پرش به محتوا

انحصارطلبی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵٬۸۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۲
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۰: خط ۳۰:


از [[دوران حضور]] امام خمینی در پاریس و هم‌زمان با اوج‌گیری [[انقلاب اسلامی]]، دیدگاه‌هایی که ایشان درباره [[نظام سیاسی]] [[آینده]] مطرح کرده است، مبتنی بر نوعی انحصارزدایی از [[قدرت]] است؛ چنان که ایشان در مصاحبه‌های مختلف خود از نظامی با [[آزادی]] کامل مبتنی بر آزادی مطبوعات، [[احزاب]] و گروه‌ها و [[حقوق]] [[اقلیت‌ها]] سخن گفته است که [[مقید]] به [[اسلام]] و [[شئون جامعه]] [[ایرانی]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۳، ۳۵۹ و ۴۳۵.</ref>. ایشان در این راستا [[حکومت]] آینده را متکی بر [[آرای مردم]] و تحت [[نظارت]] و [[انتقاد]] عمومی می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۱۶۰.</ref> و یکی از جلوه‌های انحصارزدایی در [[حکومت اسلامی]] را [[تساوی حقوق]] در اسلام، میان بالاترین فرد حکومت با [[شهروندان]] عادی تعریف می‌کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. ایشان اعلام کرد به دنبال قدرت شخصی برای خویش نیست و نوع حکومت و [[حاکم]] آینده را خود [[مردم]] تعیین می‌کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۲۴۷ - ۲۵۰ و ۳۶۲.</ref>. ایشان هدف [[نهضت]] را نه [[کسب قدرت]]، بلکه برقراری [[جمهوری اسلامی]] و تحصیل آزادی و [[استقلال]] برای مردم اعلام کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۲۶۳.</ref>.<ref>[[اسماعیل رضوانی‌فر|رضوانی‌فر، اسماعیل]]، [[انحصار‌طلبی - رضوانی‌فر (مقاله)| مقاله «انحصارطلبی»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۳۵۶.</ref>
از [[دوران حضور]] امام خمینی در پاریس و هم‌زمان با اوج‌گیری [[انقلاب اسلامی]]، دیدگاه‌هایی که ایشان درباره [[نظام سیاسی]] [[آینده]] مطرح کرده است، مبتنی بر نوعی انحصارزدایی از [[قدرت]] است؛ چنان که ایشان در مصاحبه‌های مختلف خود از نظامی با [[آزادی]] کامل مبتنی بر آزادی مطبوعات، [[احزاب]] و گروه‌ها و [[حقوق]] [[اقلیت‌ها]] سخن گفته است که [[مقید]] به [[اسلام]] و [[شئون جامعه]] [[ایرانی]] است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۳، ۳۵۹ و ۴۳۵.</ref>. ایشان در این راستا [[حکومت]] آینده را متکی بر [[آرای مردم]] و تحت [[نظارت]] و [[انتقاد]] عمومی می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۱۶۰.</ref> و یکی از جلوه‌های انحصارزدایی در [[حکومت اسلامی]] را [[تساوی حقوق]] در اسلام، میان بالاترین فرد حکومت با [[شهروندان]] عادی تعریف می‌کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. ایشان اعلام کرد به دنبال قدرت شخصی برای خویش نیست و نوع حکومت و [[حاکم]] آینده را خود [[مردم]] تعیین می‌کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۲۴۷ - ۲۵۰ و ۳۶۲.</ref>. ایشان هدف [[نهضت]] را نه [[کسب قدرت]]، بلکه برقراری [[جمهوری اسلامی]] و تحصیل آزادی و [[استقلال]] برای مردم اعلام کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۲۶۳.</ref>.<ref>[[اسماعیل رضوانی‌فر|رضوانی‌فر، اسماعیل]]، [[انحصار‌طلبی - رضوانی‌فر (مقاله)| مقاله «انحصارطلبی»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۳۵۶.</ref>
==[[نفی]] انحصارطلبی==
در [[جمهوری اسلامی ایران]] با [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، قدرت [[حاکمیت]] در [[اختیار]] ملت قرار گرفت<ref>مدنی، سیدجلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۲، ص۴۷۰.</ref>. خواست امام خمینی از آغاز حضور همه [[مردم]] در عرصه [[سیاسی]] و نقش آنان در تعیین نوع [[حکومت]] و [[تشکیل دولت]] بود<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۵، ص۵۱۳.</ref>. ایشان برای خود نقش [[هدایتی]] و ارشادی<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۵، ص۳۸۵.</ref> و برای [[روحانیت]] نیز تنها نقش نظارتی قائل<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۵، ص۴۸۲ و ج۱۱، ص۱۶۵.</ref> بود و موافق حضور [[روحانیان]] در منصب‌های دولتی و [[حکومتی]] نبود<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، ص۲۷۵.</ref>. ضمن اینکه روحانیان نیز با توجه به نداشتن [[تجربه]] لازم در امور اجرایی و به دلیل ماهیت کار [[فکری]] و فرهنگی‌ای که بر عهده داشتند، [[انگیزه]] و [[آمادگی]] کافی برای [[تصدی]] امور اجرایی را نداشتند و بیشتر [[تمایل]] داشتند غیر روحانیان [[صالح]] و [[وفادار]] به [[ملت]]، امور اجرایی را بر عهده بگیرند<ref>فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ج۱، ص۱۷۷- ۱۷۸.</ref>. این [[روحیه]]، یک اصل پذیرفته شده و غیرمکتوب بود<ref>هاشمی رفسنجانی، اکبر، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ج۱، ص۳۳۴.</ref>؛ بنابراین [[دولت]] موقت با [[اکثریت]] متشکل از افراد [[نهضت]] [[آزادی]] و [[جبهه]] ملی و البته با تأکید [[امام خمینی]] بر قطع [[وابستگی حزبی]] آنان<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۶، ص۵۴.</ref> کار خود را با [[حمایت]] [[قاطع]] ایشان آغاز کرد<ref>فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ج۱، ص۱۹۰و ۱۹۶.</ref>.
در این مقطع، وجود [[مشکلات]] گوناگون، عوامل مختلف تأثیرگذار بر [[قدرت]]، نبود [[اجماع]] کافی در میان نیروهای انقلابی درباره چگونگی اداره [[کشور]]، نبود همگونی فکری میان [[مسئولان]] سیاسی، نبود برنامه مشخص دولت موقت و سلیقه‌های مختلف درباره راهکارهای اجرایی موجب شد تا هر گونه [[تصمیم‌گیری]] اساسی با مشکلات متعددی روبه‌رو شود<ref>فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، ج۱، ص۱۹۶.</ref> و در مجموع دولت موقت به جهت عملکرد غیر انقلابی و نداشتن [[درک]] و [[ارتباط]] با طبقات پایین [[اجتماع]] و [[غفلت]] از خواست [[واقعی]] مردم در برقراری [[مساوات]] و [[مبارزه با فقر]]<ref>میلانی، محسن، شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ص۲۶۴.</ref>، نتوانست خواسته‌های [[مردم]] و انقلابیان را براورده کند و [[اختلاف]] میان [[مسئولان]] [[کشور]] را در پی داشت. [[اختلافات]] [[دولت]] موقت با شورای [[انقلاب]] و اعتراض‌های دولت موقت به دخالت دیگران در امور دولت و [[اشتباهات]] خود دولت موقت، در نهایت [[سقوط]] دولت بازرگان و روی کارآمدن نیروهای انقلابی را فراهم کرد<ref>آبراهامیان، یرواند، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ص۷۰ – ۷۶.</ref>.
[[پیروزی انقلاب]] امری [[برنامه‌ریزی]] شده نبود، بلکه در فرایندی تدریجی و آرام و با بهره‌گیری از رهبریت [[قاطع]] و باتدبیر و جواب مثبت دادن به نیازهای مردم و عوامل دیگر حاصل شد<ref>میلانی، محسن، شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ص۲۶۱.</ref>؛ اما [[مخالفان]]، نیروهای انقلابی و [[روحانیان]] را به تلاش برای [[نظام]] [[دیکتاتوری]] متهم می‌کردند<ref>آبراهامیان، یرواند، اسلام رادیکال مجاهدین ایرانی، ص۷۰.</ref>. این در حالی بود که نیروهای مذهبی و سران [[حزب]] [[جمهوری اسلامی]] اعلام کردند به واسطه گستردگی و بزرگی جریان مذهبی وحزب جمهوری اسلامی، اقدامات آنان در راستای [[وحدت]] بخشیدن به [[جامعه]] است و [[اتهام]] انحصارطلبی را [[انحراف]] از مسیر انقلاب می‌دانستند و رد می‌کردند<ref>حسینی بهشتی، سید محمد، عملکرد یک ساله حزب جمهوری اسلامی، ص۳۱.</ref>.
این موضع‌گیری‌ها واکنش [[امام خمینی]] را نیز به همراه داشت. ایشان با رد این اتهام [[معتقد]] بود [[روحانیت]] با اقدامات خود، کشور را از انحصارطلبی دوران پهلوی [[نجات]] داد و کسانی که امروز روحانیت را متهم می‌کنند، خواهان بقای [[حکومت]] انحصاری پهلوی بودند یا بدون [[همراهی]] روحانیت، جرئت گفتن یا [[نوشتن]] یک کلمه را نداشتند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۰، ص۱۴۰- ۱۴۱.</ref>. ایشان [[قدرت]] روحانیت و [[اسلام]] را موجب خروج جامعه از انحصارطلبی [[رژیم پهلوی]] و پیروزی انقلاب اعلام کرد و این اتهامات را به واسطه [[ترس]] از [[پیروزی اسلام]] و [[ملت]] و [[پایبندی]] روحانیت به چارچوب‌ها و [[ارزش‌های دینی]] و [[دفاع از اسلام]] و انقلاب می‌دانست. ایشان [[واقعیت]] [[حاکم]] بر جامعه را مغایر با [[تبلیغات]] انحصارطلبی این قشر و مصداق این مطلب را [[رأی]] بالای [[مردم]] به [[جمهوری اسلامی]] و [[انتخاب]] [[روحانیان]] و [[مجتهدان]] برای [[مجلس خبرگان]] بیان می‌کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۰، ص۱۴۱- ۱۴۳.</ref>. ایشان کسانی که سران [[روحانی]] [[انقلاب]] مانند [[سید محمد حسینی بهشتی]]، [[سیدعلی خامنه‌ای]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] را متهم به انحصارطلبی می‌کردند، انحصارطلب می‌دانست و [[هدف]] آنان را بیرون راندن این گروه از روحانیان از صحنه معرفی کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۴، ص۵۱۹.</ref>.
در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز که با [[تأیید]] [[امام خمینی]] به سامان رسید، با هدف [[نفی]] انحصارطلبی، اصولی گنجانده شد تا از بروز و [[رشد]] انحصارطلبی جلوگیری شود. برخی از آن اصول مانند اصل ۶ درباره [[اداره امور]] [[کشور]] به اتکای [[آرای عمومی]] از راه انتخابات‌های مختلف، اصول ۱۹ تا ۴۲ درباره تبیین دقیق [[حقوق اساسی]] [[ملت]] در عرصه‌های گوناگون و اصل ۵۷ درباره پذیرش اصل [[تفکیک قوا]] برای [[توزیع]] [[قدرت]] در کشور است؛ همچنان که بند ششم اصل سوم [[قانون اساسی]] نیز [[دولت]] را برای رسیدن به اهداف عالی قانون اساسی، موظف به [[مبارزه]] با هرگونه [[استبداد]]، [[خودکامگی]] و انحصارطلبی کرده است؛ اما [[عقیده]] [[مخالفان]] این بود که قراردادن منصب‌هایی همچون [[ولایت فقیه]]، [[ریاست]] [[قوه]] قضاییه، اختصاص شش [[کرسی]] شورای [[نگهبان]] در [[اختیار]] [[فقها]]، ریاست [[دیوان]] عالی کشور و شکل‌گیری مجلس خبرگان [[رهبری]]، نشانه [[گرایش]] انحصارطلبانه این [[قانون]] به نفع [[روحانیت]] است<ref>بشیریه، حسین، جامعه مدنی و توسعه سیاسی در ایران: گفتارهایی در جامعه‌شناسی سیاسی، ص۵۷ -۶۲.</ref>. در برابر، امام خمینی عقیده داشت انحصارهای موجود برای [[اجرا]] کردن [[اساس اسلام]] در [[جامعه اسلامی]] ضروری است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۸، ص۱۷۲-۱۷۵؛ ج۹، ص۴۷۹؛ ج۱۰، ص۱۴۲، ۵۲۵-۵۲۶ و ج۱۱، ص۲۲، ۱۳۷.</ref> و حتی گنجاندن این موارد را مانعی بر سر راه بروز [[دیکتاتوری]] در [[ایران]] می‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۱، ص۲۲- ۲۳.</ref>.
یکی از نکات مهم درباره مسئله انحصار پس از انقلاب، تلاش امام خمینی برای [[شبهه‌زدایی]] و انحصارزدایی‌ها به خصوص از ولایت فقیه بود. به همین منظور، ایشان در سال‌های پس از [[انقلاب]]، برخی از مواردی را که از [[شئون ولایت فقیه]] به شمار می‌رود، به دیگران واگذار کرد؛ به عنوان نمونه در بهمن ۱۳۵۸ [[سیدابوالحسن بنی صدر]] را به [[فرماندهی]] کل قوا [[منصوب]] کرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۲، ص۱۵۷.</ref>، تشخیص و وضع [[احکام ثانویه]] را به مجلس [[شورای اسلامی]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۵، ص۲۹۷ و ص۳۲۱ -۳۱۲.</ref> و وضع [[احکام حکومتی]] را به [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]]<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۰، ص۴۶۳- ۴۶۵.</ref> واگذار کرد.
یکی از راه‌های مقابله با انحصارطلبی ایجاد زمینه مشارکت اختیاری تک‌تک [[مردم]] در [[انتخابات]] است؛ مسئله‌ای که در انتخابات مجلس سال ۱۳۶۲ و مواضع [[امام خمینی]] درباره آن [[مشاهده]] می‌شود. گسترش زمزمه‌هایی درباره اینکه دخالت در [[سیاست]] و انحصار انتخابات در [[اختیار]] و انحصار [[علما]] و [[مجتهدان]] است، با واکنش بسیار تند امام خمینی همراه شد و ایشان چنین نگاهی را از گفته کسانی که [[دین]] را از سیاست جدا می‌پندارند، نادرست‌تر و پیامدهای آن را ناگوارتر شمرد. ایشان با رد انحصارطلبی هر قشر و گروهی در انتخابات، بر این نکته تأکید کرد که مسئله انتخابات مربوط به [[تعیین سرنوشت]] مردم است و محدود و منحصر به گروه، [[حزب]] و قشر خاصی نیست؛ پس همه افراد در چارچوب [[قانون]]، [[حق]] دخالت در آن را دارند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۸، ص۳۶۷ - ۳۶۸.</ref>.
امام خمینی در عین حال با هشدار دادن به [[روحانیان]] اعلام کرد شیوه عملکرد [[روحانیت]] می‌تواند به [[تبلیغات]] درباره [[خودکامگی]] و انحصارطلب معرفی کردن اقشار مذهبی و روحانیان مؤثر باشد. ایشان [[معتقد]] بود روحانیان نباید کاری کنند که بهانه دست [[دشمن]] بدهند و دخالت آنان در [[امور سیاسی]] و [[اجتماعی]] را در حد [[نهی از منکر]] و [[امر به معروف]] تعیین کرد و دخالت بی‌جا و آمرانه را باعث [[تنفر]] مردم از روحانیت برشمرد<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۹، ص۴۲-۴۳.</ref>.
از سوی دیگر، امام خمینی نه تنها با انحصارطلبی در داخل [[ایران]] به مقابله برخاست، بلکه در افقی بالاتر هر نوع [[انحصارگرایی]] در [[روابط بین‌الملل]] را نیز مردود می‌دانست. ایشان با نگاهی به وجه انحصارطلبی مکتب‌های [[سرمایه‌داری]] و [[کمونیسم]]، [[معتقد]] بود این مکتب‌ها در جهت انحصارطلبی در [[اقتصاد]] و [[قدرت]] [[جهان]] تلاش می‌کنند که نتیجه آن تداوم [[فقر]] کشورهای ضعیفی خواهد بود<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۰، ص۳۳۹- ۳۴۰.</ref>. ایشان معتقد بود [[ابرقدرت‌ها]] با [[حیله]] و [[نیرنگ]] همواره در جهت در دست گرفتن قدرت و [[تسلط]] بر منابع و [[امور دنیا]] از هیچ گونه ابزار و نیرنگی [[چشم‌پوشی]] نمی‌کنند<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۱۵، ص۴۶۹-۴۷۰ و ج۱۹، ص۲۳۵.</ref>؛ چنان که انحصارهای [[علمی]] ایجاد شده به دست آنان را که موجب وابسته ماندن [[کشور]] به آنها بود، نادرست می‌شمرد و [[علم]] را در انحصار کسی نمی‌دانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۲ و ج۱۹، ص۱۸۴.</ref>. ایشان در رد کمونیسم، آن را از انحصارطلب‌ترین شیوه [[حکومت]] جهان می‌دانست که با [[شعار]] طرفداری از [[توده]] به [[چپاول]] کشورهای [[ضعیف]] دست می‌زند و شوروی نمونه بارز این رویه بر بنای [[دیکتاتوری]] [[کمونیستی]]، [[مردم]] خود را از هر گونه [[آزادی]] [[محروم]] ساخته و اختناقی گسترده به وجود آورده است<ref>امام خمینی، صحیفه، ج۲۱، ص۴۳۸- ۴۳۹.</ref>. این موضع در واقع [[انتقاد]] [[امام خمینی]] به روشن‌فکرانی بود که به [[عقیده]] ایشان با [[حمایت]] از چنین رژیم‌های انحصارطلبی، [[مصالح]] و [[منافع]] خود را به [[فراموشی]] سپرده بودند.<ref>[[اسماعیل رضوانی‌فر|رضوانی‌فر، اسماعیل]]، [[انحصار‌طلبی - رضوانی‌فر (مقاله)| مقاله «انحصارطلبی»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۳۵۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۸۶

ویرایش