ولایت در لغت: تفاوت میان نسخهها
←پرسش مستقیم
(←منابع) |
|||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
با توجه به توضیحات فوق، هرچند مفهوم و معنای ولایت و امامت متفاوت است، ولی میتوان گفت که ولایت در بحث مورد نظر، به معنای امامت به کار رفته و مراد از آن همان [[اعتقاد]] به [[امامت ائمه اثناعشر]]{{عم}} است. [[شاهد]] این مطلب این است که هم در روایات<ref>ر.ک: کافی، ج۳، ص۵۶؛ ج۱، ص۴۵۵؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱، ص۱۱۸-۱۲۵.</ref> فراوانی این دو واژه به یک معنا و در برخی موارد به جای یکدیگر به کار رفتهاند و هم در مباحث مختلف [[کلامی]] و [[فقهی]] و...<ref>ر.ک: حسینی میلانی، اثبات الولایة العامة للنّبی و الائمّة{{عم}}، ص۲۲؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۹، ص۴۳ و ۱۷۰؛ میرزای نائینی ولایت را به معنای امامت (ریاسة عامّة...) تعریف کرده است. (میرزای نائینی، کتاب المکاسب والبیع، ج۲، ص۳۳۳).</ref>. | با توجه به توضیحات فوق، هرچند مفهوم و معنای ولایت و امامت متفاوت است، ولی میتوان گفت که ولایت در بحث مورد نظر، به معنای امامت به کار رفته و مراد از آن همان [[اعتقاد]] به [[امامت ائمه اثناعشر]]{{عم}} است. [[شاهد]] این مطلب این است که هم در روایات<ref>ر.ک: کافی، ج۳، ص۵۶؛ ج۱، ص۴۵۵؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱، ص۱۱۸-۱۲۵.</ref> فراوانی این دو واژه به یک معنا و در برخی موارد به جای یکدیگر به کار رفتهاند و هم در مباحث مختلف [[کلامی]] و [[فقهی]] و...<ref>ر.ک: حسینی میلانی، اثبات الولایة العامة للنّبی و الائمّة{{عم}}، ص۲۲؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۹، ص۴۳ و ۱۷۰؛ میرزای نائینی ولایت را به معنای امامت (ریاسة عامّة...) تعریف کرده است. (میرزای نائینی، کتاب المکاسب والبیع، ج۲، ص۳۳۳).</ref>. | ||
در [[تعریف امامت]] نیز گفته شده است: {{عربی|الْإِمَامَةُ رِئَاسَةٌ عَامَّةٌ فِي أُمُورِ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا نِيَابَةً عَنْ النَّبِيِّ}}؛ «[[امامت]]، [[ریاست عام]] و عمومی در [[امور دینی]] و [[دنیایی]] و به [[نیابت]] از [[پیامبر]]{{صل}} است<ref>علامه حلی، الباب الحادی عشر، ص۱۰؛ حسینی میلانی، الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة، ص۴۴، ۴۵ و ۱۵۱-۱۵۳؛ مطهری، امامت و رهبری، ص۶۴.</ref>. بنابراین مراد از [[ولایت]] در نوشتار حاضر، همان [[اعتقاد به امامت]] [[ائمه دوازدهگانه]]{{عم}} است.<ref>[[رضا باذلی|باذلی، رضا]]، [[پذیرش ولایت ائمه شرط قبولی اعمال (مقاله)| مقاله «پذیرش ولایت ائمه شرط قبولی اعمال»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۶ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۶]]، ص۹۹.</ref> | در [[تعریف امامت]] نیز گفته شده است: {{عربی|الْإِمَامَةُ رِئَاسَةٌ عَامَّةٌ فِي أُمُورِ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا نِيَابَةً عَنْ النَّبِيِّ}}؛ «[[امامت]]، [[ریاست عام]] و عمومی در [[امور دینی]] و [[دنیایی]] و به [[نیابت]] از [[پیامبر]]{{صل}} است<ref>علامه حلی، الباب الحادی عشر، ص۱۰؛ حسینی میلانی، الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة، ص۴۴، ۴۵ و ۱۵۱-۱۵۳؛ مطهری، امامت و رهبری، ص۶۴.</ref>. بنابراین مراد از [[ولایت]] در نوشتار حاضر، همان [[اعتقاد به امامت]] [[ائمه دوازدهگانه]]{{عم}} است.<ref>[[رضا باذلی|باذلی، رضا]]، [[پذیرش ولایت ائمه شرط قبولی اعمال (مقاله)| مقاله «پذیرش ولایت ائمه شرط قبولی اعمال»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۶ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۶]]، ص۹۹.</ref> | ||
ماده «و ل ی» به معنای [[قرب]] و نزدیکی خاصی است که حاصل از نوعی [[پیوستگی]] و [[ارتباط]] است<ref>ابن فارس، معجم مقائیس اللغة، ج۶، ص۱۴۱. برخی از لغویون تنها به ذکر معنای قرب و بدون اشاره به اصلی بودن آن بسنده کردهاند. (ر.ک: مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج۲۰، ص۳۱۰؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۱۱؛ ازهری، تهذیب اللغة، ج۱۵، ص۳۲۲؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۴۵۵؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ج۱۰، ص۳۸۱؛ جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۵۲۸؛ راغب، مفردات، ص۸۸۵).</ref>. واژه [[ولایت]]، هیئت مصدری و اسم مصدری ماده «و ل ی» است و گاه با فتح واو و گاه با کسر واو استعمال میشود. لغویون درباره تفاوت آن دو، همسخن نیستند. بسیاری از آنان، [[وَلایت]] به فتح واو را در مورد پیوندهایی نظیر [[خویشاوندی]]، [[نصرت]]، [[عتق]]، [[محبت]] و [[وراثت]] به کار برده و [[وِلایت]] به کسر واو را به معنای [[امارت]] و [[زمامداری]] [[امور اجتماعی]] دانستهاند<ref>تهذیب اللغة، ج۱۵، ص۳۲۳؛ مفردات، ص۸۸۵؛ تاج العروس، ج۲۰، ص۳۱۰؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۴۵۵.</ref>. اما به [[باور]] برخی، هر دو صیغه مفید همان معنای امارت و [[تدبیر امور]] هستند؛ هرچند به فتح واو مصدر، و به کسر واو اسم مصدر است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷؛ جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۵۳۰.</ref>. عدهای نیز هر دو را به معنای نصرت دانستهاند<ref>فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷؛ الصحاح، ج۶، ص۲۵۳۰. علامه طباطبایی ذیل آیه ۴۴ سوره کهف، با اشاره به اختلاف لغتدانان در معنای ولایت به فتح و کسر واو، مینویسد: «این تفاوت معنایی ثابت نشده است و ولایت در هر دو صورت معنای واحدی دارد». طباطبایی، المیزان، ج۱۳، ص۳۱۷).</ref>. برخی وَلایت را مُشعِر به [[تدبیر]] و [[قدرت]] و فعل دانسته و آن را به [[محبت اهل بیت]]{{عم}} [[امتثال]] [[اوامر و نواهی]] آنان و [[تأسی]] به آنها معنا کردهاند<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۴۵۵.</ref>. | |||
واژه [[ولایت در قرآن]] تنها دو بار - هر دو هم به فتح واو - استعمال شده است: [[آیه]] ۷۲ [[انفال]] و آیه ۴۴ [[سوره]] [[سوره کهف]]. به نظر میرسد [[ولایت]] در هر دو [[آیه شریفه]]، به معنای مطلق آن به کار رفته است<ref>طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۱۴۱ و ۱۴۲؛ ج۱۳، ص۳۱۷.</ref>؛ هرچند برخی آن را بهصورت [[مقید]] (ولایت در [[نصرت]] یا [[ارث]]) معنا کردهاند<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۸۶۲.</ref>. [[علامه طباطبایی]] ذیل آیه ۴۴ [[کهف]] مینویسد: | |||
ولایت به معنای نصرت نیست، بلکه به معنای [[مالکیت]] [[تدبیر]] است که معنایی عمومی است و در تمامی مشتقات این کلمه جریان دارد<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۳، ص۳۱۷.</ref>. | |||
از نظر ایشان آنچه از معانی ولایت در موارد استعمالش به دست میآید، این است که ولایت عبارت است از: یک نحوه [[قربی]] که موجب نوع خاصی از [[حق تصرف]] و مالکیت تدبیر میشود<ref>طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۱۲.</ref>. | |||
بنابراین [[ولایت در قرآن]] به معنایی عام در [[سرپرستی]]، اختیارداری و مالکیت [[تدبیر امور]] به کار رفته است که از [[قرب]] و پیوند خاصی حاصل میشود و یکبار درباره ولایت میان [[مردم]] و یکبار درباره [[ولایت خداوند]] استعمال شده است. طبعاً [[ولایت الهی]] به تدبیر و اداره همه [[شئون]] [[انسان]] ناظر است؛ اما ولایت [[توده]] مردم، در حد اختیارات و تواناییهای انسان محدود خواهد بود<ref>اسعدی، ولایت و امامت، ص۲۵ و ۳۷.</ref>. | |||
واژه ولایت با اینکه در [[روایات]] نیز متعدد و به صورت معانی و کاربردهای مختلف به کار رفته، اما در همه آن موارد معنای قرب و رابطه خاص به عنوان محور مشترک و اصلی معنای واژه، قابل [[استنباط]] است<ref>اسعدی، ولایت و امامت، ص۳۷.</ref>. آنچه مهم است این است که کاربردهای متفاوت در روایات و غیر آن معمولاً با قراین همراه است. ازاینرو میتوان محور معنایی مشترک میان وجوه و کاربردهای متعدد این واژه را همان رابطه و قرب خاص تلقی کرد و خصوصیات و تفاصیل معنا را به مدد قراین دریافت<ref>اسعدی، ولایت و امامت، ص۳۸.</ref>.<ref>[[رضا باذلی|باذلی، رضا]]، [[ولایت تکوینی ائمه (مقاله)|مقاله «ولایت تکوینی ائمه»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۶ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۶]]، ص ۱۴۷.</ref> | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |