پرش به محتوا

ابو سلیمان مرعشی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه ')
خط ۵۲: خط ۵۲:
ابو سلیمان مرعشی<ref>احتمال دارد «ابو سلیمان»، کنیه «خلید بن عبدالله» باشد.</ref>، از [[تابعین]] [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و از [[یاران]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} بود که در [[جنگ نهروان]] در رکاب آن [[حضرت]] [[مجاهدت]] کرد.
ابو سلیمان مرعشی<ref>احتمال دارد «ابو سلیمان»، کنیه «خلید بن عبدالله» باشد.</ref>، از [[تابعین]] [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و از [[یاران]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} بود که در [[جنگ نهروان]] در رکاب آن [[حضرت]] [[مجاهدت]] کرد.


[[خطیب بغدادی]] از [[ابو سلیمان]] [[نقل]] می‌کند که گفت:... قبل از آغاز [[جنگ نهروان]]، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[اصحاب]] فرمود: "شما آغازگر [[جنگ]] نباشید"<ref>{{متن حدیث|لاَ تَبْدَءُوا}}</ref>. تا آن‌که [[خوارج]] شروع به [[تیراندازی]] کرده و [[نبرد]] را آغاز کردند. در این میان شخصی گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! آنان [[تیراندازی]] کردند، اجازه دهید تا ما هم [[جنگ]] را شروع کنیم. به دنبال این سخن، [[حضرت]] [[فرمان]] [[جنگ]] را صادر کرد، لکن در ابتدای [[نبرد]]، [[خوارج]] حمله شدیدی را متوجه [[سپاه امام]] {{ع}} کردند و بار دوم حمله شدیدتر شد و در مرتبه سوم حمله به قدری سهمگین بود که همه [[فکر]] می‌کردند [[سپاه امام]] {{ع}} [[شکست]] خواهد خورد، در این میان ناگهان [[حضرت]] فریاد برآورد و [[سپاهیان]] را برای [[جنگ]] با نهروانیان [[تشویق]] کرد و فرمود: "[[سوگند]] به خدایی که [[حبه]] را از [[دل]] [[زمین]] شکافت و [[انسان]] را [[خلق]] کرد، از میان شما ده نفر کشته نمی‌شود و از آنان نیز بیش از ده نفر باقی نخواهد ماند"<ref>{{متن حدیث|و الذی فلق الحبة، و برأ السمة، لا یقتلون منکم عشرة، و لا یبقی منهم عشرة}}</ref>.
[[خطیب بغدادی]] از [[ابو سلیمان]] [[نقل]] می‌کند که گفت:... قبل از آغاز [[جنگ نهروان]]، [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به [[اصحاب]] فرمود: "شما آغازگر [[جنگ]] نباشید"<ref>{{متن حدیث|لاَ تَبْدَءُوا}}</ref>. تا آنکه [[خوارج]] شروع به [[تیراندازی]] کرده و [[نبرد]] را آغاز کردند. در این میان شخصی گفت: ای [[امیرمؤمنان]]! آنان [[تیراندازی]] کردند، اجازه دهید تا ما هم [[جنگ]] را شروع کنیم. به دنبال این سخن، [[حضرت]] [[فرمان]] [[جنگ]] را صادر کرد، لکن در ابتدای [[نبرد]]، [[خوارج]] حمله شدیدی را متوجه [[سپاه امام]] {{ع}} کردند و بار دوم حمله شدیدتر شد و در مرتبه سوم حمله به قدری سهمگین بود که همه [[فکر]] می‌کردند [[سپاه امام]] {{ع}} [[شکست]] خواهد خورد، در این میان ناگهان [[حضرت]] فریاد برآورد و [[سپاهیان]] را برای [[جنگ]] با نهروانیان [[تشویق]] کرد و فرمود: "[[سوگند]] به خدایی که [[حبه]] را از [[دل]] [[زمین]] شکافت و [[انسان]] را [[خلق]] کرد، از میان شما ده نفر کشته نمی‌شود و از آنان نیز بیش از ده نفر باقی نخواهد ماند"<ref>{{متن حدیث|و الذی فلق الحبة، و برأ السمة، لا یقتلون منکم عشرة، و لا یبقی منهم عشرة}}</ref>.


این سخن [[حضرت]] چون به [[گوش]] [[سپاهیان]] [[امام]] {{ع}} رسید، گویا [[بشارت]] و قوت [[قلبی]] برای آنان بود، لذا آن چنان به [[خوارج]] حمله کردند که همه آنان را به جز ده نفر تمامی آنان را کشتند و [[سپاه]] [[خوارج]] را [[درهم]] شکستند<ref>تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۶۵ و اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۷۴.</ref><ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref>
این سخن [[حضرت]] چون به [[گوش]] [[سپاهیان]] [[امام]] {{ع}} رسید، گویا [[بشارت]] و قوت [[قلبی]] برای آنان بود، لذا آن چنان به [[خوارج]] حمله کردند که همه آنان را به جز ده نفر تمامی آنان را کشتند و [[سپاه]] [[خوارج]] را [[درهم]] شکستند<ref>تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۶۵ و اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۷۴.</ref><ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref>
۲۱۷٬۵۷۰

ویرایش