ریا در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== مراتب [[رذیلت]] [[خودنمایی]] == | == مراتب [[رذیلت]] [[خودنمایی]] == | ||
* این [[رذیلت اخلاقی]] نیز -همچون دیگر رذائل- | * این [[رذیلت اخلاقی]] نیز -همچون دیگر رذائل- از مراتبی چند برخوردار است. در اینجا به اختصار به این مراتب اشاره میکنیم. | ||
=== مرتبه ضعیف [[خودنمایی]] === | === مرتبه ضعیف [[خودنمایی]] === | ||
* نخستین مرتبه [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] در عین آنکه به مبدأ و [[معاد]] [[اعتقاد]] دارد، امّا [[افعال]] خود را بهگونهای انجام دهد، که در نظر دیگران جلوه کرده، او را از مرتبتی رفیع برخوردار سازد. | * نخستین مرتبه [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] در عین آنکه به مبدأ و [[معاد]] [[اعتقاد]] دارد، امّا [[افعال]] خود را بهگونهای انجام دهد، که در نظر دیگران جلوه کرده، او را از مرتبتی رفیع برخوردار سازد. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
# [[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] عمل خود را تنها برای [[خداوند]] انجام دهد، اما انگیزه او در این عمل، آن باشد که با نشان دادن فعل خود به [[مردمان]]، منزلتی در [[قلوب]] آنان بیابد و از پایگاهی رفیع در میان آنان برخوردار شود. در اینجا [[نیّت]] [[الهی]]، امّا انگیزه ریائی خواهد بود. پر واضح است که این عمل مصداق بارز [[ریاء]] و [[خودنمایی]] است؛ از این رو در [[آیات]] و روایاتی که در همین سطور بدان اشاره کردیم، به [[سختی]] مورد [[نهی]] واقع شده است. اینگونه عمل نه تنها [[فاسد]] است، که در شمار [[گناهان]] بزرگ نیز شمرده شده است. از این رو، ادّعاء مطرح شده از سوی برخی از [[ناآگاهان]] - که این مرتبه را مصداق [[آیات]] و [[روایات]] پیشگفته ندانستهاند، بیاساس بوده؛ میتوان ادّعا نمود که این مرتبه، همان مرتبه شایع در میان خودنمایان است، که [[شریعت اسلام]] به [[سختی]] به [[مبارزه]] با آن پرداخته است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۰.</ref>. | # [[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] عمل خود را تنها برای [[خداوند]] انجام دهد، اما انگیزه او در این عمل، آن باشد که با نشان دادن فعل خود به [[مردمان]]، منزلتی در [[قلوب]] آنان بیابد و از پایگاهی رفیع در میان آنان برخوردار شود. در اینجا [[نیّت]] [[الهی]]، امّا انگیزه ریائی خواهد بود. پر واضح است که این عمل مصداق بارز [[ریاء]] و [[خودنمایی]] است؛ از این رو در [[آیات]] و روایاتی که در همین سطور بدان اشاره کردیم، به [[سختی]] مورد [[نهی]] واقع شده است. اینگونه عمل نه تنها [[فاسد]] است، که در شمار [[گناهان]] بزرگ نیز شمرده شده است. از این رو، ادّعاء مطرح شده از سوی برخی از [[ناآگاهان]] - که این مرتبه را مصداق [[آیات]] و [[روایات]] پیشگفته ندانستهاند، بیاساس بوده؛ میتوان ادّعا نمود که این مرتبه، همان مرتبه شایع در میان خودنمایان است، که [[شریعت اسلام]] به [[سختی]] به [[مبارزه]] با آن پرداخته است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۰.</ref>. | ||
# [[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]]، عمل خود را به صورت همزمان برای [[خداوند]] و [[مردم]] انجام دهد. در این مورد، [[آدمی]] در همان زمان که عملش را به [[نیّت]] برطرف نمودن [[تکلیف]] و [[تقرّب]] به [[خداوند متعال]] انجام میدهد، [[تقرّب]] به [[مردم]] را نیز در نظر گرفته، نمودن خود به آنان را نیز در خاطر میآورد. این عمل [[فاسد]] بوده و [[صاحب]] آن نیز [[مشرک]] شمرده میشود. [[روایات]] بسیاری بر [[مشرک]] بودن اینچنین کس دلالت مینماید. در این شمار است [[حدیث]] منقول از [[امام باقر]] {{ع}}: "اگر بندهای عملی را با [[نیّت]] [[خالص]] [[خداوند]] و [[جهان]] باقی انجام دهد، امّا در آن فقط [[رضایت]] یک نفر از [[مردمان]] را وارد سازد، [[مشرک]] خواهد بود" <ref>{{متن حدیث|لَوْ أَنَّ عَبْداً عَمِلَ عَمَلًا يَطْلُبُ بِهِ وَجْهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَأَدْخَلَ فِيهِ رِضَى أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ كَانَ مُشْرِكاً}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۰.</ref>. | # [[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]]، عمل خود را به صورت همزمان برای [[خداوند]] و [[مردم]] انجام دهد. در این مورد، [[آدمی]] در همان زمان که عملش را به [[نیّت]] برطرف نمودن [[تکلیف]] و [[تقرّب]] به [[خداوند متعال]] انجام میدهد، [[تقرّب]] به [[مردم]] را نیز در نظر گرفته، نمودن خود به آنان را نیز در خاطر میآورد. این عمل [[فاسد]] بوده و [[صاحب]] آن نیز [[مشرک]] شمرده میشود. [[روایات]] بسیاری بر [[مشرک]] بودن اینچنین کس دلالت مینماید. در این شمار است [[حدیث]] منقول از [[امام باقر]] {{ع}}: "اگر بندهای عملی را با [[نیّت]] [[خالص]] [[خداوند]] و [[جهان]] باقی انجام دهد، امّا در آن فقط [[رضایت]] یک نفر از [[مردمان]] را وارد سازد، [[مشرک]] خواهد بود" <ref>{{متن حدیث|لَوْ أَنَّ عَبْداً عَمِلَ عَمَلًا يَطْلُبُ بِهِ وَجْهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَأَدْخَلَ فِيهِ رِضَى أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ كَانَ مُشْرِكاً}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۷.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۰.</ref>. | ||
# [[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] عمل خود را تنها برای [[رضایت]] [[مردمان]] انجام دهد، و در آن هیچ نظری به [[رضایت]] [[حق]] نداشته باشد. این عمل بدون تردید [[باطل]]، و این شخص نیز در شمار [[کافران]] است؛ چه بسیاری از [[روایات]] صادر شده از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}، بهوضوح او را "[[کافر]]" خوانده است. به این [[حدیث]] منقول از [[امام صادق]] {{ع}} بنگرید: "از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} سؤال شد: [[نجات]] در [[روز قیامت]] در چیست؟ فرمودند: [[نجات]] در آن است که به [[خداوند]] حقّه نزنید که او نیز به شما حقّه میزند، چرا که هرکس با [[خداوند]] [[فریبکاری]] کند [[خداوند]] نیز او را [[فریب]] خواهد دارد و [[ایمان]] را از او میستاند، و او اگر [[آگاه]] باشد در مییابد که خود به [[فریب]] خود پرداخته است. به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} عرض شد: چگونه [[خداوند]] [[فریب]] داده میشود؟ آن [[حضرت]] فرمودند: به آنچه [[خداوند]] امرکرده عمل میشود آنگاه کسی غیر از او در نظر گرفته میشود، از این رو [[تقوای الهی]] پیشه کنید و از [[ریاء]] بپرهیزید که [[ریاء]] [[شرک]] به [[خداوند]] است، خود نمایان را در [[قیامت]] با چهار نام صدا میزنند: ای [[کافر]]!، ای [[فاجر]]!، ای [[فریبکار]]!، ای زیانکار!، آنچه انجام دادی نابود شد و اَجرت [[باطل]] گشت و امروز هیچ بهرهای نخواهی داشت، از این رو اجر خود را از کسی که برایش کارهایت را انجام دادهای بخواه" <ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ {{ع}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} سُئِلَ فِي مَا النَّجَاةُ غَداً فَقَالَ إِنَّمَا النَّجَاةُ فِي أَنْ لَا تُخَادِعُوا اللَّهَ فَيَخْدَعَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ يُخَادِعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ وَ يَخْلَعْ مِنْهُ الْإِيمَانَ وَ نَفْسَهُ يَخْدَعُ لَوْ يَشْعُرُ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُخَادِعُ اللَّهَ قَالَ يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ ثُمَّ يُرِيدُ بِهِ غَيْرَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِيَ يُدْعَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref>. پیش از این، اشاره کردیم که در شماری از [[روایات]] -و از جمله در همین [[حدیث شریف]] - | # [[رذیلت]] [[خودنمایی]]، آن است که [[آدمی]] عمل خود را تنها برای [[رضایت]] [[مردمان]] انجام دهد، و در آن هیچ نظری به [[رضایت]] [[حق]] نداشته باشد. این عمل بدون تردید [[باطل]]، و این شخص نیز در شمار [[کافران]] است؛ چه بسیاری از [[روایات]] صادر شده از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}، بهوضوح او را "[[کافر]]" خوانده است. به این [[حدیث]] منقول از [[امام صادق]] {{ع}} بنگرید: "از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} سؤال شد: [[نجات]] در [[روز قیامت]] در چیست؟ فرمودند: [[نجات]] در آن است که به [[خداوند]] حقّه نزنید که او نیز به شما حقّه میزند، چرا که هرکس با [[خداوند]] [[فریبکاری]] کند [[خداوند]] نیز او را [[فریب]] خواهد دارد و [[ایمان]] را از او میستاند، و او اگر [[آگاه]] باشد در مییابد که خود به [[فریب]] خود پرداخته است. به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} عرض شد: چگونه [[خداوند]] [[فریب]] داده میشود؟ آن [[حضرت]] فرمودند: به آنچه [[خداوند]] امرکرده عمل میشود آنگاه کسی غیر از او در نظر گرفته میشود، از این رو [[تقوای الهی]] پیشه کنید و از [[ریاء]] بپرهیزید که [[ریاء]] [[شرک]] به [[خداوند]] است، خود نمایان را در [[قیامت]] با چهار نام صدا میزنند: ای [[کافر]]!، ای [[فاجر]]!، ای [[فریبکار]]!، ای زیانکار!، آنچه انجام دادی نابود شد و اَجرت [[باطل]] گشت و امروز هیچ بهرهای نخواهی داشت، از این رو اجر خود را از کسی که برایش کارهایت را انجام دادهای بخواه" <ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ {{ع}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} سُئِلَ فِي مَا النَّجَاةُ غَداً فَقَالَ إِنَّمَا النَّجَاةُ فِي أَنْ لَا تُخَادِعُوا اللَّهَ فَيَخْدَعَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ يُخَادِعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ وَ يَخْلَعْ مِنْهُ الْإِيمَانَ وَ نَفْسَهُ يَخْدَعُ لَوْ يَشْعُرُ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُخَادِعُ اللَّهَ قَالَ يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ ثُمَّ يُرِيدُ بِهِ غَيْرَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِيَ يُدْعَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref>. پیش از این، اشاره کردیم که در شماری از [[روایات]] -و از جمله در همین [[حدیث شریف]] - خودنمایان را "[[مشرک]]" خواندهاند. از آن گذشته، اینان "[[کافر]]" نیز هستند؛ چرا که نه [[خداوند]] که دیگری را در نظر گرفتهاند؛ همانگونه که چون به همراه [[خدا]]، دیگری را نیز مدّ نظر آوردند، [[مشرک]] شدند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۱-۲۷۲.</ref>. | ||
=== مرتبه [[میانه]] [[خودنمایی]] === | === مرتبه [[میانه]] [[خودنمایی]] === | ||
* مرتبه میانه [[ریاء]] و [[خودنمایی]]، آن است که [[بنده]] در پی [[فریب]] [[حضرت حق]] باشد، بدانگونه که هر چند کاری را برای [[خداوند متعال]] انجام نمیدهد، امّا در پی آن باشد که با همان فعل به حضرتش نزدیک شود. این مرتبه، وضعیّتی است که بسیاری از [[مردمان]]، بهواسطه [[جهل]] مرکّبی که به مسائل [[دانش]] [[اخلاق]] دارند، در آن بهسر میبرند. | * مرتبه میانه [[ریاء]] و [[خودنمایی]]، آن است که [[بنده]] در پی [[فریب]] [[حضرت حق]] باشد، بدانگونه که هر چند کاری را برای [[خداوند متعال]] انجام نمیدهد، امّا در پی آن باشد که با همان فعل به حضرتش نزدیک شود. این مرتبه، وضعیّتی است که بسیاری از [[مردمان]]، بهواسطه [[جهل]] مرکّبی که به مسائل [[دانش]] [[اخلاق]] دارند، در آن بهسر میبرند. | ||
* از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} درباره زیان بزرگ سؤال شد، ایشان فرمودند: "مراد کسی است که [[دنیا]] را برای [[دنیا]] ترک کند، او در این حال [[دنیا]] را از دست داده و [[آخرت]] را نیز بهدست نیاورده است؛ نیز کسی که به [[نیّت]] [[ریاء]] و [[خودنمایی]] تلاشگرانه به [[عبادت]] و [[روزه]] بپردازد، این همان کسی است که از لذّات [[دنیا]] [[محروم]] مانده و به [[سختی]] و مشکلی دچار شده که اگر در آن مخلصانه عمل کرده بود، [[شایسته]] و سزاوار [[ثواب]] و اجر آن بود. او در حالی به صحرای [[محشر]] وارد میشود، که [[گمان]] میکند کارهایش مایه سنگینی کفّه ترازوی اوست، امّا هرآنچه انجام داده را نابود شده مییابد" <ref>{{متن حدیث|رَجُلٌ تَرَكَ الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا فَفَاتَتْهُ الدُّنْيَا وَ خَسِرَ الْآخِرَةَ وَ رَجُلٌ تَعَبَّدَ وَ اجْتَهَدَ وَ صَامَ رِئَاءَ النَّاسِ فَذَلِكَ الَّذِي حُرِمَ لَذَّاتِ الدُّنْيَا وَ لَحِقَهُ التَّعَبُ الَّذِي لَوْ كَانَ بِهِ مُخْلِصاً لَاسْتَحَقَّ ثَوَابَهُ فَوَرَدَ الْآخِرَةَ وَ هُوَ يَظُنُّ أَنَّهُ قَدْ عَمِلَ مَا يَثْقُلُ بِهِ مِيزَانُهُ فَيَجِدُهُ هَبَاءً مَنْثُوراً}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۳۰۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۲-۲۷۳.</ref>. | * از [[امیرمؤمنان]] {{ع}} درباره زیان بزرگ سؤال شد، ایشان فرمودند: "مراد کسی است که [[دنیا]] را برای [[دنیا]] ترک کند، او در این حال [[دنیا]] را از دست داده و [[آخرت]] را نیز بهدست نیاورده است؛ نیز کسی که به [[نیّت]] [[ریاء]] و [[خودنمایی]] تلاشگرانه به [[عبادت]] و [[روزه]] بپردازد، این همان کسی است که از لذّات [[دنیا]] [[محروم]] مانده و به [[سختی]] و مشکلی دچار شده که اگر در آن مخلصانه عمل کرده بود، [[شایسته]] و سزاوار [[ثواب]] و اجر آن بود. او در حالی به صحرای [[محشر]] وارد میشود، که [[گمان]] میکند کارهایش مایه سنگینی کفّه ترازوی اوست، امّا هرآنچه انجام داده را نابود شده مییابد" <ref>{{متن حدیث|رَجُلٌ تَرَكَ الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا فَفَاتَتْهُ الدُّنْيَا وَ خَسِرَ الْآخِرَةَ وَ رَجُلٌ تَعَبَّدَ وَ اجْتَهَدَ وَ صَامَ رِئَاءَ النَّاسِ فَذَلِكَ الَّذِي حُرِمَ لَذَّاتِ الدُّنْيَا وَ لَحِقَهُ التَّعَبُ الَّذِي لَوْ كَانَ بِهِ مُخْلِصاً لَاسْتَحَقَّ ثَوَابَهُ فَوَرَدَ الْآخِرَةَ وَ هُوَ يَظُنُّ أَنَّهُ قَدْ عَمِلَ مَا يَثْقُلُ بِهِ مِيزَانُهُ فَيَجِدُهُ هَبَاءً مَنْثُوراً}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۳۰۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۲-۲۷۳.</ref>. | ||
* [[حضرت حق]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴. </ref>. بلکه بسیاری از [[مردمان]]، با آن که نسبت به [[زشتی]] [[فریب]] دادن [[حضرت حق]] [[آگاهی]] دارند، امّا باز هم به [[فریب]] او - جلَّ وعلا! - میپردازند. آری! این عمل سخت قبیح است، از این رو [[گمان]] مبر که کسی به این کار [[اقدام]] نمیکند!؛ چه هم [[قرآن کریم]] و هم [[احادیث]] ما بر انجام - و بلکه شیوع آن در میان [[مردمان]] - | * [[حضرت حق]] نیز میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا}}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ * آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۰۴. </ref>. بلکه بسیاری از [[مردمان]]، با آن که نسبت به [[زشتی]] [[فریب]] دادن [[حضرت حق]] [[آگاهی]] دارند، امّا باز هم به [[فریب]] او - جلَّ وعلا! - میپردازند. آری! این عمل سخت قبیح است، از این رو [[گمان]] مبر که کسی به این کار [[اقدام]] نمیکند!؛ چه هم [[قرآن کریم]] و هم [[احادیث]] ما بر انجام - و بلکه شیوع آن در میان [[مردمان]] - همزبانند. به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند میخورند- همان گونه که برای شما سوگند میخورند- و گمان دارند که ارزشی دارند، آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref>. | ||
* در همین سطور، به این [[حدیث شریف]]، که در آن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به وضوح از [[فریبکاری]] [[مردمان]] با [[خداوند متعال]] سخن گفتهاند نیز، اشاره کردیم: "از پیامبراکرم {{صل}} سؤال شد: [[نجات]] در [[روز قیامت]] در چیست؟ فرمودند: [[نجات]] در آن است که به [[خداوند]] حقّه نزنید که او نیز به شما حقّه میزند، چرا که هرکس با [[خداوند]] [[فریبکاری]] کند [[خداوند]] نیز او را [[فریب]] خواهد دارد و [[ایمان]] را از او میستاند، و او اگر [[آگاه]] باشد در مییابد که خود به [[فریب]] خود پرداخته است. به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} عرض شد: چگونه [[خداوند]] [[فریب]] داده میشود؟ آن [[حضرت]] فرمودند: به آنچه [[خداوند]] امرکرده عمل میشود آنگاه کسی غیر از او در نظر گرفته میشود، از این رو [[تقوای الهی]] پیشه کنید و از [[ریاء]] بپرهیزید که [[ریاء]] [[شرک]] به [[خداوند]] است، خود نمایان را در [[قیامت]] با چهار نام صدا میزنند: ای [[کافر]]!، ای [[فاجر]]!، ای [[فریبکار]]!، ای زیانکار!، آنچه انجام دادی نابود شد و اَجرت [[باطل]] گشت و امروز هیچ بهرهای نخواهی داشت، از این رو اجر خود را از کسی که برایش کارهایت را انجام دادهای بخواه" <ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ {{ع}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} سُئِلَ فِي مَا النَّجَاةُ غَداً فَقَالَ إِنَّمَا النَّجَاةُ فِي أَنْ لَا تُخَادِعُوا اللَّهَ فَيَخْدَعَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ يُخَادِعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ وَ يَخْلَعْ مِنْهُ الْإِيمَانَ وَ نَفْسَهُ يَخْدَعُ لَوْ يَشْعُرُ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُخَادِعُ اللَّهَ قَالَ يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ ثُمَّ يُرِيدُ بِهِ غَيْرَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِيَ يُدْعَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۳-۲۷۴.</ref>. | * در همین سطور، به این [[حدیث شریف]]، که در آن [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به وضوح از [[فریبکاری]] [[مردمان]] با [[خداوند متعال]] سخن گفتهاند نیز، اشاره کردیم: "از پیامبراکرم {{صل}} سؤال شد: [[نجات]] در [[روز قیامت]] در چیست؟ فرمودند: [[نجات]] در آن است که به [[خداوند]] حقّه نزنید که او نیز به شما حقّه میزند، چرا که هرکس با [[خداوند]] [[فریبکاری]] کند [[خداوند]] نیز او را [[فریب]] خواهد دارد و [[ایمان]] را از او میستاند، و او اگر [[آگاه]] باشد در مییابد که خود به [[فریب]] خود پرداخته است. به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} عرض شد: چگونه [[خداوند]] [[فریب]] داده میشود؟ آن [[حضرت]] فرمودند: به آنچه [[خداوند]] امرکرده عمل میشود آنگاه کسی غیر از او در نظر گرفته میشود، از این رو [[تقوای الهی]] پیشه کنید و از [[ریاء]] بپرهیزید که [[ریاء]] [[شرک]] به [[خداوند]] است، خود نمایان را در [[قیامت]] با چهار نام صدا میزنند: ای [[کافر]]!، ای [[فاجر]]!، ای [[فریبکار]]!، ای زیانکار!، آنچه انجام دادی نابود شد و اَجرت [[باطل]] گشت و امروز هیچ بهرهای نخواهی داشت، از این رو اجر خود را از کسی که برایش کارهایت را انجام دادهای بخواه" <ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ {{ع}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} سُئِلَ فِي مَا النَّجَاةُ غَداً فَقَالَ إِنَّمَا النَّجَاةُ فِي أَنْ لَا تُخَادِعُوا اللَّهَ فَيَخْدَعَكُمْ فَإِنَّهُ مَنْ يُخَادِعِ اللَّهَ يَخْدَعْهُ وَ يَخْلَعْ مِنْهُ الْإِيمَانَ وَ نَفْسَهُ يَخْدَعُ لَوْ يَشْعُرُ. فَقِيلَ لَهُ وَ كَيْفَ يُخَادِعُ اللَّهَ قَالَ يَعْمَلُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ ثُمَّ يُرِيدُ بِهِ غَيْرَهُ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الرِّيَاءَ فَإِنَّهُ شِرْكٌ بِاللَّهِ إِنَّ الْمُرَائِيَ يُدْعَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِأَرْبَعَةِ أَسْمَاءٍ يَا كَافِرُ يَا فَاجِرُ يَا غَادِرُ يَا خَاسِرُ حَبِطَ عَمَلُكَ وَ بَطَلَ أَجْرُكَ وَ لَا خَلَاقَ لَكَ الْيَوْمَ فَالْتَمِسْ أَجْرَكَ مِمَّنْ كُنْتَ تَعْمَلُ لَهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۹۵.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۳-۲۷۴.</ref>. | ||
* [[راز]] این مطلب، در آن است که تمامی رذائل، بعد از آنکه در [[نفس]] [[آدمی]] به استقرار رسید، اندک اندک [[حجاب]] شده میان او و واقع عالم و [[حقیقت]] آن، حائل میگردد. از این رو [[انسان]] گویا [[ناشنوا]] است و [[نابینا]]، که نمیتواند به چیستی این عالم راه یابد. بدین ترتیب آنان که [[رذیلت]] [[کذب]] در جانشان [[استوار]] شده است، با [[آگاهی]] از آنکه مخاطب به دروغزن بودن آنان واقف است، باز [[دروغ]] میگویند!؛ خودنما نیز به [[خودنمایی]] میپردازد، با آنکه میداند که [[خداوند]] از این [[رذیلت]] [[زشت]] او [[آگاهی]] دارد. تمامی [[رذائل اخلاقی]]، حالی همینگونه دارد؛ به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۴.</ref>. | * [[راز]] این مطلب، در آن است که تمامی رذائل، بعد از آنکه در [[نفس]] [[آدمی]] به استقرار رسید، اندک اندک [[حجاب]] شده میان او و واقع عالم و [[حقیقت]] آن، حائل میگردد. از این رو [[انسان]] گویا [[ناشنوا]] است و [[نابینا]]، که نمیتواند به چیستی این عالم راه یابد. بدین ترتیب آنان که [[رذیلت]] [[کذب]] در جانشان [[استوار]] شده است، با [[آگاهی]] از آنکه مخاطب به دروغزن بودن آنان واقف است، باز [[دروغ]] میگویند!؛ خودنما نیز به [[خودنمایی]] میپردازد، با آنکه میداند که [[خداوند]] از این [[رذیلت]] [[زشت]] او [[آگاهی]] دارد. تمامی [[رذائل اخلاقی]]، حالی همینگونه دارد؛ به این [[آیه شریفه]] بنگرید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«و بیگمان بسیاری از پریان و آدمیان را برای دوزخ آفریدهایم؛ (زیرا) دلهایی دارند که با آن درنمییابند و دیدگانی که با آن نمینگرند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنان چون چارپایانند بلکه گمراهترند؛ آنانند که ناآگاهند» سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۴.</ref>. | ||
=== مرتبه شدید [[خودنمایی]] === | === مرتبه شدید [[خودنمایی]] === | ||
* مرتبه شدید [[خودنمایی]] امّا، همان [[نفاق]] است. در این مرتبه، [[انسان]] [[منافق]] بدون آنکه ایمانی در [[جان]] داشته باشد، تنها به [[تظاهر]] به آن میپردازد؛ در حالی که تمامی آنچه انجام میدهد را، برای بهدست آوردن مراتب ظاهری در [[قلوب]] [[مردمان]]، انجام داده است. اینچنین کس، بدون تردید از [[کافران]] نیز بدتر و پستتر خواهد بود: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ}}<ref>«منافقان در اشکوبه فروتر دوزخاند» سوره نساء، آیه ۱۴۵.</ref>. | * مرتبه شدید [[خودنمایی]] امّا، همان [[نفاق]] است. در این مرتبه، [[انسان]] [[منافق]] بدون آنکه ایمانی در [[جان]] داشته باشد، تنها به [[تظاهر]] به آن میپردازد؛ در حالی که تمامی آنچه انجام میدهد را، برای بهدست آوردن مراتب ظاهری در [[قلوب]] [[مردمان]]، انجام داده است. اینچنین کس، بدون تردید از [[کافران]] نیز بدتر و پستتر خواهد بود: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ}}<ref>«منافقان در اشکوبه فروتر دوزخاند» سوره نساء، آیه ۱۴۵.</ref>. | ||
* [[آیات]] ابتدای [[سوره]] بقره، درباره همینان نازل شده است؛ از همین [[آیات]] روشن میشود که [[منافقان]]، مُضرتر و پستتر از کافرانند؛ همانگونه که [[سوره]] [[منافقین]] - که یکسر درباره همینان است- | * [[آیات]] ابتدای [[سوره]] بقره، درباره همینان نازل شده است؛ از همین [[آیات]] روشن میشود که [[منافقان]]، مُضرتر و پستتر از کافرانند؛ همانگونه که [[سوره]] [[منافقین]] - که یکسر درباره همینان است- بر همین مطلب [[گواهی]] میدهد. گذشته از این، [[آیات]] بسیار دیگری که در سراسر [[قرآن کریم]] بهوفور بهچشم میآید نیز، بر همین مطلب، [[گواهی]] [[صادق]] است؛ به این دو [[آیه]] که بهوضوح دلالت بر [[فریبکار]] بودن [[منافقان]] و مراتب نازل آنان دارد، بنگرید: | ||
*{{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا * مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا}}<ref>«بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند * میان آن (دو گروه) سرگردان ماندهاند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۲-۱۴۳.</ref>؛ | *{{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا * مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا}}<ref>«بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند * میان آن (دو گروه) سرگردان ماندهاند، نه با اینانند نه با آنان و هر که را خداوند در گمراهی وانهد هرگز برای او راهی نخواهی یافت» سوره نساء، آیه ۱۴۲-۱۴۳.</ref>؛ | ||
*{{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ}}<ref>«و چون کسانی نباشید که از دیار خویش با سرمستی و برای نمایش به مردم بیرون میآیند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و خداوند به آنچه انجام میدهند نیک داناست» سوره انفال، آیه ۴۷.</ref>. | *{{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بَطَرًا وَرِئَاءَ النَّاسِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَاللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ}}<ref>«و چون کسانی نباشید که از دیار خویش با سرمستی و برای نمایش به مردم بیرون میآیند و (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و خداوند به آنچه انجام میدهند نیک داناست» سوره انفال، آیه ۴۷.</ref>. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
# [[ریاء]] [[واجب]]. | # [[ریاء]] [[واجب]]. | ||
* از مصادیق بارز '''[[ریاء]] [[حرام]]'''، انجام [[عبادات]] به قصد [[خودنمایی]] در میان [[مردمان]] است: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ * ... فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«آیا آن کس را که (روز) پاداش و کیفر را دروغ میشمارد دیدهای؟ * ... پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا میورزند * و زکات را باز میدارند» سوره ماعون، آیه ۱-۷.</ref>. | * از مصادیق بارز '''[[ریاء]] [[حرام]]'''، انجام [[عبادات]] به قصد [[خودنمایی]] در میان [[مردمان]] است: {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ * ... فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ * وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ}}<ref>«آیا آن کس را که (روز) پاداش و کیفر را دروغ میشمارد دیدهای؟ * ... پس وای بر (آن) نمازگزاران * آنان که از نماز خویش غافلند * کسانی که ریا میورزند * و زکات را باز میدارند» سوره ماعون، آیه ۱-۷.</ref>. | ||
* '''"[[ریاء]] [[مکروه]]"''' آن است که عمل مکروهی را به دیگران بنمایانند، تا در [[قلوب]] آنان جای گیرند. نمونه را اگر کسی -که بهویژه در شمار [[ثروتمندان]] است- | * '''"[[ریاء]] [[مکروه]]"''' آن است که عمل مکروهی را به دیگران بنمایانند، تا در [[قلوب]] آنان جای گیرند. نمونه را اگر کسی -که بهویژه در شمار [[ثروتمندان]] است- چنان سخن بگوید و چنان [[لباس]] بپوشد که خود را در میان دیگران [[فقیر]] نشان دهد، تا آنان او را [[زاهد]] بدانند، به [[ریاء]] [[مکروه]] [[اقدام]] کرده است؛ چه [[اسلام]] بر آن است که [[آدمی]] نه تنها خود را [[فقیر]] نشان ندهد، که تا آنجا که میتواند خود را بینیاز و متمکّن به نمایش درآورد. [[حضرت حق]] در این رابطه میفرماید: {{متن قرآن|يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ}}<ref>«از بس که خویشتندارند- توانگر میپندارد» سوره بقره، آیه ۲۷۳.</ref>؛ و باز میفرماید: {{متن قرآن|وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ}}<ref>«و نعمت پروردگارت را باز گوی!» سوره ضحی، آیه ۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۶.</ref>. | ||
* [[روایات]] بسیاری نیز در دست است، که بر کراهت اظهار [[فقر]] دلالت میکند؛ بلکه از برخی از این [[روایات]]، میتوان [[حرمت]] این عمل را استفاده نمود. از همین رو است که همه [[فقهای شیعه]] بر این نکته اتفاق دارند، که [[قاضی]] نباید [[شهادت]] کسی که اظهار [[فقر]] کرده در [[جامعه]] به تکدّیگری میپردازد را، بپذیرد. | * [[روایات]] بسیاری نیز در دست است، که بر کراهت اظهار [[فقر]] دلالت میکند؛ بلکه از برخی از این [[روایات]]، میتوان [[حرمت]] این عمل را استفاده نمود. از همین رو است که همه [[فقهای شیعه]] بر این نکته اتفاق دارند، که [[قاضی]] نباید [[شهادت]] کسی که اظهار [[فقر]] کرده در [[جامعه]] به تکدّیگری میپردازد را، بپذیرد. | ||
* به هر حال با توجّه به مکروه بودن اظهار [[فقر]]، کسی که با [[ریاء]] خود را [[فقیر]] مینمایاند، به عملی [[مکروه]] دست برده است. | * به هر حال با توجّه به مکروه بودن اظهار [[فقر]]، کسی که با [[ریاء]] خود را [[فقیر]] مینمایاند، به عملی [[مکروه]] دست برده است. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
* این خلاصه آن چیزی است که در میان [[فقیهان]] [[شیعه]] مشهور است. بر این اساس، اینان [[ریاء]] را به حسب [[احکام]] پنجگانه به پنج نوع تقسیم کردهاند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۸.</ref>. | * این خلاصه آن چیزی است که در میان [[فقیهان]] [[شیعه]] مشهور است. بر این اساس، اینان [[ریاء]] را به حسب [[احکام]] پنجگانه به پنج نوع تقسیم کردهاند<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۸.</ref>. | ||
* این سخن امّا سخت ناصواب است، و اشکالاتی چند در آن به نظر میرسد؛ ما در اینجا به برخی از این اشکالات توجّه میدهیم: | * این سخن امّا سخت ناصواب است، و اشکالاتی چند در آن به نظر میرسد؛ ما در اینجا به برخی از این اشکالات توجّه میدهیم: | ||
# '''اشکال اوّل:''' این تقسیم بر اساس معنای لغوی [[ریاء]]، و نه معنای اصطلاحی آن در [[دانش]] [[اخلاق]]، صورت گرفته است؛ چه معنای اصطلاحی [[ریاء]]، هرگز در معانی پسندیدهای همچون امور [[واجب]] و [[مستحب]]، و یا حتّی امور ناپسندی همچون [[مکروه]]، و یا امور [[مباح]]، بهکار نرفته؛ تنها در [[واجبات]] تعبّدی - که پذیرفتن آن مشروط به قصد قُربت میباشد- | # '''اشکال اوّل:''' این تقسیم بر اساس معنای لغوی [[ریاء]]، و نه معنای اصطلاحی آن در [[دانش]] [[اخلاق]]، صورت گرفته است؛ چه معنای اصطلاحی [[ریاء]]، هرگز در معانی پسندیدهای همچون امور [[واجب]] و [[مستحب]]، و یا حتّی امور ناپسندی همچون [[مکروه]]، و یا امور [[مباح]]، بهکار نرفته؛ تنها در [[واجبات]] تعبّدی - که پذیرفتن آن مشروط به قصد قُربت میباشد- به کار میرود. حال با توجّه به اینکه [[ریاء]] در اینگونه [[اعمال]] همیشه ناشایست و موجب [[باطل]] شدن آن عمل میشود، نمیتوان از [[ریاء]] [[واجب]] و یا [[ریاء]] [[پسندیده]] سخن گفت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۸.</ref>. | ||
# '''اشکال دوّم:''' این تقسیم، در [[حقیقت]] بر اساس آنچه که [[ریاکار]] آن را در نظر میآورد، صورت پذیرفته؛ و از این رو تقسیم خود [[ریاء]] نمیباشد. [[ریاکار]] میتواند امری [[مکروه]]، [[مباح]] و [[مستحب]]، و یا [[واجب]] را در نظر آورد و در آن ریاکند؛ امّا خود [[ریاء]] به این اقسام تقسیم نمیپذیرد. از این رو نه ریاکاری در عفّت ورزیدن [[مستحب]] است، و نه ریاکاری در آنکه خود را [[فقیر]] بنمایاند [[مکروه]]؛ بلکه عفّت همیشه [[پسندیده]] است، و [[تظاهر]] به فقرْ همیشه [[ناپسند]]. | # '''اشکال دوّم:''' این تقسیم، در [[حقیقت]] بر اساس آنچه که [[ریاکار]] آن را در نظر میآورد، صورت پذیرفته؛ و از این رو تقسیم خود [[ریاء]] نمیباشد. [[ریاکار]] میتواند امری [[مکروه]]، [[مباح]] و [[مستحب]]، و یا [[واجب]] را در نظر آورد و در آن ریاکند؛ امّا خود [[ریاء]] به این اقسام تقسیم نمیپذیرد. از این رو نه ریاکاری در عفّت ورزیدن [[مستحب]] است، و نه ریاکاری در آنکه خود را [[فقیر]] بنمایاند [[مکروه]]؛ بلکه عفّت همیشه [[پسندیده]] است، و [[تظاهر]] به فقرْ همیشه [[ناپسند]]. | ||
* کوتاه سخن آن که تقسیم [[ریاء]] - به اعتبار پنج [[حکم]] [[شریعت]] - به انواع [[واجب]]، [[مستحب]]، [[مباح]]، [[مکروه]] و [[حرام]]، از هیچ مبنایی برخوردار نبوده نمیتوان آن را صحیح پنداشت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۹.</ref>. | * کوتاه سخن آن که تقسیم [[ریاء]] - به اعتبار پنج [[حکم]] [[شریعت]] - به انواع [[واجب]]، [[مستحب]]، [[مباح]]، [[مکروه]] و [[حرام]]، از هیچ مبنایی برخوردار نبوده نمیتوان آن را صحیح پنداشت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۷۹.</ref>. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
*{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>؛ | *{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>؛ | ||
*{{متن قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ}}<ref>«برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کردهاند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۸۲.</ref>. | *{{متن قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ}}<ref>«برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کردهاند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۸۲.</ref>. | ||
* تجسّم [[اعمال]] - که پیش از این به تفصیل از آن سخن داشتیم - | * تجسّم [[اعمال]] - که پیش از این به تفصیل از آن سخن داشتیم - و نیز تأثیر [[اعمال]] در [[بهشت]] و جهنّم نیز، از مواردی است که پیش از این به آن اشاره کردیم؛ این دو مسأله نیز در آیاتی چند اینگونه ترسیم شده است: | ||
*{{متن قرآن|يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«روزی که هر کس هر کار نیکی انجام داده است پیش رو مییابد و هر کار زشتی کرده است آرزو دارد کاش میان او و آن (کار زشت) فاصلهای دور میبود و خداوند شما را از خویش پروا میدهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آل عمران، آیه ۳۰.</ref>؛ | *{{متن قرآن|يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«روزی که هر کس هر کار نیکی انجام داده است پیش رو مییابد و هر کار زشتی کرده است آرزو دارد کاش میان او و آن (کار زشت) فاصلهای دور میبود و خداوند شما را از خویش پروا میدهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آل عمران، آیه ۳۰.</ref>؛ | ||
*{{متن قرآن|كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ}}<ref>«بخورید و بیاشامید! گواراتان باد برای آنچه در روزهای گذشته انجام دادهاید» سوره حاقه، آیه ۲۴.</ref>؛ | *{{متن قرآن|كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ}}<ref>«بخورید و بیاشامید! گواراتان باد برای آنچه در روزهای گذشته انجام دادهاید» سوره حاقه، آیه ۲۴.</ref>؛ | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
* بنابر آنچه در برخی از [[روایات]] به چشم میآید، برآوردن نیازهای [[مردم]]، [[زیارت]] مشاهد مشرّفه، [[توسل به اهل بیت]] {{عم}} و برگزاری مجالس روضه [[حضرت]] [[سید]] الشّهداء {{ع}} نیز، میتواند کفّاره برخی از [[گناهان]] باشد. | * بنابر آنچه در برخی از [[روایات]] به چشم میآید، برآوردن نیازهای [[مردم]]، [[زیارت]] مشاهد مشرّفه، [[توسل به اهل بیت]] {{عم}} و برگزاری مجالس روضه [[حضرت]] [[سید]] الشّهداء {{ع}} نیز، میتواند کفّاره برخی از [[گناهان]] باشد. | ||
* در این میان امّا، تنها عملی که بدون هیچ شرطی میتواند موجب رفع [[گناهان]] شده [[آدمی]] را از پروندهای [[پاک]] بهرهمند سازد، [[توبه]] است و بس. [[ضرورت]] [[قرآن]] و [[حدیث]] و دو [[دانش]] [[فقه]] و [[اخلاق]]، بر آن دلالت مینماید که [[توبه]] حتّی [[کفر]]، [[شرک]]، [[نفاق]] و [[ارتداد]] را محو مینماید؛ و پر واضح است که در این میان، [[گناهان کبیره]] و صغیره از [[جایگاه]] خاصّی برخوردار نیست: {{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا}}<ref>«بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد» سوره زمر، آیه ۵۳.</ref>. | * در این میان امّا، تنها عملی که بدون هیچ شرطی میتواند موجب رفع [[گناهان]] شده [[آدمی]] را از پروندهای [[پاک]] بهرهمند سازد، [[توبه]] است و بس. [[ضرورت]] [[قرآن]] و [[حدیث]] و دو [[دانش]] [[فقه]] و [[اخلاق]]، بر آن دلالت مینماید که [[توبه]] حتّی [[کفر]]، [[شرک]]، [[نفاق]] و [[ارتداد]] را محو مینماید؛ و پر واضح است که در این میان، [[گناهان کبیره]] و صغیره از [[جایگاه]] خاصّی برخوردار نیست: {{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا}}<ref>«بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد» سوره زمر، آیه ۵۳.</ref>. | ||
* کوتاه سخن آنکه [[ارتداد]]، بدون تردید تمامی [[اعمال صالح]] را از بین میبرد؛ و [[توبه]] نیز تمامی [[اعمال]] [[ناپسند]] را محو و نابود میسازد. غیر این دو امّا - همچون [[ریاء]] و نمازهای پنجگانه - | * کوتاه سخن آنکه [[ارتداد]]، بدون تردید تمامی [[اعمال صالح]] را از بین میبرد؛ و [[توبه]] نیز تمامی [[اعمال]] [[ناپسند]] را محو و نابود میسازد. غیر این دو امّا - همچون [[ریاء]] و نمازهای پنجگانه - برخی از ثوابها و یا [[گناهان]] [[آدمی]] را از پرونده او حذف خواهد ساخت<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۸۸.</ref>. | ||
=== نکته چهارم === | === نکته چهارم === | ||
* [[روایات]] باب [[ریاء]]، نشان میدهد که [[ریاء]] امری برخاسته از قصد [[انسان]] است<ref>بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۸۵.</ref>. از این رو، خود [[آدمی]] در مییابد که آیا عملش [[خالص]] بوده، و یا از پیرایههای غیر خدایی پیراسته نبوده است؛ از این رو است که در [[روایات اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}، به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ * وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ}}<ref>«آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست * هر چند بهانههایش را پیش آورد» سوره قیامه، آیه ۱۴-۱۵.</ref> تمشک فرمودهاند. | * [[روایات]] باب [[ریاء]]، نشان میدهد که [[ریاء]] امری برخاسته از قصد [[انسان]] است<ref>بحار الأنوار، ج۶۹، ص۲۸۵.</ref>. از این رو، خود [[آدمی]] در مییابد که آیا عملش [[خالص]] بوده، و یا از پیرایههای غیر خدایی پیراسته نبوده است؛ از این رو است که در [[روایات اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}، به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ * وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ}}<ref>«آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست * هر چند بهانههایش را پیش آورد» سوره قیامه، آیه ۱۴-۱۵.</ref> تمشک فرمودهاند. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
* شاد شدن بهواسطه آنکه کسی نیکیهای [[آدمی]] را بازنماید، و کارهای [[پسندیده]] او را برشمارد نیز، در همین شمار است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۱.</ref>. | * شاد شدن بهواسطه آنکه کسی نیکیهای [[آدمی]] را بازنماید، و کارهای [[پسندیده]] او را برشمارد نیز، در همین شمار است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۱.</ref>. | ||
* به هر روی قاعدهای کلّی در این [[حدیث شریف]] به چشم میآید، که میتواند میان [[ریاء]] [[باطل]] کننده، و ریائی که عمل [[آدمی]] را [[باطل]] نمیکند، تفاوت نهد. آن قاعده، عبارت [[شریف]] در صورتی که این عمل را، برای نشان دادن به [[مردم]] انجام نداده باشد"<ref>{{متن حدیث|إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ}}.</ref> میباشد، که در تمامی موارد سؤال و ابهام، میتواند [[تکلیف]] را روشن فرماید. | * به هر روی قاعدهای کلّی در این [[حدیث شریف]] به چشم میآید، که میتواند میان [[ریاء]] [[باطل]] کننده، و ریائی که عمل [[آدمی]] را [[باطل]] نمیکند، تفاوت نهد. آن قاعده، عبارت [[شریف]] در صورتی که این عمل را، برای نشان دادن به [[مردم]] انجام نداده باشد"<ref>{{متن حدیث|إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ}}.</ref> میباشد، که در تمامی موارد سؤال و ابهام، میتواند [[تکلیف]] را روشن فرماید. | ||
* با این حال، نباید فراموش نمود که این قاعده کلّی، برای عموم [[مردم]] و نه آنان که قدمی در مسیر [[سلوک]] نهاده روی به سوی بارگاه [[عظمت]] او - جلَّ وعلا! کردهاند، بیان شده است؛ چه بر سالکان است که این گونه وسوسهها و اندیشههای [[شیطانی]] را ترک نمایند، تا [[نور]] [[حضرت حق]] - که در مسیر [[سلوک]]، هیچ گریزی از آن نیست - | * با این حال، نباید فراموش نمود که این قاعده کلّی، برای عموم [[مردم]] و نه آنان که قدمی در مسیر [[سلوک]] نهاده روی به سوی بارگاه [[عظمت]] او - جلَّ وعلا! کردهاند، بیان شده است؛ چه بر سالکان است که این گونه وسوسهها و اندیشههای [[شیطانی]] را ترک نمایند، تا [[نور]] [[حضرت حق]] - که در مسیر [[سلوک]]، هیچ گریزی از آن نیست - آنان را دریافته به سوی مراتب [[عالی]] انسانیّت رهنمون شود. | ||
* بدین ترتیب، میتوان معنای آن دو دسته از [[روایات]] - که پیش از این بدان اشاره کردیم - را دریافت. بخشی از آن [[روایات]] برای عموم [[مردم]]، و بخشی دیگر برای [[خواصّ]] آنان صادر شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۲.</ref>. | * بدین ترتیب، میتوان معنای آن دو دسته از [[روایات]] - که پیش از این بدان اشاره کردیم - را دریافت. بخشی از آن [[روایات]] برای عموم [[مردم]]، و بخشی دیگر برای [[خواصّ]] آنان صادر شده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۲۹۲.</ref>. | ||
=== نکته هفتم === | === نکته هفتم === |