پرش به محتوا

امامت از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:
بر این اساس، اگر می‌بینیم اهل سنت در یک دیدگاه در گزینش خلیفه، به [[اجماع اهل حل و عقد]] [[معتقد]] شده‌اند، مبتنی بر شیوه [[انتخاب خلیفه]] اول "[[ابوبکر]]" است<ref>ر.ک: شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۲ - ۲۵۳؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱ ۳۵۲.</ref> و اگر در دیدگاه دیگری، [[شیوه]] نصب [[خلیفه]] را پیش می‌کشند، برگرفته از شیوه انتخاب خلیفه دوم "[[عمر]]" است که توسط [[خلیفه اول]] نصب و معرّفی شده است<ref>ر.ک: اصول الدین، ابی‌منشور عبد القاهر بن الطاهر التمیمی البغدادی، ص۲۸۵؛ الاحکام السلطانیة، ماوردی، ص۱۰.</ref> و اگر شورای خاص را نیز پذیرفته و مطرح کرده‌اند، به عمل [[خلیفه دوم]]، مستند است که در نصب خلیفه پس از خود چنین عمل کرده است<ref>الاحکام السلطانیه، ص۱۰.</ref> و اگر می‌بینیم [[معتزله]] مدعی شده‌اند حداقل پنج نفر باید باشند نیز مستند به همان [[رأی]] است<ref>الاحکام السلطانیه، ص۷.</ref>. اینکه گفته‌اند اگر کسی به [[زور]] بر سر [[مردم]] مسلّط شد هر چند فاقد [[عدالت]]، [[علم]] و فضل باشد، او [[خلیفه مسلمین]] و "[[امیرالمؤمنین]]" است و [[اطاعت]] از او بر همه [[مسلمانان]] [[واجب]] بوده و [[شورش]] علیه او و [[مخالفت]] با او [[حرام]] است، ریشه این گفتار و دیدگاه در گزینش خلیفه، تمام تحولات [[تاریخ]] [[بنی‌امیه]] و [[بنی‌عباس]] و کودتاها و جابجایی‌های [[حکام]] در آن دوران‌هاست!<ref>مقدمه ابن خلدون، رضوان ابراهیم، ص۱۴۴؛ الاحکام السلطانیة، ص۵ - ۲۱، باب اول.</ref>.
بر این اساس، اگر می‌بینیم اهل سنت در یک دیدگاه در گزینش خلیفه، به [[اجماع اهل حل و عقد]] [[معتقد]] شده‌اند، مبتنی بر شیوه [[انتخاب خلیفه]] اول "[[ابوبکر]]" است<ref>ر.ک: شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۲ - ۲۵۳؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱ ۳۵۲.</ref> و اگر در دیدگاه دیگری، [[شیوه]] نصب [[خلیفه]] را پیش می‌کشند، برگرفته از شیوه انتخاب خلیفه دوم "[[عمر]]" است که توسط [[خلیفه اول]] نصب و معرّفی شده است<ref>ر.ک: اصول الدین، ابی‌منشور عبد القاهر بن الطاهر التمیمی البغدادی، ص۲۸۵؛ الاحکام السلطانیة، ماوردی، ص۱۰.</ref> و اگر شورای خاص را نیز پذیرفته و مطرح کرده‌اند، به عمل [[خلیفه دوم]]، مستند است که در نصب خلیفه پس از خود چنین عمل کرده است<ref>الاحکام السلطانیه، ص۱۰.</ref> و اگر می‌بینیم [[معتزله]] مدعی شده‌اند حداقل پنج نفر باید باشند نیز مستند به همان [[رأی]] است<ref>الاحکام السلطانیه، ص۷.</ref>. اینکه گفته‌اند اگر کسی به [[زور]] بر سر [[مردم]] مسلّط شد هر چند فاقد [[عدالت]]، [[علم]] و فضل باشد، او [[خلیفه مسلمین]] و "[[امیرالمؤمنین]]" است و [[اطاعت]] از او بر همه [[مسلمانان]] [[واجب]] بوده و [[شورش]] علیه او و [[مخالفت]] با او [[حرام]] است، ریشه این گفتار و دیدگاه در گزینش خلیفه، تمام تحولات [[تاریخ]] [[بنی‌امیه]] و [[بنی‌عباس]] و کودتاها و جابجایی‌های [[حکام]] در آن دوران‌هاست!<ref>مقدمه ابن خلدون، رضوان ابراهیم، ص۱۴۴؛ الاحکام السلطانیة، ص۵ - ۲۱، باب اول.</ref>.


از آنچه گفته شد این [[حقیقت]] به دست می‌آید که [[اهل سنت]] با پایین آوردن [[شأن امامت]] از جایگاه [[عقیدتی]] به حد [[فروع فقهی]] و نیز پذیرش [[امامت]] بدون [[نصب الهی]] و اینکه هر کس به هر نحوی که توانست بر اریکه [[قدرت سیاسی]] تکیه زند، او [[امام]] و [[اولی الامر]] [[واجب الاطاعه]] است، در واقع نخستین پایه تفکیک [[دین]] از [[سیاست]] را رقم زدند و همین امر، موجب بزرگترین نقطه [[انحراف]] از مسیر [[اسلام ناب محمدی]]{{صل}} شده که در [[دل]] خود هزاران انحراف دیگری را به همراه آورده است که هنوز [[جوامع اسلامی]] دچار آن هاست<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۲۵-۲۷.</ref>.
از آنچه گفته شد این [[حقیقت]] به دست می‌آید که [[اهل سنت]] با پایین آوردن [[شأن امامت]] از جایگاه [[عقیدتی]] به حد [[فروع فقهی]] و نیز پذیرش [[امامت]] بدون [[نصب الهی]] و اینکه هر کس به هر نحوی که توانست بر اریکه [[قدرت سیاسی]] تکیه زند، او [[امام]] و [[اولی الامر]] [[واجب الاطاعه]] است، در واقع نخستین پایه تفکیک [[دین]] از [[سیاست]] را رقم زدند و همین امر، موجب بزرگترین نقطه [[انحراف]] از مسیر [[اسلام ناب محمدی]]{{صل}} شده که در [[دل]] خود هزاران انحراف دیگری را به همراه آورده است که هنوز [[جوامع اسلامی]] دچار آن هاست<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۲۵-۲۷.</ref>.


== عزل‌ امام و خروج‌ بر او ==
== عزل‌ امام و خروج‌ بر او ==
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش