پرش به محتوا

جهاد ابتدایی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
از آنجا که [[خداوند متعال]]، دستوراتی برای [[سعادت بشر]] به وسیلۀ [[پیامبر]] {{صل}} فرستاد، حال اگر گروهی، بخواهند در [[ابلاغ]] چنین فرمان‌هایی به [[مردم]] ایجاد مزاحمت نمایند، [[جهاد]] با آنان واحب است، این نوع از [[جهاد]] را [[جهاد ابتدایی]] می‌گویند؛ مانند [[جنگ بدر]]. [[جهاد ابتدایی]] [[کارزار]] و نبردی است که [[مسلمانان]] به منظور [[دعوت]] [[مشرکین]] به [[اسلام]]، رساندن ندای منادیان [[راه خدا]] به [[مردم]]، [[آزاد]] کردن [[بندگان]] از قید [[اسارت]] و [[بردگی]] و [[رهایی]] [[گمراهان]] از آیین‌هایی که به آنها [[تحمیل]] شده بود، انجام می‌دادند<ref>شرح لمعه، ج۲، ص۳۷۹؛ شرایع الاسلام، ج۱، ص۳۱۰؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۹؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۴۴۱؛ المحلّی، ج۷، ص۲۹۱، شمارۀ ۹۲۱؛ صحیح البخاری، ج۴، ص۶۶.</ref>. گفتنی است، این نوع از [[جهاد]] در تمامی [[ادیان آسمانی]] وجود داشته و همواره به [[اذن]] صریح [[پیامبر]] {{صل}} یا [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} [[نیازمند]]، ولی در [[زمان غیبت]] [[مشروع]] نخواهد بود<ref>شرح لمعه، ج۲، ص۳۸۱؛ شرایع الاسلام، ج۱، ص۳۱۰؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۴۴۱.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴.</ref>.
از آنجا که [[خداوند متعال]]، دستوراتی برای [[سعادت بشر]] به وسیلۀ [[پیامبر]] {{صل}} فرستاد، حال اگر گروهی، بخواهند در [[ابلاغ]] چنین فرمان‌هایی به [[مردم]] ایجاد مزاحمت نمایند، [[جهاد]] با آنان واحب است، این نوع از [[جهاد]] را [[جهاد ابتدایی]] می‌گویند؛ مانند [[جنگ بدر]]. [[جهاد ابتدایی]] [[کارزار]] و نبردی است که [[مسلمانان]] به منظور [[دعوت]] [[مشرکین]] به [[اسلام]]، رساندن ندای منادیان [[راه خدا]] به [[مردم]]، [[آزاد]] کردن [[بندگان]] از قید [[اسارت]] و [[بردگی]] و [[رهایی]] [[گمراهان]] از آیین‌هایی که به آنها [[تحمیل]] شده بود، انجام می‌دادند<ref>شرح لمعه، ج۲، ص۳۷۹؛ شرایع الاسلام، ج۱، ص۳۱۰؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۹؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۴۴۱؛ المحلّی، ج۷، ص۲۹۱، شمارۀ ۹۲۱؛ صحیح البخاری، ج۴، ص۶۶.</ref>. گفتنی است، این نوع از [[جهاد]] در تمامی [[ادیان آسمانی]] وجود داشته و همواره به [[اذن]] صریح [[پیامبر]] {{صل}} یا [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} [[نیازمند]]، ولی در [[زمان غیبت]] [[مشروع]] نخواهد بود<ref>شرح لمعه، ج۲، ص۳۸۱؛ شرایع الاسلام، ج۱، ص۳۱۰؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۴۴۱.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۷۴.</ref>
== مفهوم‌شناسی [[جهاد ابتدایی]] ==
 
== معناشناسی ==
جهاد ابتدایی را به معنای [[جهاد]] و [[جنگی]] دانسته‌اند که شروع کننده آن [[مسلمانان]] باشند. مهم‌ترین سخن درباره جهاد ابتدایی، چرایی وجود این جهاد در عین اجباری نبودن [[پذیرش دین]] [[اسلام]] است؛ به عبارت دیگر آیا وجود این جهاد که به معنای [[اذن]] [[حمله]] به [[مشرکان]] و غیرمشرکانی است که هیچ گونه حمله‌ای به مسلمانان نکرده‌اند، با [[آزادی]] [[انسان]] و عدم [[جبر]] به پذیرش دین [[سازگاری]] دارد؟ پاسخ به این سؤال را باید از بررسی [[هدف]] و اغراض [[وجوب]] جهاد ابتدایی آغاز کرد.
جهاد ابتدایی را به معنای [[جهاد]] و [[جنگی]] دانسته‌اند که شروع کننده آن [[مسلمانان]] باشند. مهم‌ترین سخن درباره جهاد ابتدایی، چرایی وجود این جهاد در عین اجباری نبودن [[پذیرش دین]] [[اسلام]] است؛ به عبارت دیگر آیا وجود این جهاد که به معنای [[اذن]] [[حمله]] به [[مشرکان]] و غیرمشرکانی است که هیچ گونه حمله‌ای به مسلمانان نکرده‌اند، با [[آزادی]] [[انسان]] و عدم [[جبر]] به پذیرش دین [[سازگاری]] دارد؟ پاسخ به این سؤال را باید از بررسی [[هدف]] و اغراض [[وجوب]] جهاد ابتدایی آغاز کرد.


خط ۱۹: خط ۲۰:
[[اعتقاد]] به [[دین]] امری [[قلبی]] است؛ از این‌رو امکان ایجاد [[اجبار]] در آن نیست، به عبارت دیگر نمی‌توان افراد را به [[زور]] [[شمشیر]] و قوای قهریه به دین [[معتقد]] کرد؛ زیرا اساساً [[ایمان]] امری قبلی است. [[قرآن کریم]] تأکید می‌کند که اکراهی در دین نیست<ref>{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}} «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. همین مسئله اشعاری است بر این موضوع که هدف از جهاد، اجبار دیگران به پذیرش دین اسلام نیست؛ چه در مورد سرزمین‌هایی که با جهاد [[فتح]] می‌شدند نیز [[دستوری]] بر اجبار [[مردم]] آنان به پذیرش دین اسلام صادر نمی‌شد. با این حال تبلیغ دین اسلام و رساندن آن به گوش مردم [[وظیفه مسلمانان]] است.
[[اعتقاد]] به [[دین]] امری [[قلبی]] است؛ از این‌رو امکان ایجاد [[اجبار]] در آن نیست، به عبارت دیگر نمی‌توان افراد را به [[زور]] [[شمشیر]] و قوای قهریه به دین [[معتقد]] کرد؛ زیرا اساساً [[ایمان]] امری قبلی است. [[قرآن کریم]] تأکید می‌کند که اکراهی در دین نیست<ref>{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}} «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. همین مسئله اشعاری است بر این موضوع که هدف از جهاد، اجبار دیگران به پذیرش دین اسلام نیست؛ چه در مورد سرزمین‌هایی که با جهاد [[فتح]] می‌شدند نیز [[دستوری]] بر اجبار [[مردم]] آنان به پذیرش دین اسلام صادر نمی‌شد. با این حال تبلیغ دین اسلام و رساندن آن به گوش مردم [[وظیفه مسلمانان]] است.


حال در [[راه]] اجرای این [[وظیفه]]، اگر [[دولت‌ها]] ممانعت ایجاد کنند، [[جنگ]] برای رفع این موانع شکل می‌گیرد. [[قرآن کریم]] این [[هدف]] را این‌گونه بیان می‌کند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>. {{متن قرآن|وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ}} به معنای [[انقیاد]] [[امر الهی]] و [[اطاعت از خداوند]] بیان شده است<ref>ر. ک: مجلسی، بحارالانوار لدرر الاخبار الائمة الاطهار {{عم}}، ج۱، ص۳۲۱؛ همچنین طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. نکته در خور توجه تأکید [[آیه]] بر [[جنگ]] تا زمانی است که [[کفار]] دست از [[اعمال]] ظالمانه خویش بردارند. در این آیه، هیچ تأکیدی به [[لزوم]] جنگ تا [[ایمان آوردن]] کفار و دیگران نشده است. ممانعت از [[اقامه دین]] یکی از موارد فتنه‌گری کفار است. [[شهید مطهری]] ذیل آیه فوق می‌نویسد: اما [[جهاد]] تهاجمی، اول باید دید محیط تهاجم چه محیطی است. یک وقت هست خود محیا محیط [[آزادی]] است برای عرضه داشتن هرگونه [[ایدئولوژی]].... یک وقت بر خود آن محیط یک [[قدرت]] اهریمنی حکم‌فرماست که مانع آزادی و عرض [[عقیده]] است. اینجاست که جهاد تهاجمی برای کوبیدن قدرت اهریمنی و بسط آزادی و ایجاد محیط [[آزاد]] تجویز می‌شود. شاید منظور [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ}}، همین باشد که موجبات [[فتنه]] و قوه‌های اهریمنی را از بین ببرید و محیط را آزاد کنید<ref>مطهری، یادداشت‌ها، ج۱، ص۸۸.</ref>. [[سید طباطبایی]] (۱۲۳۱ق) [[صاحب ریاض]] المسائل نیز یکی از اغراض جهاد ابتدایی را [[امر به معروف]] می‌داند که با کشته شدن سران [[کفر]] محقق می‌شود<ref>حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۸، ص۷.</ref>.
حال در راه اجرای این [[وظیفه]]، اگر [[دولت‌ها]] ممانعت ایجاد کنند، [[جنگ]] برای رفع این موانع شکل می‌گیرد. [[قرآن کریم]] این [[هدف]] را این‌گونه بیان می‌کند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>. {{متن قرآن|وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ}} به معنای [[انقیاد]] [[امر الهی]] و [[اطاعت از خداوند]] بیان شده است<ref>ر. ک: مجلسی، بحارالانوار لدرر الاخبار الائمة الاطهار {{عم}}، ج۱، ص۳۲۱؛ همچنین طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. نکته در خور توجه تأکید [[آیه]] بر [[جنگ]] تا زمانی است که [[کفار]] دست از [[اعمال]] ظالمانه خویش بردارند. در این آیه، هیچ تأکیدی به [[لزوم]] جنگ تا [[ایمان آوردن]] کفار و دیگران نشده است. ممانعت از [[اقامه دین]] یکی از موارد فتنه‌گری کفار است. [[شهید مطهری]] ذیل آیه فوق می‌نویسد: اما [[جهاد]] تهاجمی، اول باید دید محیط تهاجم چه محیطی است. یک وقت هست خود محیا محیط [[آزادی]] است برای عرضه داشتن هرگونه [[ایدئولوژی]].... یک وقت بر خود آن محیط یک [[قدرت]] اهریمنی حکم‌فرماست که مانع آزادی و عرض [[عقیده]] است. اینجاست که جهاد تهاجمی برای کوبیدن قدرت اهریمنی و بسط آزادی و ایجاد محیط [[آزاد]] تجویز می‌شود. شاید منظور [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ}}، همین باشد که موجبات [[فتنه]] و قوه‌های اهریمنی را از بین ببرید و محیط را آزاد کنید<ref>مطهری، یادداشت‌ها، ج۱، ص۸۸.</ref>. [[سید طباطبایی]] (۱۲۳۱ق) [[صاحب ریاض]] المسائل نیز یکی از اغراض جهاد ابتدایی را [[امر به معروف]] می‌داند که با کشته شدن سران [[کفر]] محقق می‌شود<ref>حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۸، ص۷.</ref>.


توجه به اصل عدم [[ولایت]]، یکی دیگر از استناداتی است که برای تبیین غرض و هدف از جهاد ابتدایی مورد توجه قرار می‌گیرد<ref>ر. ک: مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۱۷، ص۷۴. همچنین برای آگاهی از این اصل، به فصل چهارم کتاب حاضر رجوع کنید.</ref>. نداشتن [[حق حکومت]]، جز آنان که از جانب [[خدای متعال]] [[مشروع]] دانسته شده‌اند، سبب می‌شود که [[حاکم اسلامی]] [[اقدام]] به از میان بردن حکومتهای غیرمشروع کند؛ زیرا آن [[حکومت‌ها]] جواز [[اعمال]] [[ولایت]] ندارند. این اقدام پس از [[دعوت]] [[حاکمان جور]] به [[اسلام]] و استنکاف ایشان از پذیرش آن است؛ چراکه شرط جهاد ابتدایی دعوت کردن به اسلام و استنکاف از آن است.
توجه به اصل عدم [[ولایت]]، یکی دیگر از استناداتی است که برای تبیین غرض و هدف از جهاد ابتدایی مورد توجه قرار می‌گیرد<ref>ر. ک: مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۱۷، ص۷۴. همچنین برای آگاهی از این اصل، به فصل چهارم کتاب حاضر رجوع کنید.</ref>. نداشتن [[حق حکومت]]، جز آنان که از جانب [[خدای متعال]] [[مشروع]] دانسته شده‌اند، سبب می‌شود که [[حاکم اسلامی]] [[اقدام]] به از میان بردن حکومتهای غیرمشروع کند؛ زیرا آن [[حکومت‌ها]] جواز [[اعمال]] [[ولایت]] ندارند. این اقدام پس از [[دعوت]] [[حاکمان جور]] به [[اسلام]] و استنکاف ایشان از پذیرش آن است؛ چراکه شرط جهاد ابتدایی دعوت کردن به اسلام و استنکاف از آن است.
خط ۲۵: خط ۲۶:
در انتها ذکر این نکته برای [[درک]] بهتر غرض جهاد ابتدایی ضروری است که در [[جهاد با اهل کتاب]]، در صورت نپذیرفتن اسلام، با ایشان [[قرارداد ذمه]] منعقد می‌شود که ضمن آن، در [[اعتقاد]] به [[دین]] خود [[آزاد]] گذاشته می‌شوند. این [[قرارداد]] بین [[اهل کتاب]] و حاکم اسلامی بسته می‌شود و به موجب آن، اهل کتاب با پرداخت مالیاتی به نام “جزیه” و [[پایبندی]] به شروطی از جمله [[جاسوسی]] نکردن برای [[دشمنان]]، ترک تعرض به نوامیس [[مسلمانان]] و [[التزام]] به [[قواعد]] و [[احکام اسلامی]]، [[جان]]، [[مال]]، نوامیس و عبادتگاه‌هایشان مورد تضمین [[حکومت اسلامی]] قرار می‌گیرد. پس از [[عقد]] [[ذمه]]، جهاد با اهل کتاب جایز نیست<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۲.</ref>.
در انتها ذکر این نکته برای [[درک]] بهتر غرض جهاد ابتدایی ضروری است که در [[جهاد با اهل کتاب]]، در صورت نپذیرفتن اسلام، با ایشان [[قرارداد ذمه]] منعقد می‌شود که ضمن آن، در [[اعتقاد]] به [[دین]] خود [[آزاد]] گذاشته می‌شوند. این [[قرارداد]] بین [[اهل کتاب]] و حاکم اسلامی بسته می‌شود و به موجب آن، اهل کتاب با پرداخت مالیاتی به نام “جزیه” و [[پایبندی]] به شروطی از جمله [[جاسوسی]] نکردن برای [[دشمنان]]، ترک تعرض به نوامیس [[مسلمانان]] و [[التزام]] به [[قواعد]] و [[احکام اسلامی]]، [[جان]]، [[مال]]، نوامیس و عبادتگاه‌هایشان مورد تضمین [[حکومت اسلامی]] قرار می‌گیرد. پس از [[عقد]] [[ذمه]]، جهاد با اهل کتاب جایز نیست<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۲.</ref>.


== جهاد ابتدایی ==
== وجوب جهاد ابتدایی ==
جهاد ابتدایی را به معنای [[جهاد]] و [[جنگی]] دانسته‌اند که شروع کننده آن [[مسلمانان]] باشند. مهم‌ترین سخن درباره جهاد ابتدایی، چرایی وجود این جهاد در عین اجباری نبودن [[پذیرش دین]] [[اسلام]] است؛ به عبارت دیگر آیا وجود این جهاد که به معنای [[اذن]] [[حمله]] به [[مشرکان]] و غیرمشرکانی است که هیچ گونه حمله‌ای به مسلمانان نکرده‌اند، با [[آزادی]] [[انسان]] و عدم [[جبر]] به پذیرش دین [[سازگاری]] دارد؟ پاسخ به این سؤال را باید از بررسی [[هدف]] و اغراض [[وجوب]] جهاد ابتدایی آغاز کرد.
[[جهاد ابتدایی]] با فراهم آمدن شرایط آن [[واجب کفایی]] است؛ بدین معنا که تا [[زمان]] نیاز [[جبهه]] [[نبرد]] به نیرو، بر همه واجدان شرایط [[واجب]] است در جبهه نبرد حضور یابند و با حضور نیرو به مقدار کفایت، [[جهاد]] بر دیگران واجب نخواهد بود<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۵، ۹ و ۱۰.</ref>. مگر آنکه [[امام]] {{ع}} افراد معینی را فرا بخواند، که در این صورت حضور آنان [[واجب عینی]] خواهد بود<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴.</ref>
 
جهاد ابتدایی در برابر سه گروه، [[واجب]] است: کافران غیرذمی اعم از [[اهل کتاب]] و [[کافران غیر اهل کتاب|غیر اهل کتاب]]؛ [[کافر ذمی|کفار ذمی‌ای]] که شرایط [[ذمه]] را نادیده گرفته‌اند و [[باغیان]].
 
جهاد با [[کفار غیرکتابی]] با [[هدف]] [[دعوت به اسلام]] انجام می‌شود. آنان تنها دو راه در پیش دارند: [[آیین اسلام]] یا تن دادن به [[جنگ]].
 
[[جهاد با کفار]] کتابی غیرذمی یا ذمی‌ای که [[پیمان]] ذمه را نقض کرده باشند برای [[پذیرش اسلام]] و یا تن دادن به پیمان ذمه و پرداخت [[جزیه]] است. در نتیجه، آنان یکی از سه راه را باید برگزینند: گرویدن به اسلام، باقی ماندن بر [[آیین]] خود و پرداخت [[جزیه]] و یا تن دادن به [[جنگ]]<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۶.</ref>.


با نگاه اولیه به [[نصوص]] وارده در این حوزه، اهداف متعددی را برای جهاد می‌توان [[مشاهده]] کرد. آنچه مورد ادعاست، آن است که بدون جهاد امکان تحقق این اهداف ممکن نیست. این اهداف را می‌توان خلاصه‌وار به صورت زیر دسته‌بندی کرد:
[[جهاد با باغیان]] به جهت [[نقض پیمان]] و خروج آنان از [[بیعت با امام]] {{ع}} و وادار کردن ایشان به [[بیعت]] [[مجدد]] است<ref>کشف الرموز، ج۱، ص۴۱۸-۴۲۲؛ المهذب البارع، ج۲، ص۳۰۰-۳۱۰؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۴۵۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۶۱۴.</ref>
# دفع [[فتنه]] و رفع موانع [[تبلیغ دین]] اسلام؛
# کمک به [[مستضعفان]] زیر [[سلطه]] [[کفر]]؛
# قدرتمند شدن اسلام در مقابل خطرهای خارجی؛
# عمل به اصل عدم [[ولایت]]<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۲.</ref>.


در جهاد ابتدایی، شرایط [[وجوب]] متعددی وجود دارد؛ از جمله [[عقل]]، [[بلوغ]]، [[حریت]] و ذکوریت ([[مرد بودن]]). یکی از این شرایط، [[لزوم]] [[اذن امام]] [[معصوم]] {{عم}} یا [[نایب]] وی است؛ به عبارت دیگر جهاد ابتدایی بدون اذن امام یا نایبش [[مشروعیت]] ندارد. این [[فتوا]] مورد [[اختلاف]] [[فقهای امامیه]] نیست؛ اما در این خصوص که [[نایب عام]] [[امام]] نیز می‌تواند این [[اذن]] را صادر کند، اختلاف شده است. این اختلاف به معنای جواز یا عدم جواز [[جهاد ابتدایی در عصر غیبت]] است؛ زیرا در این عصر [[نایب خاص]] وجود ندارد. مشهور در میان [[فقهای شیعه]] عدم جواز دخالت نایب عام (یا همان [[ولی فقیه]]) در صدور اذن برای جهاد ابتدایی است. [[شیخ طوسی]] تأکید می‌کند که پس از جمع شدن همه شروط دیگر [[جهاد]]، جهاد [[واجب]] نمی‌شود، مگر با [[همراهی]] امام [[عادل]] یا کسی که او برای جهاد [[منصوب]] کرده است<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج۲، ص۷.</ref>. وی سپس بیان می‌کند: جهاد با همراهی [[ائمه]] [[جور]] [افرادی که [[حکومت]] [[معصومان]] {{عم}} را [[غصب]] کرده‌اند] یا فردی غیر از امام معصوم، [[خطا]] و [[قبیح]] است و فاعل آن مستحق [[مذمت]] و [[عقاب]] است و اگر کشته یا مجروح شود؛ اجری ندارد و اگر کسی را بکشد یا مجروح کند، [[گنهکار]] است<ref>{{عربی|و الجهاد مع أئمة الجور أو من غير إمام أصلا خطاء قبيح يستحق فاعله به الذم و العقاب إن أصيب لم يوجر و إن أصاب كان مأثوما}}؛ (طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج۲، ص۸).</ref>.
== شرایط وجوب جهاد ابتدایی ==
در جهاد ابتدایی، شرایط [[وجوب]] متعددی وجود دارد؛ از جمله [[عقل]]، [[بلوغ]]، [[حریت]] و ذکوریت ([[مرد بودن]]). یکی از این شرایط، [[لزوم]] [[اذن امام]] [[معصوم]] {{عم}} یا [[نایب]] وی است؛ به عبارت دیگر جهاد ابتدایی بدون اذن امام یا نایبش [[مشروعیت]] ندارد. این [[فتوا]] مورد [[اختلاف]] [[فقهای امامیه]] نیست؛ اما در این خصوص که [[نایب عام]] [[امام]] نیز می‌تواند این [[اذن]] را صادر کند، اختلاف شده است. این اختلاف به معنای جواز یا عدم جواز [[جهاد ابتدایی در عصر غیبت]] است؛ زیرا در این عصر [[نایب خاص]] وجود ندارد. مشهور در میان [[فقهای شیعه]] عدم جواز دخالت نایب عام (یا همان [[ولی فقیه]]) در صدور اذن برای جهاد ابتدایی است. [[شیخ طوسی]] تأکید می‌کند که پس از جمع شدن همه شروط دیگر [[جهاد]]، جهاد [[واجب]] نمی‌شود، مگر با [[همراهی]] امام [[عادل]] یا کسی که او برای جهاد [[منصوب]] کرده است<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج۲، ص۷.</ref>. وی سپس بیان می‌کند: جهاد با همراهی [[ائمه]] [[جور]] [افرادی که [[حکومت]] [[معصومان]] {{عم}} را [[غصب]] کرده‌اند] یا فردی غیر از امام معصوم، [[خطا]] و [[قبیح]] است و فاعل آن مستحق [[مذمت]] و [[عقاب]] است و اگر کشته یا مجروح شود؛ اجری ندارد و اگر کسی را بکشد یا مجروح کند، [[گنهکار]] است<ref>{{عربی|و الجهاد مع أئمة الجور أو من غير إمام أصلا خطاء قبيح يستحق فاعله به الذم و العقاب إن أصيب لم يوجر و إن أصاب كان مأثوما}}؛ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج۲، ص۸.</ref>.


[[محقق حلی]] نیز [[وجوب جهاد]] پس از تحقق همه شروط دیگر را در گرو اذن امام معصوم یا نایب خاص وی می‌داند و تأکید می‌کند که این لزوم البته در [[جهاد دفاعی]] وجود ندارد<ref>حلی (محقق)، المختصر المنافع فی فقه الامامیه، ج۸، ص۱۰۹.</ref>. علت صدور این فتوا وجود [[روایات]] متعدد در انحصار جواز جهاد به اذن امام عادل یا الامام المفترض طاعته است<ref>در ادبیات روایی شیعه، امام مفترض الطاعه امام معصوم دانسته می‌شود. همچنین در بسیاری موارد، ظهور امام عادل را در امام معصوم {{عم}} دانسته‌اند. از دیگر الفاظی که بر امام معصوم دلالت می‌کند، لفظ «امام اصل یا امام اصلا» است.</ref>؛ برای نمونه در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[جنگ]] با غیر [[امام]] [[مفترض الطاعه]] (امامی که اطاعتش [[واجب]] است) مانند [[خون]] و گوشت خوک [[حرام]] دانسته شده است<ref>ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب الجهاد، ابواب جهاد العدو وما یناسبه، باب ۱۲، ص۴۵، اشتراط وجوب الجهاد بأمر الامام و تحریم الجهاد مع غیر الامام العادل.</ref>.
[[محقق حلی]] نیز [[وجوب جهاد]] پس از تحقق همه شروط دیگر را در گرو اذن امام معصوم یا نایب خاص وی می‌داند و تأکید می‌کند که این لزوم البته در [[جهاد دفاعی]] وجود ندارد<ref>حلی (محقق)، المختصر المنافع فی فقه الامامیه، ج۸، ص۱۰۹.</ref>. علت صدور این فتوا وجود [[روایات]] متعدد در انحصار جواز جهاد به اذن امام عادل یا الامام المفترض طاعته است<ref>در ادبیات روایی شیعه، امام مفترض الطاعه امام معصوم دانسته می‌شود. همچنین در بسیاری موارد، ظهور امام عادل را در امام معصوم {{عم}} دانسته‌اند. از دیگر الفاظی که بر امام معصوم دلالت می‌کند، لفظ «امام اصل یا امام اصلا» است.</ref>؛ برای نمونه در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[جنگ]] با غیر [[امام]] [[مفترض الطاعه]] (امامی که اطاعتش [[واجب]] است) مانند [[خون]] و گوشت خوک [[حرام]] دانسته شده است<ref>ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب الجهاد، ابواب جهاد العدو وما یناسبه، باب ۱۲، ص۴۵، اشتراط وجوب الجهاد بأمر الامام و تحریم الجهاد مع غیر الامام العادل.</ref>.
خط ۴۱: خط ۴۵:


[[صاحب جواهر]] سپس به نقل روایتی می‌پردازد که در آن سخن از [[قیام]] در صورت وجود یار آمده است. از عبارت فوق واضح است که صاحب جواهر مانعی برای جهاد ابتدایی در عصر غیبت نمی‌بیند و منع [[روایات]] را به [[دلیل علم]] [[اهل بیت]] {{عم}} به تأمین نشدن نیازهای بر پا کردن جهاد ابتدایی در عصر غیبت می‌داند<ref>اعرافی، جهاد الدعوة، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۴.</ref>
[[صاحب جواهر]] سپس به نقل روایتی می‌پردازد که در آن سخن از [[قیام]] در صورت وجود یار آمده است. از عبارت فوق واضح است که صاحب جواهر مانعی برای جهاد ابتدایی در عصر غیبت نمی‌بیند و منع [[روایات]] را به [[دلیل علم]] [[اهل بیت]] {{عم}} به تأمین نشدن نیازهای بر پا کردن جهاد ابتدایی در عصر غیبت می‌داند<ref>اعرافی، جهاد الدعوة، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۴.</ref>
== جهاد ابتدایی ==
جهاد ابتدایی در برابر سه گروه، [[واجب]] است: کافران غیرذمی اعم از [[اهل کتاب]] و [[کافران غیر اهل کتاب|غیر اهل کتاب]]؛ [[کافر ذمی|کفار ذمی‌ای]] که شرایط [[ذمه]] را نادیده گرفته‌اند و [[باغیان]].
جهاد با [[کفار غیرکتابی]] با [[هدف]] [[دعوت به اسلام]] انجام می‌شود. آنان تنها دو راه در پیش دارند: [[آیین اسلام]] یا تن دادن به [[جنگ]].
[[جهاد با کفار]] کتابی غیرذمی یا ذمی‌ای که [[پیمان]] ذمه را نقض کرده باشند برای [[پذیرش اسلام]] و یا تن دادن به پیمان ذمه و پرداخت [[جزیه]] است. در نتیجه، آنان یکی از سه راه را باید برگزینند: گرویدن به اسلام، باقی ماندن بر [[آیین]] خود و پرداخت [[جزیه]] و یا تن دادن به [[جنگ]]<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۴۶.</ref>.
[[جهاد با باغیان]] به جهت [[نقض پیمان]] و خروج آنان از [[بیعت با امام]] {{ع}} و وادار کردن ایشان به [[بیعت]] [[مجدد]] است<ref>کشف الرموز، ج۱، ص۴۱۸-۴۲۲؛ المهذب البارع، ج۲، ص۳۰۰-۳۱۰؛ ریاض المسائل، ج۷، ص۴۵۶.</ref>.
[[جهاد ابتدایی]] با فراهم آمدن شرایط آن [[واجب کفایی]] است؛ بدین معنا که تا [[زمان]] نیاز [[جبهه]] [[نبرد]] به نیرو، بر همه واجدان شرایط [[واجب]] است در جبهه نبرد حضور یابند و با حضور نیرو به مقدار کفایت، [[جهاد]] بر دیگران واجب نخواهد بود<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۵، ۹ و ۱۰.</ref>.
مگر آنکه [[امام]] {{ع}} افراد معینی را فرا بخواند، که در این صورت حضور آنان [[واجب عینی]] خواهد بود<ref>جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۴.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۶۱۴.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش