پرش به محتوا

عصمت پیامبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۷۴۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ نوامبر ۲۰۱۸
خط ۳۰: خط ۳۰:


==[[قلمرو عصمت پیامبر]]==
==[[قلمرو عصمت پیامبر]]==
* در پاسخ به این سؤال که [[انبیا]] خدا در چه زمینه‌هایی [[معصوم]] هستند، باید گفت: به‌حکم عقل، در همه زمینه‌هایی که به مأموریت الهی آنان ارتباط پیدا می‌کند، اعم از زندگی شخصی، دریافت [[وحی]]، حفظ وحی، ابلاغ وحی، تبیین وحی و عمل به وحی، معصوم هستند. در هیچ‌کدام از این قلمروها کاری که گناه یا خطا و اشتباه باشد چه بزرگ باشد و چه کوچک، از آنان سر نمی‌زند. [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} این اعتقاد ضروری را بدین گونه تبیین می‌فرمایند: {{عربی|اندازه=150%|"إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَا يُذْنِبُونَ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يُذْنِبُونَ وَ لَا يَزِيغُونَ وَ لَا يَرْتَكِبُونَ ذَنْباً صَغِيراً وَ لَا كَبِيراً"}}.<ref>[[الخصال (کتاب)|الخصال]]، ص ۳۹۹. </ref> [[انبیا]] گناه نمی‌کنند؛ زیر آنها پاک‌شدگان و معصومند، گناه نمی‌کنند و راه کج نمی‌روند و مرتکب هیچ گناهی، چه صغیره و چه کبیره نمی‌شوند.
* با توجه به حکمت الهی، پیامبر باید از هرگونه خطا و گناه در امور مربوط به هدایت "دریافت، راه هدایت، ابلاغ و تبیین راه هدایت" [[معصوم]] باشد. اولاً و الا نقض غرض خواهد بود و به جای هدایت، گمراهی حاصل می‌شود. در ضرورت [[عصمت]]، فرقی میان معارفی که عین کلام الهی است و معارفی که کلام خود پیامبر است، وجود ندارد. آنچه بر اساس مبانی فلسفی، اهمیت دارد ضرورت رسیدن معارف فرا بشری از راهی مطمئن به انسان است<ref>[[انسان‌شناسی (کتاب)|انسان‌شناسی]]، ص ۱۲۹. </ref>.
===عمده‌ترین دیدگاه ها در حدود و ثغور [[عصمت انبیا]]===
#ارتکاب گناهان کبیره از سوی [[پیامبران]]، قبل از [[بعثت]] آنان، ممکن است.
#ارتکاب گناهان صغیره‌ای که سبب نفرت مردم نشود از سوی پیامبران، ممکن است چه قبل و چه بعد بعثت.
#صدور گناه کبیره قبل از بعثت ممکن است و همچنین ارتکاب غیرعمدی گناه صغیره‌ای که نشانه پستی فاعل آن نباشد پس از [[بعثت]].
#[[متکلمان امامیه]] به [[عصمت مطلق]]، برای [[انبیا]] اعتقاد دارند. [[عصمت مطلق]] یعنی از ابتدای تولد تا پایان عمر از هر نوع گناهی معصومند و در [[ترک گناه]] هم، مجبور و بی‌اختیار نیستند؛ زیرا [[پیامبر]] نیز [[مکلف]] است و از [[شرایط تکلیف]] داشتن [[اختیار]] و [[قدرت]] انجام و [[ترک عمل]] است<ref>[[راه و راهنماشناسی (کتاب)| راه و راهنماشناسی]]، ص ۳۰۶.</ref>. [[عصمت مطلق]] یعنی اعم از [[کبیره]] و [[صغیره]]، عمدی و سهوی، چه قبل از [[نبوت]] یا [[امامت]] و چه بعد از آن<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)| کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۳۹.</ref>.
===عمده‌ترین دیدگاه ها در اقسام عصمت ===
# '''[[عصمت از شرک]] و [[عصمت از کفر|کفر]]''': دراین‌باره مذاهب و متکلمان اسلامی اختلافی ندارند اما [[ازارقه]] [[خوارج]]، ارتکاب گناه را بر [[پیامبران]] جایز دانسته‌اند و از طرفی، انجام گناه را موجب کفر انگاشته‌اند، ولی لازمه این عقیده، کفر اعتقادی نیست و چون "شیعیان" [[تقیه]] را جایز دانسته‌اند لذا به ایشان نسبت داده‌اند که معتقدند که شرک [[انبیا]] هستند در صورتی که [[شیعه]] اظهار کفر انبیا را از روی تقیه باطل می‌داند زیرا لازمه آن مخفی ماندن دین است<ref>[[کلام تطبیقی (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۹۴.</ref>.
# '''[[عصمت از گناه]]''': درباره عصمت از گناه کبیره و کذب و تحریف، به‌صورت عمدی، پس از [[نبوت]]، اختلافی وجود ندارد. اما عصمت [[پیامبران]] از گناهان کبیره به‌صورت سهوی، پس از نبوت مورد قبل متکلمان [[امامیه]]، [[معتزله]] از محققان اشعری است. و محققان از معتزله و [[اشاعره]]، [[عصمت]] از گناهان صغیره را حتی به‌صورت سهوی، پس از نبوت، لازم می‌دانند و چنین استدلال کرده‌اند: '''اولاً''': در حقیقتِ گناه صغیره و کبیره اختلاف است. '''ثانیاً''': سلف به تمام اعمال [[پیامبر]] احتجاج می‌نمودند. برخی از اشاعره و معتزله عصمت از گناه را قبل [[نبوت]] خواه عمدی باشد یا سهوی، کبیره باشد یا صغیره، لازم ندانسته‌اند. عده‌ای گفتند: [[پیامبران]] از هر چیزی که نفرت‌آور باشد، معصومند حتی اگر از افعال آنان نباشد مثل تبهکاری پدر و مادرشان. این دیدگاه با دیدگاه [[شیعه]]، در باب عصمت پیامبران الهی، هماهنگ است<ref>[[کلام تطبیقی (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۹۵-۹۷.</ref>. اما برخی دیگر، عصمت را فقط در هنگام تبیین و ابلاغ [[وحی]] بر مردم منحصر کرده‌اند، یعنی در مقام دعوت مردم به [[رسالت]]، صادق باشد و چه به عمد و چه به سهو و چه از روی نسیان، دروغ نگوید، اما در سائر موارد احوال لازم نیست، [[معصوم]] باشد، بلکه صدور خطا و گناه بر او جایز است. [[پیامبران]] از سهو و نسیان نیز معصومند و حدیثی که می‌گوید [[پیامبر]] در نمازش سهو نموده و بعد دو سجده به جا آورد، '''اولاً''' ضعف سندی و اضطراب متنی دارد '''ثانیاً'''، این روایت با ظاهر قرآن و روایات متعددی که بر مصون بودن پیامبر از سهو و نسیان دلالت دارند، ناسازگار است. '''ثالثاً'''، این روایت با دلایل عقلی مبنی بر [[عصمت]] پیامبران، تعارض دارد<ref>[[کلام نوین اسلامی (کتاب)| کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۴۲ و ۱۴۳.</ref>.
# '''[[عصمت در تلقی وحی|عصمت در تلقی]]، [[عصمت در حفظ وحی|حفظ]] و [[عصمت در ابلاغ وحی|ابلاغ وحی]]''': [[پیامبران]] در گرفتن وحی، دچار خطا نمی‌شوند چون دریافت وحی، حضوری است<ref>[[راه و راهنماشناسی (کتاب)| راه و راهنماشناسی]]، ص ۳۰۶.</ref>. این عصمت نیز مورد اتفاق مذاهب اسلامی است و این مرتبه از عصمت به گفته متکلمان مقتضای [[معجزه]] است زیرا مقتضای معجزه راستگو بودن [[پیامبر]] در این مدعاست که از جانب خداوند مأمور به ابلاغ احکام الهی است<ref>[[کلام تطبیقی (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۹۵. </ref>. خطای پیامبر در دریافت و یا ابلاغ وحی سبب ناتمام ماندن [[رسالت]] او می‌گردد غرض [[بعثت]] نقض می‌شود، همچنین [[نبی]] خدا، اعتبار خود را در سایر موارد از دست می‌دهد زیرا از آن پس مردم در هر چه که او به‌عنوان [[وحی]] عرضه می‌کند، احتمال خطا خواهند داد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏}}﴾}}. از برخی آیات دیگر به دست می‌آید که خداوند نگهبانی را می‌گمارد تا از اصالت وحی حفاظت کنند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا * لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا}}﴾}} <ref> سوره جن؛ آیات: ۲۶ تا ۲۸. </ref>. از صدور وحی تا رسیدن آن به [[پیامبر]] {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمِنْ خَلْفِهِ}}﴾}} و در مرحله ابلاغ وحی از سوی [[پیامبر]] به مردم {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|مِن بَيْنِ يَدَيْهِ}}﴾}} <ref>[[آموزش کلام اسلامی (کتاب)| آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۷۹ و ۸۰.</ref>.
# '''[[عصمت از سهو]] و [[عصمت از خطا|خطا]]''': [[مصونیت]] از [[خطا]] و [[سهو]] و [[نسیان]] در انجام [[تکالیف دینی]] و در تمام اعمال فردی و اجتماعی، نوع دیگری از عصمت است؛ زیرا وصول به [[اهداف بعثت]] مقتضی وثاقت کامل پیامبر در میان مردم است و از دست رفتن اعتبار او در یک حوزه، به سلب اعتبار در حوزه‌های دیگر می‌انجامد. برخی آیات قرآنی شواهدی بر وجود این نوع عصمت در [[پیامبران]] ارائه دهند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاُّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَيْءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}﴾}} <ref> سوره نساء؛ آیه: ۱۱۳.</ref> <ref>[[آموزش کلام اسلامی (کتاب)| آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۷۹ و ۸۰.</ref>.
*'''هـ. [[عصمت]] در موارد دیگر''':
:*[[عصمت در تشخیص موضوعات احکام شرعی]]
:* [[عصمت در تشخیص مصالح و مفاسد امور اجتماعی]]
:*[[عصمت در مسائل مربوط به زندگی شخصی پیامبر]]<ref>[[کلام تطبیقی (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص ۹۷ و ۹۸. </ref>.


==لزوم اعتقاد به [[عصمت]] [[پیامبران]]==
==لزوم اعتقاد به [[عصمت]] [[پیامبران]]==
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش