خوشگمانی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
* این مرتبه از حُسن ظن نیز، در شمار مواهب بزرگ [[الهی]] است؛ چه [[پیشرفت]] و تعالی تنها در سایه این صفت ممکن میشود. | * این مرتبه از حُسن ظن نیز، در شمار مواهب بزرگ [[الهی]] است؛ چه [[پیشرفت]] و تعالی تنها در سایه این صفت ممکن میشود. | ||
* توضیح آنکه در میان تمامیِ موجودات، [[آدمی]] را از آن جهت که [[خلیفه]] اللّه و مسجود [[ملائکه]] است، آن [[قدرت]] را بخشیدهاند که به مراتبی از کمال دست یابد، که نه در [[وهم]] درآید و نه به خاطر کسی گنجد!؛ رسیدن به این مراتب امّا، در گرو آن است که [[آدمی]] خود را [[شایسته]] این مراتب، و نیز [[قادر]] بر رسیدن به آن بداند؛ و این ممکن نمیشود جز از آن راه که به خویشتن ظنّ [[نیکو]] برده، هم ذات خود و هم [[قدرت]] خود را مناسب چنین سلوکی دریابد. | * توضیح آنکه در میان تمامیِ موجودات، [[آدمی]] را از آن جهت که [[خلیفه]] اللّه و مسجود [[ملائکه]] است، آن [[قدرت]] را بخشیدهاند که به مراتبی از کمال دست یابد، که نه در [[وهم]] درآید و نه به خاطر کسی گنجد!؛ رسیدن به این مراتب امّا، در گرو آن است که [[آدمی]] خود را [[شایسته]] این مراتب، و نیز [[قادر]] بر رسیدن به آن بداند؛ و این ممکن نمیشود جز از آن راه که به خویشتن ظنّ [[نیکو]] برده، هم ذات خود و هم [[قدرت]] خود را مناسب چنین سلوکی دریابد. | ||
* در قاموس این افراد، "نمیتوانم" و "برایم امکان ندارد" جائی نداشته، تنها عباراتی همچون "اگر بخواهم میتوانم" و "باید به انجام رسد"، بر زبان و ذهن آنان حکمفرمائی میکند. [[حضرت حق]] در | * در قاموس این افراد، "نمیتوانم" و "برایم امکان ندارد" جائی نداشته، تنها عباراتی همچون "اگر بخواهم میتوانم" و "باید به انجام رسد"، بر زبان و ذهن آنان حکمفرمائی میکند. [[حضرت حق]] در وصف این افراد میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ}}<ref>«فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد! ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم» سوره فصلت، آیه ۳۰-۳۱.</ref>؛ و باز میفرماید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>«آیا ندیدهاید که خداوند آنچه را در آسمانها و در زمین است برای شما رام کرد و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟» سوره لقمان، آیه ۲۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۷.</ref>. | ||
=== [[حسن ظن]] به [[مردمان]] === | === [[حسن ظن]] به [[مردمان]] === | ||
* این نوع از [[حسن ظن]]، در [[شرع]] به شدت مورد تأکید واقع شده و از همینرو در دو [[دانش]] [[فقه]] و [[اخلاق]] نیز بر آن تأکیدها رفته است. بسیاری از [[فقیهان]] [[امت]] نیز در باب آن رسالهها پرداختهاند. این مطلب [[اخلاقی]]، در [[علم]] [[فقه]] به "اصل حست در عمل دیگران" مشهور؛ و بدان معنی است که اگر سخنی یا عملی از [[مسلمانان]] دیگر شنیده و دیده شد، که احتمالی ناصواب در آن راه داشت، بر [[انسان]] [[واجب]] است که با رد آن احتمال، [[بهترین]] وجه ممکن را برای آن سخن و کار در نظر گیرد. در روایتی [[شریف]] اشاره شده است که: "باید برای عمل [[برادر]] و [[خواهر]] [[مسلمان]]، هفتاد توجیه بیان کرد" <ref>{{متن حدیث| يجب أن يجعل لفعلهما سبعون محملا}}؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۹۶.</ref>، تا آن عمل رنگی از ناراستی در خود نیابد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۸.</ref>. | * این نوع از [[حسن ظن]]، در [[شرع]] به شدت مورد تأکید واقع شده و از همینرو در دو [[دانش]] [[فقه]] و [[اخلاق]] نیز بر آن تأکیدها رفته است. بسیاری از [[فقیهان]] [[امت]] نیز در باب آن رسالهها پرداختهاند. این مطلب [[اخلاقی]]، در [[علم]] [[فقه]] به "اصل حست در عمل دیگران" مشهور؛ و بدان معنی است که اگر سخنی یا عملی از [[مسلمانان]] دیگر شنیده و دیده شد، که احتمالی ناصواب در آن راه داشت، بر [[انسان]] [[واجب]] است که با رد آن احتمال، [[بهترین]] وجه ممکن را برای آن سخن و کار در نظر گیرد. در روایتی [[شریف]] اشاره شده است که: "باید برای عمل [[برادر]] و [[خواهر]] [[مسلمان]]، هفتاد توجیه بیان کرد" <ref>{{متن حدیث| يجب أن يجعل لفعلهما سبعون محملا}}؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۹۶.</ref>، تا آن عمل رنگی از ناراستی در خود نیابد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۸۸.</ref>. |