۷۶؛ تفسیر ثعالبی، ج‌۳، ص‌۴۸۷.</ref> در نگاهی دیگر به مفهوم تحیر در قرآن، به گونه مثبت آن بر می‌خوریم. در آیات گوناگونی به [[اندیشه]] و [[تأمل]] در [[آیات]] آفاقی و انفسی توصیه شده که بر اثر آن شگفتی و حیرتی بر [[انسان]] چیره می‌شود: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانه‌هایی برای خردمندان است (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۱.</ref> این [[تحیر]] بر خلاف گونه پیشین، ناشی از [[تفکر]] و تأمل صحیح و نتیجه [[ایمان]]، [[توحید]] و تقواست <ref>التفسیر الکبیر، ج‌۹، ص‌۱۳۴ ـ ۱۳۵.</ref>.


همچنین یکی از نظریه‌ها در [[تفسیر]] واژه "اِله" آن است که این کلمه از ریشه "وَلَه" به معنای تحیر است.<ref>زاد المسیر، ج‌۱، ص‌۹.</ref> البته [[اله]] به معنای ذاتی و نه وصفی از این ریشه بوده و به آن اشاره دارد که [[عقول]] و اذهان در [[شناخت]] او متحیّرند و خردها در کنه عظمتش سردرگم شده،<ref>مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۵۲؛ المیزان، ج‌۱، ص‌۱۸.</ref> به [[آگاهی]] کاملی دست نمی‌یابند <ref>مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۴۸۶.</ref> و اذهان در شناخت ذات [[معبود]] مدهوش و سرگردان می‌شوند.<ref>الکشاف، ج‌۱، ص‌۶.</ref> [[زمخشری]] [[سعی]] کرده این مفهوم از تحیر را با مفهوم منفی پیشین این‌گونه پیوند دهد که تحیر در شناخت و [[ادراک]] صحیح و بی‌پیرایه از [[خدا]] زمینه [[گمراهی]] و سردرگمی پدید آورده و اندیشه [[استوار]] در این بین فراوان نیست. <ref> الکشاف، ج‌۱، ص‌۶.</ref> به مفهوم تحیر در شاخه‌های گوناگون اندیشه [[اسلامی]] توجه و درباره آن بحث شده است؛ در [[دانش]] [[کلام]]، [[خرد]] [[آدمی]] از ادراک ژرفای [[ذات خداوند]] [[ناتوان]] و تفکر در ذات موجب تحیر و امری نکوهیده شمرده شده است.<ref>توحید الامامیه، ص‌۲۰۰؛ ریاض السالکین، ج‌۵، ص‌۲۶ ـ ۲۸.</ref> در [[اخلاق]] از [[شک]] و [[حیرت]] به [[ناتوانی]] از تحقیق [[حق]] و ابطال [[باطل]] تعبیر شده و آن را از [[رذایل]] [[قوه]] ناطقه شمرده‌اند که در برابر [[فضیلت]] [[یقین]] قرار دارد.<ref>جامع السعادات، ج‌۱، ص‌۱۵۲ ـ ۱۵۴.</ref>
همچنین یکی از نظریه‌ها در [[تفسیر]] واژه "اِله" آن است که این کلمه از ریشه "وَلَه" به معنای تحیر است.<ref>زاد المسیر، ج‌۱، ص‌۹.</ref> البته [[اله]] به معنای ذاتی و نه وصفی از این ریشه بوده و به آن اشاره دارد که [[عقول]] و اذهان در [[شناخت]] او متحیّرند و خردها در کنه عظمتش سردرگم شده،<ref>مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۵۲؛ المیزان، ج‌۱، ص‌۱۸.</ref> به [[آگاهی]] کاملی دست نمی‌یابند <ref>مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۴۸۶.</ref> و اذهان در شناخت ذات [[معبود]] مدهوش و سرگردان می‌شوند.<ref>الکشاف، ج‌۱، ص‌۶.</ref> [[زمخشری]] [[سعی]] کرده این مفهوم از تحیر را با مفهوم منفی پیشین این‌گونه پیوند دهد که تحیر در شناخت و [[ادراک]] صحیح و بی‌پیرایه از [[خدا]] زمینه [[گمراهی]] و سردرگمی پدید آورده و اندیشه [[استوار]] در این بین فراوان نیست. <ref> الکشاف، ج‌۱، ص‌۶.</ref> به مفهوم تحیر در شاخه‌های گوناگون اندیشه [[اسلامی]] توجه و درباره آن بحث شده است؛ در [[دانش]] [[کلام]]، [[خرد]] [[آدمی]] از ادراک ژرفای [[ذات خداوند]] [[ناتوان]] و تفکر در ذات موجب تحیر و امری نکوهیده شمرده شده است.<ref>توحید الامامیه، ص‌۲۰۰؛ ریاض السالکین، ج‌۵، ص‌۲۶ ـ ۲۸.</ref> در [[اخلاق]] از [[شک]] و [[حیرت]] به [[ناتوانی]] از تحقیق [[حق]] و ابطال [[باطل]] تعبیر شده و آن را از [[رذایل]] [[قوه]] ناطقه شمرده‌اند که در برابر [[فضیلت]] [[یقین]] قرار دارد.<ref>جامع السعادات، ج‌۱، ص‌۱۵۲ ـ ۱۵۴.</ref>
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش