پرش به محتوا

حوادث بعد از شهادت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۲۱: خط ۲۱:
[[امام صادق]] {{ع}}: [[امیر مؤمنان]] به فرزندش [[حسن]] {{ع}} [[دستور]] داد که برای او چهار [[قبر]] در چهار جا بکند: در [[مسجد]]، در رَحبه، در غَری و در [[خانه]] [[جعدة]] بن هبیره. با این کار می‌خواست کسی از دشمنانش جای [[قبر]] او را نداند<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق {{ع}}: إن أمیرَ المُؤمِنینَ {{ع}} أمَرَ ابنَهُ الحَسَنَ أن یحفِرَ لَهُ أربَعَةَ قُبورٍ فی أربَعَةِ مَواضِعَ: فِی المَسجِدِ، وفِی الرحبَةِ، وفِی‌الغَرِی، وفی دارِ جَعدَةَ بنِ هُبَیرَةَ، وإنما أرادَ بِهذا أن لا یعلَمَ أحَدٌ مِن أعدائِهِ مَوضِعَ قَبرِهِ {{ع}}}} (فرحة الغری، ص ۳۲).</ref>.
[[امام صادق]] {{ع}}: [[امیر مؤمنان]] به فرزندش [[حسن]] {{ع}} [[دستور]] داد که برای او چهار [[قبر]] در چهار جا بکند: در [[مسجد]]، در رَحبه، در غَری و در [[خانه]] [[جعدة]] بن هبیره. با این کار می‌خواست کسی از دشمنانش جای [[قبر]] او را نداند<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق {{ع}}: إن أمیرَ المُؤمِنینَ {{ع}} أمَرَ ابنَهُ الحَسَنَ أن یحفِرَ لَهُ أربَعَةَ قُبورٍ فی أربَعَةِ مَواضِعَ: فِی المَسجِدِ، وفِی الرحبَةِ، وفِی‌الغَرِی، وفی دارِ جَعدَةَ بنِ هُبَیرَةَ، وإنما أرادَ بِهذا أن لا یعلَمَ أحَدٌ مِن أعدائِهِ مَوضِعَ قَبرِهِ {{ع}}}} (فرحة الغری، ص ۳۲).</ref>.


== [[آشکار]] شدن [[قبر]] [[امام]] {{ع}}‌==
== آشکار شدن [[قبر]] [[امام]] {{ع}}‌==
به [[نقل]] از [[صفوان جمال]] (ساربان): در [[خدمت]] [[امام صادق]] {{ع}} بودم که در قادسیه‌<ref>قادسیه، شهری در پانزده فرسخی کوفه که چهار میل تا عذیب فاصله دارد و جنگ معروف بین‌ مسلمانان و ایرانیان در آنجا اتفاق افتاد (ر. ک: معجم البلدان، ج ۴، ص ۲۹۱).</ref> ره می‌سپرد، تا آنکه بر نجفْ اشراف یافت... سپس فرمود: "ما را بگردان". راه را برگرداندم. همچنان می‌رفت تا به غَری رسید، بر قبری ایستاد و شروع کرد به [[سلام]] دادن از [[آدم]] {{ع}} بر یکایک [[پیامبران]] {{عم}}. من هم همراه او [[سلام]] می‌گفتم، تا آنکه [[سلام]] به [[پیامبر]] {{صل}} رسید. آن‌گاه به روی [[قبر]] افتاد، بر آن [[سلام]] داد و ناله‌اش بلند شد. سپس برخاست، چهار رکعت [[نماز]] خواند (در [[نقل]] دیگری شش رکعت آمده است) که من نیز با او [[نماز]] خواندم. سپس پرسیدم: ای پسر [[پیامبر]]! این [[قبر]] کیست؟ فرمود: "این [[قبر]] جدم [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} است"<ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۶، ح ۳۱۹۵.</ref>.
به [[نقل]] از [[صفوان جمال]] (ساربان): در [[خدمت]] [[امام صادق]] {{ع}} بودم که در قادسیه‌<ref>قادسیه، شهری در پانزده فرسخی کوفه که چهار میل تا عذیب فاصله دارد و جنگ معروف بین‌ مسلمانان و ایرانیان در آنجا اتفاق افتاد (ر. ک: معجم البلدان، ج ۴، ص ۲۹۱).</ref> ره می‌سپرد، تا آنکه بر نجفْ اشراف یافت... سپس فرمود: "ما را بگردان". راه را برگرداندم. همچنان می‌رفت تا به غَری رسید، بر قبری ایستاد و شروع کرد به [[سلام]] دادن از [[آدم]] {{ع}} بر یکایک [[پیامبران]] {{عم}}. من هم همراه او [[سلام]] می‌گفتم، تا آنکه [[سلام]] به [[پیامبر]] {{صل}} رسید. آن‌گاه به روی [[قبر]] افتاد، بر آن [[سلام]] داد و ناله‌اش بلند شد. سپس برخاست، چهار رکعت [[نماز]] خواند (در [[نقل]] دیگری شش رکعت آمده است) که من نیز با او [[نماز]] خواندم. سپس پرسیدم: ای پسر [[پیامبر]]! این [[قبر]] کیست؟ فرمود: "این [[قبر]] جدم [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} است"<ref>کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۶، ح ۳۱۹۵.</ref>.


۲۱۸٬۱۹۵

ویرایش