مهدویت در حدیث: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
# '''کتاب [[التفسیر (کتاب)|التفسیر]] معروف به ([[تفسیر العیاشی (کتاب)|تفسیر العیاشی]])''': این کتاب اثر [[محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندی]]، معروف به[[عیاشی]] [[فقیه]] بزرگوار و عالم وارستهای است که در رشتههای [[فقه]]، [[ادب]]، [[حدیث]] و [[تفسیر]] تبحر فراوان داشته است. او از برجستهترین [[دانشمندان]] و از بزرگان [[فقهای شیعه]]، در [[دوران غیبت صغرا]] و استاد کلینی بوده است. وی در آغاز با توجه به محیط [[زندگی]] خود- که حدود [[سمرقند]] و بخارا بوده و بیشتر ساکنان آن از [[اهل سنت]] بودند- پیرو [[مکتب]] [[فقهی]] آنان بود؛ اما در اثر مطالعه و بررسی در کتابهای [[شیعه]]، [[مکتب]] پرفیض [[جعفری]] را پذیرفت و تمامی [[میراث]] [[پدر]] را (بالغ بر سیصد هزار [[دینار]]) در راه [[علم]] و نشر [[حدیث]]، [[انفاق]] و خرج کرد. گفته شده: خانه او بسان [[مسجد]]، پر از قاری، [[محدث]]، عالم، دانشجو و [[مفسر]] بود<ref>ر. ک: مقدمه تفسیر، محمد حسین طباطبایی.</ref>. [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره او مینویسد: "[[صاحب]] [[تفسیر عیاشی]] بالغ بر دویست جلد کتاب در زمینههای مختلف [[علوم اسلامی]] نگاشته است. او از [[مشایخ]] و اساتید [[روایت]] کشی، [[صاحب]] [[رجال]] معروف و از همدورههای [[ثقة الاسلام کلینی]] میباشد و فرزندش [[جعفر]]، از کتابهای او [[روایت]] میکند که یکی از آنها همین [[تفسیر]] موجود است"<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج ۱، ص ۱۲۱؛ ج ۲، ص ۴۷۸؛ ج ۳، ص ۱۱۲.</ref>. [[تفسیر عیاشی]] از برجستهترین و معتبرترین [[تفاسیر]] کهن روایی [[شیعه]] بوده و در میان [[دانشمندان]]، از [[جایگاه]] خاصی برخوردار است. از نویسنده آن در بیشتر کتابهای [[رجال]] و تراجم، به [[عظمت]]، جلالت، [[فضل]] و [[دانش]] یاد شده است. این [[تفسیر]] در اصل در دو جلد بوده که [[دانشمندان]] و علمای [[تفسیر]] از آن [[روایت]] میکردهاند؛ اما متأسفانه در قرنهای بعدی، قسمت دوم این کتاب مفقود میشود و لذا کتاب موجود (در دو مجلد) فقط تا آخر [[سوره کهف]] است. نسخه موجود نیز، بدون اسناد [[راویان]] آن است؛ ظاهرا یکی از نسخه برداران کتاب، برای سهولت و آسانی مطالعه و استنساخ، اسنادش را حذف کرده<ref>سید محمد علی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ص ۹۹.</ref> و زیانی جبرانناپذیر بر آن وارد ساخته است. [[علامه طباطبایی]]، مقدمهای بر این [[تفسیر]] نگاشته و اهمیت و [[جایگاه]] این [[تفسیر]] را بیان کرده است. ایشان مینویسد: "قسم به جانم! میتوانم بگویم این کتاب [[بهترین]] اثری است که در زمان خود تألیف یافته است و اطمینانآمیزترین مجموعهای است که از پیشینیان ما در زمینه کتب تفسیری [[مأثور]] به [[ارث]] رسیده است". این [[تفسیر]] روایی در ذیل دهها [[آیه]] از [[قرآن]]، به موضوع "[[مهدویت]]" و [[حضرت مهدی]] {{ع}} پرداخته و روایاتی را در این زمینه [[نقل]] کرده است. نوع این [[احادیث]]، تطبیق و [[تأویل آیات]] بر [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[حکومت جهانی]] آن [[حضرت]] است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۵۵،۵۶.</ref>. | # '''کتاب [[التفسیر (کتاب)|التفسیر]] معروف به ([[تفسیر العیاشی (کتاب)|تفسیر العیاشی]])''': این کتاب اثر [[محمد بن مسعود بن عیاش سمرقندی]]، معروف به[[عیاشی]] [[فقیه]] بزرگوار و عالم وارستهای است که در رشتههای [[فقه]]، [[ادب]]، [[حدیث]] و [[تفسیر]] تبحر فراوان داشته است. او از برجستهترین [[دانشمندان]] و از بزرگان [[فقهای شیعه]]، در [[دوران غیبت صغرا]] و استاد کلینی بوده است. وی در آغاز با توجه به محیط [[زندگی]] خود- که حدود [[سمرقند]] و بخارا بوده و بیشتر ساکنان آن از [[اهل سنت]] بودند- پیرو [[مکتب]] [[فقهی]] آنان بود؛ اما در اثر مطالعه و بررسی در کتابهای [[شیعه]]، [[مکتب]] پرفیض [[جعفری]] را پذیرفت و تمامی [[میراث]] [[پدر]] را (بالغ بر سیصد هزار [[دینار]]) در راه [[علم]] و نشر [[حدیث]]، [[انفاق]] و خرج کرد. گفته شده: خانه او بسان [[مسجد]]، پر از قاری، [[محدث]]، عالم، دانشجو و [[مفسر]] بود<ref>ر. ک: مقدمه تفسیر، محمد حسین طباطبایی.</ref>. [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره او مینویسد: "[[صاحب]] [[تفسیر عیاشی]] بالغ بر دویست جلد کتاب در زمینههای مختلف [[علوم اسلامی]] نگاشته است. او از [[مشایخ]] و اساتید [[روایت]] کشی، [[صاحب]] [[رجال]] معروف و از همدورههای [[ثقة الاسلام کلینی]] میباشد و فرزندش [[جعفر]]، از کتابهای او [[روایت]] میکند که یکی از آنها همین [[تفسیر]] موجود است"<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج ۱، ص ۱۲۱؛ ج ۲، ص ۴۷۸؛ ج ۳، ص ۱۱۲.</ref>. [[تفسیر عیاشی]] از برجستهترین و معتبرترین [[تفاسیر]] کهن روایی [[شیعه]] بوده و در میان [[دانشمندان]]، از [[جایگاه]] خاصی برخوردار است. از نویسنده آن در بیشتر کتابهای [[رجال]] و تراجم، به [[عظمت]]، جلالت، [[فضل]] و [[دانش]] یاد شده است. این [[تفسیر]] در اصل در دو جلد بوده که [[دانشمندان]] و علمای [[تفسیر]] از آن [[روایت]] میکردهاند؛ اما متأسفانه در قرنهای بعدی، قسمت دوم این کتاب مفقود میشود و لذا کتاب موجود (در دو مجلد) فقط تا آخر [[سوره کهف]] است. نسخه موجود نیز، بدون اسناد [[راویان]] آن است؛ ظاهرا یکی از نسخه برداران کتاب، برای سهولت و آسانی مطالعه و استنساخ، اسنادش را حذف کرده<ref>سید محمد علی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ص ۹۹.</ref> و زیانی جبرانناپذیر بر آن وارد ساخته است. [[علامه طباطبایی]]، مقدمهای بر این [[تفسیر]] نگاشته و اهمیت و [[جایگاه]] این [[تفسیر]] را بیان کرده است. ایشان مینویسد: "قسم به جانم! میتوانم بگویم این کتاب [[بهترین]] اثری است که در زمان خود تألیف یافته است و اطمینانآمیزترین مجموعهای است که از پیشینیان ما در زمینه کتب تفسیری [[مأثور]] به [[ارث]] رسیده است". این [[تفسیر]] روایی در ذیل دهها [[آیه]] از [[قرآن]]، به موضوع "[[مهدویت]]" و [[حضرت مهدی]] {{ع}} پرداخته و روایاتی را در این زمینه [[نقل]] کرده است. نوع این [[احادیث]]، تطبیق و [[تأویل آیات]] بر [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[حکومت جهانی]] آن [[حضرت]] است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۵۵،۵۶.</ref>. | ||
# '''[[تفسیر القمی (کتاب)|تفسیر القمی]]''': این [[تفسیر]] اثر [[ابو الحسن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی]] (م قرن ۴ ق) از [[راویان]] بزرگ [[شیعه]] و از یاران [[امام حسن عسکری]] {{ع}} است. وی از [[مشایخ]] معتبر [[شیخ کلینی]] است و وی بسیاری از [[روایات]] کافی را از او [[نقل]] کرده است. این [[تفسیر]] از قدیمیترین تفاسیری است که پرده از روی آیاتی که در [[شأن]] [[ائمه]] {{عم}} نازل شده است، برمیدارد. ازاینرو در میان [[مفسران شیعه]]، از [[ارزش]] و اعتبار خاصی برخوردار است؛ بهگونهای که آنان، اعتبار دیگر کتب "[[تفسیر]] روایی" را با این کتاب میسنجند. [[نجاشی]] درباره او میگوید: "[[علی بن ابراهیم]] از بزرگترین [[راویان]] [[شیعه]] است که در عصر [[امام حسن عسکری]] {{ع}} [[زندگی]] میکرده و [[محمد بن یعقوب کلینی]]، در کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] بسیار از او [[روایت]] [[نقل]] میکند". از ویژگیهای این [[تفسیر]]، آن است که مؤلف همه [[روایات]] را، از [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} [[نقل]] کرده است. درباره مؤلف و شیوه تألیف و پارهای مباحث مربوط به شناسنامه کتاب، بحثهای مفصل و گستردهای شده و برخی انتساب آن را به او مورد [[تردید]] قرار دادهاند<ref>ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج ۴، ص ۳۰۲.</ref>؛ اما اصل کتاب به عنوان یکی از [[کتابهای حدیثی]] [[مرجع]]، مورد توجه بوده و؟؟ دقت در [[روایات]] آن خالی از فایده نیست. [[دلایل]] و شواهد بر اینکه حداقل بخشهایی از این کتاب، از [[علی بن ابراهیم]] نیست، فراوان است؛ به عنوان نمونه مقدمه این کتاب، بهگونهای مباحث را طرح میکند که گویی شخص دیگری، سخن میگوید و گاه، حتی از [[علی بن ابراهیم]] [[نقل]] قول میکند. افزون بر آنکه این مقدمه، مشتمل بر [[انحرافات]] و [[عقاید]] نادرستی (مانند [[تحریف قرآن]]) است. در [[حقیقت]] این کتاب، مجموعهای است از چند [[تفسیر]]: [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]]، [[تفسیر]] ابو الجارود و نقلیات ابو الفضل [[عباس بن محمد]] بن قاسم<ref>سید محمد علی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ص ۹۸.</ref>. کتاب یاد شده مشتمل بر سی [[روایت]] در رابطه با [[حضرت مهدی]] {{ع}} است و مضامین مختلفی در آن وجود دارد که عمدتا به صورت تطبیق [[آیات]] بر [[حضرت مهدی]] {{ع}} است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۵۶، ۵۷.</ref>. | # '''[[تفسیر القمی (کتاب)|تفسیر القمی]]''': این [[تفسیر]] اثر [[ابو الحسن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی]] (م قرن ۴ ق) از [[راویان]] بزرگ [[شیعه]] و از یاران [[امام حسن عسکری]] {{ع}} است. وی از [[مشایخ]] معتبر [[شیخ کلینی]] است و وی بسیاری از [[روایات]] کافی را از او [[نقل]] کرده است. این [[تفسیر]] از قدیمیترین تفاسیری است که پرده از روی آیاتی که در [[شأن]] [[ائمه]] {{عم}} نازل شده است، برمیدارد. ازاینرو در میان [[مفسران شیعه]]، از [[ارزش]] و اعتبار خاصی برخوردار است؛ بهگونهای که آنان، اعتبار دیگر کتب "[[تفسیر]] روایی" را با این کتاب میسنجند. [[نجاشی]] درباره او میگوید: "[[علی بن ابراهیم]] از بزرگترین [[راویان]] [[شیعه]] است که در عصر [[امام حسن عسکری]] {{ع}} [[زندگی]] میکرده و [[محمد بن یعقوب کلینی]]، در کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] بسیار از او [[روایت]] [[نقل]] میکند". از ویژگیهای این [[تفسیر]]، آن است که مؤلف همه [[روایات]] را، از [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} [[نقل]] کرده است. درباره مؤلف و شیوه تألیف و پارهای مباحث مربوط به شناسنامه کتاب، بحثهای مفصل و گستردهای شده و برخی انتساب آن را به او مورد [[تردید]] قرار دادهاند<ref>ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج ۴، ص ۳۰۲.</ref>؛ اما اصل کتاب به عنوان یکی از [[کتابهای حدیثی]] [[مرجع]]، مورد توجه بوده و؟؟ دقت در [[روایات]] آن خالی از فایده نیست. [[دلایل]] و شواهد بر اینکه حداقل بخشهایی از این کتاب، از [[علی بن ابراهیم]] نیست، فراوان است؛ به عنوان نمونه مقدمه این کتاب، بهگونهای مباحث را طرح میکند که گویی شخص دیگری، سخن میگوید و گاه، حتی از [[علی بن ابراهیم]] [[نقل]] قول میکند. افزون بر آنکه این مقدمه، مشتمل بر [[انحرافات]] و [[عقاید]] نادرستی (مانند [[تحریف قرآن]]) است. در [[حقیقت]] این کتاب، مجموعهای است از چند [[تفسیر]]: [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]]، [[تفسیر]] ابو الجارود و نقلیات ابو الفضل [[عباس بن محمد]] بن قاسم<ref>سید محمد علی ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ص ۹۸.</ref>. کتاب یاد شده مشتمل بر سی [[روایت]] در رابطه با [[حضرت مهدی]] {{ع}} است و مضامین مختلفی در آن وجود دارد که عمدتا به صورت تطبیق [[آیات]] بر [[حضرت مهدی]] {{ع}} است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۵۶، ۵۷.</ref>. | ||
# '''[[الکافی (کتاب)|الکافی]]''': این کتاب ارزشمند، اثری گرانسنگ از شیخ [[ابو جعفر محمد بن یعقوب]] کلینی رازی (م ۳۲۹ ق)، از برجستهترین علمای [[شیعه]] در نیمه دوم [[قرن سوم]] و آغاز قرن چهارم هجری است. کلینی با سفر به [[شهرها]] و [[سرزمینهای اسلامی]] و ارتباط با [[راویان احادیث]] و دستیابی به اصول چهارصدگانه شیعه<ref>این مجموعه به اصول اربعمائة شهرت دارد، یعنی، چهارصد اصل. اصول نوعی کتاب است جامع مقداری حدیث از معصومین {{عم}} و علمای حدیث که نوعا میگویند«له اصل»، یعنی احادیث کتاب را مؤلف از امام {{ع}} شنیده است یا اینکه از راوی امام استماع کرده است و از آن جهت چنین کتابی را اصل میگویند که از کتاب دیگر گرفته نشده است. ظاهرا اصول تا زمان امام عسکری {{ع}} نوشته شده و گرچه تاریخ تصنیف این کتب بهطور قطع مسلم نیست ولی تالیف بیشتر آنها در زمان امام صادق {{ع}} بوده است.</ref> و ارتباط با [[نواب خاص امام زمان]] {{ع}}، مجموعهای ارزشمند و کتابی معتبر و جامع به [[نگارش]] درآورده است. [[محمد بن یعقوب کلینی]] نامآورترین و بلندآوازهترین [[اندیشمند]] عصر خود بود؛ دورانی که اوج [[تلاش]] [[محدثان]] و [[دانشمندان]] بزرگ و حتی [[نواب خاص]] [[حضرت]] بود. با اینکه این چهار تن از [[فقها]] و [[محدثان]] بزرگ [[شیعه]] بودند و [[شیعیان]] آنها را به جلالت [[قدر]] میشناختند؛ اما کلینی مشهورترین شخصیتی بود که در آن زمان، میان [[شیعه]] و [[سنی]] با [[احترام]] میزیست و بهطور | # '''[[الکافی (کتاب)|الکافی]]''': این کتاب ارزشمند، اثری گرانسنگ از شیخ [[ابو جعفر محمد بن یعقوب]] کلینی رازی (م ۳۲۹ ق)، از برجستهترین علمای [[شیعه]] در نیمه دوم [[قرن سوم]] و آغاز قرن چهارم هجری است. کلینی با سفر به [[شهرها]] و [[سرزمینهای اسلامی]] و ارتباط با [[راویان احادیث]] و دستیابی به اصول چهارصدگانه شیعه<ref>این مجموعه به اصول اربعمائة شهرت دارد، یعنی، چهارصد اصل. اصول نوعی کتاب است جامع مقداری حدیث از معصومین {{عم}} و علمای حدیث که نوعا میگویند«له اصل»، یعنی احادیث کتاب را مؤلف از امام {{ع}} شنیده است یا اینکه از راوی امام استماع کرده است و از آن جهت چنین کتابی را اصل میگویند که از کتاب دیگر گرفته نشده است. ظاهرا اصول تا زمان امام عسکری {{ع}} نوشته شده و گرچه تاریخ تصنیف این کتب بهطور قطع مسلم نیست ولی تالیف بیشتر آنها در زمان امام صادق {{ع}} بوده است.