پرش به محتوا

معجزات امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - 'رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ' به '')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی = [[معجزات امام مهدی]] {{ع}} چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]]  
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]]  
| مدخل اصلی =  
| مدخل اصلی =  
خط ۱۷: خط ۱۵:
«[[علائم]] تشریفی [[خاصه]] آن [[حضرت]] در هنگام قیام‌:
«[[علائم]] تشریفی [[خاصه]] آن [[حضرت]] در هنگام قیام‌:
* '''ماه و [[خورشید]] در [[فرمان]] او باشد''': مانند [[سلیمان]] ماه و [[خورشید]] را بخواند و [[اجابت]] او کنند.
* '''ماه و [[خورشید]] در [[فرمان]] او باشد''': مانند [[سلیمان]] ماه و [[خورشید]] را بخواند و [[اجابت]] او کنند.
* '''باد و ابرهای شدید در تسخیر او باشد''': [[خداوند]]، ابرهای رام را در [[اختیار]] [[ذوالقرنین]] گذارد و ابرهای سخت رعد و برق‌دار را برای [[قائم]]{{ع}} [[ذخیره]] فرمود<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۲۶، ح ۸۷۰.</ref>. و در کیفیت [[ظهور]] خواهد آمد، که [[اصحاب]] او برابر سوار شوند.
* '''باد و ابرهای شدید در تسخیر او باشد''': [[خداوند]]، ابرهای رام را در [[اختیار]] [[ذوالقرنین]] گذارد و ابرهای سخت رعد و برق‌دار را برای [[قائم]] {{ع}} [[ذخیره]] فرمود<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۲۶، ح ۸۷۰.</ref>. و در کیفیت [[ظهور]] خواهد آمد، که [[اصحاب]] او برابر سوار شوند.
* '''ابر بر وی سایه افکند''': چون از [[مکه]] خارج شود در سایه ابر حرکت کند و به زبان فصیح که [[جن]] و انس بشنوند ندایی از ابر برآید که این است [[مهدی]] [[آل محمد]] {{صل}}<ref>همان ۱، ۲۹۶، ح ۱۹۰؛ کشف الغمة، ج ۲، ۴۷۰؛ منتخب الاثر، ص ۵۵۴، ح ۴.</ref>.
* '''ابر بر وی سایه افکند''': چون از [[مکه]] خارج شود در سایه ابر حرکت کند و به زبان فصیح که [[جن]] و انس بشنوند ندایی از ابر برآید که این است [[مهدی]] [[آل محمد]] {{صل}}<ref>همان ۱، ۲۹۶، ح ۱۹۰؛ کشف الغمة، ج ۲، ۴۷۰؛ منتخب الاثر، ص ۵۵۴، ح ۴.</ref>.
* '''به نام او از [[آسمان]] ندا شود''': پیش از [[قیام]] و در وقت [[قیام]] و [[بیعت]] گرفتن به نام او از [[آسمان]] ندا خواهد شد. ذکر نداهای متعدد در تشریفات [[ظهور]] خواهد شد.
* '''به نام او از [[آسمان]] ندا شود''': پیش از [[قیام]] و در وقت [[قیام]] و [[بیعت]] گرفتن به نام او از [[آسمان]] ندا خواهد شد. ذکر نداهای متعدد در تشریفات [[ظهور]] خواهد شد.
خط ۳۹: خط ۳۷:
| پاسخ = آیت الله '''[[نجم‌الدین طبسی]]''' در کتاب ''«[[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]»'' در اين‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت الله '''[[نجم‌الدین طبسی]]''' در کتاب ''«[[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]»'' در اين‌باره گفته است:


«در [[آخرالزمان]] هر چند [[مردم]] برای روی کارآمدن دولتی قدرتمند ودر عین حال پشتیبان ستمدیدگان، لحظه شماری می‌کنند، ولی به بسیاری از [[دولت]] هایی که روی کار می‌آیند، خوش بین نیستند وسخن هر حزب وگروهی را نمی‌پذیرند واصولاً کسی را قادر نمی‌دانند که بتواند [[نظم]] را به [[جامعه جهانی]] بازگرداند و دنیای پرآشوب را سامان بخشد. از این رو، مدّعی بازگشت [[نظم]] به [[جامعه]] وگسترش [[امنیت]] در [[جهان]]، باید دارای توانی فوق توان دیگر [[انسان‌ها]] باشد واثبات این مطلب نیاز به نشان دادن [[کرامات]] وکارهای [[خارق العاده]] دارد وشاید برای این است که [[حضرت مهدی]]{{ع}} در آغاز [[ظهور]]، دست به یک سلسله [[کرامات]] ومعجزات می‌زند؛ به پرنده در حال پرواز اشاره می‌کند واو فوراً فرود می‌آید ودر [[دست حضرت]] قرار می‌گیرد. چوب خشک را در [[زمین]] بایر فرو می‌برد وآن چوب بی درنگ سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. با این کارها به [[مردم]] ثابت می‌شود که سرو کار آنان با شخصیتی است که [[آسمان]] و [[زمین]] به امر [[خداوند]] در [[اختیار]] و تحت [[فرمان]] اوست. این [[کرامات]] نویدی برای مردمی‌است که سال‌ها وبلکه قرن‌ها خود را زیر فشار وقهر [[آسمان]] وزمین می‌دیدند. مردمی‌که از بالای سر، مورد تهاجم هواپیماها وموشک‌ها قرار گرفته، میلیون‌ها [[قربانی]] داده‌اند وقدرتی را نمی‌یافتند که مانع آن همه تجاوزات گردد؛ ولی اینک خود را در برابر شخصیتی می‌بینند که [[آسمان]] وزمین وآن چه در آنهاست در [[اختیار]] اویند. مردمی‌ که تا دیروز، چنان در [[قحطی]] به سر می‌بردند که حتی برای تهیه نیازهای اوّلیه زندگی، رنج‌ها ومشکلاتی را متحمّل می‌شدند ودر اثر [[خشکسالی]] وکمبود زراعت، در محاصره [[اقتصادی]] شدیدی قرار گرفته بودند، امروز در برابر شخصیتی قرار گرفته اند که با اشاره‌ای [[زمین]] را سبز وخرّم می‌کند وآب وباران را جاری می‌سازد. مردمی‌که دچار بیماری‌های بی‌درمان شده اند، با کسی رو به رو می‌شوند که حتی بیماری‌های غیر قابل درمان را نیز علاج می‌کند و مردگان را زندگی می‌بخشد. این‌ها [[معجزات]] و کراماتی هستند که حکایت از [[توانایی]]، [[صداقت]] و [[حق]] بودن گفته‌های این [[رهبر]] آسمانی دارد. کوتاه سخن آن که جهانیان باور می‌کنند که این نوید دهنده با هیچ یک از مدّعیان پیشین شباهتی ندارد واو همان رهایی بخش واقعی وذخیره الهی و [[مهدی موعود]] است.  [[کرامات]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} گاهی برای رزمندگانش روی می‌دهد که بر ایمانشان می‌افزاید واعتقادشان را استوارتر می‌گرداند وگاه برای [[دشمنان]] ویا [[تردید]] کنندگان است که سبب [[ایمان]] واعتقاد آنان به [[حضرت]] می‌شود. اینک به بخشی از آن [[معجزات]] وکرامات اشاره می‌کنیم:
«در [[آخرالزمان]] هر چند [[مردم]] برای روی کارآمدن دولتی قدرتمند ودر عین حال پشتیبان ستمدیدگان، لحظه شماری می‌کنند، ولی به بسیاری از [[دولت]] هایی که روی کار می‌آیند، خوش بین نیستند وسخن هر حزب وگروهی را نمی‌پذیرند واصولاً کسی را قادر نمی‌دانند که بتواند [[نظم]] را به [[جامعه جهانی]] بازگرداند و دنیای پرآشوب را سامان بخشد. از این رو، مدّعی بازگشت [[نظم]] به [[جامعه]] وگسترش [[امنیت]] در [[جهان]]، باید دارای توانی فوق توان دیگر [[انسان‌ها]] باشد واثبات این مطلب نیاز به نشان دادن [[کرامات]] وکارهای [[خارق العاده]] دارد وشاید برای این است که [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آغاز [[ظهور]]، دست به یک سلسله [[کرامات]] ومعجزات می‌زند؛ به پرنده در حال پرواز اشاره می‌کند واو فوراً فرود می‌آید ودر [[دست حضرت]] قرار می‌گیرد. چوب خشک را در [[زمین]] بایر فرو می‌برد وآن چوب بی درنگ سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. با این کارها به [[مردم]] ثابت می‌شود که سرو کار آنان با شخصیتی است که [[آسمان]] و [[زمین]] به امر [[خداوند]] در [[اختیار]] و تحت [[فرمان]] اوست. این [[کرامات]] نویدی برای مردمی‌است که سال‌ها وبلکه قرن‌ها خود را زیر فشار وقهر [[آسمان]] وزمین می‌دیدند. مردمی‌که از بالای سر، مورد تهاجم هواپیماها وموشک‌ها قرار گرفته، میلیون‌ها [[قربانی]] داده‌اند وقدرتی را نمی‌یافتند که مانع آن همه تجاوزات گردد؛ ولی اینک خود را در برابر شخصیتی می‌بینند که [[آسمان]] وزمین وآن چه در آنهاست در [[اختیار]] اویند. مردمی‌ که تا دیروز، چنان در [[قحطی]] به سر می‌بردند که حتی برای تهیه نیازهای اوّلیه زندگی، رنج‌ها ومشکلاتی را متحمّل می‌شدند ودر اثر [[خشکسالی]] وکمبود زراعت، در محاصره [[اقتصادی]] شدیدی قرار گرفته بودند، امروز در برابر شخصیتی قرار گرفته اند که با اشاره‌ای [[زمین]] را سبز وخرّم می‌کند وآب وباران را جاری می‌سازد. مردمی‌که دچار بیماری‌های بی‌درمان شده اند، با کسی رو به رو می‌شوند که حتی بیماری‌های غیر قابل درمان را نیز علاج می‌کند و مردگان را زندگی می‌بخشد. این‌ها [[معجزات]] و کراماتی هستند که حکایت از [[توانایی]]، [[صداقت]] و [[حق]] بودن گفته‌های این [[رهبر]] آسمانی دارد. کوتاه سخن آن که جهانیان باور می‌کنند که این نوید دهنده با هیچ یک از مدّعیان پیشین شباهتی ندارد واو همان رهایی بخش واقعی وذخیره الهی و [[مهدی موعود]] است.  [[کرامات]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} گاهی برای رزمندگانش روی می‌دهد که بر ایمانشان می‌افزاید واعتقادشان را استوارتر می‌گرداند وگاه برای [[دشمنان]] ویا [[تردید]] کنندگان است که سبب [[ایمان]] واعتقاد آنان به [[حضرت]] می‌شود. اینک به بخشی از آن [[معجزات]] وکرامات اشاره می‌کنیم:
#'''سخن گفتن پرنده:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "[[حضرت مهدی]]{{ع}} در مسیر حرکت خود به یکی از [[سادات حسنی]] که دوزاده هزار نفر رزمنده را به همراه دارد، برخورد می‌کند؛ [[حسنی]] در [[مقام]] [[احتجاج]] برمی‌آید وخود را سزاوارتر به [[رهبری]] می‌داند. [[حضرت]] در پاسخ او می‌گوید: من [[مهدی]] هستم. [[حسنی]] می‌پرسد: آیا [[دلیل]] ونشانه‌ای داری تا با تو [[بیعت]] کنم؟ [[حضرت]] به پرنده‌ای که در [[آسمان]] در حال پرواز است، اشاره می‌کند وآن پرنده فرود می‌آید ودر دستان [[حضرت]] قرار می‌گیرد. آن گاه به [[قدرت]] [[خداوند]] لب به سخن می‌گشاید و بر [[امامت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} گواهی می‌دهد. برای [[اطمینان]] بیشتر [[سید حسنی]]، [[امام]]{{ع}} چوب خشکی را به [[زمین]] فرو می‌برد؛ آن چوب سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. بار دیگر، پاره سنگی را از [[زمین]] بر می‌دارد وبا یک فشار آن را [[خرد]] کرده، همانند خمیر نرم می‌کند. [[سید حسنی]] با دیدن آن [[کرامات]] به [[حضرت]] [[ایمان]] می‌آورد. خود وهمه نیروهایش [[تسلیم]] [[امام]]{{ع}} می‌شوند وحضرت او را به عنوان [[فرمانده]] نیروی خط مقدّم می‌گمارد"<ref>عقدالدرر، ص ۹۷، ۱۳۸، ۱۳۹؛ القول المختصر، ص ۱۹؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۵۸</ref>.
# '''سخن گفتن پرنده:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} می‌فرماید: "[[حضرت مهدی]] {{ع}} در مسیر حرکت خود به یکی از [[سادات حسنی]] که دوزاده هزار نفر رزمنده را به همراه دارد، برخورد می‌کند؛ [[حسنی]] در [[مقام]] [[احتجاج]] برمی‌آید وخود را سزاوارتر به [[رهبری]] می‌داند. [[حضرت]] در پاسخ او می‌گوید: من [[مهدی]] هستم. [[حسنی]] می‌پرسد: آیا [[دلیل]] ونشانه‌ای داری تا با تو [[بیعت]] کنم؟ [[حضرت]] به پرنده‌ای که در [[آسمان]] در حال پرواز است، اشاره می‌کند وآن پرنده فرود می‌آید ودر دستان [[حضرت]] قرار می‌گیرد. آن گاه به [[قدرت]] [[خداوند]] لب به سخن می‌گشاید و بر [[امامت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} گواهی می‌دهد. برای [[اطمینان]] بیشتر [[سید حسنی]]، [[امام]] {{ع}} چوب خشکی را به [[زمین]] فرو می‌برد؛ آن چوب سبز می‌شود وشاخ وبرگ می‌دهد. بار دیگر، پاره سنگی را از [[زمین]] بر می‌دارد وبا یک فشار آن را [[خرد]] کرده، همانند خمیر نرم می‌کند. [[سید حسنی]] با دیدن آن [[کرامات]] به [[حضرت]] [[ایمان]] می‌آورد. خود وهمه نیروهایش [[تسلیم]] [[امام]] {{ع}} می‌شوند وحضرت او را به عنوان [[فرمانده]] نیروی خط مقدّم می‌گمارد"<ref>عقدالدرر، ص ۹۷، ۱۳۸، ۱۳۹؛ القول المختصر، ص ۱۹؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۵۸</ref>.
#'''جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام]]{{ع}} در شهر [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند و قصد حرکت به [[کوفه]] را دارد، به نیروهایش اعلام می‌کند که کسی [[آب]] وغذا وتوشه راه با خود برندارد. [[حضرت]] {{ع}} سنگ [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} را که به وسیله آن [[دوازده]] چشمه [[آب]] زلال از [[زمین]] جوشاند، همراه دارد. در مسیر راه هر جا توقف می‌کنند، آن سنگ را [[نصب]] می‌کند واز [[زمین]] چشمه‌های [[آب]] می‌جوشد. هر کس گرسنه باشد با نوشیدن آن سیر می‌گردد وهر کس تشنه باشد، سیراب می‌شود. تهیه آذوقه وآب بین راه [[سپاهیان]] به همین ترتیب است تا هنگامی‌که به شهر [[نجف]] برسند؛ در آن جا با [[نصب]] آن سنگ، برای همیشه از [[زمین]] [[آب]] وشیر می‌جوشد که گرسنه وتشنه‌ای را سیر می‌کند"<ref>بصائر الدرجات، ص ۱۸۸؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۱؛ نعمانی، غیبة، ص ۲۳۸؛ خرائج، ج ۲، ص ۶۹۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۴؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۸۵ وج ۵۲، ص ۳۲۴</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[پرچم]] [[پیامبر]]{{صل}} وانگشتر [[سلیمان]] وسنگ وعصای [[موسی]] همراه او خواهد بود. پس به امر [[حضرت]] در بین [[سپاهیان]] اعلام می‌شود که کسی زاد وتوشه برای خود وعلوفه برای چهارپایان بر ندارد. برخی از همراهان می‌گویند: او می‌خواهد ما را به [[هلاکت]] بیندازد ومرکب‌های مان را از [[گرسنگی]] وتشنگی نابود کند. [[اصحاب]] با [[حضرت]] حرکت می‌کنند. به اوّلین جایی که می‌رسند، [[حضرت]] سنگ را بر [[زمین]] می‌کوبد وآب وغذا برای نیروها وعلوفه برای حیوانات بیرون می‌آید واز آن استفاده می‌کنند تا به شهر [[نجف]] می‌رسند"<ref>کمال الدین، ص ۶۷۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۲</ref>.
# '''جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]:''' [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام]] {{ع}} در شهر [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند و قصد حرکت به [[کوفه]] را دارد، به نیروهایش اعلام می‌کند که کسی [[آب]] وغذا وتوشه راه با خود برندارد. [[حضرت]] {{ع}} سنگ [[حضرت موسی|موسی]] {{ع}} را که به وسیله آن [[دوازده]] چشمه [[آب]] زلال از [[زمین]] جوشاند، همراه دارد. در مسیر راه هر جا توقف می‌کنند، آن سنگ را [[نصب]] می‌کند واز [[زمین]] چشمه‌های [[آب]] می‌جوشد. هر کس گرسنه باشد با نوشیدن آن سیر می‌گردد وهر کس تشنه باشد، سیراب می‌شود. تهیه آذوقه وآب بین راه [[سپاهیان]] به همین ترتیب است تا هنگامی‌که به شهر [[نجف]] برسند؛ در آن جا با [[نصب]] آن سنگ، برای همیشه از [[زمین]] [[آب]] وشیر می‌جوشد که گرسنه وتشنه‌ای را سیر می‌کند"<ref>بصائر الدرجات، ص ۱۸۸؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۱؛ نعمانی، غیبة، ص ۲۳۸؛ خرائج، ج ۲، ص ۶۹۰؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۸۴؛ بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۸۵ وج ۵۲، ص ۳۲۴</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[پرچم]] [[پیامبر]] {{صل}} وانگشتر [[سلیمان]] وسنگ وعصای [[موسی]] همراه او خواهد بود. پس به امر [[حضرت]] در بین [[سپاهیان]] اعلام می‌شود که کسی زاد وتوشه برای خود وعلوفه برای چهارپایان بر ندارد. برخی از همراهان می‌گویند: او می‌خواهد ما را به [[هلاکت]] بیندازد ومرکب‌های مان را از [[گرسنگی]] وتشنگی نابود کند. [[اصحاب]] با [[حضرت]] حرکت می‌کنند. به اوّلین جایی که می‌رسند، [[حضرت]] سنگ را بر [[زمین]] می‌کوبد وآب وغذا برای نیروها وعلوفه برای حیوانات بیرون می‌آید واز آن استفاده می‌کنند تا به شهر [[نجف]] می‌رسند"<ref>کمال الدین، ص ۶۷۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱؛ وافی، ج ۲، ص ۱۱۲</ref>.
#'''[[طی الارض]] و نداشتن سایه:''' [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] از [[نور خداوند]] روشن می‌شود وزمین زیرپای [[مهدی]] به سرعت حرکت می‌کند (واو با سرعت، مسیرها را می‌پیماید) و اوست که سایه نخواهد داشت"<ref>کمال الدین، ص ۳۷۲؛ کفایة الاثر، ص ۳۲۳؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۳۱۴؛ فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۶؛ ینابیع المودّه، ص ۴۸۹؛ نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷؛ ر. ک: کفایة الاثر، ص ۳۲۴؛ احتجاج، ج ۲، ص ۴۴۹؛ اعلام الوری، ص ۴۰۹؛ خرائج، ج ۳، ص ۱۱۷۱؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۳</ref>.
# '''[[طی الارض]] و نداشتن سایه:''' [[امام رضا]] {{ع}} می‌فرماید: "هنگامی‌ که [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] از [[نور خداوند]] روشن می‌شود وزمین زیرپای [[مهدی]] به سرعت حرکت می‌کند (واو با سرعت، مسیرها را می‌پیماید) و اوست که سایه نخواهد داشت"<ref>کمال الدین، ص ۳۷۲؛ کفایة الاثر، ص ۳۲۳؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۳۱۴؛ فرائد السمطین، ج ۲، ص ۳۳۶؛ ینابیع المودّه، ص ۴۸۹؛ نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۷؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷؛ ر. ک: کفایة الاثر، ص ۳۲۴؛ احتجاج، ج ۲، ص ۴۴۹؛ اعلام الوری، ص ۴۰۹؛ خرائج، ج ۳، ص ۱۱۷۱؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۳۳</ref>.
#'''وسیله انتقال:''' [[امام باقر]]{{ع}} به شخصی به نام سوره فرمود: "[[ذوالقرنین]] مخیر گردید که یکی از دوابرسخت ورام را برگزیند. او [[ابر رام]] برگزید وابر سخت برای [[امام مهدی|حضرت صاحب]]{{ع}} [[ذخیره]] شد". سوره پرسید: [[ابر سخت]] چیست؟ [[حضرت]] فرمود: "ابرهایی که در آن رعد وبرق وآذرخش وصاعقه باشد. هرگاه ابری چنین بود، [[صاحب]] شما بر آن سوار است. بی [[شک]] او [[سوار بر ابر]] می‌شود وبا آن به سوی [[آسمان]] بالا می‌رود وآسمان‌ها وزمین‌های هفت گانه را می‌پیماید؛ همان [[زمین]] هایی که پنج عدد آن مسکونی ودو تای دیگر ویران است"<ref>مفید، اختصاص، ص ۱۹۹؛ بصائر الدرجات، ص ۴۰۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند]]، [[ذوالقرنین]] را در [[انتخاب]] بین دو [[ابر سخت]] ورام مخیر کرد. او [[ابر رام]] را برگزید وآن ابری است که در آن رعد وبرق وجود نداشت واگر [[ابر سخت]] را برمی‌گزید، اجازه استفاده از آن را نداشت؛ زیرا [[خداوند]]، [[ابر سخت]] را برای [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[ذخیره]] کرده است"<ref>اختصاص، ص ۳۲۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۲؛ غایة المرام، ص ۷۷</ref>.
# '''وسیله انتقال:''' [[امام باقر]] {{ع}} به شخصی به نام سوره فرمود: "[[ذوالقرنین]] مخیر گردید که یکی از دوابرسخت ورام را برگزیند. او [[ابر رام]] برگزید وابر سخت برای [[امام مهدی|حضرت صاحب]] {{ع}} [[ذخیره]] شد". سوره پرسید: [[ابر سخت]] چیست؟ [[حضرت]] فرمود: "ابرهایی که در آن رعد وبرق وآذرخش وصاعقه باشد. هرگاه ابری چنین بود، [[صاحب]] شما بر آن سوار است. بی [[شک]] او [[سوار بر ابر]] می‌شود وبا آن به سوی [[آسمان]] بالا می‌رود وآسمان‌ها وزمین‌های هفت گانه را می‌پیماید؛ همان [[زمین]] هایی که پنج عدد آن مسکونی ودو تای دیگر ویران است"<ref>مفید، اختصاص، ص ۱۹۹؛ بصائر الدرجات، ص ۴۰۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "[[خداوند]]، [[ذوالقرنین]] را در [[انتخاب]] بین دو [[ابر سخت]] ورام مخیر کرد. او [[ابر رام]] را برگزید وآن ابری است که در آن رعد وبرق وجود نداشت واگر [[ابر سخت]] را برمی‌گزید، اجازه استفاده از آن را نداشت؛ زیرا [[خداوند]]، [[ابر سخت]] را برای [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} [[ذخیره]] کرده است"<ref>اختصاص، ص ۳۲۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۲؛ غایة المرام، ص ۷۷</ref>.
#'''کندی حرکت زمان:''' [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "چون [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] کند، به سوی [[کوفه]] حرکت می‌نماید. در آن جا هفت سال [[حکومت]] می‌کند که هر سال آن برابر ده سال از سالیان شماست. پس از آن، [[خداوند]] هر چه [[اراده]] کند، انجام می‌دهد". گفته شد چگونه سال‌ها طولانی می‌شود؟ [[امام]] فرمود: "[[خداوند]] به منظومه (وفرشته اداره کننده آن) [[دستور]] می‌دهد که از سرعت خود بکاهد. از این رو، روزها وسال‌ها طولانی می‌شود". گفته شد: می‌گویند اگر کم ترین تغییری در حرکت آنها پدید آید، آنها به هم می‌ریزند وفاسد می‌شوند. [[امام]]{{ع}} فرمود: "این سخن افراد مادّی گرا وکافر به خداست؛ ولی [[مسلمانان]] (که [[عقیده]] به [[خداوند]] گرداننده آنها دارند) چنین سخنی را نمی‌توانند بگویند"<ref>مفید، ارشاد، ص ۳۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۴۰۰</ref>.
# '''کندی حرکت زمان:''' [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "چون [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کند، به سوی [[کوفه]] حرکت می‌نماید. در آن جا هفت سال [[حکومت]] می‌کند که هر سال آن برابر ده سال از سالیان شماست. پس از آن، [[خداوند]] هر چه [[اراده]] کند، انجام می‌دهد". گفته شد چگونه سال‌ها طولانی می‌شود؟ [[امام]] فرمود: "[[خداوند]] به منظومه (وفرشته اداره کننده آن) [[دستور]] می‌دهد که از سرعت خود بکاهد. از این رو، روزها وسال‌ها طولانی می‌شود". گفته شد: می‌گویند اگر کم ترین تغییری در حرکت آنها پدید آید، آنها به هم می‌ریزند وفاسد می‌شوند. [[امام]] {{ع}} فرمود: "این سخن افراد مادّی گرا وکافر به خداست؛ ولی [[مسلمانان]] (که [[عقیده]] به [[خداوند]] گرداننده آنها دارند) چنین سخنی را نمی‌توانند بگویند"<ref>مفید، ارشاد، ص ۳۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۴۰۰</ref>.
#'''[[قدرت]] [[تکبیر]]:''' کعب درباره گشودن شهر [[قسطنطنیه]] به دست [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} می‌گوید: [[حضرت]]، [[پرچم]] را به [[زمین]] فرو می‌برد وبه سوی [[آب]] می‌رود تا برای [[نماز صبح]] وضو بگیرد؛ [[آب]] از [[حضرت]] دور می‌شود. [[امام]]{{ع}} [[پرچم]] را بر می‌دارد وبه دنبال [[آب]] حرکت می‌کند تا آن که از آن [[ناحیه]] می‌گذرد. آن گاه [[پرچم]] را در [[زمین]] فرو می‌برد وسپاهیان را فرا می‌خواند و می‌فرماید: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] دریا را برای شما شکافت؛ هم چنان که آن را برای [[بنی اسرائیل]] شکافت". پس [[سپاهیان]] از دریا می‌گذرند ورو به روی شهر [[قسطنطنیه]] قرار می‌گیرند. [[سپاهیان]] ندای [[تکبیر]] سر می‌دهند ودیوارهای شهر به لرزه درمی‌آید. بار دیگر [[تکبیر]] می‌گویند ودوباره دیوارها می‌لرزد. بار سوم که صدا به [[تکبیر]] بلند می‌کنند، دیوارهایی که میان [[دوازده]] بُرج مراقبت هستند، فرو می‌ریزند<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۸</ref>[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} جلوی [[قسطنطنیه]] فرود می‌آید. در آن روزگار، آن دژ، هفت دیوار دارد. [[حضرت]] هفت [[تکبیر]] می‌گوید ودیوارها فرو می‌ریزد وبا کشتن تعداد بسیاری از [[رومیان]]، آن جا به [[تصرف]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} در می‌آید وگروهی نیز به [[اسلام]] رو می‌آورند"<ref>العلل المتناهیه، ج ۲، ص ۸۵۵؛ عقد الدرر، ص ۱۸۰</ref> [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: "... سپس [[حضرت مهدی]] و یارانش به حرکت خود ادامه می‌دهند وبر هیچ دژی از دژهای [[رومیان]] نمی‌گذرند، مگر آن که با گفتن {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏"}} دیوارهای آن فرو می‌ریزد تا آن که در نزدیکی شهر [[قسطنطنیه]] فرود می‌آیند. در آن جا چند [[تکبیر]] می‌گویند وناگهان خلیجی که در مجاورت آن شهر است، خشک می‌شود وآب هایش در [[زمین]] فرو می‌رود ودیوارهای شهر نیز فرو می‌ریزد. از آن جا به سوی شهر [[رومیه]] حرکت می‌کنند وچون به آن جا می‌رسند، [[مسلمانان]] سه [[تکبیر]] می‌گویند وشهر چون رمل وشن نرم - که در برابر تند بادها قرار گرفته باشد - از هم می‌پاشد"<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۹</ref> نیز آن [[حضرت]] می‌فرماید: "... [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} به پیش روی خود ادامه می‌دهد تا این که به یکی از شهرهای مشرف به دریا می‌رسد. [[لشکریان]] [[حضرت]] [[تکبیر]] سر می‌دهند ودر پی آن دیوارهای شهر از هم گسیخته شده، فرو می‌ریزند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۱</ref>
# '''[[قدرت]] [[تکبیر]]:''' کعب درباره گشودن شهر [[قسطنطنیه]] به دست [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} می‌گوید: [[حضرت]]، [[پرچم]] را به [[زمین]] فرو می‌برد وبه سوی [[آب]] می‌رود تا برای [[نماز صبح]] وضو بگیرد؛ [[آب]] از [[حضرت]] دور می‌شود. [[امام]] {{ع}} [[پرچم]] را بر می‌دارد وبه دنبال [[آب]] حرکت می‌کند تا آن که از آن [[ناحیه]] می‌گذرد. آن گاه [[پرچم]] را در [[زمین]] فرو می‌برد وسپاهیان را فرا می‌خواند و می‌فرماید: "ای [[مردم]]! [[خداوند]] دریا را برای شما شکافت؛ هم چنان که آن را برای [[بنی اسرائیل]] شکافت". پس [[سپاهیان]] از دریا می‌گذرند ورو به روی شهر [[قسطنطنیه]] قرار می‌گیرند. [[سپاهیان]] ندای [[تکبیر]] سر می‌دهند ودیوارهای شهر به لرزه درمی‌آید. بار دیگر [[تکبیر]] می‌گویند ودوباره دیوارها می‌لرزد. بار سوم که صدا به [[تکبیر]] بلند می‌کنند، دیوارهایی که میان [[دوازده]] بُرج مراقبت هستند، فرو می‌ریزند<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۸</ref>[[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]] {{ع}} جلوی [[قسطنطنیه]] فرود می‌آید. در آن روزگار، آن دژ، هفت دیوار دارد. [[حضرت]] هفت [[تکبیر]] می‌گوید ودیوارها فرو می‌ریزد وبا کشتن تعداد بسیاری از [[رومیان]]، آن جا به [[تصرف]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در می‌آید وگروهی نیز به [[اسلام]] رو می‌آورند"<ref>العلل المتناهیه، ج ۲، ص ۸۵۵؛ عقد الدرر، ص ۱۸۰</ref> [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در این زمینه می‌فرماید: "... سپس [[حضرت مهدی]] و یارانش به حرکت خود ادامه می‌دهند وبر هیچ دژی از دژهای [[رومیان]] نمی‌گذرند، مگر آن که با گفتن {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّه‏‏"}} دیوارهای آن فرو می‌ریزد تا آن که در نزدیکی شهر [[قسطنطنیه]] فرود می‌آیند. در آن جا چند [[تکبیر]] می‌گویند وناگهان خلیجی که در مجاورت آن شهر است، خشک می‌شود وآب هایش در [[زمین]] فرو می‌رود ودیوارهای شهر نیز فرو می‌ریزد. از آن جا به سوی شهر [[رومیه]] حرکت می‌کنند وچون به آن جا می‌رسند، [[مسلمانان]] سه [[تکبیر]] می‌گویند وشهر چون رمل وشن نرم - که در برابر تند بادها قرار گرفته باشد - از هم می‌پاشد"<ref>عقد الدرر، ص ۱۳۹</ref> نیز آن [[حضرت]] می‌فرماید: "... [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} به پیش روی خود ادامه می‌دهد تا این که به یکی از شهرهای مشرف به دریا می‌رسد. [[لشکریان]] [[حضرت]] [[تکبیر]] سر می‌دهند ودر پی آن دیوارهای شهر از هم گسیخته شده، فرو می‌ریزند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۱</ref>
#'''عبور از [[آب]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "پدرم فرمود: هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} [[قیام]] کند... سپاهیانی را به شهر [[قسطنطنیه]] می‌فرستد. آن گاه که به خلیج برسند، جمله‌ای بر روی پاهای خود می‌نویسند واز روی [[آب]] می‌گذرند. [[رومیان]] چون این [[معجزه]] وعظمت را می‌بینند، به یک دیگر می‌گویند: وقتی [[سپاهیان]] [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} این چنین باشند، خود [[حضرت]] چگونه خواهد بود! از این رو، درها را بر روی آنان می‌گشایند و [[سپاهیان]] [[حضرت]] وارد شهر شده، در آن جا [[فرمانروایی]] می‌کنند"<ref>نعمانی، غیبة، ص ۱۵۹؛ دلائل الامامه، ص ۲۴۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵</ref>
# '''عبور از [[آب]]:''' [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "پدرم فرمود: هنگامی‌ که [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} [[قیام]] کند... سپاهیانی را به شهر [[قسطنطنیه]] می‌فرستد. آن گاه که به خلیج برسند، جمله‌ای بر روی پاهای خود می‌نویسند واز روی [[آب]] می‌گذرند. [[رومیان]] چون این [[معجزه]] وعظمت را می‌بینند، به یک دیگر می‌گویند: وقتی [[سپاهیان]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} این چنین باشند، خود [[حضرت]] چگونه خواهد بود! از این رو، درها را بر روی آنان می‌گشایند و [[سپاهیان]] [[حضرت]] وارد شهر شده، در آن جا [[فرمانروایی]] می‌کنند"<ref>نعمانی، غیبة، ص ۱۵۹؛ دلائل الامامه، ص ۲۴۹؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵</ref>
#'''شفای بیماران:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[پرچم‌ها]] را به اهتزاز درمی‌آورد ومعجزات خود را آشکار می‌کند وبه [[اذن خداوند]] چیزهایی را از نیستی به وجود می‌آورد. بیماران دچار پیسی وخوره را شفا می‌دهد ومردگان را زنده، وزندگان را می‌میراند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۹</ref>.
# '''شفای بیماران:''' [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[پرچم‌ها]] را به اهتزاز درمی‌آورد ومعجزات خود را آشکار می‌کند وبه [[اذن خداوند]] چیزهایی را از نیستی به وجود می‌آورد. بیماران دچار پیسی وخوره را شفا می‌دهد ومردگان را زنده، وزندگان را می‌میراند"<ref>الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۱۶۹</ref>.
#'''عصای [[حضرت موسی|موسی]] در دست:''' [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "[[عصای موسی]] متعلّق به [[آدم]] بوده است که به شعیب ([[پیامبر]]) رسیده وپس از او به [[موسی بن عمران]] داده شده است. آن عصا نزد ماست وبه تازگی که من آن را دیدم، هنوز سبز بود؛ مانند روزی که از درخت جدایش کردند. چون از آن عصا سؤال شود، سخن می‌گوید وآن برای [[قائم]] ما آماده است وآن چه [[موسی]] با آن کرد، [[حضرت قائم]] نیز با آن انجام می‌دهد وهر چه بدان عصا [[دستور]] داده شود، انجام می‌دهد وهرجا افکنده شود، جادوها را می‌بلعد"<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۵۱؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۲</ref>.
# '''عصای [[حضرت موسی|موسی]] در دست:''' [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "[[عصای موسی]] متعلّق به [[آدم]] بوده است که به شعیب ([[پیامبر]]) رسیده وپس از او به [[موسی بن عمران]] داده شده است. آن عصا نزد ماست وبه تازگی که من آن را دیدم، هنوز سبز بود؛ مانند روزی که از درخت جدایش کردند. چون از آن عصا سؤال شود، سخن می‌گوید وآن برای [[قائم]] ما آماده است وآن چه [[موسی]] با آن کرد، [[حضرت قائم]] نیز با آن انجام می‌دهد وهر چه بدان عصا [[دستور]] داده شود، انجام می‌دهد وهرجا افکنده شود، جادوها را می‌بلعد"<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۸، ۳۵۱؛ کافی، ج ۱، ص ۲۳۲</ref>.
#'''ندای ابر:''' [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]]{{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] می‌کند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است وهرجا برود، آن ابر نیز می‌رود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ کند وبا صدایی رسا وآشکار، ندا می‌دهد، این [[مهدی]] است"<ref>تاریخ موالید الائمه، ص ۲۰۰؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ صراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۶۰؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵؛ نوری، کشف الاستار، ص ۶۹</ref>. سرانجام طبق فرموده [[امام صادق]]{{ع}}: "هیچ معجزه‌ای از [[معجزات]] [[پیامبران]] واوصیا نمی‌ماند، مگر آن که [[خداوند]] عزّوجلّ آن را به دست [[قائم]] ما انجام می‌دهد تا [[حجّت]] بر [[دشمنان]] تمام گردد"<ref>خاتون آبادی، اربعین، ص ۶۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۰۰</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی؛ نجم‌الدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۶۱ - ۶۵.</ref>.
# '''ندای ابر:''' [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] می‌کند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است وهرجا برود، آن ابر نیز می‌رود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ کند وبا صدایی رسا وآشکار، ندا می‌دهد، این [[مهدی]] است"<ref>تاریخ موالید الائمه، ص ۲۰۰؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ صراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۶۰؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵؛ نوری، کشف الاستار، ص ۶۹</ref>. سرانجام طبق فرموده [[امام صادق]] {{ع}}: "هیچ معجزه‌ای از [[معجزات]] [[پیامبران]] واوصیا نمی‌ماند، مگر آن که [[خداوند]] عزّوجلّ آن را به دست [[قائم]] ما انجام می‌دهد تا [[حجّت]] بر [[دشمنان]] تمام گردد"<ref>خاتون آبادی، اربعین، ص ۶۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۰۰</ref>»<ref>[[نجم‌الدین طبسی|طبسی؛ نجم‌الدین]]، [[چشم اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۶۱ - ۶۵.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۸: خط ۵۶:


«[[پیشوایان]] [[معصوم]] هرچه به [[دوران غیبت]] نزدیک می‌شوند، [[معجزات]] بیشتری از خود نشان می‌دهند تا [[شیعیان]] با عزمی [[راسخ]] و ایمانی استوار، گام در عصر [[غیبت]] نهاده، پیروزمندانه [[دوران غیبت]] را پشت سر قرار دهند. از این‌رو شمار معجزاتی که از [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] {{عم}} صادر شده، قابل مقایسه با شمار [[معجزات]] [[پیشوایان]] قبلی نبود. به همین [[دلیل]] در [[دوران غیبت صغری]]، هرچه به [[غیبت کبری]] نزدیک‌تر می‌شویم، [[معجزات]] بیشتری از [[ناحیه مقدسه]] صادر می‌شود و به خصوص به صورت خبرهای غیبی درباره زندگی شخصی افراد، که در مدتی کوتاه به وقوع پیوسته، [[اعجاز]] آن آفتابی می‌گردد. معجزاتی که از [[ناحیه]] [[حضرت]] در [[غیبت صغری]] به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی [[روایات]]، پاره‌ای [[معجزات]] برای [[حضرت]] ذکر شده است. اینک به بخشی از [[معجزات]] و [[کرامات]] [[حضرت]] اشاره می‌کنیم:
«[[پیشوایان]] [[معصوم]] هرچه به [[دوران غیبت]] نزدیک می‌شوند، [[معجزات]] بیشتری از خود نشان می‌دهند تا [[شیعیان]] با عزمی [[راسخ]] و ایمانی استوار، گام در عصر [[غیبت]] نهاده، پیروزمندانه [[دوران غیبت]] را پشت سر قرار دهند. از این‌رو شمار معجزاتی که از [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] {{عم}} صادر شده، قابل مقایسه با شمار [[معجزات]] [[پیشوایان]] قبلی نبود. به همین [[دلیل]] در [[دوران غیبت صغری]]، هرچه به [[غیبت کبری]] نزدیک‌تر می‌شویم، [[معجزات]] بیشتری از [[ناحیه مقدسه]] صادر می‌شود و به خصوص به صورت خبرهای غیبی درباره زندگی شخصی افراد، که در مدتی کوتاه به وقوع پیوسته، [[اعجاز]] آن آفتابی می‌گردد. معجزاتی که از [[ناحیه]] [[حضرت]] در [[غیبت صغری]] به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی [[روایات]]، پاره‌ای [[معجزات]] برای [[حضرت]] ذکر شده است. اینک به بخشی از [[معجزات]] و [[کرامات]] [[حضرت]] اشاره می‌کنیم:
#'''سبز کردن چوب خشک'''.
# '''سبز کردن چوب خشک'''.
#'''نرم کردن سنگ سخت'''.
# '''نرم کردن سنگ سخت'''.
#'''سخن گفتن پرنده به امر [[حضرت]]'''؛ [[امیر المؤمنین]] {{ع}} می‌فرماید: "[[حضرت مهدی]] {{ع}} در مسیر حرکت خود به یکی از [[سادات حسنی]] که [[دوازده]] هزار رزمنده به همراه دارد، برخورد می‌کند. [[حسنی]] در [[مقام]] [[احتجاج]] برمی‌آید و خود را سزاوارتر به [[رهبری]] می‌داند. [[حضرت]] در پاسخ او می‌گوید: "من [[مهدی]] هستم. [[حسنی]] می‌پرسد: آیا [[دلیل]] و نشانه‌ای داری تا با تو [[بیعت]] کنم‌؟ [[حضرت]] به پرنده‌ای که در [[آسمان]] در حال پرواز است، اشاره می‌کند و آن پرنده فرود می‌آید و در دستان [[حضرت]] قرار می‌گیرد، آن‌گاه به [[قدرت]] [[خداوند]] لب به سخن می‌گشاید و بر [[امامت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} گواهی می‌دهد. برای [[اطمینان]] بیشتر [[سید حسنی]]، [[امام]] {{ع}} چوب خشکی را به [[زمین]] فرومی‌برد؛ آن چوب سبز می‌شود و شاخ و برگ می‌دهد. بار دیگر، پاره سنگی را از [[زمین]] برمی‌دارد و با یک فشار آن را [[خرد]] کرده، همانند خمیر نرم می‌کند. [[سید حسنی]] با دیدن آن [[کرامات]]، به [[حضرت]] [[ایمان]] می‌آورد. خود و همه نیروهایش [[تسلیم]] [[امام]] می‌شوند و [[حضرت]] او را به‌عنوان [[فرمانده]] نیروی خط‍‌ مقدم می‌گمارد<ref>عقد الدرر، ص ۹۷، ۱۳۸، ۱۳۹؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۱۵۸ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، نجم الدین طبسی، ص ۸۸.).</ref>.
# '''سخن گفتن پرنده به امر [[حضرت]]'''؛ [[امیر المؤمنین]] {{ع}} می‌فرماید: "[[حضرت مهدی]] {{ع}} در مسیر حرکت خود به یکی از [[سادات حسنی]] که [[دوازده]] هزار رزمنده به همراه دارد، برخورد می‌کند. [[حسنی]] در [[مقام]] [[احتجاج]] برمی‌آید و خود را سزاوارتر به [[رهبری]] می‌داند. [[حضرت]] در پاسخ او می‌گوید: "من [[مهدی]] هستم. [[حسنی]] می‌پرسد: آیا [[دلیل]] و نشانه‌ای داری تا با تو [[بیعت]] کنم‌؟ [[حضرت]] به پرنده‌ای که در [[آسمان]] در حال پرواز است، اشاره می‌کند و آن پرنده فرود می‌آید و در دستان [[حضرت]] قرار می‌گیرد، آن‌گاه به [[قدرت]] [[خداوند]] لب به سخن می‌گشاید و بر [[امامت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} گواهی می‌دهد. برای [[اطمینان]] بیشتر [[سید حسنی]]، [[امام]] {{ع}} چوب خشکی را به [[زمین]] فرومی‌برد؛ آن چوب سبز می‌شود و شاخ و برگ می‌دهد. بار دیگر، پاره سنگی را از [[زمین]] برمی‌دارد و با یک فشار آن را [[خرد]] کرده، همانند خمیر نرم می‌کند. [[سید حسنی]] با دیدن آن [[کرامات]]، به [[حضرت]] [[ایمان]] می‌آورد. خود و همه نیروهایش [[تسلیم]] [[امام]] می‌شوند و [[حضرت]] او را به‌عنوان [[فرمانده]] نیروی خط‍‌ مقدم می‌گمارد<ref>عقد الدرر، ص ۹۷، ۱۳۸، ۱۳۹؛ الشیعة و الرجعة، ج ۱، ص ۱۵۸ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، نجم الدین طبسی، ص ۸۸.).</ref>.
#'''جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]''': [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: هنگامی که [[حضرت قائم]] {{ع}} در شهر [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند و قصد حرکت به [[کوفه]] را دارد، به نیروهایش اعلام می‌کند که کسی که [[آب]] و غذا و توشه راه با خود برندارد. [[حضرت]]، [[سنگ موسی]] {{ع}} را همراه دارد. هرجا توقف می‌کنند سنگ را به [[زمین]] می‌کوبد و از [[زمین]] چشمه‌های [[آب]] می‌جوشد. هرکس گرسنه باشد با نوشیدن آن سیر می‌گردد و هرکس تشنه باشد، سیراب می‌شود"<ref>کافی، ج ۱، ص ۲۳۱؛ غیبة نعمانی، ص ۲۳۸؛ بحار الانوار، ج ۱۳، ص ۱۸۵ و ج ۵۲، ص ۳۲۴.</ref>.
# '''جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]''': [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: هنگامی که [[حضرت قائم]] {{ع}} در شهر [[مکه]] [[ظهور]] می‌کند و قصد حرکت به [[کوفه]] را دارد، به نیروهایش اعلام می‌کند که کسی که [[آب]] و غذا و توشه راه با خود برندارد. [[حضرت]]، [[سنگ موسی]] {{ع}} را همراه دارد. هرجا توقف می‌کنند سنگ را به [[زمین]] می‌کوبد و از [[زمین]] چشمه‌های [[آب]] می‌جوشد. هرکس گرسنه باشد با نوشیدن آن سیر می‌گردد و هرکس تشنه باشد، سیراب می‌شود"<ref>کافی، ج ۱، ص ۲۳۱؛ غیبة نعمانی، ص ۲۳۸؛ بحار الانوار، ج ۱۳، ص ۱۸۵ و ج ۵۲، ص ۳۲۴.</ref>.
#'''[[طی الارض]] و نداشتن سایه''': [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: هنگامی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] از [[نور خداوند]] روشن می‌شود و [[زمین]] زیر پای [[مهدی]] به سرعت حرکت می‌کند (و او با سرعت، مسیرها را می‌پیماید) و اوست که سایه نخواهد داشت<ref>کمال الدین، ص ۳۷۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷.</ref>.
# '''[[طی الارض]] و نداشتن سایه''': [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: هنگامی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] از [[نور خداوند]] روشن می‌شود و [[زمین]] زیر پای [[مهدی]] به سرعت حرکت می‌کند (و او با سرعت، مسیرها را می‌پیماید) و اوست که سایه نخواهد داشت<ref>کمال الدین، ص ۳۷۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷.</ref>.
#'''کندی حرکت زمان''': [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "وقتی [[امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کند، به سوی [[کوفه]] حرکت می‌کند و در آن‌جا هفت سال [[حکومت]] می‌کند که هرسال آن برابر ده سال از سالیان شماست<ref>ارشاد مفید، ص ۳۶۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.</ref>.
# '''کندی حرکت زمان''': [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "وقتی [[امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کند، به سوی [[کوفه]] حرکت می‌کند و در آن‌جا هفت سال [[حکومت]] می‌کند که هرسال آن برابر ده سال از سالیان شماست<ref>ارشاد مفید، ص ۳۶۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۷.</ref>.
#'''[[قدرت]] [[تکبیر]]''': [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]] {{ع}} جلوی [[قسطنطنیه]] فرود می‌آید. در آن روزگار، آن دژ، هفت دیوار دارد. [[حضرت]] هفت [[تکبیر]] می‌گوید و دیوارها فرو می‌ریزد"<ref>عقد الدرر، ص ۱۸۰.</ref>.
# '''[[قدرت]] [[تکبیر]]''': [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: "... [[حضرت مهدی]] {{ع}} جلوی [[قسطنطنیه]] فرود می‌آید. در آن روزگار، آن دژ، هفت دیوار دارد. [[حضرت]] هفت [[تکبیر]] می‌گوید و دیوارها فرو می‌ریزد"<ref>عقد الدرر، ص ۱۸۰.</ref>.
#'''عبور از [[آب]]''': [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "پدرم فرمود: هنگامی که [[حضرت قائم]] {{ع}} [[قیام]] کند... سپاهیانی را به شهر [[قسطنطنیه]] می‌فرستد. آن‌گاه که به خلیج برسند، جمله‌ای بر روی پاهای خود می‌نویسند و از روی [[آب]] می‌گذرند. [[رومیان]] وقتی این [[معجزه]] را می‌بینند به یک‌دیگر می‌گویند: وقتی [[سپاهیان]] [[امام]] این‌چنین باشند، خود [[حضرت]] چگونه خواهد بود. از این‌رو، درها را به روی آنان می‌گشایند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۵۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳.</ref>.
# '''عبور از [[آب]]''': [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "پدرم فرمود: هنگامی که [[حضرت قائم]] {{ع}} [[قیام]] کند... سپاهیانی را به شهر [[قسطنطنیه]] می‌فرستد. آن‌گاه که به خلیج برسند، جمله‌ای بر روی پاهای خود می‌نویسند و از روی [[آب]] می‌گذرند. [[رومیان]] وقتی این [[معجزه]] را می‌بینند به یک‌دیگر می‌گویند: وقتی [[سپاهیان]] [[امام]] این‌چنین باشند، خود [[حضرت]] چگونه خواهد بود. از این‌رو، درها را به روی آنان می‌گشایند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۱۵۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۷۳.</ref>.
#'''ندای ابر''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "... [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] می‌کند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است و هرجا برود، آن ابر نیز می‌رود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ‍‌ کند و با صدای رسا و آشکار، ندا می‌دهد، این [[مهدی]] است<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۷۱.</ref>.
# '''ندای ابر''': [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "... [[حضرت مهدی]] {{ع}} در [[آخر الزمان]] [[ظهور]] می‌کند. بر سر آن [[حضرت]] ابری در حرکت است و هرجا برود، آن ابر نیز می‌رود تا [[حضرت]] را از تابش [[خورشید]] حفظ‍‌ کند و با صدای رسا و آشکار، ندا می‌دهد، این [[مهدی]] است<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۵؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۶۱۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۷۱.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۵: خط ۷۳:


«معجزاتی که از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] در [[غیبت صغرا]] به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی [[روایات]] پاره‌ای از [[معجزات]] [[حضرت]] ذکر شده است که به صورت خلاصه و فهرست‌وار و با ارجاع به متن [[حدیث]] در ذیل می‌آوریم.
«معجزاتی که از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] در [[غیبت صغرا]] به وقوع پیوسته بسیار است. در برخی [[روایات]] پاره‌ای از [[معجزات]] [[حضرت]] ذکر شده است که به صورت خلاصه و فهرست‌وار و با ارجاع به متن [[حدیث]] در ذیل می‌آوریم.
#سبز کردن چوب خشک؛
# سبز کردن چوب خشک؛
# نرم کردن سنگ سخت؛
# نرم کردن سنگ سخت؛
# سخن گفتن پرنده‌ای به امر [[حضرت]]؛<ref>[[عقد الدرر فی اخبار المنتظر (کتاب)|عقد الدرر فی اخبار المنتظر]] ، ص ۹۷ و ۱۳۸ و ۱۳۹؛ [[الشیعة و الرجعة (کتاب)|الشیعه و الرجعه]]، ج ۱، ص ۱۵۸ "به نقل از: [[نجم‌الدین طبسی]]، [[چشم‌اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم‌اندازی به حکومت مهدی]] {{ع}}، ص ۸۸".</ref>
# سخن گفتن پرنده‌ای به امر [[حضرت]]؛<ref>[[عقد الدرر فی اخبار المنتظر (کتاب)|عقد الدرر فی اخبار المنتظر]] ، ص ۹۷ و ۱۳۸ و ۱۳۹؛ [[الشیعة و الرجعة (کتاب)|الشیعه و الرجعه]]، ج ۱، ص ۱۵۸ "به نقل از: [[نجم‌الدین طبسی]]، [[چشم‌اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم‌اندازی به حکومت مهدی]] {{ع}}، ص ۸۸".</ref>
#جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]؛<ref>[[کافی (کتاب)|کافی]]، ج ۱، ص ۲۳۱؛ [[نعمانی]]، [[کتاب الغیبة (کتاب)|الغیبة]]، ص ۲۳۸؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۱۳، ص ۱۵۸ و ج ۵۲، ص ۳۲۴.</ref>
# جوشش [[آب]] و آذوقه از [[زمین]]؛<ref>[[کافی (کتاب)|کافی]]، ج ۱، ص ۲۳۱؛ [[نعمانی]]، [[کتاب الغیبة (کتاب)|الغیبة]]، ص ۲۳۸؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۱۳، ص ۱۵۸ و ج ۵۲، ص ۳۲۴.</ref>
# [[طی الارض]]  و نداشتن سایه؛<ref>[[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، ص ۳۷۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۱۵۷.</ref>
# [[طی الارض]]  و نداشتن سایه؛<ref>[[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین]]، ص ۳۷۲؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۱۵۷.</ref>
#کندی حرکت زمان؛<ref>[[شیخ مفید]]، [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]] ، ص ۳۶۵؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۳۷.</ref>
# کندی حرکت زمان؛<ref>[[شیخ مفید]]، [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]] ، ص ۳۶۵؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۳۷.</ref>
# [[قدرت]] [[تکبیر]]؛<ref>[[یوسف بن یحیی مقدسی|یوسف بن یحیی]] ، [[عقد الدرر فی اخبار المنتظر (کتاب)|عقد الدرر فی اخبار المنتظر]] ، ص ۱۸۰.</ref>
# [[قدرت]] [[تکبیر]]؛<ref>[[یوسف بن یحیی مقدسی|یوسف بن یحیی]] ، [[عقد الدرر فی اخبار المنتظر (کتاب)|عقد الدرر فی اخبار المنتظر]] ، ص ۱۸۰.</ref>
#عبور از [[آب]]؛<ref>[[نعمانی]]، [[کتاب الغیبة (کتاب)|الغیبة]]، ص ۱۵۹؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۱۵؛ [[اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات (کتاب)|اثبات الهداة]]، ج ۳، ص ۵۳۷.</ref>
# عبور از [[آب]]؛<ref>[[نعمانی]]، [[کتاب الغیبة (کتاب)|الغیبة]]، ص ۱۵۹؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۲، ص ۳۱۵؛ [[اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات (کتاب)|اثبات الهداة]]، ج ۳، ص ۵۳۷.</ref>
#ندای ابر.<ref>[[علی بن عیسی اربلی|اربلی]]، [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کشف الغمة]]، ج ۳، ص ۲۶۵؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ [[اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات (کتاب)|اثبات الهداة]]، ج ۳، ص ۶۱۵.</ref>
# ندای ابر.<ref>[[علی بن عیسی اربلی|اربلی]]، [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کشف الغمة]]، ج ۳، ص ۲۶۵؛ [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، ج ۵۱، ص ۲۴۰؛ [[اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات (کتاب)|اثبات الهداة]]، ج ۳، ص ۶۱۵.</ref>


برای [[مطالعه]] بیشتر به فصل ششم از کتاب [[نجم الثاقب (کتاب)|نجم الثاقب]] [[محدث نوری]] مراجعه کنید!»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۶۲ و ۶۳.</ref>
برای [[مطالعه]] بیشتر به فصل ششم از کتاب [[نجم الثاقب (کتاب)|نجم الثاقب]] [[محدث نوری]] مراجعه کنید!»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۶۲ و ۶۳.</ref>
خط ۹۳: خط ۹۱:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:


«یکی از فرازهای خواندنی زندگی [[امام مهدی]]{{ع}} در سال‌های نخستین تولد و پیش از دوران [[غیبت]]، [[معجزه‌ها]] و کرامات‌هایی است که به وسیله آن [[حضرت]]، انجام گرفته و معمولاً این بخش از حیات آن آیت بزرگ الهی،  مورد [[غفلت]] واقع شده است. ما تنها یک نمونه از آن‌ها را می‌آوریم: [[ابراهیم بن احمد نیشابوری]] گوید: زمانی که [[عمرو بن عوف]]<ref>که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیان، علاقه فراوان داشت</ref> قصد کشتن مرا کرد، به شدت بیمناک شدم و [[وحشت]] همه وجود را فرا گرفت. پس با [[خاندان]] و [[دوستان]] خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانه [[امام عسکری]]{{ع}} کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه [[امام]]{{ع}} وارد شدم، در کنار [[امام عسکری]]{{ع}} پسری دیدم که رویش مانند شب چهاردهم می‌درخشید، به گونه‌ای که [[نور]] سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم یعنی [[ترس]] از کشته شدن و تصمیم به فرار فراموش کنم. در این هنگام آن کودک به من گفت: ای [[ابراهیم]]! نیازی به گریختن نیست. به زودی [[خدای متعال]]، شرّ او را از تو دور خواهد کرد. حیرتم بیشتر شد. به [[امام عسکری]]{{ع}} گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از دورن من خبر می‌دهد؟ [[امام عسکری]]{{ع}} فرمود: او فرزند من و [[جانشین]] پس از من است... [[ابراهیم]] گوید: بیرون [[آدم]]؛ در حالی که به [[لطف خداوند]] امیدوار بودم و به آنچه از [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن [[عمرو بن عوف]]، [[بشارت]] داد".<ref>اثبات الهداة، ج ۳، فصل ۷، ص ۷۰۰.</ref> نیز در روایتی که جناب [[حکیمه]] عمه بزرگوار [[امام عسکری]]{{ع}} درباره ولادت [[امام مهدی]]{{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: چون روز هفتم فرا رسید، آمدم و [[سلام]] کردم و نشستم. [[امام]] فرمود: فرزندم را نزد من آور. من سرورم را آوردم... [[امام]] فرمود: فرزندم! سخن بگوی. نوزاد لب بگشود و پس از گواهی به [[یگانگی]] [[خداوند]] و [[درود]] بر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و پدران بزرگوارش، این [[آیات]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ}}<ref> و ما اراده کردیم و بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را از آن‌ها [= بنی اسرائیل] بیم داشتند، نشان دهیم؛ سوره قصص، آیه: ۵- ۶ .</ref><ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۶۱ - ۶۲.</ref>.
«یکی از فرازهای خواندنی زندگی [[امام مهدی]] {{ع}} در سال‌های نخستین تولد و پیش از دوران [[غیبت]]، [[معجزه‌ها]] و کرامات‌هایی است که به وسیله آن [[حضرت]]، انجام گرفته و معمولاً این بخش از حیات آن آیت بزرگ الهی،  مورد [[غفلت]] واقع شده است. ما تنها یک نمونه از آن‌ها را می‌آوریم: [[ابراهیم بن احمد نیشابوری]] گوید: زمانی که [[عمرو بن عوف]]<ref>که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیان، علاقه فراوان داشت</ref> قصد کشتن مرا کرد، به شدت بیمناک شدم و [[وحشت]] همه وجود را فرا گرفت. پس با [[خاندان]] و [[دوستان]] خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانه [[امام عسکری]] {{ع}} کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه [[امام]] {{ع}} وارد شدم، در کنار [[امام عسکری]] {{ع}} پسری دیدم که رویش مانند شب چهاردهم می‌درخشید، به گونه‌ای که [[نور]] سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم یعنی [[ترس]] از کشته شدن و تصمیم به فرار فراموش کنم. در این هنگام آن کودک به من گفت: ای [[ابراهیم]]! نیازی به گریختن نیست. به زودی [[خدای متعال]]، شرّ او را از تو دور خواهد کرد. حیرتم بیشتر شد. به [[امام عسکری]] {{ع}} گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از دورن من خبر می‌دهد؟ [[امام عسکری]] {{ع}} فرمود: او فرزند من و [[جانشین]] پس از من است... [[ابراهیم]] گوید: بیرون [[آدم]]؛ در حالی که به [[لطف خداوند]] امیدوار بودم و به آنچه از [[امام مهدی|امام دوازدهم]]، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن [[عمرو بن عوف]]، [[بشارت]] داد".<ref>اثبات الهداة، ج ۳، فصل ۷، ص ۷۰۰.</ref> نیز در روایتی که جناب [[حکیمه]] عمه بزرگوار [[امام عسکری]] {{ع}} درباره ولادت [[امام مهدی]] {{ع}} [[نقل]] کرده، آمده است: چون روز هفتم فرا رسید، آمدم و [[سلام]] کردم و نشستم. [[امام]] فرمود: فرزندم را نزد من آور. من سرورم را آوردم... [[امام]] فرمود: فرزندم! سخن بگوی. نوزاد لب بگشود و پس از گواهی به [[یگانگی]] [[خداوند]] و [[درود]] بر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} و پدران بزرگوارش، این [[آیات]] را [[تلاوت]] فرمود: {{متن قرآن| وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ}}<ref> و ما اراده کردیم و بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را از آن‌ها [= بنی اسرائیل] بیم داشتند، نشان دهیم؛ سوره قصص، آیه: ۵- ۶ .</ref><ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱، ص ۱۴۳.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۶۱ - ۶۲.</ref>.
}}
}}


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)}}
{{پرسمان معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)}}


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش