پرش به محتوا

سلیمان بن صرد خزاعی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵٬۰۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سلیمان بن صرد خزاعی در تراجم و رجال]] - [[سلیمان بن صرد خزاعی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سلیمان بن صرد خزاعی در تراجم و رجال]] - [[سلیمان بن صرد خزاعی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات یاران امام
{{جعبه اطلاعات یاران امام
| عنوان              = سلیمان بن صرد  
| عنوان              = سلیمان بن صرد  
خط ۳۰: خط ۲۹:
'''سلیمان بن صرد خزاعی''' (شهادت ۶۵ ق) از [[صحابه]]، یاران [[امام علی]] {{ع}} و رهبر [[قیام توابین]] که به خون‌خواهی [[امام حسین]] {{ع}} قیام کرد و در [[نبرد عین الورده]] به شهادت رسید.
'''سلیمان بن صرد خزاعی''' (شهادت ۶۵ ق) از [[صحابه]]، یاران [[امام علی]] {{ع}} و رهبر [[قیام توابین]] که به خون‌خواهی [[امام حسین]] {{ع}} قیام کرد و در [[نبرد عین الورده]] به شهادت رسید.


==آشنایی اجمالی==
== مقدمه ==
«سلیمان بن صرد» از بزرگان و سرشناسان [[شیعه]] در [[شهر کوفه]] و از اولین مسلمانانی بود که ساکن این [[شهر]] شد. نام او در [[زمان جاهلیت]]، «یسار» بود که پس از [[مسلمان]] شدن، [[پیامبر]] او را «سلیمان» نام نهاد. کنیه‌ او را [[ابو المطرف]] گفته‌اند. سلیمان، از [[صحابه پیامبر اکرم]] و [[یاران امام علی]]{{ع}} بود و در [[جنگ صفّین]] و جنگ‌های دیگر در رکاب [[امیر المؤمنین]]{{ع}} جنگید.
سلیمان بن صرد خزاعی از قبیله [[بنی‌خزاعه]]، از جمله [[صحابه]] بزرگ [[رسول خدا]] {{صل}} به شمار می‌آید<ref>هو أبومطرف سلیمان بن صرد الخزاعی الصحابی. (ذوب النضار، ابن نما حلی، ص۵ و ۷۳ (پاورقی)) هم چنین در کتاب‌های تاریخ الطبری، طبری، ج۱۱، ص۵۷۷؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج۱، ص۲۱۵؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۲، ص۶۵۰؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۲، ص۲۹۸، به صحابی بودن سلیمان تصریح شده است. اما باید توجه داشت که عالم برجسته شیعه مرحوم آیت الله خوئی می‌فرماید: {{عربی|سلیمان بن صرد الخزاعی هو من التابعین الکبار و رؤسائهم و زهادهم و عده الشیخ من أصحاب رسول الله بیا و اخری من اصحاب علی... أقول: لا ینبغی الاشکال فی جلالة سلیمان بن صرد و عظمته... ان ما ذکره الشیخ من کون سلیمان من اصحاب رسول الله؟ فلعله مأخوذ من بعض کتب العامه و الا فقد صرح الفضل بن شاذان بانه من التابعین}}. (معجم الرجال الحدیث، ج۸، ص۲۷۱) مرحوم شوشتری نیز بر تابعی بودن سلیمان بن صرد تأکید می‌کند. (قاموس الرجال، ج۵، ص۲۷۷-۲۸۳).</ref> وی پیش از [[مسلمان]] شدن [[یسار]] نام داشت و بعد از [[اسلام آوردن]] توسط [[پیغمبر اکرم]]{{صل}}، [[سلیمان]] نامیده شد<ref>تاریخ بغداد، ج۱، ص۲۰۱؛ اسد الغابه، ج۲، ص۴۴۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص۳۶۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۲۴۸؛ [[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[سلیمان بن صرد خزاعی (مقاله)|مقاله «سلیمان بن صرد خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵]]، ص۳۳۵-۳۳۶.</ref>
 
== سلیمان در [[زمان]] [[امام علی]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} ==
سلیمان از بزرگان [[لشکر امام علی]] {{ع}}است و از جمله افرادی است که جزء "[[شرطة الخمیس]]" خوانده شده است؛ وی در همه [[جنگ‌های امام علی]] {{ع}} نیز شرکت داشته است<ref>(شعب المقال فی درجات الرجال، میرزا ابوالقاسم نراقی، ص۲۷۳؛ الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۸۷۲) نقل شده که او در جمل و صفین راوی بوده است. (الغدیر، علامه امینی، ج۹، ص۴۹۰ و ج۲، ص۵۱۶؛ ذوب النضار، این نماحلی، ص۷۳ (پاورقی) و مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۱).</ref>.
 
او از جمله شخصیت‌هایی است که در [[تاریخ اسلام]] اثر شگرفی از خود برجای گذاشته است. حضور وی در رکاب امام علی {{ع}} و رجزی که در [[جنگ صفین]] می‌خواند، به خوبی [[عقیده]] او را مشخص می‌کند و این که بسیاری از مورخان و [[محدثان]] درباره بودن و یا نبودن وی در [[جنگ جمل]] [[سخن]] گفته‌اند، بیانگر [[شخصیت]] بارز وی است<ref>شعب المقال فی درجات الرجال، ابوالقاسم نراقی، ص۲۷۳؛ الغدیر، علامه امینی، ج۳، ص۱۳۶.</ref>. او از [[مخالفان]] سرسخت [[خلیفه سوم]] بود و کسی است که از [[زبان]] [[مردم کوفه]] به فسادهای [[حاکم]] [[شهر]] [[اعتراض]] کرده است<ref>احقاق الحق، قاضی نورالله شوشتری، ج۲۳، ص۶۴۸.</ref>. او در [[زمان]] [[حکومت امام علی]] {{ع}} نیز [[وظیفه]] خود را به خوبی به جا آورد و بعد از [[شهادت]] آن حضرت که [[معاویه]] [[حکومت]] را به دست گرفت، قصد داشت [[امام حسن]] {{ع}} را به [[جنگ]] با معاویه تحریک کند<ref>اهل کوفه به دو تن از بزرگان و رهبران خود متوسل شدند؛ یعنی قیس بن سعد بن عباده و سلیمان بن صرد الخزاعی برای آنکه بتوانند امام حسن {{ع}} را قانع کنند تا جنگی دیگر ضد معاویه بر پا کند... (تاریخ الفقه الجعفری، هاشم معروف الحسنی، ص۱۲۳).</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[سلیمان بن صرد خزاعی (مقاله)|مقاله «سلیمان بن صرد خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵]]، ص۳۳۶-۳۳۷.</ref>
 
وی در [[جنگ صفین]]، [[فرمانده]] پیادگان جناح راست [[سپاه امیرالمؤمنین]]{{ع}} بود<ref>پیکار صفین، ص۲۸۱؛ الأخبار الطوال، ص۲۱۲.</ref> و طی آن، به جنگ [[حوشب]] ذوظلیم از بزرگان [[لشکر]] معاویه و [[پرچم‌دار]] آنها رفت که با پیشروی خود گروهی از [[سپاه عراق]] را کشته و زخمی کرده بود. [[سلیمان]] با [[شجاعت]] با وی [[نبرد]] کرد و [[حوشب]] را کشت<ref>پیکار صفین، ص۵۴۸؛ الاخبار الطوال، ص۲۲۸.</ref>. در آن حال [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به او فرمود: «تو از جمله افرادی هستی که در [[انتظار]] [[شهادت]] هستند و [[پیمان]] خود را [[تغییر]] نداده‌اند»<ref>أخبار الطوال، ص۲۴۱. این سخن منسوب به امیرمؤمنان{{ع}} خطاب به سلیمان بن صرد در منابع شیعی نیامده است.</ref>.
 
پس از [[صلح امام حسن]]{{ع}}، سلیمان به همراه افرادی از جمله [[حجر بن عدی]] [[حضور امام]]{{ع}} رسید و با [[اعتراض]] به قبول [[صلح]]، آن حضرت را «مذل [[المؤمنین]]» خطاب کرد<ref>الامامة و السیاسة، ص۱۶۵.</ref>. بعد از [[شهادت امام حسن]]{{ع}}، [[شیعیان کوفه]] در [[منزل]] سلیمان گرد آمدند و ضمن [[تسلیت]] دادن یکدیگر، [[پیروی]] خود را از [[امام حسین]]{{ع}}، طی نامه‌ای خطاب به او نوشتند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۵.</ref>.
 
در پی [[مرگ معاویه]]، [[سلیمان بن صرد]] و [[مسیب بن نجبه]] و [[رفاعة بن شداد]] و [[حبیب بن مظاهر]] [[نامه]] مشترکی مبنی بر [[دعوت]] از امام حسین{{ع}} به [[کوفه]]، نوشتند و توسط [[عبدالله بن سبع همدانی]] و [[عبدالله بن وال تیمی]] خدمت [[امام]] فرستادند<ref>مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۸۹؛ الاخبار الطوال، ص۲۲۷. دینوری نام آنها را عبیدالله بن سبیع همدانی و عبدالله بن وال تیمی ضبط کرده است.</ref> که پیش از این از آن یاد شد<ref>نک: مبحث دعوت اهل کوفه از امام حسین{{ع}}.</ref>. اگرچه وی و چند [[شخصیت]] بزرگ [[شیعی]] دیگر حرکت [[ارزشمند]] دعوت از امام حسین{{ع}} را در کوفه بنیان نهادند تا زمینه تشکیل [[حکومت اهل بیت]]{{عم}} فراهم شود، اما متأسفانه به هنگام حضور [[مسلم بن عقیل]] در کوفه و [[قیام]] او نقشی ایفا نکردند، و زمانی هم که خبر به کوفه رسید که امام حسین{{ع}} در راه است و یا وقتی که خبر فرود آمدن آن وجود [[مقدس]] در [[کربلا]] را شنیدند، به سوی امام خویش که خود دعوتش کرده بودند، نشتافتند و آن حضرت را [[یاری]] نکردند. ظاهراً اینان اعلام [[حکومت]] نظامی در [[کوفه]] توسط [[ابن زیاد]] را توجیهی برای [[رفع تکلیف]] خود قلمداد کردند<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۳۶۳.</ref>.
 
== زندانی شدن سلیمان هنگام پیش آمدن [[واقعه کربلا]] ==
هنگامی که معاویه حکومت را به دست گرفت؛ برای آنکه بتواند پایه‌های حکومت خویش را و بلکه [[بنی امیه]] و [[بنی‌مروان]] را محکم کند، می‌بایست دشمنانش را از سر راه بردارد و محل [[اجتماع]] مخالفان او بی [[شک و تردید]] شهر [[شیعه]] پرور [[کوفه]] بود. معاویه در مدت کوتاهی هزاران تن از [[شیعیان]] [[اهل بیت]] {{ع}} را که ساکن شهرهای کوفه و [[بصره]] بودند، کشت و یا [[زندان]] و [[تبعید]] کرد<ref>نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الانوار، علی حسینی میلانی، ج۱۵، ص۳۰.</ref>. بعد از [[مرگ معاویه]] و از بین رفتن [[قدرت]] [[شیطانی]] او، [[شیعیان کوفه]] به [[رهبری]] [[پنج تن]] از [[یاران باوفای امام علی]] {{ع}} اولین [[نامه‌ها]] را به [[امام حسین]] {{ع}} نوشتند تا شاید بتوانند با ایجاد نهضتی فراگیر از [[علویان]]، [[حکومت اهل بیت]] {{ع}} را [[احیا]] کنند که با آمدن [[عبیدالله بن زیاد]] به [[کوفه]]، شرایط عوض شد و افرادی چون [[مسلم بن عقیل]]، [[هانی بن عروه]]، [[رشید هجری]]، [[میثم تمار]] و عده‌ای دیگر [[شهید]]<ref>فهرس التراث، سید محسن حسینی جلالی، ج۱، ص۶۶. میثم تمار نیز ابتدا با مختار در زندان بود که به مختار گفت: تو زنده خواهی ماند. میثم به دست عبید الله بن زیاد کشته شد. وی نیز از جمله کسانی است که در نهضت خونبار حسینی فعالیت می‌کرده است. معجم رجال الحدیث، خوئی، ج۱۹، ص۱۰۰.</ref> و بزرگوارانی چون [[سلیمان بن صرد]] محبوس شدند و بدین ترتیب راهبران [[نهضت]] [[علوی]] کوفه نتوانستند [[امام زمان]] خویش را [[یاری]] کنند و نهضت [[علویون]] کوفه دچار [[شکست]] [[سختی]] شد و [[امام]] {{ع}} در [[کربلا]] شهید شد<ref>سلیمان از یاری امام حسین {{ع}}عاجز شد. (سیر اعلام النبلاء، الذهبی، ج۴، ص۴۸۲). {{عربی|ان هؤلاء التوابین اکثرهم لم یکن مخلی السرب لینصره بل کان محجور علیه من قبل ابن زیاد و اتباعه و کان لایمکنه الوصول الیه الا بشدة اعیان الشیعه}}. (محسن امین، ج۱، ص۵۸۶) {{عربی|عجز سلیمان عن نصرة الحسین... و ابراهیم الاشتر و صعصعة و امثالهم لم یکن لهم سبیل الی نصرة الحسین لانهم کانوا معلولین فی الحبس....}}. (مستدرکات علم رجال، نمازی شاهرودی، ج۴، ص۱۳۷).</ref>.
 
طرفداران [[پاک]] باخته علوی که [[قیام]] شان، با [[شهادت]] پیشوای شان به شکست انجامیده بود، اندوهبار بودند، پس عده‌ای از [[شیعیان امام علی]] {{ع}}برای [[احیاء]] [[حکومت دینی]] به سراغ پنج تن از بزرگان [[شیعه]] کوفه رفتند<ref>این پنج تن عبارتند از: سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبة فزاری، عبدالله بن سعد بن نفیل ازدی، رفاعة بن شداد بجلی و عبدالله بن وال تمیمی. (بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۴۵، ص۳۵۵).</ref> که از [[اسارت]] [[ابن زیاد]] [[آزاد]] شده بودند. این گروه که نام خود را "[[توابین]]" نهادند، می‌گفتند [[شهادت امام حسین]] {{ع}} و زنده ماندن آنها گناهی است نابخشودنی که تنها با [[شهادت]] آنها یا به دست آوردن [[حکومت]] طرفدار [[اهل بیت]] {{ع}} قابل جبران است. اینان از [[سال ۶۱ هجری]] (سال شهادت امام حسین {{ع}}) به جمع‌آوری نیرو و [[سلاح]] پرداختند<ref>بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۴۵، ص۳۵۵.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[سلیمان بن صرد خزاعی (مقاله)|مقاله «سلیمان بن صرد خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵]]، ص۳۳۷-۳۳۸.</ref>


سلیمان پس از [[مرگ]] [[معاویة بن ابی سفیان]]، به [[امام حسین]]{{ع}} [[نامه]] نوشت و از آن [[حضرت]] خواست که به [[کوفه]] بیاید. اگر چه سلیمان بن صرد در حرکت [[مسلم بن عقیل]] فعالیت داشت امّا در [[واقعه کربلا]] حضور نداشت. برخی درباره عدم حضور او در واقعه کربلا بر این باورند که سلیمان به دستور [[عبیدالله بن زیاد]] در کوفه [[زندانی]] بود و از اینرو نتوانست برای [[یاری امام حسین]]{{ع}} در [[کربلا]] حاضر شود.
== سلیمان و قیام توابین ==
{{اصلی|قیام توابین}}
در [[شب]] اول [[ربیع الاول]] [[سال ۶۵ هجری]] [[قیام توابین]] آغاز شد<ref>اصدق الاخبار، سید امین، ص۱۱.</ref>. آنها ابتدا به [[کربلا]] رفته و با مولای خود [[تجدید بیعت]] کردند؛ سپس به منطقۀ [[عین الورده]] در نزدیکی [[قرقیسیا]] رفتند و [[سلیمان بن صرد]] سخنانی را بیان کرد و به [[یاران]] خود سفارش کرد که مانند [[علی]] {{ع}} با دشمنان بجنگند. از مسایلی که می‌بایست در [[قیام]] غیرت‌مندانه سلیمان بن صرد مد نظر داشت، [[شعار]] آنان است که قیام خود را با فریادهای "[[یا لثارات الحسین]] {{ع}}" معرفی کردند<ref>اصدق الاخبار، سید امین، ص۱۹- ۱۱.</ref>. وی همچنین به شیعیان [[بصره]] و [[مدائن]] نیز [[نامه]] نوشت که البته آنان دیر به صحنه [[جنگ]] رسیدند<ref>رئیس شیعیان بصره، مثنی بن مخرمه و رئیس شیعیان مدائن، سعد بن حذیفه بوده است. انساب الاشراف، بلاذری، ج۳، ص۳۶۶؛ اصدق الاخبار، امین عاملی، ص۲۹.</ref>.


پس از [[حادثه عاشورا]] در [[سال ۶۱ ق]]، سلیمان [[رهبری]] عده ای از [[کوفیان]] که از کوتاهی خود در یاری امام حسین{{ع}} پشیمان شده بوده و به نام «[[توابین]]» شناخته می‌شدند، را به عهده گرفت و در [[سال ۶۵ ق]] به [[خونخواهی امام حسین]]{{ع}} [[قیام]] کردند. او را [[امیر]] التوّابین نیز گفته‌اند. سلیمان در [[نبرد عین الورده]] بر علیه [[سپاه ابن زیاد]] به [[شهادت]] رسید. عده ای برآنند که سلیمان در درگیری با نیروهای اعزامی از [[شام]] که به [[حجاز]] آمده بودند، [[شهید]] شد. او هنگام شهادت ۹۳ سال داشت. پس از شهادت، سر او را نزد [[مروان حکم]] در شام بردند <ref>سفینة البحار، ج۱، ص۶۵۰.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۲۴۸.</ref>
در ابتدا، جنگ به [[فرماندهی]] سلیمان آغاز شد، بعد از او، [[مسیب بن نجبه فزاری]]، [[عبدالله بن سعد بن نفیل]]، [[خالد بن سعد]] و بعد [[عبدالله بن وال]] [[فرماندهی]] را به عهده داشتند. پس از [[شهادت]] آنها فرماندهی با [[رفاعة بن شداد]] ادامه یافت<ref>ذوب النضار، ابن نماحلی، ص۸۶؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۵، ص۳۶۰؛ العوالم، الامام الحسین {{ع}}، عبدالله بحرانی، ص۶۷۹.</ref> که او [[صلاح]] دانست باقی مانده نیروها به [[کوفه]] بازگردند و آنها بعدها به [[نهضت]] مختار پیوستند، ولی خود با گفتن جمله "فزت ورب الکعبه" به شهادت رسید<ref>البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۸، ص۲۵۴.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[سلیمان بن صرد خزاعی (مقاله)|مقاله «سلیمان بن صرد خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵]]، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۵۰: خط ۶۷:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100357.jpg|22px]] [[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[سلیمان بن صرد خزاعی (مقاله)|مقاله «سلیمان بن صرد خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵''']]
# [[پرونده:IM010499.jpg|22px]] [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|'''کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
۱۱۴٬۴۸۳

ویرایش