پرش به محتوا

حدیث سفینه نوح در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۳: خط ۶۳:
# این [[حدیث]] از جهت [[سند]] [[متواتر]] است؛ زیرا در مجموع یازده نفر از [[صحابه]] و شماری از [[تابعین]] و بسیاری از [[عالمان]] [[اسلامی]] آن را [[نقل]] کرده‌اند. درباره [[حدیث متواتر]] دو دیدگاه کلی وجود دارد: اول، این که [[تواتر]] به عدد و کمیت است و دیگر این که در تواتر، کیفیت نقش آفرین است. کسانی که کمیت را ملاک تواتر می‌دانند درباره تعداد ناقلین گفته‌اند: باید مقدار آنها به حدی برسد که احتمال [[خطا]] در [[ادراک حسی]] منتفی شود، اما چند نفر باید باشند؟ مشهور این است که ده نفر باشند. [[سیوطی]] این وجه را پذیرفته و نیکوتر دانسته است<ref>{{عربی|و قوم حددوا بعشرة و هو لدی أجود}}. ألفیة السیوطی فی علم الحدیث، ص۴۶.</ref>. برخی دیگر تا ۵۰ نفر را ذکر کرده‌اند و برخی کمتر از ده نفر را معتبر دانسته‌اند. و برخی از جهت کیفیت گفته‌اند آنچه مهم است تعداد [[راویان]] نیست، بلکه ویژگی‌های آنان است و لذا گاه چند نفر از نظر [[اطمینان]] آوری معادل ۵۰ نفر شناخته می‌شوند. [[ابن حزم]] حدیث {{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ مِنْ‏ قُرَيْشٍ}} که از شش [[صحابی]] [[روایت]] شده را متواتر دانسته است<ref>الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۴، ص۸۹.</ref>. [[ابن حجر عسقلانی]] به همین شیوه روایتی که درباره [[عمّار]] گفته شده {{متن حدیث|تَقْتُلُهُ‏ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ}} را با این که معلوم نیست تعداد آنها به ده نفر برسد، متواتر دانسته است<ref>تهذیب التهذیب، ج۶، ص۱۳، شماره ۴۹۸۷.</ref>.
# این [[حدیث]] از جهت [[سند]] [[متواتر]] است؛ زیرا در مجموع یازده نفر از [[صحابه]] و شماری از [[تابعین]] و بسیاری از [[عالمان]] [[اسلامی]] آن را [[نقل]] کرده‌اند. درباره [[حدیث متواتر]] دو دیدگاه کلی وجود دارد: اول، این که [[تواتر]] به عدد و کمیت است و دیگر این که در تواتر، کیفیت نقش آفرین است. کسانی که کمیت را ملاک تواتر می‌دانند درباره تعداد ناقلین گفته‌اند: باید مقدار آنها به حدی برسد که احتمال [[خطا]] در [[ادراک حسی]] منتفی شود، اما چند نفر باید باشند؟ مشهور این است که ده نفر باشند. [[سیوطی]] این وجه را پذیرفته و نیکوتر دانسته است<ref>{{عربی|و قوم حددوا بعشرة و هو لدی أجود}}. ألفیة السیوطی فی علم الحدیث، ص۴۶.</ref>. برخی دیگر تا ۵۰ نفر را ذکر کرده‌اند و برخی کمتر از ده نفر را معتبر دانسته‌اند. و برخی از جهت کیفیت گفته‌اند آنچه مهم است تعداد [[راویان]] نیست، بلکه ویژگی‌های آنان است و لذا گاه چند نفر از نظر [[اطمینان]] آوری معادل ۵۰ نفر شناخته می‌شوند. [[ابن حزم]] حدیث {{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ مِنْ‏ قُرَيْشٍ}} که از شش [[صحابی]] [[روایت]] شده را متواتر دانسته است<ref>الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۴، ص۸۹.</ref>. [[ابن حجر عسقلانی]] به همین شیوه روایتی که درباره [[عمّار]] گفته شده {{متن حدیث|تَقْتُلُهُ‏ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ}} را با این که معلوم نیست تعداد آنها به ده نفر برسد، متواتر دانسته است<ref>تهذیب التهذیب، ج۶، ص۱۳، شماره ۴۹۸۷.</ref>.
# [[حدیث سفینه]] به [[دلیل]] شهرتی که داشته است توسط مورخان، [[سیره‌نویسان]]، [[مفسران]]، تراجم نویسان، ادبا و حتی لغت‌شناسان نیز در قرون مختلف نقل شده است، علاوه بر این که برخی از علمای [[اهل]] [[سنّت]] به صحت آن تصریح کرده‌اند، که از جمله [[حاکم نیشابوری]]<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۳.</ref>، [[ابن حجر مکی]]<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۳۴.</ref>، [[شمس‌الدین سخاوی]]<ref>استجلاب ارتقاء الغرف، ج۲، ص۴۸۴، ذیل حدیث ۲۲۰.</ref>، [[عیدروس یمنی]]<ref>العقد النبوی، ر. ک: نفحات الأزهار، ج۴، ص۱۷ - ۱۲۲ و تشیید المراجعات، ج۱، ص۱۳۳.</ref>، [[احمد زینی دحلان]]<ref>الفضل المبین در حاشیة السیرة الدحلانیة، باب ذکر فضائل أهل البیت.</ref> و [[کافی تونسی]]<ref>السیف الیمانی المسلول، ص۱۹.</ref> هستند.
# [[حدیث سفینه]] به [[دلیل]] شهرتی که داشته است توسط مورخان، [[سیره‌نویسان]]، [[مفسران]]، تراجم نویسان، ادبا و حتی لغت‌شناسان نیز در قرون مختلف نقل شده است، علاوه بر این که برخی از علمای [[اهل]] [[سنّت]] به صحت آن تصریح کرده‌اند، که از جمله [[حاکم نیشابوری]]<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۳.</ref>، [[ابن حجر مکی]]<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۳۴.</ref>، [[شمس‌الدین سخاوی]]<ref>استجلاب ارتقاء الغرف، ج۲، ص۴۸۴، ذیل حدیث ۲۲۰.</ref>، [[عیدروس یمنی]]<ref>العقد النبوی، ر. ک: نفحات الأزهار، ج۴، ص۱۷ - ۱۲۲ و تشیید المراجعات، ج۱، ص۱۳۳.</ref>، [[احمد زینی دحلان]]<ref>الفضل المبین در حاشیة السیرة الدحلانیة، باب ذکر فضائل أهل البیت.</ref> و [[کافی تونسی]]<ref>السیف الیمانی المسلول، ص۱۹.</ref> هستند.
# برخی از علمای [[اهل سنّت]] [[حدیث سفینه]] را در کتاب‌هایی [[نقل]] کرده‌اند که ملتزم شده‌اند در آنها غیر از [[حدیث صحیح]] نقل نکنند، مانند [[محمد بن جریر طبری]] در [[تهذیب]] الآثار<ref>عبقات الأنوار، ج۲۳، ص۹۲۰.</ref> و میرزا [[معتمد]] خان در نزل الأبرار<ref>عبقات الأنوار، ج۲۳، ص۹۵۰. جهت اطلاع بیشتر ر. ک: الدرالمنثور، ج۱، ص۱۷۴؛ کنزالعمال، ج۲، ص۴۳۵؛ تذکرة خواص الأمه، ص۱۲۲؛ ینابیع الموده، ج۱، ص۵ و ۶۷ و ۳۱۸؛ عبقات الأنوار، ج۲۳، ص۹۷۳.</ref>.
# برخی از علمای [[اهل سنّت]] [[حدیث سفینه]] را در کتاب‌هایی [[نقل]] کرده‌اند که ملتزم شده‌اند در آنها غیر از [[حدیث صحیح]] نقل نکنند، مانند [[محمد بن جریر طبری]] در [[تهذیب]] الآثار<ref>عبقات الأنوار، ج۲۳، ص۹۲۰.</ref> و میرزا [[معتمد خان]] در [[نزل الأبرار (کتاب)|نزل الأبرار]]<ref>عبقات الأنوار، ج۲۳، ص۹۵۰. جهت اطلاع بیشتر ر. ک: الدرالمنثور، ج۱، ص۱۷۴؛ کنزالعمال، ج۲، ص۴۳۵؛ تذکرة خواص الأمه، ص۱۲۲؛ ینابیع الموده، ج۱، ص۵ و ۶۷ و ۳۱۸؛ عبقات الأنوار، ج۲۳، ص۹۷۳.</ref>.
# بر اساس تعدد طریق [[روایت]] نیز [[اعتبار حدیث]] [[سفینه]] [[اثبات]] می‌شود، چنان که [[حافظ سخاوی]] در “استجلاب ارتقاء الغُرف”<ref>استجلاب ارتقاء الغرف، ج۲، ص۴۸۴، ذیل حدیث ۲۲۰.</ref>، [[ابن حجر هیتمی]] صاحب “الصواعق المحرقه”<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۳۴.</ref> و [[سمهودی مصری]] در “جواهر العِقدین”<ref>جواهر العقدین، ص۳۵۹.</ref> و [[ولی الله لکهنوی]] در “مرآة المؤمنین”<ref>عبقات الأنوار، ج۲۳، ص۹۱۸.</ref> به [[کثرت]] طرق [[حدیث]] [[اذعان]] کرده و گفته‌اند: برخی از طرق حدیث، تقویت کننده برخی دیگر می‌باشد.
# بر اساس تعدد طریق [[روایت]] نیز [[اعتبار حدیث]] [[سفینه]] [[اثبات]] می‌شود، چنان که [[حافظ سخاوی]] در “استجلاب ارتقاء الغُرف”<ref>استجلاب ارتقاء الغرف، ج۲، ص۴۸۴، ذیل حدیث ۲۲۰.</ref>، [[ابن حجر هیتمی]] صاحب “الصواعق المحرقه”<ref>الصواعق المحرقة، ص۲۳۴.</ref> و [[سمهودی مصری]] در “جواهر العِقدین”<ref>جواهر العقدین، ص۳۵۹.</ref> و [[ولی الله لکهنوی]] در “مرآة المؤمنین”<ref>عبقات الأنوار، ج۲۳، ص۹۱۸.</ref> به [[کثرت]] طرق [[حدیث]] [[اذعان]] کرده و گفته‌اند: برخی از طرق حدیث، تقویت کننده برخی دیگر می‌باشد.
# [[دلیل]] دیگر بر اعتبار این حدیث وجود شواهدی بر صحّت آن است. یکی از طرقی که برای بررسی صحت یک حدیث به کار گرفته می‌شود آن است که با غمض عین از اعتبار [[سند]]، می‌گویند اگر مضمون این حدیث در [[روایات معتبر]] دیگر آمده باشد مؤید و شاهدی بر اعتبار آن حدیث خواهد بود. مثلاً در مورد [[حدیث کساء]] به صورتی که در میان ما مشهور شده اگر کسی بگوید از نظر سند نمی‌توان آن را به [[معصوم]] استناد داد، اما [[راه]] دیگری برای اعتبار آن وجود دارد و آن این است که همه مضامینی که در این روایت آمده در [[روایات]] دیگر بیان شده است، لذا [[معتقد]] می‌شویم که همه آن‌چه در این روایت آمده از معصوم است با این تفاوت که گاه در یک ساختار آمده و گاه پراکنده است. در مورد [[حدیث سفینه]] نیز همین نکته وجود دارد<ref>درباره شواهد حادیث سفینه ر. ک: تفحات الأزهار، ج۴، ص۱۹۹-۲۰۳.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۹۲.</ref>
# [[دلیل]] دیگر بر اعتبار این حدیث وجود شواهدی بر صحّت آن است. یکی از طرقی که برای بررسی صحت یک حدیث به کار گرفته می‌شود آن است که با غمض عین از اعتبار [[سند]]، می‌گویند اگر مضمون این حدیث در [[روایات معتبر]] دیگر آمده باشد مؤید و شاهدی بر اعتبار آن حدیث خواهد بود. مثلاً در مورد [[حدیث کساء]] به صورتی که در میان ما مشهور شده اگر کسی بگوید از نظر سند نمی‌توان آن را به [[معصوم]] استناد داد، اما [[راه]] دیگری برای اعتبار آن وجود دارد و آن این است که همه مضامینی که در این روایت آمده در [[روایات]] دیگر بیان شده است، لذا [[معتقد]] می‌شویم که همه آن‌چه در این روایت آمده از معصوم است با این تفاوت که گاه در یک ساختار آمده و گاه پراکنده است. در مورد [[حدیث سفینه]] نیز همین نکته وجود دارد<ref>درباره شواهد حادیث سفینه ر. ک: تفحات الأزهار، ج۴، ص۱۹۹-۲۰۳.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۱۹۲.</ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش