پرش به محتوا

هجرت به حبشه در سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۳۶: خط ۳۶:
نجاشی با [[فراست]] متوجه شد دسیسه‌ای در کار است و لذا در جواب گفت: افرادی که به کشور من [[پناه]] آورده‌اند چرا بدون هیچ [[انگیزه]] آنها را تسلیم دشمن‌شان کنم؟ چاپلوسان گفتند: اینها از خودشان دین تازه‌ای اختراع کرده‌اند! نجاشی گفت: [[مهاجرین]] را حاضر کنید تا رسیدگی شود. بعد از حضور مهاجرین و بیان شیوه [[اسلام]]، نجاشی رو کرد به آنها و گفت: به ما خبر رسیده شما دین تازه‌ای آورده‌اید، دین ما و [[ادیان]] دیگر را به مسخره گرفته‌اید. [[جعفر بن ابیطالب]] گفت: شاها! ما بودیم و [[جاهلیت]] و [[عبادت بت‌ها]]، ما بودیم و مردار خوردن و [[زنا]] کردن و [[قطع رحم]] و پایمال کردن [[ضعیف]]. روزگاری این چنین بودیم، [[خداوند]] از ما [[پیغمبری]] برانگیخت [[دیانت]] و [[امانت]] و [[درستی]] و [[نسب]] او در [[اجتماع]] [[مکه]] روشنگر [[انسانیت]] است. ما را به [[یگانگی خدا]] [[دعوت]] کرده و از عبادت بت‌ها بر [[حذر]] داشته تا از [[دروغ]] و زنا و ریختن [[خون]] ناحق بپرهیزیم.
نجاشی با [[فراست]] متوجه شد دسیسه‌ای در کار است و لذا در جواب گفت: افرادی که به کشور من [[پناه]] آورده‌اند چرا بدون هیچ [[انگیزه]] آنها را تسلیم دشمن‌شان کنم؟ چاپلوسان گفتند: اینها از خودشان دین تازه‌ای اختراع کرده‌اند! نجاشی گفت: [[مهاجرین]] را حاضر کنید تا رسیدگی شود. بعد از حضور مهاجرین و بیان شیوه [[اسلام]]، نجاشی رو کرد به آنها و گفت: به ما خبر رسیده شما دین تازه‌ای آورده‌اید، دین ما و [[ادیان]] دیگر را به مسخره گرفته‌اید. [[جعفر بن ابیطالب]] گفت: شاها! ما بودیم و [[جاهلیت]] و [[عبادت بت‌ها]]، ما بودیم و مردار خوردن و [[زنا]] کردن و [[قطع رحم]] و پایمال کردن [[ضعیف]]. روزگاری این چنین بودیم، [[خداوند]] از ما [[پیغمبری]] برانگیخت [[دیانت]] و [[امانت]] و [[درستی]] و [[نسب]] او در [[اجتماع]] [[مکه]] روشنگر [[انسانیت]] است. ما را به [[یگانگی خدا]] [[دعوت]] کرده و از عبادت بت‌ها بر [[حذر]] داشته تا از [[دروغ]] و زنا و ریختن [[خون]] ناحق بپرهیزیم.


به [[مال]] و [[جان]] و [[ناموس]] [[مردم]] [[تجاوز]] نکنیم، با این [[وصف]] به او [[ایمان]] آورده و تصدیقش کرده‌ایم و لذا قریش به ما [[ستم]] می‌کنند و [[تصمیم]] گرفتند ما را به [[عبادت]] چوب و سنگ برگردانند. ما را در [[شکنجه]] و فشار گذاشتند از [[ترس]] جان خود ترک [[خانه]] و کاشانه کردیم به کشور تو [[پناهنده]] شویم.
به [[مال]] و [[جان]] و [[ناموس]] [[مردم]] [[تجاوز]] نکنیم، با این وصف به او [[ایمان]] آورده و تصدیقش کرده‌ایم و لذا قریش به ما [[ستم]] می‌کنند و [[تصمیم]] گرفتند ما را به [[عبادت]] چوب و سنگ برگردانند. ما را در [[شکنجه]] و فشار گذاشتند از [[ترس]] جان خود ترک [[خانه]] و کاشانه کردیم به کشور تو [[پناهنده]] شویم.


نجاشی گفت: از [[آیات]] کتابی که بر پیامبرتان نازل شده نزد شما موجود است؟ جعفر آیاتی را در باب [[مریم]] قرائت کرد {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا * فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید * و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۶-۱۷.</ref>.
نجاشی گفت: از [[آیات]] کتابی که بر پیامبرتان نازل شده نزد شما موجود است؟ جعفر آیاتی را در باب [[مریم]] قرائت کرد {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا * فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید * و از چشم آنان پنهان شد و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم که چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۶-۱۷.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش