پرش به محتوا

ارم: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ارم
| موضوع مرتبط =  
| عنوان مدخل  = ارم
| عنوان مدخل  = ارم
| مداخل مرتبط = [[ارم در قرآن]] - [[ارم در تاریخ اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[ارم در قرآن]]  
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
خط ۹: خط ۹:
== مقدمه ==
== مقدمه ==
{{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}}<ref>«با (مردم شهر) «ارم» که دارای ستون‌های بزرگ بود» سوره فجر، آیه ۷.</ref>
{{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}}<ref>«با (مردم شهر) «ارم» که دارای ستون‌های بزرگ بود» سوره فجر، آیه ۷.</ref>
این [[آیه]] نسبتی است که به آیه قبل داده شده است. در آیه قبل می‌فرماید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ}}<ref>«آیا درنیافته‌ای که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟» سوره فجر، آیه ۶.</ref>.
این [[آیه]] نسبتی است که به آیه قبل داده شده است. در آیه قبل می‌فرماید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ}}<ref>«آیا درنیافته‌ای که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟» سوره فجر، آیه ۶.</ref>.
با خواندن آیه شش متوجه می‌شویم که سخن از [[قوم عاد]] است که پیغمبرشان [[حضرت هود]] بود ارم هم باید نام شهرشان باشد که صفت {{متن قرآن|ذَاتِ الْعِمَادِ}} به وی نسبت داده شده است.
با خواندن آیه شش متوجه می‌شویم که سخن از [[قوم عاد]] است که پیغمبرشان [[حضرت هود]] بود ارم هم باید نام شهرشان باشد که صفت {{متن قرآن|ذَاتِ الْعِمَادِ}} به وی نسبت داده شده است.
{{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} اشاره به ستون‌های زرین و بلند و برافراشته است»<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، مترجم: سید غلامرضا خسروی حسینی، ج۱، ص۱۶۹.</ref> «ارم:(بر وزن عِنَب) سنگ‌هایی که روی هم می‌چینند برای نشان دادن راه در بیابان‌ها (نهایه) و جمع آن آرام است... با [[تدبر]] در [[آیه شریفه]] روشن می‌شود که «ارم» بدل اشتمال است از «عاد» و عاد چنان که می‌دانیم [[قوم هود]]{{ع}} است. پرروشن است که «ارم» عمارت مخصوص و یا شهری باشکوه بود که نظیر آن تا آن [[روز]] ساخته نشده بود و نیز این دو آیه، از ویران شدن آن در اثر [[غضب]] خداوندی خبر می‌دهد»<ref>لویس معلوف، قاموس قرآن، مترجم: محمد بندرریگی، ص۶۸؛ ر.ک: اعلام قرآن، ص۱۹.</ref>.
{{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} اشاره به ستون‌های زرین و بلند و برافراشته است»<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، مترجم: سید غلامرضا خسروی حسینی، ج۱، ص۱۶۹.</ref> «ارم:(بر وزن عِنَب) سنگ‌هایی که روی هم می‌چینند برای نشان دادن راه در بیابان‌ها (نهایه) و جمع آن آرام است... با [[تدبر]] در [[آیه شریفه]] روشن می‌شود که «ارم» بدل اشتمال است از «عاد» و عاد چنان که می‌دانیم [[قوم هود]]{{ع}} است. پرروشن است که «ارم» عمارت مخصوص و یا شهری باشکوه بود که نظیر آن تا آن [[روز]] ساخته نشده بود و نیز این دو آیه، از ویران شدن آن در اثر [[غضب]] خداوندی خبر می‌دهد»<ref>لویس معلوف، قاموس قرآن، مترجم: محمد بندرریگی، ص۶۸؛ ر.ک: اعلام قرآن، ص۱۹.</ref>.
خط ۱۷: خط ۱۹:


[[ابواسحق ابراهیم بن منصور بن خلف نیشابوری]] در قصص الانبیای خود گفته است: «چون همه عادیان هلاک شدند. پس از آن [[هود]]، بیست و هفت سال دیگر [[زندگی]] کرد و در آن هنگام که مرد، آن گروه از عادیان که [[مسلمان]] بودند، به سوی [[عجم]] [[مهاجرت]] کردند و عجم به یک [[روایت]] از [[نسل]] سام بن نوح است و در [[تفسیر]] دیگر آمده است که به [[یمن]] رفتند و می‌گویند که یمن و [[زمین]] کنعان از نسل ایشان است»<ref>ابواسحق بن منصور بن خلف نیشابوری، قصص الانبیاء، بازپردازی: احسان یغمایی.</ref>.
[[ابواسحق ابراهیم بن منصور بن خلف نیشابوری]] در قصص الانبیای خود گفته است: «چون همه عادیان هلاک شدند. پس از آن [[هود]]، بیست و هفت سال دیگر [[زندگی]] کرد و در آن هنگام که مرد، آن گروه از عادیان که [[مسلمان]] بودند، به سوی [[عجم]] [[مهاجرت]] کردند و عجم به یک [[روایت]] از [[نسل]] سام بن نوح است و در [[تفسیر]] دیگر آمده است که به [[یمن]] رفتند و می‌گویند که یمن و [[زمین]] کنعان از نسل ایشان است»<ref>ابواسحق بن منصور بن خلف نیشابوری، قصص الانبیاء، بازپردازی: احسان یغمایی.</ref>.
[[ابوزید عبدالرحمان بن محمود]] ([[ابن خلدون]]) می‌گوید: «[[فرزندان]] [[عاد]] پسر عوص پسر ارم و پسر سام بودند و خانه‌هایشان در احقاب رمل میان یمن و عمان تا حضرموت و شحر بود. محمودی می‌گوید: آنکه پس از عاد [[پادشاهی]] کرد از میان آن سه پسر، [[شداد]] بود. [[زمخشری]] می‌گوید: شداد کسی است که [[شهر]] ارم را در صحراهای عدن ساخت، شهری که خشت‌هایش از طلا و ستون‌هایش از یاقوت و زبرجد بود... گویند آنکه این شهر ارم را ساخت ارم پسر عاد بود.


درست آن است که در آنجا شهری به نام ارم نبوده است اینها [[اساطیر]] و حکایت [[قصه‌گویان]] است ضعفای [[مفسرین]] نقل کرده‌اند و ارم که در این [[آیه]] آمده است: {{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} نام [[قبیله]] است نه شهر.»...
[[ابوزید عبدالرحمان بن محمود]] ([[ابن خلدون]]) می‌گوید: «[[فرزندان]] [[عاد]] پسر عوص پسر ارم و پسر سام بودند و خانه‌هایشان در احقاب رمل میان یمن و عمان تا حضرموت و شحر بود.
[[مسعودی]] گوید: پادشاهی عوص سیصدسال بود و آنکه بعد از او پادشاهی کرد پسرش عاد بود و [[جیرون بن سعد بن عاد]] از [[ملوک]] آنها بود و او شهر [[دمشق]] را بنا کرد و به صورت شهر در آورد. او ستون‌های مرمر را در آنجا گرد آورد و آن شهر را ارم نامید<ref>ابوزید عبدالرحمان بن محمد «ابن خلدون»، العبر، مترجم: عبدالمحمد آیتی، ج۱.</ref>. در کتاب «اطلاعاتی [[قرآنی]]»<ref>اطلاعاتی قرآنی، ص۶۷.</ref> می‌خوانیم: «ارم، نام [[قبیله]] باستانی [[عربستان]] است، برخی آن را نام [[شهر]] [[قوم عاد]] شمرده‌اند که به دستور [[شداد]] بنا شد آن‌گاه که شداد در [[یمن]] فرامانروایی داشت، [[حضرت هود]]{{ع}} او را به قبول [[شریعت]] [[دعوت]] کرد، اما شداد بن عاد در برابر [[وعده]] [[بهشت]] او، [[بهشتی]] ساخت و چون بنا تمام شد، [[تصمیم]] گرفت از آن بهشت که نامش ارم بود، دیدن کند، ولی [[خداوند]] او و یارانش را نابود کرد».<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۵۴.</ref>
محمودی می‌گوید: آنکه پس از عاد [[پادشاهی]] کرد از میان آن سه پسر، [[شداد]] بود.
[[زمخشری]] می‌گوید: شداد کسی است که [[شهر]] ارم را در صحراهای عدن ساخت، شهری که خشت‌هایش از طلا و ستون‌هایش از یاقوت و زبرجد بود... گویند آنکه این شهر ارم را ساخت ارم پسر عاد بود.
 
درست آن است که در آنجا شهری به نام ارم نبوده است اینها [[اساطیر]] و حکایت [[قصه‌گویان]] است ضعفای [[مفسرین]] نقل کرده‌اند و ارم که در این [[آیه]] آمده است: {{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} نام [[قبیله]] است نه شهر»
 
[[مسعودی]] گوید: پادشاهی عوص سیصدسال بود و آنکه بعد از او پادشاهی کرد پسرش عاد بود و [[جیرون بن سعد بن عاد]] از [[ملوک]] آنها بود و او شهر [[دمشق]] را بنا کرد و به صورت شهر در آورد. او ستون‌های مرمر را در آنجا گرد آورد و آن شهر را ارم نامید<ref>ابوزید عبدالرحمان بن محمد «ابن خلدون»، العبر، مترجم: عبدالمحمد آیتی، ج۱.</ref>.
 
در کتاب «اطلاعاتی [[قرآنی]]»<ref>اطلاعاتی قرآنی، ص۶۷.</ref> می‌خوانیم: «ارم، نام [[قبیله]] باستانی [[عربستان]] است، برخی آن را نام [[شهر]] [[قوم عاد]] شمرده‌اند که به دستور [[شداد]] بنا شد آن‌گاه که شداد در [[یمن]] فرامانروایی داشت، [[حضرت هود]]{{ع}} او را به قبول [[شریعت]] [[دعوت]] کرد، اما شداد بن عاد در برابر [[وعده]] [[بهشت]] او، [[بهشتی]] ساخت و چون بنا تمام شد، [[تصمیم]] گرفت از آن بهشت که نامش ارم بود، دیدن کند، ولی [[خداوند]] او و یارانش را نابود کرد».<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۵۴.</ref>


==ارم در [[تفاسیر]]==
==ارم در [[تفاسیر]]==
خط ۳۱: خط ۳۹:
==ارم در [[اردن]]==
==ارم در [[اردن]]==
مؤلف کتاب «[[باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن (کتاب)|باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن]]» ضمن [[تأیید]] نظر «دکتر [[محمد بیومی مهران]]» [[رئیس]] گروه [[تاریخ]] و باستان‌شناسی [[دانشگاه]] [[اسکندر]] و با ذکر [[دلایل]] تحقیقی به وجود «[[سرزمین عاد]] در شمال [[عربستان]]، نه در جنوب آن» مهر [[تأیید]] می‌زند. طبق این نظر «سرزمین عاد در شمال از منطقه [[حمی]] در سینا تا منطقه أجا و سلمی امتداد داشته است»؛ لذا «ارم در منطقه جنوب [[اردن]]» واقع است<ref>عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۱۶۴.</ref>.
مؤلف کتاب «[[باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن (کتاب)|باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن]]» ضمن [[تأیید]] نظر «دکتر [[محمد بیومی مهران]]» [[رئیس]] گروه [[تاریخ]] و باستان‌شناسی [[دانشگاه]] [[اسکندر]] و با ذکر [[دلایل]] تحقیقی به وجود «[[سرزمین عاد]] در شمال [[عربستان]]، نه در جنوب آن» مهر [[تأیید]] می‌زند. طبق این نظر «سرزمین عاد در شمال از منطقه [[حمی]] در سینا تا منطقه أجا و سلمی امتداد داشته است»؛ لذا «ارم در منطقه جنوب [[اردن]]» واقع است<ref>عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۱۶۴.</ref>.
«در ۷۰ کیلومتری [[شهر]] ساحلی «[[عقبه]]» (جنوب اردن) منطقه‌ای به نام «وادی رم» واقع شده... و نام دیگر آن «وادی [[قمر]]»... است در تاریخ این منطقه آمده است که نخستین بار یک جغرافیدان روسی به نام «تولمی» در کتاب خود (جغرافیا) از این منطقه با نام «اراموا» Aramava یاد کرده است. بر همین اساس برخی [[دانشمندان]] و علمای [[مسلمان]] معتقدند که این منطقه همان جایی است که [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] با عنوان «ارم» نام برده است<ref> www.siasatrooz.ir..</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۵۹.</ref>
«در ۷۰ کیلومتری [[شهر]] ساحلی «[[عقبه]]» (جنوب اردن) منطقه‌ای به نام «وادی رم» واقع شده... و نام دیگر آن «وادی [[قمر]]»... است در تاریخ این منطقه آمده است که نخستین بار یک جغرافیدان روسی به نام «تولمی» در کتاب خود (جغرافیا) از این منطقه با نام «اراموا» Aramava یاد کرده است. بر همین اساس برخی [[دانشمندان]] و علمای [[مسلمان]] معتقدند که این منطقه همان جایی است که [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] با عنوان «ارم» نام برده است<ref> www.siasatrooz.ir..</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۵۹.</ref>


==ارم در [[سوریه]]==
==ارم در [[سوریه]]==
«[[قرابت]] لفظی آرم و ارم و آرام نظر بعضی از نویسندگان [[اسلامی]] را متوجه انطباق ارم با - آرامی‌ها کرده و [[دمشق]] را همان شهر ارم دانسته‌اند... در مروج الذهب راجع به {{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} دمشق، [[مسعودی]] چنین می‌نویسد:
«[[قرابت]] لفظی آرم و ارم و آرام نظر بعضی از نویسندگان [[اسلامی]] را متوجه انطباق ارم با - آرامی‌ها کرده و [[دمشق]] را همان شهر ارم دانسته‌اند... در مروج الذهب راجع به {{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} دمشق، [[مسعودی]] چنین می‌نویسد:
[[بانی]] [[قصر]]{{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} دمشق، جیرون بن عماد بوده و اکنون که سال ۳۳۲ است آثاری از آن قصر در دمشق باقی است و بازاری که نزدیک [[مسجد جامع]] است، به نام بازار جیرون نامیده می‌شود»<ref>خزائلی، اعلام قرآن، ص۱۱۰.</ref>. «پروفسور گری میل، نویسنده [[غربی]] [[تازه مسلمان]] در کتاب «[[قرآن]]، کتابی شگفت‌انگیز» درباره شهر باشکوه «ارم» چنین می‌نویسد: این شهر در تاریخ باستان شناخته شده نبود و به نظر [[تاریخ‌نگاران]] چنین شهری وجود نداشت، اما در دسامبر ۱۹۷۸، نشریه «جغرافیای ملی» اطلاعات جالبی را ارائه داد که در آن به حفاری شهر «البا» در سوریه در سال ۱۹۷۳ اشاره شده بود [[قدمت]] این شهر آنگونه که [[کشف]] گردید به چهل و سه قرن پیش باز می‌گشت اما این شگفت انگیز‌ترین بخش این واقعه نیست، کاوشگران در کتابخانه «البا» لیستی از تمام شهرهایی را که این [[شهر]] با آنها [[داد و ستد]] و رابطه [[تجاری]] داشت، پیدا نمودند. [[مردم]] «البا» با مردم «ارم» [[روابط]] تجاری داشته‌اند»<ref> www.tebyan.net..</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۰.</ref>
[[بانی]] [[قصر]]{{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} دمشق، جیرون بن عماد بوده و اکنون که سال ۳۳۲ است آثاری از آن قصر در دمشق باقی است و بازاری که نزدیک [[مسجد جامع]] است، به نام بازار جیرون نامیده می‌شود»<ref>خزائلی، اعلام قرآن، ص۱۱۰.</ref>. «پروفسور گری میل، نویسنده [[غربی]] [[تازه مسلمان]] در کتاب «[[قرآن]]، کتابی شگفت‌انگیز» درباره شهر باشکوه «ارم» چنین می‌نویسد: این شهر در تاریخ باستان شناخته شده نبود و به نظر [[تاریخ‌نگاران]] چنین شهری وجود نداشت، اما در دسامبر ۱۹۷۸، نشریه «جغرافیای ملی» اطلاعات جالبی را ارائه داد که در آن به حفاری شهر «البا» در سوریه در سال ۱۹۷۳ اشاره شده بود [[قدمت]] این شهر آنگونه که [[کشف]] گردید به چهل و سه قرن پیش باز می‌گشت اما این شگفت انگیز‌ترین بخش این واقعه نیست، کاوشگران در کتابخانه «البا» لیستی از تمام شهرهایی را که این [[شهر]] با آنها [[داد و ستد]] و رابطه [[تجاری]] داشت، پیدا نمودند. [[مردم]] «البا» با مردم «ارم» [[روابط]] تجاری داشته‌اند»<ref> www.tebyan.net..</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۰.</ref>


خط ۴۴: خط ۵۴:


احقاف استطاله‌های مورب شنی است که در ناحیه شحر در [[قلب]] عربستان میان نجد و [[احساء]] و حضرموت و عمان واقع است و برخی ناحیه یمامه را جزء این منطقه دانسته‌اند و گویا [[حق]] با ایشان باشد، چه [[سرزمین]] [[یمامه]] [[استعداد]] آن داشته است که نظیر قوم عاد در داخل یا در مجاورت آن ساکن شود» پس به احتمال [[زیاد]]«ارم» در منطقه احقاف واقع بوده است و در یک [[کلام]] می‌توان چنین خلاصه کرد «ارم» می‌تواند در یکی از نقاط یمن جنوبی تا دریای عمان جای گرفته باشد.
احقاف استطاله‌های مورب شنی است که در ناحیه شحر در [[قلب]] عربستان میان نجد و [[احساء]] و حضرموت و عمان واقع است و برخی ناحیه یمامه را جزء این منطقه دانسته‌اند و گویا [[حق]] با ایشان باشد، چه [[سرزمین]] [[یمامه]] [[استعداد]] آن داشته است که نظیر قوم عاد در داخل یا در مجاورت آن ساکن شود» پس به احتمال [[زیاد]]«ارم» در منطقه احقاف واقع بوده است و در یک [[کلام]] می‌توان چنین خلاصه کرد «ارم» می‌تواند در یکی از نقاط یمن جنوبی تا دریای عمان جای گرفته باشد.
«از نظر [[ابن عباس]] احقاف نام صحرایی میان عمان و [[سرزمین]] [[مهره]] در [[یمن]] است و از نظر [[قتاده]] نام ریگزاری مشرف بر دریا در سرزمین شحر یمن و از نظر [[ابن اسحاق]] نام ریگزارهای میان عمان تا حضرموت است. این نظریات در معنی با هم یکی هستند<ref>عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۳۰۷.</ref>.
«از نظر [[ابن عباس]] احقاف نام صحرایی میان عمان و [[سرزمین]] [[مهره]] در [[یمن]] است و از نظر [[قتاده]] نام ریگزاری مشرف بر دریا در سرزمین شحر یمن و از نظر [[ابن اسحاق]] نام ریگزارهای میان عمان تا حضرموت است. این نظریات در معنی با هم یکی هستند<ref>عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۳۰۷.</ref>.


نهایتاً به نظر ما طبق گفته کتاب باستان‌شناسی و جغرافیای [[تاریخی]] [[قصص]] [[قرآن]] مکان «ارم» با [[عنایت]] به توضیحات ذیل چنین خواهد بود:
نهایتاً به نظر ما طبق گفته کتاب باستان‌شناسی و جغرافیای [[تاریخی]] [[قصص]] [[قرآن]] مکان «ارم» با [[عنایت]] به توضیحات ذیل چنین خواهد بود:
«موریتس، [[جبل]] رم واقع در [[اردن]] در ۴۵ کیلومتری شمال [[عقبه]] را همان {{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} و آن را مطابق با محلی دانسته است که بطلمیوس به نام آراما و آ از آن اسم برده است»<ref>عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۱۹۷.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۱.</ref>
«موریتس، [[جبل]] رم واقع در [[اردن]] در ۴۵ کیلومتری شمال [[عقبه]] را همان {{متن قرآن|إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ}} و آن را مطابق با محلی دانسته است که بطلمیوس به نام آراما و آ از آن اسم برده است»<ref>عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۱۹۷.</ref>.<ref>[[محرم فرزانه|فرزانه، محرم]]، [[اماکن جغرافیایی در قرآن (کتاب)|اماکن جغرافیایی در قرآن]]، ص ۶۱.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش