پرش به محتوا

تفسیر مقاتل بن سلیمان (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '== دربارهٔ پدیدآورنده ==↵↵==' به '== دربارهٔ پدیدآورنده == در این مورد اطلاعاتی در دست نیست. ==')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات مجموعه کتاب
{{جعبه اطلاعات مجموعه کتاب
| عنوان پیشین =
| عنوان = [[تفسیر]] [[مقاتل بن سلیمان]]
| عنوان = [[تفسیر]] [[مقاتل بن سلیمان]]
| عنوان پسین =
| عنوان اصلی =  
| عنوان اصلی =  
| تصویر = IM010055.jpg
| تصویر = IM010055.jpg
خط ۱۸: خط ۲۰:
| موضوع = [[تفسیر]]
| موضوع = [[تفسیر]]
| مذهب = شیعه
| مذهب = شیعه
| ناشر = [[انتشارات دار إحیاء التراث العربی]]
| ناشر = انتشارات دار إحیاء التراث العربی
| به همت =  
| به همت =  
| وابسته به =  
| وابسته به =  
| محل نشر = بیروت، لبنان
| محل نشر = بیروت، لبنان
| سال نشر = ۱۴۲۳ ق
| سال نشر = ۱۴۲۳ ق
| چاپ =  
| چاپ =  
| تعداد جلد = ۵
| تعداد جلد = ۵
خط ۳۲: خط ۳۴:


== دربارهٔ کتاب ==
== دربارهٔ کتاب ==
یکی از [[آثار تفسیری عصر حضور]] [[التفسیر الکبیر مقاتل بن سلیمان]] تألیف [[مقاتل بن سلیمان]] است. وی، [[تابعی]] بودنش ثابت نیست؛ زیرا شاهدی بر اینکه وی صحابۀ [[رسول خدا]]{{صل}} را [[درک]] یا از آنان [[روایت]] کرده باشد، نیافتم. [[مزّی]] با اینکه در ذکر [[راوی]] و مرویّ‌ عنه‌های افراد استقصای بیشتری دارد و برای مقاتل شانزده مرویّ عنه ذکر کرده<ref>ر.ک: مزی، تهذیب الکمال، ج۱۸، ص۳۳۹-۳۴۰.</ref>، هیچ‌یک از [[صحابه]] را از مرویّ عنه‌های وی به شمار نیاورده است، ولی باتوجه به اینکه [[تاریخ]] [[وفات]] وی را ۱۵۰ ه‍‌. ق ذکر کرده‌اند، تردیدی نیست که وی از [[مفسّران]] عصر حضور بوده و [[تفسیر]] وی را می‌توان از آثار تفسیری عصر حضور به شمار آورد. همان‌گونه که در شرح‌حال اجمالی وی گذشت، تألیف‌های متعددی برای وی ذکر کرده‌اند که یکی از آنها التفسیر الکبیر به تعبیر بعضی و تفسیر مقاتل بن سلیمان به تعبیر برخی دیگر است.
یکی از [[آثار تفسیری عصر حضور]] [[التفسیر الکبیر مقاتل بن سلیمان]] تألیف [[مقاتل بن سلیمان]] است. وی، [[تابعی]] بودنش ثابت نیست؛ زیرا شاهدی بر اینکه وی صحابۀ [[رسول خدا]] {{صل}} را [[درک]] یا از آنان [[روایت]] کرده باشد، نیافتم. [[مزّی]] با اینکه در ذکر [[راوی]] و مرویّ‌ عنه‌های افراد استقصای بیشتری دارد و برای مقاتل شانزده مرویّ عنه ذکر کرده<ref>ر. ک: مزی، تهذیب الکمال، ج۱۸، ص۳۳۹-۳۴۰.</ref>، هیچ‌یک از [[صحابه]] را از مرویّ عنه‌های وی به شمار نیاورده است، ولی باتوجه به اینکه [[تاریخ]] [[وفات]] وی را ۱۵۰ ه‍‌. ق ذکر کرده‌اند، تردیدی نیست که وی از [[مفسّران]] عصر حضور بوده و [[تفسیر]] وی را می‌توان از آثار تفسیری عصر حضور به شمار آورد. همان‌گونه که در شرح‌حال اجمالی وی گذشت، تألیف‌های متعددی برای وی ذکر کرده‌اند که یکی از آنها التفسیر الکبیر به تعبیر بعضی و تفسیر مقاتل بن سلیمان به تعبیر برخی دیگر است.


اخیراً [[تفسیری]] با عنوان تفسیر مقاتل بن سلیمان با تحقیق [[عبد الله محمود شحاته]] چاپ و منتشر شده است که طبق اظهار محقق آن، این همان التفسیر الکبیر مقاتل بن سلیمان است<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۵، ص۴ و ۷۲.</ref> که وی آن را از نسخه‌های خطی متعدد در کتابخانه‌های مختلف جمع‌آوری و برای آسان بودن حمل و استفاده از آن به چهار جزء و هر جزئی مشتمل بر ربع [[قرآن]] تقسیم کرده است<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، مقدمة التحقیق، ص «ه‍‌» - «ل».</ref>.
اخیراً [[تفسیری]] با عنوان تفسیر مقاتل بن سلیمان با تحقیق [[عبد الله محمود شحاته]] چاپ و منتشر شده است که طبق اظهار محقق آن، این همان التفسیر الکبیر مقاتل بن سلیمان است<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۵، ص۴ و ۷۲.</ref> که وی آن را از نسخه‌های خطی متعدد در کتابخانه‌های مختلف جمع‌آوری و برای آسان بودن حمل و استفاده از آن به چهار جزء و هر جزئی مشتمل بر ربع [[قرآن]] تقسیم کرده است<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، مقدمة التحقیق، ص «ه‍‌» - «ل».</ref>.


این تفسیر چاپ شده، پنج جلد است؛ چهار جلد آن تفسیر مقاتل را دربر دارد و جلد پنجم مطالب و فهرست‌هایی است که محقق آن تهیه کرده است.
این تفسیر چاپ شده، پنج جلد است؛ چهار جلد آن تفسیر مقاتل را دربر دارد و جلد پنجم مطالب و فهرست‌هایی است که محقق آن تهیه کرده است.
خط ۴۸: خط ۵۰:
در جلد پنجم تاریخچه‌ای از [[تفسیر در عصر رسالت]]، [[صحابه]] و [[تابعین]]، شرح‌ حالی از [[مقاتل بن سلیمان]] و شیوۀ [[تفسیری]] وی و برخی مطالب دیگر و فهرست [[آیات]]، اشعار، اعلام، [[قبایل]] و [[اقوام]]، اماکن، ایام و [[غزوات]] و موضوعات تمام این تفسیر در ۳۷۹ صفحه بیان شده است.
در جلد پنجم تاریخچه‌ای از [[تفسیر در عصر رسالت]]، [[صحابه]] و [[تابعین]]، شرح‌ حالی از [[مقاتل بن سلیمان]] و شیوۀ [[تفسیری]] وی و برخی مطالب دیگر و فهرست [[آیات]]، اشعار، اعلام، [[قبایل]] و [[اقوام]]، اماکن، ایام و [[غزوات]] و موضوعات تمام این تفسیر در ۳۷۹ صفحه بیان شده است.


این اثر، تفسیر تمام قرآن را به صورت ساده و مختصر دربر دارد و برحسب گفتۀ محقق آن (شحاته) قدیمی‌ترین تفسیر کامل قرآن می‌باشد که به ما رسیده است<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، مقدمة التحقیق، ص«ه‍‌». محقق در کتاب دیگرش نیز گفته است: قدیمی‌ترین تفسیر کامل قرآن که به ما رسیده، تفسیر مقاتل بن سلیمان بلخی متوفای ۱۵۰ ه‍‌. ق است که به تفسیر قرآن، آیه‌به‌آیه پرداخته و تمام قرآن را تفسیر کرده است (شحاتة، علوم التفسیر، ص۲۴). برخی تفسیر کلبی را کامل‌تر از تفسیر مقاتل دانسته و تفسیر مقاتل را دومین تفسیر کامل قرآن که به تفسیر همه آیات پرداخته، به شمار آورده‌اند (ر.ک: ناصحیان، نخستین تفسیر فقهی، مجله تخصصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره ۱۴، ص۲۸-۲۹) ولی تفسیر کلبی به ما نرسیده است.</ref>.
این اثر، تفسیر تمام قرآن را به صورت ساده و مختصر دربر دارد و برحسب گفتۀ محقق آن (شحاته) قدیمی‌ترین تفسیر کامل قرآن می‌باشد که به ما رسیده است<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، مقدمة التحقیق، ص«ه‍‌». محقق در کتاب دیگرش نیز گفته است: قدیمی‌ترین تفسیر کامل قرآن که به ما رسیده، تفسیر مقاتل بن سلیمان بلخی متوفای ۱۵۰ ه‍‌. ق است که به تفسیر قرآن، آیه‌به‌آیه پرداخته و تمام قرآن را تفسیر کرده است (شحاتة، علوم التفسیر، ص۲۴). برخی تفسیر کلبی را کامل‌تر از تفسیر مقاتل دانسته و تفسیر مقاتل را دومین تفسیر کامل قرآن که به تفسیر همه آیات پرداخته، به شمار آورده‌اند (ر. ک: ناصحیان، نخستین تفسیر فقهی، مجله تخصصی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، شماره ۱۴، ص۲۸-۲۹) ولی تفسیر کلبی به ما نرسیده است.</ref>.


در این تفسیر روایاتی نقل شده است، ولی [[تفسیر روایی]] نیست؛ زیرا آیات را غالباً بدون مستند و در مواردی با استناد به آیات معنا کرده و استناد وی به [[روایات]] اندک است؛ برای مثال:
در این تفسیر روایاتی نقل شده است، ولی [[تفسیر روایی]] نیست؛ زیرا آیات را غالباً بدون مستند و در مواردی با استناد به آیات معنا کرده و استناد وی به [[روایات]] اندک است؛ برای مثال:


در تفسیر [[سوره حمد]]، ابتدا دو [[روایت]] (یکی از [[مجاهد]] و یکی از [[پیامبر]]{{صل}}) می‌آورد دالّ بر اینکه «[[فاتحة الکتاب]]» [[مدنی]] است؛ یعنی در [[مدینه]] نازل شده است و پس از آن می‌گوید: سورۀ [[فاتحة الکتاب]] هفت [[آیه]] (برمبنای [[اهل کوفه]]) و مدنی است و گفته می‌شود مکی است<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۳۵.</ref>.
در تفسیر [[سوره حمد]]، ابتدا دو [[روایت]] (یکی از [[مجاهد]] و یکی از [[پیامبر]] {{صل}}) می‌آورد دالّ بر اینکه «[[فاتحة الکتاب]]» [[مدنی]] است؛ یعنی در [[مدینه]] نازل شده است و پس از آن می‌گوید: سورۀ [[فاتحة الکتاب]] هفت [[آیه]] (برمبنای [[اهل کوفه]]) و مدنی است و گفته می‌شود مکی است<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۳۵.</ref>.


در [[تفسیر]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} سخنی ندارد و در تفسیر سایر [[آیات]] چنین گفته است: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ}} یعنی [[شکر]] از آن [[خدا]] است. {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}} یعنی [[جن]] و انس؛ مانند سخن خدا: {{متن قرآن|لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا}}<ref>«بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.</ref>؛ برای اینکه برای جهانیان بیم‌دهنده باشد». {{متن قرآن|الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} دو نام رقیق (نرم) بوده و یکی از دیگری رقیق‌تر است. {{متن قرآن|الرَّحْمَنِ}} یعنی ترحم‌کننده و {{متن قرآن|الرَّحِيمِ}} یعنی مهربانی‌کننده با [[رحمت]]. {{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.</ref>؛ مانند قول [[خدای سبحان]] {{متن قرآن|أَإِنَّا لَمَدِينُونَ}}<ref>«آیا هنگامی که بمیریم و خاک و استخوان‌هایی شویم، کیفر خواهیم یافت؟» سوره صافات، آیه ۵۳.</ref> و آن [به خاطر] این است که شاهان [[دنیا]] در دنیا [[فرمانروایی]] می‌کنند و خدای سبحان خبر داده است که در [[روز قیامت]] جز او کسی [[صاحب اختیار]] نمی‌باشد و آن قول [[خدای متعال]]: {{متن قرآن|وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ}}<ref>«و در این روز، کار یکسره با خداوند است» سوره انفطار، آیه ۱۹.</ref>؛ [[فرمان]] در آن [[روز]] از آن خدا» است. {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref> یعنی [[یکتا]] می‌دانیم؛ مانند قول خدای سبحان: «عابدات زنانی که خدا را یکتا می‌دانند». {{متن قرآن|وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>. بر عبادتت. {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref>؛ یعنی [[دین اسلام]]؛ زیرا غیر دین اسلام مستقیم نیست و در [[قرائت]] [[ابن مسعود]] «ارشدنا» است. یعنی به جای اهدنا «ارشدنا» قرائت کرده است. {{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>؛ یعنی ما را به راه کسانی که به آنان [[نعمت]] داده‌ای [[هدایت]] کن؛ یعنی پیامبرانی که [[خدا]] نعمت [[نبوت]] را به آنان داده است؛ مانند قول [[خدای سبحان]]: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ}}<ref>«آنان کسانی از پیامبرانند از فرزندان آدم که خداوند به آنان نعمت بخشیده است و از (فرزندان) آن کسانند که با نوح (در کشتی) برداشتیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل‌اند و از آنانند که رهیاب کردیم و برگزیدیم؛ چون بر آنان آیات (خداوند) بخشنده خوانده می‌شد سجده‌» سوره مریم، آیه ۵۸.</ref> آنان که خدا به آنان نعمت داده که عبارت از [[پیامبران]] است». {{متن قرآن|غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>؛ یعنی ما را به [[دین]] غیر یهودیانی که خدا بر آنان [[غضب]] کرده و بوزینگان و خوک‌ها را از آنان قرار داده است؛ هدایت کن. {{متن قرآن|وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref> می‌فرماید و نه دین [[مشرکان]]؛ یعنی [[نصاری]]<ref>بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۳۶.</ref>.
در [[تفسیر]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} سخنی ندارد و در تفسیر سایر [[آیات]] چنین گفته است: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ}} یعنی [[شکر]] از آن [[خدا]] است. {{متن قرآن|رَبِّ الْعَالَمِينَ}} یعنی [[جن]] و انس؛ مانند سخن خدا: {{متن قرآن|لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا}}<ref>«بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.</ref>؛ برای اینکه برای جهانیان بیم‌دهنده باشد». {{متن قرآن|الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} دو نام رقیق (نرم) بوده و یکی از دیگری رقیق‌تر است. {{متن قرآن|الرَّحْمَنِ}} یعنی ترحم‌کننده و {{متن قرآن|الرَّحِيمِ}} یعنی مهربانی‌کننده با [[رحمت]]. {{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.</ref>؛ مانند قول [[خدای سبحان]] {{متن قرآن|أَإِنَّا لَمَدِينُونَ}}<ref>«آیا هنگامی که بمیریم و خاک و استخوان‌هایی شویم، کیفر خواهیم یافت؟» سوره صافات، آیه ۵۳.</ref> و آن [به خاطر] این است که شاهان [[دنیا]] در دنیا [[فرمانروایی]] می‌کنند و خدای سبحان خبر داده است که در [[روز قیامت]] جز او کسی [[صاحب اختیار]] نمی‌باشد و آن قول [[خدای متعال]]: {{متن قرآن|وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ}}<ref>«و در این روز، کار یکسره با خداوند است» سوره انفطار، آیه ۱۹.</ref>؛ [[فرمان]] در آن [[روز]] از آن خدا» است. {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref> یعنی [[یکتا]] می‌دانیم؛ مانند قول خدای سبحان: «عابدات زنانی که خدا را یکتا می‌دانند». {{متن قرآن|وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>. بر عبادتت. {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref>؛ یعنی [[دین اسلام]]؛ زیرا غیر دین اسلام مستقیم نیست و در [[قرائت]] [[ابن مسعود]] «ارشدنا» است. یعنی به جای اهدنا «ارشدنا» قرائت کرده است. {{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>؛ یعنی ما را به راه کسانی که به آنان [[نعمت]] داده‌ای [[هدایت]] کن؛ یعنی پیامبرانی که [[خدا]] نعمت [[نبوت]] را به آنان داده است؛ مانند قول [[خدای سبحان]]: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ}}<ref>«آنان کسانی از پیامبرانند از فرزندان آدم که خداوند به آنان نعمت بخشیده است و از (فرزندان) آن کسانند که با نوح (در کشتی) برداشتیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل‌اند و از آنانند که رهیاب کردیم و برگزیدیم؛ چون بر آنان آیات (خداوند) بخشنده خوانده می‌شد سجده‌» سوره مریم، آیه ۵۸.</ref> آنان که خدا به آنان نعمت داده که عبارت از [[پیامبران]] است». {{متن قرآن|غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>؛ یعنی ما را به [[دین]] غیر یهودیانی که خدا بر آنان [[غضب]] کرده و بوزینگان و خوک‌ها را از آنان قرار داده است؛ هدایت کن. {{متن قرآن|وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«و نه گمراه‌اند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref> می‌فرماید و نه دین [[مشرکان]]؛ یعنی [[نصاری]]<ref>بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۳۶.</ref>.


و پس از این [[تفسیر]]، چهار [[روایت]] نقل کرده است: یک روایت از [[رسول خدا]]{{صل}} دربارۀ اینکه [[سوره حمد]] بین خدا و بنده‌اش تقسیم شده است. دوم از [[مقاتل]] در بیان اینکه بعد از قرائت این [[سوره]] باید آمین گفته شود. سوم از [[مجاهد]] در بیان اینکه وقت [[نزول]] سورۀ حمد [[ابلیس]] ناله کرده است، و چهارم از [[امام علی]]{{ع}} در بیان اینکه منظور از {{متن قرآن|سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي}}<ref>«و بی‌گمان به تو سوره فاتحه و قرآن سترگ را داده‌ایم» سوره حجر، آیه ۸۷.</ref> که در آیۀ دیگر [[قرآن]] آمده [[فاتحة الکتاب]] است<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۳۷.</ref>.
و پس از این [[تفسیر]]، چهار [[روایت]] نقل کرده است: یک روایت از [[رسول خدا]] {{صل}} دربارۀ اینکه [[سوره حمد]] بین خدا و بنده‌اش تقسیم شده است. دوم از [[مقاتل]] در بیان اینکه بعد از قرائت این [[سوره]] باید آمین گفته شود. سوم از [[مجاهد]] در بیان اینکه وقت [[نزول]] سورۀ حمد [[ابلیس]] ناله کرده است، و چهارم از [[امام علی]] {{ع}} در بیان اینکه منظور از {{متن قرآن|سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي}}<ref>«و بی‌گمان به تو سوره فاتحه و قرآن سترگ را داده‌ایم» سوره حجر، آیه ۸۷.</ref> که در آیۀ دیگر [[قرآن]] آمده [[فاتحة الکتاب]] است<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۳۷.</ref>.


بنابراین، در تفسیر این سوره هرچند در آغاز و پایان روایاتی را آورده، ولی در [[تفسیر آیات]] به روایت استناد نکرده است. در پنج مورد به [[آیات]] دیگر استناد کرده و در بیشتر موارد بدون مستند معنا کرده است.
بنابراین، در تفسیر این سوره هرچند در آغاز و پایان روایاتی را آورده، ولی در [[تفسیر آیات]] به روایت استناد نکرده است. در پنج مورد به [[آیات]] دیگر استناد کرده و در بیشتر موارد بدون مستند معنا کرده است.
خط ۶۲: خط ۶۴:
در آغاز مقدمه کتاب سندی ذکر شده که در آن با هفت واسطه از [[مقاتل]] نقل و گفته می‌شود که مقاتل از سی نفر که [[دوازده نفر]] آنان از [[تابعین]] می‌باشند، مطالب این [[تفسیر]] را نقل کرده است<ref>بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۲۵.</ref>.
در آغاز مقدمه کتاب سندی ذکر شده که در آن با هفت واسطه از [[مقاتل]] نقل و گفته می‌شود که مقاتل از سی نفر که [[دوازده نفر]] آنان از [[تابعین]] می‌باشند، مطالب این [[تفسیر]] را نقل کرده است<ref>بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۲۵.</ref>.


روایاتی که در این تفسیر آمده، غالباً با چند واسطه از مقاتل و در موارد بسیاری نیز از غیر مقاتل نقل شده است<ref>برای نمونه ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۵ و ۳۷.</ref>.
روایاتی که در این تفسیر آمده، غالباً با چند واسطه از مقاتل و در موارد بسیاری نیز از غیر مقاتل نقل شده است<ref>برای نمونه ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۲۶، ۲۷، ۲۸، ۲۹، ۳۵ و ۳۷.</ref>.


باتوجه به کثرت این‌گونه [[روایات]] در این تفسیر، احتمال اینکه نویسنده این تفسیر مقاتل نباشد، بلکه عمده مطالب آن به صورت شفاهی از مقاتل تلقی شده و با ضمیمۀ برخی روایات و مطالب دیگر، تألیف شده باشد، تقویت می‌شود. در ذیل [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> از [[عبد الله بن ثابت]] نقل شده که از پدرم شنیدم که می‌گفت: تمام این کتاب را از اول تا آخر در سال ۱۹۰ ه‍‌. ق در [[بغداد]] در کنار «سدره» از [[هذیل]] شنیدم و او نیز از [[مقاتل بن سلیمان]] نقل می‌کرد، و در سال ۲۰۴ ه‍‌. ق نیز آن را از اول تا آخر در [[مدینه]] بر هذیل درحالی‌ که ۵۸ ساله بود، قرائت کردم<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۱۷۹.</ref>. این خبر گویای آن است که همۀ مطالب این کتاب از مقاتل است، ولی در هر صورت استناد این کتاب به مقاتل [[قطعی]] نیست و نمی‌توان همۀ مطالب این تفسیر را به طور جزم آرا یا [[روایات تفسیری]] مقاتل دانست.
باتوجه به کثرت این‌گونه [[روایات]] در این تفسیر، احتمال اینکه نویسنده این تفسیر مقاتل نباشد، بلکه عمده مطالب آن به صورت شفاهی از مقاتل تلقی شده و با ضمیمۀ برخی روایات و مطالب دیگر، تألیف شده باشد، تقویت می‌شود. در ذیل [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> از [[عبد الله بن ثابت]] نقل شده که از پدرم شنیدم که می‌گفت: تمام این کتاب را از اول تا آخر در سال ۱۹۰ ه‍‌. ق در [[بغداد]] در کنار «سدره» از [[هذیل]] شنیدم و او نیز از [[مقاتل بن سلیمان]] نقل می‌کرد، و در سال ۲۰۴ ه‍‌. ق نیز آن را از اول تا آخر در [[مدینه]] بر هذیل درحالی‌ که ۵۸ ساله بود، قرائت کردم<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۱۷۹.</ref>. این خبر گویای آن است که همۀ مطالب این کتاب از مقاتل است، ولی در هر صورت استناد این کتاب به مقاتل [[قطعی]] نیست و نمی‌توان همۀ مطالب این تفسیر را به طور جزم آرا یا [[روایات تفسیری]] مقاتل دانست.


[[آقا بزرگ تهرانی]] تألیفات مقاتل و از جمله «التفسیر الکبیر» وی را از تألیفات [[شیعه]] به شمار آورده است<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۳۴.</ref>، ولی مطالب این تفسیر چاپ شده نشان می‌دهد که مؤلف آن از [[اهل تسنن]] بوده است؛ زیرا در تفسیر {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیاله‌ای می‌نوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.</ref> پس از معنا کردن «[[ابرار]]» به «شاکران [[مطیع خدا]]» گفته است: مقصود [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]، [[علی]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]] و... هستند<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۴، ص۵۲۴.</ref>.
[[آقا بزرگ تهرانی]] تألیفات مقاتل و از جمله «التفسیر الکبیر» وی را از تألیفات [[شیعه]] به شمار آورده است<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۳۴.</ref>، ولی مطالب این تفسیر چاپ شده نشان می‌دهد که مؤلف آن از [[اهل تسنن]] بوده است؛ زیرا در تفسیر {{متن قرآن|إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا}}<ref>«نیکان از پیاله‌ای می‌نوشند که آمیخته به بوی خوش است» سوره انسان، آیه ۵.</ref> پس از معنا کردن «[[ابرار]]» به «شاکران [[مطیع خدا]]» گفته است: مقصود [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[عثمان]]، [[علی]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]] و... هستند<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۴، ص۵۲۴.</ref>.


[[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> را دربارۀ [[صهیب رومی]] دانسته است<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref>. در [[تفسیر]] [[آیه مباهله]]، متعرض داستان خروج [[پیامبر]]{{صل}} با [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} نشده و تنها از [[عمر]] نقل کرده است که به پیامبر{{صل}} عرض کرد: اگر با آنان ملاعنه می‌کردی، [[دست]] چه کسانی را می‌گرفتی چه افرادی را با خود می‌بردی [[حضرت]] فرمود: دست علی، فاطمه، حسن، حسین، [[حفصه]] و [[عایشه]] را می‌گرفتم<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۲۸۲.</ref>.
[[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> را دربارۀ [[صهیب رومی]] دانسته است<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۱۷۸-۱۷۹.</ref>. در [[تفسیر]] [[آیه مباهله]]، متعرض داستان خروج [[پیامبر]] {{صل}} با [[علی]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} نشده و تنها از [[عمر]] نقل کرده است که به پیامبر {{صل}} عرض کرد: اگر با آنان ملاعنه می‌کردی، [[دست]] چه کسانی را می‌گرفتی چه افرادی را با خود می‌بردی [[حضرت]] فرمود: دست علی، فاطمه، حسن، حسین، [[حفصه]] و [[عایشه]] را می‌گرفتم<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۲۸۲.</ref>.


{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. را به [[مأمور]] شدن پیامبر برای [[دعوت]] [[یهود]] به [[اسلام]] تفسیر کرده است<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۴۹۱.</ref>.
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. را به [[مأمور]] شدن پیامبر برای [[دعوت]] [[یهود]] به [[اسلام]] تفسیر کرده است<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۴۹۱.</ref>.


آیه {{متن قرآن|فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ}}<ref>«کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref> را در بیان [[مشروع]] بودن [[متعه]] دانسته، ولی گفته است: [[آیه طلاق]] و [[آیۀ مواریث]] آن را [[نسخ]] کرده و [[پیامبر]]{{صل}} بعد از [[نزول]] این [[آیه]] بارها از [[متعه]] [[نهی]] کرده است<ref>ر.ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ۳۶۷.</ref>.
آیه {{متن قرآن|فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ}}<ref>«کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید» سوره نساء، آیه ۲۴.</ref> را در بیان [[مشروع]] بودن [[متعه]] دانسته، ولی گفته است: [[آیه طلاق]] و [[آیۀ مواریث]] آن را [[نسخ]] کرده و [[پیامبر]] {{صل}} بعد از [[نزول]] این [[آیه]] بارها از [[متعه]] [[نهی]] کرده است<ref>ر. ک: بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ۳۶۷.</ref>.


تردیدی نیست که این سخنان با دیدگاه [[شیعه]] سازگاری ندارد و چنین سخنانی از فرد [[شیعی]] [[مذهب]] صادر نمی‌شود؛ پس یا این [[تفسیری]] که چاپ شده، [[تفسیر]] [[خالص]] مقاتل نیست و همه یا بخشی از مطالب آن از غیر مقاتل است و یا شیعه دانستن وی و ذکر کتاب‌های او در شمار تألیفات شیعه [[اشتباه]] است.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۳۱۹ - ۳۲۳.</ref>
تردیدی نیست که این سخنان با دیدگاه [[شیعه]] سازگاری ندارد و چنین سخنانی از فرد [[شیعی]] [[مذهب]] صادر نمی‌شود؛ پس یا این [[تفسیری]] که چاپ شده، [[تفسیر]] [[خالص]] مقاتل نیست و همه یا بخشی از مطالب آن از غیر مقاتل است و یا شیعه دانستن وی و ذکر کتاب‌های او در شمار تألیفات شیعه [[اشتباه]] است.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۳۱۹ - ۳۲۳.</ref>
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش