پرش به محتوا

حمراء دیلم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'کرد' به 'کرد'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{نبوت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== عده‌ای از ایرانیان ساکن در کوفه به این نام خوانده می‌شدند، بلاذری مورخ و نسب‌شناس متقدم می‌نویسد: مدائنی به من گفت خسروپرویز به دیلمستان رف...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
جز (جایگزینی متن - 'کرد' به 'کرد')
 
خط ۱۱: خط ۱۱:
پس از [[قتل]] رستم و فرار سپاهیانش، اینان از [[جنگ]] کناره گرفتند و گفتند: «ما مانند دیگر ایرانیان نیستیم؛ آنان قدر ما را نمی‌شناسند و دیگر پناهگاهی نداریم. بهتر است که به [[دین]] [[عرب‌ها]] در آییم و بدین وسیله [[عزیز]] گردیم». آنها از دیگران کناره گرفتند و به جنگ ادامه ندادند.
پس از [[قتل]] رستم و فرار سپاهیانش، اینان از [[جنگ]] کناره گرفتند و گفتند: «ما مانند دیگر ایرانیان نیستیم؛ آنان قدر ما را نمی‌شناسند و دیگر پناهگاهی نداریم. بهتر است که به [[دین]] [[عرب‌ها]] در آییم و بدین وسیله [[عزیز]] گردیم». آنها از دیگران کناره گرفتند و به جنگ ادامه ندادند.
سعد وقاص متوجه آنها شد و [[مغیرة بن شعبه]] را به منظور [[آگاهی]] از احوالشان فرستاد. آنان [[مغیره]] را از حال خود مطلع کردند و گفتند: به دین شما می‌گرویم. مغیره نزد سعد برگشت و او را در جریان امر قرار داد. سعد هم آنها را [[امان]] داد و همه [[اسلام]] آوردند. آنها در جنگ [[مدائن]] و جلولا با [[سعد]] [[همکاری]] کردند و پس از بازگشت، همراه [[مسلمانان]] در کوفه ساکن شدند<ref>فتوح البلدان، ص۳۹۴.</ref>.
سعد وقاص متوجه آنها شد و [[مغیرة بن شعبه]] را به منظور [[آگاهی]] از احوالشان فرستاد. آنان [[مغیره]] را از حال خود مطلع کردند و گفتند: به دین شما می‌گرویم. مغیره نزد سعد برگشت و او را در جریان امر قرار داد. سعد هم آنها را [[امان]] داد و همه [[اسلام]] آوردند. آنها در جنگ [[مدائن]] و جلولا با [[سعد]] [[همکاری]] کردند و پس از بازگشت، همراه [[مسلمانان]] در کوفه ساکن شدند<ref>فتوح البلدان، ص۳۹۴.</ref>.
به [[روایت]] دیگر از بلاذری، در [[روز]] [[نبرد قادسیه]] چهار هزار مرد همراه رستم بودند که آنها را [[سپاه]] شاهنشاه می‌گفتند. آنها امان خواستند به شرط اینکه آزادانه [[زندگی]] کنند و حلیف هر کس خواستند، بشوند و از [[عطایا]] نیز مقرری داشته باشند. خواسته‌های آنها پذیرفته شد و همگی حلیف [[زهرة بن حویه سعدی]] از [[قوم]] [[بنی تمیم]] شدند و سعد، آنها را در محلی که برگزیده بود ساکن گردانید و مقرری آنها را یک میلیون درهم تعیین [[کرد]]. [[رئیس]] آنان را «دیلم» می‌خواندند؛ به این جهت آنان به حمراء دیلم مشهور شدند<ref>فتوح البلدان، ص۳۹۳.</ref>.
به [[روایت]] دیگر از بلاذری، در [[روز]] [[نبرد قادسیه]] چهار هزار مرد همراه رستم بودند که آنها را [[سپاه]] شاهنشاه می‌گفتند. آنها امان خواستند به شرط اینکه آزادانه [[زندگی]] کنند و حلیف هر کس خواستند، بشوند و از [[عطایا]] نیز مقرری داشته باشند. خواسته‌های آنها پذیرفته شد و همگی حلیف [[زهرة بن حویه سعدی]] از [[قوم]] [[بنی تمیم]] شدند و سعد، آنها را در محلی که برگزیده بود ساکن گردانید و مقرری آنها را یک میلیون درهم تعیین کرد. [[رئیس]] آنان را «دیلم» می‌خواندند؛ به این جهت آنان به حمراء دیلم مشهور شدند<ref>فتوح البلدان، ص۳۹۳.</ref>.
در اینکه چرا به این گروه «حمراء» و «حمراء دیلم» گفته شد، صریحاً در [[تاریخ]] ذکری به میان نیامده است. به [[روایت]] [[بلاذری]]، [[اعراب]]، [[عجم‌ها]] را «حمراء» می‌خوانند. می‌گویند از حمراء [[دیلم]] آمدم همان‌گونه که گویند از [[جهینه]] آمدم؛ و به روایت دیگری از او، این [[سپاه]] نزدیک دیلمستان مستقر بودند و چون [[مسلمانان]] در [[قزوین]] بر آنها [[غلبه]] کردند با همان شرایطی که «اسواران» [[بصره]] [[اسلام]] آورده بودند، [[مسلمان]] شدند<ref>فتوح البلدان، ص۳۹۴.</ref>.
در اینکه چرا به این گروه «حمراء» و «حمراء دیلم» گفته شد، صریحاً در [[تاریخ]] ذکری به میان نیامده است. به [[روایت]] [[بلاذری]]، [[اعراب]]، [[عجم‌ها]] را «حمراء» می‌خوانند. می‌گویند از حمراء [[دیلم]] آمدم همان‌گونه که گویند از [[جهینه]] آمدم؛ و به روایت دیگری از او، این [[سپاه]] نزدیک دیلمستان مستقر بودند و چون [[مسلمانان]] در [[قزوین]] بر آنها [[غلبه]] کردند با همان شرایطی که «اسواران» [[بصره]] [[اسلام]] آورده بودند، [[مسلمان]] شدند<ref>فتوح البلدان، ص۳۹۴.</ref>.


۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش