پرش به محتوا

جهاد در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام' به 'پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام')
خط ۴۲: خط ۴۲:
جهاد  [[آداب]] و اصول عمومی دارد که در تمام [[جنگ‌ها]] از سوی دو [[لشکر]] [[متخاصم]] [[اجرا]] می‌شود؛ برخی از این اصول عبارت‌اند از: قصد [[خلوص]]؛ نادیده انگاشتن [[تعصبات قومی]] و ملی؛ ابتدا به جنگ، ممنوع؛ خودداری از [[دشنام]]؛ دعا و [[نیایش]]؛ [[شعار]] و [[تبلیغات]] [[جنگی]]؛ [[ایثار]] و [[فداکاری]]؛ [[رفتار]] [[انسانی]] با دشمن؛ [[غنایم جنگی]]<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۳۵.</ref>.
جهاد  [[آداب]] و اصول عمومی دارد که در تمام [[جنگ‌ها]] از سوی دو [[لشکر]] [[متخاصم]] [[اجرا]] می‌شود؛ برخی از این اصول عبارت‌اند از: قصد [[خلوص]]؛ نادیده انگاشتن [[تعصبات قومی]] و ملی؛ ابتدا به جنگ، ممنوع؛ خودداری از [[دشنام]]؛ دعا و [[نیایش]]؛ [[شعار]] و [[تبلیغات]] [[جنگی]]؛ [[ایثار]] و [[فداکاری]]؛ [[رفتار]] [[انسانی]] با دشمن؛ [[غنایم جنگی]]<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[جهاد (مقاله)| مقاله «جهاد»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۴۳۵.</ref>.


==امام در میدان جهاد==
== [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در میدان جهاد ==
[[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} از هیچ تلاشی در راه [[دعوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} فروگذار نکرد. گرچه زبان از نقل این تلاش قاصر است؛ اما تلاش بر آن است تا بخشی از جان‌فشانی‌های آن [[حضرت]] بیان شود. از مجموعه [[غزوات]] و سرایای رسول خدا{{صل}}، هفت مورد اهمیت ویژه دارند؛ سه [[غزوه بدر]]، [[احد]] و [[خندق]] (که با [[قریش]] بود) و چهار [[غزوه بنی قینقاع]]، [[بنی نضیر]]، بنوقریظه و [[خیبر]] (که با [[یهود]] رخ داد). [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در این غزوات، پیشگام و تأثیرگذار بود، به طوری که ورود ایشان به صحنه [[نبرد]] باعث [[تزلزل]] [[دشمن]] [[متزلزل]] و [[روحیه]] [[سپاه اسلام]] می‌شد. حضرت درباره سرکوبی [[مشرکان]] فرمود: من در دنباله آن [[سپاه]] بودم تا یک باره پشت کرد و سر به [[حکم]] [[اسلام]] در آورد. نه [[سست]] شده‌ام و نه ترسیده‌ام، نه [[خیانت]] کرده‌ام و نه ناتوانم<ref>سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۰۴ (ترجمه شهیدی)، ص۹۶.</ref>.
[[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} از هیچ تلاشی در راه [[دعوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} فروگذار نکرد. گرچه زبان از نقل این تلاش قاصر است؛ اما تلاش بر آن است تا بخشی از جان‌فشانی‌های آن حضرت بیان شود. از مجموعه [[غزوات]] و سرایای رسول خدا{{صل}}، هفت مورد اهمیت ویژه دارند؛ سه [[غزوه بدر]]، [[احد]] و [[خندق]] (که با [[قریش]] بود) و چهار [[غزوه بنی قینقاع]]، [[بنی نضیر]]، بنوقریظه و [[خیبر]] (که با [[یهود]] رخ داد). [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در این غزوات، پیشگام و تأثیرگذار بود، به طوری که ورود ایشان به صحنه [[نبرد]] باعث [[تزلزل]] [[دشمن]] [[متزلزل]] و [[روحیه]] [[سپاه اسلام]] می‌شد. حضرت درباره سرکوبی [[مشرکان]] فرمود: من در دنباله آن [[سپاه]] بودم تا یک باره پشت کرد و سر به [[حکم]] [[اسلام]] در آورد. نه [[سست]] شده‌ام و نه ترسیده‌ام، نه [[خیانت]] کرده‌ام و نه ناتوانم<ref>سیدرضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۰۴ (ترجمه شهیدی)، ص۹۶.</ref>.
 
[[امام]]{{ع}} در [[جنگ بدر]] ([[رمضان]] [[سال دوم هجری]]) پس از [[نبرد تن به تن]] با هماورد خود، [[ولید بن عتبه]] (دایی [[معاویه]]) را کشت، به کمک [[حمزه]] و [[عبیده بن حارث]] شتافت و هماوردان آن دو، یعنی [[عتبة بن ربیعه]] (پدربزرگ معاویه) و [[شیبة بن ربیعه]] ([[برادر]] [[عتبه]] و عموی [[هند]]) را نیز از پای در آورد<ref>بلاذری، الانساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۱ (چاپ زکار، ص، ۳۶۳).</ref>. امام{{ع}} در پاسخ به [[تهدید]] معاویه به [[جنگ]] (پیش از [[صفین]])، به غزوه بدر اشاره کرد و فرمود: شمشیری که بر جد و دایی و برادرت در یک رزمگاه زدم، نزد من است<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۴، ص۳۴۹.</ref>. بنابر سخن [[شیخ مفید]]<ref>مفید، الارشاد، ج۱، ص۶۹ و ۷۳.</ref>، نیمی و بنا بر نقل [[واقدی]] ۲۲ نفر از کشته‌های مشرکان در [[بدر]]، به دست [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بود<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۵۳.</ref>.
[[امام]]{{ع}} در [[جنگ بدر]] ([[رمضان]] [[سال دوم هجری]]) پس از [[نبرد تن به تن]] با هماورد خود، [[ولید بن عتبه]] (دایی [[معاویه]]) را کشت، به کمک [[حمزه]] و [[عبیده بن حارث]] شتافت و هماوردان آن دو، یعنی [[عتبة بن ربیعه]] (پدربزرگ معاویه) و [[شیبة بن ربیعه]] ([[برادر]] [[عتبه]] و عموی [[هند]]) را نیز از پای در آورد<ref>بلاذری، الانساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۱ (چاپ زکار، ص، ۳۶۳).</ref>. امام{{ع}} در پاسخ به [[تهدید]] معاویه به [[جنگ]] (پیش از [[صفین]])، به غزوه بدر اشاره کرد و فرمود: شمشیری که بر جد و دایی و برادرت در یک رزمگاه زدم، نزد من است<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۴، ص۳۴۹.</ref>. بنابر سخن [[شیخ مفید]]<ref>مفید، الارشاد، ج۱، ص۶۹ و ۷۳.</ref>، نیمی و بنا بر نقل [[واقدی]] ۲۲ نفر از کشته‌های مشرکان در [[بدر]]، به دست [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} بود<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۵۳.</ref>.


حضرت در دو غزوه بنی قینقاع<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۵۰؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۷۶.</ref> و احد<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۴، ص۲۰.</ref> [[پرچم‌دار]] سپاه اسلام بود. [[غزوه احد]] ([[سال سوم هجری]]) دومین [[نبرد]] سرنوشت‌ساز و سنگین [[رسول خدا]]{{صل}} با [[قریش]] بود که در همان آغاز نبرد، طلیعه‌دار [[سپاه]] [[شرک]] به دست توانای [[امام علی]]{{ع}} کشته شد و رسول خدا{{صل}} شادمان شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۸۰؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۲۵.</ref>. هنگامی که برخی [[اصحاب]] تنگه [[کوه]] [[احد]] را بر خلاف دستور مؤکد رسول خدا{{صل}} ترک کردند و برخی گریختند، [[امام]]{{ع}} [[ایستادگی]] کرد، زخم‌های فراوانی برداشت و این [[ندای آسمانی]] شنیده شد، که {{متن حدیث|لَا فَتَى إِلَّا عَلِيٌّ وَ لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۲۱۹؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.
حضرت در دو غزوه بنی قینقاع<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۵۰؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۷۶.</ref> و احد<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۴، ص۲۰.</ref> [[پرچم‌دار]] سپاه اسلام بود. [[غزوه احد]] ([[سال سوم هجری]]) دومین [[نبرد]] سرنوشت‌ساز و سنگین [[رسول خدا]]{{صل}} با [[قریش]] بود که در همان آغاز نبرد، طلیعه‌دار [[سپاه]] [[شرک]] به دست توانای [[امام علی]]{{ع}} کشته شد و رسول خدا{{صل}} شادمان شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۸۰؛ واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۲۵.</ref>. هنگامی که برخی [[اصحاب]] تنگه [[کوه]] [[احد]] را بر خلاف دستور مؤکد رسول خدا{{صل}} ترک کردند و برخی گریختند، [[امام]]{{ع}} [[ایستادگی]] کرد، زخم‌های فراوانی برداشت و این [[ندای آسمانی]] شنیده شد، که {{متن حدیث|لَا فَتَى إِلَّا عَلِيٌّ وَ لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ}}<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۲۱۹؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.


پس از [[غزوه احد]]، رسول خدا{{صل}} با دلاوری‌های [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بر [[یهود]] [[بنی نضیر]] [[پیروز]] شد و آنان را از [[مدینه]] بیرون راند. در [[سال پنجم هجری]] با تحریک سران [[بنی قریظه]]<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۷۵.</ref>، قریش با [[همکاری]] دیگر تیره‌های [[عرب]] ([[احزاب]]) به مدینه [[هجوم]] آورد. [[مسلمانان]] در بیرون مدینه خندقی حفر کردند که تنها برخی جنگجویان قریش برای نبرد با مسلمانان توانستند از آن عبور کنند. [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} تنها شخصی بود که در مقابل جنگجوی نامی عرب، [[عمرو بن عبدود]] ایستاد و او را از پای در آورد. رسول خدا{{صل}} از این [[فداکاری]] به [[رویارویی]] تمام [[ایمان]] با تمام شرک تعبیر کرد<ref>واقدی، فتوح الشام، ج۲، ص۴۷۰.</ref> و ضربت [[شمشیر علی]]{{ع}} را [[برتر]] از [[عبادت]] [[جن]] و انس خواند<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَيْنِ‌}} یا {{متن حدیث|أَفْضَلُ مِنْ أَعْمَالِ أُمَّتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}؛ (حاکم نیشابوری، مستدرک، ص۳۴).</ref>.
پس از [[غزوه احد]]، رسول خدا{{صل}} با دلاوری‌های [[امیرمؤمنان]]{{ع}} بر [[یهود]] [[بنی نضیر]] [[پیروز]] شد و آنان را از [[مدینه]] بیرون راند. در [[سال پنجم هجری]] با تحریک سران [[بنی قریظه]]<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۳۷۵.</ref>، قریش با [[همکاری]] دیگر تیره‌های [[عرب]] ([[احزاب]]) به مدینه [[هجوم]] آورد. [[مسلمانان]] در بیرون مدینه خندقی حفر کردند که تنها برخی جنگجویان قریش برای نبرد با مسلمانان توانستند از آن عبور کنند. [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} تنها شخصی بود که در مقابل جنگجوی نامی عرب، [[عمرو بن عبدود]] ایستاد و او را از پای در آورد. رسول خدا{{صل}} از این [[فداکاری]] به [[رویارویی]] تمام [[ایمان]] با تمام شرک تعبیر کرد<ref>واقدی، فتوح الشام، ج۲، ص۴۷۰.</ref> و ضربت [[شمشیر علی]]{{ع}} را [[برتر]] از [[عبادت]] [[جن]] و انس خواند<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَيْنِ‌}} یا {{متن حدیث|أَفْضَلُ مِنْ أَعْمَالِ أُمَّتِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}؛ حاکم نیشابوری، مستدرک، ص۳۴.</ref>.
پس از [[جنگ احزاب]] ([[خندق]])، [[دژ]] بنی قریظه به دلیل [[خیانت]] آنان در طول [[جنگ خندق]]، محاصره شد و دیدبانان بنی قریظه با دیدن علی{{ع}} فریاد زدند: [[قاتل]] [[عمرو بن عبدود]] آمد<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۱، ص۲۰۰.</ref>. [[جدیت]] [[حضرت]] و رجزخوانی‌های ایشان سبب شد تا بنی قریظه [[تسلیم]] شود. رسول خدا{{صل}} در [[ذیقعده]] [[سال ششم هجری]] برای انجام [[عمره]] عازم [[مکه]] شد. قریش در منطقه [[حدیبیه]]، مانع ورود آنان به [[مکه]] شد و سرانجام [[قرارداد]] صلحی میان [[پیامبر]]{{صل}} و [[قریش]] [[امضا]] شد که به دستور [[حضرت]]، مواد آن [[پیمان]] [[نامه]] را [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} تنظیم و [[کتابت]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الدرر، ص۲۰۴.</ref>. در سال هفتم بر اساس آن پیمان نامه، [[امام علی]]{{ع}} همراه [[پیامبر خدا]]{{صل}} و [[فاطمه زهرا]]{{س}} و دیگر [[مسلمانان]] برای [[عمره]] به مکه رفتند که به [[عمرة]] القضا مشهور شد<ref>نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص۸۱، ۲۰۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ص۷۲ و ۱۲۹.</ref>.
 
پس از [[جنگ احزاب]] ([[خندق]])، [[دژ]] بنی قریظه به دلیل [[خیانت]] آنان در طول [[جنگ خندق]]، محاصره شد و دیدبانان بنی قریظه با دیدن علی{{ع}} فریاد زدند: [[قاتل]] [[عمرو بن عبدود]] آمد<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۱، ص۲۰۰.</ref>. [[جدیت]] حضرت و رجزخوانی‌های ایشان سبب شد تا بنی قریظه [[تسلیم]] شود. رسول خدا{{صل}} در [[ذیقعده]] [[سال ششم هجری]] برای انجام [[عمره]] عازم [[مکه]] شد. قریش در منطقه [[حدیبیه]]، مانع ورود آنان به [[مکه]] شد و سرانجام [[قرارداد]] صلحی میان [[پیامبر]]{{صل}} و [[قریش]] [[امضا]] شد که به دستور حضرت، مواد آن [[پیمان]] [[نامه]] را [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} تنظیم و [[کتابت]] کرد<ref>ابن عبدالبر، الدرر، ص۲۰۴.</ref>. در سال هفتم بر اساس آن پیمان نامه، [[امام علی]]{{ع}} همراه [[پیامبر خدا]]{{صل}} و [[فاطمه زهرا]]{{س}} و دیگر [[مسلمانان]] برای [[عمره]] به مکه رفتند که به [[عمرة]] القضا مشهور شد<ref>نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص۸۱، ۲۰۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ص۷۲ و ۱۲۹.</ref>.


در [[سال هفتم هجری]] و پس از [[صلح حدیبیه]] و [[اطمینان]] از تعرض نکردن قریش به [[مدینه]]، [[رسول خدا]]{{صل}} آهنگ [[خیبر]] کرد و در کنار قلعه‌های خیبر [[اردو]] زد. علی{{ع}} [[پرچم‌دار]] [[سپاه]] و ایفا کننده مهم‌ترین نقش در [[پیروزی]] مسلمانان بود. از آنجا که تلاش شماری از [[صحابه]] برای فتح قلعه‌های خیبر [[شکست]] خورد، رسول خدا{{صل}} فرمود: فردا [[پرچم]] را به مردی خواهم داد که [[خدا]] و رسولش را [[دوست]] دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند و [[خداوند]] به دستان او فتح می‌کند و او فرارکننده نیست»<ref>{{متن حدیث|لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَداً رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ وَصَفَهُ، فَقَالَ: كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّارٍ}}؛ معروف به حدیث رایت.</ref>، آنگاه علی{{ع}} را برگزید تا فتح و پیروزی را برای [[اسلام]] و مسلمانان به ارمغان آورد. این گونه شد که قلعه‌های خیبر با کشتن مرحب [[خیبری]] و کندن معجزه‌آسای درب قلعه خیبر به دست علی{{ع}} فتح شد. سپس آن حضرت راهی [[فدک]] شد و فدک را با [[مصالحه]] فتح کرد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۲۰۹.</ref>.
در [[سال هفتم هجری]] و پس از [[صلح حدیبیه]] و [[اطمینان]] از تعرض نکردن قریش به [[مدینه]]، [[رسول خدا]]{{صل}} آهنگ [[خیبر]] کرد و در کنار قلعه‌های خیبر [[اردو]] زد. علی{{ع}} [[پرچم‌دار]] [[سپاه]] و ایفا کننده مهم‌ترین نقش در [[پیروزی]] مسلمانان بود. از آنجا که تلاش شماری از [[صحابه]] برای فتح قلعه‌های خیبر [[شکست]] خورد، رسول خدا{{صل}} فرمود: فردا [[پرچم]] را به مردی خواهم داد که [[خدا]] و رسولش را [[دوست]] دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند و [[خداوند]] به دستان او فتح می‌کند و او فرارکننده نیست»<ref>{{متن حدیث|لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَداً رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، ثُمَّ وَصَفَهُ، فَقَالَ: كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّارٍ}}؛ معروف به حدیث رایت.</ref>، آنگاه علی{{ع}} را برگزید تا فتح و پیروزی را برای [[اسلام]] و مسلمانان به ارمغان آورد. این گونه شد که قلعه‌های خیبر با کشتن مرحب [[خیبری]] و کندن معجزه‌آسای درب قلعه خیبر به دست علی{{ع}} فتح شد. سپس آن حضرت راهی [[فدک]] شد و فدک را با [[مصالحه]] فتح کرد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ج۱، ص۲۰۹.</ref>.
در [[سال هشتم هجری]] و پیش از [[فتح مکه]]، رسول خدا{{صل}} [[حضرت علی]]{{ع}} را به [[غزوه ذات السلاسل]] فرستاد. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} شبانه و با [[استتار]] کامل [[دشمنان]] را تار و مار کرد و به مدینه بازگشت. [[جبرئیل]] با [[نزول]] [[سوره]] «والعادیات» رسول خدا{{صل}} را از این پیروزی باخبر کرد و پیامبر نیز آن سوره را در [[نماز]] [[تلاوت]] فرمود<ref>کلابی، مناقب، ص۳۵.</ref>.
در [[سال هشتم هجری]] و پیش از [[فتح مکه]]، رسول خدا{{صل}} [[حضرت علی]]{{ع}} را به [[غزوه ذات السلاسل]] فرستاد. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} شبانه و با [[استتار]] کامل [[دشمنان]] را تار و مار کرد و به مدینه بازگشت. [[جبرئیل]] با [[نزول]] [[سوره]] «والعادیات» رسول خدا{{صل}} را از این پیروزی باخبر کرد و پیامبر نیز آن سوره را در [[نماز]] [[تلاوت]] فرمود<ref>کلابی، مناقب، ص۳۵.</ref>.


در [[فتح مکه]] علی{{ع}} به [[دستور پیامبر]]{{صل}} [[پرچم]] را از [[سعد بن عباده]] گرفت<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۵۶.</ref> و همراه [[پیامبر]]{{صل}} [[بت‌های مکه]] را [[شکست]] و بتکده [[منات]] را که در میانه راه [[مکه]] و [[مدینه]] قرار داشت، ویران نمود<ref>کلبی، الاصنام، ص۱۱۱.</ref>. همچنین [[بت]] [[هبل]] را که بزرگ‌ترین بت داخل [[کعبه]] بود، شکست و در محل ورودی باب [[بنی شیبه]] [[دفن]] کرد تا [[حاجیان]] به هنگام ورود به کانون [[توحید]]، نماد [[شرک]] را زیر پای خود قرار دهند<ref>صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۴۵۰.</ref>. سپس به دستور پیامبر{{صل}}، نزد [[قبیله]] [[بنی جذیمه]] در غُمیصا رفت و [[خون]] بهای کسانی را [[خالد بن ولید]] کشته بود، پرداخت<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۸۴.</ref>.
در [[فتح مکه]] علی{{ع}} به [[دستور پیامبر]]{{صل}} [[پرچم]] را از [[سعد بن عباده]] گرفت<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۵۶.</ref> و همراه [[پیامبر]]{{صل}} [[بت‌های مکه]] را [[شکست]] و بتکده [[منات]] را که در میانه راه [[مکه]] و [[مدینه]] قرار داشت، ویران نمود<ref>کلبی، الاصنام، ص۱۱۱.</ref>. همچنین [[بت]] [[هبل]] را که بزرگ‌ترین بت داخل [[کعبه]] بود، شکست و در محل ورودی باب [[بنی شیبه]] [[دفن]] کرد تا [[حاجیان]] به هنگام ورود به کانون [[توحید]]، نماد [[شرک]] را زیر پای خود قرار دهند<ref>صدوق، علل الشرایع، ج۲، ص۴۵۰.</ref>. سپس به دستور پیامبر{{صل}}، نزد [[قبیله]] [[بنی جذیمه]] در غُمیصا رفت و [[خون]] بهای کسانی را [[خالد بن ولید]] کشته بود، پرداخت<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۸۸۴.</ref>.
بعد از فتح مکه، [[نبرد حنین]] رخ داد و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[پرچم‌دار]] [[مهاجران]] بود. [[حضرت]] در دفـاع از [[جان]] پیامبر{{صل}} در برابر [[هجوم]] سنگین [[دشمن]] و فرار برخی [[مسلمانان]]، [[پایداری]] ورزید و با کشـته شدن «ابوجَرول» و تعدادی از [[قبیله هوازن]] به دست [[حضرت علی]]{{ع}} [[سپاه]] [[هوازن]] شکست خورد.
 
[[رسول خدا]]{{صل}}، اول [[رجب]] [[سال نهم هجری]] برای پیش‌دستی و مقابله با تحرکات [[هرقل]]، امپراتور [[روم]] شرقی عازم [[تبوک]] شد<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۹۰.</ref> و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را [[جانشین]] خویش در مدینه قرار داد تا [[امنیت]] [[شهر]] را تأمین کند. ثمـره حضـور علی{{ع}} در مدینه ناکامی [[منافقان]] از رسیدن به اهدافشان بود؛ از این رو، [[شایعه]] کردنـد کـه رسـول خـدا{{صل}} بـه دلـیـل [[نافرمانی]] علی{{ع}}، از آن حضرت رنجیده است. چون [[شایعات]] و طعنه‌ها بر [[امام]] زیاد شد، آن حضرت به بیرون مدینه نزد رسول خدا{{صل}} رفت و پیامبر{{صل}} در [[حدیثی]] که به «[[حدیث منزلت]]» [[شهرت]] یافت، فرمود: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}؛ «آیا [[خشنود]] نمی‌شوی از اینکه تو برای من همچون [[هارون]] برای [[موسی]] باشی، جز آنکه [[پیامبری]] پس از من نیست»<ref>ابن حبان، الثقات، ج۱، ص۳۶۷.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۳۱.</ref>
بعد از فتح مکه، [[نبرد حنین]] رخ داد و [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[پرچم‌دار]] [[مهاجران]] بود. حضرت در دفاع از [[جان]] پیامبر{{صل}} در برابر [[هجوم]] سنگین [[دشمن]] و فرار برخی [[مسلمانان]]، [[پایداری]] ورزید و با کشـته شدن «ابوجَرول» و تعدادی از [[قبیله هوازن]] به دست [[حضرت علی]]{{ع}} [[سپاه]] [[هوازن]] شکست خورد.
 
[[رسول خدا]]{{صل}}، اول [[رجب]] [[سال نهم هجری]] برای پیش‌دستی و مقابله با تحرکات [[هرقل]]، امپراتور [[روم]] شرقی عازم [[تبوک]] شد<ref>واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۹۰.</ref> و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} را [[جانشین]] خویش در مدینه قرار داد تا [[امنیت]] [[شهر]] را تأمین کند. ثمره حضور علی{{ع}} در مدینه ناکامی [[منافقان]] از رسیدن به اهدافشان بود؛ از این رو، [[شایعه]] کردند که رسول خدا{{صل}} به دلیل [[نافرمانی]] علی{{ع}}، از آن حضرت رنجیده است. چون [[شایعات]] و طعنه‌ها بر [[امام]] زیاد شد، آن حضرت به بیرون مدینه نزد رسول خدا{{صل}} رفت و پیامبر{{صل}} در [[حدیثی]] که به «[[حدیث منزلت]]» [[شهرت]] یافت، فرمود: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}؛ «آیا [[خشنود]] نمی‌شوی از اینکه تو برای من همچون [[هارون]] برای [[موسی]] باشی، جز آنکه [[پیامبری]] پس از من نیست»<ref>ابن حبان، الثقات، ج۱، ص۳۶۷.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۳۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش