پرش به محتوا

خلافت امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۰۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۳: خط ۴۳:
# [[ابن ابی الحدید]]: [[شارع]] [[معتزلی]] [[نهج البلاغه]] بعد از گزارش موارد فوق اعتراف می‌کند که این گزارشات بر [[نص]] دلالت می‌کند<ref> {{عربی|وما أراها الا تکادداله علی النص}}؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱۲، ص۸۲.</ref> لکن وی بین دو امر یعنی اخذ ظاهر [[نصوص]] فوق - که لازمه‌اش [[انتخاب]] [[مذهب شیعه]] است - و چگونگی توجیه [[رفتار]] [[صحابه]] که از این [[نصوص]] روی برگرداندند، متحیر مانده است، لذا مشکل و تحیّر خود را از [[نقیب]] [[ابوجعفر]] [[ابوزید]] می‌پرسد که ما توجیه او را در فصل توجیهات [[نصب]] ذیل توجیه تفکیک [[نصوص]] [[پیامبر]] از [[دینی]] و غیر [[دینی]] [[نقل]] ونقد خواهیم کرد.  
# [[ابن ابی الحدید]]: [[شارع]] [[معتزلی]] [[نهج البلاغه]] بعد از گزارش موارد فوق اعتراف می‌کند که این گزارشات بر [[نص]] دلالت می‌کند<ref> {{عربی|وما أراها الا تکادداله علی النص}}؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱۲، ص۸۲.</ref> لکن وی بین دو امر یعنی اخذ ظاهر [[نصوص]] فوق - که لازمه‌اش [[انتخاب]] [[مذهب شیعه]] است - و چگونگی توجیه [[رفتار]] [[صحابه]] که از این [[نصوص]] روی برگرداندند، متحیر مانده است، لذا مشکل و تحیّر خود را از [[نقیب]] [[ابوجعفر]] [[ابوزید]] می‌پرسد که ما توجیه او را در فصل توجیهات [[نصب]] ذیل توجیه تفکیک [[نصوص]] [[پیامبر]] از [[دینی]] و غیر [[دینی]] [[نقل]] ونقد خواهیم کرد.  
# [[قاضی عبدالجبار]]: وی از [[عالمان]] بنام [[معتزله]] و [[صاحب]] کتاب گران‌سنگ المغنی فی ابواب التوحید و العدل و کتاب معروف دیگر شرح الأصول الخمسة است که درباره [[امامت]] و [[امام]] بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} تصریح نموده است که: {{عربی|"ان مذهبنا ان الامام بعد النبی علی بن ابی طالب"}}<ref>المغنی، ج۱، ص۵۱۶. وی در ادامه تأکید می‌کند [[امام]] نزد [[معتزله]] بعد از [[پیامبر]] چهار [[خلیفه]] معروف هستند بعد از آنها نوبت به [[اختیار]] [[امت]] می‌رسد. نکته دیگر اینکه وی هرچند [[حضرت علی]] {{ع}} را [[امام]] بلافصل می‌داند و لکن در اشتراط صفات [[امامت]] مانند عصمت، [[علم غیب]] ولدنی [[مخالف]] [[امامیه]] بوده وآن را شرط [[امام]] نمی‌داند؛ المغنی، ج۲۰، ص ۱۸.</ref>. نکته دیگر اینکه برخی [[معتزله]] [[امام علی]] {{ع}} را [[افضل]] از [[خلیفه اول]] می‌دانند ولکن بر این باورند وصف [[افضلیت]] در [[امامت]] شرط نیست<ref>«فاما عندنا: ان [[افضل]] الصحابه [[امیرالمؤمنین]] علیّ ثم الحسن والحسین {{عم}}»؛ شرح اصول الخمسه، ص ۷۶۷.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۳۵۸ - ۳۶۹.</ref>
# [[قاضی عبدالجبار]]: وی از [[عالمان]] بنام [[معتزله]] و [[صاحب]] کتاب گران‌سنگ المغنی فی ابواب التوحید و العدل و کتاب معروف دیگر شرح الأصول الخمسة است که درباره [[امامت]] و [[امام]] بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} تصریح نموده است که: {{عربی|"ان مذهبنا ان الامام بعد النبی علی بن ابی طالب"}}<ref>المغنی، ج۱، ص۵۱۶. وی در ادامه تأکید می‌کند [[امام]] نزد [[معتزله]] بعد از [[پیامبر]] چهار [[خلیفه]] معروف هستند بعد از آنها نوبت به [[اختیار]] [[امت]] می‌رسد. نکته دیگر اینکه وی هرچند [[حضرت علی]] {{ع}} را [[امام]] بلافصل می‌داند و لکن در اشتراط صفات [[امامت]] مانند عصمت، [[علم غیب]] ولدنی [[مخالف]] [[امامیه]] بوده وآن را شرط [[امام]] نمی‌داند؛ المغنی، ج۲۰، ص ۱۸.</ref>. نکته دیگر اینکه برخی [[معتزله]] [[امام علی]] {{ع}} را [[افضل]] از [[خلیفه اول]] می‌دانند ولکن بر این باورند وصف [[افضلیت]] در [[امامت]] شرط نیست<ref>«فاما عندنا: ان [[افضل]] الصحابه [[امیرالمؤمنین]] علیّ ثم الحسن والحسین {{عم}}»؛ شرح اصول الخمسه، ص ۷۶۷.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۳۵۸ - ۳۶۹.</ref>
== چرا امیرالمؤمنین علی{{ع}} خلافت را پذیرفت؟ ==
[[امام علی]]{{ع}} [[پذیرش حکومت]] را [[اقامه حق]] دانسته و [[آمادگی مردم]] را دلیل بر پذیرش این [[مسئولیت]] خطیر شمرده و می‌فرماید: اگر حضور افراد و [[اتمام حجت]] به وجود [[یاوران]] نبود و اگر نبود که [[خدای تبارک و تعالی]] از [[علما]] [[تعهد]] گرفته و آنان را موظف کرده است که بر [[پرخوری]] ستم‌گران و [[گرسنگی]] [[ستمدیدگان]] [[سکوت]] ننمایند؛ ریسمان [[خلافت]] را رها کرده و آن را نمی‌پذیرفتم.<ref>{{متن حدیث| لَوْ لاَ حُضُورُ اَلْحَاضِرِ وَ قِيَامُ اَلْحُجَّةِ بِوُجُودِ اَلنَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اَللَّهُ عَلَى اَلْعُلَمَاءِ أَلاَّ يُقِرُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لاَ سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا }}؛ نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۳، ص۵۰.</ref>
[[امیر مؤمنان]]{{ع}} در موارد متعدد به علت پذیرش حکومت اشاره کرده و اساساً [[حکومت]] را از آن جهت با اهمیت می‌داند که [[حق]] را [[اجرا]] کند و از [[باطل]] جلوگیری نماید و در گفت‌و‌گویی که با [[ابن عباس]] دارد چنین می‌فرماید: به [[خدا]] [[سوگند]] این کفش‌های بی‌ارزش برای من، از حکومت بر شما محبوب‌تر است؛ مگر این که حقی را به پا دارم یا جلو باطلی را بگیرم.<ref>{{متن حدیث|وَ اَللَّهِ لَهِيَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ إِمْرَتِكُمْ إِلاَّ أَنْ أُقِيمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلاً }}؛ نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ۳۳، ص۷۶.</ref>
بنا بر آن‌چه ذکر شد حضرت به خاطر اعلام آمادگی مردم و درخواست مکرر آنان حکومت را پذیرفت و [[هدف]] از پذیرش حکومت را [[اجرای حق]] دانسته است. اما آیا مردمی که اعلام [[آمادگی]] کردند- و حضرت در ابتدا از پذیرش حکومت [[امتناع]] میورزید و با [[اصرار]] [[مردم]] حکومت را پذیرفت. طبق ادعای خود عمل کردند؟! [[تاریخ]] نشان می‌دهد که آنها علی{{ع}} را تنها گذاشتند<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۱، ص 15 - 16.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش