جادوگری در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ضمیر' به 'ضمیر') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
# این رویکرد در [[عصر پیامبر]] {{صل}} نیز رواج داشت و [[مشرکان قریش]] آن [[حضرت]] را به ساحرى متهم کردند: {{متن قرآن|أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ}}<ref>«آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است» سوره یونس، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ}}<ref>«و از اینکه بیمدهندهای از خودشان به سراغشان آمد شگفتی کردند و کافران گفتند: این جادوگری بسیار دروغگوست» سوره ص، آیه ۴.</ref> و [[بشر]] بودن آن حضرت را دلیلى بر ردّ ادعاى پیامبرى وى دانسته و صدور امر [[خارقالعاده]] از وى را [[شاهد]] بر سِحر بودن [[قرآن]] و ساحرى آنحضرت گرفتند: {{متن قرآن|لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ}}<ref>«در حالی که دلبستگان سرگرمیاند و ستمکاران (مشرک) در نهان رازگویی کردند که: آیا این (پیامبر) جز بشری مانند شماست؟ آیا با آنکه (به چشم خود) میبینید به جادو روی میآورید؟» سوره انبیاء، آیه ۳.</ref>.<ref>مجمع البيان، ج۷، ص۶۳؛ تفسير ابن کثير، ج۵، ص۲۹۱؛ الميزان، ج۱۴، ص۲۵۱. </ref> و وحى الهى را سِحر خواندند: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ}}<ref>«و چون حقیقت نزدشان آمد گفتند: این جادوست و ما آن را منکریم» سوره زخرف، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون بر آنان آیات روشن ما خوانده شود کافران درباره (آن سخنان) حقّ هنگامی که نزدشان آید میگویند: این جادویی آشکار است» سوره احقاف، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست» سوره هود، آیه ۷.</ref>. آیه {{متن قرآن|وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ}}<ref>«و این سخن شیطان رانده، نیست» سوره تکویر، آیه ۲۵.</ref> با ردّ اینکه قرآن [[کلام]] [[شیطان]] باشد، [[سِحر]] را از [[حریم]] آن نفى کرده است<ref>تفسير بيضاوى، ج۵، ص۲۹۱؛ زبدة التفاسير، ج۷، ص۳۵۱. </ref>. سران [[قریش]] با همفکرى تلاش مىکردند تا از توجه و [[گرایش]] [[مردم]] به [[دین اسلام]] جلوگیرى کنند. آنان از [[ولید بن مغیره]] کمک خواستند و او با ردّ پیشنهادهاى مختلف در نهایت نظر داد که به مردم بگویند که [[سخنان پیامبر]] از سِحرهاى کهن و آموختنى است <ref>تفسير بيضاوى، ج۵، ص۲۶۱؛ منهج الصادقين، ج۱۰، ص۶۷. </ref> و [[پیامبر]] آن را از دیگران آموخته است: {{متن قرآن|فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ}}<ref>«و گفت: این جز جادویی که آموخته میشود نیست» سوره مدثر، آیه ۲۴.</ref>.<ref>جامع البيان، ج۲۹، ص۹۹؛ تفسير ابن کثير، ج۸، ص۲۷۵. </ref> [[مشرکان]] همه معجزههاى پیامبر را [[سِحر]] خوانده و منکر [[رسالت]] [[حضرت]] مىشدند. | # این رویکرد در [[عصر پیامبر]] {{صل}} نیز رواج داشت و [[مشرکان قریش]] آن [[حضرت]] را به ساحرى متهم کردند: {{متن قرآن|أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ}}<ref>«آیا برای مردم شگرف است به مردی از آنان وحی کنیم که به مردم هشدار بده و مؤمنان را آگاه ساز که نزد پروردگارشان پایگاهی راستین دارند؛ کافران میگویند: بیگمان این جادوگری آشکار است» سوره یونس، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ}}<ref>«و از اینکه بیمدهندهای از خودشان به سراغشان آمد شگفتی کردند و کافران گفتند: این جادوگری بسیار دروغگوست» سوره ص، آیه ۴.</ref> و [[بشر]] بودن آن حضرت را دلیلى بر ردّ ادعاى پیامبرى وى دانسته و صدور امر [[خارقالعاده]] از وى را [[شاهد]] بر سِحر بودن [[قرآن]] و ساحرى آنحضرت گرفتند: {{متن قرآن|لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ}}<ref>«در حالی که دلبستگان سرگرمیاند و ستمکاران (مشرک) در نهان رازگویی کردند که: آیا این (پیامبر) جز بشری مانند شماست؟ آیا با آنکه (به چشم خود) میبینید به جادو روی میآورید؟» سوره انبیاء، آیه ۳.</ref>.<ref>مجمع البيان، ج۷، ص۶۳؛ تفسير ابن کثير، ج۵، ص۲۹۱؛ الميزان، ج۱۴، ص۲۵۱. </ref> و وحى الهى را سِحر خواندند: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ}}<ref>«و چون حقیقت نزدشان آمد گفتند: این جادوست و ما آن را منکریم» سوره زخرف، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون بر آنان آیات روشن ما خوانده شود کافران درباره (آن سخنان) حقّ هنگامی که نزدشان آید میگویند: این جادویی آشکار است» سوره احقاف، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست» سوره هود، آیه ۷.</ref>. آیه {{متن قرآن|وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ}}<ref>«و این سخن شیطان رانده، نیست» سوره تکویر، آیه ۲۵.</ref> با ردّ اینکه قرآن [[کلام]] [[شیطان]] باشد، [[سِحر]] را از [[حریم]] آن نفى کرده است<ref>تفسير بيضاوى، ج۵، ص۲۹۱؛ زبدة التفاسير، ج۷، ص۳۵۱. </ref>. سران [[قریش]] با همفکرى تلاش مىکردند تا از توجه و [[گرایش]] [[مردم]] به [[دین اسلام]] جلوگیرى کنند. آنان از [[ولید بن مغیره]] کمک خواستند و او با ردّ پیشنهادهاى مختلف در نهایت نظر داد که به مردم بگویند که [[سخنان پیامبر]] از سِحرهاى کهن و آموختنى است <ref>تفسير بيضاوى، ج۵، ص۲۶۱؛ منهج الصادقين، ج۱۰، ص۶۷. </ref> و [[پیامبر]] آن را از دیگران آموخته است: {{متن قرآن|فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ}}<ref>«و گفت: این جز جادویی که آموخته میشود نیست» سوره مدثر، آیه ۲۴.</ref>.<ref>جامع البيان، ج۲۹، ص۹۹؛ تفسير ابن کثير، ج۸، ص۲۷۵. </ref> [[مشرکان]] همه معجزههاى پیامبر را [[سِحر]] خوانده و منکر [[رسالت]] [[حضرت]] مىشدند. | ||
[[یهود]] [[عصر پیامبر]] {{صل}} نیز در کنار مشرکان و [[کافران]] در [[معجزه]] بودن [[قرآن]] شبههافکنى مىکردند. آنان قریش را برضدّ پیامبر تحریک مىکردند که از وى بخواهند معجزاتى مانند معجزههاى موسى براى آنها بیاورد. <ref>جامع البيان، ج۲۰، ص۵۲؛ تفسير ابن ابى حاتم، ج۹، ص۲۹۸۴. </ref> قرآن در پاسخ آنها از [[کفر]] آنان به موسى و [[اتهام]] [[سِحر]] و ساحرى به موسى و [[هارون]] پرده برداشته است: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ}}<ref>«و چون حقّ از سوی ما به آنان رسید گفتند: چرا به او مانند آنچه به موسی داده شد ندادهاند؟ مگر اینان پیشتر آنچه را که به موسی داده شد انکار نکردند؟ گفتند: (تورات و قرآن) دو جادویند که از هم پشتیبانی میکنند و گفتند ما هر دو را انکار میکنیم» سوره قصص، آیه ۴۸.</ref> مشرکان با [[انکار]] [[شقالقمر]]،<ref>مجمع البيان، ج۹، ص۲۸۲؛ تفسير قرطبى، ج۱۸، ص۱۲۷. </ref> از [[آیات]] الهى رویگردان شده و آن را سِحرى در پى سِحرى دیگر خواندند: {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}<ref>«و چون معجزهای ببینند روی میگردانند و میگویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.</ref> قید {{متن قرآن|مُسْتَمِرٌّ}} براى بیان این نکته آمده که آنها تنها منکر شقالقمر نبودند، بلکه هر معجزهاى را مىدیدند آن را افسون خوانده و از پذیرش معجزه طفره مىرفتند. <ref>منهج الصادقين، ج۹، ص۹۴؛ الميزان، ج۱۹، ص۵۶. </ref> برخى نیز گفتهاند مراد، سِحر قوى است که بر همه سِحرها [[غلبه]] مىکند. <ref>مجمع البيان، ج۹، ص۲۸۲. </ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست» سوره هود، آیه ۷.</ref> از | [[یهود]] [[عصر پیامبر]] {{صل}} نیز در کنار مشرکان و [[کافران]] در [[معجزه]] بودن [[قرآن]] شبههافکنى مىکردند. آنان قریش را برضدّ پیامبر تحریک مىکردند که از وى بخواهند معجزاتى مانند معجزههاى موسى براى آنها بیاورد. <ref>جامع البيان، ج۲۰، ص۵۲؛ تفسير ابن ابى حاتم، ج۹، ص۲۹۸۴. </ref> قرآن در پاسخ آنها از [[کفر]] آنان به موسى و [[اتهام]] [[سِحر]] و ساحرى به موسى و [[هارون]] پرده برداشته است: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ}}<ref>«و چون حقّ از سوی ما به آنان رسید گفتند: چرا به او مانند آنچه به موسی داده شد ندادهاند؟ مگر اینان پیشتر آنچه را که به موسی داده شد انکار نکردند؟ گفتند: (تورات و قرآن) دو جادویند که از هم پشتیبانی میکنند و گفتند ما هر دو را انکار میکنیم» سوره قصص، آیه ۴۸.</ref> مشرکان با [[انکار]] [[شقالقمر]]،<ref>مجمع البيان، ج۹، ص۲۸۲؛ تفسير قرطبى، ج۱۸، ص۱۲۷. </ref> از [[آیات]] الهى رویگردان شده و آن را سِحرى در پى سِحرى دیگر خواندند: {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}<ref>«و چون معجزهای ببینند روی میگردانند و میگویند: جادویی همیشگی است» سوره قمر، آیه ۲.</ref> قید {{متن قرآن|مُسْتَمِرٌّ}} براى بیان این نکته آمده که آنها تنها منکر شقالقمر نبودند، بلکه هر معجزهاى را مىدیدند آن را افسون خوانده و از پذیرش معجزه طفره مىرفتند. <ref>منهج الصادقين، ج۹، ص۹۴؛ الميزان، ج۱۹، ص۵۶. </ref> برخى نیز گفتهاند مراد، سِحر قوى است که بر همه سِحرها [[غلبه]] مىکند. <ref>مجمع البيان، ج۹، ص۲۸۲. </ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و اوست که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و اورنگ (فرمانفرمایی) وی بر آب قرار داشت تا شما را بیازماید که کدام نکوکردار ترید و اگر بگویی که شما پس از مرگ برانگیخته خواهید شد بیگمان کافران میگویند این جز جادویی آشکار نیست» سوره هود، آیه ۷.</ref> از ضمیر [[آلوده]] [[کافران]] و اینکه آنها در پى یافتن [[حقیقت]] نیستند، پرده برداشته و به [[پیامبر]] {{صل}} مىفرماید: اگر به آنها بگویى پس از [[مرگ]] در [[قیامت]] دوباره زنده خواهید شد باز مىگویند این سِحرى آشکار است. بالاتر از آن، حتى اگر نوشتهاى بر تو فرو فرستیم و آنان آن را با دستان خود لمس کنند، باز ادعا خواهند کرد که این، سِحرى آشکار است: {{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو میفرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس میکردند، باز کافران میگفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره انعام، آیه ۷.</ref>. | ||
[[قرآن]] با کنایه مشرکانى را که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را به جادوگرى متهم مىکردند، [[تهدید]] مىکند که وقتى به [[آتش]] درآمدند از باب [[توبیخ]] از آنها پرسیده خواهد شد که آیا این هم [[سِحر]] و چشمبندى است: {{متن قرآن|أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ}}<ref>«آیا این جادوست یا شما نمینگرید؟» سوره طور، آیه ۱۵.</ref>.<ref>جامع البيان، ج۲۷، ص۱۴؛ منهج الصادقين، ج۹، ص۵۲-۵۳؛ تفسير مراغى، ج۲۷، ص۲۰. </ref> بر اساس [[آیات قرآن]]، [[مشرکان قریش]] [[تورات]] و قرآن هر دو را سِحر خواندند و [[کفر]] خود را نسبت به آن دو ابراز کردند: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ}}<ref>«و چون حقّ از سوی ما به آنان رسید گفتند: چرا به او مانند آنچه به موسی داده شد ندادهاند؟ مگر اینان پیشتر آنچه را که به موسی داده شد انکار نکردند؟ گفتند: (تورات و قرآن) دو جادویند که از هم پشتیبانی میکنند و گفتند ما هر دو را انکار میکنیم» سوره قصص، آیه ۴۸.</ref>.<ref>تفسير سمرقندى، ج۲، ص۶۱۱؛ مجمع البيان، ج۷، ص۴۰۲. </ref> گفتنى است برخى [[پیامبران]] به سِحرزدگى نیز متهم شدند: بر اساس [[آیات]] {{متن قرآن|قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ}}<ref>«گفتند: تو بیگمان از جادو زدگانی» سوره شعراء، آیه ۱۵۳.</ref> [[قوم ثمود]] و [[اصحاب ایکه]] پیامبران خود [[صالح]] و [[شعیب]] را به [[جنون]] و سِحرزدگى متهم کردند. {{متن قرآن|مُسَحَّرِ}} کسى است که بارها سِحر شده و بر اثر آن عقلش زایل شده باشد<ref>جوامع الجامع، ج۳، ص۱۶۷؛ تفسير بيضاوى، ج۴، ص۱۴۷؛ منهج الصادقين، ج۶، ص۴۴۱. </ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]؛ [[سِحر (مقاله)|مقاله «سِحر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | [[قرآن]] با کنایه مشرکانى را که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را به جادوگرى متهم مىکردند، [[تهدید]] مىکند که وقتى به [[آتش]] درآمدند از باب [[توبیخ]] از آنها پرسیده خواهد شد که آیا این هم [[سِحر]] و چشمبندى است: {{متن قرآن|أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ}}<ref>«آیا این جادوست یا شما نمینگرید؟» سوره طور، آیه ۱۵.</ref>.<ref>جامع البيان، ج۲۷، ص۱۴؛ منهج الصادقين، ج۹، ص۵۲-۵۳؛ تفسير مراغى، ج۲۷، ص۲۰. </ref> بر اساس [[آیات قرآن]]، [[مشرکان قریش]] [[تورات]] و قرآن هر دو را سِحر خواندند و [[کفر]] خود را نسبت به آن دو ابراز کردند: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ}}<ref>«و چون حقّ از سوی ما به آنان رسید گفتند: چرا به او مانند آنچه به موسی داده شد ندادهاند؟ مگر اینان پیشتر آنچه را که به موسی داده شد انکار نکردند؟ گفتند: (تورات و قرآن) دو جادویند که از هم پشتیبانی میکنند و گفتند ما هر دو را انکار میکنیم» سوره قصص، آیه ۴۸.</ref>.<ref>تفسير سمرقندى، ج۲، ص۶۱۱؛ مجمع البيان، ج۷، ص۴۰۲. </ref> گفتنى است برخى [[پیامبران]] به سِحرزدگى نیز متهم شدند: بر اساس [[آیات]] {{متن قرآن|قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ}}<ref>«گفتند: تو بیگمان از جادو زدگانی» سوره شعراء، آیه ۱۵۳.</ref> [[قوم ثمود]] و [[اصحاب ایکه]] پیامبران خود [[صالح]] و [[شعیب]] را به [[جنون]] و سِحرزدگى متهم کردند. {{متن قرآن|مُسَحَّرِ}} کسى است که بارها سِحر شده و بر اثر آن عقلش زایل شده باشد<ref>جوامع الجامع، ج۳، ص۱۶۷؛ تفسير بيضاوى، ج۴، ص۱۴۷؛ منهج الصادقين، ج۶، ص۴۴۱. </ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]؛ [[سِحر (مقاله)|مقاله «سِحر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> |