</ref> و ارتباط با [[نواب خاص امام زمان]] {{ع}}، مجموعهای ارزشمند و کتابی معتبر و جامع به [[نگارش]] درآورده است. [[محمد بن یعقوب کلینی]] نامآورترین و بلندآوازهترین [[اندیشمند]] عصر خود بود؛ دورانی که اوج [[تلاش]] [[محدثان]] و [[دانشمندان]] بزرگ و حتی [[نواب خاص]] [[حضرت]] بود. با اینکه این چهار تن از [[فقها]] و [[محدثان]] بزرگ [[شیعه]] بودند و [[شیعیان]] آنها را به جلالت [[قدر]] میشناختند؛ اما کلینی مشهورترین شخصیتی بود که در آن زمان، میان [[شیعه]] و [[سنی]] با [[احترام]] میزیست و بهطور آشکار، به [[ترویج]] [[مذهب]] [[حق]] و نشر [[فضایل اهل بیت]] {{عم}} [[همت]] میگماشت. کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] از قدیمیترین و معتبرترین کتابهای روایی [[شیعه]] و نگاشته شده در عصر [[غیبت صغرا]] است. این کتاب در طول بیش از هزار سال، پیوسته مورد توجه و [[عنایت خاص]] [[دانشمندان]] و [[فقهای شیعه]] قرار داشته است و آنان در منابع مهم روایی و تألیفات ارزشمند خود، به آن استناد کردهاند. [[شیخ مفید]] کافی را چنین معرفی کرده است: "[[الکافی]] هو من [[اجل]] کتب الشیعة و اکثرها فائدة"<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص ۶۸.</ref>؛ "کافی از برجستهترین کتابهای [[شیعه]] و پرفایدهترین آنها است". [[شهید]] اول، [[محمد]] مکی درباره این کتاب نوشته است: "کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، کتابی روایی است که تاکنون [[اصحاب]] و علمای [[شیعه]] مانند آن را ننگاشتهاند"<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۴، ص ۱۸۸.</ref>. از ویژگیهای مهم این کتاب، هم عصر بودن مؤلف آن، با نائبان چهارگانه [[حضرت مهدی]] {{ع}} و دسترسی وی به آنان است. به خصوص که آنان در [[بغداد]] بودند و کلینی نیز مدتی در آن [[شهر]] [[زندگی]] میکرده و سال [[وفات]] وی، مصادف با سال [[وفات]] [[آخرین سفیر]] [[امام عصر]] {{ع}} [[علی بن محمد سمری]] بوده است. مؤلف در کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، [[مقید]] به ذکر [[سند]] [[روایات]] تا [[معصوم]] {{ع}} است و این خود [[ارزش]] و اعتبار خاصی به آن بخشیده است. این کتاب شامل بیش از شانزده هزار [[روایت]] است. اگرچه [[روایات]] مربوط به [[حضرت مهدی]] {{ع}} در مجموعه این کتاب، به نوعی پراکنده است؛ اما در بابهایی ویژه، [[روایات]] بیشتری [[نقل]] شده است. به عنوان نمونه در قسمت اصول و در "[[کتاب الحجة]]"، مؤلف احادیثی را در بخش "فی الاشارة و النص الی [[صاحب الدار]]"، ذکر کرده و در ادامه همین باب، عناوین دیگری همانند "فی التسمیة من رآه، باب فی النهی عن الاسم، باب نادر فی [[الغیبة]] و باب فی کراهیة التوقیت" ذکر و در هر عنوان، چند [[حدیث]] را [[نقل]] کرده است. مجموع این [[احادیث]] در این قسمت، نزدیک به شصت [[حدیث]] میرسد. همچنین در باب "مولد الصاحب" بیش از سی [[روایت]] درباره [[ولادت حضرت مهدی]] {{ع}} و مباحث مربوط به آن است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۵۸، ۵۹.</ref>. | ||
# '''[[الغیبة (کتاب)|الغیبة]]''': این کتاب اثر ارزشمند [[ابو عبد الله محمد بن ابراهیم بن جعفر کاتب نعمانی]]، مشهور به [[ابن زینب]] ([[ابن ابی زینب]])، از [[راویان]] بزرگ [[شیعه]] در اوایل قرن چهارم هجری است. وی نزد [[محمد بن یعقوب کلینی]] [[دانش]] [[حدیث]] را فرا گرفت و کاتب استادش شد و به همین جهت نیز عنوان "کاتب" پیدا کرد. او از شهرت، [[احترام]] و اعتبار خاصی در نزد [[دانشمندان]] و [[فقهای شیعه]] بهرهمند است. [[نعمانی]] علاوه بر اینکه نویسندهای خوشنظر و دارای [[قدرت]] [[استنباط]] بود، از اطلاعات وسیعی درباره [[رجال]] و [[احادیث]] برخوردار بود. کتاب [[الغیبة (کتاب)|الغیبة]] به [[یقین]] جزو یکی از [[بهترین]] کتابها در زمینه [[احادیث]] مربوط به خصوصیات [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[غیبت]] و [[عصر ظهور]] و ویژگیهای آن دوران است. تمام [[احادیث]]، برخوردار از [[سند]] بوده و نوع اسناد هم، کوتاه و در بسیاری از موارد، اسناد خوب و مورد پسند اهل فن است. مؤلف در آغاز کتاب، درباره انگیزه تألیف آن نگاشته است: "من در [[جامعه]] میدیدم [[شیعیان]] و علاقهمندان به [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}}، به گروههای مختلفی تقسیم شده و نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} و [[ولی امر]] و [[حجت]] [[پروردگار]] خود سرگردان گشتهاند. پس از بررسی، [[دلیل]] آن را [[غیبت]] آن [[حضرت]] یافتم؛ چنانکه [[رسول خدا]] و [[حضرت علی]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} نیز به آن اشاره کردهاند؛ لذا به [[یاری]] [[خداوند]] بر آن شدم تا روایاتی را که [[مشایخ]] روایی بزرگ از [[امیر مؤمنان]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} درباره [[غیبت امام عصر]] {{ع}} [[نقل]] کردهاند، جمعآوری کنم. بسیاری از روایاتی که هماکنون در [[اختیار]] من است، علمای [[اهل سنت]] نیز [[روایت]] کردهاند. البته [[روایات]] آنان در اینباره، بسیار گستردهتر از روایاتی است که هماکنون در [[اختیار]] من است"<ref>نعمانی، الغیبة، صص ۳۰- ۳۵.</ref>. [[کتاب الغیبة]] شامل ۴۷۸ [[روایت]] در ۲۶ باب است. از موضوعات کتاب میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: [[وجوب]] حفظ [[اسرار]] [[آل محمد]] {{عم}}، [[الهی]] بودن مسأله [[امامت]]، [[تعداد امامان]] {{عم}}، کسی که به [[دروغ]] ادعای [[امامت]] کند، [[روایات]] درباره [[غیبت امام زمان]] {{ع}}، [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، [[امتحان]]، [[صفات امام]] [[منتظر]]، صفات [[لشکر]] آن [[حضرت]] و....<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۵۹، ۶۰.</ref>. | # '''[[الغیبة (کتاب)|الغیبة]]''': این کتاب اثر ارزشمند [[ابو عبد الله محمد بن ابراهیم بن جعفر کاتب نعمانی]]، مشهور به [[ابن زینب]] ([[ابن ابی زینب]])، از [[راویان]] بزرگ [[شیعه]] در اوایل قرن چهارم هجری است. وی نزد [[محمد بن یعقوب کلینی]] [[دانش]] [[حدیث]] را فرا گرفت و کاتب استادش شد و به همین جهت نیز عنوان "کاتب" پیدا کرد. او از شهرت، [[احترام]] و اعتبار خاصی در نزد [[دانشمندان]] و [[فقهای شیعه]] بهرهمند است. [[نعمانی]] علاوه بر اینکه نویسندهای خوشنظر و دارای [[قدرت]] [[استنباط]] بود، از اطلاعات وسیعی درباره [[رجال]] و [[احادیث]] برخوردار بود. کتاب [[الغیبة (کتاب)|الغیبة]] به [[یقین]] جزو یکی از [[بهترین]] کتابها در زمینه [[احادیث]] مربوط به خصوصیات [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[غیبت]] و [[عصر ظهور]] و ویژگیهای آن دوران است. تمام [[احادیث]]، برخوردار از [[سند]] بوده و نوع اسناد هم، کوتاه و در بسیاری از موارد، اسناد خوب و مورد پسند اهل فن است. مؤلف در آغاز کتاب، درباره انگیزه تألیف آن نگاشته است: "من در [[جامعه]] میدیدم [[شیعیان]] و علاقهمندان به [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}}، به گروههای مختلفی تقسیم شده و نسبت به [[امام زمان]] {{ع}} و [[ولی امر]] و [[حجت]] [[پروردگار]] خود سرگردان گشتهاند. پس از بررسی، [[دلیل]] آن را [[غیبت]] آن [[حضرت]] یافتم؛ چنانکه [[رسول خدا]] و [[حضرت علی]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} نیز به آن اشاره کردهاند؛ لذا به [[یاری]] [[خداوند]] بر آن شدم تا روایاتی را که [[مشایخ]] روایی بزرگ از [[امیر مؤمنان]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} درباره [[غیبت امام عصر]] {{ع}} [[نقل]] کردهاند، جمعآوری کنم. بسیاری از روایاتی که هماکنون در [[اختیار]] من است، علمای [[اهل سنت]] نیز [[روایت]] کردهاند. البته [[روایات]] آنان در اینباره، بسیار گستردهتر از روایاتی است که هماکنون در [[اختیار]] من است"<ref>نعمانی، الغیبة، صص ۳۰- ۳۵.</ref>. [[کتاب الغیبة]] شامل ۴۷۸ [[روایت]] در ۲۶ باب است. از موضوعات کتاب میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: [[وجوب]] حفظ [[اسرار]] [[آل محمد]] {{عم}}، [[الهی]] بودن مسأله [[امامت]]، [[تعداد امامان]] {{عم}}، کسی که به [[دروغ]] ادعای [[امامت]] کند، [[روایات]] درباره [[غیبت امام زمان]] {{ع}}، [[صبر]] و [[انتظار فرج]]، [[امتحان]]، [[صفات امام]] [[منتظر]]، صفات [[لشکر]] آن [[حضرت]] و....<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۵۹، ۶۰.</ref>. | ||
# '''[[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]''': نویسنده این کتاب [[ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی]] (م ۳۸۱ ق)، مشهور به "[[شیخ صدوق]]"، از بزرگترین شخصیتهای [[جهان اسلام]] و از برجستهترین چهرههای درخشان [[علم]] و [[فضیلت]] است. در این کتاب به صورت ویژه [[احادیث]] مربوط به [[غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} ذکر شده و در واقع یکی از کتابهای [[مرجع]] و عمده در حوزه مباحث [[مهدویت]] است. کمتر نوشته و اثری در دورههای بعد، یافت میشود که به نوعی از این مجموعه، بهره نبرده باشد. [[شیخ صدوق]] نزدیک به عصر [[ائمه]] {{عم}} میزیست و با جمعآوری [[روایات اهل بیت]] {{عم}} و تألیف کتابهای نفیس و باارزش، [[خدمت]] ارزنده و کمنظیری به [[اسلام]] و [[تشیع]] کرد. تألیفات فراوان وی در [[علوم]] و [[فنون]] مختلف [[اسلامی]]، هرکدام گنجینهای پایانناپذیر است که هماکنون نیز با گذشت بیش از یک هزار سال از [[تاریخ]] تألیف آنها، روزبهروز بر [[ارزش]] و اعتبار آن افزوده شده و جایگاهی بس بلند و والا یافته است و در صدر قفسه کتابخانهها و در سینه [[دانشمندان]] جای دارد. [[شیخ صدوق]] در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف را چنین ذکر کرده است: "... چون آرزوی [[زیارت]] [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} برآورده شد، به نیشابور برگشتم و در آنجا اقامت گزیدم. دیدم بیشتر شیعیانی که به نزد من آمد و شد میکردند، در امر [[غیبت]] حیراناند و درباره [[امام]] [[قائم]] {{ع}} [[شبهه]] دارند و از راه درست [[منحرف]] گشته و به [[رأی]] و [[قیاس]] روی آوردهاند... تا اینکه شیخی از اهل [[فضل]] و [[علم]] و شرف- که از [[دانشمندان]] [[قم]] بود- از بخارا بر ما وارد شد... و از من درخواست کرد که در این موضوع ([[غیبت]]) کتابی برایش تألیف کنم. من نیز درخواست او را پذیرفتم و به او [[وعده]] دادم هرگاه [[خداوند]] وسایل مراجعتم را به وطنم فراهم کند، آنچه را خواسته است، گرد آورم. در این میان، شبی درباره آنچه جا گذاشتهام- از [[خانواده]] و [[فرزندان]] و برادران و دیگر نعمتها- [[اندیشه]] میکردم که ناگاه [[خواب]] بر من [[غلبه]] کرد و در [[خواب]] دیدم گویی در [[مکه]] هستم و به گرد [[بیت الله الحرام]] [[طواف]] میکنم. در شوط هفتم، به [[حجر الاسود]] رسیدم. آن را استلام کرده، این [[دعا]] را خواندم... آنگاه مولایمان [[صاحب الزمان]] {{ع}} را دیدم که بر در خانه [[کعبه]] [[ایستاده]] و من با دلی مشغول و حالی پریشان، به ایشان نزدیک شدم... بر او [[سلام]] کردم و او پاسخم داد و سپس فرمود: چرا در [[باب غیبت]]، کتابی تألیف نمیکنی تا اندوهت زایل شود؟ عرض کردم: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! درباره [[غیبت]] پیشتر رسالههایی را تألیف کردهام. فرمود: نه به آن طریق، اکنون تو را امر میکنم که درباره [[غیبت]]، کتابی تألیف کنی و [[غیبت انبیا]] را در آن بازگو کنی..."<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، مقدمه، صص ۴- ۶.</ref>. این کتاب به دو بخش اصلی تقسیم شده است: | # '''[[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]''': نویسنده این کتاب [[ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی]] (م ۳۸۱ ق)، مشهور به "[[شیخ صدوق]]"، از بزرگترین شخصیتهای [[جهان اسلام]] و از برجستهترین چهرههای درخشان [[علم]] و [[فضیلت]] است. در این کتاب به صورت ویژه [[احادیث]] مربوط به [[غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} ذکر شده و در واقع یکی از کتابهای [[مرجع]] و عمده در حوزه مباحث [[مهدویت]] است. کمتر نوشته و اثری در دورههای بعد، یافت میشود که به نوعی از این مجموعه، بهره نبرده باشد. [[شیخ صدوق]] نزدیک به عصر [[ائمه]] {{عم}} میزیست و با جمعآوری [[روایات اهل بیت]] {{عم}} و تألیف کتابهای نفیس و باارزش، [[خدمت]] ارزنده و کمنظیری به [[اسلام]] و [[تشیع]] کرد. تألیفات فراوان وی در [[علوم]] و [[فنون]] مختلف [[اسلامی]]، هرکدام گنجینهای پایانناپذیر است که هماکنون نیز با گذشت بیش از یک هزار سال از [[تاریخ]] تألیف آنها، روزبهروز بر [[ارزش]] و اعتبار آن افزوده شده و جایگاهی بس بلند و والا یافته است و در صدر قفسه کتابخانهها و در سینه [[دانشمندان]] جای دارد. [[شیخ صدوق]] در مقدمه کتاب، انگیزه تألیف را چنین ذکر کرده است: "... چون آرزوی [[زیارت]] [[علی بن موسی الرضا]] {{ع}} برآورده شد، به نیشابور برگشتم و در آنجا اقامت گزیدم. دیدم بیشتر شیعیانی که به نزد من آمد و شد میکردند، در امر [[غیبت]] حیراناند و درباره [[امام]] [[قائم]] {{ع}} [[شبهه]] دارند و از راه درست [[منحرف]] گشته و به [[رأی]] و [[قیاس]] روی آوردهاند... تا اینکه شیخی از اهل [[فضل]] و [[علم]] و شرف- که از [[دانشمندان]] [[قم]] بود- از بخارا بر ما وارد شد... و از من درخواست کرد که در این موضوع ([[غیبت]]) کتابی برایش تألیف کنم. من نیز درخواست او را پذیرفتم و به او [[وعده]] دادم هرگاه [[خداوند]] وسایل مراجعتم را به وطنم فراهم کند، آنچه را خواسته است، گرد آورم. در این میان، شبی درباره آنچه جا گذاشتهام- از [[خانواده]] و [[فرزندان]] و برادران و دیگر نعمتها- [[اندیشه]] میکردم که ناگاه [[خواب]] بر من [[غلبه]] کرد و در [[خواب]] دیدم گویی در [[مکه]] هستم و به گرد [[بیت الله الحرام]] [[طواف]] میکنم. در شوط هفتم، به [[حجر الاسود]] رسیدم. آن را استلام کرده، این [[دعا]] را خواندم... آنگاه مولایمان [[صاحب الزمان]] {{ع}} را دیدم که بر در خانه [[کعبه]] [[ایستاده]] و من با دلی مشغول و حالی پریشان، به ایشان نزدیک شدم... بر او [[سلام]] کردم و او پاسخم داد و سپس فرمود: چرا در [[باب غیبت]]، کتابی تألیف نمیکنی تا اندوهت زایل شود؟ عرض کردم: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! درباره [[غیبت]] پیشتر رسالههایی را تألیف کردهام. فرمود: نه به آن طریق، اکنون تو را امر میکنم که درباره [[غیبت]]، کتابی تألیف کنی و [[غیبت انبیا]] را در آن بازگو کنی..."<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، مقدمه، صص ۴- ۶.</ref>. این کتاب به دو بخش اصلی تقسیم شده است: |