جامعه بشری در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'منتها' به 'لکن'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'منتها' به 'لکن') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
جامعه یعنی مجموع افراد با یک ترکیب مخصوص. جامعه که وجودی مستقل از افراد ندارد مگر یک وجود اعتباری، و وجود اعتباری که [[روح]] ندارد<ref>فلسفه اخلاق، ص۲۱۳.</ref>. | جامعه یعنی مجموع افراد با یک ترکیب مخصوص. جامعه که وجودی مستقل از افراد ندارد مگر یک وجود اعتباری، و وجود اعتباری که [[روح]] ندارد<ref>فلسفه اخلاق، ص۲۱۳.</ref>. | ||
جامعه فرد را میسازد، | جامعه فرد را میسازد، لکن فرد نیز به اعتبار [[شخصیت]] اجتماعیاش جامعه را میسازد؛ زیرا افراد دیگر را میسازد که از افراد دیگر [[جامعه]] تشکیل میشود<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۱۳۸.</ref>. | ||
عین اینکه جامعه به عنوان [[انسان]] الکل - که ما از جامعه به “انسان الکل” تعبیر میکنیم - خودش [[شخصیت]] دارد، [[فکر]] دارد، [[روح]] دارد، [[احساس]] و عاطفه دارد، در عین حال فرد هم در جامعه هویتش از بین نرفته است. افراد در جامعه خالی از [[استقلال]] نیستند، و یک بعد [[اجتماعی]] دارد چون معتقدیم جامعه شخصیت دارد<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۵.</ref>. | عین اینکه جامعه به عنوان [[انسان]] الکل - که ما از جامعه به “انسان الکل” تعبیر میکنیم - خودش [[شخصیت]] دارد، [[فکر]] دارد، [[روح]] دارد، [[احساس]] و عاطفه دارد، در عین حال فرد هم در جامعه هویتش از بین نرفته است. افراد در جامعه خالی از [[استقلال]] نیستند، و یک بعد [[اجتماعی]] دارد چون معتقدیم جامعه شخصیت دارد<ref>فلسفه تاریخ، ج۱، ص۲۵.</ref>. | ||
جامعه [[حکم]] یک گیاه را دارد که در اول، [[ضعیف]] و کوچک است ولی بعد [[رشد]] میکند و رشد میکند، به طوری که همه کشاورزان را به [[حیرت]] و [[شگفتی]] وا میدارد<ref>مسئله حجاب، ص۱۰۰.</ref>. | جامعه [[حکم]] یک گیاه را دارد که در اول، [[ضعیف]] و کوچک است ولی بعد [[رشد]] میکند و رشد میکند، به طوری که همه کشاورزان را به [[حیرت]] و [[شگفتی]] وا میدارد<ref>مسئله حجاب، ص۱۰۰.</ref>. |