|
|
خط ۵۵: |
خط ۵۵: |
| *از طرف دیگر، دربارهٔ اسم اعظم و بهرهٔ [[انبیاء]] از آن از [[امام صادق]] {{ع}} روایت شده:ُ{{عربی|اندازه=150%|«إِنَّ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ {{ع}} أُعْطِيَ حَرْفَيْنِ كَانَ يَعْمَلُ بِهِمَا وَ أُعْطِيَ مُوسَى أَرْبَعَةَ أَحْرُفٍ وَ أُعْطِيَ إِبْرَاهِيمُ ثَمَانِيَةَ أَحْرُفٍ وَ أُعْطِيَ نُوحٌ خَمْسَةَ عَشَرَ حَرْفاً وَ أُعْطِيَ آدَمُ خَمْسَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَمَعَ ذَلِكَ كُلَّهُ لِمُحَمَّدٍ{{صل}} وَ إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً أُعْطِيَ مُحَمَّدٌ{{صل}} اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً وَ حُجِبَ عَنْهُ حَرْفٌ وَاحِد»}} <ref>همانا [[عیسی]]{{ع}} به دو حرف عطا شده بود که با آن دو عمل می کرد، و به [[موسی]]{{ع}} چهار حرف و به [[ابراهیم]]{{ع}} هشت حرف و به [[نوح]]{{ع}} ۲۵ حرف و همانا خداوند متعال برای [[محمد]]{{صل}} تمام آن حروف را جمع کرد و اسم اعظم ۷۳ حرف است که به [[محمد]]{{صل}} ۷۲ حرفش عطا شده و تنها یک حرف از او پوشانده شده است؛ بصائر ص۲۰۸ ح۲؛ کافی ج۱ ص۲۳۰ ح۲</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۷]</ref>. | | *از طرف دیگر، دربارهٔ اسم اعظم و بهرهٔ [[انبیاء]] از آن از [[امام صادق]] {{ع}} روایت شده:ُ{{عربی|اندازه=150%|«إِنَّ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ {{ع}} أُعْطِيَ حَرْفَيْنِ كَانَ يَعْمَلُ بِهِمَا وَ أُعْطِيَ مُوسَى أَرْبَعَةَ أَحْرُفٍ وَ أُعْطِيَ إِبْرَاهِيمُ ثَمَانِيَةَ أَحْرُفٍ وَ أُعْطِيَ نُوحٌ خَمْسَةَ عَشَرَ حَرْفاً وَ أُعْطِيَ آدَمُ خَمْسَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَمَعَ ذَلِكَ كُلَّهُ لِمُحَمَّدٍ{{صل}} وَ إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً أُعْطِيَ مُحَمَّدٌ{{صل}} اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً وَ حُجِبَ عَنْهُ حَرْفٌ وَاحِد»}} <ref>همانا [[عیسی]]{{ع}} به دو حرف عطا شده بود که با آن دو عمل می کرد، و به [[موسی]]{{ع}} چهار حرف و به [[ابراهیم]]{{ع}} هشت حرف و به [[نوح]]{{ع}} ۲۵ حرف و همانا خداوند متعال برای [[محمد]]{{صل}} تمام آن حروف را جمع کرد و اسم اعظم ۷۳ حرف است که به [[محمد]]{{صل}} ۷۲ حرفش عطا شده و تنها یک حرف از او پوشانده شده است؛ بصائر ص۲۰۸ ح۲؛ کافی ج۱ ص۲۳۰ ح۲</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۷]</ref>. |
| *میزان هم پوشی، آگاهی و معرفت بخشی میان اسم اعظم و [[کتاب مبین]] بیان شد، اما در وجه تمایز این دو طبق روایات میتوان گفت اسم اعظم آگاهی داشتنِ بر روابط موجودات و حوادث میباشد که به مرحلهای بالاتر از آکاهی از اشیاء به آگاهی از روابط وعلل و اسباب آن نیز اشاره دارد، که علم به آن به معنای تسط بر تغییر و یا ایجاد امر و چیزی میباشد لذاست که در روایات این آگاهی را سبب اجابت حتمی خواستهٔ عارف به آن دانستهاند، اما [[کتاب مبین]] آگاهی یافتن از جریانها وحوادث بدون اشاره به امکان تصرف و تحول درآن میباشد، به تعبییر دیگر برخورداری از [[کتاب مبین]] صرف آگاهی است بدون اختیار و تسلطی بر دگرگونی و جابجایی آنها، البته این آگاهی بسیار پر عظمت و خاص میباشد. شاید علت جدا بیان شدن این دو نیز همین باشد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۷]</ref>. | | *میزان هم پوشی، آگاهی و معرفت بخشی میان اسم اعظم و [[کتاب مبین]] بیان شد، اما در وجه تمایز این دو طبق روایات میتوان گفت اسم اعظم آگاهی داشتنِ بر روابط موجودات و حوادث میباشد که به مرحلهای بالاتر از آکاهی از اشیاء به آگاهی از روابط وعلل و اسباب آن نیز اشاره دارد، که علم به آن به معنای تسط بر تغییر و یا ایجاد امر و چیزی میباشد لذاست که در روایات این آگاهی را سبب اجابت حتمی خواستهٔ عارف به آن دانستهاند، اما [[کتاب مبین]] آگاهی یافتن از جریانها وحوادث بدون اشاره به امکان تصرف و تحول درآن میباشد، به تعبییر دیگر برخورداری از [[کتاب مبین]] صرف آگاهی است بدون اختیار و تسلطی بر دگرگونی و جابجایی آنها، البته این آگاهی بسیار پر عظمت و خاص میباشد. شاید علت جدا بیان شدن این دو نیز همین باشد<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۷]</ref>. |
|
| |
| ==[[امام]]{{ع}} نماینگر اسماء الهی==
| |
| نشانگر بودن [[امام]] از اسماء الله الحسنی که در روایات دیگر به برخورداری از حروف اسم اعظم تعبیر شده بیانی کلی و تبیینی جامع از مقام [[امام]] است که برخی از این نشانها و تحقق اسماء طبق روایات با ابزار و وسائط خاص خود تجلی مییابند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| و اینکه [[ائمه اطهار]] خود را باب الله میدانند و جریان فیض الهی در جنبههای مختلف آنرا به خود منتسب میکنند با توجه به این روایات قابل ملاحظه هستند که خداوند، [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} را تجلیگاه اسماء خود دانسته است، اسمائی که واسطههایی برای ظهور اعیان موجودات و حدوث حوادث بیشمار در آنها هستند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| اسماء الهی که تاثیرشان بخاطر حقایقشان است، نه به الفاظشان، و معنای این تاثیر آن است که خدای تعالی که پدیدآورندهٔ هر چیزی است، هر چیزی را به یکی از صفات کریمهاش که مناسب آن چیز است و در قالب اسمی است، ایجاد میکند، نه اینکه لفظ خشک و خالی اسم و یا معنای مفهوم از آن و یا حقیقت دیگری غیر از ذات متعالی خدا چنین تاثیری داشته باشد. پس وقتی [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] تجلّی اسمهای الهی شدند الفاظ و دعای ایشان برای تحقق امری در عالم، بیانگر جلوهٔ تحقق آن اسماء برای خود یعنی عبودیت و سرسپردگی کامل به خدا میباشد، چرا که اتصال به حقیقت اسم که گفته شد اساس امر میباشد در روح و ضمیر معصوم توسط خود خداوند تجلی یافته است، و این تجلی و انعکاس طبق بیان روایات در [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و در [[ائمه اطهار]] {{عم}} در نهایت حد و درجه خود بیان شده است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| [[علامه طباطبایی]] دراین زمینه معتقد است: اینکه در روایت دارد "خداوند اسمی از اسماء خود و یا چیزی از اسم اعظم خود را به پیغمبری از پیغمبران آموخته" معنایش این است که راه انقطاع وی را بسوی خود به وی آموخته، و اینطور یاد داده که اسمی از اسماء خود را در دعا و مسئلت او به زبانش جاری ساخته است. پس اگر واقعا آن [[پیغمبر]] دعا و الفاظی داشته و الفاظش معنایی را میرسانده، باز هم تاثیر آن دعا از این باب است که الفاظ و معانی وسائل و اسبابی هستند که حقایق را به نحوی حفظ میکنند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| ذکر این نکته نیز لازم است که از نظر [[علامه طباطبائی]]، تجلی بودن [[ائمه]] از اسماء الهی به آگاهی و علم ایشان وابسته است چرا که ایشان شناخت رابطهٔ میان اسم و آثار آن را از سویی و معرفت به انقطاع از غیر خدا را ازسوی دیگر سبب عدم مردود شدن خواستهٔ فرد آگاهِ از اسم اعظم میداند. وی در ذیل آیهٔ چهلم سورهٔ نمل که به داستان وصی سلیمان میپردازد و روایات و برخی مفسرین کار فوق العاده آصف را به علت آگاهی از اسم اعظم دانستهاند مینویسد: آن شخص علم و ارتباطی با خدا داشته، که هر وقت از پروردگارش چیزی میخواسته و حاجتش را به درگاه او میبرده خدا از اجابتش تخلف نمیکرده است. و به عبارت دیگر، هر وقت چیزی را میخواسته خدا هم آن را میخواسته است. البته ایشان توضیح میدهند که علم مذکور از سنخ علوم فکری و اکتسابی و تعلم بردار نبوده است <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص: ۳۶۴.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| پس از منظر علامه آنچه باعث میشود شخصیتی مثل آصف تخت ملکهٔ بلقیس را در کمتر از چشم بهم زدنی در محضر سلیمان حاضر کند علم اوست، علمی که از نوعِ علوم اکتسابی و تعلیمی و آکادمیک نیست، بلکه شناختی است که از ناحیهٔ علام الغیوب بهرهٔ خواص از انسانها میشود {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا}}﴾}}<ref>او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم؛ سوره کهف، آیه ۶۵.</ref> از این رو جاری ساختن اسم اعظم از هر زبانی تاثیری همانند عمل آصف را نخواهد داشت چرا که تحقق چنین امری بشرط نوعی از معرفت و شناخت ویژه به خدا است<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| به فرمایش صاحب المیزان، صرف اسم لفظی از نظر خصوص لفظ آن، چیزی جز مجموعهای از صوتهای شنیدنی نیست، و شنیدنیها از کیفیات عرضیهای هستند که اگر از جهت معنای متصورش اعتبار شود، صورتی است ذهنی که فی نفسه هیچ اثری در هیچ موجودی ندارند. و اینکه در روایت دارد " خداوند اسمی از اسماء خود و یا چیزی از اسم اعظم خود را به پیغمبری از پیغمبران آموخته" معنایش این است که راه انقطاع وی را بسوی خود به وی آموخته، و اینطور یاد داده که اسمی از اسماء خود را در دعا و مسئلت او به زبانش جاری ساخته است. پس اگر واقعا آن پیغمبر دعا و الفاظی داشته و الفاظش معنایی را میرسانده، باز هم تاثیر آن دعا از این باب است که الفاظ و معانی وسائل و اسبابی هستند که حقایق را به نحوی حفظ میکنند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| بی شک علم عالم به "الکتاب" که قرآن او را در عصر پیامبر معرفی میکند و مصداق آنرا روایات [[نبوی]] و سایر روایات و کلمات، [[امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ]]{{ع}} بیان میکنند اقیانوسی از حقایق و تواناییها است که تعبیر هفتاد و دو حرف از هفتاد و سه حرف عظمت و وسعت آن دانش را و قرب چنین شخصیتی را به پروردگارِ معلّم این دانش، به نمایش میگذارد. به تعبیر دیگر روح و قلب [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مملو از دانایی و شناخت نسبت به صفات الهی است صفاتی که هر کدام ایجادگر امور و اشیاء مرتبط با آن اسم و صفت هستند<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| تعبیر به {{عربی|اندازه=150%|«أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْقُدُسِ فَبِهِ عَرَفُوا الْأَشْيَاء»}} در رابطه با [[روح القدس]] که شناخت بوسیلهٔ آن محقق میشود، نشانگر آن است که این ارتباط ارتباط روحی و شناخت و معرفت نسبت به اشیاء و ارتباط آن با خداوند است. [[ملا صالح مازندرانی]] در ذیل این جمله {{عربی|اندازه=150%|«لَمْ يَكُنْ مَعَ أَحَدٍ مِمَّنْ مَضَى غَيْرِ مُحَمَّد»}} از روایت [[روح القدس]] مینویسد: {{عربی|اندازه=150%|«لان کل من کان معه هذا الخلق کان عالما بجمیع الاشیاء و لم یکن غیر [[محمد]]{{صل}} من [[الانبیاء]] السابقین عالما بجمیعها»}} <ref>شرح اصول الکافی، ج ۶ ص۶۷.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| مرحوم [[علامه طباطبایی]] روایت [[علی بن ابی حمزه]] از [[ابراهیم بن عمر]] در کتاب شریف کافی را دلیل بر دیدگاه خود نسبت به اسم اعظم میداند <ref>الکافی ج: ۱ ص: ۱۱۲ ح ۱.</ref> و در موردِ روایات هفتاد و سه حرف بودن اسم اعظم معتقد است خود این روایات دلالت بر این دارند که مراد از اسم اعظم الفاظ نیست زیرا این روایات اسم را در عین اینکه یکی معرفی کرده میگوید خداوند حروف آن را تجزیه کرده و به هر پیغمبری چند حرف داده است، و اگر از قبیل اسماء لفظیه بود و مجموع حروفش یک معنا را میرساند دیگر معنا نداشت که چند حرف آن نافع و مفید به حال پیغمبری باشد. <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص: ۳۶۷.</ref> اگر یکی از ما از علم اسماء و علم روابطی که بین آنها و موجودات عالم است و اقتضائاتی که مفردات آن اسما و مؤلفات آنها دارد بهرهای داشته باشد سر از نظام خلقت و آنچه جاری شده و میشود، در خواهد آورد، و به قوانین کلیای اطلاع پیدا خواهد کرد که بر جزئیاتی که یکی پس از دیگری واقع میشوند منطبق میگردد <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص: ۲۵۴ و ۲۵۵.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| در [[دعای سمات]] که به مسئله اسماء الهی پرداخته در فقرات ابتدائی آن می خوانیم:{{عربی|اندازه=150%|«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ الَّذِي إِذَا دُعِيتَ بِهِ عَلَى مَغَالِقِ أَبْوَابِ السَّمَاءِ لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَةِ انْفَتَحَتْ وَ إِذَا دُعِيتَ بِهِ عَلَى مَضَايِقِ أَبْوَابِ الْأَرْضِ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ وَ إِذَا دُعِيتَ بِهِ عَلَى الْعُسْرِ لِلْيُسْرِ تَيَسَّرَتْ وَ إِذَا دُعِيتَ بِهِ عَلَى الْأَمْوَاتِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ وَ إِذَا دُعِيتَ بِهِ عَلَى كَشْفِ الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ انْكَشَفَت»}} <ref>مصباح المتهجد ص۴۱۶، المصباح للکفعمی ص ۴۲۳، جمال الأسبوع ص ۵۳۳،البلدالأمین ص ۸۹.</ref><ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
| موضوع ارتباط اسم اعظم و تاثیر آن در حوادث عالم، آن هم در سطحی فراتر از امور جزئی دراین روایت به نمایش در آمده است، و با توجه به اینکه تمام این امور به امر الهی است مشخص میشود که مقصود اسامی تجلیگر این امورند که همهٔ آنها را با اسم اعظم میخوانیم<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۳۰]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانویس2}} | | {{پانویس2}} |