انسان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
انسان در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۰
، ۳۰ نوامبر ۲۰۲۲←جستارهای وابسته
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
در رساله «[[روح]] [[توحید]]، [[نفی]] [[عبودیت]] غیر [[خدا]]» اصول و مبانی [[انسان]] [[شناختی]] به شرح ذیل جمعبندی شده است: [[انسانها]] در مقابل [[خداوند]] به صورت یکسان برابرند؛ انسانها در [[آفرینش]] و مایههای [[انسانی]] برابر هستند؛ در امکان تعالی و [[تکامل]]، [[سرشت]] انسانها برابر است؛ انسانها از هرگونه قید [[اسارت]] و عبودیت غیر خدا [[آزاد]] هستند؛ انسان موجود [[برگزیده]]، [[ارزشمند]] و مورد [[تکریم]] خداوند است؛ قلمرو [[زندگی]] و هستی انسانها از جهات مختلف [[وحدت]] و [[هماهنگی]] دارد؛ انسان با [[جهان]] پیرامون خود هماهنگی و همگامی دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، دیدگاهها، ص۲۶ - ۳۵.</ref>. در باب [[حقوق اجتماعی]] انسان و رفتارهای او در [[جامعه]] با این [[مبانی فکری]] [[ارتباط]] برقرار میکند. خصوصیت [[تفکر]] [[اسلامی]] و [[مکتب]] اسلامی و [[دینی]] این است. اگر بحث میکنیم از اینکه باید [[آزادی]] باشد، یا [[انتخاب]] و [[اختیار]] در جامعه برای [[مردم]] وجود داشته باشد، یا هر یک از سیاستهای عمومی و کلی؛ برای هر کدام از اینها یک مبنایی وجود دارد. اگر از ما بپرسند آقا چرا؟ چرا مردم باید [[حق]] [[رأی]] داشته باشند؟ یک [[استدلال]] [[فکری]] و منطقی پشت سرش هست؛ معلوم است چرا. همه آنچه که در زمینه برنامهریزیها، خطوط اصلی برنامهها را تشکیل میدهد، یک سر این برنامههای اصلی وصل است به آبشخور [[اندیشه]] اسلامی، [[جهانبینی اسلامی]]، تلقی و برداشت اسلامی، که این [[ایمان]] ماست، [[اعتقاد]] ماست، [[دین]] ماست؛ براساس آن برداشت و آن تلقی است که [[وظایف]] خودمان را مشخص میکنیم و عمل کنیم. حالا آن مبنای فکری چیست؟ به طور کوتاه و خلاصه از آنجا باید شروع کنیم، یعنی آن خطوط اصلی تلقی و [[بینش]] [[اسلام]] از [[کائنات]]، از عالم، از انسان؛ البته مخصوص اسلام هم نیست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام، ۱۲/۹/۱۳۷۹.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۷۷۰.</ref> | در رساله «[[روح]] [[توحید]]، [[نفی]] [[عبودیت]] غیر [[خدا]]» اصول و مبانی [[انسان]] [[شناختی]] به شرح ذیل جمعبندی شده است: [[انسانها]] در مقابل [[خداوند]] به صورت یکسان برابرند؛ انسانها در [[آفرینش]] و مایههای [[انسانی]] برابر هستند؛ در امکان تعالی و [[تکامل]]، [[سرشت]] انسانها برابر است؛ انسانها از هرگونه قید [[اسارت]] و عبودیت غیر خدا [[آزاد]] هستند؛ انسان موجود [[برگزیده]]، [[ارزشمند]] و مورد [[تکریم]] خداوند است؛ قلمرو [[زندگی]] و هستی انسانها از جهات مختلف [[وحدت]] و [[هماهنگی]] دارد؛ انسان با [[جهان]] پیرامون خود هماهنگی و همگامی دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، دیدگاهها، ص۲۶ - ۳۵.</ref>. در باب [[حقوق اجتماعی]] انسان و رفتارهای او در [[جامعه]] با این [[مبانی فکری]] [[ارتباط]] برقرار میکند. خصوصیت [[تفکر]] [[اسلامی]] و [[مکتب]] اسلامی و [[دینی]] این است. اگر بحث میکنیم از اینکه باید [[آزادی]] باشد، یا [[انتخاب]] و [[اختیار]] در جامعه برای [[مردم]] وجود داشته باشد، یا هر یک از سیاستهای عمومی و کلی؛ برای هر کدام از اینها یک مبنایی وجود دارد. اگر از ما بپرسند آقا چرا؟ چرا مردم باید [[حق]] [[رأی]] داشته باشند؟ یک [[استدلال]] [[فکری]] و منطقی پشت سرش هست؛ معلوم است چرا. همه آنچه که در زمینه برنامهریزیها، خطوط اصلی برنامهها را تشکیل میدهد، یک سر این برنامههای اصلی وصل است به آبشخور [[اندیشه]] اسلامی، [[جهانبینی اسلامی]]، تلقی و برداشت اسلامی، که این [[ایمان]] ماست، [[اعتقاد]] ماست، [[دین]] ماست؛ براساس آن برداشت و آن تلقی است که [[وظایف]] خودمان را مشخص میکنیم و عمل کنیم. حالا آن مبنای فکری چیست؟ به طور کوتاه و خلاصه از آنجا باید شروع کنیم، یعنی آن خطوط اصلی تلقی و [[بینش]] [[اسلام]] از [[کائنات]]، از عالم، از انسان؛ البته مخصوص اسلام هم نیست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام، ۱۲/۹/۱۳۷۹.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۷۷۰.</ref> | ||
==[[حقیقت انسان]]== | |||
[[انسان]] دارای دو ساحت مادی و غیر مادی است؛ [[جسم]] و [[روح]] که بینشان تأثیر و تأثر برقرار میباشد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروه کثیری از پرستاران نمونه کشور به مناسبت سالروز میلاد حضرت زینب کبری{{س}}، ۱/۲/۱۳۸۹.</ref>. [[روح انسان]] که از آن به عناوینی همچون [[دل]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام، ۳۱/۶/۱۳۸۶.</ref>، [[جان]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref> و [[قلب]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم، ۲۶/۱/۱۳۸۳.</ref> تعبیر میشود، رفیعترین مرتبه وجودی انسان بوده<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام، ۳۱/۶/۱۳۸۶.</ref> و حقیقیت و [[هویت]] [[واقعی]] او را تشکیل میدهد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۱/۱۳۷۵.</ref>. | |||
انسان دارای دو جنبه [[انسانی]] و [[حیوانی]] است که این جنبه حیوانی همچون [[خوردن و آشامیدن]]، جزو انسان است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۰/۱۳۷۶.</ref>. انسان علاوه بر [[قوای جسمانی]] و ظاهری - سامعه و [[شامه]] و ذائقه و لامسه و باصره<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم بیعت جهادگران جهاد سازندگی سراسر کشور، ۲۰/۳/۱۳۶۸.</ref> - دارای [[قوای روحی]]، غضبیه و شهویه و قوای [[عقلانی]] میباشد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۲/۱۰/۱۳۷۶.</ref>. هرچه از قوای انسانی در [[اختیار انسان]] است، همه و همه وسایلی جهت وصول به [[صراط مستقیم]] هستند تا انسان راحتتر بتواند صراط مستقیم را طی کند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم از سراسر کشور، ۱۸/۷/۱۳۷۵.</ref>. | |||
مجموعه غرایزی نیز در انسان وجود دارد که از آن به نفس<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با شرکت کنندگان در هفدهمین اجلاس سراسری نماز، ۲۹/۸/۱۳۸۷.</ref> – به همان اصطلاح [[اخلاقی]]، نه اصطلاح [[فلسفی]] آن – و [[نفس اماره]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر، ۱۱/۱۲/۱۳۷۳.</ref> تعبیر میشود. این نفس که در مراتب [[نفوس]] بشری مختلف است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با فرماندهان ردههای مختلف «سپاه پاسداران»، ۲۹/۶/۱۳۷۳.</ref>، [[سرکش]]، فراموشکار<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۲۳/۵/۱۳۷۰.</ref> و زیادهخواه<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با نمایندگان هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، ۲۷/۳/۱۳۸۳.</ref> بوده، [[انسان]] را به پستیها و [[زشتیها]] [[دعوت]] میکند و از [[عروج]] و [[تکامل]] بازمی دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، پیام به مناسبت آغاز سال جدید، ۱/۱/۱۳۷۶.</ref> و در [[حقیقت]]، [[دشمن]] درونی انسان به شمار میآید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر، ۱۱/۱۲/۱۳۷۳.</ref>. [[نفس انسان]]، مثل شرورترین حیوانات است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در سالروز عید سعید مبعث، ۲۹/۴/۱۳۸۸.</ref> که او را به [[زندگی]] [[حیوانی]] دعوت میکند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زایران حضرت رضا{{ع}}، ۲۹/۱/۱۳۷۰.</ref> و در واقع همان جنبه حیوانیت انسان را تشکیل میدهد. به همین خاطر باید به عقال [[عقل]] و جنبه [[انسانیت]] انسان در آید، چه اینکه در غیر این صورت، به مثابه [[حیوان]] وحشیای خواهد شد که [[سرگردان]] بوده و مشکلاتی را برای فرد و [[جامعه انسانی]] به وجود خواهد میآورد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در سالروز عید سعید مبعث، ۲۹/۴/۱۳۸۸.</ref>.<ref>[[ابراهیم ابراهیمی|ابراهیمی، ابراهیم]]، [[انسانشناسی اسلامی - ابراهیمی (مقاله)|مقاله «انسانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۲۹۲.</ref> | |||
==[[فلسفه آفرینش انسان]]== | |||
اساس [[خلقت انسان]]، [[سیر]] [[معنوی]] است و بقیه چیزها مقدمهاند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان، ۱۰/۸/۱۳۷۴.</ref>. [[لقاء]] لله و [[ملاقات]] با [[خدا]]، [[هدف]] [[آفرینش بشر]] و هدف {{متن قرآن|إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا}}<ref>«ای انسان! بیگمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشندهای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref> است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با روحانیون و وعاظ در آستانه ماه محرم، ۳/۳/۱۳۷۴.</ref>. انسان در این عالم آمده است تا به کمال برسد. آفرینش بشر برای این است که در این عرصه [[آزمایش]] عالم کون و [[فساد]] انسان [[فرصت]] پیدا کند و به تکامل نائل شود. این هدف، مخصوص انسان هم نیست. موجودات دیگر هم به وجود آمدهاند تا در اینجا به کمال برسند. البته کمال هر موجودی، متناسب با ساختمان و [[طبیعت]] وجود او است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس و زائران حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا{{ع}} در روز عید سعید فطر، ۱۵/۱/۱۳۷۱.</ref>. در [[بینش]] [[اسلامی]]، حرکت [[آفرینش]] و حرکت و صیرورت [[انسان]] و بقیه موجودات آفرینش، به سمت وجود [[مقدس]] [[باری تعالی]] عز شأنه است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم از سراسر کشور، ۱۸/۷/۱۳۷۵.</ref>. | |||
[[هدف از آفرینش]] هر فرد انسان هم همان [[هدف آفرینش]] [[بشریت]] است؛ یعنی [[رسیدن به کمال]] بشری و بهره بردن از بیشترین فضایلی که یک انسان میتواند به آن [[فضایل]] آراسته بشود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با گروهی از زنان پزشک سراسر کشور، ۲۶/۱۰/۱۳۶۸.</ref>. [[فلسفه آفرینش انسان]] این است که استعدادهای برجسته مثبت مفید و ممتاز – از لحاظ [[ارزشهای الهی]] - با [[اختیار]] و با [[مجاهدت]] خود انسان، بر خصلتهای حیوانیاش [[غلبه]] پیدا کند که در این صورت، همان استعدادهای [[حیوانی]] هم جهتگیری [[درستی]] پیدا خواهد کرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با معلمان و اساتید دانشگاههای خراسان شمالی، ۲۰/۷/۱۳۹۱.</ref>.<ref>[[ابراهیم ابراهیمی|ابراهیمی، ابراهیم]]، [[انسانشناسی اسلامی - ابراهیمی (مقاله)|مقاله «انسانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۲۹۶.</ref> | |||
� | |||
==ویژگیهای انسان== | |||
'''[[منزلت]] والای انسان''': در [[اندیشه]] [[الهی]] [[اسلام]]، انسان [[برترین]] [[آفریده]] [[خداوند]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهل و دومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref> و [[جانشین خدا]] معرفی شده است؛ {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: میخواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> [[جانشین]]، عنوانی است که [[خدا]] به انسان داده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با فرماندهان و جمعی از پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی، ۱۰/۱۰/۱۳۶۹.</ref> و از آنجا که اعتبار و [[ارزش انسان]] به [[عبودیت]] و [[بندگی خدا]] باشد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۵/۷/۱۳۷۰.</ref>، از این رو از او خواسته شده است که خود را به بهای ناچیز [[دنیا]] نفروشد؛ {{متن حدیث|أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵۶.</ref>؛ آیا کسی نیست که این باقی مانده طعام در دهان [[دنیا]] را به اهلش بگذارد، حقا که در مقابل وجودتان، قیمتی جز [[بهشت]] نیست و آن را جز به بهشت نفروشید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهارمین نشست اندیشههای راهبردی، ۲۴/۸/۱۳۹۱.</ref>. | |||
'''[[استعداد]] بیپایان در کسب [[کمالات]]''': یکی از ویژگیهای [[انسان]]، استعداد بیپایان او در دارا بودن تمام چیزهایی است که برای تعالی کامل انسان لازم است. انسان استعداد دارد تا آخرین نقطه تعالی [[حیات]] ممکنات بالا برود، اما بقیه موجودات این امکان را ندارند. در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ}}<ref>«که ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریدهایم،» سوره تین، آیه ۴.</ref>، «احسن تقویم» معنایش این نیست که ما [[جسم]] انسان را طوری آفریدهایم که مثلاً سرش با دستش، با چشمش، با تنش تناسب دارد؛ در بهترین اندازهگیری انسان را آفریدهایم، یعنی آن اندازهگیریای است که [[رشد]] او دیگر نهایت و اندازهای ندارد؛ تا آنجا میرود که در عالم وجود، سقفی بالاتر از آن نیست<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۲/۹/۱۳۷۹.</ref>. | |||
'''[[تجرد نفس]]''': همان طور که ذکر شد، انسان دارای دو بخش مادی و غیر مادی است که جسم او به عالم [[مادیات]] تعلق دارد و [[روح]] یا نفس او از سنخ عالم مجردات میباشد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی، ۱۰/۳/۱۳۶۹.</ref>. | |||
حیات [[حقیقی]] انسان هم همین حیات [[روحی]] و [[قلبی]] او میباشد که جز در [[رابطه با خدا]] و در [[سایه]] ذکر مفهوم پیدا نمیکند، به طوری که بیتوجهی به این مهم، [[قلب]]، [[زندگی]] خود را از دست میدهد و [[روح انسان]] میمیرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با روحانیون و مبلغان، در آستانه ماه محرم، ۲۶/۲/۱۳۷۵.</ref>. مراد از این مردن، این است که قابلیتهای خود را در اثر [[اسارت]] در عالم ماده از دست میدهد و هرچه بیشتر به سمت عالم ماده [[نزول]] میکند و [[تسلیم]] مشتهیات [[جسم]] میشود. | |||
'''تغیرپذیری در [[طبیعت]]''': [[تحول]] در [[جوامع انسانی]] و برای [[بشر]]، [[سنت]] [[لایتغیر]] [[الهی]] است. [[خدا]] بشر را این طور قرار داده است که ایستایی در طبیعت [[انسان]] نیست. شاید یکی از فرقهای انسان با بقیه اشیاء هم همین باشد. البته برخی یک نوع [[تغییر]] و تحولاتی را در اشیاء جاری میداند، اما تحول در [[بشریت]] حتمی است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با دانشجویان، ۱۸/۸/۱۳۸۵.</ref>. | |||
این تحول و تغیرپذیر بودن انسان، از یک نظر نقطه قوت است، چون اگر انسان جامد بود، تحرک و تغیر نمیداشت و پیشرفتی برایش نمیبود. از این رو تغیرپذیر بودن انسان را میتوان یکی از ویژگیهای انسان به شمار آورد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار ارتشیان، به مناسبت «روز ارتش»، ۲۴/۱/۱۳۷۳.</ref>. | |||
'''[[تربیت]] پذیری''': از دیگر ویژگیهای انسان این است که میتواند با استخراج گنجینههای استعدادی که در نهاد او به [[ودیعه]] گذاشته شده است، خود را به [[زیباترین]] وجهی بیاراید و با دو بال [[علم]] و [[ایمان]]، به [[عروج]] [[معنوی]] و مادی نائل آید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در چهل و دومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک، ۳۱/۶/۱۳۶۶.</ref>. در این عرصه، انسان چنان قابلیت دارد که میتواند [[رذایل]] را از خود بزداید و به [[فضایل]] آراسته نماید. این قابلیت و توان، به گونهای است که – به نقل از [[علمای اخلاق]] -انسان حتی میتواند خلقیات ارثی خود را نیز تغییر دهد، مثلاً میتواند [[تنبلی]] ذاتی، [[حرص]] ذاتی، [[بخل]] ارثی، [[حسد]] ارثی و لجبازی ارثی را تغییر دهد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه سوم رمضان ۱۴۱۵، ۱۴/۱۱/۱۳۷۳.</ref> و در نهایت، [[انسانی]] [[مسلمان]] شود که هم در [[اعتقاد]]، [[اسلامی]] باشد و هم در عمل و هم در [[اخلاق]]<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با وزیر، معاونان، مشاوران و مدیران کل وزارت آموزش و پرورش، ۲۵/۱۰/۱۳۷۰.</ref>. البته گفتنی است که این ویژگی، فرع بر تغیرپذیر بودن [[انسان]] است. | |||
'''فسادپذیری''': یکی دیگر از ویژگیهای انسان، فسادپذیری او است که همانند [[تربیت]] پذیری انسان، فرع بر تغیرپذیر بودن او میباشد. مراد از فسادپذیری انسان این است که [[انسانی]] که میتواند [[مظهر]] [[برترین]] و [[زیباترین]] [[حقایق]] هستی باشد، گاه محل بروز [[زشتیها]] و پستیهای بیهمانند نیز میگردد. در چنین حالتی است که باید گفت [[تسلیم]] [[ضعفها]] و [[هوسها]] و خودخواهیها یا جهلها و [[غفلتها]] و عادتهای خود شده است و خود را از همه آن [[بشارتها]] و [[امیدها]] و معراجها [[محروم]] ساخته است. این همان است که آن را باید «فسادپذیری انسان» نامید و همان است که در [[عمر]] دراز [[بشریت]] و نیز در عمر هر یک از [[آحاد]] [[بشر]]، بزرگترین [[مصیبت]] و خطرناکترین [[تهدید]] او به شمار رفته است و میرود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، پیام به اجلاس سراسری نماز، ۱۵/۶/۱۳۸۰.</ref>.<ref>[[ابراهیم ابراهیمی|ابراهیمی، ابراهیم]]، [[انسانشناسی اسلامی - ابراهیمی (مقاله)|مقاله «انسانشناسی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۲۹۷.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |